صدامیکشم
خوشه چين خوشه چين

 

گویا که

فقیربه گدا ئی برآمده است.

نه خیرآ نطورنیست

حوصله سر آ مده است

ظلم بیداد میکند

حرف به رسوائی آمده است.

 

     آماده گی بگیرید برای مظاهره بعدی وسرنوشت ساز،مظاهره 18 جنوری 2008 نتیجه نداد. چونکه قطع نامۀ آن ضعیف تنظیم گردیده بود گویاکه فقیر به گدائی برآمده است.ما ازحکومت ها لند نباید بترسیم. برای ما چیزی نداده است که پس بگیرد،به جزازتحقیرتوهین شکنجه روحی وروانی و محروم ساختن ازتمام آ زادی های فردی دراجتماع، مدت زیاده از یازده سال میشود که نظر بند میباشیم، به جائی رفته نمیتوانیم، از آ موزش محروم مانده ایم، حق کا ر نداریم،حق انتخاب کردن وحق انتخاب شدن را نداریم ، درمسایل خیروشراقارب ودوستان خود شرکت کرده نمیتوانیم، زن را از شوهر جدا نگه دا شته اند،خانوادها راازهم فا صله داده اند وغیره وغیره. میگویند که آبرووعزت هرکس وهرجامعه وهرملت به دست خودش است. بی اتفا قیهای، مذهبی، سمتی، لسانی، قومی، مذهبی، ملت مارا به خاک خون کشاند، مردم ما در سراسر جهان حقیر و فقیر و تحقیر میباشند.مردم افغا نستان نه در داخل کشور مصئُون است و نه در بیرون از کشور، به این خاطر به تومیگویم اوخلقی،اوپرچمی من از خاطرتو صدا می کشم،او سازا ، سفزا ، جازا، سپکجا و سبزا و گروه کار وغیره من ازخا طرشما صدا می کشم، این همه فرا خوانیها، بخاطر چه؟ بخاطر ایجاد قدرت،وبرای جاری ساختن استبداد به شیوه مدرن زیرعنوان پرو گرام ملی، پروگرام ملی و سیلۀ است که هم اکنون امپریالیزم ، این مرغ بلند پرواز را ، از دوبال (( پشتون را ضد تاجک و تاجک را ضد پشتون)) فلج سا خته است. ورنه حاکمیت خلق و حا کمیت  مردم عالی ترن شعاروبرنامۀ عالی انسانی را با خود داشت(( دربرنامه از همه عمده تر انسان طرف توجه قرارداشت)).  اومجا هدین که شما دل تان به خاطرننگ وناموس تان ووطن تان میطپد بخاطر شما صدا میکشم، شما که ( اسلام سیاسی امریکا ئی را) باشمشیراللهُ اکبر در جامعۀ سنتی افغانستان پیاده کردید وازان مدرک بخاطر ریختاندن خون  لک ها نفر افغان ملیون ها دالر کما ئی کردید.اگر دیروز شما چپ و راست مشت به یخن  شده بودید، خون شما گل و برگ و میوه های  دیگران رارنگ وزیبا ئی بخشید مگر برای شما و خلق افغان رنگ زرد و هردم شهیدی بخشید. بدانید که در شرایط امروزی از نظر دشمن حقیقی نا کارآمد میبا شی، هریک تانرا ازلحاظ سوا بق وظیفوی با شبکه های جا سوسی معرفی مینماید. به همراه تویک نوع برخورد میکند با چپیها به نوع دیگری،صدا میکشم،این صدا تنها صدای من نیست.صدای هزاران نفراست که به مانند من درموقف تعین سرنوشت تا به زمان نامعلوم درانتظار نشسته اند،صدای هزاران طفل معصوم پاک وبیگناه میباشد.اومردم صدای خودرابلند میکنم تا که صدای من به گوش جامعۀ جهانی برسد.

بلی! دشمن حقیقی، بی وقارترین بی آ بروترین، بی حیثیت ترین افراد را استخدام مینما ید و پول فراوان میدهد، تا ازطریق بلند گوها به آ درس همه شما دوود شنام راحواله نماید ومیخواهد که هریک شماراتحت فشارروانی قراردهد،تاکه جای پارا برای اقامت دایمی خود کمایی نماید این صدا از کشوری با لا میشود.یکی ازنمونه کشورهای است که درآنجا گویا! همه معیارهای حقوقی وانسانی قابل تطبیق است.نه خیرما دراینجاتوهین شده ایم،اداره که مسائل پناهنده گی را دنبال مینما ید  بدون کدام سند، مارا بنام انسان  نامطلوب گفته است همان برخوردی رامینماید که  وظایف همکاری های، اقتصادی، سیاسی، نظامی وامنیتی شان با دولت پا کستان قبل ازسقوط حاکمیت سیاسی چپ تعین شده بود. کاری را که کشورهای اروپائی وامریکا انجام نداده اند.ما مطابق به مواد مندرج  قا نو ن پناهنده گی سازما ن ملل متحد ما پناه آ ورده ایم.  ازین تعداد مهاجرین به صدها و هزار ها می رسند. گویا که اینها همه نا قضین حقوق بشراند. ولی به این نکته توجه نکرده اند که شرایط جنگ سرد. جامعۀ جهانی را درخود پیچاند. درافغا نستان همه طرف ها درسطح ملی وبین ا لمللی درگیرشدند.

جنگ طرفین مقا بل دارد جنگ یک طرفه واقع نمی شود.

قضاوتها باید که بربنیاد شکل و مضمون جنگ بیان شوند.  

 بلی! درافغا نستان جنگ واقع شد. یک طرف جنگ اتحاد شوروی واقمارآن بود وطرف دیگر جنگ امریکا وشرکای اقتصادی آن بود، مخالفین دولت وقت امکا نات لوژستیکی، سلاح های شلیکی خودرا، ازقبیل مینهای ضد پرسونل،انواع مین های انفجاری، وغیره را ازکشورهای غربی به دست می آوردند بلی این وسیله ها باعث آن می گردیدند که ترورها صورت می گرفت ودرداخل شهرها را کت ها را فیر می کردند ازاثراستعمال همین مین ها و انفجارات  است که   تعدادکثیرمعیوبین کشورماناشی ازانفجارات مینهای ساخت کشور های میزبان  میباشد که مهاجرمی پذیرند.

 زیازده از دوازده سال میشود که در کشورها لند کارمندان سیاسی و نظامی دولت حاکمیت زمان چپیها تحت ماده «یک اف» قرارگرفته اند.خود شان واطفال شان شکنجۀ روحی میشوند بدون کو چک ترین ارایه سند به حیث ا نسان نا مطلو ب علیه شان خطا ب می گردد. حتی مدت ها زندان را سپری مینما یند تا که خود ش داو طلبانه حا ضر به فرار شودو خود بگو یند که داو طلبانه رفته است. همه همۀ این د سیسه ها وطو طیه ها ،به وسیله یک عده افراد خود فروش، سا دیست ها ، افراد مریض از لحاظ روانی صعب ا لعلاج،به شمار انگشت چهارپنج نفر صورت میگردوگرفته است. اخیرآ اطلاعاتی از درون جلسۀ خود شان  به دست آ مده است که گفته میشود ما ازلحاظ تشکیلات  چه درمقا یسه با راستی و چه درمقا یسه با خلقیها وپر چمیها نا چیز می باشیم، بنا یگانه راهی ما میتو انیم آ ینده را ازآن خود بسازیم،تریبیون حقوق بشر است.

بلی دررأ س اد اره حقوق بشرباید که انسان غیرجانبدارباشد.

فدراسیون ها وانجمنهای پناهنده گان باید که مدافع هموطنان خودباشند

 اسفاده نا جا یز ازموقف مراجع معتبر بین الللی جواز نیست.هکذا استفاده ازتربیون حقوق بشربه خاطراهداف سیاسی، جفا به موقف انسان وانسا نیت است.

جریان زنده گی به ما نند جریان سیلابی است که ازمنبع همه گردوخاشاک،سنگ و چوب رابا خود به همراه می آورد. سطح آ ب را با لا می آ ورد، زمین های زراعتی را میشوید ، خانه ها را تخریب مینما ید، آ دم ها و موا شی را با خود می برد ، آ بادی هارا به ویرانه مبدل میسازد. با لآ خره این همه خس و خا شاک در مسیر موافق با جریان آ ب همه گرد وخاک ته نشین می گردند. در اخیر حقیقت خودرا به اثبات میر ساند که آ ب پاک است و کثافت هار ا از خود رانده است. بنآ قضا یای واقع شده در افغانستان را که هنوز پا یانش معلوم نیست، جهت مثبت ومنفی آ ن را قبل از و قت اعلان کردن جرم تاریخی است.   

بنآ وضعیت به موقع به بانگ رسای خویش همه حلقات و گرو پ های سیاسی، راست و چپ را که درمورد وطن وسرونوشت وطن می اند یشند فرا می خواند و هوشدارمیدهد که گرد اننده گان شکست خورده موجود کشور با همکاری عناصر فرو خته شده داخلی ازهیچ نوع سبوتاژ، تو طئه ودسیسه دریغ نمی کنند وباید که شما همه  از اشتباهات گذشته یا د بگیرید و خلاهای نا شی ازان را پر نما ئیید. شما در داخل کشور توان آن را پیدا مینما ئید. این بی نظمی های موجود را که بیگانگان عامل آ ن میشوند پایان می بخشید.وهکذا به خاطرمظاهره سرنوشت سازبعدی آماده گی لازم داشته باشید، زیراکه مظاهره گذشته چندان نتیجه مثبت راببار نیاورد. چونکه قطع نامه خیلی ضعیف تنظیم گردیده بود.

گویا که فقیربه گدا ئی برآمده است.

 

         

 

 


February 24th, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل اجتماعي