فراخوان رادیو پیام زن افغانستان (سویدن)
فرشته حضرتي فرشته حضرتي

 

زنان

 

 صبور و سربلند در برون مرز و داخل افغانستان!

 

درود برشما

 

 

فراخوان

 

رادیو پیام زن افغانستان (سویدن)

 

27 حمل (فروردین) 1385 خورشیدی

(www.khawaran.com/RadioPayameZanan.htm)

  اگر زنا ن دربند و آزار کشیده ی میهن بخواهند، که در پویه ی زمان موجود، درمرد م زار جامعه شهر وند، برای سفر در خود باوری آگاه و در جوی دوران جاری باشند، با یستی با ا ند یشه و حرکتهای مشترک؛ آهسته وپیوسته، راه پردامنه آزادی برای آینده را سر کنند.

(آبادستانی)

   آزادی واژه ی پر بهره و سخن آتشناکی است، که در جان عطشناک زن ته نشین میگردد. اما زن در دایره ی قسمت، سرگذشت بسیار اندوهناکی دارد. باور نشد نش برای همه شا یستگیها، برنخواندنش برای باهمی در زندگی، یاری نداد نش برای ناتوانی وتنهایی، آزاردید نش برای همه مهربانی، قامت خمیدنش برای همه رنجهای جانسوز، بیگانه خواند نش برای همه فلسفه های منحوس، و پریشان بود نش برای همه بزرگواری را میتوان برشمرد.

   پس باید اورا باورکنیم، سخنش را اعتبار بدهیم، مقامش را بشایستگی و سزاواری به او برگردانیم، اورا انسان برتر از برابر حقوقی وهمپایگی بامردان باور کنیم، درباهمی شدنش سنگ یاری بگذاریم، اورا تنها و بی بها تلقی نکنیم، برای تحمل پذیری وشکیبایی بود نش آزارش نرسانیم، نگذاریم قامتش چندان خم گردد که بشکند و تا نمرده است؛ دستش را بگیریم، از خاک برداریمش ودرجایگاه شایسته مادری، همسری، خواهری و نسبتهای دیگر، اورا فرد اول هستی درخوانواده و جامعه بشناسیم که بی گمان هست!

   با این مقدمه کوتاه ودرد انگیز از گوشه های سرگذشت غمناک زن نا روا یی کشیده ی افغا نستان به سخن مورد نظر خویش که فرا خواندن زنان صبور افغانستان در برون مرز (اروپا وهمه کشورهای آباد و آزاد جهان) است، بر میگردیم.

  نمیخواهیم برای فراخوانی این نیمه های ناتمام و پرده نشینان پنهان گذر، از آیین ها و اندیشه های بد باور ونا روا سخن، بیانی بیاوریم. آفتابی ترین حقیقت درباره ی آیینها و اندیشه ها ی زن گریز ومرد گرا ی منحط را بیک دو نمونه از فرهنگ ورجاوند فارسی بسنده میشویم که شاعران بلند پایه و عارفان ارجمند ما فرموده اند:

 

زن چــــــو بیرون رود بزن ســخــــتش      خود  نمایی کــــــند  بکن  رخـــــــــتش

ورکند ســـــرکشی! هلاکـــــــــش کــن       آب رخ می برد به خـاکـــــــــــــــش کن

(ا.  م)

زن چیســــــــت  نشـــــانه گاه نیرنگ            درظــاهـــــر صلح و در نهان  جنگ

در دشـــــــــمنی آفت  جــــــهان  است            چـــــون دوست شود بلای جان است

چــــــــون غمخوری اونشـــــاط گیرد            چون شــــــــــاد  شوی!  زغم بمیـرد

این کارزنان راســـت باز اســــــــــت             افســـــــــــــون زنان بد دراز اســـت

(پ. گ)

ترا شــــــــــرم ناید زمردی خویـــش             که باشـــــد زنان را قبـول از تو بیش

زنان را زعذر معــــــــین که هســت             زطــاعت  بدارند  گه  گاه  د ســـــت

(ش. ا)

 

   فراخوان کنونی بدان جهت روبراه شد، که یکبار دیگر توش وتوان خویش را به آزمون بگیریم وارتش خاموش خشونت گریز (زن) در سرزمین سنت زده و استبداد ی افغانستان را به تفاهم وهمباوری، همسویی وهمصدایی، اتحاد وهمدلی، همکاری وهمگامی، هشیاری و خویشتن باوری، کوشش وجوشش پیگیر، مدارا و خویشتن داری، باهمی و همپیمانی، پیوستگی و همبستگی، آزادگی وآزادی خواهی وسرانجام عبور ازدیوارهای نه چندان بلند؛ ایدیو لوژیک و اعتقادی، قومی- گروهی، حزبی- سازمانی، سابقه وسلیقه ای و اشکال تفاوتها و اختلافات بازمانده از گذشته که هیچ سود و سودایی برای زن زنده زندانی این سرزمین نداشت وندارد، فرا بخوانیم.

  رادیو پیام زن افغانستان در برون مرز، که از شهر گوته بورگ سویدن نشر وپخش میگردد، اخیراً در پی مشورت و رای زنی با برخی از زنان و صاحب اندیشه گان جنبش تیت وتار زن در بیرون از کشور، به این نتیجه رسیده است که گفتمان نوینی را در شرایط کنونی با زنان کار شناس جبهه ی آزادی زن، در داخل وخارج کشور سازماندهی کند.

 زنان افغانستان بجهت شناخت وجدا جدا شناسی آنان، از پنج طایفه بیشتر نیستند:

  نخست - زنانی ودخترانی که در نظام خانوادگی، هنوز چون گذشته بی بهره از دانش و آگاهی هستند و ریشه ی خشونت در گلزمین جان و روان آنان نخشکیده است.

  دوم -  زنان ودخترانی که میا ن خواص وعوام در حالت نوسان قراردارند. این مجموعه شامل کارگرزنان، زنان پیشه ور و اعضای عادی در موسسات دولتی وخصوصی هستند. ایشان نیز درجامعه با هزار درماندگی روزگار میبرند.

  سوم - آنانی که در مشاغل و موقف های نسبتاً مساعد تری قرار دارند، ماموران دولتی، معلمان و آموزگاران و کار مندان شرکتها و موسسات غیر دولتی در این  بخش میتوانند بود.

  چهارم - زنا ن ودخترانی که در ادارات دولت منزلت بالاتری دارند، یا آنانی که در موسسات سازمان ملل وادارات خاص کار مینمایند، اعضای ارشد دولت و صاحبان کار و کسپ نان آور و با اهمیت اجتماع.

  پنجم - زنان و دخترانی که در بیرون از کشور مخصوصاً در ممالک آزاد و آباد دارای سرنوشت معین هستند.

  اما تقسیم زنان از نظر باور واهمیت سیاسی – اجتماعی آنان با پنج گروه اجتماعی فوق بسیار متفاوت خواهد بود. در صورتیک مایل باشیم برای شناخت جامعه ی نا بسامان و پر بهران زن بررسی و تحلیل مشخص داشته باشیم،  باید آنان را به سه کته گوری زهم تفکیک نماییم:

  1 - زنان ودختران فعال در احزاب وتنظیمها، سازمانها و گروه های سیاسی، ونهاد های حقوق بشر و جنبش های اجتماعی برای آزادی زن.

  2 - آنهایی که در سازمانهای اجتماعی و جامعه ی رسانه ها ومطبوعات کار مینمایند. البته کار کنان مدیا و جامعه ی ارتباطات در داخل وخارج کشور شامل این مجموعه اند.

  3 - روشنفکران صاحبنظر وتحلیلگر، استادان دانشگاه و فعالان حقوق بشر، جامعه شناسان وحقوقدانها در داخل وخارج کشور و دیگران از این گروه میتوانند بود. بدین ترتیب از تمام زنان ودختران هموطن کع در داخل وخارج افغانستان زندگی میکنند، صمیمانه دعوت می کنیم، برای گفتگو وعلاج شناسی حل مشکلات سیاسی در حوزه ی کار وعمل زنان، به برنامه های ویژه دراین زمینه مشارکت نمایند. ما بعنوان ستیژ گفتگو و پایگاه مباحثات سیاسی در خدمت زنان رشید و شریف افغانستان هستیم.

  پیشاپیش اعلام میداریم، که چند گانگی وتکثر فکری، اختلاف وتفاوتهای سلیقه یی، کارنامه و گذشته شناسی افراد ونسبت آنها به سازمانها واحزاب، تنظیمها ونهاد های اجتماعی اصلاً مورد نظر مانیست. کما اینکه این تعدد وپلورالیسم را برای بافت موزاییکی جامعه ی زن افغانستان کاملاً سودمند و با اهمیت  میشناسیم.

        امید وار هستیم، موقف و کوشش های استفاده از راهکار های مفید برای آزادی آگاهی وآزادی زن در نزد بانوان خوشنام ما فراتر از تعلقات سیاسی- حزبی ویا گروهی – سازمانی آنها باشد. زن افغانستان هرچند که نیم جامعه وبخش عظیم آن اعلام میگردد، اما نقش بسیار اندک و جایگاه نا مناسبی برای خودش درجامعه دارد. بزرگترین کار وکوشش ما جامعه شدن زن در آینده ی افغانستان خواهد بود.

       ما هنوز جامعه نیستیم و پریشانی وتشتت ما ناشی از جدایی خواهی، بی اعتنایی به دیگران، کمتابی و سازش ناپذیری با دگر اندیشان، بر اندازی وتخریب همدیگر بدلیل حب وبغض خاص به افراد معین وده ها دلیل دیگر که بیشتر از همان کوچه های اطاعت ووابستگی به مردان است، مارا می آزارد.

  بیا یید یکبار عزم جزم کنیم و بدون بی حرمتی به کسی ویا گروهی، مشکلات زنان را به بررسی بگیریم و سپس نشان دهیم که ما نیز میتوانیم، سنگی از توده سنگهای مانع درراه آزادی زن را مشترکاً برداریم.

  این برنامه در آن جهت اجرا میشود که دنیای فاصله ها و دره های عمیق نا باوری و بی اعتمادی در جامعه ی پریشان زن افغانستان برداشته شود. تعلقات گروهی، نسبتهای تباری – قومی، دربسته بودن جامعه بروی زن، مذهب سالاری و سنت زدگی، سلطه ی ایدیو لوژیک بعنوان دیوارهای عبور ناپذیر برای باهمی، نابیداری و کمبود آگاهی، سیا ست گریزی و گوشه گرایی زنان، عمل کرده است.

  باور ما آنست که یکشبه ونا گاه رسیدن به سکوی امکان تلافی این دره ی عمیق آفات و بلیات، و کذشتن از بهرانهای ریشه دار جامعه زن، وحرکت بسوی رسیدن به همباوری وهماهنگی لازم ما، معجزه است. اما بقول حضرت مولوی: (کوشش بیهوده به از خفتگی). ازین نظر درپی آن شده ایم که کوشش بیهوره ی خویش را آغاز کنیم وچند ایام هرچند قیمتی خویش را درراه این آرزو ها بگذاریم.  

 برای رسیدن به دیدگاه های نزدیک وهمانندی بیشتر زنان دیار ما ؛ در حوزه ی برون مرز، برخی پرسشهارا مطرح میکنم. این پرسشها بدان معنا هستند که، ما در اصل به مشورت می گذریم و نقد سودمند گذشته را بدون تردید مطلق از سرنوشت زنان در آن روزگار با حفظ ارزشهای اندیشه وعمل ایشان، انجام می دهیم.

  این هم قابل درک است که نمی باید تمام نسبتهای فکری وحیات سازمانی زنان را یکسره نفی کنیم. حتی اگر این نسبتها ناسودمند و بیهوده شناخته شوند. باید به تدریج وبصورت آهسته و پیوسته دریای آرام گذر زن بسوی فردا مسیر پیداکند. باید ارزشهای منظور شده در نزد خیلی از زنان این سرزمین راکه خود به آن نسبت جدی دارند، رعایت کنیم.

   فلسفه وفرهنگ نقد سودمند، در آن نهفتگی دارد، که نادرستی هارا علامت گذاری کنیم و سپس برای پیوند زدن درست بجای نادرست، نمونه ها وبدیلهای خاصی را پیشنهاد کنیم. وبسیار مسایل دیگر نیز بهمین روش میتوانند در گفتمان این رادیو مورد بررسی و نگرش های اهل نظر قرار گیرند.

  اهم کار ما آنسست که از تهمت زنی و کج خلقیهای نا صواب بپر هیزیم. رواداری فرهنگ سازندگی است. نارواداری و حسادت، تعصب ورزی و انکار حقیقت باید در صفات زن شایسته وصبور افغانستان نباشد.

با تجدید احترامات به همه زنان دربند و اسیر افغانستان و با سلام مجدد به شما زنان آزاده و آگاه که در دنیای غیر از سرزمین خویش سر گردانی روزگار می کشید.

 

همبا وران ویاران شما

در رادیوی پیام زنان افغانستان

در (سویدن)

 

 

 


April 18th, 2006


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بیانات، پیامها و گزارشها