جشن نوروزبمثابه آئین باستانی درفرهنگ شرق
ظاهر دقیق ظاهر دقیق

آدمى نيست كه عاشق نشود فصل بهار

هر گياهى كه به نوروز نجنبد حطب است

(سعدى)

 

انسان از اولین روزهای حیات خویش که بخاطر بدست آوردن غذا به شکار میرفت، و بخاطر خوراکهای گیاهی می پرداختند، متوجه بازگشت و تکرار حوادث و رویدادهای طبیعت شد. موسم شگوفه ها، جفت گیری پرندگان و چرندگان از یک دیگر و یخبندیها را تفکیک و تشخیص نمود.

دهقانان نیاز داشتند که دوران کاشت و برداشتها را تفکیک نمایند، فصل بندیها و تقویم های دهقانی را بوجود آورند. نخستين محاسبه فصل ها، بي گمان درهمۀ جوامع، با گردش ماه که تغيـيـرآن آسانتر ديده مي شد، صورت گرفت. و بالاخره نارسايي ها و ناهماهنگي هايي که تقويم قمري، با تقويم دهقاني داشت، محاسبه و تنظيم تقويم بر اساس گردش خورشيد صورت پذيرفت. سال در نزد شرقيان همواره داراي فصل نبوده، زماني شامل دو فصل: زمستان ده ماهه و تابستان دو ماهه بوده؛ و زماني ديگر تابستان هفت ماه و زمستان پنج ماه بوده، و سرانجام از زماني نسبتاً کهن به چهار فصل سه ماهه تقسيم گرديده است."سال و ماه سغدي ها، خوارزميها، سيستان ها، کاپادوکيها و ارمنيها بدون کم و زياد همان سال چهار فصل بوده است".

پيروان آيين زرتشت را عقيده بر آن است که در روز شش ماه فروردين زرتشت توفيق يافت که با خداوند مناجات کند، لذا اين روز را به نام "نوروز" جشن می گرفتند.

در ادبـيـات فارسي دري جشن نوروز را، مانند بسياري ديگر از آيـيـن ها، رسم ها، فرهنگ ها و تمدن ها به نخستين پادشاهان نسبت ميدهند. شاعران و نويسندگان قرن چهارم و پنجم هجري، چون فردوسي، منوچهري، عنصري، بـيـروني، طبري، مسعـودي، مسکويه، گرديزي و بسياري ديگر که منبع تاريخي و اسطوره اي آنان بي گمان ادبـيـات پـيـش از اسلام بوده، نوروز و برگزاري جشن نوروز را از زمان پادشاهي جمشيد شهريار بزرگ سلسله پيشدادی نسبت داده و نوروز را "نوروز جمشيدی" گفته اند. فردوسی شاعر بزرگ و توانای زبان پارسی در مورد ریشه ای تاریخی نوروز چنین گفته اند : "جمشيد بعد از يک سلسله اصلاحات اجتماعی، بر تخت زرين نشست و فاصله بين دماوند تا بابل را در يک روز پيمود و آن روز (روز هرمزد) از فروردين ماه بود. (هرمزد روز اول فروردين را می گفتند) چون مردم اين شگفتی ازوی بديدند جشن گرفتند و آن روز را "نوروز" خواندند".همچنين، از زبان ابوريحان بيرونی نقل قول شده که گفته است: "نوروز از رسم های پارسيان است و نخستين روزی است از فروردين ماه و از اين جهت آن را "روزنو" ياد کرده اند، زيرا که پيشانی سال نو است و آنچه از پس او است، از اين پنج روز همه جشن هاست." 

در منابع معتبر دیگر آمده است که در این روز کشتی نوح عیله سلام بر کوه جودی به زمین نشست و خلقت عالم در همین روز انجام پذیرفته است .حضرت ابراهیم علیه سلام در همین روزعلیه بتان قیام نموده است. و پیامبر گرامی اسلام در همین روز به پیغمبری مبعوث گردیده است . اما گویند که میله شانداری در زمان زردشت در ام البلاد بلخ با صرف شربت (سوما) برگزار میگردید غالبآ همین شربت هفت میوه نوروزی فعلی ادامه همان شربت سومای آریائی باشد که تا کنون در کشور ما مروج است . کوشانیان، یفتلی ها و شاهان کابل در بهاران جشن نوروز را باشکوه و جلال برپا میکردند .

کنشکای کبیر در بهار توسط تخت روان از تکسیلا به بگرام کوچ میکرد و تا ختم تابستان در بگرام و کابل باقی میماند و میله های نوروزی در دوره های سامانیان در بلخ و بخارا و در دوره های غزنویان در غزنی و در دوره های تیموریان در شهر ها با عظمت و به عالیترین شوکن و جلال تجلیل میشده است . و شربت هفت میوه نوروزی با گوشت لاندی نوروزی صرف میشد.

نوروز جشنی است باستانی، که هزاران سال پيشينه دارد. نوروز نه تنها در فرهنگ و تاريخ ما و ملل و کشورهای همسايه و همريشه با ما پرسابقه ترين جشن است، بلکه اصلاً در جهان نيز همطرازی ندارد .

به قرار اسطوره های ويدا و اوستا، جشن نوروز در زمان يما (جمشيد) سرسلاله شاهان پاراداتا يا پيشداديان بلخ بنياد يافته است .اين اسطوره ها به هزاران سال پيش بر می گردند  و تثبيت وجود شخصيت های اسطوره يی و زمان وقوع رويدادها در آن ها تا کنون ممکن نشده اند  . و اما در روايات قديمی از پنج تا هفت هزار سال و بيشتر از آن تذکررفته است .

در يکی از روايات آمده است که چون يما بر اورنگ شاهی نشست، با ديوان به جنگ پرداخت، آنان را شکست داد و تابع کرد و به فرمانبرداری و کار مجبور شان کرد .

يمای درخشان ديوان را بفرمود تا کان ها بکند و جواهرات برون بياورند و به قعر دريا ها بروند و گوهرها برون نمايند و مردمان را راه ثروت بياموزند، عطرهای خوشبو فراهم بکنند و جامه های رنگين ببافند.

به شکرانه وفور نعمت و آسايش و رفاه بود، که يمای بزرگ و درخشان جشنی برپا ساخت. در همين جشن آفريدگار يما را از زمستان سخت با سرمای نابودی آور، که در پيش بود، آگاه گردانيد‌. به يما هوشدار ميشود که سرما از قله بلند کوه ها تا قلب دره ها و دريا ها را فرا خواهد گرفت و همه جا از برف پوشيده خواهد بود و تنها يک سوم از جانوران، که در بيابان ها و دره ها و کوه ها بسر ميبرند، خواهند توانست بگريزند و بقيه هلاک خواهند شد و يما را بفرمود تا برای حفظ آدميان و جانوران و نباتات پناهگاه بسازد، تا دوران سرما آن جا باشند و تباه نگردند . پس يما چنان کرد و برای مردمان پناهگاه بساخت و از حيوانات و نباتات هم از هر نوع دسته‌ يی را در آن جاگرد آورد .

اسطوره ها حکايت دارند، که زمستان براستی پر از سردی و يخبندان طولانی بيامد، اما بالاخره مژده پايان آن هم رسيد و به شکرانه آن يما جشنی پرشکوه برپا کرد، که همين جشن نوروز است و تا امروز برغم همه سرد و گرم روزگار و آن همه تيغ و آتش که زادگاهش را بار بار دريد و بريد و پاره کرد و بسوخت و خاکستر ساخت و غرقه در خون نمود ، وارثان فرهنگ آريايی آن را فراموش نکردند و ترک ننمودند .

و اما در اسطوره ها يما خود دچار فرجام سخت ميگردد : چون ديوان را کار گران آمد پيش ابليس برفتند و نزد او بناليدند و چاره بخواستند . ابليس خود را در صورت فرشته بر يما ظاهر ساخت و او را فريب داد و در نتيجه براو زوال نعمت شد .

اين ضحاک يا اژدها که به گونه حيوان بزرگ ، زورمند و آدمخوار، با سه سر و هفت چشم تمثيل شده، در واقع پادشاه سامی بين النهرين بوده است . چند هزار سال پيش دولت پيشداديان در اثر لشکرکشی پادشاه سامی بين النهرين سقوط کرده و يما تاج و تخت خود را و همراه با او مردم همای بخت خويش را از دست داد . ضحاک بر مردمان ظلم بسيار و طاقت فرسا روا داشت، تا اين که تريتونا (فريدون) برادر زاده يما، قيام نمود و ضحاک را بکوفت و کشور و مردم را از ظلم و برده‌گی نجات داد .

مراسم با شکوه جشن نوروز در همه اداوار تاریخ وجود داشته و در هرزمان از چند هفته پیش مردم در فکر تهیه و تدارک نوروز میشدند. خوشبختانه این عنعنه تا امروز رواج داشته و باکیفیت خود باقی است. از همین لحاظ فرهنگ های یونان و باختری و یونان بودائی به تنها بر فرهنگ قدیمی ما صدمه زده نتوانست بلکه بر غنامندی آن افزوده است.

نوروز یکی از قدیمی ترین اعیاد و جشن های آریائی و یادگار چند هزار ساله کشور باستانی ما میباشد . این جشن بزرگ ملی زمانی در سرزمین آریانا برگزار گردید که بیدادی و تجدد حیات در طبعیت اغاز گردید تجدد و بیدادی هنگامی اغاز گردید که زمستان پایان یافته و در دامان کوهساران لاله و ریحان روئید . گفته شده است که نوروز یادگار کیومرث میباشد.

از مانده گارهای این میله باستانی از نسل ها حفظ شده و به ما رسیده است. که گذشته گان ما دراین روز خوشی عنعنوی ارج گذاشته و درآن روز لباس نو تهیه می نمودند ،خانه تکانی میکردند، دروازه ها و کلکین ها را پاک میکردند تا در شب نوروزهمه اتاق ها و خانه های شان پاک باشند.

اکثر مردم گندم در گلدانها می رویانیدند و درشب نوروز گلدان ها را بالای دسترخوان می آوردند و تعداد چند شب پیش از نوروز سمنک می پختند و یک روز پیش از نوروز مردم به حمام میرفتند و سر و صورت شان را اصلاح و می شستند و دست و پا خود را خینه میکردند و در روز نوروز به مسجد میرفتند دعا میخواندند و یکدیگر را در آغوش میگرفتند و می بوسیدند و سال نو را تبریک می گفتند و عقیده به این بوده که در موقع تحویل سال نباید از خانه و خویشاوندان شان دور باشند و همچنان دهن بوجی ها و خلته های آذوقه و خوراکیها را باز میگذاشتند و منتظر تحویل سال می بودند.

نوروز یکی ازسُنت های نادریست که با وجودِ هزاران سال فراز و نشیب هنوز هم یکی از شاخص های اساسی فرهنگی در افغانستان و در تمام ممالک فارسی زبان و شرقی به حساب میآید. این روز که مصادف است با اول حمل ۱۳۸۸ تنها یک سالروز تقویمی، که آغاز یک دور تازه را در گردش زمین مشخص میسازد، نیست. نوروز در تاریخ و فرهنگ بسیاری ممالک شرق مظهر بزرگداشت از زندگی، طبیعت و ارزشهای انسانی است که ریشه های عمیقی در شعر و ادب، هنر، فولکلور و رسوم خانوادگی و اجتماعی این کشور دارد. آئین های کهنی که درین ممالک مروج است شباهت های زیادی باهم دارند:

ياد کردن از مردگان يکي از آيـين هاي کهن پـيش از نوروز است که به اين مناسبت به قبرستان مي روند و خوراک مي برند و به ديگران مي دهند نخستين روز سال - رسمي عام است. در اين روز، خانواده ها خوراک (پلو)، نان، حلوا و خرما بر مزار نزديکان مي گذارند و بر مزار تازه گذشتگان شمع، يا چراغ روشن مي کنند.در برخي از شهرها و محلات، روز پيش از عيد، خانواده هاي عزادار، از خويشان و نزديکان با غذا و حلوا پذيرايي مي کنند و برمزار جمع مي شوند.

اصطلاح "خانه تکاني" را بيشتر در مورد شستن، تميز کردن، نو خريدن، تعمير کردن ابزارها، فرش ها، لباس ها، به مناسبت فرا رسيدن نوروز، به کار مي برند. در اين خانه تکاني، که سه تا چهار هفته طول مي کشد، بايستي تمامي ابزارها و وسيله هايي که در خانه است، جا به جا، تميز، تعـمير و معاينه شده و دوباره به جاي خود قرار گيرد. برخي از ابزارهاي سنگين وزن، يا فرش ها، تابلو ها، پرده ها و وسيله هاي ديگر، فقط سالي يک بار، آن هم در خانه تکاني نوروزي، جا به جا و تميز مي شود.

پوشيدن لباس نو در آيـين هاي نوروزي، رسمي همگاني است. تهيه لباس، براي سال تحويل، فقير و غني را به خود مشغـول مي دارد. سفرنامه نويسان دوره هاي مختلف در شرح و وصف جشن هاي نوروزي، از لباس هاي فاخر مردم فراوان ياد کرده اند. خريد لباس نو و برخي وسيله هاي فرسوده اي که به مناسبت


March 25th, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
علمي و معلوماتي