عوامل پیدایش دیپرس( قسمت دوم)
نظربرهان نظربرهان

هر چند مریضی دیپرس در وجود انسان های مختلف ار هم متفاوت است .مگر عوامل مشابه دارند.

 

با در نظر داشت این که عوامل دیپرس که در ادامه این سخن بر شمرده میشود در وجود انسانها به صورت کلٌ مشاهده میگرددو این فکتور ها را در وجود شخص به طور مشترک میتوان دید .اما دانشمندان به طور عموم آن را به سه دسته تقسیم نموده اند :

 

1- عوامل بیولوژیکی 2-عوامل روانی3-عوامل اجتماعی

 

1-عوامل بیولوژیکی :

 

درنتیجه  تحقیقات که از جانب دانشمندان صورت گرفته  آنان به این نتیجه رسیده اند که عده ای از مریضان دیپرس از اجداد شان این تکلیف را به ارث گرفته اند.

 

زیرا در سیستم رشته های عصاب بی نظمی و اختلال به وجود میاید و این سلسله بی نظمی در رشته های سلولی عصاب از اجداد به ارث کرفته میشود.

 

داکتوران معالج همیشه توصیه می نما یندتا مادران توجه نمایند اطفال شان را در زمان طفولیت جداًمواظب باشند و در آوان شیر خوارگی نگذارند طفل شان عصبانی و ناراحت گردد.به آرامش به قناعت شان بپردازداکر به جیزی زیاد سخت میگیرند به آرامی ونوازش اول طفل را آرام کرد بعد به وی توضح داد زیرا امکان رشد این تکلیف در سن بزرگی بیشتر امکان پذیر است.

 

عامل بیولوژیکی نظر به انسان های مختلف از هم متفاوت است.واین دلیل بر مقاومت انسان های مختلف میگردد.

 

استفاده از ادویه های مختلف بیدون هدایت ودکتوران .مشروبات الکولی و دخانیات نشه آورو  سگرت سبب اصلی در اسر بخشی آن در وجود مریض میگردد. اطرافیان و دوستان مریض باید به مریض کمک نمایند تا شخص مریض از آن جداًدوری بجویند. قابل توجه است که این فکتور ها را همیشه در نظر داشت و دقت باید نمود تا از عوامل بیولوژیکی جلوگیری به عمل آید.

 

2- عوامل روانی:

  

نظر به حوادث که در زندگی انسان ها اتفاق می افتد و یا انسان در زندگی آن را مشاهده مینمایند و بر روان عده ی از انسان ها اثرعمیق گداشته و گاهی به همان اندازه بر ان میاندیشند که روان خود را سخت زیر فشار قراز میدهند .

 

 این انسان ها بیشتر از احساس خود استفاده مینمایند تا از فکتور های منطقی مسله. به طور نمونه :اگر شخصی  به مریضی غیر قابل علاج مبتلا گردد ویا یک تن از عزیزان شان را از دست دهد یا حوادث دلخراشی را مشاهده نماید که در نتیجه به ویرانی و مرگ یک تعداد انسان ها گردد . بیدون اندیشه بر عوامل آن بر عصاب خود چنان فشار میاورد که روان خود را زیر فشار قرار میدهد . این شخص بیدون آن که به خود توجه کند به دیپرس مبتلا میگردد.

 

تخقیقات روانی که صورت گرفته نشان میدهد که آنان که به این مریضی مبتلا اند  دوستان و آشنایان مریض بهترین معالج وی بوده و به مریض کمک مینمایند.

 

این دوستان تلاش نمایند همیشه نقات مثبت زندگی وی را به او باز کو نمایند و به کار های خوب وی را  ولو بسیار کوجک باشد تشویق و به وی باز کو نمایند. کار هاو نقاط منفی مریض را نادیده بگیرند بیشتر در کار های خوب مریض را مساعدت نمایندو به وی نشان دهند .

 

3-عوامل اجتماعی:

در رابطه به عوامل اجتماعی میتوان گفت تفاوت بین آرزو و امکان یا به عباره دیگر انسان ها آنچه را که آرزو مینمایندنتواند در عمل بدست آورند  این انسانها از آینده میترسند و تحت یک نوع فشار دماغی قرار میگیرد.

 

انسان های که بسیار حساس اند تشویش و ترس  از  آینده دارند مثلاً ترس از ازدواج طفل داشتند و یا تشویش از آن که از وطیفه سبکدوش میگردد

 

قابل یاد دهانیست که با  چنین افراد اطرافیان بینهایت میتواتندبه ایشان کمک برسانند. که در شماره های آینده توضح میکردد.

 

در شماره بعدی در باره نشانه ها یا علایم دیپرس را به شما خواهم نوشت.

 

با من به این آدرس تماس گرفته نظریات تان را بفرستیت:

n.b.burhan@hotmail.com

 


June 14th, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
علمي و معلوماتي