
بی هیچ قصد جسارتی به زنان عالم و پاک دامنی که وجودشان سراسر نور است در تاریکی روزگاران ما؛ این مختصر، فقط بهانه ای است برای آشنایی حضرات با افکار گذشتگان درباره زن .
{ به پيشوازازهشت مارچ روزهمبستگي بين المللي زنان }
سيرتاريخ پرپيچ وخم وهمراه با فرازونشيب است . پراست ازتناقض ها وتنوعات. مادرتاريخ حوادث ووقايع بسياري را در دامن خود پرورانده است . رويدادهايي كه گاه بنيان سازتمدن هايي فرهيخته بوده ؛ وگاه نيز سدي درمقابل حركت تكاملي تاريخ ودراين فرايند جان فرسا ، كه سمت تحول را درتاريخ پي مي گرفت ، زنان ومردان دوشا دوش هم ، درعرصه هاي مختلف مي رزميدند . چه باك ، اگرمرگ است ؛ يكسان براي هردوجنس خواهد بود ؛ وگرزندگي ، آن نيزبراي هردو . وتاريخ قهرمان هاي بيشماري را ازآن دست كه جان برسرجانان نهاده اند به خود ديده است .
اساس حيات بردوست داشتن است؛ وگرنه هيچ موجودي زنده نميماند، محبت قويترين هيجان روح است. هر حس ديگري را خاموش ميكند و زير پا ميگذارد. محبت انسان ريشه در معرفت او به خويشتن دارد. محبت انسان به خود، او را وادار ميكند كه به سوي كمال حركت كند و نقص را از خود بزدايد. يكي از روانشناسان «جان بيكايزل» درباره عشق و محبت ميگويد: احتياج به محبت با هر نوزادي به دنيا ميآيد. ظاهراً نوزاد ابتدا غذا و آسايش ميخواهد، اما چند هفته نميگذرد كه به مادر ميچسبد و لبخند ميزند و تمناي محبت ميكند. پس آن چه براي حفظ بقا لازم دارد، اولين احتياج كودك به دوست داشتن و محبوب بودن است.
تمام فعاليتهاي افراد بشر در زندگي بر محور عشق و محبت قرار گرفته است. ميزان محبت انسان نسبت به ديگران بايد متناسب با ميزان شايستگي آنها باشد. يعني نميتوان همه را به يك اندازه دوست داشت، زيرا اين عمل به معناي ناديده گرفتن- ارزشها و ضايع كردن گوهر محبت است- محبت سرمايهاي با ارزش است كه نميتوان آن را بيهوده به اين و آن بخشيد، بلكه با توجه به نقش محبت در سوق دادن انسان به كمال بايد تنها در جايي به كار رود كه دل را مجذوب كمال كند.
هدف محبت تأمين سلامت و صحت رواني انسان در دنيا است. تحقق اين هدف از اين طريق امكانپذير است كه انسان نفرت را با مودت پاسخ گويد و از راه گذشتي زيبا و دلپسند با تجاوز روبهرو شود و ستمگري را با عفو مبادله كند. محبت براي انسان يك نياز طبيعي به شمار ميرود و زندگي بدون محبت سرد و بيصفا و خستهكننده است. هر انساني ميخواهد محبوب ديگران باشد و از اظهار محبت، دلگرم و مسرور ميشود.
سخت دلي و خشونت مايه پراكندگي و جدايي است. زندگي بدون محبت سرد و بيروح است. تبادل محبت از دوران كودكي بايد آغاز و پايهگذاري شود. بهترين كساني كه ميتوانند اين نياز عاطفي را پايهگذاري كنند، والدين وبالاخص مادراست. كودك در دامن گرم مادر آرميده و از نگاههاي محبتآميز و نوازشها و بوسههاي او احساس محبوبيت ميكند. روانشناسي ميگويد: محبت مادر به طفل امكان تجربه جهان نوراني را به او ميدهد. كيفيت تجربه اين جهان از جانب طفل به وسيله چگونگي رفتار عاطفي مادر تعيين ميشود. همه ما رفتارهاي عاطفي را به شكل عاطفي درك ميكنيم. عكسالعمل طفل نسبت به بزرگسالان رنگ عاطفي بيشتري دارد. محروميت از محبت باعث عقبماندگي كودكان ميشود .
والدين موفق بايد فرزندانشان را به گونهاي ترغيب كنند كه از درون احساس خوبي نسبت به خود داشته باشند و اعتماد به نفسشان تقويت شود و احساس كنند مورد علاقه والدين هستند.خلاء عاطفي در زندگي، انسان را با هيچ چيز ديگر نميتوان جبران كرد. بيترديد يكي از مهمترين نقشهاي خانواده، پرورش عاطفي كودكان است كه براي آن جايگزيني نميتوان يافت. وجود و حضور زن در كانون خانواده درواقع در حكم چراغ فروزاني است كه نور عاطفه را در فضاي خانه پخش كند و محيط خانواده را از نظر ارزشهاي عاطفي غناي بيشتري ميبخشد. عاطفه مادري اوج عاطفه انساني است و نظيري براي آن نميتوان يافت. بدون ترديد زن براي جامعه انساني در حكم منبع عاطفي و معنوي پرارجي است كه اگر جامعه در جهت رشد واعتلاي خود از اين سرچشمه عواطف استفاده شايستهاي به عمل نياورد، با فقر عاطفي و معنوي و از ارزشهاي انساني فاصله خواهد گرفت. عاطفه را بايد سرمايه معنوي ناميد كه نهتنها فرد، بلكه جامعه نيز براي رسيدن به حيات اجتماعي سالم و سعادتمند محتاج آن است.
امروز يكى از شاخصه هاى توسعه انسانى، ميزان حضور زنان و نحوه ايفاى نقش آنان در عرصه هاى گوناگون فعاليت است كه تأثيرى جدى بر ديگر اقدامات، در اين زمينه دارد؛ زيرا زنان با داشتن نقش مادرى و همسرى، میتوانند در حل معضلات اجتماعى و غيره نقش مؤثرى ايفا كنند. بنابراين، بحرانهاى اخلاقى و بنبستهاى خانوادگى، رشد بیرويه جمعيت، شيوع بسيارى از بيماریهاى لاعلاج و غيره در سراسر جهان، جملگى بيانگر اين واقعيت است كه جامعه بشرى در عصر حاضر، آنچنانكه بايد و شايد به نقش زنان در توسعه انسانى اهميت نداده و رشد ناكافى زنان و وجود فقر فرهنگى در ميان آنان، مؤيد اين مطلب است كه ريشه و علت بسيارى از بحرانها و ناهنجاریهاى قرن حاضر را بايد در همين مسئله جستوجو كرد.
در ادوار گذشته همواره اين اصل مطرح بوده است كه زن موجب شقاوت و بدبختى است و هيچ نقش مثبتى در جامعه ندارد. ارسطو زن را ناقص میدانست و معتقد بود آن جا كه طبيعت از آفريدن مرد ناتوان است، زن را میآفريند و زنان و بندگان از روى طبيعت، محكوم به اسارت هستند و به هيچ وجه سزاوار شركت در كارهاى عمومى نيستند. اقوام يهود نيز زن را مايه بدبختى و مصيبت میدانستند و وجود او فقط از آن رو قابل تحمل بود كه يگانه منبع توليد سرباز به شمار میرفت.
يهوديان قديم به هنگام تولد دختر شمع روشن نمیكردند و مادرى كه دختر به دنيا میآورد، میبايست دو بار غسل كند. در آيين هندو، زن مِلك افراد مذكر بوده و پس از مرگ شوهر نيز، همراه او سوزانيده میشده است. همچنين «بوميان جزيره تيمور، هنگام عقد پيمان دوستى، به معاوضه زنان خود میپرداختند؛ زيرا قاعدتاً زنان را بخشى از اموال خودشان میشمردند.
زنان به شيوههايى پنهان و آشكار با تبعيض و راندگى به حاشيه جامعه مواجهاند، در ثمرات توليد به گونهاى برابر سهيم نيستند و هفتاد درصد فقيران جهان را تشكيل مىدهند ... زنان و مردان هنوز در جهانى نابرابر زندگى مىكنند. ناهمترازيهاى جنسيتى و نابرابريهاى ناپذيرفتنى در همه كشورهاى جهان ادامه دارد. اينك هيچ كشورى در جهان يافت نمىشود كه زنان و مردان آن از برابرى كامل برخوردار باشند.»( از بيانيه سکرترجنرال سابق سازمان ملل) «پطروس غالى».
جهان كرده ام ازسخن چون بهشت
از اين بيش تخم سخن كس نكشت
بسى رنج بردم بدين سال سى
عجم زنده كردم بدين پارسى
چنان نامداران و گردن كشان
كه دادم يكايك از ايشان نشان
همه مرده از روزگاردراز شد از
گفت من نامشان زنده باز
بناهاى آباد گردد خراب
زباران و از تابش آفتاب
پى افگندم ازنظم كاخى بلند
كه از باد و باران نيابد گزند
بدين نامه بر عمر ها بگذرد
بخواند هر آن كس كه دارد خرد
نميرم از اين پس كه من زنده ام
كه تخم سخن را پراگنده ام
هر آن كس كه دارد هش و راى و دين
پس از مرگ برمن كند آفرين.
صحبت از مقام زنان در ادبيات پارسي دري مجالي بسيار وسيع طلب ميكند و در اينجا فقط به گوشه اي از آن اشاره اي مي كنم. حكيم ابولقاسم فردوسي از بزرگترين و برجسته ترين شعراي جهان شمرده مي شود. كتاب وي (شاهنامه) درياي حكمت،معرفت،اخلاق و درس زندگيست.شعر از عناصري است كه به وسيله آن ميتوان به فرهنگ مردم زمان آن پي برد. شعرا اصولا انسانهايي نازك دل و متاثر از محيط ميباشند كه در واقع با سرودن شعر جداي از بروز درونيات خود به بازگويي احوال دوران خويش مي پردازند. ..
فردوسي در جاي جاي شاهنامه از دلاوري ها و هوشياري زنان، سخن به ميان آورده است و آنان را همپاي مردان وارد اجتماع نموده، ومقام منزلتي والا به زن بخشيده است، و اين نيم از افراد جامعه را از نظر عقل و هوشياري بسيار زيبا توصيف كرده است:
ز پاكي و از پارسايي زن
كه هم غمگساراست هم رايزن
ودر جايي ديگر:
اگر پارسا باشد و رايزن
يكي گنج باشد پراكنده زن
اين نشان از بزرگي و عظمتي است كه كه فردوسي براي زنان قائل است، همان زني كه چون پارسا و پاك بود و داراي عفت و عصمت، از مردان تكاور و وزراء و رهبران هوشمند و مردان خردمند برتر و بالا تر جلوه مي كند. يكي از نكات بسيار جالبي كه در اشعار حكيم مي توان يافت اظهار وفاداري كامل زن است، زن به عنوان موجودي وفادار و فداكار معرفي شده است به گونه اي كه در مواردي زياد وجود خود را فداي مردان نموده تا حفاظت و نگهداري آنان را تضمين نمايد .
مي سرايد:
بدو گفت راي تو اي شير زن
درفشان كند دوده و انجمن
يا:
نجنبناندت كوه آهن زجاي
يلان را به مردي تويي رهنماي
زمرد خردمند بيدار تر
زدستور داننده هوشيارتر
همه كهترانيم و فرمان توراست
بدين آرزو، راي وپيمان توراست
پس زن مورد بحث فردوسي ،راهنماي مردان جنگاور است، او مي تواند خرد مند تر از مردان باشد، و هوشيار تر از فرمانروايان و زيركتر از آنان، اين است كه مردان در برابرش زانو ميزنند و خود را كمتر از او مي دانند،و تصور نمي شود كه فردوسي اغراق گويد و همانگونه كه رسم سرايند گان حماسه است هر كوچكي را بزرگ جلوه دهد تا بيشتر جلب توجه كند. در تاريخ هم بسياري از حوادث شيرين و تلخ وجود دارد كه در پشت پرده آن حوادث حضور زن يا زناني خود نمايي ميكند.
از ديگر صفاتي كه فردوسي از زنان نقل مي كند شرم حياست:
بپرسيد كآ هو كدام است زشت
كه از ارج دور است و دور از بهشت
چنين داد پاسخ كه زن را كه شرم
نباشد به گيته نه آواز نرم
يا در جاي ديگر:
كدام است با ننگ و با سرزنش
كه باشد ورا هركسي بد كنش
زناني كه ايشان ندارند شرم
به گفتن ندارند آواز نرم
و در باب پوشانيدن رويي مي آورد:
هم آواز پوشيده رويان اوي
نخواهم كه آيد ز ايوان به كوي
يا:
همه روي پوشيدگان را زمهر
پراز خون دل است و ، پرازآب چهر
همان پاك پوشيده رويان تو
كه بودند لرزنده بر جان تو
اما فردوسي بهترين زنان را زناني مي داند كه شوهران خود را خشنود كنندو اين نكته وجه ديگري است از جايگاه زن است :
بهين زنان جهان آن بود
كز او شوي همواره خندان بود
يا در جاي ديگر:
به سه چيز باشد زنان را بهي
كه باشند زيباي گاه مهي
يكي آنكه با شرم و با خواسته است
كه جفتش بدو خانه آراسته است
دگر آنكه فرخ پسر زايد او
زشوي خجسته بيافزايد او
سه ديگر كه بالا و رويش بود
به پوشيدگي نيز مويش بود
البته در اينجا فردوسي نگفته است كه اگر تمام زنان از شوهران خود فرخ پسر بزايند ديگر چه دختري باقي ميماند كه با پسرشان ازدواج كند. واين نيز وجه ديگري را نشان ميدهد كه فرزند پسر را برتر از دختر ميداند. ولي فردوسي در جاي ديگر در گفته اي متضاد ميگويد كه پسر و دختر فرقي نمي كند و گويا دچار نوعي دوگانگي شده است:
چو فرزند را باشد آيين و فر
گرامي به دل بر چه ماده، چه نر
يا:
چو ناسفته گوهر سه دخترش بود
نبودش پسر، دخنر افسرش بود.
در شاهنامه بر مواردي هم برمي خوريم كه عليرغم مخالفت اوليه پدر جهت ازدواج دختر با فرد مورد علاقه اش، به جهت نژاد، اصالت و شخصيت قهرماني آن پسر، از مخالفت خود دست برمي دارد و به پيوند دخترش با فرد مورد علاقه وي رضايت مي دهد. از جمله وقتي مهراب شاه کابلي پدر رودابه از اظهار عشق و علاقه دختر خود نسبت به زال مطلع مي شود بسيار خشمگين و عصباني شده، مخالفت خود را ابراز مي دارد. البته بعدها مادر رودابه، سيميندخت با سياست و تدبير همسر را براي رضايت ازدواج دختر با زال مهيا مي سازد. نكته جالب اين است كه در همين داستان، مادر دختر براي انجام ازدواج، خود به نزد سام پدر زال مي رود و از ديگر سو، شوهر خود يعني «مهراب» را نسبت به ازدواج تشويق مي كند. در اشعار زير اعلام علاقمندي رودابه به زال توسط سيميندخت به اطلاع همسرش مهراب کابلي بيان شده است و عكس العمل اوليه و تصميم خردمندانه بعدي او كه بي ترديد تأثير پذيري از تدبير همسرش سيميندخت را در تغيير نظرش بايد عامل اصلي دانست:
بدو گفت سيميندخت كه اين داستان
بروي دگــر بر نهـــد راستان
چگــونه تــوان كردن از تو نهـــان
چنيـن راز و اين كارهاي گران
چنــان دان كه رودابـه را پور سـام البته داستان ازدواج زال و رودابه اندكي پيچيده تر از سايرين است چه بسا كه به جهت سفيد مويي زال بوده كه از نظر مردم آن روزگار نماد شومي و بديمني بوده است. بين خانواده سام و منوچهر و مهراب بر سر اين پيوند و ازدواج رفت و آمدها و گفتگوهاي متعددي صورت مي گيرد، حتي سام براي جنگ با مهراب، پدر رودابه، اعلام جنگ مي كند. مهراب بر همسرش سيميندخت خشم مي گيرد، اما سام سيميندخت را در ملاقاتي به انجام كار دلخوش مي كند و سرانجام آنچه در تقدير رقم خورده است، اتفاق مي افتد:
چو سيميندخت و مهراب و پيوند
خويش ره سيستـــان را گفتنــد پيش
برفتنــــد شــادان دل و خــوش منش
پـــراز آفرين لب زنيكي دهش
رسيــــدنــد فيــــروز در نيمـــروز
همه شــاد و خندان و گيتي فروز
يكــي بــزم ســام آنگهـي ســاز كرد
سـه روز اندر اين بزم بگماز كرد
چــو رودابـــه بنشسـت بــا زال زر
بســر بر نهادش يكي تاج زر
در مواردي هم معيار و ملاك ازدواج ها و فلسفه وجودي ازدواج ها بنابر مصلحت سياسي و اجتماعي صورت مي گيرد يا در راستاي پيوند و دوستي بين دو قوم و نژاد و گروه و يا براي جلوگيري از جنگ و خونريزي و كشتار، ازدواج و پيوند برقرار مي شده است . برخي را تصور آنست كه فقط اسلام به حجاب و پرده پوشي زنان توصيه و حكم كرده است، در حالي كه با مروري هر چند گذرا به شاهنامه درمي يابيم در مورد زنان بر اصل حياء، پارسايي، پوشيده رويي بخصوص قبل از ازدواج تأكيد مي كردند كه دختران را از چشم نامحرم به دور نگهدارند ، زنان هم پرده پوشي را جزء افتخارات خود دانسته ، آنجا كه قرار بوده است به معرفي و بيان فضايل خود بپردازند، اصل دور از مرد زيستن را جزء امتياز و محاسن و نقاط قوت برمي شمردند : در داستان تهمينه و ملاقات با رستم وقتي محاسن خودر ا غير از جمال و زيبايي و… مي شمارد ، روي موارد اخلاقي و ارزشي زير تاكيد خاص دارد :
پس پــرده اند يك مـاه روي
چو خورشيد تابان پر از رنگ و بوي
در ادامه مي گويد:
ز پرده برون كس نديده مرا
نه هرگز كس آوا شنيده مرا
در داستان مهراب و زال و رودابه وقتي زال با سهراب ملاقات مي كند، گويا سراغ دخترش را مي گيرد و يكي از نامداران چنين مي گويد :
پس پــرده او يكــي دختــر است
كـه رويش ز خورشيد نيكوتر است
ز سر تا بـه پايش به كــردار عــاج
به رخ چون بهشت و به بالا چو عاج
برآن سنت سيمين دو مشكين كمند
ســرش گشتــه چون حلقه پاي بند
دهـانش چــو گلنــار و لب ناروان
زسيميــن بــرش دستــه دو ناروان
دو چشمش بســان دو نرگس بباغ
مــژه تيــرگــي بــرده از پــر زاغ
بهشتــي است سـرتاسر آراستــه
پر آرايــش و رامــش و خواستــه
در داستان سياوش نيز به اصل پرده پوشي دختران اشاره دارد. وقتي به پيشنهاد پيران سياوش از افراسياب دخترش (فرنگيس) را خواستگاري مي كند ، از وجود فرنگيس خبر مي دهند.
اينك قسمتي از پيام سياوش خطاب به افراسياب :
مرا گفت با شاه تركان بگوي
كه من شاد دل گشتم و نامجوي
پس پرده تو يكي دختر است
كه ايوان و تخت مرا درخورست
فرنــگيس خـواند مـادرش
شوم شاد اگر باشم اندر خورش
نمونه ديگر كه حتي به روميان پرداخته و از پرده نشيني دختران رومي نيز خبر مي دهد در داستان مهراب است . مهراب پس از جنگ با فيلقوس پادشاه روم و پيروز شدن بر او از دخترش ( ناهيد ) چنين خبر مي دهد و خواستگاري مي كند :
فرستــاده روم را خـواند شاه
بــگفت آنچ بشنيد از نيكخــواه
بدو گفت رو پيش قيصر بگوي
اگر جست خواهي همي آبــروي
پس پرده تو يكـي دختـر است
كه بــر تارك بانـوان افســر است
نگـاري كه ناهيــد خـواني ورا بــر او
رنـگ زريّــن نشاني ورا
بمن بخش و بفرست با باژ روم
چو خواهي كه بي رنج ماندت بوم
از چگونگي پيوندهاي زناشويي در شاهنامه مي توان دريافت كه حكيم بزرگ به نوعي در امر ازدواج تقدير باور است. زيرا وقتي يكي از دختران قيصر روم نسبت به گشتاسب كه از نظر قيصر فردي از طبقه غير سلطنتي و اشراف نيست ، اظهار علاقه مي نمايد و خود گشتاسب به كتايون مي گويد تو مي توانستي مردان ديگري را انتخاب كني و محبوب پدر و خانواده هم باشي ، از ثروت و مكنت و گنج هم محروم نشوي، چرا مرا كه سنخيّتي با خانواده شما ندارم برگزيدي؟ پاسخ مي دهد كه با آنچه تقدير و گردش روزگار رقم مي زند، نمي توان مخالفت كرد. به ديگر زبان در شاهنامه به مواردي برمي خوريم كه تناسب طبقاتي خانوادگي در امر ازدواج لزومأ واجب نيست. وقتي كتايون از جانب پدر به محروميت از گنج و تاج و نگين تهديد مي شود، گفتگوي گشتاسب با او چنين است :
چــو بشنيــد قيصـر برآن برنهاد
كه دخت گرامي بگشتاسب داد
بــدو گفت با او بــرد همچنيـن
نيايـي زمن گنـج و تاج و نگين
چو گشتاسب آن ديد خيره بماند
جهــان آفـرين را فـراوان بخواند
چنيــن گفت با دختــر سرفراز
كــه اي پــروريــده بنـام و نيـاز
ز چنــديـن سـر و افسر نامـدار
چــرا كــرد رايـت مــرا خواستار
غريبي همي برگزيني كه گنج
نيـــابـــي و بــا او بمـاني برنج
ازين سرفرازان هماني بجوي
كــه باشــد بنــزد پـدرت آبروي
كتايون بدو گفت كاي بدگمان
مشـــو تيــز بـا گــردش آسمان
چو من با تو خرسند باشم ببخت
تو افسر چرا جويي و تاج و تخت
از جمله نكات ارزشمند و اخلاقي كه در زندگي پهلوانان و قهرمانان شاهنامه مشهود است و موجب شأن زنان مي گردد، اين است كه، زنان به همسر و شوهر خويش بسيار وفادارند. راز پوشي و اسرار نگهداري جزء پيمان زناشويي محسوب مي شده است. يكي از داستانهاي حماسي كه اندكي هم رنگ غنايي دارد، داستان شيرين و خسرو پرويز است. ديگر داستان علاقه شديد مهناز به جمشيد است كه وقتي مهناز شنيد كه جمشيد در هندوستان بدست ضحاك ناپاك كشته شده است، آنقدر در سوگ همسر گريست و خاك بر سر ريخت و بي قراري كرد كه زبانزد خاص و عام شد و سرانجام هم از شدت اندوه فراق جمشيد تاب نياورد و با زهر خود را كشت.
به سي روز بي خواب و خور زيستي
زمــاني نبودي كه نگريستي
ســرانجام هم خويشتن را به زهــر
بكشت از پي جفت بيداد بهر
جنگجو بودن زنان ، هم در نمونه كامل آن داستان گرد آفريد و مقابله با سهراب گفتني است و هم داستان شهري كه زنان عهده دار همه امورند ، شهري موسوم به هروم. و هم داستان كورنگ دختر شهريار زابلستان كه در چهارده سالگي در زيبايي و ادب و فرهنگ و نيز جنگجويي و سواركاري شهرت همه جا را فراگرفته بود :
يكي دخترش بـود كز دلبري
پري را به رخ كرده از دل بري
يكي بود مــردانه و تيغــزن
ســواري ســرافراز مردم فكن
به ميدان جنگ ار برون آمدي
به مـردي ز مــردان فزون آمدي
در نمونه هاي زير متاسفانه وجود دختر را مايه ننگ و سرشكستگي و حتي درخور گور و كشتن مي دانند، وقتي منيژه به لحاظ شدت علاقه در ترفندي خاص بيژن را بيهوش كرده و به كاخ خود مي برد و نگهبانان كاخ از حضور مردي بيگانه يي باخبر مي شوند، جريان را به اطلاع افراسياب پدر منيژه مي رسانند و وي از كار منيژه شگفت زده و خيره مي ماند كه چرا دخترش با اين كار حيثيت و آبروي خانوادگي را مي برد كه موچب شكست خانواده و دودمان افراسياب است. در حالي كه از جريان شديدأ متاثر و ناراحت است ، درملامت و مذمت دخترش منيژه چنين مي گويد :
كرا از پس پرده دختر بود
اگر تاج دارد بد اختر بود
كـرا دختر آيد بجاي پسر
به از گور داماد نايد به در
در داستان اظهار علاقه رودابه نسبت به زال از زبان پدرش مهراب خطاب به همسرش سيميندخت چنين مي خوانيم :
مرا گفت چون دختر آمد پديد
ببايستش اندر زمان سر بريد
در داستان گشتاسب و مهراب و اظهار علاقةكتايون دختر مهراب نسبت گشتاسب، پدر كتايون در اعتراض به پيوند دخترش با گشتاسب چنين مي گويد :
چنين داد پاسخ كه دختر مباد
كــه از پرده عيب آورد بـر نژاد
اگـر من سپـارم بـدو دخترم
به ننگ اندرون پست گرد و سرم
هـم او را و آنرا كه او برگزيد
به كاخ انــدرون سـر ببايـد بريد .
مهمترين مقام زن «مادري» است
«مادري» كلمه محبوب همه آرمانها، همه ديدگاهها و همه انسانها در همهزمانهاست. و «مادر» آن كوهي است كه در پهن داشت دامنش لاله ميروياند. «مادر» آن نوري است كه درخشانترين شعلههاي فروزان عشق از وجودشميتابد. «اين گهواره جنبان تاريخ» انساني است صبور، معصوم، سليم، مشفق، فداكاركه بي طمع هيچ پاداشي و سزاي مادري جمله مصائب را پذيرا گشته و اي بسا كهحتي بخاطر سلامت و سعادت فرزند خويش از حيات خود نيز دست ميشويد. اين شيواترين ترنم شيدايي، اين محبوب و محب و منق و خليق چگونه رنگسوختن و گداختن را بر خود نگاشته و هموار كرده تا گرمي بخش نهاد فرزند خويشگردد.
اولين زن خردمند وپيام دهنده در تاريخ ، زنى است هنرمند و پيام آور كه براى اولين بار در تاريخ روابط سياسي وپيام د سپس از مهراب کابلي مى خواهد كه پيمان كند و سوگند خورد كه به رودابه گزند نرساند و مهراب كه اكنون آرام يافته، چنين مى كند. از آن سو، سام خود را به درگاه منوچهرشاه مى رساند تا براى اين وصلت از او كسب اجازه كند، اما منوچهر كه پيشتر، خبر را از كارآگهان شنيده است، بدون آنكه به سام فرصت سخن گفتن دهد، به او فرمان لشكركشى و ويرانى كابل را مى دهد. سام نيز به ناچار چنين مى كند. پس از تو گنج و خواسته، و از من رنج جان! . مهراب مى پذيرد و به او كليد گنج خانه را مى دهد و مى گويد: اين تو و اين گنج و گوهر و پرستنده و اسب و كلاه، مگر با درايت تو كابل از اين كين كشى امان يابد. در پايان باز سيند خت از مهراب پيمان سخت مى گيرد كه به جان رودابه گزند نرساند، سپس چست و چابك و چاره جو به آماده سازى گنجى بزرگ مى پردازد: سه صد هزار د ينار، ده اسب گرانمايه با ساز و برگ سيمين، پنجاه پرستنده زرين كمر، شصت پرستنده زيبارو با گردن آويز و جام هاى زرين پر از مشك و كافور و ياقوت و گوهرهاى بسيار، صد ماده اشتر سرخ موى، صد اشتر باركش. تاج شاهوارباياره و طوق و گوشوار، دوصد تيغ هندى آبدار، تخت زر، چهارپيل هندى و... - اى پهلوان! من زن مهراب روشن روانم و مام رودابه ماهرو. آمدم تا بدانم هواى تو چيست و در كابل د وست و د شمن تو كيست؟ . اگر ما بد گوهر و گناهكاريم و نه در خور پادشاهى، من اينك به پيش تو ايستاده ام. كشتنى را بكش و بستنى را ببند، اما دل بى گناهان كابل را مسوز. داستان سودابه و سیاوش، داستانی است عاشقانه. عشقی زلال و بی پروا، که چون زبانه می کشد؛ در این اقلیم قبیله و مرد، آتش در جان و جهان عاشقان می افکند. سودابه، شاه بانوی عشق است. سودا زده ی جان و تن است. سراپا شور و شورش است.در هنگامه ی خنجرها و زخم ها، دشنه و دشنام و دشمنی، چونان بارانی از عشق می بارد...و خنجرداران و دشمن خویان، کمند گیسویش را بر دم اسبان کینه می بندند و مر مر سینه ی عاشقش را به تازیانه ی دشنام و دشنه می شکافند. سودابه، شاه بانوی سوداهاست. بانوی آب هاست. زیبا و هوشیار است. دخت زیبای شاه هاماوران است. مانند تهمینه که دخت شاه سمنگان است. مانند رودابه که دخت شاه کابل است. همه ی زنان عاشق و گستاخ از سرزمین بیگانه؛ تا بسرایند که عشق مرز نمی شناسد. نام کیکاوس در اوستا کی اوسن يا کوی اوسذن است که بخش نخست آن، واژه ی کی، برابر با شاه و هم چنین کوه است و بخش دوم (اوسن) برابر با آرزو يا خرسندی است. اين نام در پهلوی به کی کاوس دگرگون می شود و دوباره در پارسی به کی کاوس دگرگون می گردد. پس کیکاوس شاه آرزوها و کوه آرزوهاست و سودابه نیز شاهبانوی آرزوها و سوداهاست. کيکاوس از پادشاهان اساتيری و از سلسله کيان است.( کیانیان که همه از کی یا شاه نام گرفته اند و کی همان کوه است و این شاهان همه از کوه آمده اند، چونان کیومرس که کی مرد یا کوه مرد یا کوهزاد است). در اوستا از او به عنوان پادشاهی مقتدر و فره مند ياد شده که بر فراز البرز(درمورد البرزنيزگفتني هاي دارم که درآينده خواهم نوشت که البرزدرکجاواقع است دربلخ ويا درجاي ديگر؟)،هزار اسب و هزار گاو و ده هزار گوسفند قربانی کرد . از ايزدبانو ناهيد خواست که او را تواناترين و پيروزمندترين شهريار روی زمين کند. ناهيد فرشته نگهبان آب آرزوی او را برآورد و کيکاوس بر هفت کشور و ديوان و آدميان شاهی يافت. سپس بر فراز البرز هفت کاخ بلند برآورد: يکی از زر، دو از سيم، دو از پولاد و دو از آبگينه. هرکس از ضعف پيری به رنج بود چون بدان کاخها میرفت جوان پانزده ساله میشد. کاوس در پادشاهی خويش بارها برای رسیدن به آرزوهای دست نیافتنی خویش بر می خیزد. نخست رامشگری از مردم مازندران با توصيف زيباییهای سرزمين خويش او را برانگيخت که به آن ديار لشکر کشد. پند پيران و هشدار بزرگان او را از راه بازنداشت. چون کاوس به مازندران رسيد ، شاه مازندران ديو سپيد را به ياری خواند. ديو سپيد شبانه سپاه کيکاوس را در هم شکست و شاه و سران لشکر را کور کرد . زال فرزند پهلوان خود، رستم را برای نخستين بار به نبرد، روانه مازندران نمود . رستم در اين راه هفت خان را با پيروزی پيمود و با کشتن ديو سپيد، کاوس و سران سپاه را از بند ديوان مازندران رهانيد. سپس کيکاوس به جنگ شاه هاماوران رفت و پس از شکست دادن او، دخترش سودابه را به زنی خواست. اما اين بار نيز فريب خورد و اسير شاه هاماوران شد. باز رستم به ياری او شتافت و او را از بند دشمن برهانيد. ديگر بار، ابليس به فريب دادن کيکاوس خودکامه پرداخت. ديوی را وداشت تا با چرب زبانی و خوش آمد گويی، کيکاوس را به تسخير آسمان تشويق کند. کيکاوس باز فريفته شد. آرزوی بزرگ آدمیان در دلش بال گشود. چهار بچه عقاب را که از آشيانه ی مادر ربوده بود، به گوشت پروراند و چون بزرگ و نيرومند شدند. آنها را به چهار پايه تختی بست که در چهار گوشه آن بر سر نيزههای بلند رانهای کباب شده آويخته بود. عقابها به سودای رسيدن به گوشت به سوی آسمان بال گشودند. اما پس از چندی خسته و گرسنه از پرواز بازماندند و نگونسار به شهر آمل در مازندران فرو افتادند. پهلوانان ، رستم، گيو و گودرز، ناچار دوباره لشکر کشيدند و کيکاوس را به پايتخت باز گرداندند. کاووس شاه آرزوهاست. وی نماد فزون طلبی و رویاهای دور پرواز انسانی است. او آمیزه ی رویا و قدرت است. دو خوی آشتی ناپذیر: عاشقان رویا می بینند و کین جویان قدرت می طلبند. آرزوها و رویاهایی که می تواند انسانی را به سوی خودکامگی و قدرت طلبی بکشاند و تباهش سازد. کی یعنی شاه و کاوس یعنی آرزو. وی سه آرزوی بزرگ دارد: او آرزوی گرفتن جهان دارد و به مازندران می تازد. سرزمینی که کسی را یارای پیروزی بر آن نیست. من از جمّ و ضحاک واز کیقباد فزونم به بخت و به فرّ و نژاد فزون بایدم نیز از ایشان هنر جهانجوی باید سر تاجور او آرزوی پرواز به آسمان ها دارد و نخستین انسانی است که به آسمان می تازد و پرواز می کند. بیآمد به پیشش، زمین بوسه داد یکی دسته گل به کاوس داد چنین گفت کین فرّ زیبای تو همی چرخ گردان سزد جای تو یکی کارمانده است تا در جهان نشان تو هرگز نگردد نهان چه دارد همی آفتاب از تو راز که چون گردد اندر نشیب و فراز چگونه است ماه و شب و روز چیست برین گردش چرخ ، سالار کیست گرفتی زمین و آنچه بد کام تو شود آسمان نیز در دام تو او آرزوی سودابه دارد. شیفته و شوریده ی سودابه است.کاووس نماد شورش و طغیان آدمی است که از مرز بلند پروازی تا بیش خواهی و خودکامگی می تازد.سودابه اما، در میان عاشقان جهان تنهاست. عشق دلیرانه و زیبای او به کاوس در پرده مانده است. عشق او به سیاوش در این جامعه مردسالار، از او چهره ای سیاه برساخته است. بانوی عاشق آب ها و زیبایی ها، چون از حرم قدرت مرد پای بیرون نهاده است؛ در نزد ما چهره ای سیاه می یابد. در استوره ی یوسف و زلیخا و استوره ی فدر( هیپولیت پسر تزه که فدر عاشقش می شود) نیز زنی دلباخته ناپسری خویش می شود، اما از زندگی آنان افسانه ها ساخته می شود. نام زلیخا و فدر در افسانه می درخشد . تنها در میان آن همه افسانه، سودابه خوار می شود. چرا؟ چرا ما سودابه را خوار می داریم؟ گناه سودابه چیست و گناه چیست؟ سودابه دخت شاه هاماوران است. كاووس در پى لشكرکشىبه هاماوران و فتح آن است. فرستادگانى از جانب پادشاه هاماوران به پیشوازشمیشتابند، زبَر جَد و گنج و گهر نثارش میكنند و از زیبایى رشک برانگیزدخت شاه هاماوران، سودابه با او سخن میگویند. وصفی که در ادبیات ما کم مانند است: و ز ان پس به كاووس گوینده گفت: این توصیف از دیگاه زیباشناسی و هم چنین زبان، بسیار عالی است و دل هر شنونده را می رباید. پس كاووس نادیده دل به سودابه می بندد: بجنبید كاووس را دل ز جاى و از فرستاده مىخواهد كه به نزد شاه هاماوران رود و به او پیغام برد كه به رسم آشتىدخترش را به همسرى او در آورد. پس پرده ی تو یكى دخترست فرستاده نزد شاه هاماوران میرود و حكایت را با او در میان میگذارد. شاه پریشان و آشفتهمی گردد، زیرا كه نمی خواهد تنها دخترش سودابه را به دشمن دهد و از سویى نیز یاراى پیكار باكاووس را ندارد: چو بشنید سالارهاما وران سودابه را می خواند و از او راه می جوید . سودابه در جواب می گوید كهكاووس شهریار جهان است و همسرى او افتخار است و اینچنین سودابه همسر كاووس می شود. اما شاههاماوران كه كینه كیكاوس را در دل می پروراند، به حیله او را اسیر می كند و همراه مهترانش بهبند مىكشد و در دژى در بالاى كوه زندانى می كند. خبر چون به سودابه می رسد بر می خیزد و گلبانگ عشق در می افکند. جامه بر تنمی درد، چنگ در گیسوان مىاندازد، شیون می كند، فرستادگان را می راند. بر پدر و سلطنت می شورد و به نزد شوى در دژ می رودتا او را یار گردد: جدایى نخواهم ز كاووس گفت كیكاوس آزاد می گردد و سودابه همسر وفادار و فداكار كاوس كه به خاطر همسرش چشم ازوطن و پدر شسته، حتا اسارت و زندان را به جان می خرد تا در كنار شوهر خود باشد . پس از رهایىكاووس، دیگر از سودابه خبرى نداریم، پادشاه ، همسرى دیگر می گزیند كه پسرى به او می دهد كهسیاوش نامش مىنهند. تربیت او را رستم به عهده می گیرد و هنگامى كه جوانى بُرنا می گردد نزدپدر باز می گردد. در اینجا دوباره سودابه ظاهر مىشود، اما سودابهاى دیگر و در سه بیت وبىمقدمه او را باز مىیابیم كه از در در می اید و با اولین نگاه دل و دین از دست مىدهد و بىدرنگسیاوش را به شبستانش می خواند. شبستان شاه! شب حانه ی سیاه زنان شاه! اما در این مدت بر کاوس و سودابه چه رفته است که در شاهنامه نیامده باشد؟ چرا فردوسی در این داستان از بیرون نگاه می کند و هرچه را در برخورد با سودابه پیش می آید به گردن کاوس و رستم می اندازد و خود تنها به روایت این داستان شوم می پردازد؟ یکی داستان است پر آب چشم دل نازک از رستم آید به خشم داستان سیاوش بر آن است تا این شاهزاده را به نماد صلح و ستمدیدگی بدل سازد و از همین رو باید سودابه را خوار داشت و از کاووس سیاهدلی خودکامه بر ساخت.از پایان داستان عاشقانه سودابه و کاوس تا داستان سیاوش و سودابه، اما داستان ها اتفاق افتاده است: کاوس بسار پیر شده است. از انسانی آرزومند و بلند پرواز به شاهی خودکامه فرو غلتیده است که: همه کارش از یکدگر بدتر است. بارها و بارها زن گرفته و سودابه را نیز از یاد برده است.اما سودابه ، زیبا و تنها و مغرور است. سیاوش نیز زیبا و جوان و دلیر است. پس سودابه دل بر او می بندد. چرا که نبندد؟ چه گناهی است مگر؟ مگر در همین شاهنامه پدران با دختران خویش ازدواج نمی کنند؟ این آیین آن زمان است. مشکل در جایی دیگراست. به حریم شاه تجاوز شده است. یكى روز كاوس كى با پسر سیاوش از این پیام برمىآشوبد و به شبستان نمی رود. پس از ایندعوت آشكار و بىپروا سودابه راهى نمی بیند بجز فریب،. دختر دلیر و درستكار شاههاماوران كه با جسارت براى دفاع از شوى خود فرستادگان پدر را « سگ» خطاب می كند در چهرهزنى فریبكار ظاهر میشود. به نزد شاه « مىخرامد» ، تا سیاوش رابه بهانه دیدن خواهرانش كه در آرزوى دیدن او بی قرارند به شبستان فرستد. كاووس از سیاوشمی خواهد كه نزد « مهربان مادر» رود تا دل خواهرانش آرام گیرد. سیاوش كه می داند این هاترفند دیگرى از جانب سودابه است، خود داری می کند كه « بسیار دان، هشیار دل و بدگماناست» . اما در برابر فرمان پدر سر فرود مىآورد و به شبستان می رود. شبستان شاه بهشتی بر زمین است. زمین آراسته به دیباى چین، آواى رود و آواز رامشگرانو مهرویان آراسته كه به پیشواز سیاوش می روند و عقیق و زبر جد بر سر ورویش می ریزند: شبستان بهشتى بد آراسته پر از خوبرویان و پر خواسته در آن تالار مر مر و عاج، سودابه ی ماهروى، آن « تابان سهیل یمن» با گیسوان شکن در شكن، برتختى زرین نشسته است. سودابه خرامان از تخت فرود مىآید، او را در بر می گیرد و« همى چشم و رویش ببوسید دیر». سیاوش اما از او می گریزد، حیران و پریشان و نزد پدر باز می گردد.پس سودابه به ترفندی دگر دست می یازد: از شاه می خواهد تا سیاوش را بار دیگر به شبستانفرستد تا از میان دختران براى خود همسرى گزیند. سیاوش بار دیگر به شبستان می رود. سودابهاین بار دختران را مىآراید و بر تخت در كنار خود می نشاند و از سیاوش می خواهد كه از آنان یكىرا برگزیند. سیاوش كه نمىخواهد از هاماوران همسر گزیند، سكوت می كند . آنگاه سودابه، پردهاز روى برمی دارد و آن ماه، با مهر از سیاوش می خواهد كه با او پیمان كند و در ظاهر دخترى بستاند و آنگاه كه شویشدرگذشت در كنار او باشد. شاهبانوی زیبا و سودایی، با بىپروایى، تن و جان خود را برابر سیاوش می نهد. اورا تنگ در آغوش می كشد و بر رخش بوسه می زند: من اینك به پیش تو استادهام این بار نیز سیاوش مىكوشد تا به نرمى او را آرام دارد و این سودا را نقطه ی پایانی نهد. اما سودابه ازپاى نمی نشیند . دیدار سیاوش، سودای جوانی در جانش افکنده است. آتش در تن و جانش انداخته است. بر آن است كه اگر این بار سیاوش استقامت كند، كمر بهنابودیش بندد. در بر خویشش مىخواند، به او وعده گنج و جاه میدهد، حاضر است دخترش رابه همسرى او در آورد، از عشقش به او می گوید، از زیبایى و بر و بالایش سخن می گوید، وسرانجام تهدیدش میكند كه اگر سر از پیمان او پیچد و درد او را درمان نسازد روزگارش را تیره وپادشاهى را بر او تباه كند. سیاوش بهیچ وجه به این كار تن در نمی دهد. از آن پس نبرد براى نابودى سیاوشآغاز می شود. سودابه ی ناكام، که جان و جهانش را سیاوش به آتش کشیده است،انتقامسركشى و سرپیچیش را جامه می درد، چهره با ناخن مىخراشد تا سیاوش را متهم كند. سودابه حتا زنساحرى را وادار میكند كه فرزندان گانگي را كه در شكم دارد سقط كند تا شاه گمان كند كهسودابه آبستن بوده است و سیاوش باعث سقط فرزندان او گشته است . آنگاه كه تمامىترفندهاى سودابه بىاثر مىافتد و هر بار بیگناهى سیاوش آشكار میگردد، او را به آزمون آتش(وَر) می سپارد. این بار نیز سیاوش پیروز و سر بلند بیرون مىآید. داستان بر آتش رفتن سیاوش، نمونه های دیگری در اساتیر جهان نیز دارد. پس از اثبات بی گناهی،سیاوش از شاه می خواهد كهسودابه را ببخشد و خود به توران می شتابد . در شاهنامه با دو سودابه روبروییم : یكى دخت شاههاماوران كه باهوش، صاحبنظر، فداكار و شجاع است و براى همسرش پشت پا به پدر، وطن وآزادیش میزند، مرگ و اسارت را به جان میخرد تا غمگسار شوهرش شود، و دیگرى سودابهاى سودازده و بی پروا. در شاهنامه و در افكار عامه بیشتر به این جنبه شخصیت سودابه پرداختهشده است . دو سودابه که یکدیگر را کامل می کنند. یکی آن سودابه که دل در مهر و عشق کاوس دارد و در جدایی و دربند شدن کاوس: چو سودابه پوشیدگانرا بدید و دیگری آن سودابه که بر سیاوش دل می بندد. آیا سودابه به سیاوش عاشق است یا هوسی تند و آتشی است که به ناگاه از زیر خاکسترهای زندگی بال می زند؟ آیا به راستی تا این اندازه که ما فکر می کنیم این هوس یا عشق شوم است که به رستم این اجازه را می دهد که به کاخ شاه بتازد و گیسوی وی در خون کشد؟ یا این نماد آن فرهنگ قبیله ای و تجاوزکاري است، اما تجاوز به حرم خویش را بر نمی تابد؟ چو این داستان سر بسر بشنوى سودابه و رستم و کاوس همه در شاهنامه خصلت هایی انسانی و زمینی دارند و این یکی از برجسته ترین ویژگی های ارجمند شاهنامه است. و چنین است فرجام اندوهبار زنی در سودایی در میان فرهنگی سخت قبیله ای: تهمتن برفت از بر تخت اوی روزی به بهانه ی جنگ ، پدر وی را به بهایی ناچیز می فروشد و روزی دیگر به بهانه ای او را در خاک و خون می کشند. ریشه ی استوره ای سودابه و سیاوش به طبیعت و پایان زمستان و آمدن بهار بر می گردد. دموزی( ایزد گیاهان ) و اینین ( ایزد بانوی مادری، عشق، ازدواج و باروری ) هستند. به باور سومریان اینین در جوانی دل در گرو عشق دموزی می بندد و با وی ازدواج می كند. این ایزد بانوی جوان و قدرت طلب، كه عهده دار مادری و باروری گیاهان و جانوران است، به قلمرو خواهرش كه ایزد بانوی دنیای مردگان است، آز می ورزد. اینین با این اندیشه و برای دست اندازی به قلمرو خواهر ، ناشناس روانه ی جهان مردگان می شود. در آن جهان، نگهبانان تاریكی ، او را شناسایی و زندانی می شود. با زندانی شدن اینین، جهان زندگان باگرفتاری بزرگی روبرو می شود. كسی به كسی دل نمی بندد ، ازدواجی صورت نمی گیردوزنی نمی زاید . مرگ به قلمرو زندگی می آید. از آنجا که اینین ایزد جانوران و گیاهان نیز هست، در میان آنان نیز چنین مشكلی پیدا می شود. جهان زنده و پر تکاپو، یعنی دنیای انسان ها، جانوران و گیاهان در سكوت و خاموشی فرو می رود. پس ایزدان و خدایان ، در مقام چاره جویی بر می آیند تا به هر ترفندی اینین را از اسارت خواهر نجات داده و به جهان زندگان برگردانند. اما بر اساس قوانین دنیای تاریک و خاموش مردگان، كسی که به آن سرزمین سفر نموده از آنجا آزاد نمی شود و به جهان زندگان برنمی گردد! مگر اینكه فرد دیگری را بجای خود معرفی نماید و بعنوان گروگان به جهان تاریكی بفرستد. اینین، كه از شوهر خود دموزی خشمگین و ناراحت است، او را به جای خود به عنوان گروگان معرفی می كند. با رفتن دموزی به جهان مردگان، اینین از اسارت خواهر رها می شود و به دنیای زندگان بر می گردد! دموزی توسط خواهر زن خود گرفتار و به بند كشیده می شود. اینین پس از مدتی خشمش فرو كش می كند و از کرده ی خود پشیمان می شود. اینین چنان در غم هجران دموزی اشك می ریزد و نوحه گری می نماید تا سرانجام خواهر دل بر او می سوزاند و دموزی را آزاد می كند! دموزی آزاد و به دنیای زندگان باز می گردد. با باز گشت وی شادمانی و نشاط و سرور به جهان زندگان باز می گردد. مراسم مربوط به استوره ی این دو ایزد سومری یعنی دموزی و اینین در بر گیرنده ی دو بخش جداگانه است. - سوگ و ماتم اینین بر مرگ دموزی، در پی رفتنش به جهان مردگان. - شادمانی از بازگشت دموزی به دنیای زندگان. در بخش آغازین ، سومریان در دسته های بزرگ سوگواری، گریان و بر سر و سینه زنان به سوی بیابانها و كشتزارها به راه می افتادند و بر سرنوشت تلخ دموزی جوان و زیبا می گریستند. با بازگشت دموزی، آنان نیز شادمان و پایكوبان و دست افشان به شادی و سرور می پرداختند. این مراسم و سنت سومریان به همراه داستان اینین و دموزی، با تفاوتهایی ، به مناطق مختلفی كه با میانرودان هم سایه بودند راه یافت. در مصر با نام ( ازیس و ازیرس) در هندوستان با نام ( رامایانا و سیتا ) در یونان( آدونیس و آفرودیت) در لبنان با نام ( آدونیس و عشتروت ) در بابل و پس از برافتادن سومریان ( تموز و ایشتر ) و در دري زبانان با نام ( سیاوش یا سیاوخش و سودابه یا سوداوه )، شناخته می شوند. دموزی و اینین، سرانجام خود را درچونان سیاوش و سودابه به نملش گذاشت. آرياييهاي باستان، بر این باور بودند كه روزی ، سیاوش كه قربانی خشم سودابه شده و به جهان تاریكی یا دنیای مردگان رفته است، به دنیای زندگان باز می گردد. در آن روز ایزد شهید شونده که همان سیاوش باشد با بر پا داشتن حكومت داد، جهانی بی درد و رنج بنیان می نهد. دنیایی كه در آن برابری كامل برقرار بوده و از هیچگونه بی عدالتی و ستم و بیدادی نشانه ای نخواهد بود! جهانی که در گنگ دژ در شاهنامه می توان سراغ گرفت. كزین بگذری، شهر بینی فراخ زن مربي جامعه است. از دامن زن انسانها پيدا ميشوند، مرحله اول مرد و زنِصحيح از دامن زن است. مربي انسانها زن است. سعادت و شقاوت كشورها بسته بهوجود زن است. زن با تربيت خودش انسان درست ميكند و با تربيت صحيح خود كشورهاي را آباد ميكند. مبدأ همه سعادتها از دامن زن بلند ميشود. زن مبدأ همهسعادتها بايد باشد. حكيم نظامي گنجوي (حدود 530- 614 هـ . ق) قهرمان داستانسرايي در ادبيات كلاسيك است و خيل مقلدان او هرگز نتوانسته اند مقامي همپاي وي پيدا كنند. ، نه همه ابعاد داستانسرايي نظامي، بلكه تنها توجه خاص او به زنان،به عبارت ديگر «زن محوري» در آثارش بررسي مي شود و مجموعه فضائلي كه زن آرماني در شعر وي دارد، با استناد به تمام آثار او، يعني سي هزار بيت مشتمل بر مخزن الاسرار،خسرو و شيرين، ليلي و مجنون، هفت پيكر، اسكندرنامه (شامل اقبالنامه و شرفنامه)، قصايد و غزليات و … ارائه مي گردد. يادآوري اين نكته ضروري است كه آرا و نظريات او در زمانه خود، از نگاهي روشن و پيش بين حكايت مي كند كه با جامعه بسته و فئودالي آن روزگار سنخيت زيادي ندارد، بلكه در ميان شاعران ديگر نيز نظاير بسياري براي آن نمي توان يافت. به بيان بهتر، آثار نظامي آينه آرمانشهر ادبي زنان است كه از پس قرون به دست ما رسيده و بخشي از آرمانها و نيز واقعيتهاي امروزي را در خود نشان مي دهد. در ادبيات فارسي دري سه نگرش مختلف به زن وجود دارد كه الزاماً در تناقض با يكديگر نيستند و درجاتي از هريك را مي توان در آثار اغلب شاعران مشاهده كرد: نگرش زيباخواهانه. نگرش منفي. نگرش آرماني.. نگرش زيباخواهانه – نمي توان در حوزه ادبيات، شاعري يافت كه از ظرافتها و زيبائيهاي زنانه الهامي نگرفته باشد. اشعار غنايي و عاشقانه و حتي توصيفهاي طبيعي شاعران سرشار از جلوه اين نعمت است. هنرمندان به تبع خواسته مخاطبان، در ارضاي حس زيبايي خواهي ايشان مي كوشيدند و در آثار خود به آفرينش مَثَل اعلاي زيبايي مي پرداختند تا التذاذ هنري را براي خوانندگان خود ميسر گردانند. نظامي هم از پاسخگويي به اين تقاضاي مخاطبان بركنار نبوده است.از سوي ديگر سنت ادب كلاسيك بر آن است كه بر معايب عالم طبيعت چشم پوشد و در هر زمينه، حد اكمل نيكي و نيكويي را عرضه دارد. منظومه هاي نظامي هم براساس اين سنت، شخصيتهاي مثبت زنان را در داستان ها تماماً زيبارو نشان مي دهد، ولو آنكه زيبايي ايشان نقش ويژه اي در طرح و پيرنگ داستان (Plot) نداشته باشد. زنان هر نقش مثبتي كه در ادبيات داشته باشند، بايد پيش از آن زيبا باشند ! دقيقاً به همين دليل است كه هيچ زن مثبتي را در اين حوزه نمي توان زشت يافت. شاعر براي تحقق هدف مذكور، تمام زيبائيها را در عرايس شعري خود، يا در شخصيتهاي داستاني اش جمع مي كند كه خواننده منتقد امروزي درمي يابد با همه تفاوتها و خلاقيتهاي موجود در توصيفات مورد بحث، گويي همگي وصف يك تن است و اين معشوقان چقدر شبيه يكديگرند! قامت همگي نخل سيمين و سرو سيمين است و چشم آهو پيش چشمشان هزار عيب دارد. رويشان خورشيد را شرمسار مي كند و شكن گيسوي مشكين شان برچشمه خورشيد سايه مي افكند؛ شكر از گفتار آنها چاشني مي گيرد و اگر لعل لب باز كنند، مرواريد مي ريزد. اين توصيفها توصيفهاي مينياتوري است، نمونه مينياتوريسم نظامي را در توصيف شيرين و دختراني كه در بارگاه ميهن بانو جمعند، شيرين در چشمه، روشنك دختر دارا، دختر كيدهندو و پيكرهاي هفت شاهد خت اقاليم در قصر خورنق بهرام مي توان مشاهده كرد. بسا زن كو صد از پنجه نداند در منظومه خسرو شيرين، قهرمان واقعي داستان و نقطه مركزي آن، شيرين است نه خسرو؛ در اين داستان خسرو مانند مردم روزگار خود، زن را بازيچه اي قابل خريد و فروش براي ارضاي اميال خود مي پندارد، اما نظامي با قاطعيت از احترام به زن، از شخصيت انساني او و از قهرمانيها و شعور و ذكايش سخن مي گويد. زن درامور نظامي قدرت بالقوه رهبري و اداره كشور و اخذ حكمت و خردمندي را دارد و در ارضاي اميال شهواني مرد خلاصه نمي شود؛ مانند مردان در حكمراني و سياست، حكمت و دانش، دلاوري و جنگ، عفت و پاكدامني، خردمندي و عدالت عرض وجود مي كند و در بسياري از موارد، به ويژه در عشق و استقامت، حتي بر مردان ترجيح دارد. از جمله عوامل موفقيت نظامي در داستانسرايي، آگاهي او از كيفيات روحي و رواني انسانهاست كه به واسطه آن مي تواند تيپهاي مختلف داستاني را بيافريند. در داستانهاي نظامي، فقط سلسله حوادث، داستان را پيش نمي برند، بلكه مهمتر از آن، شخصيت هاي داستان و ويژگيهاي روانشناسانه آنهاست كه خواننده را به تأمل وا مي دارد. اگر به طور مثال داستان خسرو و شيرين را كه هم فردوسي بدان پرداخته و هم نظامي، در روايت اين دو با يكديگر مقايسه كنيم، متوجه خواهيم شد كه فردوسي به طور گذرا به سلسله حوادث و ماجراهاي داستان عنايت كرده، ولي نظامي كانون توجه خود را معطوف شخصيتها و قهرمانها ساخته است؛ لذا مي بينيم كه شيرين شاهنامه، كنيزكي ارمني است كه در حرمسراي خسرو پرويز موقعيت ممتازي به دست مي آورد و مورد اعتراض اعيان، اشراف و مغان واقع مي شود و نهايت اينكه خسرو از پاكدامني او دفاع مي كند، اما اين شخصيت، نظامي را راضي نميسازد؛ او شيرين را بر مي كشد، وي را شاهزاده ارمنستان مي كند، همه امكانات و خد م و حشم را در اختيارش مي گذارد و او را قهرمان اول داستان قرار مي دهد. در سراسر داستان خسرو و شيرين، سيماي شيرين بر تمام اشخاص و مناظر داستان سايه مياندازد، چنانكه در ميان همه شكوه و جلال دربار خسرو پرويز،هيچ چيز درخشانتر و چشمگيرتر از وجود شيرين ديده نمي شود. او به رغم برتري هاي مادي خسرو، وي را تحت الشعاع جلال معنوي و اخلاقي خود قرار مي دهد و برخودكامگي هاي او پيروز مي شود. انسان در تعقيب حوادث داستان هاي نظامي، مجذوب نوسان هاي روحي و جدالهاي دروني شخصيتها مي شود؛ او به بهترين وجه توانسته شخصيت عاشق مصمم و باوفا را در شيرين، دختر سوخته در نظام قبيله اي پدرسالار را در ليلي، خوشگذران سبكسر را در خسرو و كامران نامجو را در بهرام گور ترسيم كند. در اين شخصيت پردازي ها قهرمانان زن هدف اصلي هستند؛ لذا مردان را زمينه تاريكي مي بينيم كه چهره روشن زنان را بهتر مي نمايانند. با توجه به نكته اخير مي توان تأسف امثال برتلس را از تضاد روحيه مثلاً شيرين با خسرو توجيه كرد. نظامي علاوه بر زيبايي تمام و كمال ، ويژگيهاي ديگري را هم در داستانهاي خويش به قهرمانان زن نسبت داده است كه از آن جمله اند: عاشقي و دلدادگي – در منظومه هاي نظامي سه نوع عشق ديده مي شود:الف. عشق قهرمانانه، فعال و شورانگيز كه «زميني است، اما پروازي آسماني دارد و جلوه گاه كمال شعر عاشقانه نظامي است»؛ وفا، پاكبازي و پايداري از مشخصه هاي آن است و مشكلات و موانع نمي توانند سد راه آن گردند. عاشقان در اينگونه عشق، براي رسيدن به يكديگر مي كوشند، دشواريها را به جان مي خرند و از پا نمي نشينند. عشق شيرين نمونه بارز آن است. عشق اندوهبار، تراژيك و منفعل كه از نوع حب عذري است. در اين عشق، عاشق و معشوق مي سوزند و با خيال هم دلخوش مي دارند و چون نوميد مي شوند، به درگاه حق پناه برده، مي نالند و وصال را در فراسوي مرگ مي جويند. ليلي و مجنون در اين وادي سروده شده كه تأويل هاي عرفاني هم از آن صورت گرفته است. عشق كاملاً زميني، سبك، غريزي و هوسناك كه معمولاً زر و زور شاهانه اسباب حصول آن است و همواره به كاميابي مي انجامد. منظومه هفت پيكر نمونه كامل اين نوع عشق است كه در آن، بهرام گور هفت شاهدخت از هفت اقليم آورده و در هفت گنبدي كه بر طبع هفت سياره و به رنگهاي سياه، سندلي، سرخ، زرد، سپيد، پيروزه گون و سبزساخته، نشانده است تا هر روز هفته در يكي از گنبدها به عيش نشيند و شاهد خت آن گنبد برايش داستاني سرايد. نظامي تصريح مي كند كه هدف از اين افسانه ها كاملاً مادي و شهواني بوده است. نظامي نقش اول قهرمانان را در نوع اول و دوم عشق به زنان واگذار كرده،اما در نوع اخير كه متعلق به جانب حيواني انسان است، حريم حرمت زنان را كاملاً حفظ كرده است. اين حفظ حرمت آنگاه آشكارتر مي گردد كه بدانيم شاهدختهاي مذكور در هفت پيكر كه به نقل افسانه هاي شهوت انگيز براي بهرام گور مأمور شده اند، داستانهايي را در اين زمينه بازگو مي كنند كه غالباً ستيز جانب حيواني و روحاني انسان را نشان مي دهند و به نتايج اخلاقي، حكمي و معنوي منجر مي گردند؛ مثلاً در داستان گنبد پيروزه رنگ مي خوانيم: بهرام- خواست تا بانوي فسانه سراي عفاف – يكي از ويژگيهاي مهمي كه نظامي براي زن قائل است، عفاف و خويشتن داري مي باشد. در بخشهاي مختلف آثار نظامي به اين فضيلت اشاره شده است، اما محل ظهور عمده آن داستان هاي عاشقانه و بالاخص داستان خسرو وشيرين است. ليلي و مجنون با آنكه داستان عاشقانه است، در محيط بستهاي اتفاق مي افتد و عاشق و معشوق به دليل محدوديتهاي قبيله اي و اجتماعي مجال ارتباط نزديك نمي يابند، چنانكه تمام رابطه عاشقانه آنها در دوران افشاي عشق در چند پيغام و نامه و يكي دو ديدار شتابزده خلاصه مي شود. البته در همين مقدار هم جانب عفاف كاملاً رعايت ميگردد، چنانكه در نخستين ديدا ر، ليلي در ده قد مي مجنون ايستاده ياراي جلوتر رفتن در خود نمي بيند و مي گويد:
از يك سو زال چنان آشفته مى شود كه بى فوت وقت، رهسپار كاخ منوچهر مى گردد و از يك سو مهراب با شنيدن خبر لشكركشى سام چنان خشمگين، كه باز شمشير مى كشد و به سيند خت مى گويد كه اى زن كنون كه دخترت برايم ننگ به بار آورده، چاره اى كه تو و آن دختر ناپاك تن را بردار كشم، مگر منوچهر از اين خشم و كين برآسايد. اين بار نيز سيند خت ژرف بين است كه در اين فضاى سراسر اضطراب و آشفتگى، به سرعت به چاره انديشى مى نشيند و سپس شهباز سخن را اينچنين به پرواز مى آورد:
- اى شاه خورشيد خش، يك سخن از من بشنو و سپس هرچه مى خواهى بكن.
تو را گنج و خواسته بسيار است، اندكى از آن را به من ببخش كه روزگار، آبستن حادثه شده است و روشنى روز، شبى تار باشد كه اين تيرگى را خود بزدايم و روز را چون چشمه اى رخشان و جهان را چون نگينى بد خشان كنم. محراب مى گويد: در ميان يلان سخن به راز مگو، يا به روشنى سخن بگو يا آماده پوشيدن چادر خون بر تن باش. سيند خت به آرامى مى گويد: همسر نامدارم! تو را به ريختن خونم نياز نباشد، چون اراده كرده ام روز ديگر خد مت سام روم و اين تيغ كين را كه از نيام كشيده شده به جاى خود باز گردانم. فردا آنچه را كه شايسته است مى گويم و با خرد و دانش خود، انديشه و گفتار خام او را خواهم پخت.
بياراست تن را به ديباى زر
به در و به ياقوت پرمايه بر
يكى ترگ رومى به سر برنهاد
يكى باره زيراندرش همچو باد
شتابان و جلوه كنان خود را به سام مى رساند، بى هيچ آواز و ذكرنامى.
پرده داران به سام خبر مى دهند كه فرستاده اى از كابل آمده. سام بار مى دهد. سيندخت از اسب فرود مى آيد و خرامان به درگاه مى رود، زمين ادب مى بوسد و بر پهلوان زمين، آفرين مى كند. گنج و نثار و پرستنده و اسب و پيل را رده بر مى كشد و يكايك پيشكش مى كند، چنانكه سام خيره مى شود.
پر اند يشه بنشست، بر سان مست
به كش كرده دست و سرافكنده پست
كه جايى كجا مايه چندين بود
فرستادن زن چه آيين بود؟
سام از يك سو در حيرت است كه از كى تا به حال زنى به رسولى مى آيد و از يكسو در اين انديشه كه اگر گنجينه را بپذ يرد، شاه بر او غضب خواهد كرد و اگر نپذ يرد، زال بسيار آزرده خاطر خواهد شد، به طورى كه نزد سيمرغ باز خواهد گشت. پس دستور مى دهد، گنجور زال هدايا را به نام «مه كابلستان» تحويل بگيرد. سيندخت چون چنين ديد، دانست كه بدى از او دور شده و بخت به كامش است؛ پس به سه پرستنده سمن رخ خود فرمان داد جام به دست گيرند و سر تا پاى سام را گوهرافشان كنند. چون اين آيين به پايان رسيد، سيند خت د ست به جادوى كلام برد:
- اى پهلوان! اى كه با راى تو پير جوان مى شود، بزرگان، دانش و خردورزى را از تو آموخته اند. با مهر تو دست هر بدى بسته مى شود و با گرز تو شاهراه ايزدى باز، اگر گناهى هست، از مهراب است كه اكنون از مژه خون مى چكاند نه بى خبران كابل، ما همه زنده به رأى تو و پرستنده خاك پاك توييم.
از آن ترس، كو هوش و زور آفريد
درخشنده ناهيد و هور آفريد
نيايد چنين كارش از تو پسند
ميان را به خون ريختن برمبند
تو دانى نه نيكوست خون ريختن
ابا بى گناهان بر آويختن
خداوند ما و شما خود يكى است
به يزدان مان هيچ پيكار نيست
سام مى گويد، آنچه مى پرسم براستى جواب بده، نسبت تو با مهراب چيست و آن دختر را زال چگونه ديده و نيز بگو د خت مهراب را روى و موى و خوى و فرهنگ و بالا و ديدار چگونه است؟ . سيندخت مى گويد: پهلوان! نخست پيمانى سخت از تو مى خواهم كه به جانم گزند نرسد. سام پيمان مى بندد. سيندخت زمين ادب مى بوسد و مقتد ر بر پاى مى ايستد:
سخن ها چو بشنيد ازاو پهلوان
زنى ديد با راى و روشن روا ن
چنين داد پاسخ كه پيمان من
درستست اگر بگسلد جان من
تو با كابل و هر چه پيوند توست
بمانيد شادان دل و تندرست
بد ين نيز همداستانم كه زال
زگيتى چو رودابه جويد همال
اكنون اى بانوى نيك رأى و ژرف بين، هيچ اند يشه و اندوه به دل راه مده كه اگر جانم بگسلد، از پيمانم نگسلم. پيش از اين زال خود به خدمت منوچهرشاه رفته است، اكنون خود نيزنامه اى ، خد متش خواهم فرستاد و به جد، كار شما را پى خواهم گرفت. اكنون؛
به كابل بباش و به شادى بمان
از اين پس مترس از بد بد گمان...
شكفته شد آن روى پژمرده ماه
به نيك اخترى برگرفتند راه
و بدين ترتيب رسالت بانويى شايسته، سخنور، خرد مند، پاك اند يش، خانواده دوست، آگاه به آداب و رسوم زمان، دلير و آگاه به امور سياسى، با پيروزى هر چه تمام تر ختم به خير و صلح و شادى مى شود و در تاريخ به لقب «اولين سفير زن» و «بانوى صلح» نايل مى آيد.
كه شه دخترى دارد اندر نهفت
كه از سر و بالاش زیباتر است
ز مُشك سیه بر سرش افسر است
به بالا بلند و به گیسو كمند
زبانش چو خنجر لبانش چو قند
بهشتیست آراسته پُر نگار
چو خورشید تابان به خرم بهار
نشاید كه باشد جز و جفت شاه
چه نیكو بود شاه را جفت ماه
چنین داد پاسخ كه نیكست راى
من او را كنم از پدر خواستار
كه زیبد به مشكوى ما آن نگار
شنیدم كه تخت مرا در خور ست
كه پاكیزه چهرست و پاكیزه تن
ستوده به هر شهر و هر انجمن
دلش گشت پر درد و سر شد گران
همی گفت هر چند کو پادشاست
جهاندار و پیروز و فرمان رواست
مرا در جهان این یكى دختر است
كه از جان شیرین گرامىترست
فرستاده را گر كنم سرد و خوار
ندارم پى و مایه كارزار
اگر چه ورا كوه باشد نهفت
چو كاووس را بند باید كشید
مرا بى گنه سر بباید برید
نشسته كه سودابه آمد بدر
بناگاه روى سیاوش بدید
پر اندیشه گشت و دلش بر دمید
چنان شد كه گفتى طراز نخ است
و گر پیش آتش نهاده یخ است
كسى را فرستاد نزدیك اوى
كه پنهان سیاوخش را گو بگوى
كه اندر شبستان شاه جهان
نباشد شگفت ار شوى ناگهان
تن و جان روشن ترا دادهام
ز من هر چه خواهى همى كام تو
برآید نپیچم سر از دام تو
رخش تنگ بگرفت و یك بوسه داد
بدوكش نبد آگه از ترس و داد
به تن جامه خسروى بر درید
بمشكین كمند اندر افكند چنگ
بفندق گلانرا ز خون داد رنگ
بدیشان چنین گفت كین بند و درد
ستوده ندارند مردان مرد
پرستندگان را سگان كرد نام
سمن پر ز خون و پر آواز گام
جدایى نخواهم ز كاووس گفت
اگر چه ورا كوه باشد نهفت
چو كاووس را بند باید كشید
مرا بىگنه سر بباید برید
بگفتند گفتار او با پدر
پر از كین شدش سر پر از خون جگر
به حصنش فرستاد نزدیك شوى
جگر خسته از غم ز خون شسته روى
نشست آن ستمدیده با شهریار
پرستنده بودش و هم غمگسار
به آید تو را گر بزن نگروى
بگیتى بجز پارسا زن مجوى
زن بد كنش خوارى آرد بروى
سوی خان سودابه بنهاد روی
ز پرده به گیسوش بیرون کشید
ز تخت بزرگیش در خون کشید
به خنجر به دونیم کردش به راه
نجنبید بر جای کاوس شاه .
همه گلشن و باغ و ایوان و كاخ
همه شهر گرمابه و رود و جوی
به هر برزنی، رامش و رنگ و بوی
همه كوه نخجیر و آهو به دشت
بهشت این چو بینی نخواهی گذشت
تذروان و طاوس و كبك دری
بیابی چو بر كوه ها بگذری
نه گرماش گرم و نه سرماش سرد
همه جای شادی و آرام و خورد
نبینی در آن شهر بیمار كس
یكی بوستان از بهشت است و بس
همه آب ها روشن و خوشگوار
همیشه بر و بوم او چون بهار .
نظامي در تعريف و تمجيد زن خاصي مي گويد «او زن است، اما زن سيرت نيست؛ بلكه مرد سيرت است» اين تمجيدها نيز كه در واقع ذم شبيه به مدح است، خود از اعتقاد به برتري مرد ناشي مي گردد. اما اغلب تعريض هايي كه نظامي در آثار خود به زنان داشته است، توجيه پذير هستند و نكته اي دارند كه مي تواند نظامي را از نگرش منفي به زنان مبرا سازد. تقريباً تمام موارد مذكور، در گفتگوها و عقايد و اعمال قهرمانان داستانها ابراز مي شوند، اما نظامي سير حوادث داستان ها را چنان هدايت مي كند كه سرانجام خلاف آنها ثابت شود.
مثلاً آنجا كه اسكندر در كشورگشايي خود نيرنگ مي ورزد و در پوشش پيك اسكندر به دربار نوشابه فرمانرواي برده (از محال روس و ابخاز) مي رود، نوشابه با هوشمندي و فراست خود، وي را مي شناسد و در گفتگوهايي برتري خود را ابراز مي دارد؛ اسكندر با آنكه در برابر نوشابه احساس شرمساري كرده به كارداني او اعتراف مي كند، معتقد است كه زن نبايد دلير و فرمانروا باشد و اگر پرده نشين بماند بهتر است؛ به او نبايد اعتماد كرد هرچند پارسا باشد، چون به هر حال زن، زن است! همچنانكه نبايد به دزد اعتماد كرد، ولو آنكه دوست و آشناي انسان باشد:
به دل گفت كاين كاردان گر زنست
به فرهنگ مردي دلش روشنست
زنــي كـو چنين كرد و اينها كنــد
فـرشتـــه بــر او آفرينــها كـند
ولي زن نبايـــد كه باشـــد دليـــر
كه محكم بود كينــه ماده شيـــر
زن آن به كه در پرده پنهان بــــود
كه آهنگ بي پرده افغان بود
چو خوش گفت جمشيد با رايزن
كه يا پـرده يا گــور به جــاي زن
مشو برزن ايمن كه زن پارساست
كه در بسته به گرچه دزد آشناست
اما نظامي با اين عقيده اسكندر، نوشابه را خانه نشين نمي سازد، بلكه او را شخصيتي مدير و مدبر نشان مي دهد كه با سياست و كارداني، كشور خود را از حمله اسكندر مصوون مي دارد و حتي به او درسها و عبرتها مي آموزد. در جاي ديگر وقتي ليلي را ناخواسته به شوهر مي دهند، او خون جگر خورده از وي دوري مي كند، اما كسي پيش مجنون خبر دروغ مي آورد كه اكنون ليلي با شوهر خود خوش مي گذارد و ديگر به ياد تو نيست؛ آنگاه خصائلي را به زنان نسبت مي دهد:
زن گرنه يكي هـزار باشــد
در عهد كم استـوار باشــد
چون نقش وفا و عهد بستند
برنام زنان قلم شكستـنــد
زن راست نبازد آنچــه بازد
جز زرق نسازد آنچه سازد
سيار جفاي زن كشيــدنــد
وز هيچ زني وفا نديــدنــــد
زن چيست؟ نشانه گاه نيرنگ
در ظاهر صلح و در نهان جنگ
در دشمني آفت جهانست
چون دوست شود هلاك جانست
گويي كه بكن نمي نيوشـد
گويي كه مكن دو مرده كوشد
چون غم خوري او نشاط گيرد
چون شاد شوي زغم بميرد
اين كار زنان راست باز است
افسون زنان بد دراز است!
مجنون از شنيدن اين سخنان سر به سنگها مي كوبد و شوريده مي شود؛ آن مرد از كرده خود شرمسار گشته اعتراف مي كند كه دروغ گفته است و ليلي به مهر خود باقي است.در آثار نظامي نظاير اين موارد را بازهم مي توان يافت. شايد جالبترين نمونه اش بدگويي هاي مريم از شيرين نزد خسرو باشد كه برخاسته از حسد اوست:
عطــارد را به زرق از ره برانــد
زنان مانند ريحـان سفــالنــد
درونسو خبث و بيرونسو جمالند
نشايـد يافتن در هيــچ بـرزن
وفا در اسب و در شمشير و در زن
وفا مردي است،بر زن چون توان بست
چو زن گفتي بشوي از مردمي دست
بسي كردند مردان چاره سازي
نديدند از يكي زن راست بازي
زن از پهلوي چپ گويند برخاست
مجوي از جانب چپ جانب راست
آرد «آيين بانوانه»به جاي
گــــويــد از راه عشقبــــازي او
داستــاني به دلنـوازي او
اما شاهدخت اين گنبد، داستاني مي گويد كه كاملاً اخلاقي و تربيتي است و پرده از كار ابليس و شياطين برميدارد و نفس را رسوا مي كند. بدين گونه در نوع سوم عشق نيز شخصيت برتر زنان به نمايش درمي آيد.
زين گونه كه شمع مي فروزم
گر پيشترك روم بسوزم
زين بيش قدم زدن هلاك است
در مذهب عشق عيبناك است
او نيز كه عاشق تمام است
زين بيش غرض بر او حرام است
مجنون نيز متقابلاً حق اين عشق پاك را بجا مي آورد، مثلاً وقتي كه پير خيرخواهي از بهر آزمون از او مي پرسد كه آيا مي خواهد ليلي بيايد و در كنار وي قرار گيرد، عكس العملي مشابه نشان مي دهد:
گفتا مكن اي سليم اي مرد
پيرامن اين حديث ناورد
چون من شده ام به بوي مي مست
مي را نتوان گرفت در دست...
بدين گونه يكي از دغدغه هاي داستان، تقابل تندروي هاي خسرو و دورباش عفاف شيرين است كه از بد نامي و فرجام كار مي هراسد و پا برخواهشهاي د ل خود مي نهد. داستان ليلي و مجنون هم دغدغه هاي عفاف دارد، گرچه جزر و مد حوادث در آن به پاي خسرو و شيرين نمي رسد. ليلي با آنكه تسليم بي چون و چراي عرف اجتماعي خويش است و ارتباطش با مجنون قطع شده، نگران آن است كه مبادا بي تابي و شوريدگي اش او را از نيكنامي جدا سازد؛ پس غم خوردن و اندوه كشيدن را پيشه خود مي كند:
ترسم كه ز بيخودي و خامي
بيگانه شوم زنيكنامي
نه دل كه به شوي برستيزم
نه زهره كه از پدر گريزم
گه عشق دلم دهد كه برخيز
زين زاغ و زغن چون كبك بگريز
گه گويد نام و ننگ بنشين
كز كبك قويتر است شاهين
زين غم چو نمي توان بريدن
تن دردادم به غم كشيدن
ليكن جگرم به زير خون است
كان يار كه بي من است چون است؟
ادامه دارد
March 2nd, 2008
برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
- تبصره از : دکتور طاوس وردکسناریوی صلح در افغانستان از نظر مسکین یار
- نویسنده : دکتور طاوس وردک بینوایان افغان درزمستان سرد ، در خیمه ها
- نوشته: سلیم لمرانی۲۵ واقعیت در مورد جایگاه زنان در جامعهٔ کوبا
- ترجمه توسط حمید محویمبارزۀ طولانی افغان ها در بلژیک
- لیکونکۍ : دکتور طاوس وردکچیرته ولاړشو؟
- محمد عالم افتخار«تارزان» سلطان جنگل و «انومان» خدای جهان؟؟!
- محمد عالم افتخار«تبار باوری» جهل ناگزیر و «گوهر»شناسی؛ دانش بینظیر است!
- سرلوڅ مرادزید ژوندون ټلویزیون پر وړاندې د پردیپالوغوغا
- پوهندوی شیما غفوریآب بازی زنان در شهرماربورگ پانزده ساله شد
- نویسنده : دکتور طاوس وردک ژورنالست فیاض به شیاطین پیوست
- محمد عالم افتخار« سلام علی جان؛ غلام علیکم!! »
- محمد عالم افتخارتبصره ارتجالی سیاسی
- نوشته : نسرین مفیدبه بهانه ای روز جهانی مبارزه با خشونت بر زنان یا خیزش بر ستیزه خویی با زنان
- سید احمد ضیا نورینقش جوانان در اجتماع، عدم تفاهم، عدم ارتباط، و هویت یابی در محیط و دنیای مدرن امروز
- پوهنمل امیلیا اسپارتکخشونت در مهاجرت
- محمد عالم افتخار اکرم اندیشمند و «گذر از فرهنگ جهالت و لجاجت...»
- شکلگیری ساختارجدید بدگمانیهای قومی درافغانستانمحمد عوض نبی زاده
- نصیراحمد ـ مهمنددهم محرم یا روز عاشورا
- محمد عالم افتخار...پس «اجماع ملی» زلمی خلیلزاد؛ چه شد؟!
- نشریه کودکان مقدمند شماره ١۰۹ منتشر شد
- رستم زابلیزهر پاشی تلویزیونهای خارج کشوربرای نفاق ملی
- الحاج امــیـن الـدیــن » سعـیـدی – سعید افـغــانی«جواب سلام دادن در وقت نماز
- محمد عالم افتخاردر ادامه چهل و هشت ساعت با استاد میر اکبر خیبر
- Nangialy Hashimiمادر دوستت دارم!!!
- محمد عالم افتخارمژده که رهبران و سازنده گان افغانستان نو ظهور میکنند!
- محمد عالم افتخارچرا اندیشه های حزب دموکراتیک خلق؛ نیازمند نقد است؟(بخش سوم)
- امان معاشرحج و ثواب؟ آن
- محمد عالم افتخاربا مصطلحات جا افتاده و مقبول نباید بازی کرد!
- عبدالقیوم معلمداخترمبارکي
- به قلم الهه افتخارروز معلم؛ روز تعلیم و تربیت و روز آدمیت را گرامی داریم!
- محمدعالم افتخارحقیقت و دروغ در باره حج قرآنی و حج صفیانی ـ مافیایی!
- به قلم الهه افتخارانسان تر می شویم یا وحشی تر؟
- محمد عالم افتخارچرا اندیشه های حزب دموکراتیک خلق؛ نیازمند نقد است؟(بخش 2)
- محمد ضیا ضیا پیروزی فتبالیستهای تیم ملی افغانستان
- Siamak Bahariنشریه کودکان مقدمند٬ شماره ١۰۸ منتشر شد
- محمد عالم افتخارعصیانی علیه «حماقت بشر»
- لیکونکۍ : پوهندوی دکتور طاوس وردکتصفیه او محاسبه ضرور ده
- اسماعیل محشور افغانپور : مردی از تبار نیکان
- سید احمد ضیا نوریفوتبال
- روح اعتماد به نفس و خود باوری در کالبد فرسوده و بی امید افغانستان
- Written by Maryam Baryalayچندگانگی واحزاب سیاسی درافغانستان
- صیام الدین پسرلیافغانان پخپله ځانونه غرقوي
- سید احمد ضیا نوریاندوه که بر من پایانی ندارد
- لیکوال : پیرمحمد کاروانراځی ذهنونه له غباره و څنډو
- محمد ضیا ضیاآیا شیوه های رایجی که در جهت صلح وآشتی میان خانواده ها یا اعضای آن به کار برده میشود، درست است؟
- 4محمد عالم افتخاردستگیر نایل و 101 زینه تا جهانشناسی ساینتفیک
- محمد عالم افتخارچرا اندیشه های حزب دموکراتیک خلق نیازمند نقد است
- پروفیسور هاله، بُرد فتبالیست های افغانی
- محمد عالم افتخار(مکثی ضروری بر پیام تاریخی ی محترم عارف عرفان)
- به قلم الهه افتخاراز زن آزاری و زن ستیزی تا زن ـ کفانی و زن ـ جهادی
- محمد ضیا ضیا مضحکۀ دیگر زیر نام (دانشگاه) و(پوهنتون)
- عزیزه عنایت خشونت دربرابرزنان را متوقف سازيد!
- محمد عالم افتخاریک پیام و تحلیل و ارزیابی تاریخی
- سید احمد ضیا نوریعید رمضان کریم خجسته باد
- عزیزه عنایت عید سعید فطـر !
- سیامک بهارینشریه کودکان مقدمند٬ شماره ١۰٦ منتشر شد
- محمد عالم افتخارحقیقت و دروغ در مورد روزه و رمضان بر وفق قرآن
- فرزاد رمضانی بونشبسترها و چشم انداز مهاجر فرستی افغانستان به خارج
- حمید محویواکنش مردم فرانسه علیه تصویب لایحۀ قانونی برای ازدواج همجنسگرایان
- لیکونکۍ : دکتور طاوس وردکمالګه ( نمک)
- الهه افتخار انسان و انسان بودن و آزاد بودن
- ضیامعاشرت در غرب
- محمد عالم افتخاریک تجربه نادر و جذاب ـ هزار سال پیش و پس!
- نویسنده : دکتور طاوس وردکدزدي جنت
- نویسنده: مهرالدین مشیدماۀ رمضان ماۀ خود سازی انقلابی و بلند بردن ارزش های انسانی پله به پله تا مقام آدمیت
- نویسنده : دکتور طاوس وردک بالای با د نوشتم
- محمد عالم افتخار (بخش پنجم) سیمای تاریخی و تکامل معاشی و عقلی مخاطبان قرآن
- عتیق الله مولویزاده تکمله دیگر بر نگارش دین پروری ...تادین فروشی
- لیکونکۍ : دکتور طاوس وردکانتخاب
- حسن پیمانشخصیتهای شائیستۀ مردمی چرا وچگونه به حاشیه رانده میشوند؟2
- نشریه کودکان مقدمند شماره ١۰٥ منتشر شد
- لیکونکۍ : دکتور طاوس وردک دافغانستان دخلکو له پاره کوم کار لومړي توب لري
- پوهندوی شیما غفوریدین، روشنفکری و مسئلۀ زن در کشور
- محمد عالم افتخاربازتاب تصورات آرمانی بدویان شبه جزیره بیابانی عرب!
- داکتر سخی اشرف زی سیدکاغذچپاولگران ورهزنان فرهنگی
- نجیب الله جویانیکپیان درانتخابات ریاست جمهوری چه نقش خواهند داشت!
- محمد عالم افتخاراگر قرآن؛ غیرِعربی می بود؛ عربها به آن ایمان نمی آوردند!
- حسن پیمانشخصیتهای شائیستۀ مردمی چرا وچگونه به حاشیه رانده میشوند؟
- Alaha AhrarMy Father is an Afghan Man
- ایرس معاشردوستت دارم پدر روزت مبارک
- محمد عالم افتخارآیا قرآن؛ از آیات بیشتر خداوند در کتابی برتر سخن نمیگوید؟
- محمد ضیا ضیاتروریست نمایی افغانها !!
- شبيراحمدد پغمان مېلې د چا له پاره؟!!!
- محمد عالم افتخارسیمای تاریخی و تکامل معاشی و عقلی مخاطبان قرآن
- عزیزه عنایتقانون منع خشونت علیه زنان !
- حسن پیمانمقام زن مقام مادر است4
- محمد عالم افتخار آیا احکام قرآن؛ تابع زمان و مکان هست، نیست؟
- حسیب شریفی، داستان نویس و روزنامه نگاربرای مردی که گریستم
- سیامک بهارینشریه کودکان مقدمند٬ شماره ١۰٤ منتشر شد
- حسن پیمانچرا زن را مادر خطاب میکنند؟ 3
- عبدالقیومڅلرمه اوورستۍ برخه
- نویسنده: مهرالدین مشیدخشونت علیه زنان در شرق سخت افزاری و اما در غرب نرم افزاری است
- محمد عالم افتخارآیا پیامبر اسلام کاتب حدیث و حافظ حدیث داشت؟
- نوشته : دکتر اسد محسن زادهچرا یک جوان افغان دریون تال دهنش را بخیه کرد ؟
- شیرین نظیریناقضین زن وحقوق بشردرپارلمان
- عزیزه عنایت وضع اجتماعی افراد درشرایط جنگ !
- محمد عالم افتخار شفیع عیار؛ حجت را تمام؛ و گِره را باز کرد!
- عبدالقیومدڅلوروپښتنو دجواب په لټه دریمه برخه
- حسن پیمانچرا زن را مادر خطاب میکنند؟
- نصیراحمد- مهمند نکاتی پیرامون اهمیت خانواده ورسالت ومسوولیت های والدین
- آبسکاتلندیها زیر دامن خود چه می پوشند؟
- عبدالقیومدڅلورو پوښتنو دځواب په لټه دوهمه برخه
- نصیراحمد ــ مهمند دمورمقام دستاینی وړدی
- انجنیر فضل احمد افغان روز مادر مبارک باشد
- پوهندوی شیما غفوریهر عمل در مجموع جامعه تاثیر گذار است
- عبدالقیومدڅلورو پوښتنو دځواب په لټه
- محمد عالم افتخار جنرال قادر؛ با بال هایی بر فراز تاریخ قرن ما
- محمد ضیا ضیاخود ما!! دیگران هیچ ...
- محمد عالم افتخارمکث ضروری بر واکنش ها و یک هدیه تاریخی
- سیامک بهارینشریه کودکان مقدمند٬ شماره ١۰٣ ویژه اول ماه مه٬ منتشر شد
- محمد عالم افتخاربخش3مبانی حقیر و فلاکتبار ایدئولوژیهای منم گویان افغانستان
- جلال بايانیفرهنگ پريشان و پريشاني فرهنگی افغانها در داخل و خارج کشور
- انجنیر فضل احمد افغانعلت بدبختیهای افغانان جعلکاری،دروغګویی و فریبکاری میباشد
- ترجمه توسط حمید محویاز افغانستان تا سوریه حقوق زنان بهانه ای برای تبلیغات جنگی و سی آی ای
- داکتر سخی اشرف زی سیدکاغذشتر بانان پرافتخار دیروزوقایق نشینان بی سرنوشت امروز
- محمد عالم افتخاربخش2 مبانی حقیر و فلاکتبار ایدیولوژیهای منم گویان افغانستان
- محمد عالم افتخار مبانی حقیر و فلاکتبار ایدئولوژیهای منم گویان افغانستان
- استاد محمد زمان مزملچى دموکراسى ده
- مترجم: پيام پرتوى تجارت برده و نژادپرستى بعنوان خاستگاه سرمايه دارى
- سیامک بهارینشریه کودکان مقدمند٬ شماره ١۰۲ منتشر شد
- نصیراحمد- مهمندهمه چیز است خوانصاف نیست !!!
- اسدالله جعفریچرا هزاره بودن در افغانستان جرم است
- حسن پیماننوروزمیراث کهن سلطان زمین(دهقان)را گرامی داشت
- ترجمه توسط حمید محویرهبران اروپائی و تقویت شوینیسم علیه مهاجران
- نگارنده : زلمی رزمینوروزباستان این یادگارکهن را گرامی میداریم
- سید احمد ضیا نوری نوروز فرازمند مبارک باد
- ف. بریبخوانید و به دیگران نیز بگویید!
- عبدالو کیل کوچی ارمغان نوروز
- محمد عالم افتخار به حکم قرآن؛ نادان؛ مسلمان نیست!
- مولانا کبیر فرخاری فیصله های شورای وزیران و یا رها کردن باد در هوا
- انجینر نصرالله (نصرت) چه وقت متوجه شهر خود شویم
- نویسنده : مهرالدین مشیدباروری ارزش های اسلامی؛ تقویت حقوق بشری و محو خشونت بر ضد زنان
- آصف بره کیاسرار و مزایای پشم
- نگارنده: زلمی رزمیدر گرامیداشت ۸ مارچ روزهمبستگی بین المللی زنان
- اسماعیل هوشیارموضوع انشاء: می خواهید چه کاره شوید؟
- ا. م. شیریفرخنده باد روز جهانی زن!
- علی رستمینقش جنبش هشت مارچ وفمینیسم در رهایی زنان جهان
- عبدالو کیل کوچی نقش تاریخیء زن در سیر تحولات سیاسی
- نادیه کوچی آموزه ها واندوخته هایی از هشتم مارچ
- امان معاشرخانم عایشه (برلاس) در دوخت یک پیراهن به هفت کلیو وزن
- شیرین نظیریهشتم مارچ، روزآزادی ومبارزه با خشونت دربرابرزنان جهان:
- شیرین نظیریهشتم مارچ، تاریخ ماندگارازمبارزات جهانی زنان
- عزیزه عنایت به استقبال ازهشتم مارچ روزبین المللی زن !
- داکتر سخی اشرف زی سیدکاغذهجوم کلمات خزنده و لغات بیگانه د رزبان ؟
- عزیز آریانفرافراط گرایی مذهبی
- محمد عالم افتخار «اُم ایمن د رسوال الله غول خورلی دئ نه متیازی!»
- عتیق الله مولوی زاده کشتار هزاره ها درکویته ویا تکرار تاریخ
- نوشته کریم پوپل من اگررئیس جمهور شوم چه خواهم نمود
- سیامک بھارینشریه کودکان مقدمند٬ شماره ١۰١ منتشر شد
- محمد عالم افتخارتجدد و رونسانس
- انجنیر رحمت الله روند سخنی درباره شخصیت فرهنگی کشور محمد عمر ننگیار
- نویسنده : مهرالدین مشیداینسو هیاهوی رسانه یی، در میان خط قرمز و آنسوتر ارزش ها و منافع ملی
- شیرین نظیری فعال حقوق زنگفت و گو با منیژه نادری
- ازپوهندوی شیما غفوریتغیر نام انجمن صنایع دستی افغانی به انجمن مدد رسانی افغانی
- اسدالله جعفریکویته خون می گرید خدا کجاست
- به قلم الهه افتخارکودکان و جوانان ما قربانی اوامر نمرود ها و فرعون ها
- محمد عالم افتخار بشر که فقط 2% به کمال میرسد؛ آیا ناقص الخلقه است؟
- انجنير سيدعبدالقادر تر څنګ يي دملي شتمنيو اقتصادي جنايتکاران !
- داکتر سخی اشرف زی سید کاغذالقا ب قلابی علمی و عناوین اهدائی
- محمد عالم افتخارگوهر اصیل آدمی؛ چگونه کشف شد و چگونه پیامد هایی خواهد داشت؟
- سیامک بهارینشریه کودکان مقدمند شماره ١۰۰ منتشر شد
- اسماعیل هوشیارتابوهای دوران پارینه سنگی
- ارسالی صمیمیراضیه ابراهیم زاده؛ فراز و فرود هفتاد سال زندگی سیاسی
- اسدالله جعفریسلام برخروش غیرت محقق
- محمدکاظم وحیدیچنگ و دندان نشان دادن صالح، واکنشی به انزوای کنونی
- نویسنده : مهرالدین مشیدافشای فهرست غاصبان زمین سناریوی دیگری برای به فریب کشیدن افکار عامه وجهانیان
- اسدالله جعفریداستان امر الله صالح، (داستان سگ زرد برادر)شغال است
- نوشتهء الهه افتخاربه من چی گفتن ـ یک خصلت غیرانسانی است
- محمد عالم افتخارافغانستان؛ به رونسانس؛ هم ضرورت دارد و هم لیاقت!
- عطا احمدینخستین ولسوال زن در تاریخ افغانستان شروع بکار نمود
- محمد عالم افتخارشفیع عیار؛و کشف حقیقت قرآن و حدیث در اَبَر لابراتوار افپاک
- عزیزه عنایت مصونیت قضایی سربازان امریکا درافغانستان !
- اسدالله جعفریشهادت هزاره های پاکستان ورسالت هزاره های جهان
- سید احمد ضیا نوریزن و جامعه افغانستان
- میر عبدالواحد ساداتمن شهزاده بودم ، مُلی خور نبودم
- شیرین نظیریزن دردوران ماقبل تاریخ
- عبدالو کیل کوچی میرغیاث الدین خان نجرابی پیرمردی که تاریخ زندهء عصر خود بود
- عزیزه عنایت خشونت روز افــزون دربرابرزنان افغانستان !
- محمد عالم افتخارقاضی القضات افغانستان و «برهان قاطع» مافیای پنجشیر!
- اسدالله جعفریمهاجرت هزاره ها در چهار سوی جهان
- نویسنده: هاکان مسعود نوابیاین یک حقیقت است
- محمد عالم افتخار آیا گوهر اصیل آدمی؛ همان «نفخهء روح خداوندی» است؟!
- سیامک بهارینشریه کودکان مقدمند٬ شماره ۹۹ منتشر شد
- غلام مصطفی بیدارطفل فروشی در افغانستان ویا فشار سیاسی برکرزی
- عبدالو کیل کوچییادی اززنده یاد خلیل الله کوهستانی
- محمد عالم افتخار چه باید کرد؟
- شغنانتراژیدی آمدن دزد وشبخون درخانۀ افغان
- محمد عالم افتخار مقدمه بر: برای اینکه تاریخ؛ لاشهِ «سگ مرده» نشود!؟
- نورجهان اکبر ـ کنشگر حقوق زن افغانستاناز اینکه در برابرت خاموش نبودم، پشیمان نیستم!
- محمد عالم افتخار برای اینکه تاریخ؛ لاشهِ «سگ مرده» نشود!؟
- عبدالحی نزهتشهادت مظلومانهءانیسه خاموشی وسکوت با معنی !
- محمد عالم افتخارفتنه هایی که پیامبر اسلام را به فغان آورده بود؛ چه ها بودند و به چه ها منجر شدند
- محمد عالم افتخارآیا دنیا و بشریت؛ در 21 دسامبر (یکم جدی) نابود خواهد شد؟
- سیامک بهارینشریه کودکان مقدمند
- نصیراحمد ـ مهمنددهم محرم الحرام یا روز عاشورا
- نویسنده : مهرالدین مشیدحسین نه به شیعه تعلق خاص داشت و نه به سنی ، بلکه او از راه روان راستین پیامبر بود
- نوشته : ابوبکر فیض به امید دستیابی بهتر به زندګی تلاش میکنیم
- شیرین نظیری فعال حقوق زن25 نوامبر، روزجهانی محو خشونت علیه زنان
- محمد عالم افتخار تبصره و فراتر از تبصره پیرامون حماسهِ ملاله
- محمد عالم افتخارعمده ترین آسیب مغزی ـ روانی ی سیاسیون و نخبه گان فرهنگی ی افغانستان
- نظرمحمد مطمئن خانه کرائي House For Rent
- به قلم الهه افتخار چیز هایی که از کودک نوزاد خانه مان الهام می گیرم
- محمد عالم افتخار برخورد دانشمندانه و کارستان هیجان انگیز آقای نادر نورزایی
- محمد عالم افتخاراگر بناست؛ بشریت را نجات دهید؛ کودک را نجات دهید!
- عزیزه عنایتفیصلۀ علمای دینی ولایت فاریاب بخاطرمنع دخول هنرمندان مرد،درعروسی هاومحافل زنانه !
- الحاج اسرار خواجهزیستن با كار و خلاقیت و یا زیستن برای مصرف و مصرف برای زیستن
- محمد عالم افتخار طالبان ـ جلادان امپراتوران زمین ـ را بهتر و بیشتر بشناسید!!!
- داکتر سخی اشرف ی سیدکاغذتعدد احزاب تخته خیز سیاسی است نه اجماع ملی
- محب الله الله يارد علم زانګو او بې ((اخباره)) قلموال
- محمد عالم افتخارمسلمانان به برائت گرفتن از کشتن کاران؛ احتیاج تاخیر ناپذیر دارند!
- به قلم الهه افتخارفکر ها در باره بدبختی های زنان و برپایی حکومت قانون
- عنایت الله پویان په یوې ماشومې جلکۍ وسلوال برید
- کارگران بازنشسته ذوب آهن اصفهان رئیسا دزدند، کارگرا بی مزدند
- بصیر دهزادنسل بالنده و ایده های تابنده
- دوکتور سید احمد جهشتبصره ای پیرامون برخی از نوشته های اخیر آقای عالم افتخار و اماـ اگر های بعضی از خواننده گان محترم
- اسدالله جعفریخفاشان دیده ی خورشید بین ندارند(درحاشیه ی نجیبه ها معلم بشریت هستند)
- اسدالله جعفرینجیبه ها معلمان بزرگ بشریت هستند
- محمد عالم افتخارمکث کوتاه بر «پرسش های که بی پاسخ ماندند (نادر نورزایی)»
- عزیزه عنایتحفاظت ازسالمندان بدون اقارب در افغانستان !
- عبدالو کیل کوچی یادی ازافسرپیلوت عبدالواسع کوهستانی
- امان معاشر ، خبرنگار آزادرفتن به حج و نادیدن حقوق مردم
- انجینر محمود صافیبی خندا مملکت «وطن »
- محمد عالم افتخار دمی دیگر با پرسش یا درد «معشوق رحیم» گرامی
- دوکتور صلاح الدین سعیدی – سعید افغانی مکثی بر بحث روشنفکران
- حسن پیمانمکث موجز پیرامون برخی دیدگاه های مخالف وموافق نظام مردمسالاری فدرالی درافغانستان
- اسدالله جعفریبمناسبت تقدیم جایزه حقوق بشر به نجیبه وظیفه دوست دختر هزارستان
- اسدالله جعفری(یاد ی از عالِم عامل، حاج شیخ حسن فاضل یکه ولنگی (ره))
- نجم کاويانیواژهها مرز نمیشناسند
- تکثیراز جهانگیر محبیزیارت خدا باید از همین جا شروع کرد...
- بقلم نثار احمدکميسيون فرهنگی مجلس يا اتاقکی وابسته به آی. اس . آی ؟
- محمد عالم افتخاریک یاد داشت بسیار ضروری
- سید احمد ضیا نوری صدای رسای که در گلو خفه شد
- فخرزادعلت گسترش بیکاری خونریزی و بیماری در کشور چیست؟
- الحاج امــیــن الـدیــن» سعـیـدی – سعید افـغــانی«ما مسؤل رفتن مردم به جنت نمی باشیم
- سلیمان کبیر نوری نقد «اثر عالم افتخار» یا تخطئه و نفی و اعدام انسانیت؟؟!
- نویسنده : مهرالدین مشیدبرای تفکیک مجاهدین از غارتگران جهاد به قرائت تازه نیاز است
- ترجمه و افزوده از: ا. م. شیریجوانان و جامعه مدنی
- سلام خاندنوبل د جایزی کاندیده هم په فساد کی ککړه ده
- امین الدین سعیدی - سعید افغانیعوض محمد درگی هم به حق رسید!
- نجیب الله جویا نهم سنبله 1391 مصادف است به بیست نهمین سالگرد شهادت فرزند اصیل نیکپـــــــی برخوردار بزرگ!
- امــیــن الـدیــن» سعـیـدی – سعید افـغــانی«به پول زکات مسجد ساخته نمیشود!
- سلیمان کبیر نوریموج تازه ای از گنداب ارتجاع سیاه را باید شناخت و جدی گرفت!
- محمد عالم افتخار مدال طلای افغانستان در المپیاد لندن!
- محمد عالم افتخاردمی با «معشوق رحیم» گرامی در باب بود و نبود و چون و چرای گوهر اصیل آدمی
- نوشته کریم پوپل مرگ دارنده ونادار
- حزب کارایران(توفان)تاریخ جوامع تاریخ زندگی مردم و مبارزه طبقاتی است
- حزب کارایرانورزش و نقش آن در جامعهﻯ سوسیالیستی
- سلیمان کبیر نوریشکست سکوتی که دنیا و عرش را به لرزه در میآورد!
- اسدالله جعفرینیاز جامعه ی امروز افغانستان
- عنایت الله پویان از بت شکن تا بت فروش فاصله
- کرایگ هایبرچهل عادت انسانهای موفق
- سیامک بهاریسکوت علامت رضاست!
- سیامک بهاریبيانيه جبهه ملی درمورد افغانها ها و فاشيسم ايرانی
- شباهنگ رادجمهوری اسلامی و افغانهای مقیم ایران
- برگردان : دکتر اسد محسن زاده« اینجا زود تـر میتـوان مُـرد »
- دکتر خاکسترمن زاینده ام و او ...
- ویدا میرزایی24 نشانه خانواده های خوشبخت
- محمد عالم افتخارنام و تئوری علمی «بوزون» متعلق به دانشمند فیزیکدان هند و شرق است!
- سیدعارف گهریکاوزبیک خلق مثل لری
- مصلح سلجوقیمن ، منم ها
- محمد عالم افتخارکشف «ذرهء خدا»
- عنایت الله پویانتصوف
- اسدالله جعفریمیلاد گل نرگس
- کریم پوپلجنبش کوپراتیفی در افغانستان
- محمد عالم افتخارآیا موفقیت ها در شبیه سازی گیاهی و جانوری؛ میتواند به تولید انسان هایی چون اینشتاین بیانجامد؟
- نویسنده نجیب الله جویاجوانان ومشکلات کنونی شان درجامعه اتنیکی افغانستان
- الحاج امــیـن الـدیــن» سعـیـدی – سعید افـغــانی«خیر وشر
- نجیب الله جویا اولین سالگرد درگذشت استاد عبدالله نیکپی
- ترجمه : کیوان شفیعی یکی ازراهکارهای این حمایت،مبارزه برای لغومجازات اعدام است
- محمد عالم افتخارگوهر اصیل آدمی؛ چگونه کشف شد و چه پیامد هایی به دنبال خواهد داشت؟ - گفتار چهارم
- تتبع ونگارش :الحاج امـیـن الـدیــن» سعـیـدی ــ سعید افـغــانی«در دیـن مقـدس اسلام هرروز، روز مادر است!
- قیوم بشیرمسئلهء اعدام و سیاست یک بام و دو هوا
- محمد عالم افتخارگوهر اصیل آدمی چگونه کشف شد و چه پیامد هایی به دنبال خواهد داشت؟ گفتار سوم
- محمداسحاق فیاضمهاجران افغان، تحمل فشارها و سختی های آوارگی
- حقــــــــ(شـــمس الحـــق)ـــــــانیحفـــظ محیــــط زیســـت در خــــرابه هــــای بهســــود
- نصرت شادباکرههای سرخ آنارشیسم
- فضل الرحیم رحیم خبرنگار آزادمسموم کردن شاگردان مکتب بخشی از پلانهای است برای تداوام زندگی مردم ما در سیاه روزی و بدبختی
- محمد عالم افتخارهمذاتی های سرسام آور بشر با سایر جانداران؛ و همه به زیان!
- الحاج امین الدین « سعـیـدی- سعید افغانی »زن مراسم تعزیه داري و جـنازه
- بقلم : ديده بانتهاجم يک « رسانه ء وابسته » به خانم های وکيل پارلمان !
- محمد عالم افتخار گوهر اصیل آدمی؛ چگونه کشف شد و چه پیامد هایی به دنبال خواهد داشت؟
- عبدالسلام (ضعيف)د يوه افغان په توګه
- دوکتور صلاح الدین سعیدی – سعیدافغانی مکثی کوتاه بربعضی جوانب دزدي ها درکابل بانک
- ولی محمد «نورزی»ژړااوخندا؛
- امــیـــن الـدیــن» سعـیـدی – سعید افـغــانی«چشم چرانی
- نوشته کریم پوپلوضیعت معیشت در افغانستان
- شیرین نظیری نگرانی زنان افغانستان
- اشرف فروغاما من؟
- امــیــن الـدیــن» سعـیـدی – سعید افـغــانی«لیلام وسایل کار شیطان
- نو شته نذ یر ظفرمادر : ملائکهء در زمین
- رجنی کمارپرانترس مادر
- نصرت شادزنان شورشگر ، - از پطروگراد تا شیکاگو
- حسن پیماننوروزمیراث نخستین امپراتوری دهقان برزمین است قسمت(7)
- سیامک ستودهروز جهانی کارگر و وظیفه واقعی ما
- نگارش : خسروصادقی بروجنیمفهوم واقعی طبقه کارگر
- عزیزه عنایت اول می, روز همبستگی کارگران جهان !
- عبدالو کیل کوچیجنبش جهانی کار گری وباز تاب آن در افغانستان
- حسن پیماننوروزمیراث نخستین امپراتوری دهقان برزمین است قسمت -6
- شباهنگ رادروز جهانی کارگر، اوّل ماه مه، مظهر پایداری و اتحاد!
- انجینرمحمود صا فیاول می جشن همبسته گی کارگران و زحمتکشان جهان
- ع . باغبانتسلسل جنایات دشمنان علم ومعارف با پیروی ازمکتب حسن امیری ادامه دارد
- حزب کارایران(توفان)فرخنده باد اول ماه مه بشارت دهنده بهاررهائی بشریت
- عزیزه عنایت بررسی وضیعیت حقوق زنان درافغانستان !
- حسن پیماننوروزمیراث نخستین امپراتوری دهقان برزمین است قسمت-(5)-ر
- نظرمحمد مطمئند کابل ښاري ځوانان د افغاني کلتور استازيتوب نه کوي
- اسدالله جعفریداغ هجران فاطمه (س) وشهیدان هزاره بررخسار خورشید است
- دګروال عنایت الله پویان ګریز
- حسن پیماننوروزمیراث نخستین امپراطوری دهقان برزمین است قسمت(4)
- ترجمه توسط حمید محویباز نمائی جنسیت و سادیسم فرهنگی
- اسدالله جعفریچراتاریخ هزاره با خون رقم می خورد؟
- نجیب الله جویاباید جاویدان ماند
- دوکتور علوم جلال بايانیتيکه دارن اسلام ســـــلفی و ديوبندی
- الهه افتخاراگر با مغز سر و مغز استخوان خود رنسانس نکنیم؟؟
- نوشته نذیزظفرساعتی با همه
- حسن پیماننوروز میراث عنعنوی نخستین امپراتوری دهقان برزمین است
- نگارش : شیده رخ فروزتداوم شکنجه ومرگ خاموش کودکان درایران
- حرفهای بر یک خبر تلخفضل الرحیم رحیم خبرنگارآزاد
- حسن پیماننوروزمیراث عنعنوی نخستین امپراتوری دهقانبرزمین است قسمت-2
- حسن پیماننوروزمیراث باستانی امپراتوری دهقان برزمین است
- عبد الرحمن ابراهيم خيلد ميرويس جان په ځواب کې د کرزي ليک
- عبدالو کیل کوچیسال نو تان مبارک باد
- سید احمد ضیا نورینوروز فرازمند مبارک باد
- الماس فرضی (صمد)نگاهی به وضعیت زنان افغانستان
- انجینر محمود صافید ۱۳۹۱ نوی کال ،نوی سپرلی ،او نوی هیلی
- اسدالله جعفریرسالت ناتمام پدرمزاری
- حسن پیمانخشم انقلابی زنان ومادران
- دوکتور صلاح الدین سعیدی – سعید افغاني مجبوریت های محترم ح. کرزی و تحفـﮥ ۸ مارچ وی
- نوال سعداویما هرگز امید را از دست نخواهیم داد!
- ب. الف. بزرگمهرزن در آیینه ی تاریخ
- زلیخا پوپلهشتم مارچ مبارکت باد
- حزب کار ایران سمت درست مبارزه زنان برای تحقق حقوق دموکراتیک آنها
- نویسنده: حمیرا ثاقبنقدی بر مصوبه شورای علمای افغانستان در مورد زنان
- فرامرز دادرس تاریخچه هشتم مارس،روز جهانی زن
- انجینر محمود صافید ما رچ اتمه ،افغانی ښځی، اواجتماعی عدالت
- جلال پیروزاگر میدانی که مادری !
- نگارش : خسرو صادقی بروجنیزن؛ درجستجویِ رهايي
- محمد عارف عرفان هشتم مارچ گذرگاهی بسوی آزادی زنان جهان
- صالحه رشیدیزن موجود بهشتی
- سهیلا اصغري وردک(نظیمي)ولې مو په لوی لاس خپل نیم وجود له کاره غورځولی؟
- نوشته کریم پوپلقصه ملنگ در لباس پلنگ
- عبدالو کیل کوچیچرا فقط هشتم مارچ
- سلیمان راوش درسرزمین ما پنجم ماه حوت (اسفند ماه) روز زن یا مادر بوده است
- علی رستمی زن درائینه تاریخ
- تتبع و نگارش: رستم پیمانمجموعه حقوق زن – قسمت چهاردهم
- نویسنده: دکتور شهیر نثارییک نهال ، یک نَفَس
- محمد همایون سرخابیدکتر محمد صادق برنا به جاودانه گی پیوست
- محمد حریف (حریف )جايگاه و نقش زن معاصر افغان !
- انجنیرعبدالقادرمسعوداستاد دوکتورمحمد سعید(سعید افغاني)د پوهې، علم او ادب د پیاوړي قلم خاوند
- لیکونکې : محمد رحیم « یوسفي »د ارواښاد مولانا ډاکتر محمد سعید « سعید افغاني » د کار او جدو جهد په باب زما دسترګو لیدلې حالات
- تتبع و نگارش از ع. بصیر دهزادحقوق طفل
- نبی حیدری معلم ازکلوخ آتش میپرد
- ولی محمد نورزی دکابل خلک دواوري او یخني د ستونځو په منځ کي
- تتبع و نگارش: رستم پیمانمجموعه حقوق زن – قسمت دهم
- نصیراحمد – مهمندکوتاه سخنانی بمناسبت بزرګداشت میلاد مسعود وسیرت پیغمبرجلیل القدر«ص»
- سلیمان کبیر نوریذلیل سازی مردم افغانستان با ریش و ریشخند
- الحاج امــیــن الـدیــن» سعـیـدی – سعید افـغــانی«انـســـان بی ایـــــمان
- تتبع و نگارش: رستم پیمانمجموعه حقوق زن – قسمت دهم
- شیرین نظیریپیشینه چادری در افغانستان
- تتبع و نگارش: رستم پیمانمجموعه حقوق زن – قسمت هشتم
- محمد اسحاق فیاضحق ارث زن، قربانی باورهای سنتی جامعه
- تتبع و نگارش: رستم پیمانمجموعه حقوق زن – قسمت هفتم
- سیدجواد( سیغانی )سیمای حسن امیری سیغانی درآئینۀ تاریخ
- ب. الف. بزرگمهر تن فروشی، کارگری نیست!
- گزارشگر: فاروق ثوابشگوفه یی که پرپر شد
- محمد اسحاق فیاضزن، خشونت و رنجی بی پایان در جامعه افغانی
- تتبع و نگارش: رستم پیمانمجموعه حقوق زن – قسمت ششم
- البرز- پلخمریپا سخ به جعلیات ودروغ های سادات ستیزانه
- صالحه رشیدیسال نوعیسوی متصادف با مرگ مادر
- سید احمد ضیا نوریجنایت فجیع و هولناک
- ن . دروازیوطن فروشی ، برای برخی ها ، افتخار است !
- تتبع و نگارش: رستم پیمانمجموعه حقوق زن – قسمت پنجم
- اسدالله جعفريبابه علي يار، بايد بوداي ديگر باشد
- کاوه هامونیبیرون راندن نا جوانمردانه و غیر انسانی شهروندان افغانی
- تتبع و نگارش: رستم پیمانمجموعه حقوق زن – قسمت چهارم
- تتبع و نگارش: رستم پیمانمجموعه حقوق زن – قسمت سوم
- Najibullah Joyaوالدین چگونه به تفاوت ها و ویژگی های فرزندان خود پی ببرد!
- تتبع و نگارش: رستم پيمانمجموعه حقوق زن – قسمت اول
- اسدالله جعفريخون امام حسين درجان خلق هزاره افغانستان جاريست
- مولانا عبدالکبیر فرخاریخجسته روز ولادت زن نامدار کشور ، دوکتورس اناهیتا راتبزاد مبارک باد!
- سهیلا دهماسیباز هم درباره جنبش زنان !
- دیپلوم انجنیر نورضیاء فرینهشتاد سال زندگی افتخار آمیز
- نجیبه آرشزنان و کنفرانس « بن دوم»
- سلیمان کبیر نوریشاد باش هشتاد سالگی و سرشک تلخ
- صالحه رشیدیشیطان کی است ؟
- نویسنده : مهرالدین مشیدتبعیدیان تاریخ حماسه آفرینان و قهرمانان واقعی تاریخ هستند
- برگردان ناهيد جعفرپوربخاطر زن بودن بقتل رسيدند
- ناهيد جعفرپور خشونت عليه زنان در کشورهای خاورميانه
- نوشته : اسد محسن زادهبه جوانان بیندیشیم
- تهيه و تنظيم: آزاده ارفعاستثمار بی رحمانه زنان کارگر برای انحصارات معروف مد در دنيا!
- شباهنگ رادفقر فزاینده در امریکا
- عنایت الله پویانشاهد جرمی
- اکرم پدرامنیانمایش ناگوار فمنیسم نولیبرال ایران
- برگردان باخیش سببیاز پان ترکیسم تا نژادپرستی (2) (بخش آخر)
- نورمحمد غفوریشخصی ګټې، ګروپي ګټې او عامې ملی ګټې
- سید احمد ضیا نوریخجسته باد عید سعید قربان
- برگردان باخیش سببیاز پان ترکیسم تا نژادپرستی (1)
- داکترآرینسیاست اجتماعی بخش چهارم
- نوشته : اسد محسن زاده به جوانان بیندیشیم
- برگردان میم حجریجبهه متحد اعتراض بر ضد جنگ و اشغال
- سید احمد ضیا نوریخشونت
- ترجمه توسط حمید محویپایان مالکیت خویشتن
- نویسنده : مهرالدین مشید این گونه حادثه آفرینی ها بحران زدا نه؛ بلکه بحران آفرین هستند
- به قلم الهه افتخاربعضی های ما در عصر «جاهلیت» پیش از اسلام زندگی میکنیم !
- الف - محشور سونامیی که پس از ویرانگری نمایان میگردد
- محمد اسحاق فیاضو بازهم روایتی از کوکنار و مواد افیونی!
- عزیزه عنایت مادری در وادی مرگ و زندگی !
- ولی محمد نورزیسیمین بارکزی د مرګ او ژوند په منځ کي
- ترجمه رویا صحراییزنان و قوانین قدیم و جدید ترکیه
- برگردان میم حجریوضع کنونی زنان افغانستان (2) (بخش آخر)
- عدالتحرامزادههای «تیپارتی»
- بهرام رحمانیطرح حکومت اسلامی برای اخراج صدها هزار افغان از ایران!
- فریده ثابتیکار کودکان
- برگردان میم حجریوضع کنونی زنان افغانستان (1)
- کریم پوپلمعادن فروشان قرن بیست ویک
- نگارنده : زلمی رزمیاینجا کابل است
- لیکوال متفاعد ډګروال پویان سپینې خبرې او اترې
- اسدالله جعفریکشته شدن آقای برهان الدین ربانی وبار مکافات عمل
- د مولانا دوکتور محمد سعید « سعید افغاني » لیکنهزړګیه !
- رسول پويانانگيزه های جنبش و شورشگری در هرات
- حسیب شریفیتطبیق 24 پروژهی مختلف برای کمک به زنان تخار
- محمد اسحاق فیاضبنادرآبی، پاشنه آشیل فشارهای سیاسی برافغانستان
- کودکان کار طول عمر نرمالی ندارند
- ترجمه بهرام قدیمیچه آموختیم؟ دنیای جدید کار
- ترجمه آزاده ارفع لباس های کثيف!
- محمدالله نصرتویژگی های مراحل رشد درکودکان
- ترجمه توسط حمید محویطبقۀ کارگر در اروپا و ایالات متحده، راست، چپ و خنثی
- نوشته از ع . بصیر دهزادبحثی در مورد عوامل تمائلات رادیکالیزم و جرائم جنائی در میان جوانان افغان
- سید احمد ضیا نوری سالروز خاموشی شهید سید حامد نوری
- رستم پیماناختلاف در حلول ماه رمضان و شوال؛ و سرنوشت وحدت ملی و اسلامی ما!
- سید احمد ضیا نوریعیدانه
- سلیمان کبیر نوری زند گینامه ی دلچسپ و الهامبخش محمد عالم افتخار
- برگردان میم حجریکار زنان و سیاست کمونیستی زنان (7)
- عزیزه عنایت افطاریه یا سفرهء بینوایان !
- نصیراحمد «مهمند » زبان ملی پښتوونقش واهمیت آن درتفاهم ووحدت ملی
- امیــن الــدین « سعـیـدی- سعید افغانی »روزۀ مسافـر
- برگردان میم حجری کار زنان و سیاست کمونیستی زنان (6)
- برگردان میم حجریکار زنان و سیاست کمونیستی زنان (5)
- برگردان میم حجریکار زنان و سیاست کمونیستی زنان (4)
- برگردان میم حجریکار زنان و سیاست کمونیستی زنان (3)
- سلیمان راوشماه رمضان خلاف حقیقت ماه قرآن خوانده شده است
- امین الدین « سعـیـدی-سعید افغانی »قبول وصحت اعمال با نیت است
- الهه افتخارظالمان و منافقان ؛ « خدا داده گان» نیستند!
- برگردان شین میم شینراندمان کار
- برگردان شین میم شینروند کار
- برگردان میم حجریدولت، انحصارات، امپریالیسم (3)
- برگردان میم حجریکار زنان و سیاست کمونیستی زنان (2)
- محمدالله نصرتماه مبارک رمضان و فواید آن
- برگردان میم حجریکار زنان و سیاست کمونیستی زنان (1)
- عبدالو کیل کوچی استقلال وآزادی
- امین الدین « سعـیـدی-سعید افغانی »حکم آذان برای افطار دررمضان
- امین الدین « سعـیـدی-سعید افغانی »روزه بدو ن نماز
- پژوهشی کوتاه از دُکتر خلیل ودادحقایق تلخ و نگران کننده از زندگی مهاجران در هُلند
- سهیلا وحدتی سند بین المللی درباره کودکان سرباز و مسئولیت دولت ها
- شیرین نظیریمبارزه با خیابان آزاری
- برگردان میم حجریرهائی زنان در کنار کارگران (4) (بخش آخر)
- مترجم: بابک پاکزاد قانون زنان را به حاشیه می راند
- تتبع ونگارش: امین الدین « سعـیـدی – سعيد افغانی مــاه رمضــــان مـــاه تـقــوای
- ډاکتر سيد نصير احمدبي بي حاجي ډاکتره عاقله حکمت چې ما پېژندله
- محمد یوسف هیواددوست د یو غوره پښتو ټلویزیون د خپرونو اړتیا
- نصیراحمد -- مهمند ماه صیام
- دکتر بیژن بارانعشق اول و آخر فروغ فرخزاد
- حسینه روفی جهان شیفتۀ چشمانش شد که در آن راز های ویرانی یک سرزمین نهفته است
- برگردان میم حجریرهائی زنان در کنار کارگران (3)
- نگارش: فریده ثابتیجنگ و زنان
- برگردان میم حجریرهائی زنان در کنار کارگران (2)
- Alaha AhrarNurture your Love for your Country
- برگردان میم حجریرهائی زنان در کنار پرولتاریا (1)
- د. صلاح الدین سعیدی تعصب از نظر دین مبین اسلام
- بهمن شفیقاز عروسی خوبان و سهم عدالت برای محرومان
- امين الدين(سعيدى –سعید افغانی ) نـكاح در اسلام
- برگردان و توضیح: ا. م. شیرینیمی از پناهندگان جهان را فراریان جنگهای آمریکا تشکیل می دهند
- محمد جوادی احمدینيم نگاهي به زندگي عالم سپيده بر دوش آيت الله تقدسي (رحمت الله عليه)
- نوشته حفیظ الله حبیبیآسیب شناسی مطبوعات زرد
- میرعبدالواحد ساداتیاد و خاطرات زنده یاد فرید مرید را گرامی میداریم
- نصیراحمد ــ مهمنداعتیاد وانحراف جوانان وعوامل آن
- مترجم: بابک پاکزاد هفت گام برای حل مساله بحران غذا
- نگارش: غلام رضا بقاییزندان و تأثیر آن بر رشد کودکان!
- نوشته کریم پوپل تاریخ اتحادیههای صنفی افغانستان
- ولی محمد نورزی د آریا نا (بیات)د تلویزیون ځیني خپروني د افغانانو په ګټه نه دې
- سیامک بهارینشریه کودکان مقدمند
- امین الدین «سعیدی - سعید افغانی»بدعت بدعت است، حسنه ندارد
- نصیراحمد -- مهنمدمطبوعات یاآیینه تمام نمای جامعه
- محمد اسحاق فیاضمواد مخدر؛ درآمد تضمینی، اشتغال سه میلیونی و مبارزه دشوار
- جلال پیروزرسانه های لگام گسیخته - وآیندهء ملت !
- عبدالحسیب شریفیخشونت علیه زنان در تخار کاهش یافته است
- الف.آناهیتازنان وجنبش آنان درمقابل دوگزینه
- نصیراحمد ــ مهمند دموردستاینی او ویاړ په خاطر
- برگردان میم حجریزن در کشورهای سوسیالیستی (1)
- نصیراحمد-- مهمندافغانهاوفرهنګ وکلتور بیګانګان
- سوسن بهارهمبسته و پیوسته، همصدا و همگام، نه به کار کودک، آری به حق کودکی!
- برگردان میم حجریفرهنگ کوچک ایمانسیپاسیون زنان (7) (بخش پایانی)
- مهران فرجی۴۰۰ هزار کودک افغانی در تهران
- برگردان میم حجریفرهنگ کوچک ایمانسیپاسیون زنان (6)
- نگارش: م.آذرآیا مبارزه برای لغوِ کارکودک،بخشی ازمبارزه طبقاتی نیست؟
- برگردان میم حجریفرهنگ کوچک ایمانسیپاسیون زنان (5)
- عبدالحسیب شریفی وضعیت زندانیان تخار نگران کننده است
- برگردان میم حجریفرهنگ کوچک ایمانسیپاسیون زنان (4)
- نوشته : برهان الدین « سعیدی » ورزش رزمی تکواندو در افغانستان
- برگردان میم حجریفرهنگ کوچک ایمانسیپاسیون زنان (3)
- برگردان میم حجریفرهنگ کوچک ایمانسیپاسیون زنان (2)
- نگارش: سوسن بهارممنوعیت کارکودک
- مصاحبه کننده: نجیبه آرشزنی با اسطوره فداکاری
- امــیـن الـدیـــن» سعـیـدی – سعید افـغــانی«مـقــام – مــادر
- امــیـن الـدیــن» سعـیـدی – سعید افـغــانی«زنان شما گشتزار شما انـــــد؟
- برگردان میم حجریفمینیسم مارکسیستی (4)
- برگردان میم حجریطبقه و جنسیت به مثابه ابعاد حاکمیت کاپیتالیستی (4) (بخش پایانی)
- داکترآریندرباره سیاست اجتماعی
- برگردان میم حجریفمینیسم مارکسیستی (3)
- محمدنبی عظیمی سازمان نظامی ومسأله انظباط و مورال رزمی
- برگردان میم حجریطبقه و جنسیت به مثابه ابعاد حاکمیت کاپیتالیستی (3)
- نوشتهء دکتور فرید طهماساسد میوند مُرد؟
- رستمیروزجهانی کارگران گرامی باد!
- برگردان میم حجریفمینیسم مارکسیستی (2)
- برگردان میم حجریطبقه و جنسیت به مثابه ابعاد حاکمیت کاپیتالیستی (2)
- برگردان میم حجریفمینیسم مارکسیستی (1)
- برگردان میم حجریطبقه و جنسیت به مثابه ابعاد حاکمیت کاپیتالیستی (1)
- محمد اسحاق فیاضافغانستان، بحران بیش از هفت میلیون انسان گرسنه
- ماریا دارو تاریخ شهادت میدهد
- برگردان میم حجریگرسنگی تقصیر گرسنگان ست!
- محمد اسحاق فیاضافغانستان در تحولات اجتماعی و اقتصادی سال گذشته
- محمد عالم افتخار معجزهء ریاضی ؛ یا جادو گریی پر فاجعه با قرآن !؟
- امــیـن الـدیــن» سعـیـدی – سعید افـغــانی«قرآن کریم را نه ببوسید ونه بسوزانید بلکه مطابق حکـم آن عمل کنید!
- عبدالحسيب شريفيمعلولين را با القاب زشت آزرده نسازيد!
- نوشتهء آموتخنیک ، ملاء وتکرار تاریخ
- سلیمان راوشسیزده بدر
- سلطان علی کشتمندنوروز را گرامی بداریم وسال نوخوش برای همه آرزو نماییم
- آصفه صبا گویید به نوروز که امسال نیاید
- دکتر حمیدالله مفیدجشن نوروز راهش را از میان سده ها می یابد
- نجم کاويانی نوروز، جشن جهانی
- سلیمان راوشنوروز
- ل . کریمی استالفیدعا کنیم ، بهار بی غبار برگردد !.
- رحمت اله روان نوي ۱۳۹۰ کال دافغانانو ترمنځ دنفرت اوکینی ځخه لیری کال غواړم
- رستم پیمانآیا سُونامی جاپان ناشی از تقصیر رُبات ها است؟
- نجیبه آرشنوروز فراتر از تاریخ است
- نویسنده فرامرز دادرس نوروز جشن باستانی ،هیچ پیوندی با اسلام ندارد
- عبدالو کیل کوچی بهار انتظار
- محمــــدالله نصــرتمراسم جشن باستانی نوروز در افغانستان وبدخشان
- دکتور شهیر نثاریبیایید مقدم بهار را به فال نیک بگیریم
- ولی محمد نورزی نوی کال نوی ورځ او نوي پسر لي
- اسدالله جعفریتا خود زنان به مقام مرجعیت علمی و دینی نرسند، سخن گفتن از حق زن دروغ ترین سخن ها است
- نجیبه آرشبه استقبال ازمارش زنان رزمنده ی شهر کابل
- داکترآریندرباره سیاست اجتماعی
- سوسن دادرسآتش حلال و آتش حرام
- دکتر بیژن بارانعشق زن در قرن 20م خاور میانه
- عزیز آریانفرگلی برفت که ناید به صد بهار دگر
- محمد همایون سرخابی فرخنده باد هشتم مارچ روز همبستگی بین المللی زن
- عبدالوکیل کوچیهشتم مارچ تا ریخ همبستگی ومبارزه
- ارسالی ج.پآيا 8 مارچ جشن است يا ادامه ای مبارزه دادخواهانه؟
- ډاکتر سيد نصير احمدډاکتر همايون کامران چې ما پېژانده
- کریمه کشتمندهشتم مارچ، روز جهانی زنان خجسته باد!
- شیرین نظیریصدمین سالگرد هشت مارچ به همه خواهران عزیزمبارک باد
- شیرین نظیری تاریخچه جنبش زنان در افغانستان
- نجیبه آرشصدمین سال هشتم مارچ
- عزیزه عنایت به استقبال از روز بین المللی زن
- فرستنده – جلال پیروز غمشریکی بازن افغان
- سید زبیر واعظیصــــــــدیقه و خیـــــــــــام
- لیکونکي : مولانا دکتور محمد سعید « سعید افغاني »د بشر سعادت په څه کی دی ؟
- نویسنده : ماریا دارو سنگسار انسانیت
- سید ضیأالدین «قطبی»خـــــــــــــانه وخـــــــــانـــــــواده
- نوشـتهً : انجنیـر خلیـل الله روًوفـیفرهیخته مردی ازتبارفرهنگ دیگردرمیان ما نیست
- الهه افتخاردزد هم میگوید خدا و کاروان هم
- اسدالله جعفریسیدعبدالقیوم سجادی، سنی شدتارئیس مجلس شود!!
- ډاکتر لمرافغانستان نه د وېشنې بلکې د ورکېدنې په درشل کې
- نوشته سید ضیأالدین قطبیسخنان آموزنده
- تهیه و ترتیب توسط محمدالله نصرتمراحل عشق وعاشقی از دید دانشمندان
- نوشته از: الهه افتخارپسمانی ما از نادانی ماست
- دوکتور صلاح الدین سعیدی - سعید افغانی چرا علماء متفق رأی وهمنظر نیستـند؟
- سلام خان افغاني کډوال په داخل اوخارج کی د مصيبتونو سره مخامخ دي!
- تهیه و ترتیب توسط محمدالله نصرتازدواج های اجباری و عوامل آن
- نوشته : امین الدین ( سعیدی- سعيد افغانی )از فقر به الله پناه میبریم
- عبدالو کیل کوچی پناهندگی حق است یا تحفه
- سرلوڅ مرادزی پښتانه او په کور دننه دوه لويي ستونځې
- نوشته : دکتر اسد محسن زادهدژ و انسان
- ګزارش : خالدهادي حیدري د هندپه جیلونوکي دافغان بندیانوکرږي به څوک واوري؟
- انجنیر نسرین منصورافزایش خشونت های سیاسی و دولتی علیه زنان
- عزیزه عنایت نوعی از خشونت دربرابرزنان
- نگارش از ع بصیر دهزادتوضحی بر خشونت و خشونت فامیلی
- عبدالو کیل کوچیکودکان آسیب پذیر ترین قشر جامعه
- نــوشـتـه از:مصلح صــيــغــه ويــابــه اصطلاح ازدواج مـــؤقـــت
- بیژن بارانیادها- دکتر غلامحسین ساعدی
- عبدالو کیل کوچی عید قربان در ماتم قربانیان بیگناه میگذرد
- الف - میم انسانی که باید میبود
- اسدالله جعفریاسلام از “شرت» داشتن«خر»ها تا فوتبال بازی زنان
- ج- پ – س مرا ببخش
- ج – پ – س زمانه
- عزیزه عنا یت مـوثـریـت جـوانـان در اجتماع
- سید احمد ضیا نوریشهید سید حامد ( نوری) مردی بر فراز قله های دانش و فهم
- نوشته : شغنان « احــدزاده »توصیۀ یک دختر افغان به گردانندگان سازمان ملل بمناسبت شصت وپنجمین جلسۀ عمومی ملل متحد !
- نوشته : دکتر اسد محسن زادهزبان جنگ و دود آتــش *
- بچه بازی یا لوط در اسلامامین الدین سعـیـدی
- انجنیر محمد عبید شاغاسینقش جوانان در سیاست
- محمد امین بخشی کودکان میهنم از شیرخوارگی؛ معتاد به مواد مخدر میشوند + فلم
- داکتر محمد سعید « سعید افغاني » لیکنهراتلونکې دنیا
- نگارنده : زلمی رزمیدلم تنگ شده
- نوشته نذیر ظفرمسلمان بینی برید و کافر بینی ساخت
- انجیلا هاشم هدایتتقاضا و آرزوی کمک
- انجنیـر خلیـل الله روًوفـی مردیکه سرافراز زیست وسرافراز به ابدیت پیوست
- د داکتر محمد سعید « سعید افغاني » لیکنهد پردی؛ آخوا او دی خوا
- نویسنده : ل . کریمی استالفی رجم انسان و تاریخ ، از یهودیت تا افغانیت !
- عبدالو کیل کوچی ورزش مایه تندرستی ، دوستی و بهترین گزینه همبسته گیست
- نوشتۀ: شهاب الدین سرمندحزب واحد وجوانان
- نوشته: جیران پیله وریآسیب های جسمانی کاربه روی کودک
- عبدالاحد برين مهرقرآن نمي سوزد
- تهیه کننده : امین الدین سعیدی – سعید افغانیازدواج مرد آلمانی با پشک
- صور اسرافیلابتذال در برخی برنامه های تلویزیون تا چه وقت ادامه پیدا خواهد کرد؟
- قاضی دادگر کتابخانه ای در یک سطر!!
- نوشته : دوکتور محمد سعید « سعید افغانی »طبیب بگو مرض من چه و چاره ام چیست ؟« قسمت هشتم »
- نوشته نذیر ظفرجواب تائییدی
- سيد عليشاهسخن مختصردرباره ًقتل فجيع سيدحامدنوری
- سید احمد ضیا نوری شهادت جانگداز فرزند برومند و با رسالت، پارهء تنم سید حامد ( نوری)
- امین الدین « سعـیـدی- سعید افغانی »قــرآن ما از سوزانــدن نــیـــست
- م۔ا۔كرگرټولنپوهنيز - كلتوري بحث
- نوشته نذیر ظفرعید
- نوشته : دوکتور محمد سعید « سعید افغانی »طبیب بگو مرض من چه و چاره ام چیست ؟« قسمت هفتم »
- د دوکتور محمد سعید « سعید افغاني » لیکنهکاشکې !
- امیرخان جوینده صبروشکیباََیی
- م۔ا۔كرگر ملا دروحانيت اوجومات نه په جلا تله كې
- عبید الله شیوه کیرادیوی آتش
- سیامکفیلم مستند همجنس بازی در افغانستان
- اسدالله جعفری درس های امام حسن برای جامعه ی هزاره
- نوشته : دوکتور محمد سعید « سعید افغانی »طبیب بگو مرض من چه و چاره ام چیست ؟« قسمت ششم »
- نوشتهء خلیل ودادماما بهتر از کاکا بود
- نوشته : دوکتور محمد سعید « سعید افغانی »طبیب بگو مرض من چه و چاره ام چیست ؟« قسمت پنجم »
- نوشته : دوکتور محمد سعید « سعید افغانی »طبیب بگو مرض من چه و چاره ام چیست ؟« قسمت چهارم »
- کاکوجان نیازی تاسیس اتحادیه ی بین المللی مهاجرین در مسکو گامی به سوی اتحاد افغانهای بیرون از مرز افغانستان
- انجیلا هاشم هدایت حقوق زن و خانمان فراموش شده معیوب افغان
- فرانک مجیدیعایشه: چهرهی یک زن، قربانی طالبان بی فرهنگ
- نوشته : دوکتور محمد سعید « سعید افغانی » طبیب بگو مرض من چه و چاره ام چیست ؟« قسمت سوم »
- الف - محشور بیاد فرید مریدی که نامراد شد
- انجیلا هاشم هدایت معیوبین و معلولین فراموش شده افغان در کنفرانس کابل
- داکتر خاکسترحکم ثانی با رزاق مامون
- نوشته : دوکتور محمد سعید « سعید افغانی » طبیب بگو مرض من چه و چاره ام چیست ؟« قسمت دوم »
- فضل الحق( ملکزاده)چرا آب بحر شور است ؟
- تتبع و نگارش : برهان الدین « سعیدی »خانم رابعه « العدویه » اولیـن زن صوفی
- عزیزه عنایت زنـــان د ر بــرا بـــر بی عــدا لتــی هـــا !
- دکتور محمد سعید « سعید افغانی »طبیب بگو مرض من چه و چاره ام چیست ؟
- حمیدالله حمیدفقدان قوه درک و تفکر اجتماعی
- ویدا میرزایی نگاه اجمالی به روان شناسی کودک
- ویدا میرزایی سخن آموزی در کودکان
- ا.م.احمدیمیگویند مسوولین تعدادی ازرسانه ها سواد کافی ندارند!
- ارسالی انیسه وطنیارمولانا ,,, كیمیای مراقبه
- سارینا پیکرمبارزه براي رفع ستم و نابرابري از زنان، مبارزه براي تقويت صفوف كارگران است
- عبدالوکیل کوچی یک نظر خیر خواهانه ودلسوزانه
- محمد الله وطندوستدر اندوه نبود یک استاد،یک همسنگر و یک همکار
- د دکتور محمد سعید « سعید افغاني » لیکنهد واقعي ملي رهبر هڅې او هیلې !
- شهاب الدین سرمند مادر روزت مبارک
- نوشته ی:چریک فرهنگییکی بگو، چند تا بشنو!
- علی فرماندهلغو مجازات اعدام:مانیفست سیاسی یا مانیفست انسانی؟
- محمد همایون سرخابی مرور کوتاهی به زندگی سیاسی دوکتور برنا آصفی بنیان گذار صحت روان نوین افغانستان
- عبدالوکیل کوچیمروری بروضعیت کودکان درافغانستان
- نوشته نذیرظفر بارش درزندان
- عبدالرحیم احمد پروانیبی دقتی در تهیه گزارش ها نه تنها سوال برانگیز که فاجعه بار است
- داکتر و.خاکسترجواهر مکنون
- صالحه رشیدیدوستان عزیز! روز مادر است
- نوشته از: ع. بصیر دهزاد معضله پناهجویان افغان در هالند و تابوی 1-اف (1-F)
- سید احسان» واعظی«مادر مهربانم
- شهاب الدین سرمند مادریعنی فرشته آسمانی
- صباحروزخجسته مادرمبارکباد !
- انجینر محمود صافی د مور ورځ
- په ایران کې افغاني مهاجرین، اعدام او په افعانستان کې ایراني مهاجرینلیکوال : کوشان ساپی
- عبدالوکیل کوچی فرخنده باد روز مادر
- حکمیمور جا نی
- نگارنده : فضل الحق ملک زادهبهترین روز برای مردن !
- عبدالو کیل کوچی تامین حقوق کارگر، تجلیل از روز کارگر است
- الف – محشور اول می : دریچه ای بسوی روشنایی
- تا بــــــش ومـــــن بهــــــار را دوســـــت میدارم...
- نگارنده:زلمی رزمیعلیه اعدام هموطنان خویش درایران بپاخزیم
- هوشنگ معین زاده استاد شجاع الدین شفا، پدر حرکت روشنگری عصر کنونی ایران رخت از جهان بر کَِند و به جاودانگی پیوست
- اسدالله جعفریغروب خورشید بام جهان،بامیان
- محمد اسحاق فیاضفقر و بیکاری بزرگ ترین چالش اجتماعی مردم افغانستان
- اسدالله جعفریدرسوگ عالم آل رسول (آیت الله رضوانی یکاولنگی)
- نوشته : انجنیر صدیق قیام حوادث طبیعی ، کثرت نفوس و بلند منزل های کابل
- محمد امین بخشی نقش رسانه ها در ایجاد نفاق و شقا ق
- صالحه رشیدیعصر طلایی تاریکی
- سلیمان راوش سیزده بدر
- نوشته : انجنیرعبدالقادر مسعوداحمــد غــوث زلــمی :بهار نــو ، سال نـو و نوروز آزادی برایت نیک و مبارک بـاد
- میهن فدا - محشور گوش به آواز پای بهار
- صباحبهاردلنشين وخوشبختي همقرين باد
- زلمی رزمینوروز باستان این یادگار کهن را گرامی میداریم
- انجینر محمود صافیجشن نوروز سال 1389
- محمدالله نصرتنوروز
- محمدنبی عظیمیبه یاد آن رزم آور ازدست رفته
- امان معاشر نامۀ مـادر داغــدیـده
- سلیمان راوشچهارشنبه سوری یا پیشوازینه گل سوریی جشن نوروزی
- عزیزه عنایت نوروز با ستــــا ن
- اسدالله جعفریمزاری برای آرمان های بزرگ شهید شد
- اسدالله جعفریپرستو ای پیامبر بهار
- اسماعیل محشور وای ! اگر زن ، خود نجنبد ؟
- الف -- میهن فدا ښځه د ناوړو دودونو په لومو کی
- سيد احسان واعظیسیمای زن در اسطوره و تاریخ آریايی
- محمد ا صغر ( عبا دی ) بمنا سبت روززن !!!
- انجینر محمود صافیمبارزه به خاطر تساوی حقوق مدنی و اجتماعی زنان افغان در افغانستان
- ل . کریمی استالفی یک قطره عطر ، زن را بدوزخ میکشاند ؟! .
- عبدالوکیل کوچیبه استقبال هشتم مارچ
- امان معاشر خبر نگار آزاد آرزوی های زنان در هشتم مارچ یکی اند
- علی رستمیکلاراتستکین بنیان گذار هشت مارچ!
- سلیمان راوش به مناسبت 8 مارچ
- نوشته : برهان الدین « سعیدی »هــفـت وادی عــرفـان « هـفت شهــرعشـق »
- هدایت حبیب فرا رسی روز همبستگی وتجلیل از پیکار مادران و خواهران را تبریک و تهنیت میگوییم !
- اسدالله جعفریاومحمد است واحمد، گل باغ «احد»
- میر محمد شاه رفیعیواقعیت های زندگی زنان افغانستان و تجلیل هشت مارچ
- اشرف هاشمیعاقبت رحیم دوزنه
- نوشته شده توسط پاییز کهساری زندانیی بیگناه پلچرخی و شهید مظلوم حادثۀ سالنگ
- صالحه رشیدیای زن
- احمدمنصور احمدیچی کسی مسوول سرقت آثار تاریخیست ؟
- تهیه وکمپیوتراز توسط محمدالله " نصرت "مولود نامه حضرت محمد رسول الله
- اسدالله جعفریمولوی ها وآخوند های سکولار وحقوق بشر پرستان بخوانند
- داکتر ظا هرحکمینگا هی به نقد (انتقاد) و نقادان
- سرفراز مومندزه یو څوک پیژنم
- تهیه و ترتیب : برهان الدین « سعیدی »بـیـسـت و پنجمین سالگرد وفات علامه دوکتور محمد سعید « سعید افغانی»
- ماریا دارودر آستانه هشت مارچ
- صالحه رشیدی! ضعف استقلال زن
- عزیزه عنا یت پـس از وقــوع حــادثه ی یــازدهــم ســبتــا مـبـــر
- محمدنبی عظیمی فریادی که خاموش نخواهد شد
- میر محمد شاه رفیعی در انتظار برگشت با عافیت عزیزان در غربت
- لیکونکی : مولانا سعید افغانید بشر سعادت په څه کی دی ؟
- دکتر بیژن باران مقام زن در تاریخ
- صالحه رشیدیخبر درناک تراشیدن موی سر زنی را شنیدم
- اسدالله جعفریهمایش«زنان در افغانستان؛ فرصتها، چالشها و راهکارها»
- سید احمد ضیا (نوری) خانواده و نوجوان
- صالحه رشیدیتساوی در کسب کمالات و فضایل انسانی
- نگارنده : زلمی رزمی وجدان سفیدو زخم سیاه
- صالحه رشیدیتساوی از نظرخلقت
- اسدالله جعفریبی توجهی آقای رئیس کرزی و وزرایش در قبال مهاجرین
- صالحه رشیدیغم نامه من در سوگ مادرم
- محمدعوض نبی زاده برخی اندیشه ها درموردهویت وخاستگاه تاریخی جامعه هزاره
- تتبع ونګارش : امــیــن الـدیــن» سعـیـدی – سعید افـغــانی«مناره مساجد در سویس در مخالفت با دموکراسی شد!?
- اسدالله جعفریحق چیست و در کجاست؟
- تهیه کننده : لامیه بکتاش « شیر افغان » در مسابقه قهرمانی اروپائی سال « 2010 » اشتراک مینماید
- الف - محشور نه باور نمیکنم !
- صالحه رشیدیعظمت عید قربان
- دکتر بیژن بارانزن و مدرنیزم در فلات
- صالحه رشیدیخشونت در کشور ما به یک فرهنگ مبدل شده
- تتبع ونګارش :امــیــن الـدیــن» سعـیـدی – سعید افـغــانی«مــقــام زن در دیـــن مـقــدس اسـلام
- امان معاشر، خبر نگار آزادهموطن منور و نابینای ما، سند فراغت کمپیوتر را بدست آورد
- نگارنده : زلمی رزمیخشونت قابیلی درقرن بیست ویک
- برگردان از آلمانی: نیلاب موج سلام« به آنسو دیدن و گام برداشتن »
- صديق وفا ازنفی خشونت تا حقوق بشر
- عزیزه عنایت خشونت علیه زنان درجها ن
- عبدالوکیل کوچیعید قربان و عید ماتم زدگان
- صالحه رشیدیاد رفیق نبی جاودان باد
- داکتر خاکستر افراط در جبران
- عبدالصمد ازهرضایعۀ المناک
- خامه ی از سمونوال و حیدالله مفید دلیر مردی از تبار خرد چهره به نقاب خاک سپرد
- نگارنده : زلمی رزمی سگهاوآدمها
- اسماعیل محشور حبیب من ، حبیب تو ، حبیب همه
- تتبع ونگـارش :امــیـن الـدیــن» سعـیـدی – سعید افـغــانی«اعتدال در دوستی و دشمنی
- لیزا سروشروابط ابزاری هند با افغانستان
- عبدالوکیل کوچیمبارزه بر ضد خشونت علیه زنان
- تتبع ونګارش :امــیــن الـدیــن» سعـیـدی – سعید افـغــانی«آداب صـحـبـت
- محمد نادر ظهیر چه کسی مسئول گرایشات غیراسلامی بعضی از نوجوانان مهاجرما درغرب است
- محمد عوض نبی زا ده نگاهی برشرایط کاری و تحصیلی مهاجرین افغان در ایران
- دکتور فرید طهماسغوث زلمی ژورنالیست است و ژورنالیست ، نباید به زندان افکنده شود !
- محمدنبی عظیمی گزارشگر امروز
- انجنیر عبدالقادر مسعود فریاد همدردی برای رهائی غوث زلمی
- حقيقت جومساله دفاع حقوقی از پناهجويان افغان در يونان، ايتاليا، سويدن، هالند وفرانسه بايد جدی گرفته شود!
- عزیزه عنایت غوث زلمی شخصیت شناخته شدهء کشور
- مرکز کلتوری دحق لارههموطنان عید مبارک
- اسدالله جعفریعید به گل نشستن فطرت بربرزگران فطرت مبارک باد!
- رحمت اله رواندکوچنی اختر مو مبارک شه
- صديقه ابراهيم زاده روزه درمانی بيماري هاي روحی و جسمی
- تتبع ونګارش : امــیـن الـدیــن» سعـیـدی – سعید افـغــانی«صـدقـه فطــرو عید فطر
- محمدنبی عظیمیصندوق های جادویی
- دوکـتــور صلاح الـدین سـعـیـدی (سعید افغانی)نــظر خـــیـر خـــواهــــانـــه
- محمد تقى جعفرىابعاد شخصيت على (ع)
- اسدالله جعفریعلی (ع)راز سربمهر هستی
- تتبع ونگارش:امـیـن الدین « سـعـیـدی- سعید افغانی »ســـعــادت چــیــــست ؟
- نوشتهء دکتور فرید طهماسمصاحبه با حزب دموکراتیک خلق افغانستان
- عزیزه عنایت ماه مبارک رمضان پرفضیلت ترین ماه سا ل
- لیزا سروشمبارزه برای حقوق برابر و آزادی زن نیاز پایدار جامعه معاصر است
- اسدالله جعفریبهار قرآن بر امت قرآنی مبارک باد!
- تتبع ونګارش :احمد « سعیدی »بوسه هم حرام شد !
- هژبرشینواریکارتون های انتخاباتی
- نگارنده : زلمی رزمی رهنمایی کی توانی _ ای که راه خود ندانی
- عزیزه عنایت زبان وسیله ی انتقال مفا هیم
- فرامرز دادرسسبز ایرانی یا سبز اسلامی
- اسدالله جعفریچرا ماهزاره هااختلاف داریم؟
- صالحه (رشیدی)زن افغان از حقوق شرعی و قانونی خود بر خوردارنیست
- صالحه رشیدیهستی ساز بشریت
- عزیزه عنایت زنان و اطفال بی بضاعت در روی جاده ها !
- محمدنبي عظيميروزگار دوزخی
- وکیل کوچیروز پدر به همه مبارک باد
- صالحه ( رشیدی )باز هم یادی از روز مادر !
- اشرف هاشمیهمصدا با هموطن
- نوشته : زلمی رزمی میراث فرهنگی
- کامراندر پی کشتن چراغ وانکوور (قیام) برآمده اند
- بقلم محمد نادر ظهیر منادیان هدایت
- نوریمهمانان نا خوانده !
- ا. م. شیریاوّل ماه ژوئن- روز جهانی حمایت از کودکان
- ظاهر افق کانديداکادميسن ستاره اڅکزۍ نه يوازي تروردوحشت قربانی شوه ، بلکه ددولتی ـــ ناټو يي ادارې دبې همتۍ اوتګمادۍ ثمره هم وګڼله شوه ،
- نگارنده : زلمی رزمی نیازبه یک بازنگری همه جانبه
- اشرف هاشمی ...میخواست مرامجاهد بسازد إماخود ملحد شده برگشت
- تهیه و ارسالی از: سیده طلوعبمناسبت روز مقد س ما در
- فرستنده : زلمی رزمی بمناسبت روزخجسته مادر
- غزال عثمانی مادر برخیز
- نوریافغانی مهاجر یا مهاجم
- دوکـتـورصلاح الـدیـن( سعـیـدی- سعـیـدافـغـانی)عـــــــــفــــــــــــت کلام و آزادی بــیـــان ؟
- اشرف هاشمیسرګذشت ّ واقعی
- یزدان ظفری قانون احوال شخصیه شیعیان افغانستان!
- اسدالله جعفریدیدار آیت الله هاشمی رفسنجانی باآیت الله العظمی فیاض ودرس های آن برای جامعه هزاره
- از دوکتور صلاح الدین سعیدی عـــــــــفــــــــــــت کلام ؟
- محمد عوض نبی زا ده دیدگا ه های برخی احزاب سیاسی در مورد موقف اجتماعی زن در کشور
- ازشفيعيکارتون جالب
- اسدالله جعفریفصل بهارو موسم می زدن وبوس وکنار آمدباز
- اسدالله جعفریدرحاشیه قتل معلم «رقیه رضایی» درحجله زفاف :
- م ی هادیسلیقهء انتخاب مردم سلیقهء مسلط به جامعه است
- ص. وفالغو رسمی آپارتايد درافريقای جنوبی به معنای پايان آپارتايد نيست!
- نوشته از ع. بصیر دهزادانجمن حقوقدانان افغان در اروپا بحیث یک تحرک انساندوستانه، منورانه وطنپرستانه، ترقی و تجدد طلبانه
- نو شته نذیر ظفرهشت مارچ و دشمنان زن
- دیپلوم انجنیر نورضیا فرینبه مناسبت روز همبسته گی بین المللی زن
- محمد یعقوب هادی تجدید پیمان سی وچهار ساله واقعیت زن امروز است
- پژوهشي ازصباحتقدس مادروعطوفت زن دوکلمه دريک مفهوم « قسمت دوم »
- صباححقوق بشرچيست؟ونقض کنندکان حقوق بشرکيست؟ بخش نخست
- ازشفيعيکارتون جالب
- نویسنده : ماریا دارو خجسته باد روز همبستگی زنان جهان
- عزیز نوری نوشته ای در باب حق مندی کارگران افغانی در ایران
- شورای اروپايي نهضت فراگير8 مارچ مبارک باد!
- ا. م. شیزلی روز جهانی زن گرامی باد!
- هدايت حبيب روز همبستگي جهاني زن ( هشتم مارچ ) به همه زنان شجاع وستمديده افغان مبارکباد !
- نوشته : زلمی رزمی یکصدویکمین سالگرد ٨ مارچ
- مشعل8 مارچ فرخنده باد
- اشرف هاشمیروز زن ٬ به زن ها مبارک
- پژوهشي ازصباحتقدس مادروعطوفت زن دوکلمه دريک مفهوم
- عزیزه عنایت به استقبـــــال از هشتم مارچ
- تتبع ونگارش :امین الدین « سعـیـدی » زن ونبـــــــــوت
- ازشفيعيکارتون جالب
- د افغان ستراتیژیک څړنی مرکز د سولی او تفاهم دلیاری مبلغ عـلامـه محمد سعید « سعید افغانی »
- اسدالله جعفریعلماءمنشاء صلاح و فساد امت هستند
- ازشفيعيکارتون جالب
- اسدالله جعفریدروغ های شاخدار یک وکیل خواب آلود پارلمان
- امان معاشر سخنی بامعلم، ادیب، شاعر ومهربان هموطن ما محمد اسحق (ثنا)
- تتبع ونگارش :امین الدین « سعـیـدی »خودکشی یا عمل انتحاری
- اسدالله جعفریحقوق والدین از دیدگاه اسلام
- تتبع ونګارش: امین الدین) سعیدی)فتوای شرعی مفتی جامع الازهر مصر در موردحکم بوسیدن بین دختر وپسر جوان
- ازشفيعيکارتون جالب
- کوهی بیک "گدا"انتخابی از کاروان رفته گان
- وحيدعزيزکارتون جالب
- ازشفيعيکارتون جالب
- اسدالله جعفری مبارک بادت این سال وهمه سال
- اسدالله جعفریبتول قرآن بخوان، تا فرشتگان گلویت ببوسند!
- نیلاب موج سلامدر ستیز با بی عدالتی
- ب. د . گذرگاهی" پوليس مخفی هالند محاکمه شد!؟"
- ازشفيعيکارتون جالب
- نویسنده: ماریا دارو انگیزه های اساسی خشونت زنان علیه زنان
- نوشتهّ اشرف هاشمی نامهّ زندانی بدخترش
- ازشفيعيدو کارتون جالب
- سيد احسان واعظیوطن فرزندان اصيلش را فراموش نميکند
- خوشه چينادارۀ مهاجر پذیر
- م ی هادیبازی با ریش بابا کار کودکان است
- اسدالله جعفری پاسخ به برادر گرامی احمدطارق
- اسدالله جعفریحزب وحدت را،نسل هزاره نخواهد بخشید
- عزیزه عنایتجوانان در بین دو کلتور
- ازشفيعيسه کارتون جالب
- صالحه رشیدی قصه های من
- بقلم : محمد نادر ظهیرحـــــسن ظـــن یا گمان نیکو
- نوشتهء دکتور خلیل ودادبرگهایی از تاریخ سازمان دموکراتیک جوانان افغانستان
- نو شته نذیر ظفر جشن خون
- محمد یعقوب هادیاین یادداشت را در اعتراض به برنامه دیدگاه تلویزیون آریانا به مناسبت ششم جدی وبرنامه سازآن آقای میرزائی ومهمان آن آقای مامون بخوانش میگذارم
- نو شته نذیر ظفر ایران همسا یه همد ین و همز بان
- محمد عوض نبی زا دهچشم انداز تاریخی تحمیل خشونت وستم برزنان کشور
- محمدنبي عظيمي" - باد رنج ناروای خلق را پایان " *
- نوشته : زلمی رزمی سپید چون برف
- ارسالي صميميهژدهم دسامبر روز جهانی مهاجرت
- ص.وفافصلنامه بانوارگان نشراتی انجمن همبسته گی با مهاجرين افغان
- داكتر زرمینه ز مان وطن یار گزارش سالانه انجمن خیریه اطفال به ما نیاز دارند
- اسدالله جعفريعيد غدير بر مشعل بدوشان آزادي مبارك باد!
- نو شته نذیر ظفراخلاق ژور نا لیستی ...
- محمد اسحاق فیاضسرمای زمستان و موج تازه اخراج مهاجرین از ایران
- صالحه رشیدی چرا زن به عنوان جنس دوم یاد شده ؟
- الف . سپید سنگ زن حق گپ زدن ندارد ؟!
- اسدالله جعفريبحثي در هجرت-هويت نسل مهاجر هزاره بخش سوم
- عزیزه عنا یت مها جریـن و مردم بی بضاعت در افغانستان
- خوشه چينمشت زن
- محمد یعقوب هادی به پیشگاه عزیزانی که درکشور شاهی هالند مارش عدالت خواهی وحق خواهی را بر گزار نموده اند
- زبیر شیرزادد اختر ټال
- صديق وفاسرَدرُگمی ها و تنگناههای جوانان بيگانه در محيط ميزبان
- اشرف هاشمیمصاحبه با خدا
- نوشته : زلمی رزمی شصتمین سالگرد اعلامیه جهانی حقوق بشر
- بصیر دهــزاد اشتراک در مظاهره دهم دسامبر بخاطر دفاع از حق مشروع پناهنده ګان افغان در هالند دین اخلاقی و افغانی ماست، در آن اشتراک نمايید
- صالحه ( رشیدی ) خدایا ! خشونت ، خشونت وباز هم خشونت
- اسدالله جعفریبحثي در هجرت – هويت نسل مهاجر هزاره )بخش دوم(
- اسدالله جعفريخفاشان، با سیاه چشمان قندهار چه کردند؟
- نوشته : ماریا دارو قطع خشونت علیه زنان
- صالحه (رشیدی ) باز از جسم لطیف زن بهره برداری سیاسی
- ظاهردقیق تاریخ معاصرهزارهها قسمت ششم
- صديق وفا ازنفی خشونت تا حقوق بشر
- زرغونه ژواکد کندهار پر نجونو د تيزاب شيندل
- اشرف هاشمیجنازه یی مادرم ګم شد
- صالحه رشيدیای زن !
- کلال سرپلی خانه علم و فرهنگ مرکز مواد مخدر
- نیلاب موج سلامدر مورد « شورای همبسته گی زنان افغانستان در آلمان » چه میدانیم؟
- اسد بوداسرزمینِ گل های بدی
- اسدالله جعفريبحثي در هجرت-هويت جامعه هزاره
- اسدالله جعفرياحوال شخصيه اهل تشيع افغانستان وبازي كثيف سياستمداراني با پوستين خدا بر تن
- نوشته از: ظاهردقیقتاریخ معاصرهزاره ها (قسمت پنجم)
- ظاهر دقیقتاریخ معاصر هزارهها
- نوشته اشرف هاشمیاسارت در بهاران
- صالحه ( رشیدی )ای زن ، ای خواهر ، ای دخت افغان !
- الف. سپیدسنگکامبخش،نوجوان پژوهشگر و دگرانديش
- نجیب الله عظیمیثمرهء همکاری های متقابل
- حضرت ظریفی 20 سال زندان برای هيچ!
- عبدالوکیل کوچینشانه های از تاریخ
- اسدالله جعفريبدرود، مادر، فضيلت ها
- غلام دستگير هدايتبايد به شفاخانه های دولتي و شخصي توجه بيشتر مبذول داشت
- محمد اسحاق فياضواگويه هاي تاثيرات رواني جنگ درافغانستان
- عزیزه عنایت خــــــــزان , پیــک زمستـــــان
- از قلم : ماریا دارو شهید خانم ملالی کاکر
- د مولوی داکتر محمد سعید « سعید افغانی » ليکنهپه لغمان کی اوسیدونکی قامونه او پرګنی
- اسدالله جعفريعيد عاشقان بر عاشقان مبارك
- نوشته : امین الدین «سعیدی »دين اسلام دين شمشير نيست لااکراه في دين
- نو شته نذ یر ظفرعيدمبارک
- م ی هادیصفرهء برنامه" مهمان یار" تلویزیون طلوع و چهره های درخشان؟
- انیسه دهزادانجمن زنان روشن
- اسدالله جعفريماه رمضان فصل عاشقي
- ترجمه توسط حمید محویجنگ اتمی آغاز شده است
- نوشـتهً انجنـیر خلیل الله روًوفیافسـرنازنین دیگری را ازدست دادیم
- لطیف کریمی استالفیحج تفریحی و حجاج کیسه بُر!؟ .
- نذ یر ظفرسلام بر روزه داران
- نسيم سحرامکان صدور اقامت براي پناهجويان افغان بعد از انتقاد کميسارياي عالي ملل متحد در امور پناهندگان
- اسدالله جعفريشيعه مذهب اميد به آينده برتر
- هوشنگ معین زاده نگاهی به مقاله«خدمت نا خواسته ولایت فقیه به سکولاریسم!»نوشتۀ دکتر اسماعیل نوری علا
- مر دم عزیز وگرا می افغانستا ن در 28 اسد سا ل 1387 هشتا دو نهمین سا لگرد استقلا ل خویش را تجلیل میکند
- محمد ا صغرعـبا د ي تا ریخ با زیها ی اُ لمـپیک
- باغبانمسلمان بایدمعنی ومفهوم اسلام وکلام الهی رابداند
- انجمن افغانها در سويدنحکم جدید دادگاۀ عالی ادارۀ مهاجرت برای یک پناهجوی افغان
- امان معاشر سفیر افغانستان در ازبکستان نیز عضوی شورای موسفیدان افغانی درشهر تاشکند است
- اسدالله جعفریدر سوگ مرد از تبار ابوذراستاد علي اكبر مهدوي
- محمد عوض نبی زاده هشتادومين سالروزوفات علامه فيض محمد کاتب هزاره مورخ سترگ و بی بدیل تاریخ معاصر کشورخجسته و پر بار باد
- موسسه غیر انتفاعی کوچهازخانه تاخیابان یک در فاصله است
- پیام نهضتآگاهي
- فدراسیون فرهنگی غرجستا ناعلامیهء
- هيأت رييسه مجلس موسسان نهضت فراگير پيام تسليت
- شلیزارسمینار مورخ 27 جون
- سکرتریت کمیسیون رسانش و فرهنگ شورای اروپايي نهضت فراگیرسمینار « وضع سیاسی و وظایف مبرم نهضت فراگیر » دایر گردید
- مشعلپيام تسليت
- ی هادییک پرداخت ادبی در باره ای گفتگوهای انترنت
- اسدالله جعفريسلام بر دختران ستاره بر دوش هزارستان
- اسدالله جعفريفاطمه(س)(س) ملتقاي سنت ومدرنيسم
- میوند ایالات متحده امریکا ، ناتووجامعه جهانی تعهدات خودرا علیه تروریزم باید عملي کرد!
- محمد عوض نبی زادهطالبان کوچی نما با تهاجم درهزاره جا ت امنیت کشوررا تهدید میکند
- عبدالشکور خوشه چينگفت که....؟
- محمدالله وطندوستدر باره وحدت و اتحاد نیروهای چپ،دموکرات،ملی و مترقی کشور
- صباحافغانستان درگردابي ازتنشها وتشنجها
- م ی هادی گذشتۀ مشترک یا انديشۀ مشترک
- لیکنه او تولوونه : امین الدین « سعیدی »مصلح او مجاهد ملانجم الدين اخند زاده
- اسدالله جعفريدر حاشيه ملاقات محمد محقق باحضرت آيت الله فاضل ورسي
- اکبر سید آبادیفساد در دولت یا دولت فاسد ؟
- نوشته: و حيد احمد جلال زادهمعلم
- اسدالله جعفريصدشاخه گل تقديمتان باد اي دختر هزاره
- اسدالله جعفریمعلم :دعاءملت ورحمت خدا بر توباد
- عارف جهشمادران من روزتان فرخنده و شاد باد !
- تتبع ونګارش : امين الدين ( سعيدي )دين اسلام دين تروريست نيست
- اسدالله جعفريزينب (س)الگوي زنان در ايجاد جامعه مدني
- ایرس معاشر اخلاص دختران سنمگان به فال حافظ شیرازی
- تتبع ونګارش : امين الدين ( سعيدي )ازدواج پدر با دختر
- زلمی رزمیروزمادر، بمادران میهنم خجسته باد
- عزیزه عنایت اعدام ها در افغانستان روبه افزا یش است
- محمد ا محمد اسحاق فياضمهاجرين افغاني، استرس هاي بازگشت و وعده هاي سرخرمن
- امان معاشرافتادن حجاب از سر زن مسلم سبب مرگش شد
- امان معاشرخانم افغانی در کانادا بعد از نابینا شدنش مجله تاسیس نمود
- امین باوري د غوایې ورځ
- نويسنده: حسين زاهدیدین که در نیم متر تکه خلاصه شود...!؟
- اشرف هاشمی راستی رضائی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
- عظیم لمرتقدیم به زنان آزاده
- عبدالله رسولي نوروز مبارک باد
- عبدل نصرتزن افغان درأَئینه روزجهانی زن
- ارسالی : ولایت بی بی نوروز یا نگارينه نگاری از هویت ملی ، آيينی وفرهنگی عجمیان
- نوشته : زلمی رزمی نوروزباستان این یادگارکهن را گرامی میداریم
- محمد عوض نبی زاده ضرورت احیا وانکشاف شهری وشهرک سازی عصری درهزاره جات
- محمد اسحاق فياضزنان، تقابل سنت و تجدد درافغانستان
- شها ب الدین سرمند گرامی داشت از ۸ مارچ روز همبستگی زنان جهان
- بابه قوی مستا نتبصره بر جشن بزرگ بخاطر حلول سـال 1387
- نویسنده :- محمد عوض نبی زادهشهید مزاری منادی برابری حقوق زنان د رافغانستان!
- راحله اکرم جلال زادههشتم ماه مارچ مبارک باد
- عزیزه عنایت از دواج های اجباری دختران جوان و زنان بیوه ء افغانستان
- نسيم سحرمبارزه متقاضيان پناهندگي افغان وارد مرحله جديد گرديده است
- آصفه یامان هشت مارچ ، افغانستان ، مرد سالاری ، زن ستیزی و دیگر هیچ
- سخی ارزگانیتحفه های خونین به پیشواز روز جهانی زن در افغانستان
- دو کتو ر؛ م؛ پکتیا و ا لد ښځو د حقوقو؛ خپلواکۍ د سلمې کا لیزې د د رناوې د نما نځلو په ویاړ
- نسرین مفید فرخنده باد هشتم مارچ
- اتحاد زنان آزاديخواهیک قرن مبارزه در راه رهایی !
- سیده«طلوع» صد سالگی هشتم مارچ را گرامی داریم
- نفس جهیدهشت مارچ را گرامی ميداريم
- تهيه وپژوهش ( نبرد – همگا م )جستجوي نقش زن درصفحات تاريخ وادبيات( بخش دوم)
- تهيه وپژوهش ( نبرد – همگا م ) جستجوي نقش زن درصفحات تاريخ وادبيات
- زلمی رزمی صدمین سالگرد ٨ مارچ نوشته
- اشرف هاشمی خاله بد بخت
- سخی ارزگانیگنجینه های از فرهنگ عامیانه مردم افغانستان
- سید احمد ضیا نوری به مناسبت هشت مارچ روز بین المللی همبستگی زنان
- م ي هاديدرباره برنامه های سیاسی تلویزیون های بیرون مرزی
- اسدالله جعفرينقش زنان در نهضت هاي آزادي بخش
- نو شته نذ یر ظفر نشرات مبتذل
- خوشه چينصدامیکشم
- ظاهر دقیقسیاستها وتاریخ معاصر هزاره ها
- اشرف هاشمیمولوی کافر و کمونيست حاجی شده
- سلیمان کبیر نوریروز گار آيینه را محتاج خاکستر کند
- ظاهر دقیقسیاستها وتاریخ معاصر هزاره ها
- سخی ارزگانیانگیزه های افزایش خود سوزی زنان در افغانستان
- سلیمان راوشبه یاد داشت
- راه نهضتپرویز کامبخش نباید نابود شود !
- ترجمه از دکتور اسدزيرکبگذار پناهجویان افغان اقامت بگیرند!
- قادر یاماندر حاشیه ای " دنیا به بلای روشنفکران " نوشته عصر دولتشاهی
- اداره سایت: «کاتب هزاره»آقای سید پرویز کامبخش باید طبق قانون اساسی و مدنی آزاد گردد!
- سلیمان راوشعدم پیگیریی تلاش، برای رهایی کامبخش،تسلیم شدن به دیو جهالت خواهد بود
- ماریا دارو رهایی ژورنالست جوان آقای سید پرویز کامبخش را خواهانم
- نيلاب سلامداغ دیگر بر سینۀ لالۀ آزاد؟
- قادر یامان آزادی بیان در گرو جلادان
- انجنیر سخی ارزگانی دلالان مذهبی باید حکم اعدام سید پرویز کامبخش را لغو و اورا از زندان آزاد نمایند
- سلیمان راوش آیا باید پرویزکامبخش اعدام شود؟
- سخی ارزگانیتجلیل از روز عاشورای حسینی فصل جدید در جهــت همبستــگی مذهبـی در افغانستـان
- صديق، وفا درسها وآموزه هايیاز تظاهر اعتراضی 18 جنوری 2008 افغانها در هالند
- ع. بصیر دهزاد مظاهره ۱۸ جنوری مظهر خواست و اراده واحد
- محموددر عاشوراء چه باید کرد؟
- نو شته نذ یر ظفرسیدالشهدا
- نبی قانع زاده فرهنگ عزاداری درعاشورا چگونه است ؟
- داکترغلا م حيد ر « يقين »آئین عیّاری وجوانمردی
- دستگېر خروټیدا اپارتايد دی
- صديق وفاراهکار های دفاع از منافع حقوقی و قانونی پناهنده گان سياسی افغان
- ارسالي صميمي توانخواهی و توانبخشی در اروپا
- نسرین مفیدروز جهانی خشونت علیه زنان
- جـميله پلوشـهبه ياد نسيمه عزيز که به جاودانگی پيوست
- مينا يوسفی (رحيمی) در عزای دوست عزيزم نسيمه غياثی
- داکترغلا م حيد ر « يقين »آئین عیّاری وجوانمردی
- صوفياخانواده درچين وآمريکا
- زيميرواسکاريآيا زند گي درغربت مرگ تدريجي نيست؟
- رضاضیایی ستیغ عزت هزاره، وتندرهای وحشی تبعیض و تنفر !
- صوفيا برزنان چه ميگذرد ؟
- نیلاب سلاممنی، که گرد را از دامنم، می زدایم!
- اسدالله جعفریزن ‘در اسلام خلیفه خدا است نه ماشین تخلیه شهوت وحیوان زاینده
- ساحل عشق ، محبت ودوست داشتن
- داکترغلا م حيد ر « يقين »آئین عیّاری وجوانمردی
- راد مرد احسان الله بيات کيست ؟
- اسد بوداسيزيفِ كوچك کابل
- عارف جهشدوست من
- محمد عوض نبی زاده رمان کاغذ پران باز- مروج هزاره ستیزی وبدبینی قومی
- تلخيص و نگارش از عارف جهشافسانهً پروانه
- دکتر کامران امین آوهبازتاب روانی فیلم، موزیک و بازیهای خشن ویدیویی در اندیشه و رفتارکودکان و نوجوانان
- فضل الر حیم رحیم ادریس برمک رزمنده ، در جستجوی ارزویش
- عارف جهشکارنده درختي باشيم که ديگران ثمر آن را خواهند خورد!
- انجنیر سخی ارزگانینمای غم انگیز از دختران پشتاره بدوش افغانستان
- نذ یر ظفر شهید نطق مهدی ظفر
- انجنیر غلام سخی ارزگانیمسؤلیت زنان در شرایط کنونی
- داکتر غلا م حيد ر « يقين »آئین عیّاری و جوانمردی
- ماریا دارو یاد نثار علی فریاد گرامی باد
- محمد عوض نبی زا ده جوانان جامعه ءهزاره قربانیان اصلی بحرانها و تبعیض قومی در کشور
- محمد عوض نبی زا دهمردم هزاره قربانی تفا سیرعوامانه ونا همگون وحدت ملی در کشور
- داوی روشان زنان قربانی ادیان ابراهیمی
- نذيراحمدظفرشبکه های تلو یز یو نی ا جیر
- داکتر غلا م حيد ر « يقين »آئین عیّا ری و جوانمردی
- صوفيا راد مردخشونت وزنان
- محمد اسحاق فياضبه احترام قانون، در اماكن عمومي سگرت نكشيم
- داکتر غلا م حيد ر « يقين »آئین عیّا ری و جوانمردی
- تهيه وپژوهش زيميرواسکاريازدرد بي پناه ترين انسانهاي روي زمين
- تهيه وپژوهش زيميرواسکاريازدرد بي پناه ترين انسانهاي روي زمين
- تهيه وپژوهش زيميرواسکاريازدرد بي پناه ترين انسانهاي روي زمين
- داکتر غلا م حيد ر « يقين »آیین عیا ری و جوانمردی
- انجنیر سخی ارزگانیاخراج اجباری مهاجرین کشور ما از ایران
- سید احمد ضیا نوریمها جرت پر ملال
- محمد اسحاق فياضايران در برابر اخراج مهاجرين موضع دوپهلودارد
- پروانه بیناایران خودی و غیر؟؟
- ارسالي صميميتاریخچه روز مادر
- انجنیر سخی ارزگانیبه مناسبت ارج گذاری و گرامی داشت روز مادر
- محمد اسحاق فياضبني آدم اعضاي يك ديگراند
- محمداسحاق فياضاخراج مهاجران از ايران و ضروت يك طرح جامع
- نويسنده: حامد شفايينگاه به اخراج مهاجرين افغاني از ايران
- عزیزه عنا یــــتمها جرین افغان زیر چماق وشلاق پولیس ایران
- محمد اسحاق فياضچرا افغان ها دوباره مهاجر مي شوند؟
- محمد اسحاق فياضافغانستان، چالش مرگ مادران وافزايش جمعيت
- عزیزه عنایت شـــلاق عبـــــــــرت
- اسدالله جعفریاخلاق جهاني يا جهان اخلاقي ؟
- اسحاق فياضاول ثورآغاز گسترده و اجباري مهاجرين افغان از ايران
- سید احمد ضیا نوری تراژیدی جانگداز
- نیلاب سلام سرو بلندی تخته ای گور شد
- محمداسحاق فياضبيست ميليارد تومان بودجه اخراج افغانها ا زايران
- داکتر غلا م حيد ر « يقين »آیین عیا ری و جوانمردی
- ارسالي صميميدولت بايد در اقدام استفاده از آبهاى کشور تعلل نکند
- بصير دهزادوجود يك نهاد اجتماعي اقليت افغان در اروپا٬ يك ضرورت مبرم
- کارگر سیاســت و خوشـبختی
- انجنیر غ . سخی ارزگانی جوانان، رهبران آینده جامعه شان هستند
- فضل الر حیم به بهانهء فرا رسیدن نوروز
- داکتر غلا م حيد ر « يقين »آیین عیا ری و جوانمردی
- غفار عريف "سلام به بهار ، سلام به نوروز ! "
- محمد اسحاق فیاضچگونه روز کرامت و آزادی زن را جشن بگیریم؟
- فضل الر حیم رحیمروز جهانی زن به همه زنان افغان مبارک با د
- مشعلفرخنده باد هشتم مارچ روز جهانی زن
- مختصر زندگینامه خانم نفس جهد
- رمضانعلی شفیعیوای ازغم بی کسی
- انجنیر سخی ارزگانی روزجهاني زن مبارک باد
- محمدنبي عظيمي یک د امن گل نسرین برای ناهید
- دستگېر خروټید پوهنې خپلواکي
- محمد عوض نبی زاده کوچ اجباری و اثرات فرهنگی واجتماعی آن بر جامعه هزاره
- عزیزه عنایتگرامی داشت از هشت مارچ
- داکتر غلا م حيد ر « يقين »آیین عیا ری و جوانمردی
- محمدعوض نبی زا ده ساختار قومی و نهادهای سیاسی- اجتماعی مردم هزاره
- انجنیر سخی ارزگانیدختر فروشی از اثر گرسنگی و جبر روزگار
- بقلم حامد شفايياوضاع مهاجرين افغانستان
- عزيزه عنايتقربانیان آرمان و اراده
- داکتر غلا م حيد ر « يقين »آیین عیا ری و جوانمردی
- محمداسحاق فياضمشاركت سياسي زنان در قانون اساسي افغانستان
- محمد اسحاق فياضريشه هاي تروريسم در منطقه نخشكيده است
- محمد امين ميرزادسير نزولي فرهنگي به كجا خواهد انجاميد؟
- نوشتهء امام عبادیمستثني !
- را د مردزند گي درغروب غربت
- محمد اسحاق فياضمهاجرين افغاني به كجا پناه ببرند؟
- انجنیر سخی ارزگانی مهاجرت غم انگیز خانواده های هزاره از مناطق شان
- انجنیر سخی ارزگانیماجرای وحشت انگیز فروش و اسارت دختر یازده ساله
- داکتر غلا م حيد ر « يقين »آیین عیا ری و جوانمردی
- محمد اسحاق فياضبرف، سرما، سيل؛ آيا مردم را پناهي است؟
- عزيزه عنايتمردم استبدادزدهء افغانستان درپنجهء گرسنگی
- نویسنده: ماریا دارو حقیقت پنهان نمی ماند
- داکتر غلا م حيد ر « يقين »آیین عیا ری و جوانمردی
- شورای سراسری زنان افغان در آلمان بر پایی روز جهانی برعلیه خشونت برزنان
- حقيقتآزادي بيان، حقوق انسان ورسالت بي پايان
- انجنیر غ . سخی ارزگانیروز بین المللی رفع خشونت علیه زنان
- عزيزه عنايتانگيزه های خودکشی وآتش سوزی زنان
- محمد اسحاق فياضجامعه افغانی، سنت حقیر انگاری کودکان و نوجوانان
- محمد امين ميرزادكميسارياي عالي! مهاجرين فاقد مدرك هم انسانند
- داکتر غلا م حيد ر « يقين »آیین عیا ری و جوانمردی
- صديق وفا نگاهی؛ بر دشواری هايی ناشی از مهاجرت وپناهنده گی در ميان خانواده های افغان
- حسين زاهدیاخراج اجباری مهاجرین افغان حق مسلم رژیم اسلامی ایران
- ماریا دارو خدمات فراموش نا شدنی
- داکتر غلا م حيد ر « يقين »آیین عیا ری و جوانمردی
- محمد اسحاق فياضآیا نظام تعلیم و تربیه متحول خواهد شد؟
- د وکتور ؛م؛ پکتیاوال ازادي حق تاریخي انسان است ؟
- محمدعوض نبی زاده هزاره جات منطقه کا ملآ فرا موش شده برای انکشاف در نیم قرن اخیر
- عزيزه عنايت عيد سعيد فطر
- داکتر غلا م حيد ر « يقين »آیین عیا ری و جوانمردی
- داکتر غلا م حيد ر « يقين »آیین عیا ری و جوانمردی
- ماريا داروروان شهید صفیه (عمه جان) شاد باد
- دپلوم انجنیر خلیل الله معـروفیشش سال جهاد و یک عـمر شکست
- لطیف کریمی استالفیغنچه مغموم
- داکتر غلا م حيد ر « يقين »آیین عیا ری و جوانمردی
- عزيزه عنايتمادران رنج ديده ء جنگ درافغانستان و جهان
- لطیف کریمی استا لفیتلخترین شام غریبان
- نوشته لطیف کریمی استا لفیناقص العقل به معنی «هیچ » شمردن !
- صديق وفا تقبيح بازگردانيدن جبری پناهجويان افغان از آستراليا
- فريد نظری پيشينه ء بُرقه- چادری در افغانستان
- اسکاريدرد جانگدازتبعید شد گان
- عارف سیامکعشق خاکی و عشق افلاکی خداوند
- ا- صمشعل پنجره ي گشوده اي رو به مردم
- داکترظاهر حکميیو اجتماعی او سو لیز ژ وند به جاری وی
- صديق وفا تهاجم به حقوق پناهنده گی دراوج ناامنی ها در افغانستان
- بابك خرم نمد سياه نگردد سفيد
- خوشه چين چپ را ستی
- محمد عوض نبی زادههزاره ها و میراث فرهنگی با میان, قر بانی قرنها افراطیت دینی, تبعیض, تعصبات قومی و نژادی شده است.
- محمد عوض نبی زادهمظلوم و مغضوب وا قع شدن مردم و سر زمین هزاره جات در ادوار گو ناگون تاریخ
- خا نم شهر ستا نی شهید مزا ری، جا یگا ه ز ن ا فغا نستا ن و شکستن مرزها ی تبعیض
- استا د (صباح) روزمعلم تبريک وتهنيت با د
- جليل پرشورمردم ما می گويند: آش از روی کاسه خورده می شود
- جليل پرشور خراسان تاریخ وافتخار ماست ولی افغانستان زادگاه ووطن فعلی ما
- حضرت ظريفي ناقضین حقوق بشریا : (فدراسیون ساز مانهای پنا هندگان افغان در اروپا)
- فضل الرحيم رحيمزن گلي از جمال و معصوميت
- سلیمان راوش نوروز یا نگارينه نگاری از هویت ملی ، ايينی وفرهنگی عجمیان
- جلیل پرشورنوروز تاریخی وسال نو تان مبارک
- ارسالي فرشته ميتراپيا م عيد
- خوشه چين بها ر نو می آ ید
- جلیل پرشور جابران ،سلاطین ظالم ،بنیاد گراها و مقام زن
- سخی ارزگانی هشتم مارچ ؛ مسؤلیت مردان و زنان
- دیپلوم انجینرنورضیا فرینبه پیشوازروزهمبستگی بین المللی زن
- انجنیر سخی ارزگانی وضعیت رقتبار زنان و ضرورت مبارزات ملی ، سیاسی و فرهنگی در افغانستان
- صديق وفادفاع از منافع حقوقی وقانونی پناهنده گان افغان را بايد ادامه داد!!!
- زرقا فروغزن، فحشا، و تجارت سکس
- ارسالي اميد دوستچهاردهم فبروري روز والنتاين يا روز عشاق
- دكتور همت فاريابيسخني چند پيرامون مهاجرين و كنفرانس مهاجرين افغان درهالند
- انجنیر سخی ارزگانی زن در پرتو تاریخ قسمت چهارم
- زرقاحجاب و حجاب کودکان
- هارون نجفی زاده"همجنس بازی" در افغانستان
- زرقامهریه و جهیزیه!
- نجلا باخترآب و بی آبی
- داکترمحمدشعیب مجددیاعتصاب معلمین هرات بازگشای یک بحث جدید
- نوشته دوكتور كاروان بهبود معارف و بررسي وضع معلولين جنگي
- انجنير سخي ارزگانيزن در پرتو تاریخ
- انجنير سخي ارزگانيزن در پرتو تاریخ
- شمشادانسا نها وحقوق بشر
- ارسالي خسرو ميوندامنيت ملي تابع امنيت انساني
- ارسالي افسانههوتل پنج ستاره در کابل
- ارسالي جواد نصريانروز جهانى حقوق بشر: سالگرد تصويب اعلاميه جهانى حقوق بشر سازمان ملل متحد
- ارسالي بهمن بهمنييونيسف و روز جهانى كودك
- شهرام عدیلی پورهر چه هست از قامت نا ساز بی اندام ماست
- ارسالي جواد نصريانامنيت انساني؛ آنگاه امنيت دولت
- ارسالي بنفشه ميترااول دسامبر ، روز جهانی ايدز
- انجنير سخي ارزگانيزن در پرتو تاریخ
- ارسالي خسرو ميوندهمبستگي و امنيت ناپايدار
- جانباز نبردفراگيرترين مصداق نقض حقوق بشر
- ارسالي منصور معجوب نقش دولت و ساختار دمکراتيک آن برای تثبيت و تقويت رواداری از اهميت درجه اول برخوردار است.
- حامد شهابجامعه مدنى در جهان سوم شعار است
- ارسالي بنفشه ميتراآنچه اززندگي آموختم !
- بصير شررفلسفه ، نااميدي و بدبيني روشنفكري
- انجنير سخي ارزگانيفروش اجباری زنان شوهردار در افغانستان( و یا کشف نوینی دیگری از جنایت در حق زنان )قسمت سوم :
- ارسالي ساجدهضرب المثل هاي مشهورجهان درموردازدواج
- پوهنيار بشير مومنسپاهي گمنام
- انجنير سخي ارزگانيفروش اجباری زنان شوهردار در افغانستان( و یا کشف نوینی دیگری از جنایت در حق زنان )
- عبدالروف نيک منشتأمل و نگرشي بر گدايان و گدايي گری
- انجنير سخي ارزگانيفروش اجباری زنان شوهردار در افغانستان( و یا کشف نوینی دیگری از جنایت در حق زنان )
- انجنير سخي ارزگانيچگونگی موانع مشارکت سیاسی زنان در حاکمیت دولت
- خجستهزنان وخشونت هاي فاجعه آميز
- نواب شاه حاکميت ، نظام مردم سالاري وحقوق انسان
- ارسالي نعيم وليدچند قانون آداب معاشرت
- شمشادانتخابات چگونه برگذارشود؟
- ارسالی انجینیر جمشیدی حکم بين المللي شطرنجبیائید شطرنج بيا موزیم
- شمشادانسا نها وحقوق بشر
- شيوانگاهي به سير تاريخي قاچاق زنان
- داکترصيقلسفرد رتاريکي يا زند گي د رغربت
- تهيه و تدوين ازجواد نصريانحقوق بشر، دموکراسي وانتخابات
- ارسالي خديجه سالارمروری برزند ه گی ا نسان های بزرگ دنیا