آیا شیوه های رایجی که در جهت صلح وآشتی میان خانواده ها یا اعضای آن به کار برده میشود، درست است؟
محمد ضیا ضیا محمد ضیا ضیا

 

 هفته نامه "افق" استرالیا

آشتی، جنگی، آزرده، خفه، بی گناه، ملامت، مقصر... واژه هایی اند که در هرجای، هر نقطۀ زمین، در هر خانه وهر اجتماع جزء زنده گی انسانها بوده وپس ازین نیز ادامه خواهد داشت.

هر آن انسانی که از بدوخلقتِ آدم تابه حال چشم به دنیا کشوده، آنچه انسانهایی را که امروز در روی زمین می بینیم وهر آن انسانی که بعد ازین درجهان چشم باز میکند، درهمین مجموعۀ بزرگ دو شخص را پیداکرده نمی توانیم که بعینۀ از نگاه خواستها، آرزوها، روش،... وبرداشت از دنیای ماحولش صد در صد همگون باشند. این اختلافات نه تنها در خصوصیات رفتاری و روانی آدمها وجود دارد، بلکه عین مسأله را در خصوصیات فزیکی دو انسان ( حتی دوگا نه گیها) نیزمشاهده کرده میتوانیم. اما خصوصیات (مشترک) میان انسانها چه از نگاه کمیت وچه از نگاه کیفیت، چه روانی وچه فزیکی، به نسبتهای متفاوت همگون وهم شکل بوده میتوانند. چنانچه هرانسان (عادی)با دیدن دوست خود خوشحال میشود وبا مرگ عزیزانش متالم. به همین دلیل است که انسان در یک موقع زنده گی حالات، پدیده ها وعملکردهایی را از اطرافیانش در خانه، محل کار ویا اجتماع برخلافِ توقعات وخواستهایش احساس میکند؛ آنگاه آزرده، ناراحت، غمگین ویا افسرده میشود.

آزرده شدن، خفه شدن، جنگی کردن ... حالاتیست که هرانسان به اندازه های متفاوت، نسبت به عملکردهای (به زعم خودش) نادرست وناهنجار از سوی اعضای خانواده، دوستان، آشنایان وسایر افراد اجتماع درمقابل خود می بیند وخود را در مقامِ حق به جانب بودن احساس میکند. اما حقیقت همیشه به سوی افرادی که آزرده یا خشمگین میباشند، پهلو نمیزند. چه بسا اشخاص حقِ خود را تلف شده، دیگران را مقصر می پندارند. لیکن اگر کاوش منطقی وقضاوتِ سالم بر مبنای اصولهای اخلاقی میان انسانها وقرار داد های مسلم وپذیرفته شدۀ اجتماعات صورت بگیرد، از امکان بعید نیست، شخصی که خود را حق به جانب تصورکرده، خودش مقصریا مقصرتر باشد. به قول حافظ:

یکی از عقل می لافد ، دگر طامات می بافد

بیا کاین داوری هارا به پیش داور اندازیم

بزرگترین، نزدیکترین و قاضی ترین داور که میتواند این مشکل را برطرف بسازد، فقط وفقط وجدانِ پاک، منطقِ عالی، بینشِ عالمانه و داشتنِ جرأتِ دفاع از حق خود واعتراف درمقابل تقصیر یا اشتباه از طرف خودِ شخص میباشد که متاسفانه مجموعۀ اوصاف بالا بصورت یک بسته، در میان انسانها کمترعمومیت دارد. ازهمین جاست که پای میانجی، خیرخواه، قاضی ومحکمه در میان می آید.

راه هایی که میتواند در برطرف ساختن کینه ها، آزرده گیها وهر نوع تنش ها میان پدر وپسر، خانم وشوهر، خواهر وبرادر، اقوام وخویشاوندان ویا دوستان وآشنایان به وجود آمده باشد، زیاد است؛ به شرط آنکه در حل این قضایا برخورد سالم صورت بگیرد. حال یکی از شیوه های حل این مشکل را که در عُرف مردم ما به نام ( آشتی دادن ) یاد میشود، اما به نظر هفته نامۀ "افق" اشتباهی که درشیوۀ کاربُردِ آن وجود دارد، به بر رسی می گیریم؛ مثلاً:

خانم وشوهر جوان که با دنیا - دنیا آرزوها باهم پیمان زنده گی بسته اند. هنوز رنگ حنا از دستها نرفته وسرود مبارک بادای عروسی شان در گوشهای هردوی شان طنین خود را از دست نداده که نظر به تفاوتهای ذوقی، معاشرتی ... ویا مداخلات وتوقعات خانواده گیهای شان ویا هر چیز دیگر اختلاف میان آنها از سرحد آزرده شدن ، خشمگین شدن، جنگی کردن وتاکار شان به جنگ ودعوا رسیدن وقهر کردن از خانه ... بالا میرود. درچنین حالت، خودِ این دوجوان یا خانوادهای شان پس از یک سلسله تلاشها ی بی نتیجه، مجبور می شوند؛ یک یا چند نفرکلان، موی سفید وهر کس دیگری را که لازم دانند به عنوان میانجی و خیر خواه می طلبند تا مشکل آنهاحل شود و در نتیجه ازقهر وخشم وجنگی گری بیرون شوند. درین حال موی سفید یا کلان ویا همان میانجی با اکت وژست قاضی مآبانه چنین فرمایش میدهد: به خاطر حل این مشکل میخواهیم هردو جوان( گاهی یکجا با خانواده های شان) در یک محل رو یا روی بنشینند، حرفهای هر دو طرف را می شنویم، بعد هرکدام ( یاهرخانواده) که ملامت شد، ملامت را متقاعد وسر زنش میکنیم....)

درین گونه روشها این نکته ها وجود دارد؛

1 – این دست میانجی ها اولاً به این هدف اقدام میکنند تا به عوض (مصالحه وایجاد فضای باهم پیوستن)، در فکر ( ملامت سازی باشند) ، تا مقصر را شناسایی کنند.

بدون تردید برای شخص مقصر، علاوه ازتقبل ملامتی و هر جرمانۀ دیگر، احساس شرمنده گی نیز دست میدهد. در نتیجه به کار بردن این شیوه، نه تنها در پیوند دوجوان کمک نمیکند، بلکه یک عقدۀ دیگر را نیز به آن می افزاید.

2 – وقتی دو جوان یا ... ازهمدگر شاکی میباشند و موضوع شکایت شان تا مرحلۀ میانجی می کشد، آیا گاهی فکر شده که هردو طرف قضیه به مثابۀ دو رقیب یا دو پهلوان میخواهند در مقابل چند نفر یا جمعیت در میدان مسابقه چانس پیروزی خودرا از دست بدهند؟ بدون شک هردو طرف میکوشند تا آخرین سخنهای ناگفته را به خاطر بی گناهی شان آشکار بسازند. در نتیجه این صحنه نیز به یک صحنۀ زد وخورد وبسیار خطر ناک دیگر تبدیل میشود، با این تفاوت که اگر آرامشی هم میان طرفین به وجود آمده باشد، به آرامش دریایی می ماند که ظاهرش آرام ، اما در عمق خود توفان را حمل میکند. درین صورت آقایان یا خانمهای میانجی باید متوجه باشند که شکایتهای معاشرتی میانِ خانواده ها، دوستان ... بر وفق دعاوی حقوقی مادی چون مسایل پولی، زمین، خانه و... نیست.

3 – هرگاه قهر ونا رضائیتی به جایی رسیده باشد که هر گونه کوشش ها ی سالم در راه آشتی دادن یا حل وفصل شدن قضیه باقی نمانده باشد، آنگاه میشود بزرگان وهر کس دیگر تا مراجع رسمی ودولتی نیز به خاطر حل مسأله اقدام به عمل بیاورند.

راه سالم وبهتر کدام است؟

به نظر هفته نامۀ "افق" نکات زیر باید در نظر گرفته شود:

الف – طوری که در بالا متذکر شدیم، فهم، دانش، خوی، عادت، برداشت، خواستها... میان انسانها متفاوت است، هیچ کس این حق را برای خودش محفوظ وچوکات شده نپندارد که دیگران فرمانبردارِ سرتاپا قرص به او باشند و حق وناحق توقع ملامت پذیری را دیگران داشته باشند. همان طوریکه نمیخواهند، هیچ کس درحریمِ داشته ها وخواسته های مادی ومعنوی خودشان صدمه برساند، به دیگران نیزهمان حق را قایل شوند. ( چیزی که به خود نمی پسندی به دیگران نیز مپسند) این توانایی در خود شخص پرورش یافته باشد تا خواسته های دیگران نیز مورد توجه واحترام قرار گیرد.

ب – وقتی میان دونفر یا دو خانواده آزرده گی ... به وجود می آید، خوش به حال کس یا کسانی که با عقل، منطق، عدالت، گذشت و ایثار توام با خوشبینی ومثبت نگری در مقام (بخشش) ویا در مقام (اعتراف) پیش قدم میشوند. با این شیوه ضرورت به هیچ کس دیگرپیدا نمیشود که خود را به حیث قاضی یا داور دیگران حساب کند.

ج – هرگاه بزرگان میخواهند همچو آزرده گیها را ازمیان بر دارند وبه جایش محبت وپیوند تمکین نماید، بهتر است با نیت پیوند دادن، نه ملامت کردن دست به کار شوند. آنها میتوانند طرفین قضیه را به تنهایی بشنوند، به این فکرنباشند: ( تنها گوی راستگوی است) ویا ( هیچ کس نمی گوید دوغ من ترش است) زیرا محل وموقع ارزیابی این مقوله ها در مراحل بعدی کار است، نه در آغاز.

د – وقتی بزرگ یا میانجی سخنهای طرفین را شنید، آنگاه با استفاده ازاستعداد و بصیرتِ شان، ازفحوای سخنانِ طرفینِ قضیه، به مقیاس درایتی که دارند، برداشت می کنند و تشخیص میدهند که مشکل میان دو نفر در چی ودر کجاست.

ه – زمانی که میانجی خود را با تلاشهایش در قضیه وارد ساخت، ویک سلسله کار های مقدماتی انفرادی رابه انجام رساند، وقت آن می رسد تا زمینۀ رویا رویی را با مهارت مهیا گرداند. همچنان این ظرفیت را در جانبین ایجاد کرده باشد که اگر تقصیر یا اشتباهی درمیان وجود داشته باشد، هرکدام آنرا با اصل گذشت، بخشودن وسایر سجایای نیک بی رنگ بسازند.

هرگاه قضیه تا جایی رسیده باشد که یکی از طرفین با بی رحمی وقصاوت وپامال کردن حقوق انسانی آنهم به گونه ظالمانه وتداوم ظلم وتعدی باشد، در چنین موقع اگر شخص مظلوم ومقهور به تحملِ ناروا تن میدهد وحق خودرا به دست نمی آورد، درانصورت این چنین اشخاص نه تنها به خود شان بلکه به نام انسانیت نیز جفا میکنند. آرزومندیم که در چنین موقف نا شایست هیچ انسان وبخصوص هیچ هموطن ما قرار نداشته باشد.

از خداوند تمنا میکنیم، به بنده گانش این اراده را ارزانی فرماید تا درین ایام خجستۀ عید سعید فطر دلهای زنگ زده از خشم وکین را با آب زلال رحمت به کانون باصفای دوستی ومحبت مبدل گرداند.

آمین یا رب العالمین

ضیا

یادداشت: خواننده عزیز! لطفاً درین مورد ابراز نظر فرموده ضمناً از داشته ها وتجربیات ارزشمند تان هموطنان را از این طریق بهره مند بسازید.

 

 

 






September 6th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسايل اجتماعي