مزاری برای آرمان های بزرگ شهید شد
اسدالله جعفری اسدالله جعفری

بنام خدا

بسم رب الرب  الشهداء والصدقین

سلام به شهیدان آن سینه سرخان تاریخ وخونین بالان ملکوت عشق وعاشقی.

سلام به شهیدان آن سیمرغان قافستان آرمانهای متعالی وحریم داران حیات معقول.

سلام به مزاری ویاران شهیدش، یارانی شهیدی که شهادت سرخ «علوی» زیستن براساس آئینی« ابراهیمی» در مکتب «اخلاص» بود و علوی زیستن وابراهیمی شدن واخلاص داشتن درعین حالی« پدر زر بودن» اما همچنان «ابوذر» باقی ماند و ربزه کرامت وعزت را بر مدینة المعاویه وشامات الهاویه ترجیح داد وخدای گونه پرواز نمود.

سلام به مزاری ودانه دانه گلزخم های پیگر لاله گون وقلب عرش سایش باد.

سلام خدا وپاکان خدا به مزاری وشهیدان در راه خدای مزاری و«حسین(ع)» امام  شهیدان ومقتدای مزاری شهید کربلای حسین(ع).

آری سلام به مزاری، آن روز که متولد شد وآن روز که خونین بال پرواز نمود وآن روز که سرخ روی  قدم در محشر کبری گذارد وشهید وشاهد باشد.

بله! مزاری هم شهید است وهم شاهد. مزاری شهید است چون که به فرمان خدا وبا اقتدا به امام شهیدان آزادی حسین(ع) خون خدا، خون خویش را در پای دین وامت ریخت تا دین وامت بهاری بمانند و حیات وآرمان های متعالی به خزان نگرایند.

مزاری شاهد است. چون او  برتارک تاریخ ایستاده ورایت حق برشانه دارد وپیشانی بی مرزش طلوع گاه ومشرقستان توحید خدای احد وامت واحد است.

او شاهد است.چون «من» رادر منای «انا» قربانی نمود و«ما» شد ومبیین« انی جاعل فی الارض خلیة» گردید.

اوشاهد است.چون مجمع الجزایر ادیان بود که «تورات» موسی  درمشت ،«انجیل» مسیح، دربغل،«قرآن محمد» درسینه و«کلام بودا» را در پشت داشت .

مزاری شاهد است.چون او بود که به خوبی وبدی ها شهادت داد.به خوبی ها شهادت داد یعنی که باید چنان بود وباید چنان شد که انسانیت انسان در بودن نیست که در شدن است.

به بدی ها شهادت داد یعنی که انسان نمی تواند انسان باشد وبا بدی ها دم ساز باشد و هم آغوش.

آری او شهید است وشاهد، او باشهادت شاهد شد که خدایش رایت شاهد شدن را به او بخشید. چون صادق بود وعادل، پاک بود و« شریعت» را به «حقیقت» آموخته بود که «طریقت» اورا به شهادت وشهادت به «سدرة المنتهی» قرب حق رساند و او خود شد «حق» .

اما قانون هستی این است که هرکی شهید شد به مقام شاهد وشهادت می رسد واز عالم« شهود» به عالم «لاهوت » پر می کشد واز آنجا شاهد است .

این قانون هستی است که باچنین تقدیر وتقنین، «رسالت» خلق می کند و«مسئولیت» می آفریند و«امت» را به آوردگاه سرخ رویان فرامی خواند تادر این مکتب قرآن آموزند و امتحان فرقان دهد ونمره مسلمانی گیرد وکارت نامه انسانیت دریافت کند.

پس بیایید به کارنامه های خویش نگاهی بیندازیم که نمره ما در گارگاه خلقت ومکتب شهادت ورسالت چند است:

وقتی به کارنامه های مان نگاهی می اندازیم می بینیم که درست 15 کارت نامه در دست داریم یعنی 15 سال در مکتب شهید مزاری حضور داشته ایم و15 سال است که در این مکتب درس پس داده ایم.

حال بیایید این 15 سال حضور مان را در مکتب مزاری به ارز یابی بینشنیم که چه بودیم وچه کردیم وچه نکردیم که می کردیم وچه ها می کردیم که نکردیم:

1 – مزاری برای آرمان های بزرگ شهید شد.آرمان های که از آغاز تاریخ خلقت تا پایان آن امتداد دارد وهمه ی سرخ رویان عالم برای محقق شدن آن جام شهادت نوشیدند.

یکی از آرمان های بزرگ مزاری، احقاق حق مساوی همه ی شهروندان افغانستان در یک نظام قانون مدار بود.

او حقوق مساوی برای همه ی شهروندانی که در جغرافیای افغانستان زیست می کنند، می خواست وبرای محقق شدن این حق تا مرز شهادت پیش رفت وباشهادت خویش این حق خواهی را امضاء نمود تا سندسرخ برای همیشه ی تاریخ باشد.

حال سؤال این است که این آرمان خواهی مزاری را درست پاس داشته ایم؟ او که با شهادت حسین گونه صداقتش را خورشید وار بر تارک تاریخ پر تو افشاند واکنون این افق سحرگان وشام گاهان با یاد آوری آن صداقت سرخ از ما چه می خواهد؟

مایی که بعضا خود را وارث پدر می نامیم وبا همین عنوان ردای... برشانه داریم وقتی بر آن جایگاه تکیه می زنیم وشربت قدرت،ریاست،... را سرمی کشیم، چرا مزاری را وآرمان های مزاری را فراموش می کنیم ودر خواب بدمستی می غونیم وفقط در سال روز خونین پرواز او بدمستانه از خواب بیدار شده چند نوکر بی مزد خود را مشت از قی کرده شیطان می بخشیم تا برای مزاری یک بزرگداشتکی بگیرد ...؟

چه شده است که چنان کلاغان به مزبله های سیاست وچوکی، مدرسه و مدرس،منبر وسجاده،لیحه وخرقه دل خوش کرده، مزاری وامت مرازی را فراموش کرده ایم؟حتی زینب مزاری وحتی جان مزاری یعنی مادر موسای زمان، آن بدرة المنیر نهضت وام البنین کربلای افغانستان را  نیزهم...

آیا حضور  5درصدی امت مزاری در بدنه سیاست کشور وقناعت به فلان عنوان،فراموش کردن مزاری وآرمان های مزاری نیست؟

اگر مزاری وآرمان های مزاری را فراموش نمی کردیم، نمایندگان ما در پارلمان کمتر از50 نفر بود؟وزرای معرفی شده از آدرس های مدعیان وراثت مزاری چنان رأی اعتمادی!!! می گرفتند!!؟

خدا نکند راست باشد آنچه گفته می شودکه: در هنگام رأی اعتماد وزرای هزاره، نمایندگان هزاره یادر پارلمان نبوده ویا با انحصار گرایان دیروز وشئونیزم قومی حاکم امروز همگامی نموده، دین فروخته ودلار به جیب زده اند.

وباز خدا کند راست نباشد آنچه گفته می شود که، بعضی رهبران سیاسی هزاره برای خوش خدمتی به اربابانش وشکست رقیب خود ،هیزوم  کش آتش نفاق بوده اند.

خدا کند که هیچ کدام این ها راست نباشند واگرنه باید خون گریست وسینه درید وزمین را چاک زدکه  درخاک گور خفتن بِه از این زندگی .

2 – در شرایط فعلی،امنیت ووحدت ملی، از نیازهای  اولیه امت اسلامی وکشور عزیز ما افغانستان است وهیچ شهروندی افغانستانی نباید بر طبل نفاق وشقاق بکوبد وباید با قلم وقدم،در جهت استقرار امنیت ومحقق شدن شایسته وبایسته وحدت ملی بکوشد.

اما این وحدت ملی، نباید قربانی کننده حق شهروندی شهروندان کشور بوده واداره سیاست در اختیار چند فرد از یک قوم باشد.

آیا وحدت ملی این است که همه ی نهاد های قدرت وسیاست در اختیار برادران پشتون باشد ودیگر اقوام فقط عمله کاران سربزیر؟

این چه وحدت ملی است که از ریاست جمهوری  بگیر تا وزارت  معارف در اختیار برادران پشتون باشد و65درصد ملت در حاشیه؟

وحدت ملی زمانی واقعا وحدت ملی است که برادری ملی وبرابری حقوق شهروندی، محقق باشد.

یکی دیگر از آرمان های شهید مزاری محقق شدن همین نوع وحدت ملی مبتنی بر برادری ملی وبرابری حق شهروندی بود. وامروز هر کسی که در همین راستا حرکت کند، او به حق شهروند افغانستان است ووارث راستین مزاری، حال  می خواهد ازهر قومی ودرهرلباسی باشند.چنان که خود شهید مزاری گفته بود«ماعاشق چشم وابروی هیچ کسی نیستیم هرکه با حق بود باماست»

اما اگر کسی این حق خواهی مزاری را به بهانه ضرورت وحدت ملی ویا هرنوع توجیه شیطانی دیگر،مغفول نگهدارد ووحدت ملی را فقط تابع حضور شخص خودش وهم حزبی هایش در بدنه حکومت بدانند، او خائین به ملت افغانستان وامت مزاری است، اگرچه او برادر وفرزند مزاری باشد. 

3 – بار ها اعلام شده است ورهبران سیاسی اقوام گفته اند که دولت برای تحقق وحدت ملی سه شخصیت بزرگ را به عنوان نمایندگانی از اقوام ساکن در افغانستان، به عنوان شهید ملی تصویب نموده است که آن سه شخصیت عبارتند از:

عبدالعلی مزاری

حاج عبدالقدیر

احمد شاه مسعود.

حال سؤال از دولت ورهبران سیاسی هزاره وپشتون این است که:

اگر چنین مصوبه ی در دولت وجود دارد، چرا دولت فقط برای احمدشاه مسعود، سال یاد می گیرد واز حق یتیمان وبیوه زنانی که به دست او یتیم وبیوه شده اند، خرج سال یاد  او می کند وبرای شهید مزاری وشهید حاج قدیر چنین سال یادی را نمی گیرد؟

آیا این عمل کرد دولت وسکوت رهبران پشتون وهزاره در مقابل این خیانت ملی وظلم بزرگ در حق ملیت ها، باکدام قرائت ازوحدت ملی ساز گاری دارد؟

اگر دولت سه شهید ملی دارد(چنان که رئیس جمهور جناب آقای کرزی در سخنراهایش گفته است) پس چرا فقط احمدشاه مسعود به عنوان شهید ملی نمامیده می شود ودر سفارتخانه ها ومخصوصا سفارت افغانستان در تهران وقونسولی،افغانستان در مشهد، فقط عکس احمد شاه مسعود به عنوان شهید ملی،دردرودیوار سفارت وقونسولی است؟

آقای کرزی رئیس جمهور محترم جمهوری اسلامی افغانستان:

1 – دولت جمهوری اسلامی افغانستان یا برای هرسه شهید ملی سال یاد بگیرند ویا برای هیچ کدام.2 – عکس هرسه شهید به عنوان شهیدان ملی یادرهمه ی سفارتخانه ها وقونسولی ها باشند ویاهیچ عکسی نباشند.

اگر به این ندای به حق اکثریت ملت یعنی پشتون،هزاره وازبک،توجه نکنید ودر جهت زدودن این غده سرطانی قدمی برندارید، مطمئن باشید که درچهار سال آینده با چالش های بزرگ مواجه خواهی شد.چالشی که بزرگ تر از هرچالی است.ویکی از پیامد های کوچک آن این خواهد بود که میلیون میلیون هزاره،پشتون وازبک مهاجر، در سراسر جهان به سفارتخانه وقونسولی ها بریزند وعکس شهید ملی خودخوانده را بزیز کشند ومیلیون هاپشتون وازبک وهزاره درداخل افغانستان ندای وحدت سردهند وبه دفاع از شهیدان ملی شان دست به نافرمانی مدنی بزنند.

انتظار عقلا،بزرگان،فرهنگیان مسلکی ودینی اقوام پشتون،ازبک وهزاره از دولت ورئیس دولت این است که باشهیدان ملی بطور یکسان برخورد شود تا مایه وحدت باشد ونه منشاء نفاق ملی وجدایی ورویارویی ملیت ها.

4– آرمان های مزاری زمانی محقق می شود که وارثان مرازی در عمل مزاری وار زیست کنند نه این که فقط درلباس پوشیدن ادای مزاری رادر آورند ودر عمل همان یزید ابن معاویه باشند ویا عمر عاص.

5 – همچنان که وحدت ملی از ضروریات اولیه کشور است، وحدت درون قومی هم از ضروریات اولیه حیات اجتماعی ودینامیسم محقق شدن وحدت ملی است.

امت مزاری ضمن این که نسبت به احزاب سیاسی ورهبران سیاسی خود، نقد خرد مندانه وتوأم با حکمت وبرهان داشته باشند وبله قربانگویان ایمان سوز وعزت برباد ده نباشند، حرمت قومی وکرامت انسانی رهبران خود را پاس دارند وهمگام با رهبران سیاسی خویش در خط مزاری حرکت کنند که تفرقه ونفاق وفرد محوری وحزب پرستی وحق کشی، با آرمان های شهید مزاری نمی سازد ومزاری شهید وحدت ومحقق شدن ارزش های متعالی بود.

6 – احزاب ورهبران سیاسی، امت مزاری، موفقیت ها وشکست های بسیار عبرت آموز داشته اند.

با توجه به شرایط فعلی کشوری وجهانی، احزاب سیاسی ورهبران سیاسی جریان منتسب به شهید مزاری، باید به عقل جمعی ونخبگرایی وعقلانیت مدنی روی آورند ودر عین حالی که هر حزب ورهبر سیاسی، حزب ورهبر خود را داشته باشند، در هنگام حق خواهی ودفاع از حقوق شهروندی وانسانی مردم خود، ید واحده باشند وبه فرموده خدا درقرآن بنیان....باشند

این 15 سال بعد از شهادت بابه وپیشوای این امت، درس های بزرگ برای احزاب ورهبران سیاسی وامت مزاری است که به آن شهید وحدت وآر مان های متعالی اقتدا نمایند وخودرا فدای حق وملت کنند نه آنکه خدای ناکرده حق وملت را فدای خود وخواسته ها ی حقیر یک حزب ورهبر خاص.

7 – انتخابات، پارلمان در پیش رو است.انتخاباتی که سرنوشت یک نسل را تعیین می کند.

امت مزاری:

بیایید روبه خدا وپشت به منیت خود نموده به باز خوانی گذشته خود بپردازیم واز سال های برباد رفته وفرصت سوزی ها، درس عبرت بگیریم وباجریان های کلان سیاسی خردمندانه برخورد کنیم وبا جامعه شناسی سیاسی وزمان شناسی فرصت ها،تدبیر جمعی وعقلانیت مدنی خویش بکارگیریم وبرای دست یابی عزت ملی خود راهکار های راهبردی جست وجوکنیم .از فردیت ومنیت انسان کش وکرامت برباد ده دست بکشیم.

آیا 500نفر کاندید شدن هزاره در شهر کابل با کدام عقلانیت مدنی وجامعه شناسی سیاسی هم خوانی دارد؟

اگر بنا باشد که باوعده ووعید وتدمیع جریان های خارج از امت ما وچراغ سبزنشان دادن جریان فاشیست های چون داکتر عبدالله، این 500  نفر درکابل کاندید شوند، چند نفر این 500نفر در پارلمان راه می یابند؟ اگرملای یکاولنگی زنده می بود حتما می گفت که هیچ یاصفر نفر.

برادران وخواهران

بیایید به خاطر خدا وقیامت وبه خاطر عزت نسل فردا وفرزندان خود،وحدت در هدف والا ومتعالی داشته باشیم وفقط وفقط در سایه وحدت وهمدلی است که ما به عزت می رسیم ودر آن صورت است که دیگران هم  کرامت انسانی وشرافت ملی وحقوق شهروندی ما را به رسمیت می شناسند.تا من وتو ما نشویم،دیگران همیشه آقا بالاسر خواهند بود.

8 – سال گذشته، انتخابات ریاست جمهوری بود وآقای کرزی رئیس جمهور کشور برای بقای خود، از رفتن کوچی ها به هزارستان ممانعت نمود.اما در سال آینده معلوم نیست که چه خواهد شد وآیا غائله آفرینی های گذشته کوچی باز تکرار خواهد شد ودیگر بار ملت ما خانه هایش ویران وقبرستان هایش آباد خواهند شد؟

تادیر نشده وغائله ای خلق نگردیده است،رهبران سیاسی ونمایندگان مردم در مجلسین افغانستان فکری بکنند وضمن حرکت در چهار چوپ قانون اساسی و مشی سیاسی بادولت، بامردم باشند وراهکار های جمعی را حرمت نهاده ازراه های مقدور در مهار غائله آفرینی های احتمالی بکوشند.

امت اسلامی ما نباید از غائله آفرینی های ناخواسته غافل باشند وباید از همین حالا برای هرگونه غائله آفرینی آمادگی روحی ورویاروی فیزیکی داشته باشند وپشت درپشت هم چون کوه های سربه فلک سایده «بابا» بابه وار کمر غیرت بسته وآماده حماسه آفرینی باشند.

9 – ما نسل شهیدان راه عدالت وآزادی هستیم. چنان که مزاری پیشوای شهیدان عدالت خواهی، از حقوق تمام ملیت ها دفاع کرد ودر شرایطی که دفاع از برادران ازبک،ومتحد شدن با برادران تاجیک، محرومیت از همه ی حقوق انسانی وملی بود، مزاری از حقوق ملی ملیت برادران ازبک دفاع کرد وبابرادران تاجیک متحد شد.

اما وقتی دید که این اتحاد دارد به سمت انحصارطلبی وشئونیزم قومی پیش می رود وبه حذف ونادیده گرفتن حق انسانی وملی برادران پشتون می انجامد،باکمال شجاعت وبی هیچ ملاحظه ی از آن وحدت دست کشید ودست خود را برای وحدت بزرگ به سوی همه ی اقوام ساکن در افغانستان دراز نمود ووحدت بین اقوام را خلق نمود وخود نیز شهید راه وحدت شد.

ما نسل شهیدان وپیشوای آن شهیدان، بابه مزاری، نیز دست وحدت به سوی همه ی اقوام ساکن دراز نموده برادری وبرابری را برای همه ی شهروندان کشور شهیدان ودارالقرآن افغانستان عزیز می خواهیم.

چنان که پیشوای شهید ما، باخونش از استقلال وآزادی افغانستان دفاع نمود، ما نیز ازاستقلال وآزادی افغانستان باجان وخون خود دفاع کرده ایم ومی کنیم وهرجریان داخلی وخارجی که با استقلال وآزادی کشور وعزت مردم ما دشمن باشد او دشمن ماست وهرجریان داخلی وخارجی که به استقلال وآزادی کشور شهیدان این دارالقرآن ومدینة الایمان افغانستان عزیز حرمت نهند ودر جهت رفاه ملی وعزت بین المللی ما با ما همگام وهمراه وهمدل باشند او دوست وبرادر ما است.

سلام به شهیدان راه عدالت وآزادی،زنده وپاینده باد افغانستان مستقل، آزاد وآباد.

20/12/1388               


March 12th, 2010


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل اجتماعي