داد خواهي بي گناهان
مشعل مشعل

روز چهارشنبه هفته پيش شمار زيادی از هم ميهنان ما شامل کودکان،زنان،جوانان و مردان به دفاع از حقوق پناهنده گي هموطنان شامل آرتيکل 1- اف در برابر پارلمان هالند به گردهمايي گسترده پرداختند.

اين گردهمايي به ادامه تظاهرات عدالت خواهانه پناهجويان هم ميهن ما،که از سالها بدينسو بنابر سياست های ناروا ،ضدحقوقي و ضدانساني مقامات اداره شهروندی و امور پناهنده گان کشور هالند(آی.ان.دی)، همراه با خانواده های شان در بي سرنوشتي به سر برده و بسياری از آنها بدون کوچکترين امکان زنده گي، آواره گرديده اند،از سوی کميته تدارک تظاهرات،اتحاديه انجمن های افغانها در هالند و کميته جوانان(SVR)"برای تحقق عدالت رأی دهيد"    Stem Voor Rechtvaardigheid راه اندازی گرديده بود.

اين گردهمايي در شرايطي تدوير يافت که خوشبختانه دادگاه ها در بيشترين شهرهای هالند،ضمن بررسي پرونده های پناهجويان،به برخورد غيرواقعبينانه و سياسي آی.ان.دی ، تاپه زدن ها و برچسب های ذهني گرانه که ريشه در همان خصومت های دوران جنگ سرد دارد،نه گفته و به سود پناهجويان رأی داده اند.افزون برآن دادگاه عالي هالند پس از بررسي موشگافانه بر تحقق عدالت عاری از برخورد سياسي تأکيد کرده و با گره زدن آواز شان با آواز دادخواهانه داد گاهها و پناهجويان همبسته گي خويش را اعلام و به مصاف قانوني و حقوقي بر ضد گزارش معروف فبروری سال 2000 وزارت خارجه و آی.ان.دی رفته است.

پيوستن دادگاه عالي به همچو اقدام جسورانه و غير قابل پيشبيني پس از سالها همخواني با آی.ان.دی،نمايانگر ناکامي پروژه دشمنان واقعي خوشبختي و بهروزی مردمان زحمتکش افغانستان،اعمال و جواسيس بيگانه وتلاش های مذبوحانه حاميان رسوا و بدنام آن مي باشد.

اما نبايد به تلاشهای جنگجويانه آی.ان.دی دست کم گرفت.آنها با تمام نيرو و توان در پي اجرای برنامه رسوا و ضد انساني شان مي باشند.چنانچه زنداني ساختن ها،بازگشت اجباری پناهجويان و جداساختن اعضای خانواده ها از هم،با وصف برخورد اصولي و قانوني محاکم ادامه دارد.

از همينرو پناهجويان بخاطر رسانيدن آواز حق طلبانه شان به شهروندان هالندی پس از آنکه جامعه سياسي و مدني هالند به خواستهای قانوني آنها پشت پا زدند،آنها حتا رسانه های همگاني را در مهد به اصطلاح دموکراسي و جامعه آزاد(!) غرب اجازه ندادند تا با نشر گزارش ها و گفت و شنودهای آنها در جريان واقعيت ها و تراژيدی تلخي که دامنگيرصدها و هزاران هم ميهن شرافتمند و خدمتگاران واقعي مردم ما که از بد حادثه به اينجا پناه آورده اند،قرار گيرند.

اين سومين جمع آمد هموطنان ما طي سال روان در "ميدان"بود.اينبار نيز شمار زيادی از کساني که خوشبختانه هيچ مشکلي در پروسه پناهنده گي نداشته و بيشترينه تابعيت هالند را دارند،گردهم آمده بودند.آنها به خاطر همبسته گي با کساني در "ميدان" جمع شده بودند که تمام زنده گي آگاهانه شانرا بخاطر رفاه و شگوفايي جامعه و دفاع از نواميس و شرف مردم ما وقف نموده اند.سهم گيری گسترده و همه جانبه آنها را مي توان نمادی از سپاس گزاری مردم حقشناس ما به فرزندان واقعي افغانستان پنداشت.آنها با سر دادن شعار ها در دفاع از حقوق حقه پناهجويان پرداخته و  با نداء های دادخواهانه شان ،بيدادگران آی .ان.دی را به قانونيت فراخواندند.با هر شعاری که آنها با تمام قوت همراهي مي کردند،گويي  بنياد بي عدالتي را  به لرزه در مي آوردند.و نماينده گان احزاب سياسي را که در پشت شيشه های ضخيم پارلمان مصروف نشست و گفتمان ميان حزبي شان بودند،به دفاع از حق و حقيقت به دور از کينه و بغض سياسي فرا مي خواندند.اما با دريغ که گوش شنوايي در آنجا وجود ندارد.زيرا در کشوری که نماينده گان يک حزب افراطي دست راستي Partij Voor De Vrijheid (PVV) (حزب برای آزادی)که در نتيجه مهاجر ستيزی و دشمني با بخشي بزرگي از جامعه هالند که خارجي ها را در بر مي گيرد،پرداخته و بيشترين آراِ مردم را برای دريافت کرسي های پارلمان اروپايي بدست آورده و حتا از احزاب حاکم پيشي مي گيرند،سوگمندانه که نمي توان انتظار گوش شنوا را داشت.

با اينحال هم جوانان اميد را از دست نداده و بخاطر دفاع از حقوق انساني پدران،مادران،برادران و خواهران شان که در جال عنکبوتي آی.ان.دی گيرمانده و حقي را که اعلاميه جهاني حقوق بشر و کنوانسيون ژنيو برای آنها تسجيل کرده است،به شکل آگاهانه و قصدی از سوی مقامات پناهجو ستيز آی.ان.دی پامال مي گردد،تدابير و آماده گي های لازم را برای مظاهره گرفته بودند.

گروپي از جوانان به سرپرستي ايمل حسام و ولي همکار پيش از 12 چاشت به ميدان آمده با درک از اينکه وضع جويي هالند، مانند تصاميم مقامات آی.ان.دی ثبات نداشته و آسمان هالند مي تواند هر از گاهي مه آلود گرديده و مانند جبين کارکنان آی.ان.دی خشم آگين و بر افروخته باشد. با برپا نمودن خرگاه برای پيشگيری از باران،آويزان نمودن شعارها و آماده ساختن وسايل تخنيکي به گونه يي، شيپور شروع مظاهره را نواختند.

مظاهره چيان جوقه جوقه به ميدان آمده و از اينکه پس از وقفه دوماهه بسياری ها با هم مي ديدند،با بغل کشي و احوالپرسي جويای زنده گي يکديگر شدند. در اين ميان عزيزاني که در فاصله ميان دو گردهمايي به مهماني ناخوانده آی.ان.دی فراخوانده شده و تنها پس از حکم دادگاه ها از حبس رها گرديده بودند،تجلي بيشتر داشتند.

آقايان حبيب و اسدی که روزهای دشوار را پشت سلول های زندان های مخوف پشت سرگذاشته بودند،خوشبختانه با محيط آزاد و کانون گرم خانواده گي شان،آثار و علايم زندان از رخسار شان زدوده شده بود.

اما آقای عبدالشکور خوشه چين يکتن از فعالين سرشناس سياسي که در شب مظاهره و پس از پيروزی در دادگاه آزاد گرديده بود،با همان رسم عياری خويش بدون درنظرداشت خسته گي و بيدار خوابي های زندان به جمع مظاهره چيان پيوسته بود.از اينکه او تازه،هوای آزادی را تنفس کرده بود،توجه همه مظاهره چيان را که اکنون خوشبختانه به يک کانون خانواده گي مبدل گرديده است،جلب نمود.زيرا قصه هايي از زندان و هم زنجيران هم قطار خويش داشت.او پرده از روی جنايات مدافعين به اصطلاح حقوق بشر که با روحيه خشن و ظالمانه عليه او و سايرين در پشت ميله های زندان همراه بود،برداشت.

وی با راه اندازی اعتصاب غذايي که مدت نزديک به دو هفته را در بر گرفته بود،به زندانبانان بي مروت که با پناهجويان به مانند انسانهای درجه دوم و سوم برخورد مي نمايند، مي خواست پيام آنرا بدهد که شما با اين جنايات تان نمي توانيد،ما را از راه برگزيده مان برگردانيد.ما در برابر بي قانوني شما مقاومت کرده و تسليم نخواهيم شد.ما تا پيروزی نهايي به مبارزه مان ادامه خواهيم داد.

به گزارش روزنامه نگار مشعل از "ميدان" آمد آمد اشتراک کننده گان ادامه داشت و هالندی هايي که از آنجا مي گذشتند،با توجه و دقت شعارها را به خوانش گرفته و بسياری ها به عکاسي و دريافت روشني پيرامون مظاهره مي پرداختند.

در همين ميان آقای ابراهيم سهار يکي از فعالان اجتماعي از راه سر رسيد.او پلاکارت هايي را که از سوی انجمن پيوند در شهر الکمار و شخص آقای صمدراحم برومند به رنگ های مرغوب با شعار های متعدد به زبان هالندی تهيه و چاپ نموده بود،به کارگزاران مظاهره سپرد.با چشم به هم زدن آقايان ضيا و اسماعيل آنها را به اشتراک کننده گان و رهگذران توزيع و شماری را نيز در جا های مناسب نصب کردند.

کار گردهمايي را آقای صديق وفا معاون اول اتحاديهء انجمن های افغانها در هالند افتتاح نموده در بخشي از سخنانش چنين گفت:(( طوری که همه گان آگاهي داريد، فشار ها وحمله به حقوق پناهنده گي افغانها در هالند پايان نيافته بلکه بادريغ که به اشکال وَشيوه های تازه ادامه دارد، اداره شهروندی وامور پناهنده گان هالند علي رغم واکنشهای مثبت وحمايت  همه جانبه اداره پناهنده گان سازمان ملل متحد، مراجع بين المللي حمايت از حقوق انسان وبخصوص موضع انساندوستانه وداد رسي برخي محاکم داخل هالند و نامه سفارشي وحمايتي مجلس نماينده گان افغانستان هنوز آماده نشده است تا به حقيقت تن دهند وبه معضله فرسايشي پناهجويان شامل آرتيکل 1- اف پايان بخشند، بنابرآن کميته تدارک مظاهرات ناگزير شد تا با فراخوان تازه همايش امروزی را تدوير نمايد، در سازماندهي اين گردهمايي  مانند هميش جوانان پيشآهنگ بوده ونقش برجسته را ايفاء ميدارند، قابل ياد آوری است که در اثر تظاهرات گسترده سال پار وسه همايش سال جاری توانستيم تا توجه مقامهای پناهنده پذير هالند را به عمق فاجعه جلب کنيم در نتيجه آن تا کنون شماری از پناهجويان از توقيفگاهها رها شدند وهمچنان شماری از خانواده ها که از دهها سال بدينسو در عذاب بی سرنوشتي قرار داشتند به دريافت حق پناهنده گي نايل شدند، البته در اينجا همان تاکتيک پيشين مطمع نظر بوده وآن اينکه اعضای فاميلها جواب مثبت گرفتند، امّا رؤسای فاميل هنوز در جال محاسبات جنگ سرد در گير مانده واز حق مشروع شان محروم گردانيده شده اند، در حاليکه اين گرايش را دارای جنبه هایي گوناگون ميدانيم، به آگاهي رسانيده ميشود که مشعل داد خواهي بايد فروزان تر نگهداشته شود ونگذاريم که حقوق بي گناهان پامال گردد، داد خواهي  شعار بزرگييست که ميتواند بي گناهان را بسيج سازد.))

سپس آقای بصيردهزاد معاون اتحاديه حقوقدانان افغان در اروپا رشته سخن را بدست گرفته،از نام حقوقدانان افغان در اروپا و بويژه آقای پروفيسور غلام سخي مصئون رييس آن اتحاديه همبسته گي کامل شانرا با پناهجويان افغان شامل آرتيکل 1-اف ابراز داشته و در بخشي از سخنانش گفت:(( انجمن حقوق دانان افغان در اروپا که اخيراً به فعاليت آغاز نموده است ازجمله نخستين کار های عملي شان اعلام حمايت بيدريغ از پناهجويان افغان در هالند است که با آماده گي مسلکي ميخواهند وارد اين پروسه شوند وبا استدلال حقوقي در چوکات قوانين اتحاديه اروپايي خواهان حمايت از حق تلف شده افغانها در هالند وساير نقاط کشور های اروپايي ميباشند.))

وی همچنان از ايجاد فشار بالای پناهجويان برای ترک اجباری،عدم دسترسي آنها به وسايل اطلاعات جمعي هالند و ايجاد موانع در زمينه از سوی مقامات آی.ان.دی انتقاد شديد انجام داده و همه هم ميهنان ما را به دفاع از حقوق پناهجويان بي سرنوشت فرا خواند.

پس از آن سهراب يکي از جوانان که همه اعضای خانواده اش بنابر سياست های غلط و واهي آی.ان.دی به عنوان"ناقضين حقوق بشر" شناخته شده و با آنکه کودکي بيش نبوده به کشورهالند پناه آورده است،از رنج مشترک خانواده گي او که در واقعيت امر مشکل همه کساني که در همين سرنوشت مبهم قرار دارند،مي باشد ياد کرده و افزود که ما حتماً پيروز مي شويم.زيرا حق با ماست و پدران ما چون فرشته در برابر وطن و مردم آن پاک هستند.اگر کدام مرجعي سند و مدرک مبني بر نقض قانون از سوی آنها دارد،ارائه نمايند.تا ما خود در راه تطبيق قانونيت عليه آنها سهم بگيريم.درغير آن زجر و شکنجه روحي بس است. به گفته او حقانيت حتماً جای خود را گرفته و ما آرزومند هستيم تا از دوزخ هالندی که زير نام دفاع از حقوق بشر،عملاً حقوق ما را پامال مي کنند،نجات يابيم.از همينرو لازمست تا همه مشترکاً به دفاع از حق خويش برآييم.اشتراک فعال اعضای خانواده ها و تمام کساني که شامل آرتيکل 1- اف هستند،مي تواند در پيروزی حتمي ما بر دروغ و جعل که از سوی آی.ان.دی و تلاش های چاکر منشانه مشتي از قاتلين اصلي مردم که از اينجا آنجا و بويژه از پشت تلويزيون های اجير و فروخته شده نوحه سر داده و مي خواهند سفيد را سياه و روشني را تاريکي جلوه دهند،در اين مبارزه دشوار عامل اصلي پيروزی شناخته مي شود.

بعداً دوشيزه زحل حبيبي جوان 21 ساله که از سه ماه بدينسو پدرش آقای حبيب الله حبيبي يکي از کارشناسان رشته کيميا و جيولوژی که چندی به صفت سرباز در حوزه ششم امنيتي پوليس پيشين،اجرای وظيفه مي نمود،زنداني گرديده است،چشم ديد ناگوار و تلخ دستگيری پدرش و شرايط دشوار زندان را که او پشت سر مي گذراند بيان داشت.

هنگامي که او قصه تلخ زنده گي پدرش را بيان داشته و لوله های اشک بر رخسارش جاری بود،گويي از فرط درد ، رنج و غم با او، آسمان نيز به گريه آمد و آب چون سيل از آسمان به باريدن گرفت.

او در حالي که جلو اشکهايش را گرفته نمي توانست گفت که شب 8 مارچ که همه مردم از همبسته گي جهاني زنان جشن گرفته و ما نيز مصروف تجليل از آن بوديم،گروپي از سربازان به خانه ما حمله کرده و پدرم را با خود بردند.

از همان روز تا کنون يأس و رنج بزرگي در خانه ما چيره گشته است.همه اعضای فاميل ما زير فشار شديد رواني قرار دارد.دو خواهر کوچک و برادرم که واقعيت مسأله و جعل کاری آی.ان.دی را که با خصومت عليه پدران ما پيش مي برند،نمي دانند آنقدر زير فشار قرار گرفته اند که درس و مکتب شان نا منظم شده است.آنها ناگزير به روان پزشک مراجعه و زير تداوی قراردارند.پدرم در طي سه ماه 20 کيلو وزن باخته است.او گناهي بجز خدمت به مردم و وطنش نداشت.اما نميدانيم چرا با اين شکنجه و آزار مي خواهند او را از ما جدا سازند.اگر دفاع از حقوق بشر و انسانيت همين است،من چون کسي که از ده ساله گي به اينجا آمده ام و با روحيه هالندی زنده گي ام آميخته شده است،منکر آن مي باشم.آی.ان.دی مي خواهد پدر ما را به جبر از ما جدا ساخته و به افغانستان بازگرداند.کجاست حقوق انساني،شهروندی و فاميلي ما.آیا ما حق نداريم تا با پدر خود يکجا زنده گي کرده و از توجه و مواظبت صميمانه و پدرانه او برخوردار باشيم.ما مي خواهيم تا هرچه زودتر آی.ان.دی از جدا ساختن و شکستاندن شيرازه زنده گي فاميل ما و ساير کساني که به ناحق زنداني بوده و مقامات هالندی قصد بازگشت اجباری آنها را دارد،دست بردارد.زيرا من از همچو هالند چون يک شهروند هالندی خجالت مي کشم.

او که از فرط گريان زياد گلويش پر از بغض گرديده و توان سخنراني را نداشت،مايک را به سحرنصيری يکي ديگری از جوانان بي سرنوشت که با اعضای فاميلش بيشتر از ده سال را در کمپ های مختلف پشتاره بر دوش و به کوچ اجباری واداشته شده اند واگذار شد.

وی که خود در سال سوم دانشکده حقوق دانشگاه نايميخن است،با ورود کامل به مسايل حقوقي،آی.ان.دی را به رعايت احکام و فيصله های دادگاههای هالندی متوجه ساخت.وی از خانم البيرک سکرتردولتي امور پناهنده گان و مهاجرين خواست تا پرنيسپ های حقوقي را درمورد از نظر نياندارد.

وی خانم البيرک را به دفاع از حقوق زنان و کودکان نه تنها به عنوان يک فرد مسوؤل دولتي،بلکه بمثابه يک زن دعوت کرد.او اقدامات آی.ان.دی را خلاف تمام قوانين دانسته و سرکشي از قانون را جرم شمرد.

همچنان کنشکا نبرد ، هوسي توده يي و همايون که از مدافعان حقوق پناهجويان مي باشند،ضمن سخنراني های پرشور مقامات آی.ان.دی را به رعايت حقوق پناهنده گي و انساني هموطنان ما ساخته و خواستار اعاده حقوق آنها گرديدند.

در بخشی از سخنرانی ها دوشيزه سودابه وفا محصل رشته حقوق ومنجمنت قطعنامه گردهمايي را به خوانش گرفت، چنانچه فيصله بعمل آمد تا بعداز گنجانيدن نکات پيشنهادی به مراجع زيربط تفويض شود،که در بخشي از آن چنين آمده است:((بازگشت اجباری و با فشار در افغانستان ناامن،زنده گي افراد را به مخاطره انداخته است.روشن نيست که کي پاسخگوی امنيت فزيکي و ايجاد شرايط نورمال و انساني برای آنها خواهد بود.تجربه نشان داده است که تاکنون افراد بازگرداننده شده به افغانستان،نه تنها مورد حمايت مقامات دولتي قرار نگرفته اند،بلکه از سوی ادارات مسوول ملل متحد در امور پناهنده گان نيز کوچکترين توجهي انجام نيافته است.

آی.ان.دی. مفاد کنوانسيون ژنيو در امور پناهنده گان را نسبت به هموطنان پناهجو ما تحريف نموده و مواد آنرا به زعم خويش تفسير مي نمايند.

ما مي خواهيم تا آی.ان.دی برخورد مستقلانه با افراد شامل آرتيکل 1- اف انجام داده و برمبنای واقعيت های عيني در تعيين سرنوشت آنها اقدام قانوني کرده و برمبنای پرنسيپ های حقوقي رفتار نمايد.

اشتراک کننده گان مظاهره در برابر پامال شدن حقوق حقه پناهجويان شامل آرتيکل 1-اف جداً احتجاج نموده و مسوولين امور را به رعايت نورم ها و موازين حقوقي فرا مي خوانند.))

البته در هربخش ولي همکار وايمل حسام دوتن از فعالان برپايي مظاهره با صدای رسا وسر دادن شعار های تهيجي اشتراک کننده گان را در دفاع از حقوق پامال شده شان تشويق وترغيب نموده وازايشان تقاضا بعمل مي آوردند که بخاطر بر آورده شدن مطالبات قانوني شان به مقاومت وپايداری ادامه دهند.

در جريان مظاهره بانو شهيره شريف يکي ديگر از فعالان حقوق پناهجويان که برای اشتراک در بررسي دوسيه پناهنده گي پدرش به دادگاه رفته بود،برگشته و از موقف خيلي سودمند دادگاه برعليه حکم غلط و دور از واقعيت آی.ان.دی نسبت به پدرش اظهار خوشنودی کرد.او گفت که مظاهرات ما و شما خوشبختانه تأثيرات شگرفي بر کار محاکم وارد کرده و اينک ما و شما شاهد هستيم که تقريباً تمامي محاکم به گزارش غلط و عقده مندانه وزارت خارجه هالند و پيگيری همين خط سياه و عبث از سوی آی.ان.دی پي برده و به نفع پناهجويان حکم صادر مي کنند.

در پايان مظاهره آقای صديق وفا ضمن نتيجه گيری از همايش کنوني به آگاهي رسانيد که:(( برمبنای آرای عمومي در نظر است که تظاهرات به شيوه های تازه تا بر آورده شدن مطالبات برحق کنوني ورسيدن به حق پناهنده گي افغانها ماهانه ادامه يابد، البته سهم اکتيف نهاد ها، انجمنها و همچنان دوستاني که خودشان به چنين دشواری مواجه اند حايز اهميت است، شماری از حلقه ها ودوستان عادت نموده اند که به همه چيز وهمه کس انتقاد نموده وهر حرکت را نکوهش کنند، بياييد که از چنين عزيزان بپرسيم که خودشان و گروهک شان در حمايت از حقوق پناهجويان در طي اين سالها چه نموده اند وکدام شهکاری را عملی نموده اند بادريغ آناني که با ادعا های بلند در راه برآورده شدن مطالبات پناهجويان افغان در هالند سنگ اندازی ميکنند، بالاخره وجدان بيدار پناهجويان و آه ودرد خانواده های بيگناه افغان که در جال محاسبات سياسي در گير مانده اند دامنگير آنان خواهد شد، شماری از گروهها وحلقات با دروغ پراگني ميخواهند دلايلی را پيشکش کنند که خود را از دفاع برحق پناهجويان کنار زنند، در اصل آنان صلاحيت وتوانايي دفاع از اين مصيبت رسيده گان راندارند، زيرا آنان فقط ميخواهند از هر خواسته صنفي به نفع گروهک خود بهره برداری کنند، اما وجدان بيدار کساني که در پراتيک در دفاع از پناهجويان قرار دارند به چنين کجرويي ها اجازه نخواهد داد، همچو استقامت باعث سراسيمه گي گروهکهای مخالف اين پروسه شده  و سعي مينمايند با هر امکان روند دفاع از پناهجويان را تخريب وتخريش کنند، اما آگاه باشند که کاروان دفاع از بی گناهان ادامه خواهد يافت، بيگناهي بيگناهان ثابت خواهد شد ولی رو سياهی به ذغال خواهد ماند!))  آقای وفا به ادامه چنين گفت:

هموطنان ودوستان گرامي، پراتيک معيار قضاوت ماست، در کنار تان ببينيد، نگاه کنيد، من آنجا مسوؤلين اروپايی وهيأت رهبری شورای کشوری هالند نهضت فراگير را ميبينم، که دوشادوش پناهجويان در مظاهره شرکت نموده اند، من نقش برجسته انجمن پيوند از شهر الکمار را ميبينم که با تهيه شعار ها وپلاکارتها سهم فعال گرفته اند، من سهم اکتيفSVR ياگروپ عدالت خواهانه  جوانان را ميبينم که با شور وشوق از پدران، مادران  وهمقطاران آنها دفاع ميکنند، من شخصيتهای مستقل سياسی را ميبينم که بدون هيچگونه پروبلم شخصي در کنار پناهجويان قرار گرفته واز آنان دفاع ميکنند، من در اينجا شخصيتهای بزرگ هنری وفرهنگي را ميبينم که در دفاع از عدالت صف بسته اند، افتخار به همه عزيزاني که امروز به فراخوان اتحاديهء انجمنهای افغانها در هالند لبيک گفته ودر اينجا حضور دارند؛ يکبار ديگر بصورت مشخص از جوانان که با شور وهلهله اين تظاهر را پيش بردند ابراز امتنان مينمايم.))

گردهمايي به اميد پيروزی حتمي حق بر باطل و آرزوی سرافگنده گي دروغ گويان و تهمت زنان تا ديدار بعدی در پانزده جولای و در مظاهره ديگر سرساعت 5 به پايان رسيد.


June 14th, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بیانات، پیامها و گزارشها