اعدام ها در افغانستان روبه افزا یش است
عزیزه عنایت عزیزه عنایت

 افغانستان از قرون گذشته  تا حال منبع تصادمات و تخاصمات بـــــــوده و گاهی صف آرائی ها در مقابله  با مهاجمین  خارجی  نیز  صورت گرفته است .

 انگیزه ء اکثر تصادمات  بین خودی  برای احراز  موقعیت  بهتر اجتــــــماعی  و غصــــــب قدرت برتر در جامعه  در داخل کشور بوده است  که قوم کشی ها و برادر کشی ها و کـــــورکردن ها , گوش بریدن ها , به دارزدنها , به سیاه چاه انداخــــتن ها , از کشته  هـــا پشته هــــاسا ختن  و کله منار ها  ایجاد کـــــردن , زنده سو ختاندنها , میخ کوبی به کله هــا , از طیـــاره پاین انداختن ها و هزاران نوع خشـــــونت دیگر در لای صفـــحات تاریخ افغانستان  چمشــــان خواننده با و جدان را خیره و قلب آنها را  به لرزه می آورد.

        زما نیکه علت اساسی  اینهمه قتل و کشتار  و تا ختن و با ختن ها با تعـــــقل به تحلیـــــل گرفته شود  این نتیجه بدست می آید که  هیچ کدام این شــور و شرهـــا و بستن و کشتنها بـــــــه هدف آبادی و عمران کشور  و بهبود بخشیدن زندگی مردم  و بلند بردن سطح رفا ه اجتـــماعی و بلوغ فرهنگی عامه نبوده است . بلکه  سرداران جنگی  یــــا به اصطلاح امـروزی جنــــــگ سالاران  دوران ها و زمان ها صرفا ً برای رسیدن به قدرت  و یا ماندن در قدرت  خونـریز ی های فراوانی کرده و او راق تاریخ افغا نستان را سیاه و رنگین کرده اند .

         بعضی از افراد که  در محیط زندگی خود  به انواع مختلف زیر ضربات خـــورد کننــد ه و تحمل نا پذیر قرار داشته  عقده های روحی  و کمپلکس  های روانی  حقارت بار  در نهــــــا د آنها  تمر کز یا فته  است  که پس از رسیدن  به مر حله ئی قدرت وصاحب صلاحیــت شــد ن را بهتر زمان  مناسب  برای عقده کشائی  و انتقام گیری  از نسلها ی  زور مندان قبلی پنداشــته انـد و گاهی به صورت لجام  گسیخته  و بی پروا و گاهی با  تانی  وبا ملا حظه و محتاط  تــر بــــــه اقدامات خشم انگیز دست یازیده اند .

           عده ء فکر میکنند  بستن ها و کشتن ها  بنام مجرمین , دزد, تجاوزگر , قاتل , تروریست و امثال آن  زهر چشم از مردم میگیرد و آنها را مرعوب  میسا زد  تا به اعمال خراب کارانــــــه و خلاف قانون مبادرت نورزند  اما  از دید گاهی دیده بان حقوق بشر  مبتنی بر منشور سازمـــان ملل متحد  ایجاد رعب  و ترس  به مردم  خود نو ع تروریزم است  که بنام  هراس افگنی مسمـی است .

            هراس افگنی ها در جامعه  چه از طرف جنایت کاران با شد  و چه از  جانب قــــــدرت مندان دولتی با شد  عملی نا پسند  و تقویه کنند ء  عقده های  خصم آگین  و انتقام جو ئی درجامعه میگـــــــردد که رو حیه آشتی  و همزیستی در آنها نا بود گردیده  جای آنرا مقابله و پرخا ش بــــا دیگران میگیرد و تداوم این وضع  بنیاد  اعتماد به هم دیگر را  نا بود میکند وانگیزه های دشمنی و مخا لفت ها ی  گوناگون  قومی و نژادی و زبانی را دامن میزند و با ز تاب این جریان ,بــــروزخشونت , قتل و غارت , بسته و به دارزدنها را بار می آورد  که در نتیجه ء این تلاطم بالاوقفـــــه مانند چرخ فلک میچرخد  زمان و زمانه  ها میگذرد  اما تحولی چشم گیر در اوضاع کشـــــــور و و زندگی اجتماعی مردم رخ نمیدهد .

            تجربه ء تاریخی نشان میدهد  در افغانستان  هر کسی که به قدرت رسیده است  با تیـــــــم کاری اش در هر برهه از زمان  کوشیده است  نخبه های جا معه را  که به  عمران و انکشــــا ف افغانستان  علاقه داشته و مطا لبی برای گفتن و عملی کردن  در موارد را داشته اند از سر راه خود بردارند و فرمانروایان حاکم  از آنها احساس خطر کرده  زمینه های  به بند کشیدن و خفه کــــرد ن آوای آنها را فراهم سا خته  این گلهای  سر سبد اجتماع را  چیده  و پرپر کرده اند  آنها یکه بــــرای رفع سد جوع عیال و اطفال خود  تلاش های قانونی کرده اند  بنام مخلاف دولت  بدام کشیده شــــده و بنام بر هم زننده آرامش جامعه محکوم به مجازات  و اعدام شده اند .

        در افغانستان که از آغاز سال 2000 میلادی تا حال  هشتمین سا ل حضو ر نیرو های نظا مـی ایالات متحده ء امریکا  و متحدین آن  در افغانستان است . ملیارد ها دالر  به عنوان کمک به با سازی و عمران به افغانستان مصرف گردیده است  هنوز تا جایکه  بملا حظه میرسد  افغانــستان  همـــــــان سنگ آسیاب است  که جا بجا به گرد خود میچرخد و تحولی چشم گیر  نصیب آن نشده است ,خشونت ها افزایش یا فته  است و چوب ها ی دار فراز تر  و شمار محکومین  به اعدام ها روز تا روز بیشتــرمیگـــــــــــردد.

         در ماه اکتوبر 2007 میلادی  برای نخستین بار  مقامات دولتی افغا نستان  در دوران حکو مت پس از سقوط رژیم طا لبان  اطلاع دادند که  پانزده نفر  متهمان  به جرم و جنایت  که محکوم به اعدام شده بودند  پس از طی مرا حل  قانونی و محا کماتی آنها  در زندان پلچرخی  تیر باران شدند و بعضـا ًبه دار کشیده شدند .

          بعداً  رسانه های طرفدار اعدام  به تذکار اینکه  یکصد و هفتاد وپنج نفر دیگر نــیز  اعــــــدا م خواهند شد  تبلیغاتی را براه انداختند و ترس و هراس را دامان  زندند و گفتند  که چنین اعدام ها مرد م را  بسوی انقیاد به قا نون می کشا ند وحیطهء صلاحیت  و قدرت دولت راگسترش میدهد امابر عکـساین تبلیغات  خشونتها , آدم ربائی ها , تخریبات شاهراه ها و حملات  انتحاری  و هرج و مرج دیگــــرافزایش یا فت و دامنه امنیت  و حیطیه ء صلاحیت و قدرت دولتی  آنقدرکاهش یا فت که  چندی قبــــــل رسانه های بدون مرز  اعلام کردند  که قدرت دولت در 30فیصد  خاک افغانستان محدودگردیده اسـت

که  10فیصد  خاک افغانستان  مستقیما ً توسط طالبان اداره میشود و 60 درصد آن تحت اداره بزرگان  قومی ( خانها و مالک ها) قراردارد.

            این موضوع  حامیان  بین المللی دولت افغانستان را بیشتر متوحش کرده و آنها را بفکــــــــــر سقوط  احتمالی دولت افغانستان انداخته بود  برای چاره جوئی و مقابله با این و ضع از یک طـــــــرف رفت و برگشت دیپلومات های ارشد امریکا و اروپا  به افغانستان و پا کستان آغاز گردید و از جا نبـــی دیگر جلسا ت  پیهم و زرای دفاع  کشور های عضو ناتو  آعاز گردید  تا راه بیرون رفت  از ایــــــــــن بن بست  و از این حالت  د لهره  آور پیدا کنند که گرد هما ئی وسیع با شرکت  سران کشورها ی عضوناتو که  جورج بوش رئیس جمهور امریکا  و پوتین  رئیس جمهور روسیه نیز در آن حضور داشتنــــد

تازه ترین نشست رهیا بی  برای حل مشکل افغانستان  در بخارست بود که چندی پیش صورت گرفت.

            همه این جریانات  و پیامد ها  نشان مید هد که  قتل انسانها  بنام متهم به جرم  دزدی و غیــــره چاره ء اساسی برای  تامین امنیت و ثبات  و حفظ ان  در یک کشور مثل افغانستان نیست  بلکه  چـــاره اساسی اش  تجدید نظر به مشی سیا سی دولت  به نفع ملت و تمام  اقوام سا کن  کشور  برای  تحقــــــق آرمانهای  عدالت پسندانه  و اعمال  تساوی حقوق  برای کلیه افراد جامعه میبا شد .

           در 15 – اپریل 2008 میلادی  رسانه ها اطلاع دادند که با ز هم  یکصد نفر در کابل  محکـوم به اعدام شده اند.

          این خبر تکان دهنده  تمام فا میل ها  و وابسته گان آنها را  که عضو از اعضای خانوادهء شـــان در زندان قرار داشته اند  بوضع رقت باری قرار داد ه و حتا و جدان مخالفان  اعدام و بشر دوســـــتان جهانرا آزرد و هر کدام  از طریق رسانه های بدون مرز  اعتراضات خود را به شکلی ازاشکال درمورد اعدام ها در کابل  ابراز داشته  از رئیس جمهور افغانستان  خواستند  که از اعدام هاا نصراف  نما یــد.

        آنها یکه  با اعدام مخا لفت نشان داده اند  متعقد اند که  در محاکمات افغانستان با متهمین برخورد بی طرفانهء قضا ئی صورت نگرفته  با مو ضع گیری های معین  بر مبنای خواسته های  معین سیاسی برخورد صورت  میگیرد و از طرفی هم  بسیاری او قات  متهمان  بوکیل مدافع  دسترسی ندارندوخود متهمان نیز  بدلیل بیسواد و یا کم سواد بودن  و یا نسبت عدم آگاهی از جزیات قوانین طرز دفاع از خود را نمیتوانند به استناد مواد قا نونی  ارایه نمایند و حتا شنیده میشود که  میگویند  بعضی از متهمــــین در

وقت مقا بل شدن با قاضی داده گاه در برابر پرسشهای او یا نسبت  قهر و غضب زیاد نا شی از زیـــــرتهمت  نا حق قرار گرفتن و یا نسبت زیر تا ثیر قرار داشتن و نا آگاهی از قوانین خامــوشی اختیــــــا رمیکنندو به اصطلاح  جواب ندادن به پرسش بزرگان  و خاموش ماندن در مقا بــــل آنها حـکـم ارزش قایل نشدن به این بزرگان را دارد  اما در چنین مو اقع تصمیم گیرنده گان  با استفاده از ضرب المثـــل( خاموشی علامهء رضا یت  است ) این  متهمان را  به شدید ترین مجازات محکوم میسا زند و اگــــراین شا یعه  درست با شد  هویدا میگردد که  اتخاذ تصمیم  برای مجازات متهمان  در چنین حـــــا لات

عاری از صبغهء  عادلانه ء قضائی بوده و  مملو از خصومت های  انتقام گیرنده میبا شد که جــــوا ب ندادن متهم  به پرسش قاضی داد گاه سبب خشمگین  شدن او گردیده و بــرای به دار زدن این گونــــــه متهم  تصمیمی که میگیرند عادلانه به نظر نمی رسد.

          اگر چه  جناب رشید راشد یکی از اعضای محکمه ء عالی در کابل  به رسانه ها گفته اســـــــت آنها یکه  به جریم جدی  متهم بودند  دوسیه آنها  به دقت لازم بر رسی گردیده و حکم اعدام  مطا بــــــق به قوانین  کشور به آنها صا در گردیده است . جناب رشید راشد گفته است  اگر مجرمین اعدام شونـــــد به دیگران درس  عبرت میشود  تا از قانون تخطی  نکنند و قوانین  افغانستان  مطا بق به احکــــــــــا م شر عیت اسلام  تدوین  و تصویب شده است  اما  تجربه نشان مید هد که  چنین اعدامها  در افغانستــا ن

نتایج مطلوب نداشته است .

          با ید گفت  دوسیه  محاکماتی متهمان  محکوم به اعدام  در افغانستان  از چار مر حله ء معیــــن میگذرد  در قدم نخست  مسئولین محکمه ء ابتدائی  این دو سیه ها را بر رسی میکنند و حکم صـــــا در مینمایند  در قدم دوم  این حکم محکمه ء ابتدائی  با دوسیهء نسبتی  متهم به محکمه ء استیناف  وتجــــدد نظر  میرود که کارمندان حقوقی این محکمه  نیز به آن غور لازم را مینمایند  و در صورت که محکمه استیناف نیز  حکم محکمه ابتدائی را تاید نماید این دوسیه با حکم تایدی  دو محکمه  به محکمه عالی

( ستره محکمه ) فرستاده میشود  تا غور نهائی صورت بگیرد , در صورتیکه  محکمه  عالی نیـزآنــرا تاید نماید  حکم اعدام قطعی گردیده  به دفتر ریا ست جمهوری ارسال  میکردد. در ریا سیت جمـــوری کمسیون حقوق و عدلی آن  اینگونه دوسیه هارا  مجدداً تحت غــوروبر رسی  قرار میدهند و خلا صـــه نظر یه  و احکام محاکم سه گانه  در قسمت دوسیه های مورد نظر  به رئیس جمهور  ارایه  میکــــــردد

و بعد از بر رسی های لازم  در باره  متهم شا مل دوسیه  این کمسیون تصمیم میگیرد.

        در صورت تا ید  احکام محاکم ثلاثه  از طرف کمسیون  حقوقی ریا ست جمهوری اجرای تطبیق حکم  قطعی  میگردد.

           این پرو سه نشان میدهد که  اگر به متهمان  به دیده ء نفرت انگیر سیاسی  نگریسته نشود و یا موضوع دیگر روی چشم حق بین قضا ئی  پرده  حایل نکند  همه چیز طبق موازین عدلی پیش مـیرود مگر با تا سف که بعضی او قات دید سیاسی و یا دید غرض آلود مسئولین را از مســیرعدلی وقضــائی منحــــرف میسا زد .

           ریس جمهور مطا بق بند (18) ماده 64 قانون اساسی  صلاحیت دارد طبق قانون ,مجـــازات مح
April 21st, 2008



  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل اجتماعي