این یادداشت را در اعتراض به برنامه دیدگاه تلویزیون آریانا به مناسبت ششم جدی وبرنامه سازآن آقای میرزائی ومهمان آن آقای مامون بخوانش میگذارم
محمد یعقوب هادی محمد یعقوب هادی

ششم جدی ۱۳۵۹ به مثابه یک رویداد تاریخی ثبت اوراق تاریخ میباشد . اسناد ومدارک زیادی در این باره از منابع معتبر به چاپ رسیده که حقایق را در این باره باز گو میکند . با وجود آن هر سال گروه ها وحلقات وابسته به نظام های سود سرمایه در امکان حمایت این نظام ها سوالات مجاب شانرا بخاطر انحراف ذهنیت عامه با ذرایع رسانه های که در اختیار شان است تکرارمیکنند واز جانب دیگر جنایات وخیانت های خود را میخواهند با تحریف حقایق پنهان سازند.

اخیرأ آقای میرزائی که برنامهء دیدگاه را در تلویزیون آریانا پیش میبرد . برنامه دیدگاه را به مناسبت ششم جدی نشر نمودو به گفتهء خود ش از نماینده خلق آقای( الماس و نمایندهء پرچم ( جنرال زیارمل)جناح های ح د خ ا ونماینده تنظیم ها ی ساخت پاکستان آقای ( چکری)ویک نفر ژورنالیست آقای(مامون) دعوت کرده بود که در این برنامه شرکت داشتند .

از آنجائیکه نمیدانم شرکت کنند ه گان صلاحیت نماینده گی را از کدام مراجع دریافت نموده بودند . من به شیوه برخورد برنامه ، طرح سوالات استنطاقی وتعرضی آقای میرزائی به حیث برنامه گذار و آقای مامون به حیث ژورنالست شدیدأ اعتراض دارم .

آقای مامون وآقای میرزائی خلاف تمام پرنسیب های یک مصاحبه تلویزیونی وخلاف صلاحیت های ژورنالیستی برنامه را به مثابهء یک محکمه گرداننده گی کردند .

چنان معلوم بود که این مصاحبه در ترکیب گویا نمایندهء جناح خلق که در حقیقت نماینده گروه حفیظ الله امین یک کار سنجیده شده بود .و آقای چکری ازمیراث تند روی های بقایای امین در این مصاحبه استفاده برد . وگفتنی های خود را از زبان آقای الماس بیان کرد. جالب است که در عین حال با تمکین اشارت میکند که گویا آقای میرزائی به او شانس صحبت نداده است . وآقای میرزائی هم به عنوان یک ژو رنالسیت بی تاج وتخت اشاره میکند که در این حال چگونه به او شانس داده میتوانست .

ما میدانیم که مخالفین ما برای برحق ساختن خود میتوانند تهمت ، افتراء وتوطعه کنند . واین یک عملی نیست که ما ندیده ونشنیده باشیم وتحمل نکرده باشیم . مثل اینکه در همان نشست آقای چکری به این دو نماینده جناح ح د خ ا اشاره میکند . که در زمان شما ممکن نبود که مخالفین چنین استدلال که اکنون شما در این حکومت ( حکومت دست نشاندهء امریکا) میکنید میتوانستند بکنند . نمیدانم آقای چکری چه میخواهد بگوئید که ما مدیون آنان باشیم ویا مدیون نیرو های غربی باشیم . من به آقای چکری که به اساس عفت کلام به مخالفین اش دوستان خطاب میکرد با تمام اخلاص میگویم که ما مدیون حقیقت خود هستیم . هر گاه واقعأ همانطوری که شما حد اقل اعتراف دارید که فوتو های شهید نجیب الله در بازار به فروش میرسد . به همین حقیقت تن بدهید بیائید که فضا ی انتخابات واقعی را مساعد بسازیم وباز برویم به رای مردم آنوقت است که معلوم میشود مردم با کیها استند. آیا شما ورهبران شما دها بار اعتراف نکردید که خواست حکومت کابل نپزیرفته اید . شما میدانید خواست حکومت کابل در همه مراحل یعد از ششم جدی چه بود ؟ شما به این مساله بخوبی واقف استید .که در فضای صلح آمیز هیچ نیروی در برابر پرچمی ها به پیروزی نخواهد رسید . البته که میدانیم کسانی وجود دارند که مخالف ما استند و این یک امر طبعی است . ختی حضرت پیغمبر (ص) نیز مخالفین خود را داشت .

در نتیجه این مصاحبه آقای میرزائی وآقای مامون این خبر سازان بی تاج وتخت دور از روابط مسلکی شان ( هدف من همین مسلک مشهود شان است )از اشتراک کنند ه گان میخواستند که اعتراف نمایند خیانت کرده اند . آقای چکری هوشیارانه با یک اعتراف کوچک از کشته شدن شصت وپنج هزار نفر در یک مدت زمان کوتاه که نمیشد آنرا در عقب نام جهاد پنهان نمائید زمینه سازی میکرد، تا اگربتواند سایر گناهان شانرا به دیگران بقبولاند . اما آن اعتراف راهم ماست مالی کرده گفت که ما از حکومت خود دفاع کردیم . ولذا ما به کارنامه های خود ورهبران خود افتخار میکنیم . عجب است حکومتی که در ابتدا ریس جمهور در قصر خود آرام نشسته نمیتوانست ودر آخر گپش تا بدخشان هم کشید آن حکومت بود .

مگر حکومت بعد از ششم جدی که نمایندگی تمام کشور های جهان را در خود داشت .وهم برعکس در تمام جهان نمایندگی داشت . داری یک سیستم منظم دولتی بود . وتمام ارکان دولت وقوه ثلاثه دولت منظم فعال بود. باید حق نمیداشت که از خود دفاع نمائید .

مساله بر سر گفتاراین آقایون خبر ساز یا آقای چکری والماس نیست مساله این است که چرا حقایق تحریف گردد ؟؟ وآنهم برای اینکه کسانی برائت بگیرند . آیا عجیب نیست که ششم جدی در شرایطی به کنکاش گرفته میشود که نیرو های اشغالگر غرب در راس ایالت متحده امریکا نتنها که در کشور افغانان حضور نظامی دارد؟؟؟ بلکه عملأ امریکائی های افغان تبار یعنی در حقیقت امریکائیان زمام امور را در دست دارند . فکر کنید اگر قرار میبود آقای خلیل زاد که آوازه کاندید ی اش به این مقام است نامش در وقت تابعیت به امریکا تعویض میشد در پهلوی خصوصیت بیگانگی او یک نام از فرهنگ بیگانه نیز زیاد میگردید . یعنی با تمام نام ونشان یک بیگانه میبود مثل لینکه اکنون بیگانهء با نام افغانی است . بعید هم نیست که در یک مرحلهء اضطراری مانند عراق شخصی بنام جکسن ویا نیکسن ریس جمهور کشورافغانان شود .

در چنین فضا وهوا است که ششم جدی به کنکاش گرفته میشود. همه باید بدانند که ما در حقیقت بیگانه پرست نیستیم ونبودیم. لیکن در آن برههء تاریخ که مردم ما تحت فشار مرگ ونیستی بخاطر اهداف استراتیژیک غرب قرار داشتند . ومی بینیم که حقیقت آنروز ،امروز بهانهء حضور نیرو های غرب را به منظور اهداف استراتیژیک شان در کشور ما حفظ کرده است. بار دیگر باور مند میشویم که دیروز ما غلط نکرده بودیم . توجیه من از بهانه این است که تروریست های دستوری غرب سازنده آن استند . اما آنچه در ان برههء تاریخ گفته میشد واقعأ یگانه امکان وراه برای نجات مردم وکشور بود . لذا ششم جدی به مرحلهء نجات مردم وکشور مسمی شد.

پیروز باد حقیقت.

 

 


December 29th, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل اجتماعي