فلسفه ساختارگرایی و یک عضو اش
نصرت شاد نصرت شاد

Roland Barthes 1915-1980

 

رونالد بارت ، نویسنده ، فیلسوف ، جامعه شناس ، ادیب ، منتقد فرهنگی ، روانشناس ، زبانشناس ، و معنی شناس فرانسوی از هواداران و نمایندگان فلسفه ساختارگرایی در کنار اشتراوس ، دریدا ، فوکو ، لاکان ، و آلت هوسر است . او یکی از موضع گیران حوادث ادبی فرانسه ضد راسین بود که میگفت چون امکانات زیادی برای تفسیر و تاویل ادبیات وجود دارد ، پس ادبیات قابل تعریف نیست .

رونالد بارت نه تنها تحت تاثیرشدید آثار نیچه بود بلکه او در تمام آثارش خود را با نوشته های برشت نیز مشغول نمود . وی میگفت که نویسندگی پدیده ای اجتماعی است . رونالد بارت را میتوان نماینده فضا و زندگی فرهنگی فرانسه بعد از جنگ جهانی دوم دانست . مشهوریت تئوری علامات و نشانه های او چنان جهانی بود که دانشمندان و نویسندگانی مانند امبرتو اوکو را نیز تحت تاثیر خود قرار داد . او از طریق مقالات درخشانش به طرح نظریه علامات و نشانه های زبانی و ادبی پرداخت .

بارت زیر تاثیر برشت نوشت که تئاتر نه جای هنرپیشگی بلکه جای هنر تماشایی و آموزش مبارزه اجتماعی است و تئاتری که قوانین استتیک برشت را رعایت نکند یک شبه تئاتر است . او همچون یاکوبسن و زاوسه اشتغال به مارکسیسم و تئاتر برشت برای اش مهم بود . امروزه ادعا میشود که او در مقالاتش منقد سرسخت ایدئولوژیها بود . وی میگفت که میان روابط اجتماعی قدرت و جهان مصرف یک ارتباط زنجیره ای وجود دارد . او رسانه ها را مقصر سیستم اشاعه بت ها و کالاهای مصرفی و مد میدانست . در نظر او چون هر زبانی روی یک سیستم و ساختاری سوار شده ، داشتن یک زبان غیر بتی ، غیراسطوره ای و غیر مصرفی مشکل است و هر چیزی را که جامعه برای یک هدف خاص مناسب بداند بصورت بت و اسطوره در می ید .

رونالد بارت توانست از طریق تجزیه و تحلیل طنزآمیز بت ها و اسطور ها در جامعه سرمایه داری مرز میان فرهنگ مسئول و فرهنگ مبتذل را مخدوش نموده و خوانندگان زیادی بیابد . در تکامل تئوری علامات زبانی ، فردیناند زاوسه یکی از شاگردان او بود .

مورخین چپ مینویسند که ساختارگرایی یک فلسفه پایان نظام بورژوازی است که در فرانسه رشد نمود و ضد تاریخ گرایی و دیالکتیک تاریخی بود . در ساختارگرایی ما شاهد تضاد بورژوازی امروزری با مسیر قانونمندی تاریخ هستیم . این فلسفه خود زیر تاثیر فلسفه زندگی ، فلسفه وجود ، پدیده شناسی ، فروید گرایی ، کانت گرایی و مثبت گرایی است . ضعف این جریان فلسفی در آنجاست که سیستم و متد را بصورت علم زبانشناسی ، جامعه شناسی و فرهنگ شناسی مطلق می نماید . چون ساختارگرایی مدعی است که آن تنها علم است ، پس تفسیری ناقص از ساختار واقعی دارد . در فرانسه غیر از علم زبانشناسی ، ساختار گرایی، متد و روشی عمومی برای علوم دیگر از جمله انسانشناسی شد .

رونالد بارت در سال 1915 در فرانسه بدنیا آمد و در سال 1980؛ همچون آلبرت کام،و در یک سانحه اتوموبیل کشته شد . پدر او نیز در جنگ جهانی اول در دریای شمال جان خود را از دست داده بود . وی در دوران جوانی در دانشگاه به تحصیل ادبیات فرانسه و ادبیات کلاسیک یونان پرداخت . عنوان پایاننامه دانشگاهی او " تراژدی یونانی " بود .

از جمله آثار او – عشق به نوشتن ، نقد روایتی آثار ادگار آلن پو ، قطعاتی پیرامون زبان عشق ، در باره من ، ماجراجویی معنی شناسی ، زبان مد روز ، بت های روزانه مانند مد و ادبیات تبلیغی روی شانه های ایدئولوژی خرده بورژوازی ، انبارک روشن ، و غیره هستند .

ساختارگرایی در دهه 60 قرن گذشته زیر تاثیر یاکوبسن در فرانسه و بعدها زیر تاثیر روان پژوهی لاکان و نقد مارکسیستی آلت هوسر ، نقد پدیده شناسی و هرمنوتیک بوجود آمد . نمایندگان ساختارگرایی در فرانسه ، انسانشناسی لوی اشتراوس ، ایدههای فوکو ، و نقد ادبی رونالد بارت بودند . امروزه ادعا میشود که آغاز جنبش دانشجویی سال 1968 ، ناقوس مرگ مکتب ساختارگرایی بود .

ساختارگرایان از نظر تئوریک ، بت پرستی کالایی و اسطوره گرایی را راستگرایانه میدانند و میگویند آوانگارد هیچگاه نتوانست منقد واقعی بورژوازی بشود چون روشنفکران آن از این طبقه بودند و یا از نظر مالی از آنجا تامین میشدند ، و بقول گورکی چون خرده بورژوازی از شناخت خود ناتوان است ،  آن اغلب جانبدار ایدههای فاشیستی میشود .

 


June 8th, 2010


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
علمي و معلوماتي