امام علي در چشم ودل يار غار رسول الله ابوبكر
اسدالله جعفري اسدالله جعفري

بنام خدا

 

 

خوشتر ان باشد که سر دلبران ************** گفته آید در کلام دیگران

يكي از امتيازات مولي علي اين  كه دوست ودشمن ومحب ورقيب او را ستايش نموده واز او سخن ها گفته كه يكي از آن بيشماران افراد، ابوبكر هست كه طبق بعضي گزارشات تاريخ واعتقادات بخشي از امت اسلامي، او رقيب علي بود وخلافت را غاصبانه از علي گرفت وعلي را خانه نشين كرد.

اما سخنان ابوبكر در باره علي نشان مي دهد كه بين علي وابوبكر رابطه ي مريد ومرادي بوده و اين انديشه را نوع سلوك امام علي با خليفه تاريخي امت اسلامي حضرت ابوبكر نيز تاييد مي كند چرا كه در منابع تاريخي گزارشات بسياري وجود دارد كه ابوبكر در دوران خلافت خويش حضرت امام علي را مشاور ارشد خود قرار داده گوش بفرمان او بود و امام علي هم در مشاوره به خليفه مسلمين خيانت وقصوري نكرد و بحق يكي از ياران صديق وخير خواه ابوبكر در امر خلافت بود .البته در مقابل،  خليفه مسلمين ابوبكر نيز در امورات مهم وسرنوشت ساز خلافت،  انديشه ومشاوره امام علي را بر همه ي انديشه ها ومشاره ها واز جمله انديشه ها ومشاوره هاي حكومتي عمر، ترجيح مي داد و چنين بود كه بگواهي تاريخ، سخن امام علي در حكومت ابوبكر فصل الخطاب بود.

اينك بخشي از سخنان يار غار رسول الله، ابوبكر خليفه تاريخي امت اسلامي را در باره امام علي، امام اول شيعيان وخليفه منصوب رسول الله وخليفه چهارم تاريخ امت اسلامي تقديم مي كنيم.

سخنان و مرویات  عبدالله ابن عثمان مشهور به ابوبكر بن ابى قحافه

علي،  عدل رسول الله
ابو بكر گفت:خدا و رسولش راست گفتند،رسول خدا (ص)م در شب هجرت در حالى كه بیرون از غار بودیم و اراده (رفتن) به مدینه را داشتیم به من فرمود:دست من و دست على در عدل و داد برابر است. (1)
ابروي علي، محراب كعبه

عایشه گوید ابو بكر را دیدم كه بسیار به چهره على بن ابى طالب علیه السلام نگاه مى‏كند پس گفتم:اى پدر،همانا تو زیاد به چهره على نگاه مى‏كنى. (علت چیست؟) گفت:دخترم از رسول خدا شنیدم كه مى‏فرمود:نظر كردن بر چهره على عبادت است.(2)
علي، اهلبيت رسول الله

از ابن عمر روایت شد كه ابو بكر گفته است:رعایت كنید محمد (ص) را در (مورد) اهل بیت او.یعنى حفظ كنید (حرمت) او را در میان اهل بیتش،پس اهل بیت آن حضرت را اذیت نكنید.(3)
علي، يك ويكدانه خلقت
از حارث ابن اعور روایت شد كه روزى پیامبر اكرم (ص) در میان جمعى از یاران خود حاضر بود،پس فرمود:
به شما نشان مى‏دهم آدم را از جنبه علمش و نوح را از جنبه فهمش و ابراهیم را از جنبه حكمتش،پس چیزى نگذشت كه على(ع) آمد.
ابو بكر عرضه داشت:
یا رسول الله (ص) مردى را با سه‏ نفر از پیامبران برابر كردى،به به ، به این مرد،او كیست،اى رسول خدا؟ پیامبر اكرم (ص) فرمود:آیا او را نمى‏شناسى اى ابا بكر؟
ابو بكر عرض كرد:خدا و رسولش داناترند .حضرت فرمود:او ابو الحسن على بن ابى طالب است.پس ابو بكر گفت:به به به تو اى ابو الحسن،مثل تو كجا خواهد بود اى ابو الحسن. (4)
علي، امير خوبان


شعبى گفت:وقتى ابو بكر در جایى نشسته بود،على بن ابى طالب (ع) از دور نمایان شد،چون ابو بكر او را دید گفت:
هر كس خوش دارد كه بنگرد به كسى كه بزرگترین مردم است در مقام و منزلت،و نزدیكترین مردم است به پیامبر،و برترین مردم است در نام و نشان،و بزرگترین مردم است در بى‏نیازى از مردم،كه از جهت رسول الله به دست آورده،بنگرد به این كسى كه از دور نمایان شد.(5)
علي، برترين خلايق
از زید بن على بن الحسین علیه السلام روایت شد كه گفت:از پدرم على بن الحسین علیه السلام،شنیدم كه مى‏فرمود:از پدرم حسین بن على (ع) شنیدم كه مى‏فرمود:

به ابو بكر گفتم،اى ابو بكر،بهترین مردم بعد از رسول خدا (ص) چه كسى است؟به من گفت :پدر تو،...(6)
پی نوشت:

1- ابن مغازلى در مناقب،حدیث 170،ص 129
و ابن عساكر در شرح حال امام على علیه السلام از تاریخ دمشق،ج 2،ص 438،اواخر حدیث .953 (شرح محمودى)
شیخ سلیمان قندوزى حنفى در ینابیع الموده،باب مناقب السبعون،ص 277،حدیث 17 و ص 300
متقى هندى در كنز العمال،ج 11،ص 604
2-ابن كثیر در البدایه و النهایه،ج 7،ص 358
سیوطى در تاریخ الخلفاء،ص 172
ابن مغازلى در مناقب،ص 210،حدیث 252،ط 1
ابن عساكر در شرح حال امام على علیه السلام از تاریخ دمشق،ج 2،ص 391،حدیث 895 (به شرح محمودى) ،و دیگران.

فضائل امام على (ع) در كلام خلفا
3- شیخ سلیمان قندوزى حنفى در ینابیع الموده،باب 54،ص 194 و.356
و متقى هندى در كنز العمال،ج 13 - ص 638
4- بوستان معرفت تألیف سید هاشم حسینى تهرانى،ص 447 به نقل از:مناقب خوارزمى،فصل 7،ص .45
5- بوستان معرفت»ص 650 به نقل از:ابن عساكر در تاریخ امیر المؤمنین علیه السلام،ج 3،ص 70،حدیث 1100 و از مناقب خوارزمى فصل 14،ص .98
6-كنز العمال»،ج 12،ص 489

بخش دوم

سخنان و مرویات  عبدالله ابن عثمان مشهور به ابوبكر بن ابى قحافه (2)
علي بي نياز خلق وخلق نياز مند او

شعبى گفت:وقتى ابو بكر در جایى نشسته بود،على بن ابى طالب (ع)از دور نمایان شد، چون ابو بكر او را دید گفت:
هر كس خودش دارد كه بنگرد به كسى كه بزرگترین مردم است در مقام و منزلت،و نزدیكترین مردم است به پیامبر،و برترین مردم است در نام و نشان،
و بزرگترین مردم است در بى‏نیازى از مردم،كه از جهت رسول الله به دست آورده،بنگرد به این كسى كه از دور نمایان شد (1) ،...
علي اهلبيت رسول الله
از معقل بن یسار مزنى روایت شد كه گفت:از ابوبكر شنیدم كه مى‏گفت:على بن ابى طالب از اهل بیت و خاندان رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم است.(2)

علي ومحمد دو گوشواره عرش قرب خدا
(در كتاب ریاض النضره ج 2،ص 163) گوید:ابو بكر و على (ع) براى زیارت قبر مطهر رسول اكرم(ص) شش روز پس از رحلت حضرت مشرف شدند،على (ع)به ابو بكر فرمود:
پیش برو (و جلو حركت كن) ابو بكر گفت:
من هرگز بر مردى تقدم نمى‏جویم كه خود شنیدم رسول خدا (ص)(در باره او)
مى‏فرمود:على نزد من منزلتى را دارد كه من آن منزلت را در پیشگاه پروردگارم دارم.(3)

محمد براي علي بيعت گرفت
از معقل ابن یسار مزنى روایت شد كه مى‏گفت:
شنیدم كه ابو بكر به على بن ابى طالب (ع) مى‏گفت:«عقده رسول الله» (یعنى كسى كه عقد بیعتش را با مسلمین پیامبر اكرم (ص) منعقد كرد(4)

حب علي گذر نامه حيات طيبه در بهشت
از قیس بن حازم روایت شد كه:ابو بكر با على بن ابى طالب ملاقات كرد،پس ابو بكر به چهره على (ع)نگاه كرده و تبسم مى‏نمود،
على (ع) به او فرمود:چرا تبسم مى‏كنى؟
گفت :شنیدم پیامبر اكرم(ص) مى‏فرمود:هیچ كس بر صراط نمى‏گذرد،مگر كسى كه على برایش گذرنامه صادر كرده باشد. (5)
ابو بكر در موارد متعدد،بالاى منبر و در حضور تعداد زیادى از مسلمانان گفت:
«مرا رها كنید،مرا رها كنید،كه من بهترین شما نیستم در حالى كه على در میان شماست».(6)

پی نوشت:
1- كنز العمال،ج 12،ص 489
2- كنز العمال،ج 13،ص 115
3- آثار الصادقین،ج 14،ص 277،به نقل از فضائل الخمسه،ج 1،ص 2979
4- ابن عساكر در شرح حال امام على (ع)از تاریخ دمشق،ج 3،حدیث 1092،ص 54
5- نقل از سید جواد مهرى در مقدمه كتاب«آنگاه هدایت شدم»تألیف دكتر سید محمد تیجانى سماوى ص 2
6- چرا شیعه شدم»تألیف جناب محمد رازى،ص 332
قابل ذكر است كه صحت این گفتار ابو بكر در كلمات على علیه السلام در نهج البلاغه كاملا روشن است،آنجا كه فرمود: فیا عجبا بینا هو یستقیلها فى حیاته اذ عقدها لاخر بعد مماته»یعنى«پس چقدر جاى تعجب و شگفت است كه ابو بكر استقاله مى‏كرد (و امتناع مى‏نمود) از خلافت در حال حیات خود در حالى كه گره مى‏زد خلافت را براى دیگرى (یعنى عمر) بعد از مرگش.


 


May 28th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
علمي و معلوماتي