چگونگی موانع مشارکت سیاسی زنان در حاکمیت دولت
انجنير سخي ارزگاني
اگر لمحهء در بافت جوامع بشری مکث گردد و به خصوص مختصر نگاهی به ساختار قدرت دولتی هر کشور از جهان کنونی به طور جداگانه صورت گیرد ، به خوبی مشاهده می گردد که قدرت سیاسی در انحصار مطلق و قاطعانه جنس هژمونیگر مذکر چنین کشورها یعنی آن مردان متعصب ، سرکش ، قدرت پرست ، انحصارگر ، استثمارگر ، استحمارگر ، شهوت پرست ، زورگو و ستمگر قرار دارد .
با ظهور نظام مستبدانه طبقاتی و برده داری تا کنون عملا قدرت و حاکمیت سیاسی به طور سنتی در زیر نگین خصمگرانه و مشت طاغوتی مردان لجام گسسته و یکه تاز میدان متمرکز بوده و حضور زنان در ساختار سیاسی یا قطعا وجود نداشته و یا خیلی ها در موارد سمبولیک و یا هم در بعضی از جوامع کاملا کم رنگ می باشد . در این صورت اگر تمام دولت های جهان را در مقابل دیدگان بینای خویش مجسم سازیم ، نیم فی صد زن حتا به طور سمبولیک هم به حیث رئیس دولت و یا معاون رئیس جمهور یا وزیر خارجه ، وزیر دفاع و ... در آن حضور ندارد . و این بیانگر خود محوری سبک سرانه مردان ( جای مردان خدمتگار به بشریت محفوظ است .) شؤنیست در جوامع بشری است که قدرت سیاسی را نیز صد در صد خلاف ارادهء مردم در انحصار خودها در آورده اند .
حتا در جوامع صنعتی پیشرفته جهان به گمان اغلب ، بیش از پانزده الی بیست در صد حضور سیاسی زنان را در حاکمیت سیاسی دولت های مذبور و آنهم در صفوف پائین آن شاهد نیستیم . ولی ممکن در حدود 80 تا 85 در صد قدرت سیاسی در دولت های متمدن صنعتی و سرمایه داری که شعارهای برابری ، تساوی حقوق زن و مرد ، عدالت سیاسی ، رعایت حقوق بشر و دموکراسی را سر می دهند باز هم در انحصار مطلق مردان ظالم و عظمت طلب و طبقات حاکمه می باشند . مضاف برآن معاش همین پانزده تا بیست در صد زنان شاغل در حاکمیت معادل معاش مردان هم سویه و هم تحصیل و همکاران شان نمی باشد . یعنی اگر یک دختر و پسر با یک کیفیت مساوی از یک دانشگاه فارغ هم شده باشند ، معاش هردو در زمان تصدی و شغل با هم مساوی نیست و عملا حقوق پسر بیشتر از حقوق دختر می باشد .
آیا در این زمینه نقض آشکار حقوق بشر صورت نگرفته و بازهم نمی گیرد ؟
در کشورهای محصول استعمار و عقب نگهداشته شده یی جهان کنونی ، مشارکت سیاسی زنان در دستگاه دولتی یک خواب و یک خیالی بیش نیست . زیرا ، تمام نهادهای مادی ، معنوی و اجتماعی کهنه و توسعه نیافته و استعمار زده می باشند . و همچنان قدرت انحصاری قرون وسطایی مردان هیچ حد و مرزی را در برابر زنان نمی شناسند و حاکمیت همه جانبهء مردان ریشه های بسیار عمیق تاریخی ، مادی ، اجتماعی ، سیاسی ، فرهنگی ، محیطی ، روانی وغیره در جامعه نا بسامان قبیلوی دارد . افزون بر آن ، نفوذ و سیاست های ظالمانهء کشورهای استعماری بالای ممالک جهان سوم و عقب نگهداشته شده چنان فرسایشگر بوده که مجال هرگونه رشد طبیعی و شکوهمندی آزادانه و مستقل ملی نهادهای مادی ، اجتماعی و معنوی از چنین کشورها را سلب نموده اند ؛ و این عامل هم بر کل جامعه و به ویژه بالای زنان فقر آفرین نیز است .
مطرح نمودن حقوق زن در حاکمیت سیاسی کشورهای عقب نگهداشته به مثابهء بزرگ ترین گناه نا بخشیدنی به شمار می آید . گویا اینکه زن برای کنیزی ، اسارت و ... جنس مذکر خلق شده و مردان به اصطلاح برای باداری ، ریاست ، ناز و نعمت ، حاکمیت سیاسی و امثالهم به روی کره یی زمین به وجود آمده اند . و این تفکر خام و برداشت بی مایه خلاف قانونمندی خلقت و پدیده یی تکامل زمان در جهان بشریت می باشد . همه ناگواری ها ، تظلم ها ، اهانت ها ، تنفرها ، بی سامانی ها ، ویرانگری ها ، تجاوزها ، جنگ ها ، خشونت ها ، قتل ها و نظایر آن محصول ظهور نظام اجتماعی استبدادی ، طبقاتی ، استکباری وغیره در بستر جامعه می باشد که در هرم آن فقط مردان لجام گسسته ، زورگو ، ظالم و هژمونیخواه قرار دارند .
در کشورهای اسلامی حضور زن را در حاکمیت سیاسی حتا مغایر قرآن و دین محمدی نیز پنداشته شده و آنرا از جمله گناهان کبیره و بی همتا در جامعه تصور می نمایند . این تعبیر مبنی بر اساس سنت های دیر پای قبیلوی و فرهنگ عقل گریزان است که در تضاد مطلق با ذات کلام وحی الهی و جوهر دین اسلام ، ضد عقلانیت ، علم ، منطق و عنصر زمان قرار دارد . و به خصوص از آن وقتیکه دین اسلام به سلطنت مبدل گشت و منبعد دین اسلام ، دانش و جبر تکامل زمان از ماهئیت تکاملی طبیعی و ترقی خود خارج شده و از قرآن و دین محمدی به عنوان ابزار از سوی خودکامگان و جلادان تا حال استفاده ضد مدنیت ، مغایر خرد و مخالف ترقی و ضد نوزایی فکری در جوامع اسلامی صورت می گیرند . بدتر اینکه هرگونه سنت های خرافی اعراب قبیلوی در لباس دین منجمله در خراسان کبیر و به خصوص در افغانستان صادر گردیدند که در نتیجه ارزش های مثبت و باستانی ما را به باد پناه دادند . جالب اینست که عده یی هم آگاهانه و یا غیر آگاهانه از سیاست مهاجمین اربابان غارتگر اعراب و میراث های خلفای اموی و عباسی در خیلی از کشورها و تمام جوامع اسلامی و آنهم به خصوص در افغانستان بی شرمانه حراست هم می نمایند . و این یکی از موانع خیلی بس بزرگیست که در برابر ارزش های پسندیده و ترقی این خیطهء وسیع و به ویژه بر ضد تساوی حقوق زنان با مردان در جامعه ما قرار دارد.
آز آنجائیکه عقب مانده ترین مناسبات مادی ، اجتماعی ، معنوی وغیره عقبگرا در ممالک اسلامی مسلط اند . و کوچک ترین روزنه آزادی ، حقوق ، مدنیت و ... کلا در جامعه و به خصوص به روی زنان کاملا مسدود می باشد ، پس سنجش و معیار محکومیت تاریخی ، سیه روزی دوامدار ، هردم شهیدی فرسایشگر کنونی ، عقب مانی غم انگیز اجتماعی ، بی سرنوشتی دردناک ، اسارت های گوناگون کل جامعه و به خصوص زنان را مگر اینک خداوند یکتا و لایزال بهتر بداند و بس .
پس با چنین فقر سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی و ... جامعه در کل و زنان به صورت خاص ، آیا ممکن است که زنان اصلا به فکر مشارکت سیاسی در ارگان های دولتی کشور گردند ؟
در افغانستان همواره بی وارث ، مسایل زن سخت غم انگیز و ضد انسانی بوده و حال نیز می باشد که قلم ها از نوشتار و زبان ها از گفتار آن کاملا عاجز و نا توان اند . خیلی ها دشوار خواهد بود که نمونه های از مظلومیت بی مانند ، بی روزگاری المناک ، رنج گسترده ، محکومیت دیرپا ، کنیزی و اسارت کم نظیر زنان کشور خویش را با سایر کشورهای جهان سوم و منجمله با ممالک اسلامی مقایسه نماییم . لذا ، مشارکت سیاسی زنان در حاکمیت سیاسی کشور های جوامع عقب مانده و منجمله در جوامع اسلام و از آنهم خاصر تر در کشور ما همواره از سوی زن ستیزان و پاسداران نظام ملوک الطوایفی و قباپوشان دینی ممانعت گردیده و قایل شدن حق برای زن را یک جرم نابخشیدنی و بدعت کلان می پندارند .
از همین جاست که با محروم نمودن زن از حقوق سیاسی و اجتماعی شان در نظام جامعه ، یکی از مهم ترین عناصر تکامل نظام اجتماعی دفن گورستان می گردد که تا کنون شاهد آن در تاریخ موجوده افغانستان نیزهستیم . اینک به سراغ چندی از انگیزه های موانع مشارکت سیاسی زنان در کشور خویش توجه نماییم که ذیلا بدان اشارهء مختصر صورت می گیرد :
1- موانع تعلیمی مشارکت سیاسی زنان در حاکمیت دولت :
نمودند بی سبب منعت ز تحصیل--- چرا محروم از این خوانت نمودند ؟
گذشت آن دور تاریکی و ظلمت --- اسیر در عصر کیهانت نمودند
چراغ معرفت را از دو دستت ---- گرفتند ظلم در جانت نمودند
ربودند نام و عنوانت چو دزدان ---- بنام کوچ عنوانت نمودند ( 1 )
یکی از ويژگی های سیستم فیودالی خرافه پرست و سنت های حاکم قبیلوی و عشیروی عقبگرا مسأله نبود سواد ، درس ، تعلیم ، خرد ، نوزایی اندیشه ، پویایی فرهنگی و نظایر آن در جامعه نیز می باشد . زیرا ، فرهنگ قبیلوی دانش ستیزان و عقل گریزان در جامعه مسلط است که این یکی از افتخارات ذات همین نظام ارباب و رعیتی و فرهنگ جمودنگر قبیلوی به شمار می آید . اصلا در چنین جامعه کوچکترین نهادهای خرد ، بصیرت ، علم ، سواد آموزی و امثالهم به صورت طبیعی و حکم زمان به وجود نیامده است و یا اگر اندکی هم است ، نهایتا کم رنگ می باشد . و اگر هم به طور استثنایی کدام نطفهء از دانش قد نمایی کرده باشد ، آنگاه فورا خاگستر آنرا به باد پناه داده اند . نمونه زندهء آن منجمله کارکردهای ضد تمدنی و ضد انسانی طالبان در کشورما بوده که تمام نهادهای تعلیم ، دانشگاه ، مکتب ، دانش و آثار فرهنگی دو هزار ساله را هم نابود نمودند . و اکنون نیز طالبان با تروریستان القاعده و سایر همفکران خویش نه تنها منابع فرهنگی و تعلیمی کشور ما را به آتش می کشانند ، بلکه امداد گران خارجی ، آیساف ، عساکر و اعضادی دولتی ، قوای ائتلاف بین المللی و مردمان بیگناه افغانستان حتا ماتمداران را در میان مساجد و مراسم فاتحه خوانی نیز به قتل رسانیده و ترور می نمایند .
همه خوب می دانند در جائیکه جهل حکومت می کند ، آنجاه خرد دفن گورستان می گردد . در نظامیکه زن ستیزی به عنوان شأن غیر مشروع مرد ، عزت کاذب مرد ، مردانگی ننگین مرد و قدرت استبدادی مرد و ... در جامعه ریشه دوانده است ؛ آنجاه حق ، کثرتگرایی ، احترام به زن و طفل ، بلوغ آزادی ها و انسانیت کشته می شوند . آنجاه که جهلستان ها سفره های نامیمون و سیاه خود را به هر طرف گسترانیده اند ؛ از باغستان ها ، گلستان ها و گل های رنگا رنگ طبیعی هرگز خبری نیستند و در عوض آنان خارهای زهردار و کشنده روئیده اند .
مطابق با جوهر نظام ملوک الطوایفی تمدن ستیز و فرهنگ مسلط دانش گزیر قبیلوی بوده که اندک ترین مجالی برای تعلیم ، درس ، و تحصیل حتا آموزش قرآن عظیم الشان برای اناث در جوامع اسلامی و به خصوص در جامعه ما داده نشده است . بهره برداری زنان از تعلیم و تربیه ، سواد آموزی وعلم و امثالهم گناه نا بخشیدنی در نظام عقل گریز جامعه قبیلوی ما تلقی می گردد. از این لحاظ است که زنان کاملا بی سواد و بی تعلیم مانده اند و هرگز ذهنیت برای زنان بی سواد خلق نمی گردد که مسئله مشارکت سیاسی زنان در حاکمیت نظام دولتی افغانستان مطرح شود . پس عینا درک می گردد که جوهر همه بد بختی ها ، عقب مانی ها ، سیه روزی زن ، مناسبات اقتصادی عقب افتاده ، فرهنگ جامعه و ... در درون نظام اجتماعی جامعه نهفته است .
ببینیم وقتی که عبادت در پیشگاه خدا و اطاعت از ایزد لایزال بر اساس تعالیم قرآن کریم می باشد ، چرا حتا زنان از آموزش و استفاده از متن قرآن خدا تا حال محروم می باشند ؟ زنان ( اصلا کل مسلمانان ) که هم در عالم بی سوادی و عنعنوی دین را قبول نموده و حتا کور کورانه بدون اینکه معنای نماز ، عبادت و نیایش را هم به پیشگاه خدا بدانند ، آنرا پنج وقت به جا می آورد . وقتیکه از اثر آفات طبیعی ، سیل بر سر مزرعه شان جاری شد . آنگاه زنان قرآن هفت پوشه را از میان یک متر خاک و دود زیر سقف خانه برون آورده و در مقابل غرش جریان سیل با عذر خواهی و شفاعت می برند . و یا اینکه گاو قلبه یی خویش را که مهم ترین ابزار قلبه کشی و زراعت شان است ، آن را در مقابل سیل به عنوان گویا دفع بلا نذر کرده و آن را ذبح می نمایند . اما بازهم عملا مشاهده می نمایند که نه شفاعت قرآن و نه نذرکردن گاو مسیر ویرانگر و طوفان فزاینده سیلاب را مانع می گردند .
یکی از پیروی غیر آگاهانه و غیر خردمندانه جامعه قبیلوی از دین اینست که قرآن کریم را اینگونه وسیله نجات قرار می دهد تا گویا سیل مسیرش را به طرف دیگری تغییر بدهد و سیل از قرآن گویا بترسد و یا بشرمد ، و اماکن و مزارع را خراب نکند . و یا اینکه با نذر کردن از خشم مسیر سیلاب به اصطلاح جلو گیری کرده باشد . آیا این یکی از نتایج بی سوادی ، بی علمی ، بی خبری از دین ، قرآن ، خرد ، قانونمندی طبیعت و ... در جامعه نیست ؟ آیا در عالم بی تعلیمی ، فقر سیاسی ، فرهنگی و ... امکان دارد که زنان به فکر سیاست و حقوق سیاسی در دولت گردند ؟
بازهم عملا ملاحظه می گردد که نه قدرت انحصاری مردان کدام مرز را می شناسد و نه بی تعلیمی فرد فرد جامعه و نه محکومیت و اسارت زنان کدام حد دارد . مثلا :
چرا زنان در ممالک اسلامی از حقوق تعلیم ، دانش ، آموزش ، کار ، شغل مستقل ، سیاست کردن ، انتخاب شدن ، انتخاب کردن ، رئیس جمهور شدن ، مولوی شدن ، آیت الله شدن ، قاضی شدن ، پیش امام نماز جماعت شدن ، مبلغ شدن و ... حتا موتروان شدن تا حال محروم هستند ؟
چرا تاحال شهادت یک مرد در محکمه معادل شهادت دو زن به حساب می آید ؟
چرا پسر دو چند میراث پدر را نسبت به دختر صاحب می گردد ؟
چرا دختر تا لب گور از برون رفتن ، بازی نمودن ، کارکردن ، تعلیم ، تعیین سرنوشت و ... خویش محروم است ؟
چرا زنان از 1400 سال به اینسو صاحب مساجد مستقل نیستند و صرفا مساجد مردانه اند ؟
چرا زنان در جوامع اسلامی از حق ازدواج و طلاق خود محروم اند ؟
چرا زنان در کشورهای اسلامی حق امامت ملای مسجد و نماز پنجگانه جماعت ، ادای نماز میت ، نماز اعیاد ، دعا خواندن دسترخوان وغیره را مانند ملا امامان مرد ندارند ؟
چرا زنان در میان مسلمان از حق آذان دادن ممنوع و محروم می باشند ؟
زمانیکه زنان حتا از آموزش قرآن و دانش روز محروم باشند ، آیا پذیرش و پیروی آنها از پوش قرآن ( نه متن آن ) و رنگ دین محمدی نمی باشد ؟
آیا انسان زن و یا مرد که بدون تعلیم ، علم و خرد از دین پیروی کند ، مانند طالبان و همه اسلام نماها به دین ، انسان ، خرد ، تمدن و جامعه ضربه جبران ناپذیر وارد نکردند و نمی کنند ؟
چرا زنان تا حال از احراز کرسی ها و مقامات عالی سیاسی و اجتماعی محروم اند ؟
چرا زنان از حق قاضی القضات شدن در تمام دنیا و به خصوص در جوامع اسلامی محروم شده اند ؟
آیا این همان اسلام طالبی نیست که به زور کیبل آهنی و چماق مردم را حتا بدون وضو و طهارت بالای جای نماز ایستاد می نمودند و زنان و مردان زانی را در ملای عام سنگسار می کردند ؟
آیا نتیجه بی سوادی و بی علمی و بیگانه پرستی همین نبود که طالبان حتا تمام آبدات تاریخ کشور و بت های باستانی بامیان را که نه تنها یکی از بزرگترین میراث های ارزشمند تمام مردم افغانستان بود ، بلکه ملکیت تمام بشر نیز بود ، آنرا با خاک یکسان نمودند ؟
اگر اربابان بی سواد و مرد سالار و مستبدین سیاسی که در هرم حاکمیت منجمله دولتی هم اخذ مقام انحصارطاغوتی را نموده اند ؛ و دروازه های درس ، آموزش و تعلیم را از زن گرفته اند ، اما مشروعیت این امر از سوی کسانی که خودها را عالمان و ملبغان دین قلم داد می نمایند ، برای جامعه داده می شوند .
روحانیون ( جای روحانیون ملی ، ترقیخواه ، ضد استبداد و تمدن پرور همیشه محفوظ می باشد .) که در پوشش دین چنین ذهنیت را برای جامعه خلق می کنند ، بزرگ ترین خدمت را جهت تداوم حاکمیت جهل ورزان ، اربابان استثمارگر قبیله ، استبدادیان نظام سیاسی ، طبقات خودکامه حاکم و حاکمیت واپسگرای فئودالی و تطاولگران اجانب در جامعه می نمایند . و عملا می بینیم که دین هم توجیه گر جهالت قبیلوی و استبداد نظام ملوک الطوایفی از سوی دلالان دینی و علم برداران اموی - عباسی در تمام کشورهای اسلامی و به ویژه در افغانستان عزیز ما می گردد .
پس متأسفانه که به نسبت فقر فرهنگی و سیاسی کل جامعه و به خصوص بر اساس فقر تعلیمی ، علمی ، تحصیلی ، اجتماعی ، اقتصادی و دانش سیاسی زنان در جامعه بوده که چانس مشارکت سیاسی اقشار زنان و اناث جامعه را در حاکمیت دولتی نیز گرفته است .
در آغاز ظهورعصر اسلام ، مرد سالاران حتا مساجد را هم بر روی زنان مسدود می نمودند و نمی گذاشتند که زنان مسلمان جهت عبادت به پیشگاه خداوند یکتا به مسجد بروند و آنجاه راز و نیاز کنند و مسایل اجتماعی و ... خودها را حل و فصل نمایند . در فرهنگ عشیروی و قبیلوی اعراب تعلیم و تحصیل برای زنان جرم شمرده می شد که این خود بیانگر استبداد ویژه و بد گمانی مردان نسبت به زنان بود که فرهنگ غالب ضد انسانی را در جامعه تشکیل می داد . در این زمینه آقای پروفیسر فلاطوری چنین می نگارد:
« در قرآن و سنت و سیرهء پیامبر اکرم ، هر مسلمانی اعم از زن ومرد به یک میزان مؤظف است تا تعالیم اسلامی را بشناسد و از آن پیروی نماید ، همانگونه که این امر در دوران حیات پیامبر رایج و متداول بود . به همین دلیل بخش عظیمی از اطلاعاتی که برای شکل گرفتن کلی تعالیم اسلامی ضروری هستند ، توسط زنان پیرامون حضرت محمد ( ص ) منتقل شده است . هنوز هم این توصیهء پیامبر در گوشها طنین انداز است که فرمودند : « زنان را از رفتن به مساجد منع نکیند .» در اینجا مسجد نه تنها محل عبادت ، بلکه مکانی عمومی جهت تعلیم و کلیهء معارف است . تشکیل مجامع علمی بعدی ، تکیه بر دلایل تاریخی دارد . در واقع هیچ دلیلی برای فهم بهتر معارف مذهبی از طرف مردان وجود ندارد . در هر صورت در فضای مرد سالارانه ، در نهایت کار بدانجا می انجامد که تحصیلات علوم فقه نیز مختص مردان باقی بماند . تاریخ اسلام عده ای از زنان اندیشمند را پرورش داده که در زمان خود و در زمینهء علم فقه ، معرفتی کامل کرده اند . در اینجا تصمیم دارم یکی از زنانی را که در زمان تشکیل بزرگ ترین مکاتب فقهی بسیار مؤثر بوده است ، معرفی کنم . نفیسا دختر حس النور ، یکی از نوادگان امام حسن ، پسر ارشد حضرت علی ( ع ) است . وی در سال 145 هجری قمری مطابق با 762 میلادی در مکه متولد و در سال 208 هجری قمری مطابق با 823 میلادی در مصر وفات یافت . مقبرهء او در مصر یکی از امکنهء مقدس نزد مسلمانان بشمار می رود . در ارتباط با سابقهء علمی ایشان چنین نقل شده است که او در یکی از خانواده های اندیشمند متولد شده و لطف پدر بزرگوارشان که همهء نیروی خود را در جهت تحصیلات عالیهء دختر خود متمرکز کرده بود .نفیسا کل قرآن را پیش از هشت سالگی از حفظ [ کرده– ازما ] بود . در شانزده سالگی و در سال 161 هجری قمری مطابق 778 میلادی با پسر امام جعفر صادق امام ششم شیعیان ازدواج کرد . او مقامات بالای علمی را یکی پس از دیگری احراز می نمود . نام اصلی او نفیسا و ملقب به نفیسه علم المعرفه ( گنجینهء دانش ) بود . این لقبی بود که پدر ارجمندش به او داده بود . وی بعد از ازدواج با همسرش به مدینه می رود و در آنجا نزد امام مالک ، مفتی اعظم مکتب فقهی مالکیه ، صاحب اثر بزرگ المؤطا به تحصیل می پردازد . بزودی شهرت وی در تمام مرزهای اطراف مکه و نقاط مختلف جهان اسلام گسترش یافت ، شهرت او نه تنها مدیون توانایی و شناخت علمی ایشان بلکه مرهون تقوا و نجابت او نیز بود . اندیشمندان و دانشمند پژوهان فراوانی از سراسر عالم خصوصا در زمان حج در انتظار ملاقات او بود . نفیسه خود 30 بار مناسک حج را در مکه و اغلب با پای ییاده بجای آورد . او بسیار علاقمند به منطقه ای در سوریه بود که به عنوان مقام ابراهیم شناخته شده است . نفیسه در مراجعت از مکه در سال 193 هجری قمری مطابق 809 میلادی به مصر می آید و در آنجا توسط اطرافیان خود که از طبقات مختلف اجتماعی بودند قلبا مورد استقبال و احترام قرار می گیرد . ازدحام جمعیتی که به علت تقوا ایشان و گرفتن تبرک از وی گرد ایشان جمع شده بودند به اندازه ای بود که موجب درخواست ترک مصر توسط نفیسه شد . اعلام عزای عمومی بعد از شنیدن این خبر ، حاکم وقت را برانگیخت تا خانهء بزرگی را در اختیار او قرار داده و ملاقات با وی را به دو روز در هفته تقلیل دهد ، تا بدین ترتیب او بتواند روزهای دیگر هفته را مشغول تحقیقات علمی و عبادت باشد . یکی دیگر از نکات مهم زندگی ایشان ، ارتباط او با دو عالم بزرگ زمان خود یعنی ملاقات ایشان با بشرالحافی و احمد ابن حنبل مؤسس مکتب حنلبی است که طی آن دیدارها هردو عالم بزرگ اسلام از او تقاضای دعا و عبادت و خیرخواهی می کردند . مهم تر از آن ارتباط ایشان با امام شافعی ، مؤسس سومین حقوقی در مذهب اهل سنت است . ملاقات شافعی با نفیسه منظم و همراه با مباحثات و تبادل نظر علمی بود . خصوصا اشاره است که شافعی از نفیسه مطالب فراوانی آموخته است . نفیسه مانند مردان مشهور هم ردیف وقت خود از احترام خاصی بر خوردار بود . الامام الشافعی در موارد بیماری از نفیسه طلب استشفاء می نمود. اعتقاد عمیق ایشان به تقوا و پرهیزگاری نفیسه اورا تا بدان جا سوق داد که اعمال تدفیق و تکفین خود پس از مرگ را به عهدهء این خانم بزرگوار گذاشت . لیاقت چنین بانویی نه تنها در برخورداری از دانش مشخص است ، بلکه برترین مشخصهء او تقوا و مقرب بودن ایشان به در گاه خداوند است . اصولا ارتباط نفیسه با مؤسسان سه مکتب حقوقی اهل سنت حاکی از احاطهء جامعه او به علم فقه وکلام بوده نشانگر کیفیت عالی و ارزشمند دانش او بشمار می رود . کسب دانش و علم فریضه ای است که به عهدهء هر زن و مرد مسلمان می باشد و این موضوع ، مکرر از سوی پیامبر گرامی اسلام توصیه شده است . وجود نفیسه و امثال او گفتار پیامبر را در مورد زنان و تحصیل آنان به اثبات می رساند . نفیسه در این زمینه تنها نیست ، بسیاری از خانواده ها و اعقاب پیامبر و اهل بیت ایشان ، دختران خود را تا جایی که توانایی علمی داشتند به امور مذهبی و تعلیم و تحصیل تشویق می نمودند تا بتوانند اعقاب خود را در سطح فکری والای حفظ کنند . زندگینامه اندیشمندان شیعی و سنی حکایت از حضور علمی بانوان دانشمند با توانایی های بالای علمی دارد . به تحصیلات بانوان جوان تا عصر حاضر در یمن توجه خاصی مبذول می گشت تا فرزندان این بانوان هستند .(Zaiditischen Sayids) جای که بسیاری از حاکمان یمن با این وجود شکل جامعهء مردسالارانه ، محدودیت های وسیعی برای زنان بوجود آورده است . در اینجا منظور محدودیت و یا برابری حقوقی زنان نیست ، بلکه بیشتر این سوال مطرح است که آیا علم فقه و دانش دینی و تحصیلات آن مختص مردان بوده است ، بطوریکه زنان برای احقاق حقوق حقهء خود می بایست مبارزه می کردند ؟ و یا اینکه برای زنان از نظر فقهی و کلام ، تحصیل در علوم دینی و فقه اسلامی مانعی غیر قابل عبور وجود نداشته است . در حال حاضر در مصر و در ایران به تحصیلات زنان توجه خاصی مبذول می شود . بعد از انقلاب اسلامی ایران ، برای زنان در قم مدارسی با ساختارهایی همانند آنچه برای تحصیلات علوم دینی مردان موجود بود ، تأسیس شده است ، این موضوع نه تنها مؤید تساوی حقوقی زنان بلکه درک نوین « خود آگاهی مسؤلیت آفرین » مسلمانان در ارتباط با تحصیلات زنان را نیز همچون گذشته نشان می دهد .» ( 2 )
در تمام کشورهای عقب نگهداشته شده و منجله ممالک اسلامی و به خصوص در افغانستان ، زنان از حق تعلیم ، تحصیل ، دانش و حتا آموزش قرآن هم از سوی مرد سالاران در فرهنگ قبیلوی محروم بوده اند . این مسئله موجب آن می گردد که زن هرگز به فکر سیاست چه می کنی که حتا از سیاست مطلقا متنفر هم باشند و چنانچه این مسأله یک واقعیت عینی جامعه ما را تشکیل می دهد . حتا اگر در جمع از زنان با سواد ( جای خانمان مؤمن ، سیاسی – علمی آگاهی دهنده و سازنده محفوظ باشد. ) هم سخنی در مورد سیاست ، مشارکت مردم در حاکمیت سیاسی کشور ، حضور آگاهانه سیاسی و شعوری زنان در قدرت دولتی و نهادهای مدنی در میان آید ، برای چنین زنان با سواد هم خسته کننده و ملال آور می باشد و با بی علاقه گی کامل در مسئله مشارکت سیاسی زنان در قدرت دولتی برخورد می نمایند .
مثلا همین زنان ( جای زنان خدمتگار ، با احساس و علاقه مند به مسایلی ملی و سیاسی همیشه محفوظ باشد ) کشور ما که به خصوص در اروپا ، استرالیا ، امریکای شمالی ، آسیا ، افریقا مهاجر شده اند ، اصلا به سیاست ، نقش و مسؤلیت زنان در قدرت سیاسی و مسایل ملی افغانستان هرگز علاقه نمی گیرند . انسان فکر می کند که این چنین زنان و حتا برخی کثیری از مردان از افغانستان نیستند و هرقدر مصائب آوارگی ، گرسنگی و قتال که دامن گیر مردمان و به خصوص زنان و اطفال کشورشان شده اند ، حتا یک برای یک لحظه هم افسوس نمی کشند. به نظر من علت در این است که چنین زنان با سواد از جوهر سواد آموزی ، علم ، تحصیل و امثالهم به صورت لازم و مطابق با نیازمندی زمان بهره مند نگردیده و صرف با گرفتن شهادت نامه ها یا از مکاتب ، یا دانشکنده ها ، یا دانشگاه ها بدون فراگیری آگاهی سیاسی و شعور لازم اجتماعی وغیره از کتب ، اخبار ، رسانه های خبری ، سمعی، بصری ونظایر آن اکتفاء نموده اند. این چنین زنان و مردان شاید در رشته تخصصی خویش نیز خیلی لایق باشند که بازهم قابل تقدیر هم هستند و به نفع کشور و مردم نیز می باشد . اما از آنجائیکه چنین افراد و شخصیت ها در جوار رشته های تخصصی خود از داشته های ضروری اجتماعی روزمره ، آگاهی سیاسی و اندیشهء سازنده و خرد دموکراتیک مستفید نشدند ، در این صورت آنان از رشته های تخصصی خویش آنطوریکه لازم بوده و به طور همه جانبه و سازنده در خدمت پویایی طبیعی ، مسالمت آمیز و ترقی سالم جامعه با حکم جبر تکامل زمان قرار داده نمی توانند .
شاد روان محمود طرزی نسبت به ارزش علم و تعلیم چنین فرموده است :
مسلمانان ! بیاموزی عرفان --- گذارید این همه بطلان و حرمان
میاسایید یکدم ، زود پویید --- پی علم و هنر تا چین و جاپان ( 3 )
در اندیشه این قلم تا زمانیکه در جامعه منجمله زن از نعمت و حق سواد ، تعلیم ، بینش ، آزادی ، تحصیل ، علم روز بر اساس نیازمندی ها ، خواست ها ، ضرورت ها ، آرمان های مردم و مقتضای حکم تکامل عصر بهره مند نگردد ؛ هیچگاهی به فکر مشارکت سیاسی در هئیت حاکمه نظام جامعه نخواهد شد . زیرا ، زن با جوهر بی سوادی ، بی خبری از دین ، بصیرت ، پیشرفت ، جهان و جامعه حتا قادر به احساس عذاب روزگار و درک اسارت خود هم نخواهد شد. درد و اسارت زمانی درک می گردد که یک انسان صاحب خرد ، علم و دانش سیاسی آگاهی بخش در جامعه باشد . آنگاه انسان های آگاه و مسؤل ( زن و یا مرد ) برای نجات خود و جامعه خویش از اسارت و توسعه نیافتگی اجتماعی- اقتصادی و فرهنگی- سیاسی ، در فکر سیاست و مشارکت سیاسی خودها در حاکمیت دولتی جهت خدمت گذاری به جامعه و میهن خویش می گردند . و همچنان آنان به نوبهء خود هم یکی از اجزای عوامل تغییر مناسبات مادی ، معنوی و اجتماعی فرسوده به جامعه عصری( نه وارداتی ) طبق تقاضای عنصر زمان در اجتماع و کشور می گردند .
بلی ! انسان با زیر بنای دانش ، تعلیم ، سواد ، آموزش و همه ابزارهای فرهنگی و معنوی و علم سیاست نه تنها به تغییر بنیادی حیات خود و اندیشه خویش دست می یابد ، بل به دیگرگونی های مثبت و سازنده یی جهان خارج از خود نیز نایل خواهد شد .
علامه فردوسی بزرگوار در مورد ارزش خرد چنین می فرماید :
نخست آفرینش خرد را شناس ---- نگهبان جانست و او ناسپاس
خرد چشم جانست چون بنگری ----- تو بی چشم شادان جهان نسپری ( 4 )
در شرایط کنونی کشور ما بناء بر فقدان سواد ، تعلیم و شعور سیاسی زنان ( جای زنان سازنده علمی و سیاسی و خدمت گار کاملا محفوظ می باشد ) ؛ امکان مشارکت سیاسی زنان در حاکمیت سیاسی چندان وجود ندارد و فیصدی مشارکت زنان در قدرت دولت کنونی افغانستان هم مطلقا سمبولیک و نمایشی می باشد .
این بدان نیت نبوده و نیست که خدای نخواسته ما آیه های یأس و نا امیدی را در جامعه تبلیغ می داریم و آب سرد را بالای قلب های مردم خویش می ریزانیم . بلکه با برشمردن موانع و انگیزه های مشارکت سیاسی تمام مردمان کشور و اخصا مسأله موانع مشارکت سیاسی زنان در حاکمیت سیاسی دولت است که بیشتر جامعه خویش را به صورت کل و زنان اسیر افغانستان را به طور مشخص به سوی حق تعیین سرنوشت آگاهانه و مسؤلانه سیاسی شان در قدرت دولتی و نظام جامعه مطرح ، تشویق و حمایت می نماییم .
فلذا ، با تمام موانع تعلیمی وآموزشی که در پیش روی جامعه و در قدم نخست در مقابل زنان هردم شهید و اسیر میهن ما قرار دارد . یکی از وظایف مبرم تک تک ما اینست که نه تنها تأکید بر مشارکت سیاسی زنان در قدرت سیاسی دولت نماییم ، بلکه اصلا بر مشارکت سیاسی عمدهء تمام مردم خویش در حاکمیت دولتی و بطن نظام اجتماعی و به خصوص سهم آگاهانه و مسؤلانه زنان را در کلیه شؤن اجتماعی صمیمانه پافشاری می داریم .
2- موانع اجتماعی مشارکت سیاسی زنان در حاکمیت دولت :
چرا خواهر حقوقت پایمال است --- حقوقی کز عطای بی زوال است
حقوقیکه بتو داده خداوند--- بحکم دین ترا پاک و حلال است ( 5 )
قدرت سیاسی ظالمانه مرد سالاران و متولیان سیاسی مستبد ، اولا با مشارکت انحصاری و یکه تاز مردان متمرد و لجام گسسته و غصب مالکیت از جامعه شکل گرفته است . یعنی حاکمیت سیاسی دولت هم منحصر به جنس مذکر می باشد . از همین رهگذر بوده که منجمله کشور ما از بستر تکامل طبیعی و شکوهمندی مادی ، معنوی و اجتماعی کاملا به عقب افتاده است . زیرا ، انگیزهای عدم رشد جامعه و توسعه نیافتگی افغانستان بی وارث ما ، منجمله نبود حضور نیرومند حقوقی ، اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی ، روانی و سیاسی خردمندانه زنان در ساختار نظام اجتماعی و سیاسی جامعه می باشد .
در حالیکه زنان حتا در دشوار ترین بحران و شرایط ناگوار روزگار در جوار مردان شان بوده و همچنان طاقت فرسا ترین مشکلات ، بد بختی ها ، بی سرنوشتی ها ، تلخ کامی ها ، اسارت ها و حتا قتل ها را در بستر روزگار سیاه متحمل شده اند ، ولی مردان شان را تنها نگذاشته اند . اما در عوض پس از ماستمالی و کاهش موقتی بحران و دشواریهای تحمیل شده ، بازهم زنان به صورت مستمر از ابتدایی ترین حقوق خویش در نظام مرد سالاری و فرهنگ قبیلوی جامعه محروم می ماند . و جبران زحمات ، قهرمانی های شان کاملا از سوی مرد سالاران ناسپاس و نمک حرام نادیده گرفته می شوند .
مثلا هر زمانیکه اجانب بر حریم کشور ما یورش برده ، و یا بیگانگان با تبانی شاهان و حکام جابر ما در افغانستان قدم های ناپاک خودها را گذاشتند ؛ زنان میهن ما نیز جانثارانه در کنار مردان خویش علم مبارزه و جهاد را با افتخار بلند نموده اند . و با پاهای برهنه و سران لچ با رشادت بی سابقه با انواع گوناگونه در مداوای مبارزین مرد ، تهیه غذا ، حراست اطفال ، ساماندهی اسلحه وغیره از حریم مقدس میهن و مردم و مردان مبارز شان در برابر ظلم بیگانگان دعوت شده منجمله انگلیس ، روس ، پاکستان ، القاعده و تمام عوامل آنان مقاومت کرده اند . اما پس از رفع و دفع دشمنان خارجی و عوامل شان از کشور بازهم زنان از حقوق طبیعی ، سیاسی و اجتماعی خویش بهره مند نشدند و زنجیرهای اسارت مرد سالاری به سرو صورت شان شدیدا سنگینی می کنند . به قول مشهور : « همان آش و همان کاسه . »
در حال حاضر مشارکت زنان در حاکمیت سیاسی دولت یکی از دشوارترین بحران کشور ما را تشکیل می دهد . از یک سو شاهد روزنه آزادی شکننده و بی پایه در افغانستان هستیم . و از جانب دیگر بناء بر تسلط نظام مستبد کهنه در تمام هسته های جامعه و از همه بد تر اینکه شاهد ترورها و جنگ های خونین و فرسایشگر از سوی طالبان ، حزب اسلامی و القاعده از خاک پاکستان د رداخل افغانستان نیز می باشیم . مضاف بر آن ، استبداد تفنگ بدوشان ، سایهء شوم دزدان مسلح ، حضور قدرتمدان جمود نگر محلی ، قوماندان تازه به دوران رسیده ، قاچاقبران بومی با حمایت مستقیم مافیای بین المللی و منطقوی ، قاتلان مردم و ... در جامعه بوده که زمینه های سهم گیری لازم و مشارکت سیاسی خردمندانه زنان را در حاکمیت دولت کاملا به تحلیل برده اند . از این جهت با چنین بحران ویژه است که مشارکت سیاسی زنان را در حاکمیت سیاسی و نهادهای اجتماعی کشور خیلی ها دشوار ساخته است .
اجتماع سنتی افغانستان از نگاه فکری به حدی فقیر و عقب افتاده است که حضور زنان را در ادارات دولتی ، امور اجتماعی ، سیاسی و ... در جوار مردان به دیده ء نفرت ، گناه و حتا ضد اسلامی نیز می پندارد . در این راستا با سنت های وبا زده و غم انگیز اجتماعی جامعه ما حضور و مشارکت سیاسی زنان در حاکمیت و نظام اجتماعی جامعه « بی ننگی » و « شرمندگی » مردان تلقی می گردد .
در این اینجا به خوبی به مشاهده می رسد که اصلا اجتماع اسیر سنت های خرافی بوده که دشمن ترقی ، سعادت و مخالف تعیین سرنوشت سازنده برای یک فردای روشن ، تابناک و دموکراتیک در جامعه می باشد . وقتیکه اجتماع آزاد نباشد ، هیچ گاه جرقه ها و بلوغ آزادی ، خود باوری ، خود سازی و ... در بستر جامعه خلق نخواهد شد . لذا ، نهادهای تاریخ زده ، عقب مانده و ... اجتماعی مانع بزرگی دیگری را در برابر مشارکت سیاسی زنان ایجاد کرده است که باید این موانع اجتماعی تدریجا و مسالمت آمیز رفع گردد .
در باور این قلم ، تا وقتیکه زنان در جوار مردان با وحدت آگاهانه و پیگیر در تمام شؤن و نظام اجتماعی به صورت متساوی الحقوق و قانونی شناخته نشوند . و زنان جایگاه مناسب ، پایدار ، دموکراتیک و عملی خودها را در بطن سیستم جامعه کسب نکنند ؛ جرقه های آزادی ، ظهور نو آوری های طبیعی و سازند ، شکوهمندی های اقتصادی ، اجتماعی و معنوی در کشور به طور اساسی در افغانستان خلق نخواهند شد . به هر پیانه که مشارکت همه جانبه یی زنان در جامعه ریشه های عینی و استوار پیدا می کند و زنان آگاهانه و مسؤلانه از حقوق و تعیین سرنوشت اجتماعی خود و جامعه خویش شجاعانه در جوار مردان سازنده حراست می نمایند ؛ به همان اندازه شاهد ایجاد و نهادینه سازی طبیعی تکامل جامعه مدنی ، ترقی های اقتصادی ، اجتماعی ، معنوی و تحقق نظام دموکراسی مسالمت آمیز و طبیعی در تمام هسته ها و ساختار جامعه خویش خواهیم بود .
- موانع فرهنگی مشارکت سیاسی زنان در حاکمیت دولت :
ریشهء فرهنگ و هستی در وطن بر باد شد--- از وجود کشور ما شوره زاری ساختند
هفت دزد در هفت تنظیم زیر عنوان امیر ---- تحت امر اجنبی جنگ و شراری ساختند ( 6 )
فرهنگ حاکم قبیلوی جامعه مانع بزرگی را در برابر ایجاد خلاقیت فکری ، زایش مدرنیته و تولد نهادهای مدنی ، فرهنگی و ترقی جامعه به وجود آورده است . این فرهنگ خرد ستیز قبیلوی با هر گونه تولید اندیشه ، بلوغ فکری و بالندگی فرهنگی دوران ساز مخالف و همچنان در تضاد کامل با نیازمندی های مردم و مقتضای زمان در برابر تکامل قرار دارد . هر قدر که فرهنگ قبیلوی نظام جامعه را در انحصار و کنترول خود داشته باشد ، به همان اندازه نهادهای دیگری ساختار ملوک الطوایفی دست نخورد و استوار به نفع سیستم استبدادی ، طبقات حاکم و متولیان سیاسی خودکامه ادامه پیدا می کند و جامعه شاهد آبستن تحولات ترقی ، عینی ، مسالمت آمیز ، تکامل تدریجی و طبیعی در جوهر کلیه مناسبات زیربنایی و روبنایی کشور نخواهد شد.
در نظام ملوک الطوایفی و نهادهای مادی ، معنوی و اجتماعی عقبگرای آن ؛ سنن ، عادات ، عنعنه و خلاصه فرهنگ آن سیستم حاکم است . و این فرهنگ واپسگرا نقش رهبری کننده را در تمام ابعاد جامعه به عهده دارد . برای زنان هیچگونه فرصت داده نشده است تا در جوار مردان در ایجاد و تحقق نوآوری ها ، زایش طبیعی ، تدریجی ، مسالمت آمیز ارزش ها ، تمدن و ... نقش محوری را اداء نمایند و مقام شامخی را در فرهنگ ، اجتماع ، اقتصاد و حاکمیت سیاسی بدست آرند .
در فرهنگ جامعه قبیلوی و نظام ملوک الطوایفی افغانستان است که مرد سالاران حتا زمین و آسمان را هم در قید خودها می پندارند . لذا ، با فرهنگ و سنت مرد سالاران وظایف زنان کنیزی ، بردگی ، اسارت ، پرورش اطفال ، امور منزل ، کارهای شاقه و رفع شهوت رانی مردان حاکم در نظام اجتماعی جامعه پیش از بیش تعیین شده است .
در جامعه قبیلوی ، فرهنگ آن هم مذکر ( نرینه ) است . یعنی فرهنگ در این مورد هم یک « فرهنگ مردانه » می باشد که ماهیت ضد تکاملی جامعه را نیز مشخص می سازد . از این جهت مجالی برای حضور و مشارکت سیاسی زنان در حاکمیت دولت هرگز مطرح نبوده است . و اگر هم در قوانین اساسی زمامداران غیر مردمی و خودکامه افغانستان اشاره یی نسبت به حقوق و مشارکت سیاسی زنان در حاکمیت سیاسی شده است ، صرف یک اتمام حجت برای جوامع بین المللی و اعلامیه جهانی حقوق بشر بود . و همچنان حضور یک عده زنان ( اغلبا زنان اشراف و طبقات حاکم ) در پارلمان و کابینه های خود ساخته و خود تافتهء استبدیان افغانستان نیز سمبولیک سمبول بوده و حال نیز کلا چنین می باشد .
همه خوب می دانند که شعور و آگاهی ناقص اجتماعی جامعه فئودالی را فرهنگ و سنن قبیلوی حاکم در جامعه تشکیل می دهد . حتا زن هم غیر آگاهانه به این باور است که جای زن صرفا در خانه است و زن شایسته سیاست ، قضاوت ، ریاست ، حاکمیت ، رهبری و ... در نظام اجتماعی نیست .
فرهنگ جهل پرور قبیلوی بر اذهان و روان جامعه مطلقا مسلط است . ذهنیت جامعه و به خصوص ذهنیت و شعور زنان در تحت اسارت فرهنگ عقبگرای قبیلوی قرار دارد . اینجاست که زن با ذهن اسیر خویش در مرحله نخست به طور غیر شعوری دشمن سرنوشت آینده خود و حتا دشمن جامعه و دشمن ترقی نیز می گردد . زن با موانع فرهنگی و ذهنیت زهر آلود و عقب افتادهء خویش ، هرگز به فکر مشارکت سیاسی در قدرت دولتی و سیاسی شده نمی تواند .
تا زمانیکه فکر جامعه با تحول شکوهمند زمان و رشد مثبت همراه نگردد . و جامعه صاحب زیربنای غنای فرهنگی و سیاسی رسالتمند مبتنی بر خواست ها ، نیازها ، آرمان ها و اراده ء دل انگیزانه مردم نگردد ؛ هیچگونه تغییر مثبت ، پایدار ، طبیعی ، بر اساس ضرورت و منطق عصر در جامعه به وجود نخواهد آمد . به هر مقیاس که فرهنگ جدید و سازنده جای گزین فرهنگ کهنه پرست قبیلوی می گردد ، به همان اندازه موامع فرهنگی سنتی و دست و پا گیر کاهش یابد و زمینه های مشارکت آگاهانه سیاسی کل مردم در حاکمیت و به خصوص چانس سهم گیری و مشارکت شعوری زنان با فرهنگ پویا و رسالتمند به صورت ریشه یی و طبیعی در حاکمیت سیاسی دولت در افغانستان میسر خواهد گردید .
اما در وضع کنون کشور ما با وجود موانع فرهنگی که به طور خاص در برابر زنان در جامعه وجود دارد ، لازمه یی تلاش های همه جانبه سازندگان ذیدخل و به خصوص از سوی روشنگران در جامعه جهت تبلیغ و داشتن فرهنگ سازنده در عوض فرهنگ خرد گریز قبیلوی می باشد .
فلهذا ، یکی از وظایف سنگین و مبرم قلم بدستان مسؤل ، سیاسیون سازنده ، پژوهشگران نوآور ، نویسندگان خلاق ، روشنفکران روشنگر ، دموکراتان دوران ساز ، نیروهای ملی مستقل ، همچنان رسانه های خبری ، بصری ، سمعی ، فرهنگیان اینست که به جامعه آگاهی لازم را بدهند تا تمام مردم و به خصوص زنان با خود سازی عاقلانه و خود آگاهی خردمندانه فکری- علمی نقش محوری را در بطن نظام ملوک الطوایفی و فرهنگ قبیلوی به سود ایجاد و نهادینه سازی جامعهء متمدن ، فرهنگ پویا و دوران ساز ، عصر خرد و تحقق دموکراسی انجام دهند.
4- موانع اقتصادی مشارکت سیاسی زنان در حاکمیت دولت :
ببازار ستم در نزد مردان--- هنوز زن چون متاع و جنس و مال است ( 7 )
برمبنای سنت نظام ملوک الطوایفی و فرهنگ و سنت موجود جامعه قبیلوی در کشورهای عقب نگهداشته شده و به خصوص جوامع اسلامی و مشخص تر در افغانستان است که زنان هم جزء ملکیت خصوصی و شخصی مرد به شمار می آید . یعنی همان طورئیکه یک مرد مثلا مالک مطلق الاغ و سایر دارایی خویش می باشد ، مالک قطعی زن نیز می باشد . به دین صورت زن از نگاه اقتصادی نیز وابسته به مرد می باشد . زن استقلال اقتصادی ندارد و آنرا هرگز نمی شناسد . اگر مرد برای زن نان آورد ، این زن زندهء به نام است و در غیر آن زن در میدان خدا بی پناه و بدون کمک می ماند .
در نظام فئودالی و فرهنگ زن ستیز قبیلوی ، به ویژه در جوامع اسلامی کار کردن مستقل زنان خارج ازمنزل در ادارات دولتی ، تجارت و ... از جمله گناهان نابخشیدنی و جرم به شمار می آید و معمولا سنگسار شدن در انتظار اش می باشد .
گرچه زنان عملا در تولید زراعتی در کشت زارها ، صنایع دستی رمه داری ، منزل وغیره سهم تعیین کننده یی را در نظام جامعه دارد . و بدون چنین نقش زن در تولید عملا جامعه فلج می باشد . اما از آنجائیکه زن اختیار خود را ندارد پس واضحا اختیار محصول دست رنج خود را نیز ندارد و محصول تولید زن در انحصار مطلق مرد می باشد . مثلا زن کوزه را می سازد ، بره گوسفند را به ثمر می رساند ، جوجه مرغ را بزرگ می کند ، روغن زرد را تولید می کند و ... ، اما اختیار این چنین محصولات بازهم به صورت یک جانبه به دست مرد می باشد . در این مورد زن فقط سیل بین محض می باشد و بس . اگر مرد خواسته باشد که زن را با بره گوسفند و یا سایر محصولات و دست رنج زن یکجا به فروش برساند ؛ کی جرئت اعتراض و شکایت را از این مرد کرده می تواند ؟ پس از این چنین واقعیت کتمان نا پذیر بر می آید که مرگ و زنده بودن زن در انحصار مطلق فرعونی مرد می باشد .
خانم شکریه بارکزی سردبیر نشریه آئینه زن در افغانستان در قسمت عدم استقلال اقتصادی زن در کشور ما چنین می گوید:
« فرصت شغلی برای زنان در ادارات دولتی با تبعیض روبرو نیست . ولی نظر خانواده در انتخاب شغل ضروری است . در هر صورت آنچه زن از کارش به دست می آورد در نهایت مال مرد است . یعنی زن پس از ماه ها قالی بافی پولی که عایدش می شود مال شوهر است و زن از لحاظ اقتصادی استقلال ندارد .» ( 8 )
عدم استقلال اقتصادی زنان ، موانع دیگری از حضور دموکراتیک و مشارکت سیاسی زنان همواره در حاکمیت دولت های افغانستان بوده و اکنون نیز قویا می باشد . این مانع اقتصادی نه تنها زنان را از مشارکت عادلانه ، سیاسی و انسانی در دولت محروم نموده ، بل از این ناحیه ضربه جبران ناپذیر به عاید و رشد اقتصادی ملی کشور نیز وارد گردیده است .
اگر زنان اجازه کارکردن در امورات اداری ، اجتماعی و ... در خارج از منزل را داشته باشند و از استقلال اقتصادی در جامعه برخوردار باشند . این امر نه تنها در بهبود وضع اقتصادی خانودگی و عاید سرانه ملی نقش تعیین کنند و بسزای را بازی می کند ، بلکه زن با استقلال اقتصادی و تصاحب دست مزد خویش زمینه رسیدن به قدرت سیاسی را نیز بدست آورده می تواند . همچنان با استقلال اقتصادی است که زن با آن چیز های که ضرورت دارد و یا آرزو می کند با پولی که از آبله یی دست پرتوان خویش تحصیل نموده است ، خواهشات دل انگیزانه خود را بر آورده می سازد . دیگر چشم زن به جیب مرد دوخته نیست . دیگر زن احتیاج ندارد که بالای دست و پای مرد بوسه زند تا دل مرد به رحم آید و بعد اگر برای خانمش یک کفش لیلامی را که اصلا ضرورت فوری هم می باشد ، بخرد . دیگر زن ضرورت ندارد که در نزد مرد اشک بریزاند و با چشمان خون آلود از مردش کنیزانه تقاضای یک لباس جدید را بکند که لباس اش عمر خود را کاملا بخشیده و تمام دل و جگرش اش حتا از دور به مردان نا محرم هم سلامی می دهند .
وقتیکه زن صاحب استقلال اقتصادی شد . خواه بخواهیم و خواه نخواهیم ، مطابق جبر تکامل زمان است که استقلال اقتصادی بالاخره نخبه ها و رگه های آزادی را به زایش و پیدایش می گیرد که این امر از نگاه علمی نیز تثبیت شده است . پس با پدید آمدن آزادی است که پیش زمینه های خلقت ارزش ها ، تمدن ها و ... نیز در بستر زمان پا بر عرصه هستی می گذارند . منجمله از اثر استقلال اقتصادی و بعد زایش آزادی بوده که مجال تفکر کردن و خلق اندیشه و خرد سیاسی در ذهنیت کل جامعه و به ویژه در ذهن زن ایجاد شده ؛ و همچنان زن از پدیده های مانند حق و مکلفیت ، اسارت و آزادگی ، عوامل ترقی و انگیزه های ایستایی نهادهای جامعه ، دیکتاتوری و دموکراسی و نظایر آن با زیربنای سواد ، تعلیم ، ابزارهای فرهنگی و بالاخره اندیشه دموکراتیک آگاه می شود . اینجاست که زن آگاهانه با استفاده از استقلال اقتصادی خود هم در فکر مشارکت قدرت سیاسی در جامعه می گردد و در رسیدن بدان آن از هیچگونه سعی خردمندانه ، تلاش های آگاهانه ، مسالمت آمیز و تدریجی دریغ نخواهد کرد .
پس ، بر زنان کاملا واجب است که در جهت بدست آوردن استقلال اقتصادی خودها نیز تلاش ها و مبارزات خستگی ناپذیر را به راه اندازند تا آنرا عملا و تدریجا در جامعه تحقق دهند .
5- موانع سیاسی مشارکت سیاسی زنان در حاکمیت دولت :
حقوقت را بخواه از راه قانون --- که این حق از عطای لایزال است
بآزادی خود کن سعی و کوشش ---- که کوشش را سعادت در قبال است ( 9 )
گفتم که خود محوری و انحصار قدرت مردان هیچ حد و مرزی را در جامعه نمی شناسد . پس از سقوط نظام مرد شاهی و با ظهور پدر شاهی تمام قدرت جامعه و منجمله سیاست هم در زیر نگین طاغوتی مردان متمرکز گردیده که تا کنون بزرگترین مصیبتی را از این ناحیه هم در برابر زنان ، علیه آزادی ، برابری ، پویایی خرد ، عدالت سیاسی ، بالندگی های اجتماعی و بالاخره بر ضد تحقق مردم سالاری در جامعه را ایجاد نموده است . خانم شکریه بارکزی در مورد مشارکت سیاسی زنان چنین نظر دارد :
« آنچه زنان افغان در مدتی کوتاه به دست آورده اند ، نقش سیاسی است . طبق قانون اساسی افغانستان و بر مبنای تساوی حقوق زن با مرد ، آنها می توانند در پست ریاست دولت ، نماینده پارلمان ، قوه قضایی و در هیئت دولت جای گیرند . رأی زنان در انتخابات تعیین کنده محسوب می شود . البته تا حال موضوع زن و مشارکت وی در افغانستان یک امر نمایشی تلقی شده است . چون او که از حق انتخاب شوهر محروم است اجازه دارد [ که ] زعیم آینده اش را انتخاب کند.[ ؟ ] ( 10 )
در این راستا گفته می توانم که سیاست هم از بافت و ماهئیت« مردانه » برخوردار بوده و سیاست در این زمینه نیز « مذکر » می باشد . یعنی سیاست را گویا عمل جراحی نمود تا سیاست هم به اصطلاح « نرینه » شد و مختص به انحصار مرد قرار گرفت . پس بر مبنای قوانین استبدادی ، طبقاتی ، مرد سالاری ، فرهنگ قبیلوی و ... هر پدیده مذکر باید در رأس امور قرار داشته باشد و « سیاست مردانه » مطلقا در جامعه حاکم است . لذا، چنین یک ذهنیتی که در جامعه قبیلوی خلق شده است ، مرد برای سیاست کردن و تصاحب امور سیاسی گویا از بطن مادر تولد یافته است ؛ و زن به برای سیاست نمودن و اشغال مناصب سیاسی ، رهبری جامعه ، کرسی های عالی ، زایش ارزش ها و امثالهم هرگز به اصطلاح بافته و ساخته نشده است . این چنین برداشت نه تنها ناقض عقل و خرد و علوم مروج امروزی می باشد ، بلکه همچنان هیچ آئین و دین آنرا نمی پذیرفته و قبول نمی کند . در سراسر جهان کنونی و به خصوص در کشورهای اسلامی ، طرح مشارکت سیاسی زنان در حاکمیت سیاسی دولت یک جرم بزرگ به شمار می آید . عملا در تمام کشورها شاهد کمترین فیصدی مشارکت سیاسی و حتا حضور فزیکی زنان و آنهم در پائین ترین صفوف بدنه یی قدرت سیاسی جوامع جهانی کنونی هستیم . ما مردان باید از طریق خود آگاهی سازنده و خود سازی دموکراتیک جامعه در حل تدریجی ، طبیعی و مسالمت این بحران سرطانی هم کمر همت را با زنان مسؤل و تاریخ ساز میهن خویش ببندیم . و با تلاش های مستمر و خستگی ناپذیر خودها غرض نایل شدن به تحقق عینی پیش زمینه های نظام مردم سالاری برای جامعه و آیندگان در بستر مبارزات همه جانبه و طولانی بسیج گردیم .
6- موانع قضایی مشارکت سیاسی زنان در حاکمیت دولت :
همه نیک می دانند که در تمام کشورهای اسلامی و به خصوص مهین عزیز ما افغانستان ، امورات قضایی در انحصار مطلق ملاهای سنتی عصر حجر و نظام استبدادی جامعه می باشد . کارکردها و امر و نهی همین گونه قضات خود بیانگر عدم پیگیری عدالت ، برابری ، انصاف در سطح کل جامعه و به ویژه در مورد زنان به نفع نظام استبدادی ملوک الطوایفی ، طبقاتی و عقبگرای جامعه نیز می باشد ، نه به مفاد مردمان مستحق کشور ما .
این چنین قضات در قرن بیست و یکم زندگی می کنند ، اما قضاوت آنان مبنی بر معیار های پانزده قرن قبل در امور جامعه در این عصر کمپیوتر نیز به زور قابل اجراء و تطبیق قطعی می باشد . آیا یکی از مهم ترین عناصر عقب مانی ، سیه روزی ، عصبیت های گوناگون وغیره جامعه ما در همین بافت و ماهئیت و عملکردهای قضایی قضات و همفکران عقبگرای شان در افغانستان بی وارث خوابیده نیست ؟
وقتیکه یک انسان و یا یک جامعه و یا یک ملت ناگزیرا در یک مکان زیست نماید ، پس ناگزیر است که در بستر یک زمان هم زندگی کند . یعنی مکان و زمان لازم و ملزوم یکدیگر اند و جدا ناپذیر می باشند . اهل خرد می داند که عنصر زمان یک هستی بوده که بدون عنصر زمان حرکت و تکامل و ... قابل ارزیابی و سنجش و درک هرگز نیست . همچنان زمان هیچگاه از حرکت باز نمی افتد و زمان در حرکت و تکامل نیز می باشد . ولی به هر اندازه که موانع بر سراه تکامل طبیعی زمان ایجاد هم گردد و حرکت زمان را سست سازند ، بازهم زمان یک نوع در حرکت است ، اما با حرکت لنگان لنگان . در واقع تعریف تکامل پدیده ها را در همین بعد هم به خوبی درک کرده می توانیم . این امر نه تنها مورد تأیید قرآن کریم بوده ، بلکه مورد پذیرش خرد ، عقلانیت ، دانش حاکم امروزینه و منطق زمان و عصر ما نیز می باشند .
چرا بازهم این چنین نهادهای قضایی و عناصر وابسته به آن با جهالت قرون وسطایی از حکم و جبر تکامل زمان سر باز می زنند ؟ چرا قضات سنتی به عصر خرد ، عقلانیت سازنده و منطق زمان به حاکم خدا و علم امروز ایمان نمی آورند ؟
پروردگار عالم به ارزش و عنصر زمان این گونه سوگند یاد می کند :
« سوگند به زمان » ( والعصر / 1 ) ( 11 )
در اینجا قرآن کریم با صراحت تام عنصر زمان را در امر تکامل پدیده ها ، طبیعت ، خرد ، جامعه و ... تعیین کننده و قطعی اعلام نموده است . از آنجائیکه عنصر زمان در امر تکامل جامعه تعیین کننده و ارزشمند است ، خداوند لایزال با شدت تمام به نقش بارز و ارزش زمان سوگند خورده است .
اما دلالان مذهبی کنونی سراسر جهان اسلام ( جای پیامبران ، خلفای راشدین ، امامان انسان دوست ، تمدن پروران و ... همیشه محفوظ می باشد .) به خصوص در کشور ما برعکس حکم ( والعصر /1 ) و قانون تکامل عصر ، عناصر مکان و زمان را ازهم جدا کرده و همه عملکرد های قضایی ، دینی ، سیاسی ، فردی و ... شان در خدمت عنصر زمان پانزده قرن قبل می باشند . آیا قرآن خدا ، علم ، دانش عصر کنونی و قانون تکامل زمان موجوده این چنین قضات درباری ، فیشنگران دینی و نهادهای قضایی عصر حجر را کاملا مردود نشمرده و آنرا به ضرر ترقی و تکامل جامعه و انسان نمی دانند ؟
یعنی قضایی جامعه مصیبت زده فئودالی ما در افغانستان و همچنان در زمان و مکان مشخص کنونی موقعیت دارد . اما ، حکم و قضاوت 15 صد سال قبل را حال در افغانستان قرن بیست و یکم به زور خلاف حکم قرآن ، اعلامیه جهان حقوق بشر و مغایر موازین جهانی بالای جامعه عملی می نماید . آیا از همینجا هم نیست که ما خواست ها ، نیازمندی ها و آرمان های تمام اتنی ها ی تحت ستم و خلق الله افغانستان ویرانه را خلاف دستور خدا و منطق قانونمندی زمان دفن گورستان نموده ایم ؟ آیا در این صورت هم پروردگار عالم و انسان بر ما لعنت نفرستاده اند ؟
پس تا وقتیکه تمام نهادهای قضایی جوامع اسلامی و به ویژه نهادهای قضایی جامعه افغانستان بر اساس نیازمندی ها ، خواست ها ، آرمان های مردم و قانون حکم و منطق زمان کنونی و آنهم با معیارهای علمی پذیرفته شده ، موازین رسمی بین المللی و رعایت اعلامیه جهانی حقوق بشر جدیدا از اساس اعمار نگردند ؛ جامعه هرگز شاهد قضاوت و داوری عادلانه و انسان دوستانه و تکاملی نخواهد بود و همچنان ما بازهم از ضرورت قرن بیست و یکم مطلقا فاصله خواهیم داشت .
در مسند قضایئه ، ما به متخصصین حقوقی ، علمی ، مدنی پیگیر ، صادق ، خدمتگار و امثالهم ضرورت داریم تا دریچه و روزنهء دموکراسی هم از راه تحقق قضاوت علمی ، عادلانه ، خردمندانه و انسان دوستانه توسط حقوق دانان صادق ، علمای مدنی امروزه در افغانستان مخروبه و برای مردمان تحت ستم ما باز گردد .
در اخیر :
به این ضرب المثل وحدت جویانه و سازنده زبان پشتوی خودها توجه نماییم :
« که تا ویل چه زه یم او ما ویل چه زه یم ، نه به ته یی ، نه به زه یم ؛ او که تا ویل چه ته یی ، او ما ویل چه ته یی ، همه به ته یی ، هم به زه یم . » یعنی اگر تو گویی که منم و اگر من گویم که منم ، نه تو هستی و نه من هستم ؛ و اگر تو گفتی که تو هستی ، و اگر من گفتم که تو هستی ، هم من هستم و هم تو هستی .
فلهذا ، تا وقتی که زنان و مردان ما به صورت علمی و آگاهانه و همچنان با منطق و قانونمندی عنصر زمان سیاسی و عالم نشوند و زندگانی خود ها را قبل از همه وفق فراگرفتن اساسی و بهره برداری عملی و سازنده از دانش ، ارزش های بشری ، خرد دوران ساز ، اندیشه ء دموکراتیک و ... نکنند ؛ بحران دیرپای و جدید افغانستان بدون زیر بنای علم و بینش و بدون نقش آگاهانه و رهبری کننده ء مردم از پائین راه حل بنیادی را بدست آورده نمی تواند .
افزون بر آنچه در بالا اشاره نمودم . بیایید که به عنوان انسان ، یک بار دیگر جهت شکستن زنجیرهای اسارت و بندگی مردمان تحت ستم ومحکوم تاریخ خویش در کل و آنهم به صورت خاص در مورد عقب مانی ویژه دوشیزگان محروم و اسیر بی حصر و زدودن حلقه های اسارت زنان میهن خویش مسؤلانه اندیشه نماییم . و برای آگاهی دادن خردمندانه و مسؤلانه به مردم کشور و نجات جامعه ء ستم دیده خویش حد اقل صداقت و تلاش مستمر را بکار ببندیم . و میراث مبارزات خردمندانه فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی ، روانی ، طبیعی ، مسالمت آمیز و امثالهم را برای آیندگان بجاه بگذاریم ؛ تا در پیشگاه وجدان انسانیت و داوری تاریخ محکوم نگردیم .
وقتی که مردان خود را انسان می دانند که هرگز تردید نیست ، پس زنان هم انسان هستند و علاوه بر آن ، بخش عمده بدنه ء جامعه را در نظام اجتماعی زنان تشکیل می دهند .
چرا در حق زنان که همسنگر ، همخون ، همسرنوشت ، همرزم ، همسر زندگانی مردان و همچنان مثل ما مردان انسان هم هستند ، حقوق انسانی آنان را عملا رعایت نکرده و نمی کنیم ؟
نگاه کنیم ، زمانیکه ما مردان خودها را لایق ناز و تنعم ، سیاست ، ریاست و مستحق حقوق اجتماعی و نظایر آن می دانیم و همه چیز را به خودها می پسندیم ، پس چرا زنان را از آن محروم می نماییم ؟ چرا آن چیزی خوب را که به خود می پسندیم و آنرا به زنان هم نمی پسندیم ؟
در این مورد سرایشگر فرزانه زبان دری فارسی چه زیبا و بجا می فرماید :
من شنیدم ز پیری دانشمند --- تو هم از من به یاد دار این پند
آنچه بر نفس خویش نپسندی ---- نیز بر نفس دیگری مپسند ( 12 )
همینکه ما مردان همه نعمات دنیا و هر چیز خوب را تنها به خود می پسندیم و برای خودها مشروع می دانیم و به صورت مطلق در انحصار خویش قرار می دهیم ، آیا اصلا با اینگونه سیاست خویش حق انسانی زنان را زیر پا نکرده ایم ؟
آیا ما مردان با ستیزه جویی ، پرخاشگری ، خشونت خویش علیه زنان و کودکان ؛ کرامت انسانی را بر باد نکرده ایم ؟
آیا ما مردان ( نه همه ) مستبد و خشونگر عملا در قدم اول در هر بعد از نظام اجتماعی جامعه نقض کننده حقوق جامعه ، زنان ، کودکان و کرامت انسانی نیستیم ؟
آیا ما با چنین سیاست غیر انسانی مرد سالارانه و غیر خردمندانه خودها ، بیشتر از نصف پیکره ء جامعه که زنان هستند ، آنان را از ایجاد و نهادینه سازی ارزش ها ، مدنیت ، ترقی و ... تحقق مردم سالاری تا حال محروم نکرده ایم ؟
آیا بازهم ما مردان با انحصار حاکمیت خودها در همه امور ، عامل زورگویی ، خشونت ، بی رحمی ، ویرانگری ، تجاوز بر حریم دیگران ، اسارت جامعه ، زن ستیزی ، قتل ها ، کله منارها و نظایر آن در جوامع طبقاتی بشری از آغاز تا حال نشده ایم و همچنان با چنین صفات منفی خویش ، انسانیت خودها را در قدم نخست نقض و زیر پا نکرده ایم ؟
ارباب سخن و دانش مولوی بزرگوار در این زمینه چنین گفته است :
آنچ نپسندی به خود ای شیخ دین -- چون پسندی بر برادر این امین ؟
این ندانی که پی من چه کنی --- هم در آن چه عاقبت خود افگنی ؟ ( 13 )
مادر! پدر! خواهر! برادر! و ارجمندان عزیز !
بیایید که ما مردان همراه با زنان ، آگاهانه و پیگیر زمینه های « فرهنگ نقد » را قبل از همه در وجود خودها خلق کنیم ، تا فرهنگ نقد تدریجا در جامعه قانونی وعام گردد . و با عام شدن فرهنگ نقد است که زمینه های نقد علمی و فراگیر تمام ناگواری ها ، ناهنجاری ها و صفحات سیاه تاریخ و گذشتگان وغیره بدست آمده و با قوانین نقد ، محاکمه و داوری تاریخ بوده که رهگشای مدنیت ، ترقی ، فرهمندی جامعه و ... بالاخیره زمینه ساز تدریجی و مسالمت آمیز تحقق انسان سالاری در جامعه خواهد گردید !
بیایید که ما مردان همپای زنان سازنده ، عاقلانه و مسؤلانه در سدد ایجاد و نهادینه سازی آن ابزارهای مادی ، اجتماعی و معنوی و ... در جامعه خویش باشیم تا توسط آن ریشه های خونریزی ، قتال ، تمدن ستیزی ، خشونت ، ویرانگری ، عصبیت های گوناگون ، جهل ، مرد سالاری ، تروریزم ، بی سرنوشتی جامعه ، زن ستیزی ، غارت ، و نظایر چنین جنایات و کلیه ناگواری های اجتماعی به طرف تضعیف شدن سوق یابند !
بیایید که ما مردان ، با فراگیری بنیادی خرد دموکراتیک و آگاهی سیاسی دوران ساز، انسانیت و کرامت انسانی خودها را قبل از همه با رعایت حقوق جامعه و همچنان احترام گذاشتن به حقوق ، انسانیت و کرامت انسانی زنان و اطفال زنده و تثبیت نماییم ؛ و نیز آن را در پرتو تاریخ معاصر غنامند سازیم !
بیایید که ما مردان ، خردمندانه و صادقانه به اراده و خواست های مردم تحت ستم مستمر و جنگ زدهء خویش و اعلامیه جهانی حقوق بشر در افغانستان ویرانه تن در دهیم ؛ و همچنان در جهت نهادینه سازی زمینه های قانونیت دموکراتیک ، مدنیت ، ترقی ، پلورالیزم ، عدالت اجتماعی ، برابری حقوق اتنی های کشور ، تساوی حقوق بین زن و مرد ، جمهوری پارلمانی ، ساختار فدرالی و بالاخیره تحقق نظام مردم سالاری در جامعه دریغ نورزیم !
یایید که ما مردان ( جای مردان ضد استبداد همواره محفوظ است) ، سران فرعونی و مستبدانهء خویش را به قانونمندی تکامل عصر و جبر زمان عاقلانه تسلیم نماییم تا جامعه بدون خود کامگی مرد سالارانه ، تمدن ستیزی ، تبعیضات ، زن ستیزی ، ویرانگری ها ، کشتارها و ... ؛ با خود آگاهی خردمندانه ، تدریجی ، طبیعی و مسالمت آمیز پا به پا و موازی با بستر رشد عنصر زمان به جلو حرکت کند !
بیایید که ما مردان ، آگاهانه و مسؤلانه در قدم نخست خودها را با داوری تاریخ مورد نقد عالمانه قرار بدهیم و همچنان خویش را در دادگاه تاریخ به محاکمه بکشانیم ؛ تا به صورت داوری بی طرفانه تاریخ مجازات گردیم که اقلا یک عبرت سازنده برای آیندگان نیز باشد !
بیایید که ما مردان ( مقام مردان خادم به انسان و سازنده همیشه حفظ می باشد ) ، ویرانگر و ستمگر در سراسر جهان از قتل ، خونریزی مستضعفان روی زمین به طور قطعی دست بکشیم ؛ و همچنان از خشم و استبداد مرد سالاری و جنایات خودها که نسبت به انسان ها و به ویژه که بالای زنان و اطفال انجام داده ایم و هنوزهم می دهیم ؛ جسورانه ، صادقانه و مسؤلانه از ایشان و بشریت عذرخواهی کنیم . و منبعد در زدودن زنجیرهای اسارت از دست و پای جوامع تحت ستم و به خصوص زنان اسیر و محروم از هیچگونه مبارزه و سعی مدبرانه و پیگیر دریغ نورزیم !
و اخیرا با خوانش این شعر گران قمیت به اطاله کلام خاتمه می بخشم :
بیا تا گل بر افشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم
اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد
من و ساقی بهم سازیم و بنیادش براندازیم
چو در دست است رودی خوش بزن مطرب سرودی خوش
که دست افشان غزل خوانیم و پاکوبان سر اندازیم ( 15 )
و من الخرد التوفیق
پا ورقی :
1- حبیب الله « ربیع » خواجه عمری ( شاعر ) آلمان
2 - ص 183 ، مجموعه مقالات پروفسور عبدالجواد فلاطوری ( انسان – اسلام – غرب ) ، گردآوری : یونس نورخش، آکادمی اسلامی آلمان و مرکز اسلامی هامبورگ .
3 - ص 253 خط سوم ( 3 و 4 ) .... سال .... محمود طرزی
4 - ص 9 شماره 4 ، مشعل ، سرطان سال 1383 هالند
5 - حبیب الله « ربیع » خواجه عمری ( شاعر )
6 - فصلنامه رنگین شماره یازدهم بهار 1379 شهر هامبورگ.ربیع 4 ، مشعل,br> 7 - حبیب الله « ربیع » خواجه عمری ( شاعر)
8 - شبکه بی بی سی یک شنبه 2 ژانویه 2005 شکریه بارکزی سردبیر نشریه آئینه زن در افغانستان ..
9 - حبیب الله « ربیع » خواجه عمری ( شاعر)
10 - شکبه بی بی سی یکشنبه 2 ژانویه 2005 شکریه بارکزی سردبیر نشریه آئینه زن در افغانستان .
11 - ص 274 « ایمان و آزادی ، مولف : دای فولادی ، چاپ اول ، بهار 1382 .
12 - ص 61 ، شماره 2 گاهنامه دموکراسی سرطان سال 1382
13 - ص 65 شماره 2 گاهنامهء دموکراسی سرطان سال 1382
14 - ص 149 ، شماره 9 و10( در دری ) بهار و تابستان 1378 .
August 28th, 2005
برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
اگر لمحهء در بافت جوامع بشری مکث گردد و به خصوص مختصر نگاهی به ساختار قدرت دولتی هر کشور از جهان کنونی به طور جداگانه صورت گیرد ، به خوبی مشاهده می گردد که قدرت سیاسی در انحصار مطلق و قاطعانه جنس هژمونیگر مذکر چنین کشورها یعنی آن مردان متعصب ، سرکش ، قدرت پرست ، انحصارگر ، استثمارگر ، استحمارگر ، شهوت پرست ، زورگو و ستمگر قرار دارد .
با ظهور نظام مستبدانه طبقاتی و برده داری تا کنون عملا قدرت و حاکمیت سیاسی به طور سنتی در زیر نگین خصمگرانه و مشت طاغوتی مردان لجام گسسته و یکه تاز میدان متمرکز بوده و حضور زنان در ساختار سیاسی یا قطعا وجود نداشته و یا خیلی ها در موارد سمبولیک و یا هم در بعضی از جوامع کاملا کم رنگ می باشد . در این صورت اگر تمام دولت های جهان را در مقابل دیدگان بینای خویش مجسم سازیم ، نیم فی صد زن حتا به طور سمبولیک هم به حیث رئیس دولت و یا معاون رئیس جمهور یا وزیر خارجه ، وزیر دفاع و ... در آن حضور ندارد . و این بیانگر خود محوری سبک سرانه مردان ( جای مردان خدمتگار به بشریت محفوظ است .) شؤنیست در جوامع بشری است که قدرت سیاسی را نیز صد در صد خلاف ارادهء مردم در انحصار خودها در آورده اند .
حتا در جوامع صنعتی پیشرفته جهان به گمان اغلب ، بیش از پانزده الی بیست در صد حضور سیاسی زنان را در حاکمیت سیاسی دولت های مذبور و آنهم در صفوف پائین آن شاهد نیستیم . ولی ممکن در حدود 80 تا 85 در صد قدرت سیاسی در دولت های متمدن صنعتی و سرمایه داری که شعارهای برابری ، تساوی حقوق زن و مرد ، عدالت سیاسی ، رعایت حقوق بشر و دموکراسی را سر می دهند باز هم در انحصار مطلق مردان ظالم و عظمت طلب و طبقات حاکمه می باشند . مضاف برآن معاش همین پانزده تا بیست در صد زنان شاغل در حاکمیت معادل معاش مردان هم سویه و هم تحصیل و همکاران شان نمی باشد . یعنی اگر یک دختر و پسر با یک کیفیت مساوی از یک دانشگاه فارغ هم شده باشند ، معاش هردو در زمان تصدی و شغل با هم مساوی نیست و عملا حقوق پسر بیشتر از حقوق دختر می باشد .
آیا در این زمینه نقض آشکار حقوق بشر صورت نگرفته و بازهم نمی گیرد ؟
در کشورهای محصول استعمار و عقب نگهداشته شده یی جهان کنونی ، مشارکت سیاسی زنان در دستگاه دولتی یک خواب و یک خیالی بیش نیست . زیرا ، تمام نهادهای مادی ، معنوی و اجتماعی کهنه و توسعه نیافته و استعمار زده می باشند . و همچنان قدرت انحصاری قرون وسطایی مردان هیچ حد و مرزی را در برابر زنان نمی شناسند و حاکمیت همه جانبهء مردان ریشه های بسیار عمیق تاریخی ، مادی ، اجتماعی ، سیاسی ، فرهنگی ، محیطی ، روانی وغیره در جامعه نا بسامان قبیلوی دارد . افزون بر آن ، نفوذ و سیاست های ظالمانهء کشورهای استعماری بالای ممالک جهان سوم و عقب نگهداشته شده چنان فرسایشگر بوده که مجال هرگونه رشد طبیعی و شکوهمندی آزادانه و مستقل ملی نهادهای مادی ، اجتماعی و معنوی از چنین کشورها را سلب نموده اند ؛ و این عامل هم بر کل جامعه و به ویژه بالای زنان فقر آفرین نیز است .
مطرح نمودن حقوق زن در حاکمیت سیاسی کشورهای عقب نگهداشته به مثابهء بزرگ ترین گناه نا بخشیدنی به شمار می آید . گویا اینکه زن برای کنیزی ، اسارت و ... جنس مذکر خلق شده و مردان به اصطلاح برای باداری ، ریاست ، ناز و نعمت ، حاکمیت سیاسی و امثالهم به روی کره یی زمین به وجود آمده اند . و این تفکر خام و برداشت بی مایه خلاف قانونمندی خلقت و پدیده یی تکامل زمان در جهان بشریت می باشد . همه ناگواری ها ، تظلم ها ، اهانت ها ، تنفرها ، بی سامانی ها ، ویرانگری ها ، تجاوزها ، جنگ ها ، خشونت ها ، قتل ها و نظایر آن محصول ظهور نظام اجتماعی استبدادی ، طبقاتی ، استکباری وغیره در بستر جامعه می باشد که در هرم آن فقط مردان لجام گسسته ، زورگو ، ظالم و هژمونیخواه قرار دارند .
در کشورهای اسلامی حضور زن را در حاکمیت سیاسی حتا مغایر قرآن و دین محمدی نیز پنداشته شده و آنرا از جمله گناهان کبیره و بی همتا در جامعه تصور می نمایند . این تعبیر مبنی بر اساس سنت های دیر پای قبیلوی و فرهنگ عقل گریزان است که در تضاد مطلق با ذات کلام وحی الهی و جوهر دین اسلام ، ضد عقلانیت ، علم ، منطق و عنصر زمان قرار دارد . و به خصوص از آن وقتیکه دین اسلام به سلطنت مبدل گشت و منبعد دین اسلام ، دانش و جبر تکامل زمان از ماهئیت تکاملی طبیعی و ترقی خود خارج شده و از قرآن و دین محمدی به عنوان ابزار از سوی خودکامگان و جلادان تا حال استفاده ضد مدنیت ، مغایر خرد و مخالف ترقی و ضد نوزایی فکری در جوامع اسلامی صورت می گیرند . بدتر اینکه هرگونه سنت های خرافی اعراب قبیلوی در لباس دین منجمله در خراسان کبیر و به خصوص در افغانستان صادر گردیدند که در نتیجه ارزش های مثبت و باستانی ما را به باد پناه دادند . جالب اینست که عده یی هم آگاهانه و یا غیر آگاهانه از سیاست مهاجمین اربابان غارتگر اعراب و میراث های خلفای اموی و عباسی در خیلی از کشورها و تمام جوامع اسلامی و آنهم به خصوص در افغانستان بی شرمانه حراست هم می نمایند . و این یکی از موانع خیلی بس بزرگیست که در برابر ارزش های پسندیده و ترقی این خیطهء وسیع و به ویژه بر ضد تساوی حقوق زنان با مردان در جامعه ما قرار دارد.
آز آنجائیکه عقب مانده ترین مناسبات مادی ، اجتماعی ، معنوی وغیره عقبگرا در ممالک اسلامی مسلط اند . و کوچک ترین روزنه آزادی ، حقوق ، مدنیت و ... کلا در جامعه و به خصوص به روی زنان کاملا مسدود می باشد ، پس سنجش و معیار محکومیت تاریخی ، سیه روزی دوامدار ، هردم شهیدی فرسایشگر کنونی ، عقب مانی غم انگیز اجتماعی ، بی سرنوشتی دردناک ، اسارت های گوناگون کل جامعه و به خصوص زنان را مگر اینک خداوند یکتا و لایزال بهتر بداند و بس .
پس با چنین فقر سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی و ... جامعه در کل و زنان به صورت خاص ، آیا ممکن است که زنان اصلا به فکر مشارکت سیاسی در ارگان های دولتی کشور گردند ؟
در افغانستان همواره بی وارث ، مسایل زن سخت غم انگیز و ضد انسانی بوده و حال نیز می باشد که قلم ها از نوشتار و زبان ها از گفتار آن کاملا عاجز و نا توان اند . خیلی ها دشوار خواهد بود که نمونه های از مظلومیت بی مانند ، بی روزگاری المناک ، رنج گسترده ، محکومیت دیرپا ، کنیزی و اسارت کم نظیر زنان کشور خویش را با سایر کشورهای جهان سوم و منجمله با ممالک اسلامی مقایسه نماییم . لذا ، مشارکت سیاسی زنان در حاکمیت سیاسی کشور های جوامع عقب مانده و منجمله در جوامع اسلام و از آنهم خاصر تر در کشور ما همواره از سوی زن ستیزان و پاسداران نظام ملوک الطوایفی و قباپوشان دینی ممانعت گردیده و قایل شدن حق برای زن را یک جرم نابخشیدنی و بدعت کلان می پندارند .
از همین جاست که با محروم نمودن زن از حقوق سیاسی و اجتماعی شان در نظام جامعه ، یکی از مهم ترین عناصر تکامل نظام اجتماعی دفن گورستان می گردد که تا کنون شاهد آن در تاریخ موجوده افغانستان نیزهستیم . اینک به سراغ چندی از انگیزه های موانع مشارکت سیاسی زنان در کشور خویش توجه نماییم که ذیلا بدان اشارهء مختصر صورت می گیرد :
1- موانع تعلیمی مشارکت سیاسی زنان در حاکمیت دولت :
نمودند بی سبب منعت ز تحصیل--- چرا محروم از این خوانت نمودند ؟
گذشت آن دور تاریکی و ظلمت --- اسیر در عصر کیهانت نمودند
چراغ معرفت را از دو دستت ---- گرفتند ظلم در جانت نمودند
ربودند نام و عنوانت چو دزدان ---- بنام کوچ عنوانت نمودند ( 1 )
یکی از ويژگی های سیستم فیودالی خرافه پرست و سنت های حاکم قبیلوی و عشیروی عقبگرا مسأله نبود سواد ، درس ، تعلیم ، خرد ، نوزایی اندیشه ، پویایی فرهنگی و نظایر آن در جامعه نیز می باشد . زیرا ، فرهنگ قبیلوی دانش ستیزان و عقل گریزان در جامعه مسلط است که این یکی از افتخارات ذات همین نظام ارباب و رعیتی و فرهنگ جمودنگر قبیلوی به شمار می آید . اصلا در چنین جامعه کوچکترین نهادهای خرد ، بصیرت ، علم ، سواد آموزی و امثالهم به صورت طبیعی و حکم زمان به وجود نیامده است و یا اگر اندکی هم است ، نهایتا کم رنگ می باشد . و اگر هم به طور استثنایی کدام نطفهء از دانش قد نمایی کرده باشد ، آنگاه فورا خاگستر آنرا به باد پناه داده اند . نمونه زندهء آن منجمله کارکردهای ضد تمدنی و ضد انسانی طالبان در کشورما بوده که تمام نهادهای تعلیم ، دانشگاه ، مکتب ، دانش و آثار فرهنگی دو هزار ساله را هم نابود نمودند . و اکنون نیز طالبان با تروریستان القاعده و سایر همفکران خویش نه تنها منابع فرهنگی و تعلیمی کشور ما را به آتش می کشانند ، بلکه امداد گران خارجی ، آیساف ، عساکر و اعضادی دولتی ، قوای ائتلاف بین المللی و مردمان بیگناه افغانستان حتا ماتمداران را در میان مساجد و مراسم فاتحه خوانی نیز به قتل رسانیده و ترور می نمایند .
همه خوب می دانند در جائیکه جهل حکومت می کند ، آنجاه خرد دفن گورستان می گردد . در نظامیکه زن ستیزی به عنوان شأن غیر مشروع مرد ، عزت کاذب مرد ، مردانگی ننگین مرد و قدرت استبدادی مرد و ... در جامعه ریشه دوانده است ؛ آنجاه حق ، کثرتگرایی ، احترام به زن و طفل ، بلوغ آزادی ها و انسانیت کشته می شوند . آنجاه که جهلستان ها سفره های نامیمون و سیاه خود را به هر طرف گسترانیده اند ؛ از باغستان ها ، گلستان ها و گل های رنگا رنگ طبیعی هرگز خبری نیستند و در عوض آنان خارهای زهردار و کشنده روئیده اند .
مطابق با جوهر نظام ملوک الطوایفی تمدن ستیز و فرهنگ مسلط دانش گزیر قبیلوی بوده که اندک ترین مجالی برای تعلیم ، درس ، و تحصیل حتا آموزش قرآن عظیم الشان برای اناث در جوامع اسلامی و به خصوص در جامعه ما داده نشده است . بهره برداری زنان از تعلیم و تربیه ، سواد آموزی وعلم و امثالهم گناه نا بخشیدنی در نظام عقل گریز جامعه قبیلوی ما تلقی می گردد. از این لحاظ است که زنان کاملا بی سواد و بی تعلیم مانده اند و هرگز ذهنیت برای زنان بی سواد خلق نمی گردد که مسئله مشارکت سیاسی زنان در حاکمیت نظام دولتی افغانستان مطرح شود . پس عینا درک می گردد که جوهر همه بد بختی ها ، عقب مانی ها ، سیه روزی زن ، مناسبات اقتصادی عقب افتاده ، فرهنگ جامعه و ... در درون نظام اجتماعی جامعه نهفته است .
ببینیم وقتی که عبادت در پیشگاه خدا و اطاعت از ایزد لایزال بر اساس تعالیم قرآن کریم می باشد ، چرا حتا زنان از آموزش و استفاده از متن قرآن خدا تا حال محروم می باشند ؟ زنان ( اصلا کل مسلمانان ) که هم در عالم بی سوادی و عنعنوی دین را قبول نموده و حتا کور کورانه بدون اینکه معنای نماز ، عبادت و نیایش را هم به پیشگاه خدا بدانند ، آنرا پنج وقت به جا می آورد . وقتیکه از اثر آفات طبیعی ، سیل بر سر مزرعه شان جاری شد . آنگاه زنان قرآن هفت پوشه را از میان یک متر خاک و دود زیر سقف خانه برون آورده و در مقابل غرش جریان سیل با عذر خواهی و شفاعت می برند . و یا اینکه گاو قلبه یی خویش را که مهم ترین ابزار قلبه کشی و زراعت شان است ، آن را در مقابل سیل به عنوان گویا دفع بلا نذر کرده و آن را ذبح می نمایند . اما بازهم عملا مشاهده می نمایند که نه شفاعت قرآن و نه نذرکردن گاو مسیر ویرانگر و طوفان فزاینده سیلاب را مانع می گردند .
یکی از پیروی غیر آگاهانه و غیر خردمندانه جامعه قبیلوی از دین اینست که قرآن کریم را اینگونه وسیله نجات قرار می دهد تا گویا سیل مسیرش را به طرف دیگری تغییر بدهد و سیل از قرآن گویا بترسد و یا بشرمد ، و اماکن و مزارع را خراب نکند . و یا اینکه با نذر کردن از خشم مسیر سیلاب به اصطلاح جلو گیری کرده باشد . آیا این یکی از نتایج بی سوادی ، بی علمی ، بی خبری از دین ، قرآن ، خرد ، قانونمندی طبیعت و ... در جامعه نیست ؟ آیا در عالم بی تعلیمی ، فقر سیاسی ، فرهنگی و ... امکان دارد که زنان به فکر سیاست و حقوق سیاسی در دولت گردند ؟
بازهم عملا ملاحظه می گردد که نه قدرت انحصاری مردان کدام مرز را می شناسد و نه بی تعلیمی فرد فرد جامعه و نه محکومیت و اسارت زنان کدام حد دارد . مثلا :
چرا زنان در ممالک اسلامی از حقوق تعلیم ، دانش ، آموزش ، کار ، شغل مستقل ، سیاست کردن ، انتخاب شدن ، انتخاب کردن ، رئیس جمهور شدن ، مولوی شدن ، آیت الله شدن ، قاضی شدن ، پیش امام نماز جماعت شدن ، مبلغ شدن و ... حتا موتروان شدن تا حال محروم هستند ؟
چرا تاحال شهادت یک مرد در محکمه معادل شهادت دو زن به حساب می آید ؟
چرا پسر دو چند میراث پدر را نسبت به دختر صاحب می گردد ؟
چرا دختر تا لب گور از برون رفتن ، بازی نمودن ، کارکردن ، تعلیم ، تعیین سرنوشت و ... خویش محروم است ؟
چرا زنان از 1400 سال به اینسو صاحب مساجد مستقل نیستند و صرفا مساجد مردانه اند ؟
چرا زنان در جوامع اسلامی از حق ازدواج و طلاق خود محروم اند ؟
چرا زنان در کشورهای اسلامی حق امامت ملای مسجد و نماز پنجگانه جماعت ، ادای نماز میت ، نماز اعیاد ، دعا خواندن دسترخوان وغیره را مانند ملا امامان مرد ندارند ؟
چرا زنان در میان مسلمان از حق آذان دادن ممنوع و محروم می باشند ؟
زمانیکه زنان حتا از آموزش قرآن و دانش روز محروم باشند ، آیا پذیرش و پیروی آنها از پوش قرآن ( نه متن آن ) و رنگ دین محمدی نمی باشد ؟
آیا انسان زن و یا مرد که بدون تعلیم ، علم و خرد از دین پیروی کند ، مانند طالبان و همه اسلام نماها به دین ، انسان ، خرد ، تمدن و جامعه ضربه جبران ناپذیر وارد نکردند و نمی کنند ؟
چرا زنان تا حال از احراز کرسی ها و مقامات عالی سیاسی و اجتماعی محروم اند ؟
چرا زنان از حق قاضی القضات شدن در تمام دنیا و به خصوص در جوامع اسلامی محروم شده اند ؟
آیا این همان اسلام طالبی نیست که به زور کیبل آهنی و چماق مردم را حتا بدون وضو و طهارت بالای جای نماز ایستاد می نمودند و زنان و مردان زانی را در ملای عام سنگسار می کردند ؟
آیا نتیجه بی سوادی و بی علمی و بیگانه پرستی همین نبود که طالبان حتا تمام آبدات تاریخ کشور و بت های باستانی بامیان را که نه تنها یکی از بزرگترین میراث های ارزشمند تمام مردم افغانستان بود ، بلکه ملکیت تمام بشر نیز بود ، آنرا با خاک یکسان نمودند ؟
اگر اربابان بی سواد و مرد سالار و مستبدین سیاسی که در هرم حاکمیت منجمله دولتی هم اخذ مقام انحصارطاغوتی را نموده اند ؛ و دروازه های درس ، آموزش و تعلیم را از زن گرفته اند ، اما مشروعیت این امر از سوی کسانی که خودها را عالمان و ملبغان دین قلم داد می نمایند ، برای جامعه داده می شوند .
روحانیون ( جای روحانیون ملی ، ترقیخواه ، ضد استبداد و تمدن پرور همیشه محفوظ می باشد .) که در پوشش دین چنین ذهنیت را برای جامعه خلق می کنند ، بزرگ ترین خدمت را جهت تداوم حاکمیت جهل ورزان ، اربابان استثمارگر قبیله ، استبدادیان نظام سیاسی ، طبقات خودکامه حاکم و حاکمیت واپسگرای فئودالی و تطاولگران اجانب در جامعه می نمایند . و عملا می بینیم که دین هم توجیه گر جهالت قبیلوی و استبداد نظام ملوک الطوایفی از سوی دلالان دینی و علم برداران اموی - عباسی در تمام کشورهای اسلامی و به ویژه در افغانستان عزیز ما می گردد .
پس متأسفانه که به نسبت فقر فرهنگی و سیاسی کل جامعه و به خصوص بر اساس فقر تعلیمی ، علمی ، تحصیلی ، اجتماعی ، اقتصادی و دانش سیاسی زنان در جامعه بوده که چانس مشارکت سیاسی اقشار زنان و اناث جامعه را در حاکمیت دولتی نیز گرفته است .
در آغاز ظهورعصر اسلام ، مرد سالاران حتا مساجد را هم بر روی زنان مسدود می نمودند و نمی گذاشتند که زنان مسلمان جهت عبادت به پیشگاه خداوند یکتا به مسجد بروند و آنجاه راز و نیاز کنند و مسایل اجتماعی و ... خودها را حل و فصل نمایند . در فرهنگ عشیروی و قبیلوی اعراب تعلیم و تحصیل برای زنان جرم شمرده می شد که این خود بیانگر استبداد ویژه و بد گمانی مردان نسبت به زنان بود که فرهنگ غالب ضد انسانی را در جامعه تشکیل می داد . در این زمینه آقای پروفیسر فلاطوری چنین می نگارد:
« در قرآن و سنت و سیرهء پیامبر اکرم ، هر مسلمانی اعم از زن ومرد به یک میزان مؤظف است تا تعالیم اسلامی را بشناسد و از آن پیروی نماید ، همانگونه که این امر در دوران حیات پیامبر رایج و متداول بود . به همین دلیل بخش عظیمی از اطلاعاتی که برای شکل گرفتن کلی تعالیم اسلامی ضروری هستند ، توسط زنان پیرامون حضرت محمد ( ص ) منتقل شده است . هنوز هم این توصیهء پیامبر در گوشها طنین انداز است که فرمودند : « زنان را از رفتن به مساجد منع نکیند .» در اینجا مسجد نه تنها محل عبادت ، بلکه مکانی عمومی جهت تعلیم و کلیهء معارف است . تشکیل مجامع علمی بعدی ، تکیه بر دلایل تاریخی دارد . در واقع هیچ دلیلی برای فهم بهتر معارف مذهبی از طرف مردان وجود ندارد . در هر صورت در فضای مرد سالارانه ، در نهایت کار بدانجا می انجامد که تحصیلات علوم فقه نیز مختص مردان باقی بماند . تاریخ اسلام عده ای از زنان اندیشمند را پرورش داده که در زمان خود و در زمینهء علم فقه ، معرفتی کامل کرده اند . در اینجا تصمیم دارم یکی از زنانی را که در زمان تشکیل بزرگ ترین مکاتب فقهی بسیار مؤثر بوده است ، معرفی کنم . نفیسا دختر حس النور ، یکی از نوادگان امام حسن ، پسر ارشد حضرت علی ( ع ) است . وی در سال 145 هجری قمری مطابق با 762 میلادی در مکه متولد و در سال 208 هجری قمری مطابق با 823 میلادی در مصر وفات یافت . مقبرهء او در مصر یکی از امکنهء مقدس نزد مسلمانان بشمار می رود . در ارتباط با سابقهء علمی ایشان چنین نقل شده است که او در یکی از خانواده های اندیشمند متولد شده و لطف پدر بزرگوارشان که همهء نیروی خود را در جهت تحصیلات عالیهء دختر خود متمرکز کرده بود .نفیسا کل قرآن را پیش از هشت سالگی از حفظ [ کرده– ازما ] بود . در شانزده سالگی و در سال 161 هجری قمری مطابق 778 میلادی با پسر امام جعفر صادق امام ششم شیعیان ازدواج کرد . او مقامات بالای علمی را یکی پس از دیگری احراز می نمود . نام اصلی او نفیسا و ملقب به نفیسه علم المعرفه ( گنجینهء دانش ) بود . این لقبی بود که پدر ارجمندش به او داده بود . وی بعد از ازدواج با همسرش به مدینه می رود و در آنجا نزد امام مالک ، مفتی اعظم مکتب فقهی مالکیه ، صاحب اثر بزرگ المؤطا به تحصیل می پردازد . بزودی شهرت وی در تمام مرزهای اطراف مکه و نقاط مختلف جهان اسلام گسترش یافت ، شهرت او نه تنها مدیون توانایی و شناخت علمی ایشان بلکه مرهون تقوا و نجابت او نیز بود . اندیشمندان و دانشمند پژوهان فراوانی از سراسر عالم خصوصا در زمان حج در انتظار ملاقات او بود . نفیسه خود 30 بار مناسک حج را در مکه و اغلب با پای ییاده بجای آورد . او بسیار علاقمند به منطقه ای در سوریه بود که به عنوان مقام ابراهیم شناخته شده است . نفیسه در مراجعت از مکه در سال 193 هجری قمری مطابق 809 میلادی به مصر می آید و در آنجا توسط اطرافیان خود که از طبقات مختلف اجتماعی بودند قلبا مورد استقبال و احترام قرار می گیرد . ازدحام جمعیتی که به علت تقوا ایشان و گرفتن تبرک از وی گرد ایشان جمع شده بودند به اندازه ای بود که موجب درخواست ترک مصر توسط نفیسه شد . اعلام عزای عمومی بعد از شنیدن این خبر ، حاکم وقت را برانگیخت تا خانهء بزرگی را در اختیار او قرار داده و ملاقات با وی را به دو روز در هفته تقلیل دهد ، تا بدین ترتیب او بتواند روزهای دیگر هفته را مشغول تحقیقات علمی و عبادت باشد . یکی دیگر از نکات مهم زندگی ایشان ، ارتباط او با دو عالم بزرگ زمان خود یعنی ملاقات ایشان با بشرالحافی و احمد ابن حنبل مؤسس مکتب حنلبی است که طی آن دیدارها هردو عالم بزرگ اسلام از او تقاضای دعا و عبادت و خیرخواهی می کردند . مهم تر از آن ارتباط ایشان با امام شافعی ، مؤسس سومین حقوقی در مذهب اهل سنت است . ملاقات شافعی با نفیسه منظم و همراه با مباحثات و تبادل نظر علمی بود . خصوصا اشاره است که شافعی از نفیسه مطالب فراوانی آموخته است . نفیسه مانند مردان مشهور هم ردیف وقت خود از احترام خاصی بر خوردار بود . الامام الشافعی در موارد بیماری از نفیسه طلب استشفاء می نمود. اعتقاد عمیق ایشان به تقوا و پرهیزگاری نفیسه اورا تا بدان جا سوق داد که اعمال تدفیق و تکفین خود پس از مرگ را به عهدهء این خانم بزرگوار گذاشت . لیاقت چنین بانویی نه تنها در برخورداری از دانش مشخص است ، بلکه برترین مشخصهء او تقوا و مقرب بودن ایشان به در گاه خداوند است . اصولا ارتباط نفیسه با مؤسسان سه مکتب حقوقی اهل سنت حاکی از احاطهء جامعه او به علم فقه وکلام بوده نشانگر کیفیت عالی و ارزشمند دانش او بشمار می رود . کسب دانش و علم فریضه ای است که به عهدهء هر زن و مرد مسلمان می باشد و این موضوع ، مکرر از سوی پیامبر گرامی اسلام توصیه شده است . وجود نفیسه و امثال او گفتار پیامبر را در مورد زنان و تحصیل آنان به اثبات می رساند . نفیسه در این زمینه تنها نیست ، بسیاری از خانواده ها و اعقاب پیامبر و اهل بیت ایشان ، دختران خود را تا جایی که توانایی علمی داشتند به امور مذهبی و تعلیم و تحصیل تشویق می نمودند تا بتوانند اعقاب خود را در سطح فکری والای حفظ کنند . زندگینامه اندیشمندان شیعی و سنی حکایت از حضور علمی بانوان دانشمند با توانایی های بالای علمی دارد . به تحصیلات بانوان جوان تا عصر حاضر در یمن توجه خاصی مبذول می گشت تا فرزندان این بانوان هستند .(Zaiditischen Sayids) جای که بسیاری از حاکمان یمن با این وجود شکل جامعهء مردسالارانه ، محدودیت های وسیعی برای زنان بوجود آورده است . در اینجا منظور محدودیت و یا برابری حقوقی زنان نیست ، بلکه بیشتر این سوال مطرح است که آیا علم فقه و دانش دینی و تحصیلات آن مختص مردان بوده است ، بطوریکه زنان برای احقاق حقوق حقهء خود می بایست مبارزه می کردند ؟ و یا اینکه برای زنان از نظر فقهی و کلام ، تحصیل در علوم دینی و فقه اسلامی مانعی غیر قابل عبور وجود نداشته است . در حال حاضر در مصر و در ایران به تحصیلات زنان توجه خاصی مبذول می شود . بعد از انقلاب اسلامی ایران ، برای زنان در قم مدارسی با ساختارهایی همانند آنچه برای تحصیلات علوم دینی مردان موجود بود ، تأسیس شده است ، این موضوع نه تنها مؤید تساوی حقوقی زنان بلکه درک نوین « خود آگاهی مسؤلیت آفرین » مسلمانان در ارتباط با تحصیلات زنان را نیز همچون گذشته نشان می دهد .» ( 2 )
در تمام کشورهای عقب نگهداشته شده و منجله ممالک اسلامی و به خصوص در افغانستان ، زنان از حق تعلیم ، تحصیل ، دانش و حتا آموزش قرآن هم از سوی مرد سالاران در فرهنگ قبیلوی محروم بوده اند . این مسئله موجب آن می گردد که زن هرگز به فکر سیاست چه می کنی که حتا از سیاست مطلقا متنفر هم باشند و چنانچه این مسأله یک واقعیت عینی جامعه ما را تشکیل می دهد . حتا اگر در جمع از زنان با سواد ( جای خانمان مؤمن ، سیاسی – علمی آگاهی دهنده و سازنده محفوظ باشد. ) هم سخنی در مورد سیاست ، مشارکت مردم در حاکمیت سیاسی کشور ، حضور آگاهانه سیاسی و شعوری زنان در قدرت دولتی و نهادهای مدنی در میان آید ، برای چنین زنان با سواد هم خسته کننده و ملال آور می باشد و با بی علاقه گی کامل در مسئله مشارکت سیاسی زنان در قدرت دولتی برخورد می نمایند .
مثلا همین زنان ( جای زنان خدمتگار ، با احساس و علاقه مند به مسایلی ملی و سیاسی همیشه محفوظ باشد ) کشور ما که به خصوص در اروپا ، استرالیا ، امریکای شمالی ، آسیا ، افریقا مهاجر شده اند ، اصلا به سیاست ، نقش و مسؤلیت زنان در قدرت سیاسی و مسایل ملی افغانستان هرگز علاقه نمی گیرند . انسان فکر می کند که این چنین زنان و حتا برخی کثیری از مردان از افغانستان نیستند و هرقدر مصائب آوارگی ، گرسنگی و قتال که دامن گیر مردمان و به خصوص زنان و اطفال کشورشان شده اند ، حتا یک برای یک لحظه هم افسوس نمی کشند. به نظر من علت در این است که چنین زنان با سواد از جوهر سواد آموزی ، علم ، تحصیل و امثالهم به صورت لازم و مطابق با نیازمندی زمان بهره مند نگردیده و صرف با گرفتن شهادت نامه ها یا از مکاتب ، یا دانشکنده ها ، یا دانشگاه ها بدون فراگیری آگاهی سیاسی و شعور لازم اجتماعی وغیره از کتب ، اخبار ، رسانه های خبری ، سمعی، بصری ونظایر آن اکتفاء نموده اند. این چنین زنان و مردان شاید در رشته تخصصی خویش نیز خیلی لایق باشند که بازهم قابل تقدیر هم هستند و به نفع کشور و مردم نیز می باشد . اما از آنجائیکه چنین افراد و شخصیت ها در جوار رشته های تخصصی خود از داشته های ضروری اجتماعی روزمره ، آگاهی سیاسی و اندیشهء سازنده و خرد دموکراتیک مستفید نشدند ، در این صورت آنان از رشته های تخصصی خویش آنطوریکه لازم بوده و به طور همه جانبه و سازنده در خدمت پویایی طبیعی ، مسالمت آمیز و ترقی سالم جامعه با حکم جبر تکامل زمان قرار داده نمی توانند .
شاد روان محمود طرزی نسبت به ارزش علم و تعلیم چنین فرموده است :
مسلمانان ! بیاموزی عرفان --- گذارید این همه بطلان و حرمان
میاسایید یکدم ، زود پویید --- پی علم و هنر تا چین و جاپان ( 3 )
در اندیشه این قلم تا زمانیکه در جامعه منجمله زن از نعمت و حق سواد ، تعلیم ، بینش ، آزادی ، تحصیل ، علم روز بر اساس نیازمندی ها ، خواست ها ، ضرورت ها ، آرمان های مردم و مقتضای حکم تکامل عصر بهره مند نگردد ؛ هیچگاهی به فکر مشارکت سیاسی در هئیت حاکمه نظام جامعه نخواهد شد . زیرا ، زن با جوهر بی سوادی ، بی خبری از دین ، بصیرت ، پیشرفت ، جهان و جامعه حتا قادر به احساس عذاب روزگار و درک اسارت خود هم نخواهد شد. درد و اسارت زمانی درک می گردد که یک انسان صاحب خرد ، علم و دانش سیاسی آگاهی بخش در جامعه باشد . آنگاه انسان های آگاه و مسؤل ( زن و یا مرد ) برای نجات خود و جامعه خویش از اسارت و توسعه نیافتگی اجتماعی- اقتصادی و فرهنگی- سیاسی ، در فکر سیاست و مشارکت سیاسی خودها در حاکمیت دولتی جهت خدمت گذاری به جامعه و میهن خویش می گردند . و همچنان آنان به نوبهء خود هم یکی از اجزای عوامل تغییر مناسبات مادی ، معنوی و اجتماعی فرسوده به جامعه عصری( نه وارداتی ) طبق تقاضای عنصر زمان در اجتماع و کشور می گردند .
بلی ! انسان با زیر بنای دانش ، تعلیم ، سواد ، آموزش و همه ابزارهای فرهنگی و معنوی و علم سیاست نه تنها به تغییر بنیادی حیات خود و اندیشه خویش دست می یابد ، بل به دیگرگونی های مثبت و سازنده یی جهان خارج از خود نیز نایل خواهد شد .
علامه فردوسی بزرگوار در مورد ارزش خرد چنین می فرماید :
نخست آفرینش خرد را شناس ---- نگهبان جانست و او ناسپاس
خرد چشم جانست چون بنگری ----- تو بی چشم شادان جهان نسپری ( 4 )
در شرایط کنونی کشور ما بناء بر فقدان سواد ، تعلیم و شعور سیاسی زنان ( جای زنان سازنده علمی و سیاسی و خدمت گار کاملا محفوظ می باشد ) ؛ امکان مشارکت سیاسی زنان در حاکمیت سیاسی چندان وجود ندارد و فیصدی مشارکت زنان در قدرت دولت کنونی افغانستان هم مطلقا سمبولیک و نمایشی می باشد .
این بدان نیت نبوده و نیست که خدای نخواسته ما آیه های یأس و نا امیدی را در جامعه تبلیغ می داریم و آب سرد را بالای قلب های مردم خویش می ریزانیم . بلکه با برشمردن موانع و انگیزه های مشارکت سیاسی تمام مردمان کشور و اخصا مسأله موانع مشارکت سیاسی زنان در حاکمیت سیاسی دولت است که بیشتر جامعه خویش را به صورت کل و زنان اسیر افغانستان را به طور مشخص به سوی حق تعیین سرنوشت آگاهانه و مسؤلانه سیاسی شان در قدرت دولتی و نظام جامعه مطرح ، تشویق و حمایت می نماییم .
فلذا ، با تمام موانع تعلیمی وآموزشی که در پیش روی جامعه و در قدم نخست در مقابل زنان هردم شهید و اسیر میهن ما قرار دارد . یکی از وظایف مبرم تک تک ما اینست که نه تنها تأکید بر مشارکت سیاسی زنان در قدرت سیاسی دولت نماییم ، بلکه اصلا بر مشارکت سیاسی عمدهء تمام مردم خویش در حاکمیت دولتی و بطن نظام اجتماعی و به خصوص سهم آگاهانه و مسؤلانه زنان را در کلیه شؤن اجتماعی صمیمانه پافشاری می داریم .
2- موانع اجتماعی مشارکت سیاسی زنان در حاکمیت دولت :
چرا خواهر حقوقت پایمال است --- حقوقی کز عطای بی زوال است
حقوقیکه بتو داده خداوند--- بحکم دین ترا پاک و حلال است ( 5 )
قدرت سیاسی ظالمانه مرد سالاران و متولیان سیاسی مستبد ، اولا با مشارکت انحصاری و یکه تاز مردان متمرد و لجام گسسته و غصب مالکیت از جامعه شکل گرفته است . یعنی حاکمیت سیاسی دولت هم منحصر به جنس مذکر می باشد . از همین رهگذر بوده که منجمله کشور ما از بستر تکامل طبیعی و شکوهمندی مادی ، معنوی و اجتماعی کاملا به عقب افتاده است . زیرا ، انگیزهای عدم رشد جامعه و توسعه نیافتگی افغانستان بی وارث ما ، منجمله نبود حضور نیرومند حقوقی ، اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی ، روانی و سیاسی خردمندانه زنان در ساختار نظام اجتماعی و سیاسی جامعه می باشد .
در حالیکه زنان حتا در دشوار ترین بحران و شرایط ناگوار روزگار در جوار مردان شان بوده و همچنان طاقت فرسا ترین مشکلات ، بد بختی ها ، بی سرنوشتی ها ، تلخ کامی ها ، اسارت ها و حتا قتل ها را در بستر روزگار سیاه متحمل شده اند ، ولی مردان شان را تنها نگذاشته اند . اما در عوض پس از ماستمالی و کاهش موقتی بحران و دشواریهای تحمیل شده ، بازهم زنان به صورت مستمر از ابتدایی ترین حقوق خویش در نظام مرد سالاری و فرهنگ قبیلوی جامعه محروم می ماند . و جبران زحمات ، قهرمانی های شان کاملا از سوی مرد سالاران ناسپاس و نمک حرام نادیده گرفته می شوند .
مثلا هر زمانیکه اجانب بر حریم کشور ما یورش برده ، و یا بیگانگان با تبانی شاهان و حکام جابر ما در افغانستان قدم های ناپاک خودها را گذاشتند ؛ زنان میهن ما نیز جانثارانه در کنار مردان خویش علم مبارزه و جهاد را با افتخار بلند نموده اند . و با پاهای برهنه و سران لچ با رشادت بی سابقه با انواع گوناگونه در مداوای مبارزین مرد ، تهیه غذا ، حراست اطفال ، ساماندهی اسلحه وغیره از حریم مقدس میهن و مردم و مردان مبارز شان در برابر ظلم بیگانگان دعوت شده منجمله انگلیس ، روس ، پاکستان ، القاعده و تمام عوامل آنان مقاومت کرده اند . اما پس از رفع و دفع دشمنان خارجی و عوامل شان از کشور بازهم زنان از حقوق طبیعی ، سیاسی و اجتماعی خویش بهره مند نشدند و زنجیرهای اسارت مرد سالاری به سرو صورت شان شدیدا سنگینی می کنند . به قول مشهور : « همان آش و همان کاسه . »
در حال حاضر مشارکت زنان در حاکمیت سیاسی دولت یکی از دشوارترین بحران کشور ما را تشکیل می دهد . از یک سو شاهد روزنه آزادی شکننده و بی پایه در افغانستان هستیم . و از جانب دیگر بناء بر تسلط نظام مستبد کهنه در تمام هسته های جامعه و از همه بد تر اینکه شاهد ترورها و جنگ های خونین و فرسایشگر از سوی طالبان ، حزب اسلامی و القاعده از خاک پاکستان د رداخل افغانستان نیز می باشیم . مضاف بر آن ، استبداد تفنگ بدوشان ، سایهء شوم دزدان مسلح ، حضور قدرتمدان جمود نگر محلی ، قوماندان تازه به دوران رسیده ، قاچاقبران بومی با حمایت مستقیم مافیای بین المللی و منطقوی ، قاتلان مردم و ... در جامعه بوده که زمینه های سهم گیری لازم و مشارکت سیاسی خردمندانه زنان را در حاکمیت دولت کاملا به تحلیل برده اند . از این جهت با چنین بحران ویژه است که مشارکت سیاسی زنان را در حاکمیت سیاسی و نهادهای اجتماعی کشور خیلی ها دشوار ساخته است .
اجتماع سنتی افغانستان از نگاه فکری به حدی فقیر و عقب افتاده است که حضور زنان را در ادارات دولتی ، امور اجتماعی ، سیاسی و ... در جوار مردان به دیده ء نفرت ، گناه و حتا ضد اسلامی نیز می پندارد . در این راستا با سنت های وبا زده و غم انگیز اجتماعی جامعه ما حضور و مشارکت سیاسی زنان در حاکمیت و نظام اجتماعی جامعه « بی ننگی » و « شرمندگی » مردان تلقی می گردد .
در این اینجا به خوبی به مشاهده می رسد که اصلا اجتماع اسیر سنت های خرافی بوده که دشمن ترقی ، سعادت و مخالف تعیین سرنوشت سازنده برای یک فردای روشن ، تابناک و دموکراتیک در جامعه می باشد . وقتیکه اجتماع آزاد نباشد ، هیچ گاه جرقه ها و بلوغ آزادی ، خود باوری ، خود سازی و ... در بستر جامعه خلق نخواهد شد . لذا ، نهادهای تاریخ زده ، عقب مانده و ... اجتماعی مانع بزرگی دیگری را در برابر مشارکت سیاسی زنان ایجاد کرده است که باید این موانع اجتماعی تدریجا و مسالمت آمیز رفع گردد .
در باور این قلم ، تا وقتیکه زنان در جوار مردان با وحدت آگاهانه و پیگیر در تمام شؤن و نظام اجتماعی به صورت متساوی الحقوق و قانونی شناخته نشوند . و زنان جایگاه مناسب ، پایدار ، دموکراتیک و عملی خودها را در بطن سیستم جامعه کسب نکنند ؛ جرقه های آزادی ، ظهور نو آوری های طبیعی و سازند ، شکوهمندی های اقتصادی ، اجتماعی و معنوی در کشور به طور اساسی در افغانستان خلق نخواهند شد . به هر پیانه که مشارکت همه جانبه یی زنان در جامعه ریشه های عینی و استوار پیدا می کند و زنان آگاهانه و مسؤلانه از حقوق و تعیین سرنوشت اجتماعی خود و جامعه خویش شجاعانه در جوار مردان سازنده حراست می نمایند ؛ به همان اندازه شاهد ایجاد و نهادینه سازی طبیعی تکامل جامعه مدنی ، ترقی های اقتصادی ، اجتماعی ، معنوی و تحقق نظام دموکراسی مسالمت آمیز و طبیعی در تمام هسته ها و ساختار جامعه خویش خواهیم بود .
- موانع فرهنگی مشارکت سیاسی زنان در حاکمیت دولت :
ریشهء فرهنگ و هستی در وطن بر باد شد--- از وجود کشور ما شوره زاری ساختند
هفت دزد در هفت تنظیم زیر عنوان امیر ---- تحت امر اجنبی جنگ و شراری ساختند ( 6 )
فرهنگ حاکم قبیلوی جامعه مانع بزرگی را در برابر ایجاد خلاقیت فکری ، زایش مدرنیته و تولد نهادهای مدنی ، فرهنگی و ترقی جامعه به وجود آورده است . این فرهنگ خرد ستیز قبیلوی با هر گونه تولید اندیشه ، بلوغ فکری و بالندگی فرهنگی دوران ساز مخالف و همچنان در تضاد کامل با نیازمندی های مردم و مقتضای زمان در برابر تکامل قرار دارد . هر قدر که فرهنگ قبیلوی نظام جامعه را در انحصار و کنترول خود داشته باشد ، به همان اندازه نهادهای دیگری ساختار ملوک الطوایفی دست نخورد و استوار به نفع سیستم استبدادی ، طبقات حاکم و متولیان سیاسی خودکامه ادامه پیدا می کند و جامعه شاهد آبستن تحولات ترقی ، عینی ، مسالمت آمیز ، تکامل تدریجی و طبیعی در جوهر کلیه مناسبات زیربنایی و روبنایی کشور نخواهد شد.
در نظام ملوک الطوایفی و نهادهای مادی ، معنوی و اجتماعی عقبگرای آن ؛ سنن ، عادات ، عنعنه و خلاصه فرهنگ آن سیستم حاکم است . و این فرهنگ واپسگرا نقش رهبری کننده را در تمام ابعاد جامعه به عهده دارد . برای زنان هیچگونه فرصت داده نشده است تا در جوار مردان در ایجاد و تحقق نوآوری ها ، زایش طبیعی ، تدریجی ، مسالمت آمیز ارزش ها ، تمدن و ... نقش محوری را اداء نمایند و مقام شامخی را در فرهنگ ، اجتماع ، اقتصاد و حاکمیت سیاسی بدست آرند .
در فرهنگ جامعه قبیلوی و نظام ملوک الطوایفی افغانستان است که مرد سالاران حتا زمین و آسمان را هم در قید خودها می پندارند . لذا ، با فرهنگ و سنت مرد سالاران وظایف زنان کنیزی ، بردگی ، اسارت ، پرورش اطفال ، امور منزل ، کارهای شاقه و رفع شهوت رانی مردان حاکم در نظام اجتماعی جامعه پیش از بیش تعیین شده است .
در جامعه قبیلوی ، فرهنگ آن هم مذکر ( نرینه ) است . یعنی فرهنگ در این مورد هم یک « فرهنگ مردانه » می باشد که ماهیت ضد تکاملی جامعه را نیز مشخص می سازد . از این جهت مجالی برای حضور و مشارکت سیاسی زنان در حاکمیت دولت هرگز مطرح نبوده است . و اگر هم در قوانین اساسی زمامداران غیر مردمی و خودکامه افغانستان اشاره یی نسبت به حقوق و مشارکت سیاسی زنان در حاکمیت سیاسی شده است ، صرف یک اتمام حجت برای جوامع بین المللی و اعلامیه جهانی حقوق بشر بود . و همچنان حضور یک عده زنان ( اغلبا زنان اشراف و طبقات حاکم ) در پارلمان و کابینه های خود ساخته و خود تافتهء استبدیان افغانستان نیز سمبولیک سمبول بوده و حال نیز کلا چنین می باشد .
همه خوب می دانند که شعور و آگاهی ناقص اجتماعی جامعه فئودالی را فرهنگ و سنن قبیلوی حاکم در جامعه تشکیل می دهد . حتا زن هم غیر آگاهانه به این باور است که جای زن صرفا در خانه است و زن شایسته سیاست ، قضاوت ، ریاست ، حاکمیت ، رهبری و ... در نظام اجتماعی نیست .
فرهنگ جهل پرور قبیلوی بر اذهان و روان جامعه مطلقا مسلط است . ذهنیت جامعه و به خصوص ذهنیت و شعور زنان در تحت اسارت فرهنگ عقبگرای قبیلوی قرار دارد . اینجاست که زن با ذهن اسیر خویش در مرحله نخست به طور غیر شعوری دشمن سرنوشت آینده خود و حتا دشمن جامعه و دشمن ترقی نیز می گردد . زن با موانع فرهنگی و ذهنیت زهر آلود و عقب افتادهء خویش ، هرگز به فکر مشارکت سیاسی در قدرت دولتی و سیاسی شده نمی تواند .
تا زمانیکه فکر جامعه با تحول شکوهمند زمان و رشد مثبت همراه نگردد . و جامعه صاحب زیربنای غنای فرهنگی و سیاسی رسالتمند مبتنی بر خواست ها ، نیازها ، آرمان ها و اراده ء دل انگیزانه مردم نگردد ؛ هیچگونه تغییر مثبت ، پایدار ، طبیعی ، بر اساس ضرورت و منطق عصر در جامعه به وجود نخواهد آمد . به هر مقیاس که فرهنگ جدید و سازنده جای گزین فرهنگ کهنه پرست قبیلوی می گردد ، به همان اندازه موامع فرهنگی سنتی و دست و پا گیر کاهش یابد و زمینه های مشارکت آگاهانه سیاسی کل مردم در حاکمیت و به خصوص چانس سهم گیری و مشارکت شعوری زنان با فرهنگ پویا و رسالتمند به صورت ریشه یی و طبیعی در حاکمیت سیاسی دولت در افغانستان میسر خواهد گردید .
اما در وضع کنون کشور ما با وجود موانع فرهنگی که به طور خاص در برابر زنان در جامعه وجود دارد ، لازمه یی تلاش های همه جانبه سازندگان ذیدخل و به خصوص از سوی روشنگران در جامعه جهت تبلیغ و داشتن فرهنگ سازنده در عوض فرهنگ خرد گریز قبیلوی می باشد .
فلهذا ، یکی از وظایف سنگین و مبرم قلم بدستان مسؤل ، سیاسیون سازنده ، پژوهشگران نوآور ، نویسندگان خلاق ، روشنفکران روشنگر ، دموکراتان دوران ساز ، نیروهای ملی مستقل ، همچنان رسانه های خبری ، بصری ، سمعی ، فرهنگیان اینست که به جامعه آگاهی لازم را بدهند تا تمام مردم و به خصوص زنان با خود سازی عاقلانه و خود آگاهی خردمندانه فکری- علمی نقش محوری را در بطن نظام ملوک الطوایفی و فرهنگ قبیلوی به سود ایجاد و نهادینه سازی جامعهء متمدن ، فرهنگ پویا و دوران ساز ، عصر خرد و تحقق دموکراسی انجام دهند.
4- موانع اقتصادی مشارکت سیاسی زنان در حاکمیت دولت :
ببازار ستم در نزد مردان--- هنوز زن چون متاع و جنس و مال است ( 7 )
برمبنای سنت نظام ملوک الطوایفی و فرهنگ و سنت موجود جامعه قبیلوی در کشورهای عقب نگهداشته شده و به خصوص جوامع اسلامی و مشخص تر در افغانستان است که زنان هم جزء ملکیت خصوصی و شخصی مرد به شمار می آید . یعنی همان طورئیکه یک مرد مثلا مالک مطلق الاغ و سایر دارایی خویش می باشد ، مالک قطعی زن نیز می باشد . به دین صورت زن از نگاه اقتصادی نیز وابسته به مرد می باشد . زن استقلال اقتصادی ندارد و آنرا هرگز نمی شناسد . اگر مرد برای زن نان آورد ، این زن زندهء به نام است و در غیر آن زن در میدان خدا بی پناه و بدون کمک می ماند .
در نظام فئودالی و فرهنگ زن ستیز قبیلوی ، به ویژه در جوامع اسلامی کار کردن مستقل زنان خارج ازمنزل در ادارات دولتی ، تجارت و ... از جمله گناهان نابخشیدنی و جرم به شمار می آید و معمولا سنگسار شدن در انتظار اش می باشد .
گرچه زنان عملا در تولید زراعتی در کشت زارها ، صنایع دستی رمه داری ، منزل وغیره سهم تعیین کننده یی را در نظام جامعه دارد . و بدون چنین نقش زن در تولید عملا جامعه فلج می باشد . اما از آنجائیکه زن اختیار خود را ندارد پس واضحا اختیار محصول دست رنج خود را نیز ندارد و محصول تولید زن در انحصار مطلق مرد می باشد . مثلا زن کوزه را می سازد ، بره گوسفند را به ثمر می رساند ، جوجه مرغ را بزرگ می کند ، روغن زرد را تولید می کند و ... ، اما اختیار این چنین محصولات بازهم به صورت یک جانبه به دست مرد می باشد . در این مورد زن فقط سیل بین محض می باشد و بس . اگر مرد خواسته باشد که زن را با بره گوسفند و یا سایر محصولات و دست رنج زن یکجا به فروش برساند ؛ کی جرئت اعتراض و شکایت را از این مرد کرده می تواند ؟ پس از این چنین واقعیت کتمان نا پذیر بر می آید که مرگ و زنده بودن زن در انحصار مطلق فرعونی مرد می باشد .
خانم شکریه بارکزی سردبیر نشریه آئینه زن در افغانستان در قسمت عدم استقلال اقتصادی زن در کشور ما چنین می گوید:
« فرصت شغلی برای زنان در ادارات دولتی با تبعیض روبرو نیست . ولی نظر خانواده در انتخاب شغل ضروری است . در هر صورت آنچه زن از کارش به دست می آورد در نهایت مال مرد است . یعنی زن پس از ماه ها قالی بافی پولی که عایدش می شود مال شوهر است و زن از لحاظ اقتصادی استقلال ندارد .» ( 8 )
عدم استقلال اقتصادی زنان ، موانع دیگری از حضور دموکراتیک و مشارکت سیاسی زنان همواره در حاکمیت دولت های افغانستان بوده و اکنون نیز قویا می باشد . این مانع اقتصادی نه تنها زنان را از مشارکت عادلانه ، سیاسی و انسانی در دولت محروم نموده ، بل از این ناحیه ضربه جبران ناپذیر به عاید و رشد اقتصادی ملی کشور نیز وارد گردیده است .
اگر زنان اجازه کارکردن در امورات اداری ، اجتماعی و ... در خارج از منزل را داشته باشند و از استقلال اقتصادی در جامعه برخوردار باشند . این امر نه تنها در بهبود وضع اقتصادی خانودگی و عاید سرانه ملی نقش تعیین کنند و بسزای را بازی می کند ، بلکه زن با استقلال اقتصادی و تصاحب دست مزد خویش زمینه رسیدن به قدرت سیاسی را نیز بدست آورده می تواند . همچنان با استقلال اقتصادی است که زن با آن چیز های که ضرورت دارد و یا آرزو می کند با پولی که از آبله یی دست پرتوان خویش تحصیل نموده است ، خواهشات دل انگیزانه خود را بر آورده می سازد . دیگر چشم زن به جیب مرد دوخته نیست . دیگر زن احتیاج ندارد که بالای دست و پای مرد بوسه زند تا دل مرد به رحم آید و بعد اگر برای خانمش یک کفش لیلامی را که اصلا ضرورت فوری هم می باشد ، بخرد . دیگر زن ضرورت ندارد که در نزد مرد اشک بریزاند و با چشمان خون آلود از مردش کنیزانه تقاضای یک لباس جدید را بکند که لباس اش عمر خود را کاملا بخشیده و تمام دل و جگرش اش حتا از دور به مردان نا محرم هم سلامی می دهند .
وقتیکه زن صاحب استقلال اقتصادی شد . خواه بخواهیم و خواه نخواهیم ، مطابق جبر تکامل زمان است که استقلال اقتصادی بالاخره نخبه ها و رگه های آزادی را به زایش و پیدایش می گیرد که این امر از نگاه علمی نیز تثبیت شده است . پس با پدید آمدن آزادی است که پیش زمینه های خلقت ارزش ها ، تمدن ها و ... نیز در بستر زمان پا بر عرصه هستی می گذارند . منجمله از اثر استقلال اقتصادی و بعد زایش آزادی بوده که مجال تفکر کردن و خلق اندیشه و خرد سیاسی در ذهنیت کل جامعه و به ویژه در ذهن زن ایجاد شده ؛ و همچنان زن از پدیده های مانند حق و مکلفیت ، اسارت و آزادگی ، عوامل ترقی و انگیزه های ایستایی نهادهای جامعه ، دیکتاتوری و دموکراسی و نظایر آن با زیربنای سواد ، تعلیم ، ابزارهای فرهنگی و بالاخره اندیشه دموکراتیک آگاه می شود . اینجاست که زن آگاهانه با استفاده از استقلال اقتصادی خود هم در فکر مشارکت قدرت سیاسی در جامعه می گردد و در رسیدن بدان آن از هیچگونه سعی خردمندانه ، تلاش های آگاهانه ، مسالمت آمیز و تدریجی دریغ نخواهد کرد .
پس ، بر زنان کاملا واجب است که در جهت بدست آوردن استقلال اقتصادی خودها نیز تلاش ها و مبارزات خستگی ناپذیر را به راه اندازند تا آنرا عملا و تدریجا در جامعه تحقق دهند .
5- موانع سیاسی مشارکت سیاسی زنان در حاکمیت دولت :
حقوقت را بخواه از راه قانون --- که این حق از عطای لایزال است
بآزادی خود کن سعی و کوشش ---- که کوشش را سعادت در قبال است ( 9 )
گفتم که خود محوری و انحصار قدرت مردان هیچ حد و مرزی را در جامعه نمی شناسد . پس از سقوط نظام مرد شاهی و با ظهور پدر شاهی تمام قدرت جامعه و منجمله سیاست هم در زیر نگین طاغوتی مردان متمرکز گردیده که تا کنون بزرگترین مصیبتی را از این ناحیه هم در برابر زنان ، علیه آزادی ، برابری ، پویایی خرد ، عدالت سیاسی ، بالندگی های اجتماعی و بالاخره بر ضد تحقق مردم سالاری در جامعه را ایجاد نموده است . خانم شکریه بارکزی در مورد مشارکت سیاسی زنان چنین نظر دارد :
« آنچه زنان افغان در مدتی کوتاه به دست آورده اند ، نقش سیاسی است . طبق قانون اساسی افغانستان و بر مبنای تساوی حقوق زن با مرد ، آنها می توانند در پست ریاست دولت ، نماینده پارلمان ، قوه قضایی و در هیئت دولت جای گیرند . رأی زنان در انتخابات تعیین کنده محسوب می شود . البته تا حال موضوع زن و مشارکت وی در افغانستان یک امر نمایشی تلقی شده است . چون او که از حق انتخاب شوهر محروم است اجازه دارد [ که ] زعیم آینده اش را انتخاب کند.[ ؟ ] ( 10 )
در این راستا گفته می توانم که سیاست هم از بافت و ماهئیت« مردانه » برخوردار بوده و سیاست در این زمینه نیز « مذکر » می باشد . یعنی سیاست را گویا عمل جراحی نمود تا سیاست هم به اصطلاح « نرینه » شد و مختص به انحصار مرد قرار گرفت . پس بر مبنای قوانین استبدادی ، طبقاتی ، مرد سالاری ، فرهنگ قبیلوی و ... هر پدیده مذکر باید در رأس امور قرار داشته باشد و « سیاست مردانه » مطلقا در جامعه حاکم است . لذا، چنین یک ذهنیتی که در جامعه قبیلوی خلق شده است ، مرد برای سیاست کردن و تصاحب امور سیاسی گویا از بطن مادر تولد یافته است ؛ و زن به برای سیاست نمودن و اشغال مناصب سیاسی ، رهبری جامعه ، کرسی های عالی ، زایش ارزش ها و امثالهم هرگز به اصطلاح بافته و ساخته نشده است . این چنین برداشت نه تنها ناقض عقل و خرد و علوم مروج امروزی می باشد ، بلکه همچنان هیچ آئین و دین آنرا نمی پذیرفته و قبول نمی کند . در سراسر جهان کنونی و به خصوص در کشورهای اسلامی ، طرح مشارکت سیاسی زنان در حاکمیت سیاسی دولت یک جرم بزرگ به شمار می آید . عملا در تمام کشورها شاهد کمترین فیصدی مشارکت سیاسی و حتا حضور فزیکی زنان و آنهم در پائین ترین صفوف بدنه یی قدرت سیاسی جوامع جهانی کنونی هستیم . ما مردان باید از طریق خود آگاهی سازنده و خود سازی دموکراتیک جامعه در حل تدریجی ، طبیعی و مسالمت این بحران سرطانی هم کمر همت را با زنان مسؤل و تاریخ ساز میهن خویش ببندیم . و با تلاش های مستمر و خستگی ناپذیر خودها غرض نایل شدن به تحقق عینی پیش زمینه های نظام مردم سالاری برای جامعه و آیندگان در بستر مبارزات همه جانبه و طولانی بسیج گردیم .
6- موانع قضایی مشارکت سیاسی زنان در حاکمیت دولت :
همه نیک می دانند که در تمام کشورهای اسلامی و به خصوص مهین عزیز ما افغانستان ، امورات قضایی در انحصار مطلق ملاهای سنتی عصر حجر و نظام استبدادی جامعه می باشد . کارکردها و امر و نهی همین گونه قضات خود بیانگر عدم پیگیری عدالت ، برابری ، انصاف در سطح کل جامعه و به ویژه در مورد زنان به نفع نظام استبدادی ملوک الطوایفی ، طبقاتی و عقبگرای جامعه نیز می باشد ، نه به مفاد مردمان مستحق کشور ما .
این چنین قضات در قرن بیست و یکم زندگی می کنند ، اما قضاوت آنان مبنی بر معیار های پانزده قرن قبل در امور جامعه در این عصر کمپیوتر نیز به زور قابل اجراء و تطبیق قطعی می باشد . آیا یکی از مهم ترین عناصر عقب مانی ، سیه روزی ، عصبیت های گوناگون وغیره جامعه ما در همین بافت و ماهئیت و عملکردهای قضایی قضات و همفکران عقبگرای شان در افغانستان بی وارث خوابیده نیست ؟
وقتیکه یک انسان و یا یک جامعه و یا یک ملت ناگزیرا در یک مکان زیست نماید ، پس ناگزیر است که در بستر یک زمان هم زندگی کند . یعنی مکان و زمان لازم و ملزوم یکدیگر اند و جدا ناپذیر می باشند . اهل خرد می داند که عنصر زمان یک هستی بوده که بدون عنصر زمان حرکت و تکامل و ... قابل ارزیابی و سنجش و درک هرگز نیست . همچنان زمان هیچگاه از حرکت باز نمی افتد و زمان در حرکت و تکامل نیز می باشد . ولی به هر اندازه که موانع بر سراه تکامل طبیعی زمان ایجاد هم گردد و حرکت زمان را سست سازند ، بازهم زمان یک نوع در حرکت است ، اما با حرکت لنگان لنگان . در واقع تعریف تکامل پدیده ها را در همین بعد هم به خوبی درک کرده می توانیم . این امر نه تنها مورد تأیید قرآن کریم بوده ، بلکه مورد پذیرش خرد ، عقلانیت ، دانش حاکم امروزینه و منطق زمان و عصر ما نیز می باشند .
چرا بازهم این چنین نهادهای قضایی و عناصر وابسته به آن با جهالت قرون وسطایی از حکم و جبر تکامل زمان سر باز می زنند ؟ چرا قضات سنتی به عصر خرد ، عقلانیت سازنده و منطق زمان به حاکم خدا و علم امروز ایمان نمی آورند ؟
پروردگار عالم به ارزش و عنصر زمان این گونه سوگند یاد می کند :
« سوگند به زمان » ( والعصر / 1 ) ( 11 )
در اینجا قرآن کریم با صراحت تام عنصر زمان را در امر تکامل پدیده ها ، طبیعت ، خرد ، جامعه و ... تعیین کننده و قطعی اعلام نموده است . از آنجائیکه عنصر زمان در امر تکامل جامعه تعیین کننده و ارزشمند است ، خداوند لایزال با شدت تمام به نقش بارز و ارزش زمان سوگند خورده است .
اما دلالان مذهبی کنونی سراسر جهان اسلام ( جای پیامبران ، خلفای راشدین ، امامان انسان دوست ، تمدن پروران و ... همیشه محفوظ می باشد .) به خصوص در کشور ما برعکس حکم ( والعصر /1 ) و قانون تکامل عصر ، عناصر مکان و زمان را ازهم جدا کرده و همه عملکرد های قضایی ، دینی ، سیاسی ، فردی و ... شان در خدمت عنصر زمان پانزده قرن قبل می باشند . آیا قرآن خدا ، علم ، دانش عصر کنونی و قانون تکامل زمان موجوده این چنین قضات درباری ، فیشنگران دینی و نهادهای قضایی عصر حجر را کاملا مردود نشمرده و آنرا به ضرر ترقی و تکامل جامعه و انسان نمی دانند ؟
یعنی قضایی جامعه مصیبت زده فئودالی ما در افغانستان و همچنان در زمان و مکان مشخص کنونی موقعیت دارد . اما ، حکم و قضاوت 15 صد سال قبل را حال در افغانستان قرن بیست و یکم به زور خلاف حکم قرآن ، اعلامیه جهان حقوق بشر و مغایر موازین جهانی بالای جامعه عملی می نماید . آیا از همینجا هم نیست که ما خواست ها ، نیازمندی ها و آرمان های تمام اتنی ها ی تحت ستم و خلق الله افغانستان ویرانه را خلاف دستور خدا و منطق قانونمندی زمان دفن گورستان نموده ایم ؟ آیا در این صورت هم پروردگار عالم و انسان بر ما لعنت نفرستاده اند ؟
پس تا وقتیکه تمام نهادهای قضایی جوامع اسلامی و به ویژه نهادهای قضایی جامعه افغانستان بر اساس نیازمندی ها ، خواست ها ، آرمان های مردم و قانون حکم و منطق زمان کنونی و آنهم با معیارهای علمی پذیرفته شده ، موازین رسمی بین المللی و رعایت اعلامیه جهانی حقوق بشر جدیدا از اساس اعمار نگردند ؛ جامعه هرگز شاهد قضاوت و داوری عادلانه و انسان دوستانه و تکاملی نخواهد بود و همچنان ما بازهم از ضرورت قرن بیست و یکم مطلقا فاصله خواهیم داشت .
در مسند قضایئه ، ما به متخصصین حقوقی ، علمی ، مدنی پیگیر ، صادق ، خدمتگار و امثالهم ضرورت داریم تا دریچه و روزنهء دموکراسی هم از راه تحقق قضاوت علمی ، عادلانه ، خردمندانه و انسان دوستانه توسط حقوق دانان صادق ، علمای مدنی امروزه در افغانستان مخروبه و برای مردمان تحت ستم ما باز گردد .
در اخیر :
به این ضرب المثل وحدت جویانه و سازنده زبان پشتوی خودها توجه نماییم :
« که تا ویل چه زه یم او ما ویل چه زه یم ، نه به ته یی ، نه به زه یم ؛ او که تا ویل چه ته یی ، او ما ویل چه ته یی ، همه به ته یی ، هم به زه یم . » یعنی اگر تو گویی که منم و اگر من گویم که منم ، نه تو هستی و نه من هستم ؛ و اگر تو گفتی که تو هستی ، و اگر من گفتم که تو هستی ، هم من هستم و هم تو هستی .
فلهذا ، تا وقتی که زنان و مردان ما به صورت علمی و آگاهانه و همچنان با منطق و قانونمندی عنصر زمان سیاسی و عالم نشوند و زندگانی خود ها را قبل از همه وفق فراگرفتن اساسی و بهره برداری عملی و سازنده از دانش ، ارزش های بشری ، خرد دوران ساز ، اندیشه ء دموکراتیک و ... نکنند ؛ بحران دیرپای و جدید افغانستان بدون زیر بنای علم و بینش و بدون نقش آگاهانه و رهبری کننده ء مردم از پائین راه حل بنیادی را بدست آورده نمی تواند .
افزون بر آنچه در بالا اشاره نمودم . بیایید که به عنوان انسان ، یک بار دیگر جهت شکستن زنجیرهای اسارت و بندگی مردمان تحت ستم ومحکوم تاریخ خویش در کل و آنهم به صورت خاص در مورد عقب مانی ویژه دوشیزگان محروم و اسیر بی حصر و زدودن حلقه های اسارت زنان میهن خویش مسؤلانه اندیشه نماییم . و برای آگاهی دادن خردمندانه و مسؤلانه به مردم کشور و نجات جامعه ء ستم دیده خویش حد اقل صداقت و تلاش مستمر را بکار ببندیم . و میراث مبارزات خردمندانه فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی ، روانی ، طبیعی ، مسالمت آمیز و امثالهم را برای آیندگان بجاه بگذاریم ؛ تا در پیشگاه وجدان انسانیت و داوری تاریخ محکوم نگردیم .
وقتی که مردان خود را انسان می دانند که هرگز تردید نیست ، پس زنان هم انسان هستند و علاوه بر آن ، بخش عمده بدنه ء جامعه را در نظام اجتماعی زنان تشکیل می دهند .
چرا در حق زنان که همسنگر ، همخون ، همسرنوشت ، همرزم ، همسر زندگانی مردان و همچنان مثل ما مردان انسان هم هستند ، حقوق انسانی آنان را عملا رعایت نکرده و نمی کنیم ؟
نگاه کنیم ، زمانیکه ما مردان خودها را لایق ناز و تنعم ، سیاست ، ریاست و مستحق حقوق اجتماعی و نظایر آن می دانیم و همه چیز را به خودها می پسندیم ، پس چرا زنان را از آن محروم می نماییم ؟ چرا آن چیزی خوب را که به خود می پسندیم و آنرا به زنان هم نمی پسندیم ؟
در این مورد سرایشگر فرزانه زبان دری فارسی چه زیبا و بجا می فرماید :
من شنیدم ز پیری دانشمند --- تو هم از من به یاد دار این پند
آنچه بر نفس خویش نپسندی ---- نیز بر نفس دیگری مپسند ( 12 )
همینکه ما مردان همه نعمات دنیا و هر چیز خوب را تنها به خود می پسندیم و برای خودها مشروع می دانیم و به صورت مطلق در انحصار خویش قرار می دهیم ، آیا اصلا با اینگونه سیاست خویش حق انسانی زنان را زیر پا نکرده ایم ؟
آیا ما مردان با ستیزه جویی ، پرخاشگری ، خشونت خویش علیه زنان و کودکان ؛ کرامت انسانی را بر باد نکرده ایم ؟
آیا ما مردان ( نه همه ) مستبد و خشونگر عملا در قدم اول در هر بعد از نظام اجتماعی جامعه نقض کننده حقوق جامعه ، زنان ، کودکان و کرامت انسانی نیستیم ؟
آیا ما با چنین سیاست غیر انسانی مرد سالارانه و غیر خردمندانه خودها ، بیشتر از نصف پیکره ء جامعه که زنان هستند ، آنان را از ایجاد و نهادینه سازی ارزش ها ، مدنیت ، ترقی و ... تحقق مردم سالاری تا حال محروم نکرده ایم ؟
آیا بازهم ما مردان با انحصار حاکمیت خودها در همه امور ، عامل زورگویی ، خشونت ، بی رحمی ، ویرانگری ، تجاوز بر حریم دیگران ، اسارت جامعه ، زن ستیزی ، قتل ها ، کله منارها و نظایر آن در جوامع طبقاتی بشری از آغاز تا حال نشده ایم و همچنان با چنین صفات منفی خویش ، انسانیت خودها را در قدم نخست نقض و زیر پا نکرده ایم ؟
ارباب سخن و دانش مولوی بزرگوار در این زمینه چنین گفته است :
آنچ نپسندی به خود ای شیخ دین -- چون پسندی بر برادر این امین ؟
این ندانی که پی من چه کنی --- هم در آن چه عاقبت خود افگنی ؟ ( 13 )
مادر! پدر! خواهر! برادر! و ارجمندان عزیز !
بیایید که ما مردان همراه با زنان ، آگاهانه و پیگیر زمینه های « فرهنگ نقد » را قبل از همه در وجود خودها خلق کنیم ، تا فرهنگ نقد تدریجا در جامعه قانونی وعام گردد . و با عام شدن فرهنگ نقد است که زمینه های نقد علمی و فراگیر تمام ناگواری ها ، ناهنجاری ها و صفحات سیاه تاریخ و گذشتگان وغیره بدست آمده و با قوانین نقد ، محاکمه و داوری تاریخ بوده که رهگشای مدنیت ، ترقی ، فرهمندی جامعه و ... بالاخیره زمینه ساز تدریجی و مسالمت آمیز تحقق انسان سالاری در جامعه خواهد گردید !
بیایید که ما مردان همپای زنان سازنده ، عاقلانه و مسؤلانه در سدد ایجاد و نهادینه سازی آن ابزارهای مادی ، اجتماعی و معنوی و ... در جامعه خویش باشیم تا توسط آن ریشه های خونریزی ، قتال ، تمدن ستیزی ، خشونت ، ویرانگری ، عصبیت های گوناگون ، جهل ، مرد سالاری ، تروریزم ، بی سرنوشتی جامعه ، زن ستیزی ، غارت ، و نظایر چنین جنایات و کلیه ناگواری های اجتماعی به طرف تضعیف شدن سوق یابند !
بیایید که ما مردان ، با فراگیری بنیادی خرد دموکراتیک و آگاهی سیاسی دوران ساز، انسانیت و کرامت انسانی خودها را قبل از همه با رعایت حقوق جامعه و همچنان احترام گذاشتن به حقوق ، انسانیت و کرامت انسانی زنان و اطفال زنده و تثبیت نماییم ؛ و نیز آن را در پرتو تاریخ معاصر غنامند سازیم !
بیایید که ما مردان ، خردمندانه و صادقانه به اراده و خواست های مردم تحت ستم مستمر و جنگ زدهء خویش و اعلامیه جهانی حقوق بشر در افغانستان ویرانه تن در دهیم ؛ و همچنان در جهت نهادینه سازی زمینه های قانونیت دموکراتیک ، مدنیت ، ترقی ، پلورالیزم ، عدالت اجتماعی ، برابری حقوق اتنی های کشور ، تساوی حقوق بین زن و مرد ، جمهوری پارلمانی ، ساختار فدرالی و بالاخیره تحقق نظام مردم سالاری در جامعه دریغ نورزیم !
یایید که ما مردان ( جای مردان ضد استبداد همواره محفوظ است) ، سران فرعونی و مستبدانهء خویش را به قانونمندی تکامل عصر و جبر زمان عاقلانه تسلیم نماییم تا جامعه بدون خود کامگی مرد سالارانه ، تمدن ستیزی ، تبعیضات ، زن ستیزی ، ویرانگری ها ، کشتارها و ... ؛ با خود آگاهی خردمندانه ، تدریجی ، طبیعی و مسالمت آمیز پا به پا و موازی با بستر رشد عنصر زمان به جلو حرکت کند !
بیایید که ما مردان ، آگاهانه و مسؤلانه در قدم نخست خودها را با داوری تاریخ مورد نقد عالمانه قرار بدهیم و همچنان خویش را در دادگاه تاریخ به محاکمه بکشانیم ؛ تا به صورت داوری بی طرفانه تاریخ مجازات گردیم که اقلا یک عبرت سازنده برای آیندگان نیز باشد !
بیایید که ما مردان ( مقام مردان خادم به انسان و سازنده همیشه حفظ می باشد ) ، ویرانگر و ستمگر در سراسر جهان از قتل ، خونریزی مستضعفان روی زمین به طور قطعی دست بکشیم ؛ و همچنان از خشم و استبداد مرد سالاری و جنایات خودها که نسبت به انسان ها و به ویژه که بالای زنان و اطفال انجام داده ایم و هنوزهم می دهیم ؛ جسورانه ، صادقانه و مسؤلانه از ایشان و بشریت عذرخواهی کنیم . و منبعد در زدودن زنجیرهای اسارت از دست و پای جوامع تحت ستم و به خصوص زنان اسیر و محروم از هیچگونه مبارزه و سعی مدبرانه و پیگیر دریغ نورزیم !
و اخیرا با خوانش این شعر گران قمیت به اطاله کلام خاتمه می بخشم :
بیا تا گل بر افشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم
اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد
من و ساقی بهم سازیم و بنیادش براندازیم
چو در دست است رودی خوش بزن مطرب سرودی خوش
که دست افشان غزل خوانیم و پاکوبان سر اندازیم ( 15 )
و من الخرد التوفیق
پا ورقی :
1- حبیب الله « ربیع » خواجه عمری ( شاعر ) آلمان
2 - ص 183 ، مجموعه مقالات پروفسور عبدالجواد فلاطوری ( انسان – اسلام – غرب ) ، گردآوری : یونس نورخش، آکادمی اسلامی آلمان و مرکز اسلامی هامبورگ .
3 - ص 253 خط سوم ( 3 و 4 ) .... سال .... محمود طرزی
4 - ص 9 شماره 4 ، مشعل ، سرطان سال 1383 هالند
5 - حبیب الله « ربیع » خواجه عمری ( شاعر )
6 - فصلنامه رنگین شماره یازدهم بهار 1379 شهر هامبورگ.ربیع 4 ، مشعل,br> 7 - حبیب الله « ربیع » خواجه عمری ( شاعر)
8 - شبکه بی بی سی یک شنبه 2 ژانویه 2005 شکریه بارکزی سردبیر نشریه آئینه زن در افغانستان ..
9 - حبیب الله « ربیع » خواجه عمری ( شاعر)
10 - شکبه بی بی سی یکشنبه 2 ژانویه 2005 شکریه بارکزی سردبیر نشریه آئینه زن در افغانستان .
11 - ص 274 « ایمان و آزادی ، مولف : دای فولادی ، چاپ اول ، بهار 1382 .
12 - ص 61 ، شماره 2 گاهنامه دموکراسی سرطان سال 1382
13 - ص 65 شماره 2 گاهنامهء دموکراسی سرطان سال 1382
14 - ص 149 ، شماره 9 و10( در دری ) بهار و تابستان 1378 .
August 28th, 2005
برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
مسايل اجتماعي
- تبصره از : دکتور طاوس وردکسناریوی صلح در افغانستان از نظر مسکین یار
- نویسنده : دکتور طاوس وردک بینوایان افغان درزمستان سرد ، در خیمه ها
- نوشته: سلیم لمرانی۲۵ واقعیت در مورد جایگاه زنان در جامعهٔ کوبا
- ترجمه توسط حمید محویمبارزۀ طولانی افغان ها در بلژیک
- لیکونکۍ : دکتور طاوس وردکچیرته ولاړشو؟
- محمد عالم افتخار«تارزان» سلطان جنگل و «انومان» خدای جهان؟؟!
- محمد عالم افتخار«تبار باوری» جهل ناگزیر و «گوهر»شناسی؛ دانش بینظیر است!
- سرلوڅ مرادزید ژوندون ټلویزیون پر وړاندې د پردیپالوغوغا
- پوهندوی شیما غفوریآب بازی زنان در شهرماربورگ پانزده ساله شد
- نویسنده : دکتور طاوس وردک ژورنالست فیاض به شیاطین پیوست
- محمد عالم افتخار« سلام علی جان؛ غلام علیکم!! »
- محمد عالم افتخارتبصره ارتجالی سیاسی
- نوشته : نسرین مفیدبه بهانه ای روز جهانی مبارزه با خشونت بر زنان یا خیزش بر ستیزه خویی با زنان
- سید احمد ضیا نورینقش جوانان در اجتماع، عدم تفاهم، عدم ارتباط، و هویت یابی در محیط و دنیای مدرن امروز
- پوهنمل امیلیا اسپارتکخشونت در مهاجرت
- محمد عالم افتخار اکرم اندیشمند و «گذر از فرهنگ جهالت و لجاجت...»
- شکلگیری ساختارجدید بدگمانیهای قومی درافغانستانمحمد عوض نبی زاده
- نصیراحمد ـ مهمنددهم محرم یا روز عاشورا
- محمد عالم افتخار...پس «اجماع ملی» زلمی خلیلزاد؛ چه شد؟!
- نشریه کودکان مقدمند شماره ١۰۹ منتشر شد
- رستم زابلیزهر پاشی تلویزیونهای خارج کشوربرای نفاق ملی
- الحاج امــیـن الـدیــن » سعـیـدی – سعید افـغــانی«جواب سلام دادن در وقت نماز
- محمد عالم افتخاردر ادامه چهل و هشت ساعت با استاد میر اکبر خیبر
- Nangialy Hashimiمادر دوستت دارم!!!
- محمد عالم افتخارمژده که رهبران و سازنده گان افغانستان نو ظهور میکنند!
- محمد عالم افتخارچرا اندیشه های حزب دموکراتیک خلق؛ نیازمند نقد است؟(بخش سوم)
- امان معاشرحج و ثواب؟ آن
- محمد عالم افتخاربا مصطلحات جا افتاده و مقبول نباید بازی کرد!
- عبدالقیوم معلمداخترمبارکي
- به قلم الهه افتخارروز معلم؛ روز تعلیم و تربیت و روز آدمیت را گرامی داریم!
- محمدعالم افتخارحقیقت و دروغ در باره حج قرآنی و حج صفیانی ـ مافیایی!
- به قلم الهه افتخارانسان تر می شویم یا وحشی تر؟
- محمد عالم افتخارچرا اندیشه های حزب دموکراتیک خلق؛ نیازمند نقد است؟(بخش 2)
- محمد ضیا ضیا پیروزی فتبالیستهای تیم ملی افغانستان
- Siamak Bahariنشریه کودکان مقدمند٬ شماره ١۰۸ منتشر شد
- محمد عالم افتخارعصیانی علیه «حماقت بشر»
- لیکونکۍ : پوهندوی دکتور طاوس وردکتصفیه او محاسبه ضرور ده
- اسماعیل محشور افغانپور : مردی از تبار نیکان
- سید احمد ضیا نوریفوتبال
- روح اعتماد به نفس و خود باوری در کالبد فرسوده و بی امید افغانستان
- Written by Maryam Baryalayچندگانگی واحزاب سیاسی درافغانستان
- صیام الدین پسرلیافغانان پخپله ځانونه غرقوي
- سید احمد ضیا نوریاندوه که بر من پایانی ندارد
- لیکوال : پیرمحمد کاروانراځی ذهنونه له غباره و څنډو
- محمد ضیا ضیاآیا شیوه های رایجی که در جهت صلح وآشتی میان خانواده ها یا اعضای آن به کار برده میشود، درست است؟
- 4محمد عالم افتخاردستگیر نایل و 101 زینه تا جهانشناسی ساینتفیک
- محمد عالم افتخارچرا اندیشه های حزب دموکراتیک خلق نیازمند نقد است
- پروفیسور هاله، بُرد فتبالیست های افغانی
- محمد عالم افتخار(مکثی ضروری بر پیام تاریخی ی محترم عارف عرفان)
- به قلم الهه افتخاراز زن آزاری و زن ستیزی تا زن ـ کفانی و زن ـ جهادی
- محمد ضیا ضیا مضحکۀ دیگر زیر نام (دانشگاه) و(پوهنتون)
- عزیزه عنایت خشونت دربرابرزنان را متوقف سازيد!
- محمد عالم افتخاریک پیام و تحلیل و ارزیابی تاریخی
- سید احمد ضیا نوریعید رمضان کریم خجسته باد
- عزیزه عنایت عید سعید فطـر !
- سیامک بهارینشریه کودکان مقدمند٬ شماره ١۰٦ منتشر شد
- محمد عالم افتخارحقیقت و دروغ در مورد روزه و رمضان بر وفق قرآن
- فرزاد رمضانی بونشبسترها و چشم انداز مهاجر فرستی افغانستان به خارج
- حمید محویواکنش مردم فرانسه علیه تصویب لایحۀ قانونی برای ازدواج همجنسگرایان
- لیکونکۍ : دکتور طاوس وردکمالګه ( نمک)
- الهه افتخار انسان و انسان بودن و آزاد بودن
- ضیامعاشرت در غرب
- محمد عالم افتخاریک تجربه نادر و جذاب ـ هزار سال پیش و پس!
- نویسنده : دکتور طاوس وردکدزدي جنت
- نویسنده: مهرالدین مشیدماۀ رمضان ماۀ خود سازی انقلابی و بلند بردن ارزش های انسانی پله به پله تا مقام آدمیت
- نویسنده : دکتور طاوس وردک بالای با د نوشتم
- محمد عالم افتخار (بخش پنجم) سیمای تاریخی و تکامل معاشی و عقلی مخاطبان قرآن
- عتیق الله مولویزاده تکمله دیگر بر نگارش دین پروری ...تادین فروشی
- لیکونکۍ : دکتور طاوس وردکانتخاب
- حسن پیمانشخصیتهای شائیستۀ مردمی چرا وچگونه به حاشیه رانده میشوند؟2
- نشریه کودکان مقدمند شماره ١۰٥ منتشر شد
- لیکونکۍ : دکتور طاوس وردک دافغانستان دخلکو له پاره کوم کار لومړي توب لري
- پوهندوی شیما غفوریدین، روشنفکری و مسئلۀ زن در کشور
- محمد عالم افتخاربازتاب تصورات آرمانی بدویان شبه جزیره بیابانی عرب!
- داکتر سخی اشرف زی سیدکاغذچپاولگران ورهزنان فرهنگی
- نجیب الله جویانیکپیان درانتخابات ریاست جمهوری چه نقش خواهند داشت!
- محمد عالم افتخاراگر قرآن؛ غیرِعربی می بود؛ عربها به آن ایمان نمی آوردند!
- حسن پیمانشخصیتهای شائیستۀ مردمی چرا وچگونه به حاشیه رانده میشوند؟
- Alaha AhrarMy Father is an Afghan Man
- ایرس معاشردوستت دارم پدر روزت مبارک
- محمد عالم افتخارآیا قرآن؛ از آیات بیشتر خداوند در کتابی برتر سخن نمیگوید؟
- محمد ضیا ضیاتروریست نمایی افغانها !!
- شبيراحمدد پغمان مېلې د چا له پاره؟!!!
- محمد عالم افتخارسیمای تاریخی و تکامل معاشی و عقلی مخاطبان قرآن
- عزیزه عنایتقانون منع خشونت علیه زنان !
- حسن پیمانمقام زن مقام مادر است4
- محمد عالم افتخار آیا احکام قرآن؛ تابع زمان و مکان هست، نیست؟
- حسیب شریفی، داستان نویس و روزنامه نگاربرای مردی که گریستم
- سیامک بهارینشریه کودکان مقدمند٬ شماره ١۰٤ منتشر شد
- حسن پیمانچرا زن را مادر خطاب میکنند؟ 3
- عبدالقیومڅلرمه اوورستۍ برخه
- نویسنده: مهرالدین مشیدخشونت علیه زنان در شرق سخت افزاری و اما در غرب نرم افزاری است
- محمد عالم افتخارآیا پیامبر اسلام کاتب حدیث و حافظ حدیث داشت؟
- نوشته : دکتر اسد محسن زادهچرا یک جوان افغان دریون تال دهنش را بخیه کرد ؟
- شیرین نظیریناقضین زن وحقوق بشردرپارلمان
- عزیزه عنایت وضع اجتماعی افراد درشرایط جنگ !
- محمد عالم افتخار شفیع عیار؛ حجت را تمام؛ و گِره را باز کرد!
- عبدالقیومدڅلوروپښتنو دجواب په لټه دریمه برخه
- حسن پیمانچرا زن را مادر خطاب میکنند؟
- نصیراحمد- مهمند نکاتی پیرامون اهمیت خانواده ورسالت ومسوولیت های والدین
- آبسکاتلندیها زیر دامن خود چه می پوشند؟
- عبدالقیومدڅلورو پوښتنو دځواب په لټه دوهمه برخه
- نصیراحمد ــ مهمند دمورمقام دستاینی وړدی
- انجنیر فضل احمد افغان روز مادر مبارک باشد
- پوهندوی شیما غفوریهر عمل در مجموع جامعه تاثیر گذار است
- عبدالقیومدڅلورو پوښتنو دځواب په لټه
- محمد عالم افتخار جنرال قادر؛ با بال هایی بر فراز تاریخ قرن ما
- محمد ضیا ضیاخود ما!! دیگران هیچ ...
- محمد عالم افتخارمکث ضروری بر واکنش ها و یک هدیه تاریخی
- سیامک بهارینشریه کودکان مقدمند٬ شماره ١۰٣ ویژه اول ماه مه٬ منتشر شد
- محمد عالم افتخاربخش3مبانی حقیر و فلاکتبار ایدئولوژیهای منم گویان افغانستان
- جلال بايانیفرهنگ پريشان و پريشاني فرهنگی افغانها در داخل و خارج کشور
- انجنیر فضل احمد افغانعلت بدبختیهای افغانان جعلکاری،دروغګویی و فریبکاری میباشد
- ترجمه توسط حمید محویاز افغانستان تا سوریه حقوق زنان بهانه ای برای تبلیغات جنگی و سی آی ای
- داکتر سخی اشرف زی سیدکاغذشتر بانان پرافتخار دیروزوقایق نشینان بی سرنوشت امروز
- محمد عالم افتخاربخش2 مبانی حقیر و فلاکتبار ایدیولوژیهای منم گویان افغانستان
- محمد عالم افتخار مبانی حقیر و فلاکتبار ایدئولوژیهای منم گویان افغانستان
- استاد محمد زمان مزملچى دموکراسى ده
- مترجم: پيام پرتوى تجارت برده و نژادپرستى بعنوان خاستگاه سرمايه دارى
- سیامک بهارینشریه کودکان مقدمند٬ شماره ١۰۲ منتشر شد
- نصیراحمد- مهمندهمه چیز است خوانصاف نیست !!!
- اسدالله جعفریچرا هزاره بودن در افغانستان جرم است
- حسن پیماننوروزمیراث کهن سلطان زمین(دهقان)را گرامی داشت
- ترجمه توسط حمید محویرهبران اروپائی و تقویت شوینیسم علیه مهاجران
- نگارنده : زلمی رزمینوروزباستان این یادگارکهن را گرامی میداریم
- سید احمد ضیا نوری نوروز فرازمند مبارک باد
- ف. بریبخوانید و به دیگران نیز بگویید!
- عبدالو کیل کوچی ارمغان نوروز
- محمد عالم افتخار به حکم قرآن؛ نادان؛ مسلمان نیست!
- مولانا کبیر فرخاری فیصله های شورای وزیران و یا رها کردن باد در هوا
- انجینر نصرالله (نصرت) چه وقت متوجه شهر خود شویم
- نویسنده : مهرالدین مشیدباروری ارزش های اسلامی؛ تقویت حقوق بشری و محو خشونت بر ضد زنان
- آصف بره کیاسرار و مزایای پشم
- نگارنده: زلمی رزمیدر گرامیداشت ۸ مارچ روزهمبستگی بین المللی زنان
- اسماعیل هوشیارموضوع انشاء: می خواهید چه کاره شوید؟
- ا. م. شیریفرخنده باد روز جهانی زن!
- علی رستمینقش جنبش هشت مارچ وفمینیسم در رهایی زنان جهان
- عبدالو کیل کوچی نقش تاریخیء زن در سیر تحولات سیاسی
- نادیه کوچی آموزه ها واندوخته هایی از هشتم مارچ
- امان معاشرخانم عایشه (برلاس) در دوخت یک پیراهن به هفت کلیو وزن
- شیرین نظیریهشتم مارچ، روزآزادی ومبارزه با خشونت دربرابرزنان جهان:
- شیرین نظیریهشتم مارچ، تاریخ ماندگارازمبارزات جهانی زنان
- عزیزه عنایت به استقبال ازهشتم مارچ روزبین المللی زن !
- داکتر سخی اشرف زی سیدکاغذهجوم کلمات خزنده و لغات بیگانه د رزبان ؟
- عزیز آریانفرافراط گرایی مذهبی
- محمد عالم افتخار «اُم ایمن د رسوال الله غول خورلی دئ نه متیازی!»
- عتیق الله مولوی زاده کشتار هزاره ها درکویته ویا تکرار تاریخ
- نوشته کریم پوپل من اگررئیس جمهور شوم چه خواهم نمود
- سیامک بھارینشریه کودکان مقدمند٬ شماره ١۰١ منتشر شد
- محمد عالم افتخارتجدد و رونسانس
- انجنیر رحمت الله روند سخنی درباره شخصیت فرهنگی کشور محمد عمر ننگیار
- نویسنده : مهرالدین مشیداینسو هیاهوی رسانه یی، در میان خط قرمز و آنسوتر ارزش ها و منافع ملی
- شیرین نظیری فعال حقوق زنگفت و گو با منیژه نادری
- ازپوهندوی شیما غفوریتغیر نام انجمن صنایع دستی افغانی به انجمن مدد رسانی افغانی
- اسدالله جعفریکویته خون می گرید خدا کجاست
- به قلم الهه افتخارکودکان و جوانان ما قربانی اوامر نمرود ها و فرعون ها
- محمد عالم افتخار بشر که فقط 2% به کمال میرسد؛ آیا ناقص الخلقه است؟
- انجنير سيدعبدالقادر تر څنګ يي دملي شتمنيو اقتصادي جنايتکاران !
- داکتر سخی اشرف زی سید کاغذالقا ب قلابی علمی و عناوین اهدائی
- محمد عالم افتخارگوهر اصیل آدمی؛ چگونه کشف شد و چگونه پیامد هایی خواهد داشت؟
- سیامک بهارینشریه کودکان مقدمند شماره ١۰۰ منتشر شد
- اسماعیل هوشیارتابوهای دوران پارینه سنگی
- ارسالی صمیمیراضیه ابراهیم زاده؛ فراز و فرود هفتاد سال زندگی سیاسی
- اسدالله جعفریسلام برخروش غیرت محقق
- محمدکاظم وحیدیچنگ و دندان نشان دادن صالح، واکنشی به انزوای کنونی
- نویسنده : مهرالدین مشیدافشای فهرست غاصبان زمین سناریوی دیگری برای به فریب کشیدن افکار عامه وجهانیان
- اسدالله جعفریداستان امر الله صالح، (داستان سگ زرد برادر)شغال است
- نوشتهء الهه افتخاربه من چی گفتن ـ یک خصلت غیرانسانی است
- محمد عالم افتخارافغانستان؛ به رونسانس؛ هم ضرورت دارد و هم لیاقت!
- عطا احمدینخستین ولسوال زن در تاریخ افغانستان شروع بکار نمود
- محمد عالم افتخارشفیع عیار؛و کشف حقیقت قرآن و حدیث در اَبَر لابراتوار افپاک
- عزیزه عنایت مصونیت قضایی سربازان امریکا درافغانستان !
- اسدالله جعفریشهادت هزاره های پاکستان ورسالت هزاره های جهان
- سید احمد ضیا نوریزن و جامعه افغانستان
- میر عبدالواحد ساداتمن شهزاده بودم ، مُلی خور نبودم
- شیرین نظیریزن دردوران ماقبل تاریخ
- عبدالو کیل کوچی میرغیاث الدین خان نجرابی پیرمردی که تاریخ زندهء عصر خود بود
- عزیزه عنایت خشونت روز افــزون دربرابرزنان افغانستان !
- محمد عالم افتخارقاضی القضات افغانستان و «برهان قاطع» مافیای پنجشیر!
- اسدالله جعفریمهاجرت هزاره ها در چهار سوی جهان
- نویسنده: هاکان مسعود نوابیاین یک حقیقت است
- محمد عالم افتخار آیا گوهر اصیل آدمی؛ همان «نفخهء روح خداوندی» است؟!
- سیامک بهارینشریه کودکان مقدمند٬ شماره ۹۹ منتشر شد
- غلام مصطفی بیدارطفل فروشی در افغانستان ویا فشار سیاسی برکرزی
- عبدالو کیل کوچییادی اززنده یاد خلیل الله کوهستانی
- محمد عالم افتخار چه باید کرد؟
- شغنانتراژیدی آمدن دزد وشبخون درخانۀ افغان
- محمد عالم افتخار مقدمه بر: برای اینکه تاریخ؛ لاشهِ «سگ مرده» نشود!؟
- نورجهان اکبر ـ کنشگر حقوق زن افغانستاناز اینکه در برابرت خاموش نبودم، پشیمان نیستم!
- محمد عالم افتخار برای اینکه تاریخ؛ لاشهِ «سگ مرده» نشود!؟
- عبدالحی نزهتشهادت مظلومانهءانیسه خاموشی وسکوت با معنی !
- محمد عالم افتخارفتنه هایی که پیامبر اسلام را به فغان آورده بود؛ چه ها بودند و به چه ها منجر شدند
- محمد عالم افتخارآیا دنیا و بشریت؛ در 21 دسامبر (یکم جدی) نابود خواهد شد؟
- سیامک بهارینشریه کودکان مقدمند
- نصیراحمد ـ مهمنددهم محرم الحرام یا روز عاشورا
- نویسنده : مهرالدین مشیدحسین نه به شیعه تعلق خاص داشت و نه به سنی ، بلکه او از راه روان راستین پیامبر بود
- نوشته : ابوبکر فیض به امید دستیابی بهتر به زندګی تلاش میکنیم
- شیرین نظیری فعال حقوق زن25 نوامبر، روزجهانی محو خشونت علیه زنان
- محمد عالم افتخار تبصره و فراتر از تبصره پیرامون حماسهِ ملاله
- محمد عالم افتخارعمده ترین آسیب مغزی ـ روانی ی سیاسیون و نخبه گان فرهنگی ی افغانستان
- نظرمحمد مطمئن خانه کرائي House For Rent
- به قلم الهه افتخار چیز هایی که از کودک نوزاد خانه مان الهام می گیرم
- محمد عالم افتخار برخورد دانشمندانه و کارستان هیجان انگیز آقای نادر نورزایی
- محمد عالم افتخاراگر بناست؛ بشریت را نجات دهید؛ کودک را نجات دهید!
- عزیزه عنایتفیصلۀ علمای دینی ولایت فاریاب بخاطرمنع دخول هنرمندان مرد،درعروسی هاومحافل زنانه !
- الحاج اسرار خواجهزیستن با كار و خلاقیت و یا زیستن برای مصرف و مصرف برای زیستن
- محمد عالم افتخار طالبان ـ جلادان امپراتوران زمین ـ را بهتر و بیشتر بشناسید!!!
- داکتر سخی اشرف ی سیدکاغذتعدد احزاب تخته خیز سیاسی است نه اجماع ملی
- محب الله الله يارد علم زانګو او بې ((اخباره)) قلموال
- محمد عالم افتخارمسلمانان به برائت گرفتن از کشتن کاران؛ احتیاج تاخیر ناپذیر دارند!
- به قلم الهه افتخارفکر ها در باره بدبختی های زنان و برپایی حکومت قانون
- عنایت الله پویان په یوې ماشومې جلکۍ وسلوال برید
- کارگران بازنشسته ذوب آهن اصفهان رئیسا دزدند، کارگرا بی مزدند
- بصیر دهزادنسل بالنده و ایده های تابنده
- دوکتور سید احمد جهشتبصره ای پیرامون برخی از نوشته های اخیر آقای عالم افتخار و اماـ اگر های بعضی از خواننده گان محترم
- اسدالله جعفریخفاشان دیده ی خورشید بین ندارند(درحاشیه ی نجیبه ها معلم بشریت هستند)
- اسدالله جعفرینجیبه ها معلمان بزرگ بشریت هستند
- محمد عالم افتخارمکث کوتاه بر «پرسش های که بی پاسخ ماندند (نادر نورزایی)»
- عزیزه عنایتحفاظت ازسالمندان بدون اقارب در افغانستان !
- عبدالو کیل کوچی یادی ازافسرپیلوت عبدالواسع کوهستانی
- امان معاشر ، خبرنگار آزادرفتن به حج و نادیدن حقوق مردم
- انجینر محمود صافیبی خندا مملکت «وطن »
- محمد عالم افتخار دمی دیگر با پرسش یا درد «معشوق رحیم» گرامی
- دوکتور صلاح الدین سعیدی – سعید افغانی مکثی بر بحث روشنفکران
- حسن پیمانمکث موجز پیرامون برخی دیدگاه های مخالف وموافق نظام مردمسالاری فدرالی درافغانستان
- اسدالله جعفریبمناسبت تقدیم جایزه حقوق بشر به نجیبه وظیفه دوست دختر هزارستان
- اسدالله جعفری(یاد ی از عالِم عامل، حاج شیخ حسن فاضل یکه ولنگی (ره))
- نجم کاويانیواژهها مرز نمیشناسند
- تکثیراز جهانگیر محبیزیارت خدا باید از همین جا شروع کرد...
- بقلم نثار احمدکميسيون فرهنگی مجلس يا اتاقکی وابسته به آی. اس . آی ؟
- محمد عالم افتخاریک یاد داشت بسیار ضروری
- سید احمد ضیا نوری صدای رسای که در گلو خفه شد
- فخرزادعلت گسترش بیکاری خونریزی و بیماری در کشور چیست؟
- الحاج امــیــن الـدیــن» سعـیـدی – سعید افـغــانی«ما مسؤل رفتن مردم به جنت نمی باشیم
- سلیمان کبیر نوری نقد «اثر عالم افتخار» یا تخطئه و نفی و اعدام انسانیت؟؟!
- نویسنده : مهرالدین مشیدبرای تفکیک مجاهدین از غارتگران جهاد به قرائت تازه نیاز است
- ترجمه و افزوده از: ا. م. شیریجوانان و جامعه مدنی
- سلام خاندنوبل د جایزی کاندیده هم په فساد کی ککړه ده
- امین الدین سعیدی - سعید افغانیعوض محمد درگی هم به حق رسید!
- نجیب الله جویا نهم سنبله 1391 مصادف است به بیست نهمین سالگرد شهادت فرزند اصیل نیکپـــــــی برخوردار بزرگ!
- امــیــن الـدیــن» سعـیـدی – سعید افـغــانی«به پول زکات مسجد ساخته نمیشود!
- سلیمان کبیر نوریموج تازه ای از گنداب ارتجاع سیاه را باید شناخت و جدی گرفت!
- محمد عالم افتخار مدال طلای افغانستان در المپیاد لندن!
- محمد عالم افتخاردمی با «معشوق رحیم» گرامی در باب بود و نبود و چون و چرای گوهر اصیل آدمی
- نوشته کریم پوپل مرگ دارنده ونادار
- حزب کارایران(توفان)تاریخ جوامع تاریخ زندگی مردم و مبارزه طبقاتی است
- حزب کارایرانورزش و نقش آن در جامعهﻯ سوسیالیستی
- سلیمان کبیر نوریشکست سکوتی که دنیا و عرش را به لرزه در میآورد!
- اسدالله جعفرینیاز جامعه ی امروز افغانستان
- عنایت الله پویان از بت شکن تا بت فروش فاصله
- کرایگ هایبرچهل عادت انسانهای موفق
- سیامک بهاریسکوت علامت رضاست!
- سیامک بهاریبيانيه جبهه ملی درمورد افغانها ها و فاشيسم ايرانی
- شباهنگ رادجمهوری اسلامی و افغانهای مقیم ایران
- برگردان : دکتر اسد محسن زاده« اینجا زود تـر میتـوان مُـرد »
- دکتر خاکسترمن زاینده ام و او ...
- ویدا میرزایی24 نشانه خانواده های خوشبخت
- محمد عالم افتخارنام و تئوری علمی «بوزون» متعلق به دانشمند فیزیکدان هند و شرق است!
- سیدعارف گهریکاوزبیک خلق مثل لری
- مصلح سلجوقیمن ، منم ها
- محمد عالم افتخارکشف «ذرهء خدا»
- عنایت الله پویانتصوف
- اسدالله جعفریمیلاد گل نرگس
- کریم پوپلجنبش کوپراتیفی در افغانستان
- محمد عالم افتخارآیا موفقیت ها در شبیه سازی گیاهی و جانوری؛ میتواند به تولید انسان هایی چون اینشتاین بیانجامد؟
- نویسنده نجیب الله جویاجوانان ومشکلات کنونی شان درجامعه اتنیکی افغانستان
- الحاج امــیـن الـدیــن» سعـیـدی – سعید افـغــانی«خیر وشر
- نجیب الله جویا اولین سالگرد درگذشت استاد عبدالله نیکپی
- ترجمه : کیوان شفیعی یکی ازراهکارهای این حمایت،مبارزه برای لغومجازات اعدام است
- محمد عالم افتخارگوهر اصیل آدمی؛ چگونه کشف شد و چه پیامد هایی به دنبال خواهد داشت؟ - گفتار چهارم
- تتبع ونگارش :الحاج امـیـن الـدیــن» سعـیـدی ــ سعید افـغــانی«در دیـن مقـدس اسلام هرروز، روز مادر است!
- قیوم بشیرمسئلهء اعدام و سیاست یک بام و دو هوا
- محمد عالم افتخارگوهر اصیل آدمی چگونه کشف شد و چه پیامد هایی به دنبال خواهد داشت؟ گفتار سوم
- محمداسحاق فیاضمهاجران افغان، تحمل فشارها و سختی های آوارگی
- حقــــــــ(شـــمس الحـــق)ـــــــانیحفـــظ محیــــط زیســـت در خــــرابه هــــای بهســــود
- نصرت شادباکرههای سرخ آنارشیسم
- فضل الرحیم رحیم خبرنگار آزادمسموم کردن شاگردان مکتب بخشی از پلانهای است برای تداوام زندگی مردم ما در سیاه روزی و بدبختی
- محمد عالم افتخارهمذاتی های سرسام آور بشر با سایر جانداران؛ و همه به زیان!
- الحاج امین الدین « سعـیـدی- سعید افغانی »زن مراسم تعزیه داري و جـنازه
- بقلم : ديده بانتهاجم يک « رسانه ء وابسته » به خانم های وکيل پارلمان !
- محمد عالم افتخار گوهر اصیل آدمی؛ چگونه کشف شد و چه پیامد هایی به دنبال خواهد داشت؟
- عبدالسلام (ضعيف)د يوه افغان په توګه
- دوکتور صلاح الدین سعیدی – سعیدافغانی مکثی کوتاه بربعضی جوانب دزدي ها درکابل بانک
- ولی محمد «نورزی»ژړااوخندا؛
- امــیـــن الـدیــن» سعـیـدی – سعید افـغــانی«چشم چرانی
- نوشته کریم پوپلوضیعت معیشت در افغانستان
- شیرین نظیری نگرانی زنان افغانستان
- اشرف فروغاما من؟
- امــیــن الـدیــن» سعـیـدی – سعید افـغــانی«لیلام وسایل کار شیطان
- نو شته نذ یر ظفرمادر : ملائکهء در زمین
- رجنی کمارپرانترس مادر
- نصرت شادزنان شورشگر ، - از پطروگراد تا شیکاگو
- حسن پیماننوروزمیراث نخستین امپراتوری دهقان برزمین است قسمت(7)
- سیامک ستودهروز جهانی کارگر و وظیفه واقعی ما
- نگارش : خسروصادقی بروجنیمفهوم واقعی طبقه کارگر
- عزیزه عنایت اول می, روز همبستگی کارگران جهان !
- عبدالو کیل کوچیجنبش جهانی کار گری وباز تاب آن در افغانستان
- حسن پیماننوروزمیراث نخستین امپراتوری دهقان برزمین است قسمت -6
- شباهنگ رادروز جهانی کارگر، اوّل ماه مه، مظهر پایداری و اتحاد!
- انجینرمحمود صا فیاول می جشن همبسته گی کارگران و زحمتکشان جهان
- ع . باغبانتسلسل جنایات دشمنان علم ومعارف با پیروی ازمکتب حسن امیری ادامه دارد
- حزب کارایران(توفان)فرخنده باد اول ماه مه بشارت دهنده بهاررهائی بشریت
- عزیزه عنایت بررسی وضیعیت حقوق زنان درافغانستان !
- حسن پیماننوروزمیراث نخستین امپراتوری دهقان برزمین است قسمت-(5)-ر
- نظرمحمد مطمئند کابل ښاري ځوانان د افغاني کلتور استازيتوب نه کوي
- اسدالله جعفریداغ هجران فاطمه (س) وشهیدان هزاره بررخسار خورشید است
- دګروال عنایت الله پویان ګریز
- حسن پیماننوروزمیراث نخستین امپراطوری دهقان برزمین است قسمت(4)
- ترجمه توسط حمید محویباز نمائی جنسیت و سادیسم فرهنگی
- اسدالله جعفریچراتاریخ هزاره با خون رقم می خورد؟
- نجیب الله جویاباید جاویدان ماند
- دوکتور علوم جلال بايانیتيکه دارن اسلام ســـــلفی و ديوبندی
- الهه افتخاراگر با مغز سر و مغز استخوان خود رنسانس نکنیم؟؟
- نوشته نذیزظفرساعتی با همه
- حسن پیماننوروز میراث عنعنوی نخستین امپراتوری دهقان برزمین است
- نگارش : شیده رخ فروزتداوم شکنجه ومرگ خاموش کودکان درایران
- حرفهای بر یک خبر تلخفضل الرحیم رحیم خبرنگارآزاد
- حسن پیماننوروزمیراث عنعنوی نخستین امپراتوری دهقانبرزمین است قسمت-2
- حسن پیماننوروزمیراث باستانی امپراتوری دهقان برزمین است
- عبد الرحمن ابراهيم خيلد ميرويس جان په ځواب کې د کرزي ليک
- عبدالو کیل کوچیسال نو تان مبارک باد
- سید احمد ضیا نورینوروز فرازمند مبارک باد
- الماس فرضی (صمد)نگاهی به وضعیت زنان افغانستان
- انجینر محمود صافید ۱۳۹۱ نوی کال ،نوی سپرلی ،او نوی هیلی
- اسدالله جعفریرسالت ناتمام پدرمزاری
- حسن پیمانخشم انقلابی زنان ومادران
- دوکتور صلاح الدین سعیدی – سعید افغاني مجبوریت های محترم ح. کرزی و تحفـﮥ ۸ مارچ وی
- نوال سعداویما هرگز امید را از دست نخواهیم داد!
- ب. الف. بزرگمهرزن در آیینه ی تاریخ
- زلیخا پوپلهشتم مارچ مبارکت باد
- حزب کار ایران سمت درست مبارزه زنان برای تحقق حقوق دموکراتیک آنها
- نویسنده: حمیرا ثاقبنقدی بر مصوبه شورای علمای افغانستان در مورد زنان
- فرامرز دادرس تاریخچه هشتم مارس،روز جهانی زن
- انجینر محمود صافید ما رچ اتمه ،افغانی ښځی، اواجتماعی عدالت
- جلال پیروزاگر میدانی که مادری !
- نگارش : خسرو صادقی بروجنیزن؛ درجستجویِ رهايي
- محمد عارف عرفان هشتم مارچ گذرگاهی بسوی آزادی زنان جهان
- صالحه رشیدیزن موجود بهشتی
- سهیلا اصغري وردک(نظیمي)ولې مو په لوی لاس خپل نیم وجود له کاره غورځولی؟
- نوشته کریم پوپلقصه ملنگ در لباس پلنگ
- عبدالو کیل کوچیچرا فقط هشتم مارچ
- سلیمان راوش درسرزمین ما پنجم ماه حوت (اسفند ماه) روز زن یا مادر بوده است
- علی رستمی زن درائینه تاریخ
- تتبع و نگارش: رستم پیمانمجموعه حقوق زن – قسمت چهاردهم
- نویسنده: دکتور شهیر نثارییک نهال ، یک نَفَس
- محمد همایون سرخابیدکتر محمد صادق برنا به جاودانه گی پیوست
- محمد حریف (حریف )جايگاه و نقش زن معاصر افغان !
- انجنیرعبدالقادرمسعوداستاد دوکتورمحمد سعید(سعید افغاني)د پوهې، علم او ادب د پیاوړي قلم خاوند
- لیکونکې : محمد رحیم « یوسفي »د ارواښاد مولانا ډاکتر محمد سعید « سعید افغاني » د کار او جدو جهد په باب زما دسترګو لیدلې حالات
- تتبع و نگارش از ع. بصیر دهزادحقوق طفل
- نبی حیدری معلم ازکلوخ آتش میپرد
- ولی محمد نورزی دکابل خلک دواوري او یخني د ستونځو په منځ کي
- تتبع و نگارش: رستم پیمانمجموعه حقوق زن – قسمت دهم
- نصیراحمد – مهمندکوتاه سخنانی بمناسبت بزرګداشت میلاد مسعود وسیرت پیغمبرجلیل القدر«ص»
- سلیمان کبیر نوریذلیل سازی مردم افغانستان با ریش و ریشخند
- الحاج امــیــن الـدیــن» سعـیـدی – سعید افـغــانی«انـســـان بی ایـــــمان
- تتبع و نگارش: رستم پیمانمجموعه حقوق زن – قسمت دهم
- شیرین نظیریپیشینه چادری در افغانستان
- تتبع و نگارش: رستم پیمانمجموعه حقوق زن – قسمت هشتم
- محمد اسحاق فیاضحق ارث زن، قربانی باورهای سنتی جامعه
- تتبع و نگارش: رستم پیمانمجموعه حقوق زن – قسمت هفتم
- سیدجواد( سیغانی )سیمای حسن امیری سیغانی درآئینۀ تاریخ
- ب. الف. بزرگمهر تن فروشی، کارگری نیست!
- گزارشگر: فاروق ثوابشگوفه یی که پرپر شد
- محمد اسحاق فیاضزن، خشونت و رنجی بی پایان در جامعه افغانی
- تتبع و نگارش: رستم پیمانمجموعه حقوق زن – قسمت ششم
- البرز- پلخمریپا سخ به جعلیات ودروغ های سادات ستیزانه
- صالحه رشیدیسال نوعیسوی متصادف با مرگ مادر
- سید احمد ضیا نوریجنایت فجیع و هولناک
- ن . دروازیوطن فروشی ، برای برخی ها ، افتخار است !
- تتبع و نگارش: رستم پیمانمجموعه حقوق زن – قسمت پنجم
- اسدالله جعفريبابه علي يار، بايد بوداي ديگر باشد
- کاوه هامونیبیرون راندن نا جوانمردانه و غیر انسانی شهروندان افغانی
- تتبع و نگارش: رستم پیمانمجموعه حقوق زن – قسمت چهارم
- تتبع و نگارش: رستم پیمانمجموعه حقوق زن – قسمت سوم
- Najibullah Joyaوالدین چگونه به تفاوت ها و ویژگی های فرزندان خود پی ببرد!
- تتبع و نگارش: رستم پيمانمجموعه حقوق زن – قسمت اول
- اسدالله جعفريخون امام حسين درجان خلق هزاره افغانستان جاريست
- مولانا عبدالکبیر فرخاریخجسته روز ولادت زن نامدار کشور ، دوکتورس اناهیتا راتبزاد مبارک باد!
- سهیلا دهماسیباز هم درباره جنبش زنان !
- دیپلوم انجنیر نورضیاء فرینهشتاد سال زندگی افتخار آمیز
- نجیبه آرشزنان و کنفرانس « بن دوم»
- سلیمان کبیر نوریشاد باش هشتاد سالگی و سرشک تلخ
- صالحه رشیدیشیطان کی است ؟
- نویسنده : مهرالدین مشیدتبعیدیان تاریخ حماسه آفرینان و قهرمانان واقعی تاریخ هستند
- برگردان ناهيد جعفرپوربخاطر زن بودن بقتل رسيدند
- ناهيد جعفرپور خشونت عليه زنان در کشورهای خاورميانه
- نوشته : اسد محسن زادهبه جوانان بیندیشیم
- تهيه و تنظيم: آزاده ارفعاستثمار بی رحمانه زنان کارگر برای انحصارات معروف مد در دنيا!
- شباهنگ رادفقر فزاینده در امریکا
- عنایت الله پویانشاهد جرمی
- اکرم پدرامنیانمایش ناگوار فمنیسم نولیبرال ایران
- برگردان باخیش سببیاز پان ترکیسم تا نژادپرستی (2) (بخش آخر)
- نورمحمد غفوریشخصی ګټې، ګروپي ګټې او عامې ملی ګټې
- سید احمد ضیا نوریخجسته باد عید سعید قربان
- برگردان باخیش سببیاز پان ترکیسم تا نژادپرستی (1)
- داکترآرینسیاست اجتماعی بخش چهارم
- نوشته : اسد محسن زاده به جوانان بیندیشیم
- برگردان میم حجریجبهه متحد اعتراض بر ضد جنگ و اشغال
- سید احمد ضیا نوریخشونت
- ترجمه توسط حمید محویپایان مالکیت خویشتن
- نویسنده : مهرالدین مشید این گونه حادثه آفرینی ها بحران زدا نه؛ بلکه بحران آفرین هستند
- به قلم الهه افتخاربعضی های ما در عصر «جاهلیت» پیش از اسلام زندگی میکنیم !
- الف - محشور سونامیی که پس از ویرانگری نمایان میگردد
- محمد اسحاق فیاضو بازهم روایتی از کوکنار و مواد افیونی!
- عزیزه عنایت مادری در وادی مرگ و زندگی !
- ولی محمد نورزیسیمین بارکزی د مرګ او ژوند په منځ کي
- ترجمه رویا صحراییزنان و قوانین قدیم و جدید ترکیه
- برگردان میم حجریوضع کنونی زنان افغانستان (2) (بخش آخر)
- عدالتحرامزادههای «تیپارتی»
- بهرام رحمانیطرح حکومت اسلامی برای اخراج صدها هزار افغان از ایران!
- فریده ثابتیکار کودکان
- برگردان میم حجریوضع کنونی زنان افغانستان (1)
- کریم پوپلمعادن فروشان قرن بیست ویک
- نگارنده : زلمی رزمیاینجا کابل است
- لیکوال متفاعد ډګروال پویان سپینې خبرې او اترې
- اسدالله جعفریکشته شدن آقای برهان الدین ربانی وبار مکافات عمل
- د مولانا دوکتور محمد سعید « سعید افغاني » لیکنهزړګیه !
- رسول پويانانگيزه های جنبش و شورشگری در هرات
- حسیب شریفیتطبیق 24 پروژهی مختلف برای کمک به زنان تخار
- محمد اسحاق فیاضبنادرآبی، پاشنه آشیل فشارهای سیاسی برافغانستان
- کودکان کار طول عمر نرمالی ندارند
- ترجمه بهرام قدیمیچه آموختیم؟ دنیای جدید کار
- ترجمه آزاده ارفع لباس های کثيف!
- محمدالله نصرتویژگی های مراحل رشد درکودکان
- ترجمه توسط حمید محویطبقۀ کارگر در اروپا و ایالات متحده، راست، چپ و خنثی
- نوشته از ع . بصیر دهزادبحثی در مورد عوامل تمائلات رادیکالیزم و جرائم جنائی در میان جوانان افغان
- سید احمد ضیا نوری سالروز خاموشی شهید سید حامد نوری
- رستم پیماناختلاف در حلول ماه رمضان و شوال؛ و سرنوشت وحدت ملی و اسلامی ما!
- سید احمد ضیا نوریعیدانه
- سلیمان کبیر نوری زند گینامه ی دلچسپ و الهامبخش محمد عالم افتخار
- برگردان میم حجریکار زنان و سیاست کمونیستی زنان (7)
- عزیزه عنایت افطاریه یا سفرهء بینوایان !
- نصیراحمد «مهمند » زبان ملی پښتوونقش واهمیت آن درتفاهم ووحدت ملی
- امیــن الــدین « سعـیـدی- سعید افغانی »روزۀ مسافـر
- برگردان میم حجری کار زنان و سیاست کمونیستی زنان (6)
- برگردان میم حجریکار زنان و سیاست کمونیستی زنان (5)
- برگردان میم حجریکار زنان و سیاست کمونیستی زنان (4)
- برگردان میم حجریکار زنان و سیاست کمونیستی زنان (3)
- سلیمان راوشماه رمضان خلاف حقیقت ماه قرآن خوانده شده است
- امین الدین « سعـیـدی-سعید افغانی »قبول وصحت اعمال با نیت است
- الهه افتخارظالمان و منافقان ؛ « خدا داده گان» نیستند!
- برگردان شین میم شینراندمان کار
- برگردان شین میم شینروند کار
- برگردان میم حجریدولت، انحصارات، امپریالیسم (3)
- برگردان میم حجریکار زنان و سیاست کمونیستی زنان (2)
- محمدالله نصرتماه مبارک رمضان و فواید آن
- برگردان میم حجریکار زنان و سیاست کمونیستی زنان (1)
- عبدالو کیل کوچی استقلال وآزادی
- امین الدین « سعـیـدی-سعید افغانی »حکم آذان برای افطار دررمضان
- امین الدین « سعـیـدی-سعید افغانی »روزه بدو ن نماز
- پژوهشی کوتاه از دُکتر خلیل ودادحقایق تلخ و نگران کننده از زندگی مهاجران در هُلند
- سهیلا وحدتی سند بین المللی درباره کودکان سرباز و مسئولیت دولت ها
- شیرین نظیریمبارزه با خیابان آزاری
- برگردان میم حجریرهائی زنان در کنار کارگران (4) (بخش آخر)
- مترجم: بابک پاکزاد قانون زنان را به حاشیه می راند
- تتبع ونگارش: امین الدین « سعـیـدی – سعيد افغانی مــاه رمضــــان مـــاه تـقــوای
- ډاکتر سيد نصير احمدبي بي حاجي ډاکتره عاقله حکمت چې ما پېژندله
- محمد یوسف هیواددوست د یو غوره پښتو ټلویزیون د خپرونو اړتیا
- نصیراحمد -- مهمند ماه صیام
- دکتر بیژن بارانعشق اول و آخر فروغ فرخزاد
- حسینه روفی جهان شیفتۀ چشمانش شد که در آن راز های ویرانی یک سرزمین نهفته است
- برگردان میم حجریرهائی زنان در کنار کارگران (3)
- نگارش: فریده ثابتیجنگ و زنان
- برگردان میم حجریرهائی زنان در کنار کارگران (2)
- Alaha AhrarNurture your Love for your Country
- برگردان میم حجریرهائی زنان در کنار پرولتاریا (1)
- د. صلاح الدین سعیدی تعصب از نظر دین مبین اسلام
- بهمن شفیقاز عروسی خوبان و سهم عدالت برای محرومان
- امين الدين(سعيدى –سعید افغانی ) نـكاح در اسلام
- برگردان و توضیح: ا. م. شیرینیمی از پناهندگان جهان را فراریان جنگهای آمریکا تشکیل می دهند
- محمد جوادی احمدینيم نگاهي به زندگي عالم سپيده بر دوش آيت الله تقدسي (رحمت الله عليه)
- نوشته حفیظ الله حبیبیآسیب شناسی مطبوعات زرد
- میرعبدالواحد ساداتیاد و خاطرات زنده یاد فرید مرید را گرامی میداریم
- نصیراحمد ــ مهمنداعتیاد وانحراف جوانان وعوامل آن
- مترجم: بابک پاکزاد هفت گام برای حل مساله بحران غذا
- نگارش: غلام رضا بقاییزندان و تأثیر آن بر رشد کودکان!
- نوشته کریم پوپل تاریخ اتحادیههای صنفی افغانستان
- ولی محمد نورزی د آریا نا (بیات)د تلویزیون ځیني خپروني د افغانانو په ګټه نه دې
- سیامک بهارینشریه کودکان مقدمند
- امین الدین «سعیدی - سعید افغانی»بدعت بدعت است، حسنه ندارد
- نصیراحمد -- مهنمدمطبوعات یاآیینه تمام نمای جامعه
- محمد اسحاق فیاضمواد مخدر؛ درآمد تضمینی، اشتغال سه میلیونی و مبارزه دشوار
- جلال پیروزرسانه های لگام گسیخته - وآیندهء ملت !
- عبدالحسیب شریفیخشونت علیه زنان در تخار کاهش یافته است
- الف.آناهیتازنان وجنبش آنان درمقابل دوگزینه
- نصیراحمد ــ مهمند دموردستاینی او ویاړ په خاطر
- برگردان میم حجریزن در کشورهای سوسیالیستی (1)
- نصیراحمد-- مهمندافغانهاوفرهنګ وکلتور بیګانګان
- سوسن بهارهمبسته و پیوسته، همصدا و همگام، نه به کار کودک، آری به حق کودکی!
- برگردان میم حجریفرهنگ کوچک ایمانسیپاسیون زنان (7) (بخش پایانی)
- مهران فرجی۴۰۰ هزار کودک افغانی در تهران
- برگردان میم حجریفرهنگ کوچک ایمانسیپاسیون زنان (6)
- نگارش: م.آذرآیا مبارزه برای لغوِ کارکودک،بخشی ازمبارزه طبقاتی نیست؟
- برگردان میم حجریفرهنگ کوچک ایمانسیپاسیون زنان (5)
- عبدالحسیب شریفی وضعیت زندانیان تخار نگران کننده است
- برگردان میم حجریفرهنگ کوچک ایمانسیپاسیون زنان (4)
- نوشته : برهان الدین « سعیدی » ورزش رزمی تکواندو در افغانستان
- برگردان میم حجریفرهنگ کوچک ایمانسیپاسیون زنان (3)
- برگردان میم حجریفرهنگ کوچک ایمانسیپاسیون زنان (2)
- نگارش: سوسن بهارممنوعیت کارکودک
- مصاحبه کننده: نجیبه آرشزنی با اسطوره فداکاری
- امــیـن الـدیـــن» سعـیـدی – سعید افـغــانی«مـقــام – مــادر
- امــیـن الـدیــن» سعـیـدی – سعید افـغــانی«زنان شما گشتزار شما انـــــد؟
- برگردان میم حجریفمینیسم مارکسیستی (4)
- برگردان میم حجریطبقه و جنسیت به مثابه ابعاد حاکمیت کاپیتالیستی (4) (بخش پایانی)
- داکترآریندرباره سیاست اجتماعی
- برگردان میم حجریفمینیسم مارکسیستی (3)
- محمدنبی عظیمی سازمان نظامی ومسأله انظباط و مورال رزمی
- برگردان میم حجریطبقه و جنسیت به مثابه ابعاد حاکمیت کاپیتالیستی (3)
- نوشتهء دکتور فرید طهماساسد میوند مُرد؟
- رستمیروزجهانی کارگران گرامی باد!
- برگردان میم حجریفمینیسم مارکسیستی (2)
- برگردان میم حجریطبقه و جنسیت به مثابه ابعاد حاکمیت کاپیتالیستی (2)
- برگردان میم حجریفمینیسم مارکسیستی (1)
- برگردان میم حجریطبقه و جنسیت به مثابه ابعاد حاکمیت کاپیتالیستی (1)
- محمد اسحاق فیاضافغانستان، بحران بیش از هفت میلیون انسان گرسنه
- ماریا دارو تاریخ شهادت میدهد
- برگردان میم حجریگرسنگی تقصیر گرسنگان ست!
- محمد اسحاق فیاضافغانستان در تحولات اجتماعی و اقتصادی سال گذشته
- محمد عالم افتخار معجزهء ریاضی ؛ یا جادو گریی پر فاجعه با قرآن !؟
- امــیـن الـدیــن» سعـیـدی – سعید افـغــانی«قرآن کریم را نه ببوسید ونه بسوزانید بلکه مطابق حکـم آن عمل کنید!
- عبدالحسيب شريفيمعلولين را با القاب زشت آزرده نسازيد!
- نوشتهء آموتخنیک ، ملاء وتکرار تاریخ
- سلیمان راوشسیزده بدر
- سلطان علی کشتمندنوروز را گرامی بداریم وسال نوخوش برای همه آرزو نماییم
- آصفه صبا گویید به نوروز که امسال نیاید
- دکتر حمیدالله مفیدجشن نوروز راهش را از میان سده ها می یابد
- نجم کاويانی نوروز، جشن جهانی
- سلیمان راوشنوروز
- ل . کریمی استالفیدعا کنیم ، بهار بی غبار برگردد !.
- رحمت اله روان نوي ۱۳۹۰ کال دافغانانو ترمنځ دنفرت اوکینی ځخه لیری کال غواړم
- رستم پیمانآیا سُونامی جاپان ناشی از تقصیر رُبات ها است؟
- نجیبه آرشنوروز فراتر از تاریخ است
- نویسنده فرامرز دادرس نوروز جشن باستانی ،هیچ پیوندی با اسلام ندارد
- عبدالو کیل کوچی بهار انتظار
- محمــــدالله نصــرتمراسم جشن باستانی نوروز در افغانستان وبدخشان
- دکتور شهیر نثاریبیایید مقدم بهار را به فال نیک بگیریم
- ولی محمد نورزی نوی کال نوی ورځ او نوي پسر لي
- اسدالله جعفریتا خود زنان به مقام مرجعیت علمی و دینی نرسند، سخن گفتن از حق زن دروغ ترین سخن ها است
- نجیبه آرشبه استقبال ازمارش زنان رزمنده ی شهر کابل
- داکترآریندرباره سیاست اجتماعی
- سوسن دادرسآتش حلال و آتش حرام
- دکتر بیژن بارانعشق زن در قرن 20م خاور میانه
- عزیز آریانفرگلی برفت که ناید به صد بهار دگر
- محمد همایون سرخابی فرخنده باد هشتم مارچ روز همبستگی بین المللی زن
- عبدالوکیل کوچیهشتم مارچ تا ریخ همبستگی ومبارزه
- ارسالی ج.پآيا 8 مارچ جشن است يا ادامه ای مبارزه دادخواهانه؟
- ډاکتر سيد نصير احمدډاکتر همايون کامران چې ما پېژانده
- کریمه کشتمندهشتم مارچ، روز جهانی زنان خجسته باد!
- شیرین نظیریصدمین سالگرد هشت مارچ به همه خواهران عزیزمبارک باد
- شیرین نظیری تاریخچه جنبش زنان در افغانستان
- نجیبه آرشصدمین سال هشتم مارچ
- عزیزه عنایت به استقبال از روز بین المللی زن
- فرستنده – جلال پیروز غمشریکی بازن افغان
- سید زبیر واعظیصــــــــدیقه و خیـــــــــــام
- لیکونکي : مولانا دکتور محمد سعید « سعید افغاني »د بشر سعادت په څه کی دی ؟
- نویسنده : ماریا دارو سنگسار انسانیت
- سید ضیأالدین «قطبی»خـــــــــــــانه وخـــــــــانـــــــواده
- نوشـتهً : انجنیـر خلیـل الله روًوفـیفرهیخته مردی ازتبارفرهنگ دیگردرمیان ما نیست
- الهه افتخاردزد هم میگوید خدا و کاروان هم
- اسدالله جعفریسیدعبدالقیوم سجادی، سنی شدتارئیس مجلس شود!!
- ډاکتر لمرافغانستان نه د وېشنې بلکې د ورکېدنې په درشل کې
- نوشته سید ضیأالدین قطبیسخنان آموزنده
- تهیه و ترتیب توسط محمدالله نصرتمراحل عشق وعاشقی از دید دانشمندان
- نوشته از: الهه افتخارپسمانی ما از نادانی ماست
- دوکتور صلاح الدین سعیدی - سعید افغانی چرا علماء متفق رأی وهمنظر نیستـند؟
- سلام خان افغاني کډوال په داخل اوخارج کی د مصيبتونو سره مخامخ دي!
- تهیه و ترتیب توسط محمدالله نصرتازدواج های اجباری و عوامل آن
- نوشته : امین الدین ( سعیدی- سعيد افغانی )از فقر به الله پناه میبریم
- عبدالو کیل کوچی پناهندگی حق است یا تحفه
- سرلوڅ مرادزی پښتانه او په کور دننه دوه لويي ستونځې
- نوشته : دکتر اسد محسن زادهدژ و انسان
- ګزارش : خالدهادي حیدري د هندپه جیلونوکي دافغان بندیانوکرږي به څوک واوري؟
- انجنیر نسرین منصورافزایش خشونت های سیاسی و دولتی علیه زنان
- عزیزه عنایت نوعی از خشونت دربرابرزنان
- نگارش از ع بصیر دهزادتوضحی بر خشونت و خشونت فامیلی
- عبدالو کیل کوچیکودکان آسیب پذیر ترین قشر جامعه
- نــوشـتـه از:مصلح صــيــغــه ويــابــه اصطلاح ازدواج مـــؤقـــت
- بیژن بارانیادها- دکتر غلامحسین ساعدی
- عبدالو کیل کوچی عید قربان در ماتم قربانیان بیگناه میگذرد
- الف - میم انسانی که باید میبود
- اسدالله جعفریاسلام از “شرت» داشتن«خر»ها تا فوتبال بازی زنان
- ج- پ – س مرا ببخش
- ج – پ – س زمانه
- عزیزه عنا یت مـوثـریـت جـوانـان در اجتماع
- سید احمد ضیا نوریشهید سید حامد ( نوری) مردی بر فراز قله های دانش و فهم
- نوشته : شغنان « احــدزاده »توصیۀ یک دختر افغان به گردانندگان سازمان ملل بمناسبت شصت وپنجمین جلسۀ عمومی ملل متحد !
- نوشته : دکتر اسد محسن زادهزبان جنگ و دود آتــش *
- بچه بازی یا لوط در اسلامامین الدین سعـیـدی
- انجنیر محمد عبید شاغاسینقش جوانان در سیاست
- محمد امین بخشی کودکان میهنم از شیرخوارگی؛ معتاد به مواد مخدر میشوند + فلم
- داکتر محمد سعید « سعید افغاني » لیکنهراتلونکې دنیا
- نگارنده : زلمی رزمیدلم تنگ شده
- نوشته نذیر ظفرمسلمان بینی برید و کافر بینی ساخت
- انجیلا هاشم هدایتتقاضا و آرزوی کمک
- انجنیـر خلیـل الله روًوفـی مردیکه سرافراز زیست وسرافراز به ابدیت پیوست
- د داکتر محمد سعید « سعید افغاني » لیکنهد پردی؛ آخوا او دی خوا
- نویسنده : ل . کریمی استالفی رجم انسان و تاریخ ، از یهودیت تا افغانیت !
- عبدالو کیل کوچی ورزش مایه تندرستی ، دوستی و بهترین گزینه همبسته گیست
- نوشتۀ: شهاب الدین سرمندحزب واحد وجوانان
- نوشته: جیران پیله وریآسیب های جسمانی کاربه روی کودک
- عبدالاحد برين مهرقرآن نمي سوزد
- تهیه کننده : امین الدین سعیدی – سعید افغانیازدواج مرد آلمانی با پشک
- صور اسرافیلابتذال در برخی برنامه های تلویزیون تا چه وقت ادامه پیدا خواهد کرد؟
- قاضی دادگر کتابخانه ای در یک سطر!!
- نوشته : دوکتور محمد سعید « سعید افغانی »طبیب بگو مرض من چه و چاره ام چیست ؟« قسمت هشتم »
- نوشته نذیر ظفرجواب تائییدی
- سيد عليشاهسخن مختصردرباره ًقتل فجيع سيدحامدنوری
- سید احمد ضیا نوری شهادت جانگداز فرزند برومند و با رسالت، پارهء تنم سید حامد ( نوری)
- امین الدین « سعـیـدی- سعید افغانی »قــرآن ما از سوزانــدن نــیـــست
- م۔ا۔كرگرټولنپوهنيز - كلتوري بحث
- نوشته نذیر ظفرعید
- نوشته : دوکتور محمد سعید « سعید افغانی »طبیب بگو مرض من چه و چاره ام چیست ؟« قسمت هفتم »
- د دوکتور محمد سعید « سعید افغاني » لیکنهکاشکې !
- امیرخان جوینده صبروشکیباََیی
- م۔ا۔كرگر ملا دروحانيت اوجومات نه په جلا تله كې
- عبید الله شیوه کیرادیوی آتش
- سیامکفیلم مستند همجنس بازی در افغانستان
- اسدالله جعفری درس های امام حسن برای جامعه ی هزاره
- نوشته : دوکتور محمد سعید « سعید افغانی »طبیب بگو مرض من چه و چاره ام چیست ؟« قسمت ششم »
- نوشتهء خلیل ودادماما بهتر از کاکا بود
- نوشته : دوکتور محمد سعید « سعید افغانی »طبیب بگو مرض من چه و چاره ام چیست ؟« قسمت پنجم »
- نوشته : دوکتور محمد سعید « سعید افغانی »طبیب بگو مرض من چه و چاره ام چیست ؟« قسمت چهارم »
- کاکوجان نیازی تاسیس اتحادیه ی بین المللی مهاجرین در مسکو گامی به سوی اتحاد افغانهای بیرون از مرز افغانستان
- انجیلا هاشم هدایت حقوق زن و خانمان فراموش شده معیوب افغان
- فرانک مجیدیعایشه: چهرهی یک زن، قربانی طالبان بی فرهنگ
- نوشته : دوکتور محمد سعید « سعید افغانی » طبیب بگو مرض من چه و چاره ام چیست ؟« قسمت سوم »
- الف - محشور بیاد فرید مریدی که نامراد شد
- انجیلا هاشم هدایت معیوبین و معلولین فراموش شده افغان در کنفرانس کابل
- داکتر خاکسترحکم ثانی با رزاق مامون
- نوشته : دوکتور محمد سعید « سعید افغانی » طبیب بگو مرض من چه و چاره ام چیست ؟« قسمت دوم »
- فضل الحق( ملکزاده)چرا آب بحر شور است ؟
- تتبع و نگارش : برهان الدین « سعیدی »خانم رابعه « العدویه » اولیـن زن صوفی
- عزیزه عنایت زنـــان د ر بــرا بـــر بی عــدا لتــی هـــا !
- دکتور محمد سعید « سعید افغانی »طبیب بگو مرض من چه و چاره ام چیست ؟
- حمیدالله حمیدفقدان قوه درک و تفکر اجتماعی
- ویدا میرزایی نگاه اجمالی به روان شناسی کودک
- ویدا میرزایی سخن آموزی در کودکان
- ا.م.احمدیمیگویند مسوولین تعدادی ازرسانه ها سواد کافی ندارند!
- ارسالی انیسه وطنیارمولانا ,,, كیمیای مراقبه
- سارینا پیکرمبارزه براي رفع ستم و نابرابري از زنان، مبارزه براي تقويت صفوف كارگران است
- عبدالوکیل کوچی یک نظر خیر خواهانه ودلسوزانه
- محمد الله وطندوستدر اندوه نبود یک استاد،یک همسنگر و یک همکار
- د دکتور محمد سعید « سعید افغاني » لیکنهد واقعي ملي رهبر هڅې او هیلې !
- شهاب الدین سرمند مادر روزت مبارک
- نوشته ی:چریک فرهنگییکی بگو، چند تا بشنو!
- علی فرماندهلغو مجازات اعدام:مانیفست سیاسی یا مانیفست انسانی؟
- محمد همایون سرخابی مرور کوتاهی به زندگی سیاسی دوکتور برنا آصفی بنیان گذار صحت روان نوین افغانستان
- عبدالوکیل کوچیمروری بروضعیت کودکان درافغانستان
- نوشته نذیرظفر بارش درزندان
- عبدالرحیم احمد پروانیبی دقتی در تهیه گزارش ها نه تنها سوال برانگیز که فاجعه بار است
- داکتر و.خاکسترجواهر مکنون
- صالحه رشیدیدوستان عزیز! روز مادر است
- نوشته از: ع. بصیر دهزاد معضله پناهجویان افغان در هالند و تابوی 1-اف (1-F)
- سید احسان» واعظی«مادر مهربانم
- شهاب الدین سرمند مادریعنی فرشته آسمانی
- صباحروزخجسته مادرمبارکباد !
- انجینر محمود صافی د مور ورځ
- په ایران کې افغاني مهاجرین، اعدام او په افعانستان کې ایراني مهاجرینلیکوال : کوشان ساپی
- عبدالوکیل کوچی فرخنده باد روز مادر
- حکمیمور جا نی
- نگارنده : فضل الحق ملک زادهبهترین روز برای مردن !
- عبدالو کیل کوچی تامین حقوق کارگر، تجلیل از روز کارگر است
- الف – محشور اول می : دریچه ای بسوی روشنایی
- تا بــــــش ومـــــن بهــــــار را دوســـــت میدارم...
- نگارنده:زلمی رزمیعلیه اعدام هموطنان خویش درایران بپاخزیم
- هوشنگ معین زاده استاد شجاع الدین شفا، پدر حرکت روشنگری عصر کنونی ایران رخت از جهان بر کَِند و به جاودانگی پیوست
- اسدالله جعفریغروب خورشید بام جهان،بامیان
- محمد اسحاق فیاضفقر و بیکاری بزرگ ترین چالش اجتماعی مردم افغانستان
- اسدالله جعفریدرسوگ عالم آل رسول (آیت الله رضوانی یکاولنگی)
- نوشته : انجنیر صدیق قیام حوادث طبیعی ، کثرت نفوس و بلند منزل های کابل
- محمد امین بخشی نقش رسانه ها در ایجاد نفاق و شقا ق
- صالحه رشیدیعصر طلایی تاریکی
- سلیمان راوش سیزده بدر
- نوشته : انجنیرعبدالقادر مسعوداحمــد غــوث زلــمی :بهار نــو ، سال نـو و نوروز آزادی برایت نیک و مبارک بـاد
- میهن فدا - محشور گوش به آواز پای بهار
- صباحبهاردلنشين وخوشبختي همقرين باد
- زلمی رزمینوروز باستان این یادگار کهن را گرامی میداریم
- انجینر محمود صافیجشن نوروز سال 1389
- محمدالله نصرتنوروز
- محمدنبی عظیمیبه یاد آن رزم آور ازدست رفته
- امان معاشر نامۀ مـادر داغــدیـده
- سلیمان راوشچهارشنبه سوری یا پیشوازینه گل سوریی جشن نوروزی
- عزیزه عنایت نوروز با ستــــا ن
- اسدالله جعفریمزاری برای آرمان های بزرگ شهید شد
- اسدالله جعفریپرستو ای پیامبر بهار
- اسماعیل محشور وای ! اگر زن ، خود نجنبد ؟
- الف -- میهن فدا ښځه د ناوړو دودونو په لومو کی
- سيد احسان واعظیسیمای زن در اسطوره و تاریخ آریايی
- محمد ا صغر ( عبا دی ) بمنا سبت روززن !!!
- انجینر محمود صافیمبارزه به خاطر تساوی حقوق مدنی و اجتماعی زنان افغان در افغانستان
- ل . کریمی استالفی یک قطره عطر ، زن را بدوزخ میکشاند ؟! .
- عبدالوکیل کوچیبه استقبال هشتم مارچ
- امان معاشر خبر نگار آزاد آرزوی های زنان در هشتم مارچ یکی اند
- علی رستمیکلاراتستکین بنیان گذار هشت مارچ!
- سلیمان راوش به مناسبت 8 مارچ
- نوشته : برهان الدین « سعیدی »هــفـت وادی عــرفـان « هـفت شهــرعشـق »
- هدایت حبیب فرا رسی روز همبستگی وتجلیل از پیکار مادران و خواهران را تبریک و تهنیت میگوییم !
- اسدالله جعفریاومحمد است واحمد، گل باغ «احد»
- میر محمد شاه رفیعیواقعیت های زندگی زنان افغانستان و تجلیل هشت مارچ
- اشرف هاشمیعاقبت رحیم دوزنه
- نوشته شده توسط پاییز کهساری زندانیی بیگناه پلچرخی و شهید مظلوم حادثۀ سالنگ
- صالحه رشیدیای زن
- احمدمنصور احمدیچی کسی مسوول سرقت آثار تاریخیست ؟
- تهیه وکمپیوتراز توسط محمدالله " نصرت "مولود نامه حضرت محمد رسول الله
- اسدالله جعفریمولوی ها وآخوند های سکولار وحقوق بشر پرستان بخوانند
- داکتر ظا هرحکمینگا هی به نقد (انتقاد) و نقادان
- سرفراز مومندزه یو څوک پیژنم
- تهیه و ترتیب : برهان الدین « سعیدی »بـیـسـت و پنجمین سالگرد وفات علامه دوکتور محمد سعید « سعید افغانی»
- ماریا دارودر آستانه هشت مارچ
- صالحه رشیدی! ضعف استقلال زن
- عزیزه عنا یت پـس از وقــوع حــادثه ی یــازدهــم ســبتــا مـبـــر
- محمدنبی عظیمی فریادی که خاموش نخواهد شد
- میر محمد شاه رفیعی در انتظار برگشت با عافیت عزیزان در غربت
- لیکونکی : مولانا سعید افغانید بشر سعادت په څه کی دی ؟
- دکتر بیژن باران مقام زن در تاریخ
- صالحه رشیدیخبر درناک تراشیدن موی سر زنی را شنیدم
- اسدالله جعفریهمایش«زنان در افغانستان؛ فرصتها، چالشها و راهکارها»
- سید احمد ضیا (نوری) خانواده و نوجوان
- صالحه رشیدیتساوی در کسب کمالات و فضایل انسانی
- نگارنده : زلمی رزمی وجدان سفیدو زخم سیاه
- صالحه رشیدیتساوی از نظرخلقت
- اسدالله جعفریبی توجهی آقای رئیس کرزی و وزرایش در قبال مهاجرین
- صالحه رشیدیغم نامه من در سوگ مادرم
- محمدعوض نبی زاده برخی اندیشه ها درموردهویت وخاستگاه تاریخی جامعه هزاره
- تتبع ونګارش : امــیــن الـدیــن» سعـیـدی – سعید افـغــانی«مناره مساجد در سویس در مخالفت با دموکراسی شد!?
- اسدالله جعفریحق چیست و در کجاست؟
- تهیه کننده : لامیه بکتاش « شیر افغان » در مسابقه قهرمانی اروپائی سال « 2010 » اشتراک مینماید
- الف - محشور نه باور نمیکنم !
- صالحه رشیدیعظمت عید قربان
- دکتر بیژن بارانزن و مدرنیزم در فلات
- صالحه رشیدیخشونت در کشور ما به یک فرهنگ مبدل شده
- تتبع ونګارش :امــیــن الـدیــن» سعـیـدی – سعید افـغــانی«مــقــام زن در دیـــن مـقــدس اسـلام
- امان معاشر، خبر نگار آزادهموطن منور و نابینای ما، سند فراغت کمپیوتر را بدست آورد
- نگارنده : زلمی رزمیخشونت قابیلی درقرن بیست ویک
- برگردان از آلمانی: نیلاب موج سلام« به آنسو دیدن و گام برداشتن »
- صديق وفا ازنفی خشونت تا حقوق بشر
- عزیزه عنایت خشونت علیه زنان درجها ن
- عبدالوکیل کوچیعید قربان و عید ماتم زدگان
- صالحه رشیدیاد رفیق نبی جاودان باد
- داکتر خاکستر افراط در جبران
- عبدالصمد ازهرضایعۀ المناک
- خامه ی از سمونوال و حیدالله مفید دلیر مردی از تبار خرد چهره به نقاب خاک سپرد
- نگارنده : زلمی رزمی سگهاوآدمها
- اسماعیل محشور حبیب من ، حبیب تو ، حبیب همه
- تتبع ونگـارش :امــیـن الـدیــن» سعـیـدی – سعید افـغــانی«اعتدال در دوستی و دشمنی
- لیزا سروشروابط ابزاری هند با افغانستان
- عبدالوکیل کوچیمبارزه بر ضد خشونت علیه زنان
- تتبع ونګارش :امــیــن الـدیــن» سعـیـدی – سعید افـغــانی«آداب صـحـبـت
- محمد نادر ظهیر چه کسی مسئول گرایشات غیراسلامی بعضی از نوجوانان مهاجرما درغرب است
- محمد عوض نبی زا ده نگاهی برشرایط کاری و تحصیلی مهاجرین افغان در ایران
- دکتور فرید طهماسغوث زلمی ژورنالیست است و ژورنالیست ، نباید به زندان افکنده شود !
- محمدنبی عظیمی گزارشگر امروز
- انجنیر عبدالقادر مسعود فریاد همدردی برای رهائی غوث زلمی
- حقيقت جومساله دفاع حقوقی از پناهجويان افغان در يونان، ايتاليا، سويدن، هالند وفرانسه بايد جدی گرفته شود!
- عزیزه عنایت غوث زلمی شخصیت شناخته شدهء کشور
- مرکز کلتوری دحق لارههموطنان عید مبارک
- اسدالله جعفریعید به گل نشستن فطرت بربرزگران فطرت مبارک باد!
- رحمت اله رواندکوچنی اختر مو مبارک شه
- صديقه ابراهيم زاده روزه درمانی بيماري هاي روحی و جسمی
- تتبع ونګارش : امــیـن الـدیــن» سعـیـدی – سعید افـغــانی«صـدقـه فطــرو عید فطر
- محمدنبی عظیمیصندوق های جادویی
- دوکـتــور صلاح الـدین سـعـیـدی (سعید افغانی)نــظر خـــیـر خـــواهــــانـــه
- محمد تقى جعفرىابعاد شخصيت على (ع)
- اسدالله جعفریعلی (ع)راز سربمهر هستی
- تتبع ونگارش:امـیـن الدین « سـعـیـدی- سعید افغانی »ســـعــادت چــیــــست ؟
- نوشتهء دکتور فرید طهماسمصاحبه با حزب دموکراتیک خلق افغانستان
- عزیزه عنایت ماه مبارک رمضان پرفضیلت ترین ماه سا ل
- لیزا سروشمبارزه برای حقوق برابر و آزادی زن نیاز پایدار جامعه معاصر است
- اسدالله جعفریبهار قرآن بر امت قرآنی مبارک باد!
- تتبع ونګارش :احمد « سعیدی »بوسه هم حرام شد !
- هژبرشینواریکارتون های انتخاباتی
- نگارنده : زلمی رزمی رهنمایی کی توانی _ ای که راه خود ندانی
- عزیزه عنایت زبان وسیله ی انتقال مفا هیم
- فرامرز دادرسسبز ایرانی یا سبز اسلامی
- اسدالله جعفریچرا ماهزاره هااختلاف داریم؟
- صالحه (رشیدی)زن افغان از حقوق شرعی و قانونی خود بر خوردارنیست
- صالحه رشیدیهستی ساز بشریت
- عزیزه عنایت زنان و اطفال بی بضاعت در روی جاده ها !
- محمدنبي عظيميروزگار دوزخی
- وکیل کوچیروز پدر به همه مبارک باد
- صالحه ( رشیدی )باز هم یادی از روز مادر !
- اشرف هاشمیهمصدا با هموطن
- نوشته : زلمی رزمی میراث فرهنگی
- کامراندر پی کشتن چراغ وانکوور (قیام) برآمده اند
- بقلم محمد نادر ظهیر منادیان هدایت
- نوریمهمانان نا خوانده !
- ا. م. شیریاوّل ماه ژوئن- روز جهانی حمایت از کودکان
- ظاهر افق کانديداکادميسن ستاره اڅکزۍ نه يوازي تروردوحشت قربانی شوه ، بلکه ددولتی ـــ ناټو يي ادارې دبې همتۍ اوتګمادۍ ثمره هم وګڼله شوه ،
- نگارنده : زلمی رزمی نیازبه یک بازنگری همه جانبه
- اشرف هاشمی ...میخواست مرامجاهد بسازد إماخود ملحد شده برگشت
- تهیه و ارسالی از: سیده طلوعبمناسبت روز مقد س ما در
- فرستنده : زلمی رزمی بمناسبت روزخجسته مادر
- غزال عثمانی مادر برخیز
- نوریافغانی مهاجر یا مهاجم
- دوکـتـورصلاح الـدیـن( سعـیـدی- سعـیـدافـغـانی)عـــــــــفــــــــــــت کلام و آزادی بــیـــان ؟
- اشرف هاشمیسرګذشت ّ واقعی
- یزدان ظفری قانون احوال شخصیه شیعیان افغانستان!
- اسدالله جعفریدیدار آیت الله هاشمی رفسنجانی باآیت الله العظمی فیاض ودرس های آن برای جامعه هزاره
- از دوکتور صلاح الدین سعیدی عـــــــــفــــــــــــت کلام ؟
- محمد عوض نبی زا ده دیدگا ه های برخی احزاب سیاسی در مورد موقف اجتماعی زن در کشور
- ازشفيعيکارتون جالب
- اسدالله جعفریفصل بهارو موسم می زدن وبوس وکنار آمدباز
- اسدالله جعفریدرحاشیه قتل معلم «رقیه رضایی» درحجله زفاف :
- م ی هادیسلیقهء انتخاب مردم سلیقهء مسلط به جامعه است
- ص. وفالغو رسمی آپارتايد درافريقای جنوبی به معنای پايان آپارتايد نيست!
- نوشته از ع. بصیر دهزادانجمن حقوقدانان افغان در اروپا بحیث یک تحرک انساندوستانه، منورانه وطنپرستانه، ترقی و تجدد طلبانه
- نو شته نذیر ظفرهشت مارچ و دشمنان زن
- دیپلوم انجنیر نورضیا فرینبه مناسبت روز همبسته گی بین المللی زن
- محمد یعقوب هادی تجدید پیمان سی وچهار ساله واقعیت زن امروز است
- پژوهشي ازصباحتقدس مادروعطوفت زن دوکلمه دريک مفهوم « قسمت دوم »
- صباححقوق بشرچيست؟ونقض کنندکان حقوق بشرکيست؟ بخش نخست
- ازشفيعيکارتون جالب
- نویسنده : ماریا دارو خجسته باد روز همبستگی زنان جهان
- عزیز نوری نوشته ای در باب حق مندی کارگران افغانی در ایران
- شورای اروپايي نهضت فراگير8 مارچ مبارک باد!
- ا. م. شیزلی روز جهانی زن گرامی باد!
- هدايت حبيب روز همبستگي جهاني زن ( هشتم مارچ ) به همه زنان شجاع وستمديده افغان مبارکباد !
- نوشته : زلمی رزمی یکصدویکمین سالگرد ٨ مارچ
- مشعل8 مارچ فرخنده باد
- اشرف هاشمیروز زن ٬ به زن ها مبارک
- پژوهشي ازصباحتقدس مادروعطوفت زن دوکلمه دريک مفهوم
- عزیزه عنایت به استقبـــــال از هشتم مارچ
- تتبع ونگارش :امین الدین « سعـیـدی » زن ونبـــــــــوت
- ازشفيعيکارتون جالب
- د افغان ستراتیژیک څړنی مرکز د سولی او تفاهم دلیاری مبلغ عـلامـه محمد سعید « سعید افغانی »
- اسدالله جعفریعلماءمنشاء صلاح و فساد امت هستند
- ازشفيعيکارتون جالب
- اسدالله جعفریدروغ های شاخدار یک وکیل خواب آلود پارلمان
- امان معاشر سخنی بامعلم، ادیب، شاعر ومهربان هموطن ما محمد اسحق (ثنا)
- تتبع ونگارش :امین الدین « سعـیـدی »خودکشی یا عمل انتحاری
- اسدالله جعفریحقوق والدین از دیدگاه اسلام
- تتبع ونګارش: امین الدین) سعیدی)فتوای شرعی مفتی جامع الازهر مصر در موردحکم بوسیدن بین دختر وپسر جوان
- ازشفيعيکارتون جالب
- کوهی بیک "گدا"انتخابی از کاروان رفته گان
- وحيدعزيزکارتون جالب
- ازشفيعيکارتون جالب
- اسدالله جعفری مبارک بادت این سال وهمه سال
- اسدالله جعفریبتول قرآن بخوان، تا فرشتگان گلویت ببوسند!
- نیلاب موج سلامدر ستیز با بی عدالتی
- ب. د . گذرگاهی" پوليس مخفی هالند محاکمه شد!؟"
- ازشفيعيکارتون جالب
- نویسنده: ماریا دارو انگیزه های اساسی خشونت زنان علیه زنان
- نوشتهّ اشرف هاشمی نامهّ زندانی بدخترش
- ازشفيعيدو کارتون جالب
- سيد احسان واعظیوطن فرزندان اصيلش را فراموش نميکند
- خوشه چينادارۀ مهاجر پذیر
- م ی هادیبازی با ریش بابا کار کودکان است
- اسدالله جعفری پاسخ به برادر گرامی احمدطارق
- اسدالله جعفریحزب وحدت را،نسل هزاره نخواهد بخشید
- عزیزه عنایتجوانان در بین دو کلتور
- ازشفيعيسه کارتون جالب
- صالحه رشیدی قصه های من
- بقلم : محمد نادر ظهیرحـــــسن ظـــن یا گمان نیکو
- نوشتهء دکتور خلیل ودادبرگهایی از تاریخ سازمان دموکراتیک جوانان افغانستان
- نو شته نذیر ظفر جشن خون
- محمد یعقوب هادیاین یادداشت را در اعتراض به برنامه دیدگاه تلویزیون آریانا به مناسبت ششم جدی وبرنامه سازآن آقای میرزائی ومهمان آن آقای مامون بخوانش میگذارم
- نو شته نذیر ظفر ایران همسا یه همد ین و همز بان
- محمد عوض نبی زا دهچشم انداز تاریخی تحمیل خشونت وستم برزنان کشور
- محمدنبي عظيمي" - باد رنج ناروای خلق را پایان " *
- نوشته : زلمی رزمی سپید چون برف
- ارسالي صميميهژدهم دسامبر روز جهانی مهاجرت
- ص.وفافصلنامه بانوارگان نشراتی انجمن همبسته گی با مهاجرين افغان
- داكتر زرمینه ز مان وطن یار گزارش سالانه انجمن خیریه اطفال به ما نیاز دارند
- اسدالله جعفريعيد غدير بر مشعل بدوشان آزادي مبارك باد!
- نو شته نذیر ظفراخلاق ژور نا لیستی ...
- محمد اسحاق فیاضسرمای زمستان و موج تازه اخراج مهاجرین از ایران
- صالحه رشیدی چرا زن به عنوان جنس دوم یاد شده ؟
- الف . سپید سنگ زن حق گپ زدن ندارد ؟!
- اسدالله جعفريبحثي در هجرت-هويت نسل مهاجر هزاره بخش سوم
- عزیزه عنا یت مها جریـن و مردم بی بضاعت در افغانستان
- خوشه چينمشت زن
- محمد یعقوب هادی به پیشگاه عزیزانی که درکشور شاهی هالند مارش عدالت خواهی وحق خواهی را بر گزار نموده اند
- زبیر شیرزادد اختر ټال
- صديق وفاسرَدرُگمی ها و تنگناههای جوانان بيگانه در محيط ميزبان
- اشرف هاشمیمصاحبه با خدا
- نوشته : زلمی رزمی شصتمین سالگرد اعلامیه جهانی حقوق بشر
- بصیر دهــزاد اشتراک در مظاهره دهم دسامبر بخاطر دفاع از حق مشروع پناهنده ګان افغان در هالند دین اخلاقی و افغانی ماست، در آن اشتراک نمايید
- صالحه ( رشیدی ) خدایا ! خشونت ، خشونت وباز هم خشونت
- اسدالله جعفریبحثي در هجرت – هويت نسل مهاجر هزاره )بخش دوم(
- اسدالله جعفريخفاشان، با سیاه چشمان قندهار چه کردند؟
- نوشته : ماریا دارو قطع خشونت علیه زنان
- صالحه (رشیدی ) باز از جسم لطیف زن بهره برداری سیاسی
- ظاهردقیق تاریخ معاصرهزارهها قسمت ششم
- صديق وفا ازنفی خشونت تا حقوق بشر
- زرغونه ژواکد کندهار پر نجونو د تيزاب شيندل
- اشرف هاشمیجنازه یی مادرم ګم شد
- صالحه رشيدیای زن !
- کلال سرپلی خانه علم و فرهنگ مرکز مواد مخدر
- نیلاب موج سلامدر مورد « شورای همبسته گی زنان افغانستان در آلمان » چه میدانیم؟
- اسد بوداسرزمینِ گل های بدی
- اسدالله جعفريبحثي در هجرت-هويت جامعه هزاره
- اسدالله جعفرياحوال شخصيه اهل تشيع افغانستان وبازي كثيف سياستمداراني با پوستين خدا بر تن
- نوشته از: ظاهردقیقتاریخ معاصرهزاره ها (قسمت پنجم)
- ظاهر دقیقتاریخ معاصر هزارهها
- نوشته اشرف هاشمیاسارت در بهاران
- صالحه ( رشیدی )ای زن ، ای خواهر ، ای دخت افغان !
- الف. سپیدسنگکامبخش،نوجوان پژوهشگر و دگرانديش
- نجیب الله عظیمیثمرهء همکاری های متقابل
- حضرت ظریفی 20 سال زندان برای هيچ!
- عبدالوکیل کوچینشانه های از تاریخ
- اسدالله جعفريبدرود، مادر، فضيلت ها
- غلام دستگير هدايتبايد به شفاخانه های دولتي و شخصي توجه بيشتر مبذول داشت
- محمد اسحاق فياضواگويه هاي تاثيرات رواني جنگ درافغانستان
- عزیزه عنایت خــــــــزان , پیــک زمستـــــان
- از قلم : ماریا دارو شهید خانم ملالی کاکر
- د مولوی داکتر محمد سعید « سعید افغانی » ليکنهپه لغمان کی اوسیدونکی قامونه او پرګنی
- اسدالله جعفريعيد عاشقان بر عاشقان مبارك
- نوشته : امین الدین «سعیدی »دين اسلام دين شمشير نيست لااکراه في دين
- نو شته نذ یر ظفرعيدمبارک
- م ی هادیصفرهء برنامه" مهمان یار" تلویزیون طلوع و چهره های درخشان؟
- انیسه دهزادانجمن زنان روشن
- اسدالله جعفريماه رمضان فصل عاشقي
- ترجمه توسط حمید محویجنگ اتمی آغاز شده است
- نوشـتهً انجنـیر خلیل الله روًوفیافسـرنازنین دیگری را ازدست دادیم
- لطیف کریمی استالفیحج تفریحی و حجاج کیسه بُر!؟ .
- نذ یر ظفرسلام بر روزه داران
- نسيم سحرامکان صدور اقامت براي پناهجويان افغان بعد از انتقاد کميسارياي عالي ملل متحد در امور پناهندگان
- اسدالله جعفريشيعه مذهب اميد به آينده برتر
- هوشنگ معین زاده نگاهی به مقاله«خدمت نا خواسته ولایت فقیه به سکولاریسم!»نوشتۀ دکتر اسماعیل نوری علا
- مر دم عزیز وگرا می افغانستا ن در 28 اسد سا ل 1387 هشتا دو نهمین سا لگرد استقلا ل خویش را تجلیل میکند
- محمد ا صغرعـبا د ي تا ریخ با زیها ی اُ لمـپیک
- باغبانمسلمان بایدمعنی ومفهوم اسلام وکلام الهی رابداند
- انجمن افغانها در سويدنحکم جدید دادگاۀ عالی ادارۀ مهاجرت برای یک پناهجوی افغان
- امان معاشر سفیر افغانستان در ازبکستان نیز عضوی شورای موسفیدان افغانی درشهر تاشکند است
- اسدالله جعفریدر سوگ مرد از تبار ابوذراستاد علي اكبر مهدوي
- محمد عوض نبی زاده هشتادومين سالروزوفات علامه فيض محمد کاتب هزاره مورخ سترگ و بی بدیل تاریخ معاصر کشورخجسته و پر بار باد
- موسسه غیر انتفاعی کوچهازخانه تاخیابان یک در فاصله است
- پیام نهضتآگاهي
- فدراسیون فرهنگی غرجستا ناعلامیهء
- هيأت رييسه مجلس موسسان نهضت فراگير پيام تسليت
- شلیزارسمینار مورخ 27 جون
- سکرتریت کمیسیون رسانش و فرهنگ شورای اروپايي نهضت فراگیرسمینار « وضع سیاسی و وظایف مبرم نهضت فراگیر » دایر گردید
- مشعلپيام تسليت
- ی هادییک پرداخت ادبی در باره ای گفتگوهای انترنت
- اسدالله جعفريسلام بر دختران ستاره بر دوش هزارستان
- اسدالله جعفريفاطمه(س)(س) ملتقاي سنت ومدرنيسم
- میوند ایالات متحده امریکا ، ناتووجامعه جهانی تعهدات خودرا علیه تروریزم باید عملي کرد!
- محمد عوض نبی زادهطالبان کوچی نما با تهاجم درهزاره جا ت امنیت کشوررا تهدید میکند
- عبدالشکور خوشه چينگفت که....؟
- محمدالله وطندوستدر باره وحدت و اتحاد نیروهای چپ،دموکرات،ملی و مترقی کشور
- صباحافغانستان درگردابي ازتنشها وتشنجها
- م ی هادی گذشتۀ مشترک یا انديشۀ مشترک
- لیکنه او تولوونه : امین الدین « سعیدی »مصلح او مجاهد ملانجم الدين اخند زاده
- اسدالله جعفريدر حاشيه ملاقات محمد محقق باحضرت آيت الله فاضل ورسي
- اکبر سید آبادیفساد در دولت یا دولت فاسد ؟
- نوشته: و حيد احمد جلال زادهمعلم
- اسدالله جعفريصدشاخه گل تقديمتان باد اي دختر هزاره
- اسدالله جعفریمعلم :دعاءملت ورحمت خدا بر توباد
- عارف جهشمادران من روزتان فرخنده و شاد باد !
- تتبع ونګارش : امين الدين ( سعيدي )دين اسلام دين تروريست نيست
- اسدالله جعفريزينب (س)الگوي زنان در ايجاد جامعه مدني
- ایرس معاشر اخلاص دختران سنمگان به فال حافظ شیرازی
- تتبع ونګارش : امين الدين ( سعيدي )ازدواج پدر با دختر
- زلمی رزمیروزمادر، بمادران میهنم خجسته باد
- عزیزه عنایت اعدام ها در افغانستان روبه افزا یش است
- محمد ا محمد اسحاق فياضمهاجرين افغاني، استرس هاي بازگشت و وعده هاي سرخرمن
- امان معاشرافتادن حجاب از سر زن مسلم سبب مرگش شد
- امان معاشرخانم افغانی در کانادا بعد از نابینا شدنش مجله تاسیس نمود
- امین باوري د غوایې ورځ
- نويسنده: حسين زاهدیدین که در نیم متر تکه خلاصه شود...!؟
- اشرف هاشمی راستی رضائی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
- عظیم لمرتقدیم به زنان آزاده
- عبدالله رسولي نوروز مبارک باد
- عبدل نصرتزن افغان درأَئینه روزجهانی زن
- ارسالی : ولایت بی بی نوروز یا نگارينه نگاری از هویت ملی ، آيينی وفرهنگی عجمیان
- نوشته : زلمی رزمی نوروزباستان این یادگارکهن را گرامی میداریم
- محمد عوض نبی زاده ضرورت احیا وانکشاف شهری وشهرک سازی عصری درهزاره جات
- محمد اسحاق فياضزنان، تقابل سنت و تجدد درافغانستان
- شها ب الدین سرمند گرامی داشت از ۸ مارچ روز همبستگی زنان جهان
- بابه قوی مستا نتبصره بر جشن بزرگ بخاطر حلول سـال 1387
- نویسنده :- محمد عوض نبی زادهشهید مزاری منادی برابری حقوق زنان د رافغانستان!
- راحله اکرم جلال زادههشتم ماه مارچ مبارک باد
- عزیزه عنایت از دواج های اجباری دختران جوان و زنان بیوه ء افغانستان
- نسيم سحرمبارزه متقاضيان پناهندگي افغان وارد مرحله جديد گرديده است
- آصفه یامان هشت مارچ ، افغانستان ، مرد سالاری ، زن ستیزی و دیگر هیچ
- سخی ارزگانیتحفه های خونین به پیشواز روز جهانی زن در افغانستان
- دو کتو ر؛ م؛ پکتیا و ا لد ښځو د حقوقو؛ خپلواکۍ د سلمې کا لیزې د د رناوې د نما نځلو په ویاړ
- نسرین مفید فرخنده باد هشتم مارچ
- اتحاد زنان آزاديخواهیک قرن مبارزه در راه رهایی !
- سیده«طلوع» صد سالگی هشتم مارچ را گرامی داریم
- نفس جهیدهشت مارچ را گرامی ميداريم
- تهيه وپژوهش ( نبرد – همگا م )جستجوي نقش زن درصفحات تاريخ وادبيات( بخش دوم)
- تهيه وپژوهش ( نبرد – همگا م ) جستجوي نقش زن درصفحات تاريخ وادبيات
- زلمی رزمی صدمین سالگرد ٨ مارچ نوشته
- اشرف هاشمی خاله بد بخت
- سخی ارزگانیگنجینه های از فرهنگ عامیانه مردم افغانستان
- سید احمد ضیا نوری به مناسبت هشت مارچ روز بین المللی همبستگی زنان
- م ي هاديدرباره برنامه های سیاسی تلویزیون های بیرون مرزی
- اسدالله جعفرينقش زنان در نهضت هاي آزادي بخش
- نو شته نذ یر ظفر نشرات مبتذل
- خوشه چينصدامیکشم
- ظاهر دقیقسیاستها وتاریخ معاصر هزاره ها
- اشرف هاشمیمولوی کافر و کمونيست حاجی شده
- سلیمان کبیر نوریروز گار آيینه را محتاج خاکستر کند
- ظاهر دقیقسیاستها وتاریخ معاصر هزاره ها
- سخی ارزگانیانگیزه های افزایش خود سوزی زنان در افغانستان
- سلیمان راوشبه یاد داشت
- راه نهضتپرویز کامبخش نباید نابود شود !
- ترجمه از دکتور اسدزيرکبگذار پناهجویان افغان اقامت بگیرند!
- قادر یاماندر حاشیه ای " دنیا به بلای روشنفکران " نوشته عصر دولتشاهی
- اداره سایت: «کاتب هزاره»آقای سید پرویز کامبخش باید طبق قانون اساسی و مدنی آزاد گردد!
- سلیمان راوشعدم پیگیریی تلاش، برای رهایی کامبخش،تسلیم شدن به دیو جهالت خواهد بود
- ماریا دارو رهایی ژورنالست جوان آقای سید پرویز کامبخش را خواهانم
- نيلاب سلامداغ دیگر بر سینۀ لالۀ آزاد؟
- قادر یامان آزادی بیان در گرو جلادان
- انجنیر سخی ارزگانی دلالان مذهبی باید حکم اعدام سید پرویز کامبخش را لغو و اورا از زندان آزاد نمایند
- سلیمان راوش آیا باید پرویزکامبخش اعدام شود؟
- سخی ارزگانیتجلیل از روز عاشورای حسینی فصل جدید در جهــت همبستــگی مذهبـی در افغانستـان
- صديق، وفا درسها وآموزه هايیاز تظاهر اعتراضی 18 جنوری 2008 افغانها در هالند
- ع. بصیر دهزاد مظاهره ۱۸ جنوری مظهر خواست و اراده واحد
- محموددر عاشوراء چه باید کرد؟
- نو شته نذ یر ظفرسیدالشهدا
- نبی قانع زاده فرهنگ عزاداری درعاشورا چگونه است ؟
- داکترغلا م حيد ر « يقين »آئین عیّاری وجوانمردی
- دستگېر خروټیدا اپارتايد دی
- صديق وفاراهکار های دفاع از منافع حقوقی و قانونی پناهنده گان سياسی افغان
- ارسالي صميمي توانخواهی و توانبخشی در اروپا
- نسرین مفیدروز جهانی خشونت علیه زنان
- جـميله پلوشـهبه ياد نسيمه عزيز که به جاودانگی پيوست
- مينا يوسفی (رحيمی) در عزای دوست عزيزم نسيمه غياثی
- داکترغلا م حيد ر « يقين »آئین عیّاری وجوانمردی
- صوفياخانواده درچين وآمريکا
- زيميرواسکاريآيا زند گي درغربت مرگ تدريجي نيست؟
- رضاضیایی ستیغ عزت هزاره، وتندرهای وحشی تبعیض و تنفر !
- صوفيا برزنان چه ميگذرد ؟
- نیلاب سلاممنی، که گرد را از دامنم، می زدایم!
- اسدالله جعفریزن ‘در اسلام خلیفه خدا است نه ماشین تخلیه شهوت وحیوان زاینده
- ساحل عشق ، محبت ودوست داشتن
- داکترغلا م حيد ر « يقين »آئین عیّاری وجوانمردی
- راد مرد احسان الله بيات کيست ؟
- اسد بوداسيزيفِ كوچك کابل
- عارف جهشدوست من
- محمد عوض نبی زاده رمان کاغذ پران باز- مروج هزاره ستیزی وبدبینی قومی
- تلخيص و نگارش از عارف جهشافسانهً پروانه
- دکتر کامران امین آوهبازتاب روانی فیلم، موزیک و بازیهای خشن ویدیویی در اندیشه و رفتارکودکان و نوجوانان
- فضل الر حیم رحیم ادریس برمک رزمنده ، در جستجوی ارزویش
- عارف جهشکارنده درختي باشيم که ديگران ثمر آن را خواهند خورد!
- انجنیر سخی ارزگانینمای غم انگیز از دختران پشتاره بدوش افغانستان
- نذ یر ظفر شهید نطق مهدی ظفر
- انجنیر غلام سخی ارزگانیمسؤلیت زنان در شرایط کنونی
- داکتر غلا م حيد ر « يقين »آئین عیّاری و جوانمردی
- ماریا دارو یاد نثار علی فریاد گرامی باد
- محمد عوض نبی زا ده جوانان جامعه ءهزاره قربانیان اصلی بحرانها و تبعیض قومی در کشور
- محمد عوض نبی زا دهمردم هزاره قربانی تفا سیرعوامانه ونا همگون وحدت ملی در کشور
- داوی روشان زنان قربانی ادیان ابراهیمی
- نذيراحمدظفرشبکه های تلو یز یو نی ا جیر
- داکتر غلا م حيد ر « يقين »آئین عیّا ری و جوانمردی
- صوفيا راد مردخشونت وزنان
- محمد اسحاق فياضبه احترام قانون، در اماكن عمومي سگرت نكشيم
- داکتر غلا م حيد ر « يقين »آئین عیّا ری و جوانمردی
- تهيه وپژوهش زيميرواسکاريازدرد بي پناه ترين انسانهاي روي زمين
- تهيه وپژوهش زيميرواسکاريازدرد بي پناه ترين انسانهاي روي زمين
- تهيه وپژوهش زيميرواسکاريازدرد بي پناه ترين انسانهاي روي زمين
- داکتر غلا م حيد ر « يقين »آیین عیا ری و جوانمردی
- انجنیر سخی ارزگانیاخراج اجباری مهاجرین کشور ما از ایران
- سید احمد ضیا نوریمها جرت پر ملال
- محمد اسحاق فياضايران در برابر اخراج مهاجرين موضع دوپهلودارد
- پروانه بیناایران خودی و غیر؟؟
- ارسالي صميميتاریخچه روز مادر
- انجنیر سخی ارزگانیبه مناسبت ارج گذاری و گرامی داشت روز مادر
- محمد اسحاق فياضبني آدم اعضاي يك ديگراند
- محمداسحاق فياضاخراج مهاجران از ايران و ضروت يك طرح جامع
- نويسنده: حامد شفايينگاه به اخراج مهاجرين افغاني از ايران
- عزیزه عنا یــــتمها جرین افغان زیر چماق وشلاق پولیس ایران
- محمد اسحاق فياضچرا افغان ها دوباره مهاجر مي شوند؟
- محمد اسحاق فياضافغانستان، چالش مرگ مادران وافزايش جمعيت
- عزیزه عنایت شـــلاق عبـــــــــرت
- اسدالله جعفریاخلاق جهاني يا جهان اخلاقي ؟
- اسحاق فياضاول ثورآغاز گسترده و اجباري مهاجرين افغان از ايران
- سید احمد ضیا نوری تراژیدی جانگداز
- نیلاب سلام سرو بلندی تخته ای گور شد
- محمداسحاق فياضبيست ميليارد تومان بودجه اخراج افغانها ا زايران
- داکتر غلا م حيد ر « يقين »آیین عیا ری و جوانمردی
- ارسالي صميميدولت بايد در اقدام استفاده از آبهاى کشور تعلل نکند
- بصير دهزادوجود يك نهاد اجتماعي اقليت افغان در اروپا٬ يك ضرورت مبرم
- کارگر سیاســت و خوشـبختی
- انجنیر غ . سخی ارزگانی جوانان، رهبران آینده جامعه شان هستند
- فضل الر حیم به بهانهء فرا رسیدن نوروز
- داکتر غلا م حيد ر « يقين »آیین عیا ری و جوانمردی
- غفار عريف "سلام به بهار ، سلام به نوروز ! "
- محمد اسحاق فیاضچگونه روز کرامت و آزادی زن را جشن بگیریم؟
- فضل الر حیم رحیمروز جهانی زن به همه زنان افغان مبارک با د
- مشعلفرخنده باد هشتم مارچ روز جهانی زن
- مختصر زندگینامه خانم نفس جهد
- رمضانعلی شفیعیوای ازغم بی کسی
- انجنیر سخی ارزگانی روزجهاني زن مبارک باد
- محمدنبي عظيمي یک د امن گل نسرین برای ناهید
- دستگېر خروټید پوهنې خپلواکي
- محمد عوض نبی زاده کوچ اجباری و اثرات فرهنگی واجتماعی آن بر جامعه هزاره
- عزیزه عنایتگرامی داشت از هشت مارچ
- داکتر غلا م حيد ر « يقين »آیین عیا ری و جوانمردی
- محمدعوض نبی زا ده ساختار قومی و نهادهای سیاسی- اجتماعی مردم هزاره
- انجنیر سخی ارزگانیدختر فروشی از اثر گرسنگی و جبر روزگار
- بقلم حامد شفايياوضاع مهاجرين افغانستان
- عزيزه عنايتقربانیان آرمان و اراده
- داکتر غلا م حيد ر « يقين »آیین عیا ری و جوانمردی
- محمداسحاق فياضمشاركت سياسي زنان در قانون اساسي افغانستان
- محمد اسحاق فياضريشه هاي تروريسم در منطقه نخشكيده است
- محمد امين ميرزادسير نزولي فرهنگي به كجا خواهد انجاميد؟
- نوشتهء امام عبادیمستثني !
- را د مردزند گي درغروب غربت
- محمد اسحاق فياضمهاجرين افغاني به كجا پناه ببرند؟
- انجنیر سخی ارزگانی مهاجرت غم انگیز خانواده های هزاره از مناطق شان
- انجنیر سخی ارزگانیماجرای وحشت انگیز فروش و اسارت دختر یازده ساله
- داکتر غلا م حيد ر « يقين »آیین عیا ری و جوانمردی
- محمد اسحاق فياضبرف، سرما، سيل؛ آيا مردم را پناهي است؟
- عزيزه عنايتمردم استبدادزدهء افغانستان درپنجهء گرسنگی
- نویسنده: ماریا دارو حقیقت پنهان نمی ماند
- داکتر غلا م حيد ر « يقين »آیین عیا ری و جوانمردی
- شورای سراسری زنان افغان در آلمان بر پایی روز جهانی برعلیه خشونت برزنان
- حقيقتآزادي بيان، حقوق انسان ورسالت بي پايان
- انجنیر غ . سخی ارزگانیروز بین المللی رفع خشونت علیه زنان
- عزيزه عنايتانگيزه های خودکشی وآتش سوزی زنان
- محمد اسحاق فياضجامعه افغانی، سنت حقیر انگاری کودکان و نوجوانان
- محمد امين ميرزادكميسارياي عالي! مهاجرين فاقد مدرك هم انسانند
- داکتر غلا م حيد ر « يقين »آیین عیا ری و جوانمردی
- صديق وفا نگاهی؛ بر دشواری هايی ناشی از مهاجرت وپناهنده گی در ميان خانواده های افغان
- حسين زاهدیاخراج اجباری مهاجرین افغان حق مسلم رژیم اسلامی ایران
- ماریا دارو خدمات فراموش نا شدنی
- داکتر غلا م حيد ر « يقين »آیین عیا ری و جوانمردی
- محمد اسحاق فياضآیا نظام تعلیم و تربیه متحول خواهد شد؟
- د وکتور ؛م؛ پکتیاوال ازادي حق تاریخي انسان است ؟
- محمدعوض نبی زاده هزاره جات منطقه کا ملآ فرا موش شده برای انکشاف در نیم قرن اخیر
- عزيزه عنايت عيد سعيد فطر
- داکتر غلا م حيد ر « يقين »آیین عیا ری و جوانمردی
- داکتر غلا م حيد ر « يقين »آیین عیا ری و جوانمردی
- ماريا داروروان شهید صفیه (عمه جان) شاد باد
- دپلوم انجنیر خلیل الله معـروفیشش سال جهاد و یک عـمر شکست
- لطیف کریمی استالفیغنچه مغموم
- داکتر غلا م حيد ر « يقين »آیین عیا ری و جوانمردی
- عزيزه عنايتمادران رنج ديده ء جنگ درافغانستان و جهان
- لطیف کریمی استا لفیتلخترین شام غریبان
- نوشته لطیف کریمی استا لفیناقص العقل به معنی «هیچ » شمردن !
- صديق وفا تقبيح بازگردانيدن جبری پناهجويان افغان از آستراليا
- فريد نظری پيشينه ء بُرقه- چادری در افغانستان
- اسکاريدرد جانگدازتبعید شد گان
- عارف سیامکعشق خاکی و عشق افلاکی خداوند
- ا- صمشعل پنجره ي گشوده اي رو به مردم
- داکترظاهر حکميیو اجتماعی او سو لیز ژ وند به جاری وی
- صديق وفا تهاجم به حقوق پناهنده گی دراوج ناامنی ها در افغانستان
- بابك خرم نمد سياه نگردد سفيد
- خوشه چين چپ را ستی
- محمد عوض نبی زادههزاره ها و میراث فرهنگی با میان, قر بانی قرنها افراطیت دینی, تبعیض, تعصبات قومی و نژادی شده است.
- محمد عوض نبی زادهمظلوم و مغضوب وا قع شدن مردم و سر زمین هزاره جات در ادوار گو ناگون تاریخ
- خا نم شهر ستا نی شهید مزا ری، جا یگا ه ز ن ا فغا نستا ن و شکستن مرزها ی تبعیض
- استا د (صباح) روزمعلم تبريک وتهنيت با د
- جليل پرشورمردم ما می گويند: آش از روی کاسه خورده می شود
- جليل پرشور خراسان تاریخ وافتخار ماست ولی افغانستان زادگاه ووطن فعلی ما
- حضرت ظريفي ناقضین حقوق بشریا : (فدراسیون ساز مانهای پنا هندگان افغان در اروپا)
- فضل الرحيم رحيمزن گلي از جمال و معصوميت
- سلیمان راوش نوروز یا نگارينه نگاری از هویت ملی ، ايينی وفرهنگی عجمیان
- جلیل پرشورنوروز تاریخی وسال نو تان مبارک
- ارسالي فرشته ميتراپيا م عيد
- خوشه چين بها ر نو می آ ید
- جلیل پرشور جابران ،سلاطین ظالم ،بنیاد گراها و مقام زن
- سخی ارزگانی هشتم مارچ ؛ مسؤلیت مردان و زنان
- دیپلوم انجینرنورضیا فرینبه پیشوازروزهمبستگی بین المللی زن
- انجنیر سخی ارزگانی وضعیت رقتبار زنان و ضرورت مبارزات ملی ، سیاسی و فرهنگی در افغانستان
- صديق وفادفاع از منافع حقوقی وقانونی پناهنده گان افغان را بايد ادامه داد!!!
- زرقا فروغزن، فحشا، و تجارت سکس
- ارسالي اميد دوستچهاردهم فبروري روز والنتاين يا روز عشاق
- دكتور همت فاريابيسخني چند پيرامون مهاجرين و كنفرانس مهاجرين افغان درهالند
- انجنیر سخی ارزگانی زن در پرتو تاریخ قسمت چهارم
- زرقاحجاب و حجاب کودکان
- هارون نجفی زاده"همجنس بازی" در افغانستان
- زرقامهریه و جهیزیه!
- نجلا باخترآب و بی آبی
- داکترمحمدشعیب مجددیاعتصاب معلمین هرات بازگشای یک بحث جدید
- نوشته دوكتور كاروان بهبود معارف و بررسي وضع معلولين جنگي
- انجنير سخي ارزگانيزن در پرتو تاریخ
- انجنير سخي ارزگانيزن در پرتو تاریخ
- شمشادانسا نها وحقوق بشر
- ارسالي خسرو ميوندامنيت ملي تابع امنيت انساني
- ارسالي افسانههوتل پنج ستاره در کابل
- ارسالي جواد نصريانروز جهانى حقوق بشر: سالگرد تصويب اعلاميه جهانى حقوق بشر سازمان ملل متحد
- ارسالي بهمن بهمنييونيسف و روز جهانى كودك
- شهرام عدیلی پورهر چه هست از قامت نا ساز بی اندام ماست
- ارسالي جواد نصريانامنيت انساني؛ آنگاه امنيت دولت
- ارسالي بنفشه ميترااول دسامبر ، روز جهانی ايدز
- انجنير سخي ارزگانيزن در پرتو تاریخ
- ارسالي خسرو ميوندهمبستگي و امنيت ناپايدار
- جانباز نبردفراگيرترين مصداق نقض حقوق بشر
- ارسالي منصور معجوب نقش دولت و ساختار دمکراتيک آن برای تثبيت و تقويت رواداری از اهميت درجه اول برخوردار است.
- حامد شهابجامعه مدنى در جهان سوم شعار است
- ارسالي بنفشه ميتراآنچه اززندگي آموختم !
- بصير شررفلسفه ، نااميدي و بدبيني روشنفكري
- انجنير سخي ارزگانيفروش اجباری زنان شوهردار در افغانستان( و یا کشف نوینی دیگری از جنایت در حق زنان )قسمت سوم :
- ارسالي ساجدهضرب المثل هاي مشهورجهان درموردازدواج
- پوهنيار بشير مومنسپاهي گمنام
- انجنير سخي ارزگانيفروش اجباری زنان شوهردار در افغانستان( و یا کشف نوینی دیگری از جنایت در حق زنان )
- عبدالروف نيک منشتأمل و نگرشي بر گدايان و گدايي گری
- انجنير سخي ارزگانيفروش اجباری زنان شوهردار در افغانستان( و یا کشف نوینی دیگری از جنایت در حق زنان )
- انجنير سخي ارزگانيچگونگی موانع مشارکت سیاسی زنان در حاکمیت دولت
- خجستهزنان وخشونت هاي فاجعه آميز
- نواب شاه حاکميت ، نظام مردم سالاري وحقوق انسان
- ارسالي نعيم وليدچند قانون آداب معاشرت
- شمشادانتخابات چگونه برگذارشود؟
- ارسالی انجینیر جمشیدی حکم بين المللي شطرنجبیائید شطرنج بيا موزیم
- شمشادانسا نها وحقوق بشر
- شيوانگاهي به سير تاريخي قاچاق زنان
- داکترصيقلسفرد رتاريکي يا زند گي د رغربت
- تهيه و تدوين ازجواد نصريانحقوق بشر، دموکراسي وانتخابات
- ارسالي خديجه سالارمروری برزند ه گی ا نسان های بزرگ دنیا