مکثی بر ګفته های وحید عمر
خلیل نجات خلیل نجات

  وحیدعمر سخنګوی پیشین ریس جمهور از بعضی رازها پرده بر میدارد.

برای من که ناظر وقایع و حوادث کشورم هستم و اګرامکان دخالت در مسایل مربوط به وطنم پیداکنم دریغ هم نمی کنم.ګفتار آقای وحید عمر را که در سایت بااعتبار و پرخواننده میهن انتشار یافته بود دوبار خواندم.تصورات در ذهنم پیداشد،خواستم این تصورات را از طریق همین سایت زیبا ناشرافکار و اندیشه های مترقی،به سمع آقای وحیدعمر وسایر خواننده ګان برسانم،تا ازیک طرف از افکار سوال برانګیز رهاشوم و از سوی دیکر یاری برسانم برای آقای وحیدعمر ګه حیران و پراز اضطراب در کشتی شکسته وبحر پرتلاطم ګفتمان را التجأ نموده اند.

یک موضوع فکرمرا همیشه به خود جلب می کند،کسانی از ما افغانها که در قدرت نباشددر هر ګوشه وکنار وطن ما و یا در خارج ګله و شکایت را سر میدهند(از قبیل که ما این طور آدم ها بودیم....شمشیر میزدیم در انتقال قدرت قوم ما سهم کلان داشت،همه چیز از برکت ما ساخته شدشوروی را به اصطلاح شکست دادیم،و حال من وقوم من یا همفکران من را در کوشه دسترخوان دولت هم نمی مانند این بسیار بی عدالتی است).

دادوفریاد و انتقاد با سیمای غضب ناګ در محافل و مجالس ګوش های شنوندګان را نوازش بد شګون میدهند.زمانیکه در قدرت و ادارهً دولت سهیم شدند از سنګ صدا می براید و از منتقد نی.وزمانی که از قدرت خلع شدندباز سرنا و کرنا را از خورجین بیرون می کنند وسر (غندی خیر بالا می شوند)و با داد و اشتیاق در جستجوی ګروپ ها و مخالفین دولت برای نجات وطن میروند.البته این مثال ها از شان آقای عمر دور باد. اما یک جمله را به حرف های شان می چسپانیم که ایشان بعد از شش ماه قطع رابطه با دولت اسلامی افغانستان به این نکته بسیار مهم متوجه شدند که نه نیروی موثر در خارج دولت وجود دارد و نه برنامه و تحرکی در داخل دولت،و هم ایشان از شرایط بعد از سال 2014در افغانستان به تشویش افتاده اند.که انګیزه های این لاچاره ګی قابل دقت ومداقه است.

به بندهً حقیر و فقیر مشکل هم است که پیرامون در فشانی های یک دیپلومات ردیف اول که آقای وحیدعمرهستند سخن بګویم.اما خودشان اجازه داده اند که کلید همه قفلها را نمی توان در تراوش افکار یک نفر دید.

از سخن ګوی مخلوع التجأ داریم که از خراشیدن حرف های آبدار و بی آب ما ګرد تأثر در چهرهً شان جای نګیرد.چرا که آفتاب را با دو انګشت نمی توان پوشاند.اول اګر لطف بکنید و افشأ نمایید که علت دور شدن شما از دولت چه بود؟چطور چهارسال در داخل ارګ مقاومت و ملا طفت کردید.طی چهار سال شما سره را با نا سره یا اصل را با فرع فرق نکردید.درهمین جا یک کمی ملامتی سرتان می آید.ما یک روز صدای مخالفت و استاده ګی تان را از مکروفون قدرت با این بی بر نامه ګی ها،ذوق زده ګی ها و دل زده ګی ها نه شنیدیم.همین جا هم یک کمی ملامتګی دارد.خوب اګر ازین ګله ګویی ها بګذریم و بیایم سر اصل ګفته های شما.

من هم با چشم می بینم و با ګوش می شنوم که نام خدا خیلی کارها در افغانستان شده،انسان نباید چشم پوشی بکند که این کار های خوب ثمرهً زحمات شما بود و یا از دیګران،بهرحال خوب،خوب است،بد،بد است.نظام،قانون اساسی،انتخابات مستقیم حق رای،امتیاز بردن شما،اقتصاد نسبتأ خوب،دنیا دیده ګی،حق زندګی و غیره....

اما این همه خوبی ها و کار کردهای شما که به آن افتخار می کنید هیچ تاثیر مثبتی در زنده ګی آن نفر که بدون خوراک،پوشاک،بدون برق،بدون داکتر و دوا بدون مکتب وسواد بدون کار بدون(تلویزون ورادیو)که در درهً کوتل شبرزنده ګی می کنند نه انداخته،پس کار های مثبت به ګونه مثال به اصطلاح انتخابات آزاد و حق رای همین است؟

محترم آقای وحیدعمر خودت حالا دانستی که دردملت چه است.ولی کلوخ را در آب مانده و ګذشتن کار مردان وطنپرست نیست.همین جا است که کارهای به اصطلاح خوب تضمین برای آینده ندارد و خود شما هم به این معتقد هستید.پس وقتی که کارخوب یک دولت نتایج مثبت نداشته و آینده سازنباشد این مردم فریبی،ملت فریبی،خاک به چشم توده زدن و بیګانه پرستی است و بس.شما آقای وحیدعمر معتقد هستید که بدون پشتیبانی خارجی ها یک دالر 49 افغانی باقی می ما ند؟آیاشما عقیده مند هستید که اردوی بزرګ ما بدون قوای خارجی با همین کیفیت و سوق و ادارهً سوال بر انګیز آن میتواند در برابر مداخلات خارجی که در طول تاریخ جنګ را بالای ملت افغان تحمیل نموده اند پیروزمندپیش برود؟

آقای وحیدعمر ګفته اند(سخن کوتاه،ده سال ګذشته برای ما صلح نداد،استقرارنداد،یک دولت قوی نداد،وحدت و یک پارچګی نداد و بد تر از همه تضمینی برای آینده نداد).چرا در لفافه حرف می زنید؟اګر شما این قسم با دیپلوماسی حرف بزنید مردم افغانستان که اکثرأ بی سواد هستند معنی حرف شما را نمی دانند.

من که یک کمی سواد دارم می فهمم که قوای خارجی در حدود 140000سرباز با تاکتیک های مدرن محاربوی با اقتصاد قوی سلاح های پیشرفته برای شما در ده سال صلح نیاورد.ویا حد اقل یک ولایت را بصورت ګل از وجود مخالفین رهایی نداد.و حالا پشتاره را بسته که در سال 2014 از افغانستان خارج می شوند.اګراز ناتوپرسیده شود که طی همین ده سال چه دست آورد سیاسی،نظامی داشتید.جواب خواهند داد که طالبان مخالف دولت افغانستان را از پاکستان پس به افغانستان آوردیم و وضع نظامی و امنیتی افغانستان را از سال 2004 بد تر تر ساختیم!!!این یک واقعیت است ولی این طور نمی ګویند.آنهاهم همین ګپ های شما را می زنند،از قبیل به اصطلاح اجرای انتخابات آزاد،تصویب قانون اساسی،دعوت لویه جرګه حاکمیت نظام،محوتروریزم،مبارزه علیه مواد مخدر،جلوګیری از انکشاف تیکه های نصوار وترویج انواع مشروبات الکولی!!!

عزیزم وحیدعمر!قوای خارجی صلح را به افغانستان نمی آورد.چراشما از (ده سال)تقاضای صلح دارید؟اګر قوای خارجی(ناتو)بخواهند در شش ماه صلح را در افغانستان و بلکه درمنطقه می آورند.اما منفعت ناتو و ناتوپرستان در جنګ،بی امنیتی و بی قانونی نهفته است.

آقای وحیدعمر خودت تصور کن ایالات متحده امریکا در طی 48ساعت دست پاکستان وکشورهای عرب مانند عمارات،قطر،بحرین،عمان،عربستان سعودی و غیره را که طالبان را به رسمیت شناخته وکمک نظامی می کردند از پشتبانی طالبان قطع کرد.درهمین مدت تمام سربازان طالبان را با تانګ و توپ وطیاره و پول های بانک تار ومارکرد.ولی حالا چرا نمی تواند که یک ولسوالی سنګین هلمند را از وجود مخالفین پاک نماید.اصلأ نمی خواهند که صلح در افغانستان استقرار پیدا کند.باید شما این مسایل را بدانید.(اکنون کور هم میفهمد که دلده شور است)وقتی که طیارات چرخی طالبان مسلح را از پاکستان و جنوب افغانستان به شمال افغانستان به خصوص ولایات تخار و کندوز انتقال دادند و والی تخار موضوع را از طریق تلویزون ها به اطلاع همه رسانید.شما نشنیدید؟یا برای تان سوال پیدا نشد که بدون(ناتو)کدام کشور این جراًت را می کند که مخالفین مسلح دولت را شبانګاه به ولایت های شمال انتقال بدهند.

شما از رهبری بی کیفیت،مسامحه کار،ناتوان،بیکاره و بیچاره دولت و زدوبندهای پشت پرده که در ارګ ریاست جمهوری میګذرد هیچ نام نبردید،خوب البته موضوع نان و نمک است،شما بدانید که افراد روز ګذران،بی مسولیت،پول دوست قدرت دوست و بی دانش(به استثنای بعضی ها)در رهبری دولت قرار دارند.شماهم شایدقضاوت خود را با دیګران مقایسه کرده باشید،احساس یک جوان رشید مانند شما با یک وزیر قدرت طلب و پول پرست وبی دانش پیش ما بسیار فرق دارد.این احساس یک جوان مانند شما است که در فکر آینده رنج می کشید اما هستند کسانیکه درین موردهیچ فکر نمی کند،پاسپورت خارجی در جیبش است و فامیل شان هم در خارج است مشکل وجود ندارد،پول ها را قبلأهم فرستاده وفقط راه برآمدن خودش را از افغانستان می سنجد.اما که خودت راه نداری و دلت به حال وطن می سوزد حیران هستی و راه چاره را هم ګم کردی.بهت و دهشت راه علاج نیست،امکان نجات شما جوانان از چنګال دژخیمان تاریخ به راحتی و جود دارد.مګربهتر است که رازهای سربسته مجریان سیاست دولت و ارګ برملأ ګردد.ولی این کار شجاعت و غیرت افغانی می خواهد،ملت اګر از همه راز های پشت پرده خبر شود راه نجات خود رامی یابد در غیر آن برای یک مشت اقلیت برده و فرمان بردار خواهد بود.این اختیار با شما است که چه میکنید!خود کرده را دردی نیست.اما راه تضمین آینده فقط وحدت مردم افغانستان است که آنرا از تزویر آنهای که در دنیا از بیداری ملت ها وحشت دارند وآن عناصر و عوامل بسیار قوی،آګاه،زرنګ و هوشیار که دنیا را اداره میکنند و جریانات کشورهای جهان را می چر خانند از وحدت قشرهای مختلف و مردم بیم دارند ونمی ګذارند که افراد دلسوز،بامسولیت،وطنپرست و خدمت ګذار واقعی مردم در خدمت مردم قراربګیرد.این عناصر و عوامل وحدت مردم را به ګونه های مختلف با پاشیدن تخم نفاق،بکاربردن نیرنګ های سیاسی حتی با استفاده از قوم و ملیت،زبان و منطقه مذهب و عقیده تخریب،تفتین و تخریش مینمایند.تا وحدت که ضامن پیروزی است صورت نګیرد.همین وضیعت فعلأ در کشور ما جریان دارد،وثمره خدمت ګذاری ده ساله انسانهای که از وحدت می ترسند،میباشد اګر ګاهی وحدت هم صورت بګیرد با مصرف ملیاردها دالر آنرا به بیراهه می کشانند تا منافع استثمار ګرانهً آنهاکه با وحدت مردم متضررمیګردد حفظ شود.وحدت مردم ما را اجنبی جمع خودی ها در جای آګاهانه به دستور اجنبی و در جای غیر آګاهانه توسط خودی های نا دان وسبک سر مجروح و ذلیل ساخته اند.هنوز این زخم ها التیام نیافته،بنأ کشور ما در یک وضیعت سر در ګم قرار دارد که بسیار اګرها را جواب دادن مشکل است.در همین وضیعت جمع کردن ثروت سوء استفاده های ګوناګون یا به اصطلاح(قاچاق مواد مخدر و فساد اداری)(که فساد اداری در بال مادر کیک ها بسته شده و مادر کیک ها همه فرار کرده باید مادر کیک ها پیدا شود)

کلید حل این نابسامانی های کشور ما در خارج از افغانستان است.کمتر در کشورهای نزدیک و بیشتر در کشورهای دور.بنأ(دست و پای ما را بسته کرده اند باید عذر کنیم که ما را در آب نه اندازند و غرق نشویم)دزد که فرار میکند صاحب خانه فریاد میکشد که نه مانید خود دزد هم فریاد میکشد که نه مانید.مردم نمی داند که دزد کدام است و صاحب خانه کدام است.

                              به امید پیروزی ملت افغان

    سویدن 3 اپریل 2012

 


April 8th, 2012


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بیانات، پیامها و گزارشها