رابعه بلخي
یا
حمامهء در حمام خون ذؤیان خرد

این نوشته را به دو د ختر نازنینم اهدآ مینمایم و از طریق آندو به دخترانی که به خرد ، عشق و آزادی می اندیشند.
سخن از یمامه ازاده ی بلخ، رابعه است ، کبوتری بلند پرواز که ذؤیان و صیدان خونریز اهریمن خوی ، بال های یاقوتی جانش را با شمشیر برید ند و پیکر مهتابینه اش را در گرما به ً خونین ، به خون رنگین ساختند . از آن تاریخ تا به امروز که بیشتر از هزار سال ازآن میگذرد ، رابعه را از حمام خون ذ ؤ یان خرد بیرون نیاوردند، واقعیت اندیشه وتفکر شاهد خت بلخ رابعه همچنان از سده ها بدین سو است که در زندان نویسنده و شاعر امکان پیدا نموده اند ،که فقط روی بٌعد آزاد اندیشی رابعه در انتخاب وگزینش عشق خشونت هایی فکری وباوری در بند و زنجیر است. تنها در پسینه سالها است که از او چند نویسنده و شاعر امکان پیذا نمودند که فقط روی بعد آزاد اندیشی رابعه در انتخاب و گزینش عشق بحث نمایند و در تکیه به سرنوشت جانگداز او قاتلین و منکران عشق را محکوم بدارند، که از جمله این کسان در پسینه سالها برعلاوه چند تن ازمتقدمین سده هایی پیش که از آنها نام خواهیم برد ، زنان چون مهریه آذرخش و لیلی رشتیا عنایت سراج و چند تن دیگر میتوان نام برد . اما سوال اساسی که میتواند مطرح گردد اینست که چرا در تاریخ ادبیات ما از رابطه های عاشقا نه افسانه یی مانند ، یوسف و زلیخا ، لیلی و مجنون ، شیرین و فرهاد، وامق و عذرا و ویس و رامین ، به ویژه از یوسف و زلیخا و لیلی و مجنون ، داستان و دیوان های شعری داریم ، اما از رابعه بلخی که فداکارانه ترین و درعین حال سوگمندانه ترین حماسه عشق را با خون خویش در تاریخ عشق وحماسه در سر زمین ما رقم زده است،نشانه ء فقط در حد اولین شاعر زن و سوانح مختصر آن چیزی بیش از این نمیتوان یافت. در حالیکه سراسر دیوان های شعری و ادبیات عاشقا نه ما از تمثیل ها و تصاویر لیلی و مجنون ویوسف و زلیخا مشحون است.تمثال ها وتند یس های که نه تنها رابطه ای با فرهنگ قبل از اسلام شدن ما ندارد ، بلکه آن تندیس ها خاص اعراب بادیه نشین به شمار می آید . مثلا" یوسف و زلیخا که قصه ا ی یهود یان است و این قصه به نقل از تورات در قرآن هم نقل شده است ، قصه ء مردی معبری بنام یوسف است که برادران نا مادریش بنا بر عقده های که داشتند یوسف را طبق روایت تورات به تجار اسماعیلیان به بیست پاره ء نقره فروختند.1 آن تجار یوسف را خریده به مصر می برد ، در مصر فوطیفار که خواجه و سردارافواج فرعون بود او را از اسماعیلیان خریده و بحیث غلام در خانه خویش می گمارد، در خانه فوطیفار است که باری بگفته تورات ، زن اربابش از او تقاضای همخوابگی مینماید ، در این تقاضا بنا بر روایت تورات هیچگونه نشانه از عشق و محبت نیست، بعید نیست که خواهش زلیخا بالفرض اگرصحیح باشد، در اثر ضرورت و نیازمندی های جنسی ناشی از بی میلی ها و یا کمبود های مردانگی شوهرش بوده باشد، زیرا یکی از علت های به کژراهه در رفتن ها فقر است. و یا هم شاید بر عکس ادعای تورات و قرآن زلیخا بی گناه بوده با شد. که باید هم چنین باشد ، زیرا اگر قصور از زلیخا میبود بدون تردید شوهرش او را مطابق دستور شریعت یهودیان سنگسار میکرد. گفتنی است که سنگسار نمودن زانی و زانیه شیوه ء عمل شریعت یهود یان است که بعد ها الله تعالی در زمان عیسی این فرمان خویش را منسوخ میسازد، اما دو باره مثل اینکه پیشمان شده باشد در زمان محمد انرا نافذ میگرداند. ولی ملاحظه میگردد که فوطیفار شوهر زلیخا یوسف را مجرم دانسته به زندان می اندازد. در زندان این جوان معبر مشغول تعبیر نمودن خواب های زندانیان میگردد ، تا آنکه کارش رونق میگیرد وسر انجام پای تعبیر خواب فرعون به آن بارگاه راه میابد و زانو میزند. در اثر فراستی که دارد کارش به جای میرسد که فرعون به او میگوید: « بدانکه تو را بر تمامی زمین مصر گماشتم و فرعون انگشتر خود را از دست خویش بیرون کرده ، آن را بر دست یوسف گذاشت ، و او را به کتان نازک آراسته کرد ، و طوقی زرین بر گردنش انداخت ، و آسنات، دختر فوطی فارع ، کاهن اون را بدو به زنی داد. » 2 بدین گونه یوسف در اثر رحمت ولطف فرعون به مقام ومنزلت می رسد ،همین مقام وقدرت است که چاپلوسان وجیره خواران خوان کرم را وا میدارد که برای بدست آوردن جاه و مقام بیشتر سعی نما یند تا شانه های ارباب خویش را از بار گناه سبکدوش سازند ودامن زلیخا را آلوده ی گنا ه گردانند. زیرا در ادیان سامی زن همیشه محکوم بوده قتل و رسوایی زن شگفتی ندارد و آن را صفت ذاتی زن میشمارند. چنانچه که در قرآن با استفاده از همین ترفند یهودان به محکوم نمودن زنان پرداخته شده است وزن را مکار و حیله گر میداند و میگوید : « فلمار اقمیصه قد من دبر قال انه من کید کن ان کید کن عظیم» { ترجمه: وچون دید پیراهنش دریده شده( حقیقت را دریافت و) گفت این از مکر شما ( زنان) است که مکر تان عظیم است ] 3 گذشته از آنکه بنا بر آنچه در تورات ملاحظه میشود ، یوسف هرگز پیغمبر نیست بلکه بر عکس تا آخر عمر خدمگذار فرعون بوده است ، و پس از آنکه بدربار فرعون مقام پیدا مینماید ، دیگر از زلیخا خبری نیست . و زلیخا هم خبری یوسف را که به قول عشقنامه نویسان عاشقش شده بود نمی گیرد، و یادی از او در زندان نمی کند. اینجاست که باید پرسید، که این شاعران و عشق نامه نویسان ، سوز وگداز عشق زلیخا را از کدام منبع دریافت نموده اند، و این آقا یوسف وخانم زلیخا چه حماسه عشقی آفریده اند که عاشقانه هایی پر سوز و گداز ما در هیئت آنها مطرح گردیده است. یا مثلا" اعرابی دیوانه ء بنام قیس که اعراب که خود در جاهلیت غرق بودن او را از خود جاهل تر یافته ، بنام مجنون یعنی دیوانه مسمی نمودند ،عاشق دختری عرب زاده ء ثرومندی میشود و در اثر آن راه کوه وبیابان را می گیرد و با همان جنون و دیوانگی در ریگستانهای میماند تا میمرد، لیلا اش هم در کنار شوهر آرام زندگی دارد، این ها چه کرده اند ؟، کدام فداکاری در راه رسیدن به عشق خود انجام داده اند که با ید سرمشق عا شقان و عارفان باشند . چرا مردی معبر عبری که خواب به قدرت رسید نش تصاتفا" به حقیقت پیوست و ازدریوزگی به پادشاهی رسید و گناه خویش نیز به گردن زن انداخت ، در ادبیات ما مظهر زیبایی وجلال ملکوتی است ، ویا دیوانه ای عربی ( مجنون) مظهر وفا و استقامت و پایداری در عشق وارد ادبیات ما میشود. مگر نه اینست که ما احساس ها ، عاطفه ها ، حماسه ها ، اسطوره ها و تاریخ خویش را فراموش نموده و دامن آویز اعراب شده ایم. اگر چنین نیست ، پس چرا ؟ رابعه که با خون خویش عاطفه وعشق خود را ثبت دیوار تاریخ نمود و معشوق او بکتاش مردانه وار انتقام قتل عشق خود را گرفت و معشوقه عزیز خود را حتی در سفر وادی جاودنگی تنها نگذاشت و جان وتن به پایش فدا نمود ، در ادبیات و حماسه های عشقی ما آنگونه که یوسف و زلیخا عبری و لیلی و مجنون عربی راه یافته ، جای ندارد. البته پاسخ با درنظر داشت اسیب دیدگی روان جامعه نا روشن نیست، و این عدم التفات منطقا" نباید شگفت آور هم با شد زیرا در جامعه ایکه افراد آن نتواند عشق خویش را بدون خواندن دعای سر اعراب بر خود حلال بسازد، و یا کاری را بدون صلوات فرستادن بر اعراب انجام داده نتواند . چگونه میتواند در حالیکه خود تابع فرهنگ عرب باشد ، با فرهنگ خویش بیگانه نبا شد و فرهنگ عرب را جانشین داشته های بومی خویش نسازد. اما بهر حال ، با وجود جو دینی و فرهنگ عربی حاکم بر جامعه ء ما ، بودند کسانی زیادی مانند عا رفان چون شیخ فریدالدین عطاری، ابو سعید ابوالخیر بلخی و عبدالرحمن جامی که یاد و کلام رابعه بلخی را زنده نگهداشته اند . اما رابعه در اشعار و آثار این عارفان بزرگ کشور ما بمثابهء اولین عقاب بلند پرواز ماد ینه ایکه آشیان بر ستیغ بلند خرد داشت و پروازش کلاغان را به مرگ میراند ، بنا بر ملحوظاتی ، بازتاب نیافته است. انچه که این راد مردان عارف نموده اند ، نجات رابعه است از بد نامی در جامعه عربی اندیش و زن سیتیز. در شریعت عرب، مرد حق لذت بردن وعشق وهمچنان حق بدست آوردن زن را تا سرحد تجاوز دارد ، که البته سرحد تجاوز در هنگام جهاد از صدر اسلام تا به امروز لایتناهی مشخص و معین است ، و این همان مساله به کنیزی گرفتن زنان است . اما اگر زن عاشق شود و اظهار عشق نماید ، فورا" متهم به روسپیگری میشود . در فرهنگ و سنت و شریعت عرب همیشه مرد عاشق زن شده است ، مجنون عاشق لیلی است ، وامق عاشق عذرا، ماجراء یوسف و زلیخا را که گفتیم. در حالیکه در حوزه غیر عرب معمولا" در اسطوره ها ورابطه های تاریخی در این مورد زنست که مرد دلخواه خویش را انتخاب نموده است. رودابه است که عاشق زال میشود واین عشق چنان فداکارانه است که رودابه دریغ نمی دارد که گیسوان خود را از بام به پایین نیاویزد که تا زال را به بالا بیاورد ، تهمینه در سمنگان عاشق رستم میشود ، منیژه عاشق پیژن است. ویا شرین عاشق خسرو است و ویس عاشق رامین و هم چنان رابعه که فکر و اندیشه اش را از زندان تفکرات عرب رها سلخته ، در سرزمین لاله زار بلخ در انتخاب همسر راه رودابه و تهمینه را بر می گزیند. راهیکه در کتاب عرب مستلزم سنگسار است. بدین لحاظ است که عارفان و عاقلان سرزمین ما سعی میدارند که حداقل روح معصوم و پاک و آزاده ء رابعه را در اجتماع مستغرقه شریعت عرب در آینده ها تبرئه نمایند . بدین لحاظ که است که ابو سعید ابوالخیر عارف آزاده و آگاه بلخ چنانکه حضرت عبدالرحمن جامی در نفحات الانس از قول او مینویسد گفته است: « دختر کعب عاشق بود بر آن غلام . اما پیران همه افقاق کردند که این که او می گوید نه آن سخن باشدکه بر مخلوق توان گفت او را جای دیگر کار افتاده بود.» 4 ستایشگر فرزانه ی سیمرغ ، شیخ فرید الدین عطار هم در الهی نامه در تکیه بر سخن ابو سعید ابو الخیر میفرماید: زلفظ بو سعید مهنه دیدم که او گفتست من آنجا رسیدم بپر سیدم ز حال دختر کعب که عارف گشته بود او عارف صعب چنین گفت او که معلومم چنان شد که آن شعری که بر لفظش روان شد ز سوز عشق معشوق مجازی نبگشاید چنین شعری به بازی نداشت ان شعر با مخلوق کاری که او را بود با حق روزگاری کمالی بود در معنی تمامش بهانه بود در راه آن غلامش 5 در نزد عارفان و صوفیان متکی برعقل و علم عشق معنی خاص خویش را دارد . ابن عربی میگوید : « حرکتی که حتی هستی و وجود این دنیا ست ، حرکتی است که (عشق) آن را بر انگیخته است ؛ اگر این ( عشق) نبود دنیا همچنان در عدم بود ؛ از هر زاویه ای که بنگریم و از هر جنبه ای که ملاحظه کنیم ، حرکتی است از استتار به کشف.» 6 ودر جای دیگر کتاب فتوحات المکیه مینویسد: « و اگر موجودی را بخاطری جمالش دوست میداری هیچ کسی جز خدا را دوست نمیداری ، زیرا که وجود زیبا ست . به همین سان ، از همه وجوه ، موضوع عشق تنها خداست . افزون بر این ، همچنانکه خدا خودش را می شنا سد و با شناختن خویشتن خویش است که دنیا را می شناسد ، آن را به اضافه ، شبیه تصویر خویش آ فریده است . بدین قرار دنیا برای او همچون آینه ای است که تصویر خود را در آن می بیند و به این سبب است که خدا خویش خود را دوست می دارد . » 7 داریوش شایگان نویسنده کتاب آیین هندو و عرفان اسلامی در تشریع گفتار محی الدین عربی میگوید: «به خاطر این جمال متعالی است که خدا خود را به خویشتن می نمایاند و تصویر خود خود را بر جوهر های صور نوعی که همچون آینه های تاباننده ء تجلیات الهی هستند ، می افگند و خود را در آنها مشاهده و ستایش می کند . تصاویر منعکس شده روی این آینه ها همان دنیا ست و چون تصویر تابانده شده ، شکل خدایی نما دینه شده را باز آفرینی می کند ، گفته شده که خدا دنیا را به شکل خویش خلق کرده است .» 8 د ر نظر عرفای غیر متشرع عشق به دنیا در حقیقت ممنونیت از احسان خدا است ، نه عشق ورزیدن به خدا. مقوله ء عشق بخدا جز ترفندی بیش نمیتواند باشد ، وقتی نقاشی تصویر زیبای می آفریند و آن را در معرض دید قرار میدهد ، پس از دیدن بیننده میتواند عاشق تصویر گردد ، مسخره است اگر تصویر ف ذهن و قلبش را تسخیر نموده باشد ، ولی تصویر را کنار بگزارد و به عوض آن عاشق نقاش شود. نقاشی که نه آن را دیده و نه میداند که در کجاست. اما همین تصویر دلخواه هرچه باشد، از سوی نقاشی آفریده شده ، و علاقمند این نقش بواسطه این تصویر دلخواه خویش است که مرهون صانع میشود ، نه عاشق آن، و به ستایش نقاش و نیایش او می پردازد . یا مثلا" پادشاهی عادل است و رعیت خود را در کمال رفاه و سعادت نگهداشته باشد ، رعیت عاشق پادشاه نمی شود ، بلکه به تعریف و تمجید او می پردازد و سعادت خود را مرهون عدل و اصاف و ارزانی نعمات او میداند. در حقیقت وجود نعمات است که خدا را به انسان می شناساند ، یعنی تصویر است که موجودیت نقاش را ثابت میکند و عشق و علاقه به تصویر است که انگیزه ء ستایش و نیایش صورتگر را در قلب و ذهن عاشق تصویر بار می آورد. تا جایکه در اثر غلو ی عشق به صورت مورد علاقه، تصویر جای صانع را میگیرد و به عین صانع تبدیل می یابد. چنین حالتی را در عرف عرفای خویش بسیار میتوان مشاهده نمود. چنانچه که یکی دیگر از صدر نشینان عشق و عرفان مولوی بلخی را این حالت بسیار پیش آمده است. مثلا" وقتی که مراتب عشق و دلبستگی خود را نسبت به شمس بیان نموده میگوید : پیر من و مراد من، درد من و دوای من ــــــــ فاش بگفتم این سخن شمس من و خدای من 9 با این وصف است که نمی توان عشق رابعه را به بکتاش عشق ربانی خواند و مقام بلند عشق انسانی او را پست جلوه داده زاهدانه گفت. در زهد و زاهدی عشق نیست ، زهد و زاهد ی مظهر ریا و سالوسی در عرفان است در اثار عرفای ما « از خرقه پوشان و دراویش منحرف و روحانیان قشری و ریا کار ، چون مفتی، زاهد ، محتسب ، مرشد و جز این ها به بدی یاد شده است : زرهم میفکن ای شیخ به دانه های تسبیح ــــــ که چو مرغ ، زیرک افتد نفتد به هیچ دامی *** حافظا می خور ورندی کن وخوش باش ولی ــــــ دام تزویر مکن چون دگران قرآن را 10» *** در اشعار هر چند محدود که از رابعه به یاد گار مانده است. این دوشیزه ای صدر نشین کرسی ادب و اندیشه هرگز قرآن اندیشی نکرده و در تکیه بر قرآن و حدیث شعری نگفته است، امیال و خواهش های انسانی خود را بهر فریب خلق ریاکارانه مانند مشتی بیشمار ملا شاعران که « چون به خلوت میروند آن کار دیگر می کنند» پهنان نکرده است. بلکه بسیار زنانه یعنی خداگونه ، اَ شا یی، روشن و زیبا می گوید : الا ای باد شبیگیری پیام من به دلبر بر ـــــــ بگو آن شاه خوبان را که دل با جان برابر بر عشق او آنچنانکه داکتر مریم حسینی نویسندهء ایرانی میگوید : عشق خاکساری و حب عذری است. نیست .11 حب عذری عشقی است منسوب به قبیله بنی عذره که در ان قبیله، عشاق به وصال نمی رسیدند و تعفف پیشه میکردند.12 رابعه عشق خود را پنهان ننموده می گوید: نعیم بیتو نخواهم جحیم با تو رواست ــــــ که بیتو شکر زهر است و با تو زهر عسل *** تو چون ماهی و من ماهی همی سوزم به تابه بر ـــــــ غم عشقت نه بس باشد جفا بنهادی از بر بر *** این حقیقت را بر خلاف خانم داکتر مریم حسینی ایرانی که شاید بر اثر فشار و اختناق شریعت اسلامی در ایران که همانند قرون اولیه اسلامی وارد است ،و نخواسته باشد که احساس و عاطفه وعشق انسانی به ویژه انسان زن را بیان نماید . اما لیلی رشیتا عنایت سراج اندیشمند زن آزاده ی افغانستانی با تمام صداقت زنانه بیان داشته می نویسد: « بر عکس انچه که عرفا عشق او را به غلامش بکتاش ، حقیقی نه بل مجازی میپنداشته اند ، اشعارش محض بازگوی احساستش نسبت به بکتاش بوده است . از هفت قطعه شعر رابعه که بجا مانده است ، پنج تای آن در وصف عشق ناسوتی و دو تای آن در وصف زیبای طبیعت سروده شده است .» 13 نباید ناگفته گذاشت ، که عشق درک و یا جستجوی لذت مقبول در وجود شئی معین است . عشق بین دو انسان نا متجانس یعنی زن و مرد سنگپایه احساسی و خواستگاه جسمانی و نفسانی دارد . انکار این حقیقت در واقع انکار هستی انسان به مثابه موجود زنده در فرایند زندگی است. عشق مرحله متعالی احساس است و حواس اجزای ساختاری و ناسوتی انسان است. و نفس حقیقت انسان را تشکیل میدهد. قناعت نفس از طریق حواس باعث تقویت جسم و جان میگردد. که مجموعهء این ریشه ها در کالبد انسان باعث بقای بشر میتواند باشد. قتل نفس ، و به تزکیه کشاندن آن از خواست های ناسوتی ، احساس ها و عواطف انسانی در وا قع نفی انسان وماندن در بی حسی هایی جمادی و نباتی است. همچنانکه قتل نفس و یا غارت نفس دیگران برای تقویت نفس خویش و انحصار لذایذ زندگی وحشیانه و حیوانی میباشد . انسان متکی بر عقل و خرد اتکابر نفس لوامه دارد. و در لذایذ قناعت بر اعتدال . عشق بیگمان لذت زندگی است و جزء سیرت انسان میباشد . در مورد این سیرت ابو بکر محمد بن زکریای رازی فیلسوف و درمانگر درد ها که در یازده سده پیش از امروز میزیست می گوید : « اختیار این سیرت مستلزم این نیست که مردم شیوه مرتاضان هند را در سوختن جسم و افگندن بر آهن تفته و یا سیره مانویت را در ترک جماع و گرسنگی و تشنگی و پلید نگهداشتن خود ، و یا روش نصار را در رهبانیت و انزوایی در صوامع و یا طریقه ء جمعی از مسلیمن را در اعتکاف در مساجد و تر ک مکاسب و اقتصار بر کم خوراکی و درشت پوشاگی اختیار کنند و از لذات فعلی چشم بپوشند بلکه باید بدیده عقل در لذایذ بنگرد و از آنها در حد اعتدال بهره بگیرند .»14 همچنان بیجا نخواهد بود که به تایید قول زکریای رازی نظر فیلسوف بزرگ اروپا پس از چندین قرن از رازی یعنی اسیپنوزا را نیز نقل نمایم : « از خود گذشتن و زندگانی خویش را باطل کردن و ترک دنیا گفتن فضیلت نیست ، فضیلت عمل کردن به مقتضای طبع و پا فشاری در ابقای وجود خویش است و چون اندوه منافی این منظور و شادی مساعد آنست باید همیشه شادمان بود ، از تمتعات نباید خود را محروم کرد در حد اعتدال باید خورد و نوشید و بوی خوش باید بویید زیبایی و صفا باید دید ، آهنگ های موزون باید شنید ، تفریح باید کرد حتی از زینت و آرایش هم نباید پرهیز داشت ، و اگر در این امور افراط نکنند و حد معمول دارند که از توانایی وجود انسان نکاهد بلکه بیفزاید، رسید ن به کمال را یاری میکند خصوصا" اگر در لذایذ ی که در بدن موضع خاص دارد اسرار نورزند و بیشتر به تمتعات بگرایند که کلیه طبع را خوش می کند و فرح و انبساط می آورد . » 15 عشق اقتضای طبع است ، رابعه وقتی بکتاش را می بیند ، لذت مقبول طبع خویش را در وجود او احساس میکند . نفس اش خاستار میگردد ، او که نه بر جمادی و نه بر نباتی تعلق دارد بلکه انسان است . به خواست و خواهش و قناعت ملزومی نفس می پردازد تا به کمبودی تن و جان اقدام کرده خود را به مثابهء انسان تکمیل نماید . قتل نفس و خوار داشتن جان و پرهیزگاری از نعمات هستی در حقیقت پیوستن به تفکر عدم اکمال انسان است . یعنی انسان که در اثر پرهیزگاریهای دینی و زاهدانه ترک دنیا می نماید ، در واقع انسان کامل نیست و صفت فضیلت را نمی توان بر او اطلاق کرد . کودک نوازاد نه انسان کامل و نه دارای فضیلت است. زیرا در او نه نفس کامل است و نه جسم . در این صورت اگر کسی بخواهد که نفس را در وجود خویش بکشد و جسم را خوار دارد و از لازمه هایی رشد جسم و جان پرهیز نماید ، این چنین آدمی اگر آدم باشد نوزاد پیش نیست ، یعنی او با انجام جراحی در وجود خویش ، خود را کودک ساخته است. اما مطلب جالب و خنده دار که در عین حال عصبیت بار می آورد اینست که امامان نفی نفس وجسم ، خود از جمله تقویت کنندگان نفس و جسم خویش به شمار می آیند . نه تنها برای خویش که دوستان و نزدیکان خویش را نیز به تکلیف تزکیه و قتل نفس سزاوار نمی دانند. به ویژه تقویت جسم و جان خویش را به وسیله[ زن] و[زر] . بخصوص زن که در تقویت جسم و جان دمی مسیحایی دارد وهسته اساسی حیات و عشق است. چنانکه حتی الله تعالی نیز رسول خویش را وادار به نفی نفس و لذت نکرده و بر عکس به ویژه در برخورداری از لذت زن به پیغمبر دوست داشتنی خویش میفرماید: یایها النبی انا احللنالک ازوّجک التی ء اتیت اجوهن و ما ملکت یمینک مما افا الله علیک و بنات عمک و بنات عمتک و بنات خالک وبنات خلّک التی هاجرن معک و امراة مومنة ان وهبت نفسها للنبی ان ارادالنبی ان یستنکحها خالصة لک من دون المومنین قد علمنا ما فرضنا علیهم فی ازوجهم و ما ملکت ایمنهم لکیلا یکون علیک حرج و کان الله غفورا رحیما . [ ترجمه: ای پیامبر ، ما همسرانت(یعنی) انانی را که مهر شان را داده ای ، بر تو حلال داشته ایم ، و آنانی را که خداونداز طریق فئ و غنیمت به تو بخشیده است ، و ملک یمین تو هستند ، و هچنین دختران عمویت و دختران عمه ات و دختران دایی ات، و دختران خاله ات که همراه با تو هجرت کرده اند ، و نیز زن مومنی را که خویشتن را به پیامبر ببخشد ـ به شرط آنکه پیامبر بخواهد او را به همسری خود در آورد ـ که این خاص توونه سایر مومنان است ، خود بخوبی میدانیم که برای ایشان در مورد همسرانشان و ملک یمینهایشان چه چیز ها یی چیز هایی مقرر داشته ایم ، تا ( در نهایت) برای تو محظوری نباشد، و خداوند امرزگار و مهربان است.] 16 بنظر می آید که بهترمی بود که مترجم محترم بجای کلمه محظور که ممنوع و حرام و ناروا معنی میدهد که خود عربی است اصل کلمه ذکر شده در آیت را که ( حرج) است و معنی گناه و در عین حال تنگی و فشار را نیز میدهد بکار میبرد معنی و مقصود درست تر افاده می گردید چنانکه در ترجمه ابوالقاسم پاینده حرج تکلیف معنی شده است . بهر حال ملاحظه میگردد که الله تعالی خود در تقویت خواهش های نفسانی دوستان خود کریم و رحیم است. چنانکه ام المومنین حضرت عایشه زن جوان ومقبول پیغمبر از این عنایت الله نسبت به پیغمبرش به خشم امده خطاب به آنحضرت گفت « انی اری ربک یسارع فی هواک» یعنی میبینم خدایت به انجام خواهش های نفسانی تو می شتابد 17 حتی باری تعالی در آیه های متعد د که شمار آن بیشمار است ارضا یی نفس مرد را بوسیله زن در آن دنیا نیز وعده داده است ، بر علاوه ء که از حوریان که معنی ( سفید پوست سیاه چشم) را می دهد نام میبرد حتی از ذکر سن و پستان های انارین سفید پو ستکان سیاه چشم ( حور) برای مومنین و پرهیزگاران در آن دنیا پرده به عمل نیامده است . چنانچه حق تعالی می فرماید : ان للمتقین مفازا ـ حدائق واعنبا ـ وکواکب ا ئرابا ـ و کاسا دها قا . یعنی : بیگمان پرهیزگاران را رستگاری است . بوستانها و درختان انگور و [حوریان] نار بستان همسا ل و جامهای سر شار. 18 این تکته نباید نا گفته بماند که در ادیان سامی زن وسیله تعیش مرد بوده و خود شامل امتیازات و برتری های که از سو
« مولانا معتقد است که زن در کنار سیم وزر از جاذبه های نیرومند طبیعت بشر است که خداوند آفریده و در ازمونی سخت ، مرد را در معرض این جاذبه قرار داده است ، او در لین آزمون ، گاه مجذوب خواسته های زمینی میشود که زن مصداق بارز آن است ، گاه نور اسمانی جانش را می رباید و در این کشاکش پرطلاطم ، کشتی وجودش را خود بسوی نجات یا نابودی نهایی می پیماید : گاهی نهد در طبع تو سودای سیم و زر و زن گاهی نهد در جان تو نور خیال مصطفی اینسو کشان سوی خوشان وان سو کشان با نا خوشان یا بگذرد یا بشکند کشتی در این گردراب ها . . . بدلیل آثاریکه دلبستگی به مادیات بر روح و روان انسان می گذارد و او را از خدا و معنویات دور میکند ، مولانا زر و زن را مظهر نفس و ملازم کافری میداند و مخاطبان خود را از پرستش آنها باز داشته ، به مبارزه با نفس فرا می خواند : زر و زن را به جان مپرست زیرا برین دو ، دوخت یزدان کافری را جهاد نفس کن زیرا که اجریست برای این دهد شه لشکری را گمراهی مرد از آنجا شدت می گیرد که افزار های اغوا گری بطور کامل در زن قرار دارد. مو لانا میگوید ابلیس در آغاز آفرینش و در ماجرای مهلت خواستن از پروردگار برای گمراه ساختن بندگانش ، ابزار های چون خمر و باده و چنگ را دید ، اما چون زیبایی زنان را مشاهده کرد ، از فرط شادی و شعف بشکن زد و به رقص افتاد که با این ابزار ها زود تر میتوان به مقصود رسید . زیرا کیفیت و لطافت این زیبایی ها بگونه ای است که فطرت زیبای خواه انسان را که در جستجوی تجلی خداوند است ، بدین پندار غلط می افگند که خداوند در پرده لطیف و نازک وجود زن جلوه کرده است . یعنی در جستجوی آب به آسانی در سراب می افتد : . . . چون که خوبی زنان با او نمود که زعقل و صبر مردان میربود پس زد انگشتک به رقص اندر فتاد که بده زود تر رسیدم در مراد چون بدید آن چشمهای پر خمار که کند عقل و خرد را بی قرار وان صفای عارض آن دلبران که بسزد چون سپند ای دل بر آن رو و خال و ابرو لب چون عقیق گوییا حق تافت از پرده رقیق میزان تاثیر زیبایی زن بر مرد و مقایسه آن با سایر جاذبه های مادی از چشم انداز دیگری هم قابل بررسی است . شیفتگی انسان به مادیات دیگر یک طرفه است ، مثلا" جاه ومال و مقام بی جان هستند و نمی توانند در بر انگیختن انسان فعا لیتی کنند ، اما زیبا موجود زنده است و مظاهر حیات را دارا است ، لذا میزان مجذوبیت انسان به او بیش از پدیده های دیگر است . مولانا می گوید : « هیچ دامی خلق را ماورای صورت خوب زنان جوان نیست . زیرا آرزوی زر و لقمه از یک طرف است : تو عاشق زری ، اما زر را حیات نیست که عاشق تو باشد . در حالیکه عشق صورت زنان جوان از هر دو سوی است . تو عاشق و طالب اویی و او عاشق و طالب توست . تو حیله می کنی تا او را بدزدی و او حیله می کند تا تو به وی راه یابی . . . . » حال اگر زیبایی و عشوه و غمزه ء زن با صدای لطیف او نیز همراه شود ، فتنه انگیزی و اغوا گری صد برابر می گردد: هست فتنه غمزه ء غمازه زن لیک آن صد تو شود ز آواز زن ميتوان گفت زيبايي زن آزمون بزرگي بر سر راه مرد است، لكن خود زن نيز در اين آزمون خطير آزموده ميشود. به ديگر سخن، زن هم آزمون است و هم آزموده، شايد موفقيت وي در اين آزمون دشوارتر از موفقيت مرد باشد. زمينة غريزي خطا در وجود آدمي مهياست و ابزارهاي آن نيز در اختيار اوست؛ حال اگر عقل و تقوا، مهار نفس را رها كنند، مستورگان نيز از لغزش مصون نمانند؛ چنانكه مولانا ميگويد: «بسيار زنان باشند كه مستور باشند اما روباز كنند تا مطلوبي خود بيازمايند…» [8] به دليل همين مساعد بودن زمينه هاي نفساني انسان و حضور دائمي وساوس شيطان، مولانا در مواضع متعددي توصيه ميكند كه حكايت زن و مرد نامحرم در خلوت، حكايت آتش و پنبه است كه در يك چشم بر هم زدن هستي هر دو را خاكستر ميكند؛ پس اجتناب از لغزشگاهها ضروري است: هيچكس را با زنان محرم مدار كه مثال اين دو پنبه ست و شرار آتشي بايد بشسته ز آب حق همچو يوسف معتصم اندر رَهَق(گناه) كز زليخاي لطيف سروقد همــچو شيــران خويشتن را واكشد [9] اسطورة زهره فرهنگ اسلامي و ايراني، اسطوره اي دارد كه در ارتباط با زيبايي، وسوسه انگيزي و اغواگري زن به وجود آمده است: اسطورة ستاره زهره يا ناهيد. گويند هاروت و ماروت كه ذكر ايشان در آية102 سوره بقره آمده است، دو فرشته بودند كه به معاصي و مفاسد آدميان در پيشگاه الهي خرده ميگرفتند. خداوند آنها را به صورت انسان در آورد و شهوت آدمي را در ايشان نهاد و به زمين فرستاد تا راستي و درستي پيشه كنند و به عدل و انصاف حكم نمايند. روزي زني به نام زهره شكايت از شوي خود نزد آنها برد. عاشق زن شدند؛ سر باز زد و چون اصرار كردند، به ايشان گفت بايد بت بپرستيد يا قتل كنيد و يا خمر خوريد. خمر را انتخاب كردند كه ظاهراً گناهش كمتر بود. چون در مستي زنا كردند و كسي در آن حال بر ايشان مطلع شد، او را كشتند تا رسوا نشوند. پس اسم اعظم را به آن زن آموختند و او به واسطة اسم اعظم قصد آسمان كرد. نگهبانان آسمان وي را منع كردند و خداوند او را به صورت ستاره اي مسخ كرد و در آسمان نگاه داشت. زهره همان ناهيد ايراني است كه الهة عشق و باده، خنياگري و طرب و شادي است و در ادبيات فارسي شهرت فراوان دارد. مولانا در موارد متعددي به ويژگيهاي زهره اشاره كرده است: -آن مطرب آسمان كه زهره ست هم طاقت كار ما ندارد [10] - چو زهره مينوازم چنگ عشرت شب و روز اي قمر از شيوة تو [11] - دل پر درد من امشب بنوشيدست يك دُردي از آنچه زهرة ساقي بياوردش رهاوردي [12] - زهرة عشق هر سحر بر در ما چه ميكند؟ دشمن جان صد قمر بر در ما چه ميكند؟ [13] مفسران قرآن در مسألة مسخ زهره اتفاق نظر ندارند، اما ميبدي هم داستان مذكور را آورده و هم حديثي از پيامبر(ص) نقل كرده است كه علت مسخ زهره را فتنه گري او براي هاروت و ماروت ميداند. [14] مولانا با تأييد مسألة مسخ زهره به اين نكته نظر دارد كه در واقع وي نماد زنان زشتكاري است كه در پيشگاه الهي شرمسار شدهاند: چون زني از كار بد شد روي زرد مسخ كرد او را خدا و زهره كرد [15] اغواگران تاريخ زنان از ديدگاه مولانا رهزنان دين هستند و بخصوص با استفاده از لوازم آرايش و ايجاد زيباييهاي كاذب در اغواي مردان ميكوشند: اندرآ در جو، سبو بر سنگ زن آتش اندر بو و اندر رنگ زن گرنه اي در راه دين از رهزنان رنگ و بو مپرست مانند زنان [16] در آثار مولانا به برخي از نمونه هاي تاريخي حيلة زنان و اغواي مردان توسط ايشان اشاره شده است كه از آن جمله اند: فريفتن هند جگرخوار غلام حبشي را به وعدة آزادي و زر و سيم كه منجر به شهادت حمزه عموي پيامبر(ص) در جنگ احد شد، [17] حيله گري هاي زليخا دربارة يوسف [18] كه البته نتيجة دلخواه زليخا را نداد ولي بهرحال «يوسف از زن يافت زندان و فشار»، [19]و از همه مهمتر فريفتن حوا، آدم را كه موجب رانده شدن او از بهشت شد. البته در قرآن مجيد نشاني از اين فريبكاري نيست. آدم را حوا نفريفت؛ بلكه هر دو فريفتة ابليس شدند. اما در برخي قصص آمده كه ابليس توسط حوا آدم را فريب داد. بهر حال مولانا معتقد است كه ابليس هر قدر آدم را وسوسه كرد، كارگر نيفتاد تا آنكه حوا گفت از درخت ممنوعه بخور، آنوقت خورد. [20] در ماجراي كشته شدن هابيل به دست قابيل هم كه نخستين قتل ناجوانمردانة تاريخ هستي بشر است، پاي يك زن زيبا در ميان است. بنابر قصص قرآني در آغاز خلقت، فرزندان آدم دوقلو بودند و چون مسألة تزويج آنها مطرح شد، به دستور خداوند خواهر هر دوقلو را به برادر دوقلوي ديگر دادند. قابيل و خواهرش بسيار زيبا بودند و هابيل و خواهرش بشدت زشت. قابيل به تزويج مزبور تن در نداد و قرار شد هر كدام يك قرباني به پيشگاه خداوند ببرند و خدا از هر كه پذيرفت، خواهر زيبا از آن او باشد. خداوند قرباني هابيل را پذيرفت؛ قابيل كينة او را به دل گرفت و سرانجام وي را كشت. [21] چنانكه ملاحظه ميشود، ماجراي مزبور ستيزه ميان دو مرد است، اما مولانا مقصر اصلي را تلويحاً زن ميداند و در نتيجه ميگويد نوع زن از حوا گرفته تا خواهر قابيل و زن نوح كه وقتي همسرش غذا ميپخت بر تاوة او سنگ ميانداخت، گمراهاني هستند كه بايد دين خود را از ايشان حفظ كرد: چند با آدم بليس افسانه كرد چون حوا گفتش بخور آنگاه خورد اولين خون در جهان ظلم و داد از كف قابيل بهر زن فتاد نوح چون بر تابه بريان ساختي واهلُهُ بر تابه سنگ انداختي مكر زن بر كار او چيره شدي آب صاف وعظ او تيره شدي قوم را پيغام كردي از نهان كه نگه داريد دين زين گمرهان [22] در آثار مولانا علاوه بر نمونه هاي مشهور، زنان عادي و گمنامي هم هستند كه در اغواي مردان نقش آفريني كرده اند؛ مثل زن صوفي كه به عادت مألوف با كفشدوز خلوت كرده بود و چون شويش بناگاه رسيد و جايي نيافت كه كفشدوز را پنهان سازد، چادر بر سرش كرد كه يعني خاتوني از اعيان است و به خواستگاري دخترشان آمده است. [23]يا زن زشتكاري كه حيله ميساخت تا پيش شوي ابله خود با معشوق عشق بازد. [24]يا پيرزن نود ساله اي كه حرص شوي و شهوت سبب ميشد متكلفانه آرايش كند و عشــرهــاي قرآن [25]ببرد و با آب دهان به گونه هايش بچسباند كه البته نميگرفت و تا ميآمد چادر بر سرش كند ميافتاد؛ سرانجام كلافه شده گفت: «لعنت بر ابليس!» ابليس در دم بر او ظاهر شد و دشنامش داد كه اين حيله ها كه تو ميكني من در تمام عمر نينديشيده ام؛ تو خود صدها ابليس هستي! [26] گاهي هم اغواگري زن در يك لغزش آشكار توسط شوهر او وسيلة رسيدن به مقصود قرار گرفته است؛ چنانكه در ماجراي جوحي ميخوانيم كه زن خود را براي فريفتن قاضي (كه مظهر و نماد عقل و حكم و داوري است) و به دست آوردن مالي از اين رهگذر ترغيب ميكند و به نتيجه ميرسد: چون سلاحت هست رو صيدي بگير تا بدوشانيم از صيد تو شير قوس ابرو، تير غمزه، دام كيد بهر چه دادت خدا؟ از بهر صيد رو پي مرغي شگرفي دام نه دانه بنما ليك در خوردش مده كام بنما و كن او را تلخكام كي خورد دانه چو شد در حبسِ دام… [27] حيله و اغواگري زن بقدري در ذهن مولانا جاي گرفته است كه او علاوه بر ساختن و پرداختن حكايتهايي كه ذكرشان رفت، با تلميح به ماجراي يوسف و زليخا و آية «انَّ كيد كنَّ عظيم» و با بدبيني خاص به تأويل نقش زن در تكوين و تولد فرزند ميپردازد و با ناديده گرفتن نقش پدر در اين زمينه مطالبي را بيان ميكند. وي از زبان يوسف مثالي كه در واقع «نوع» مرد است، از نيرنگ زنان به خدا پناه ميبرد و ميگويد زن عامل اولين و آخرين سقوط و هبوط مرد است: حوا عامل هبوط آدم از بهشت شد و مادرم با شهوت خود و با جاي دادن من در رحم خويش، روحم را از عرش الهي فرود آورد و در زندان تن اسير كرد. [28] زن از ديدگاه مولانا همانگونه كه عشوه گري ميكند و فريب ميدهد، خريدار دروغهاي شيرين نيز هست؛ در حاليكه در راه كمال، حقيقت با همة تلخي اش سازنده تر از دروغهاي شيرين است لذا مولانا به مخاطب خود توصيه ميكند كه سيلي و دشنام كاملان را بر مدح و ثناي گمراهان ترجيح دهد: تا چو زن عشوه خري اي بيخرد از دروغ و عشوه كي يابي مدد چاپلوس و لفظ شيرين و فريب ميستاني مينهي چون زر به جيب مر تو را دشنام و سيلي شهان بهتر آيد از ثناي گمرهان [29] در محل مشورت در ميان مسلمانان مشهور است كه پيامبر(ص) فرموده با زنان مشورت كنيد و خلاف آنچه گفتند عمل نماييد (شاوروهنَّ و خالفوهنَّ). علماي حديث، از جمله سيوطي در كتاب «اللؤلؤ المرصوع»، اصل و اساسي براي اين سخن قائل نشده اند.برخي نيز احتمال دادهاند كه اصل آن، جمله اي از عمر خليفةدوم باشد كه عسكري در «الأمثال» آورده است: «خالفوا النساء فانّ في خلافهنّ البركة». سيرة عملي پيامبر(ص) نيز خلاف اين سخن را نشان ميدهد؛ در سال ششم هجرت چون پيامبر(ص) قصد زيارت خانة خدا كرد، كفار قريش مانع ورود آن حضرت و يارانش به مكه شدند، تا آنكه پيامبر در حديبيه با ايشان پيمان صلح ده ساله بست و مقرر شد اگر در اين مدت كسي از طرفين به طرف ديگر پيوست، نپذيرند و او را باز پس دهند و مسلمانان سه روز براي انجام حج آزاد باشند. ياران پيامبر (ص) مفاد صلح نامه را ماية سرافكندگي خود تلقي كردند و به گفتة طبري چون پيامبر(ص) فرمود احرام بندند و موي سر كوتاه كنند، اجابت نكردند. پيامبر(ص) اندوهگين شد و چون ام سلمه همسر پيامبر(ص) علت را دانست، به حضرتش عرض كرد كه يا رسول الله(ص) هيچ اندوه مدار و خود موي سر كوتاه كن و قرباني ساز. پيامبر(ص) چنين كرد و يارانش كه از ماوقع مطلع شدند، همگي پيروي كردند. [30] چنانكه ملاحظه ميشود، در اين نمونه، پيامبر(ص) يك موضوع اجتماعي ـ و نه فقط مسألة شخصي و خانوادگي ـ را با همسر خود در ميان گذاشته و به رأي و نظر او عمل كرده است. اصولاً در زندگي پيامبر نشاني از اين نميبينيم كه با رأي همسرانش بخاطر زن بودن ايشان مخالفت كرده باشد. اما در ميان مسلمانان چنين حديثي از قول حضرتش شهرت يافته و در شعر شاعران، بخصوص در آثار عرفا تكرار شده و مضمون آفريده است. در آثار مولانا حديث مورد نظر به كرات آمده است. نحوة استفاده از آن اغلب به زبان نماد و تمثيل است، اما نشان ميدهد كه مولانا در اعماق وجودش بدان اعتقاد كامل دارد و در صحت و راستي اش ترديدي روا نميدارد. گويند روزي در تفسير «شاوروهنَّ و خالفوهنَّ» سخن ميگفت و تعريف ميكرد كه ابن مسعود رضي الله در شهر بصره بر بام سراي خود سير ميكرد، به خاتون خود اشاره كرد كه من از اين بام فرو جهم؛ زن فرياد كرد و گفت نشايد. نشنيد و از آن بام بلند فرو جهيد و از حكم قضا پايش شكست… . تا اينجا خواننده گمان ميكند كه ماجرا در ردّ اعتقاد به حديث مورد نظر است؛ اما داستان ادامه دارد، مولانا ضمن اينكه شكستن پاي ابن مسعود را به حكم قضاي الهي نسبت ميدهد نه به مخالفت با رأي زن، در ادامه ميگويد كه در همان ايام عدهاي از مخالفان سياسي عثمان خليفة سوم از دمشق آمدند و از ابن مسعود خواستند كه در از ميان برداشتن عثمان با ايشان همراهي كند و او عذر آورد كه ميبينيد پايم شكسته است و قدرت حركت ندارم. پس چون به بركت آن شكستگي از تبعات مشاركت در بركناري عثمان نجات يافت، اقرار كرد كه پيامبر راست گفته است، زيرا مخالفت با سخن زن سبب شد كه من از گناه كبيره خلاصي يابم. [31] ملاحظه ميفرماييد كه مخالفت با رأي زن اگر هم مصلحت عاجل نداشته باشد، منفعت آجل دارد! اعتقاد به اين حديث، همچنانكه پيشتر گفتيم، در يك زمينة نمادين خود را بيشتر نشان ميدهد. نماد پردازي در بارة زن را در بخش ديگر مقاله بررسي خواهيم كرد. اينجا به اجمال ميگوييم كه زن در آثار عرفا نماد نفس انسان است و طبعاً به نفسانيات امر ميكند. از آنجا كه تعاليم ديني و عرفاني در جهت مبارزه با نفس است، مخالفت با زن نيز در آثار ايشان جايگاه ويژه اي خواهد داشت و بخصوص حديث مورد نظر به كمك عرفا و تأييد نماد پردازي ايشان خواهد آمد. همچنانكه مولانا ميگويد: گفتست مصطفي كه ز زن مشورت مگير اين نفس ما زنست اگر چه كه زاهده ست [32]
مولانا در جاي ديگر استدلال ميكند كه چون زن عقل و رأي روشني ندارد، بايد خلاف گفته و مشورت او عمل كني؛ در حاليكه زن جزوي از شرّ است. پس نفس كه از زن بدتر و كل شر است، به مخالفت اولي است: ]پيغمبر[ گفت گر كودك در آيد يا زني كو ندارد رأي و عقل روشني گفت با او مشورت كن و آنچه گفت تو خلاف آن كن و در راه اُفت نفس خود را زن شناس از زن بتر زانكه زن جزوي است نفست كل شر مشورت با نفس خود گر ميكني هر چه گويد، كن خلاف آن دَني (= پست و فرومايه) [33] نماد نفس بودن زن عمدتاً از دلبستگي او به ظواهر مادي ناشي ميشود. به ديگر سخن، هم زن و هم نفس، شيفتة ماديات و جلوه هاي سطحي و ظاهري دنيا هستند. پس نفس اماره در وجود انسان، در حقيقت زني است كه به قول پيامبر(ص) بايد با آن مخالفت كرد: چو عكسي و دروغيني، همه برعكس ميبيني چوكردي مشورت با زن،خلاف زن كن اي نادان زن آن باشد كه رنگ و بو بود او را ره و قبله حقيقت نفس اماره ست زن در بنيت انسان [34] مولانا در يك زمينة كاملاً عرفاني هم سفارش ميكند كه در سير و سلوك و در سفر از عالم مادي به عالم معنوي نبايد با زن مشورت كرد؛ بلكه بايد با كسي راي زد كه خود اهل سير و سلوك و جانش بهره مند از حيات برتر باشد تا بتواند در اين سفر معنوي و در رسانيدن تو به مقصد، يعني حيات برتر كمك كند. از آنجا كه زن در بند تعلقات مادي و دنيوي است، چنين حياتي ندارد و اگر تو عزم ترك ديار ماديات كني، حديث «حب الوطن من الايمان» را برايت ميخواند و با وسوسه هايش تو را سست ميكند تا مانع سفر معنوي تو گردد. در حاليكه وطن واقعي جان تو اين جهان نيست بلكه عالم ماوراء است؛ پس استناد به حديث مزبور ايجاب ميكند كه به آنسو سفر كني تا در وطن حقيقي باشي: مشورت را زنده اي بايد نكو كه ترا زنده كند و آن زنده كو؟ اي مسافر با مسافر راي زن زانكه پايت لنگ دارد رايِ زن از دَم حبّ الوطن بگذر مايست كه وطن آن سوست،جان اين سوي نيست گر وطن خواهي گذر زان سوي شط اين حديث راست را كم خوان غلط [35] مولانا باز هم دربارة مشورت با زنان سخن گفته است. البته اين نمونه، ترك ادب مولانا در برابر زنان است و خوانندگان شعر او را به انفعال ميكشاند. وي آنگاه كه در صفت شيخ و مراد و لزوم پيروي سالك از او سخن ميگويد، به سالك سفارش ميكند كه اگر مركب تو ـ كه در اين تمثيل خر است ـ به راهي غير از راه راست كه پير نشان داده رفت، گردن او را بگير و به سوي راه بكش. اگر هم راه را نميشناسي، بدان كه خر هميشه به طرف علفزار ميرود؛ پس بر عكس راهي برو كه خر ميرود؛ همچنين اگر با زنان مشورت كردي؛ خلاف آنچه گفتند عملكن: گر نداني ره، هر آنچه خر بخواست عكس آن كن، خود بود آن، راه راست شاوروهنّ پس آنگه خالفوا انّ من لم يعصهنّ تالف [36] البته ميتوان در دفاع از مولانا گفت اين فقط يك تمثيل است، اما در آن صورت نيز وي محل انتقاد است كه چرا مثال بهتري انتخاب نكرده است. براي آنكه از تلخي سخن مولانا در كام خوانندگان كاسته شود، نمونة ديگري از نتيجة مخالفت مردان با مشورت زنان را ميآوريم تا با جناب مولانا جدل نيز كرده باشيم! وقتي حضرت موسي دين خود را به فرعون عرضه كرد،او به چالش عظيمي در وجود خويش گرفتار شد و چون در خلوت با همسرش آسيه در بارة آيين موسي مشورت كرد، آسيه وي را به پذيرفتن دين جديد ترغيب و تشويق كرد، اما او كه چند گام بيشتر با نجات و فلاح فاصله نداشت، گفت بايد با وزيرش هامان نيز مشورت كند. آسيه او را از مشورت با هامان برحذر داشت، اما وي نپذيرفت و در نتيجه از اشقياي آخرت و اهل دوزخ گشت. [37] اين نمونه نشان ميدهد كه «شاوروهن و خالفوهن» نميتواند اصل درست حاكم بر رايزني با زنان باشد و هميشه نتيجة مثبت به دنبال آورد. نقصان عقل يكي ديگر از مسائل مورد انتقاد در آثار مولانا اعتقاد او به نقصان عقل زنان است كه اين نيز ريشه در مشهورات و مقبولات مسلمين دارد. حضرت علي (ع) پس از فتنة جنگ جمل، در خطبة كوتاهي به نكوهش زنان پرداخته آنها را ناقص عقل خوانده است. [38] بحث دربارة خطبة مزبور مجال ديگري ميخواهد؛ در اينجا بدان بسنده ميكنيم كه مطالب آن خطبه كلي است، اما همچنانكه مترجمان و شارحان نهج البلاغه نيز توجه كرده اند، عمل عايشه كه جنگ جمل زير بيرق او به راه افتاد و سوء استفادههايي كه از جود او بعنوان امّ المؤمنين در جامعه مسلمين شد، سبب صدور آن خطبة امام گشت. در هر صورت، اين اصل كلي در بين مسلمانان جا افتاد كه زنان ناقص عقل هستند و به اين لحاظ در مرتبة پايينتري از مردان قرار دارند. مولانا تحت تأثير اين ميراث فرهنگي ميگويد عقل زن ناقصتر و جان او ضعيفتر از مرد است؛ از اين رو خواب و رؤياي او كم ارزشتر از خواب و رؤياي مرد است: خواب احمق لايق عقل وي است همچو او بي قيمت است و لاشي است خواب زن كمتر ز خواب مرد دان از پي نقصان عقل و ضعف جان [39] نكتة جالب اين است كه تلقي مولانا از نقصان عقل زنان، به نوع تلقي اميرالمؤمنين(ع) شباهت دارد. توضيح آنكه مولانا هم زماني به نقصان عقل زن اشاره ميكند كه سخن سخيف و عمل مردودي از وي سرزده باشد كه در واقع آن سخن و عمل، محل ذم و نكوهش است. چنانكه وقتي پادشاهي براي پسر جوانش عروسي از نسل صالحان ميخواهد و دختر يكي از زاهدان زمانه را برميگزيند، مادر شاهزاده با نگرش دنيوي اعتراض ميكند كه تو همشأني و كفويّت را كه عقلاً شرط ازدواج است، ناديده گرفته اي و پسر ما را با گدايان پيوند ميدهي؛ مولانا در اين هنگام ميگويد مادر شاهزاده از سر نقص عقل چنين گفت؛ صالح را گدا گفتن خطاست؛ زيرا او به بخششهاي الهي غنيّ القلب است. [40]يا هنگامي كه نابكاراني خود را به خاندان پيامبر(ص) و علي (ع) نسبت ميدهند و سيد و شريف وانمود ميكنند، ميگويد ادعاي بي اساس او چنين است، چه كسي ميداند كه مادر او با چه كسي بوده و پدرش كيست؟ سپس حكم كلي ميدهد كه: بر زن و برفعل او دل مينهيد عقل ناقص وانگهاني اعتماد [41] (اعتميد) مولانا باوجود اعتقاد به نقصان عقل زن ميگويد وي بر عاقلان و صاحبدلان بشدت غالب ميشود و چون غلبة او بر اساس تمايلات حيواني و شهواني است نه بر اساس لطف و وداد و رقت قلب انساني، جاهلاني هم پيدا ميشوند كه بر اساس همان شهوانيات بر وي غلبه ميكنند. مولانا در اين عقيدة خود سخني را به پيامبر نسبت ميدهد كه البته حديث نبوي نيست، بلكه سخن معاويه است كه گفته: «انَّهنَّ يغلبن العاقل و يغلبهنَّ الجاهل»: گفت پيغمبر كه زن بر عاقلان غالب آيد سخت و بر صاحبدلان باز بر زن جاهلان غالب شوند كاندرايشان تندي حيوانست بند كم بودشان رقّت و لطف و وداد(دوستي) زانكه حيوانيست غالب برنهاد مهر و رقّت وصف انساني بود خشم و شهوت وصف حيواني بود [42] نه مولانا و نه هيچ مرد ديگري به اين مسأله نميپردازد كه اگر عقل مرد قويتر از شهوت او و بيشتر از عقل زن است، چرا در مقابل مسائل شهواني تا اين حد ضعيف و ناتوان است و چرا با اينهمه ضعف و ناتواني مردان در برابر شهوانيات، زنان در تاريخ بشر تهمت شهوت دارند. در ميدان جنگ يكي از مواردي كه موجب شده زن در مقايسه با مردان از ارج كمتري برخوردار باشد، عدم آمادگي و شركت او در جنگهاست. زن به دليل ويژگيهاي جسماني از يكسو و مسئوليتهاي مهمي كه در خارج از ميدان جنگ دارد از سوي ديگر، به توصيه شارع مقدس در صف اول مبارزه قرار نميگيرد. البته اين بدان معنا نيست كه دفاع نكند. زنان بسياري بودهاند كه در عرصة جنگاوري هم درخشيده اند. در بزرگترين حماسة جهاد اسلامي يعني حماسة كربلا شهيد زن حضور داشته است و در صدر اسلام و در جنگ احد هنگامي كه مردان در ميدان جنگ بودند و زنان و كودكان در قلعه پناه گرفته بودند، يكي از دشمنان از ديوار بالا آمد و چيزي نمانده بود كه وارد قلعه شود. صفيّه عمة پيامبر(ص) به حسّان بن ثابت (شاعر) گفت كه او را با شمشير بزن، چون وي امتناع كرد و عذر آورد كه مرد جنگ نيست، صفيّه شمشير ـ و بقولي عمودي ـ بر گرفت و بر سر دشمن كوفت و او را سرنگون كرد و پيامبر(ص) در تأييد اقدام صفيّه، در روز احد براي او مانند مردان جنگي سهمي قرار داد. [43] در ميان قهرمانان ملي نيز نمونه زنان جنگاور بسيار بوده است، لكن بطور عمومي زن به جنگاوري نميپردازد؛ بخصوص كه تبعات احتمالي جنگ مثل اسارت زن شأن مناسبي براي جامعه اسلامي ندارد. مولانا در يك سفسطة آشكار ميگويد چون امكان جهاد اصغر (جنگ با دشمنان ) براي زنان وجود ندارد، طبعاً جهاد اكبر (مبارزة با نفس) نيز براي او مسير نميشود: چون غزا ندهد زنان را هيچ دست كي دهد آن كه جهاد اكبرست [44] ناگفته نماند كه به اين بيت ميتوان از ديدگاه تعليل شاعرانه هم نگريست ـ و شايد اين درست تر باشد ـ زيرا در آنجا سخن از مردان پست و فرومايه اي است كه بقول مولانا در وجودشان زن نهفته است و مردانگي ندارند؛ لذا ميگويد اينان نه لايق جهاد اصغر هستند و نه لايق جهاد اكبر. لكن سبك سخن به گونه اي است كه بيت مورد نظر را مستقل نيز ميتوان خواند. اصولاً عموم مردم و مولانا معتقدند كه زنانگي و جنگاوري مناسبتي با هم ندارند. زهره كه نماد ويژگيهاي زنانه است، نميتواند سلحشوري كند؛ همچنانكه مرغ خاكي نميتواند كاري به اعماق دريا داشته باشد: دست زهره در حنا او كي سلحشوري كند مرغ خاكي را به موج و غمرة دريا چه كار؟ [45] به نظر مولانا يكي ديگراز دلايلي كه موجب ميشود زن در جنگ شركت نداشته باشد، ترس او و بهره مند نبودنش از شجاعت و دلاوري است: در بيشة شيران رو وز زخم مينديش كانديشة ترسيدن اشكال زنانه ست [46] به همين دليل اگر زن در جنگ شركت كند نه تنها كاري از پيش نميبرد، بلكه موجب وخيم تر شدن اوضاع هم ميگردد: حملة زن در ميان كارزار نشكند صف بلكه گردد كار زار گر چه ميبيني چو شير اندر صفش تيغ بگرفته همي لرزد كَفَش [47] با اينهمه مولانا اعتراف ميكند كه برتري مردان بر زنان تنها به زورمندي و شجاعت ظاهري ايشان نيست؛ چه در آن صورت، شير و پيل هم به نيروي تن از آدميان برتر بودند: فضل مردان بر زنان اي بوشجاع نيست بهر قوّت و كسب و ضياع ورنه شير و پيل را بر آدمي فضل بودي بهر قوّت اي عَمي (نابينا) [48] برتري مردان به دلايلي كه تاكنون برشمرديم، مولانا در يك داوري نهايي مرد را برتر از زن ميداند. وي در يك بيان تمثيلي، با مقايسة دل و تن از يكسو و مرد و زن از سوي ديگر، خواننده را به اين نكته توجه ميدهد كه همانگونه كه مرد از زن زاده ميشود، دل و جانب روحاني وجود انسان نيز در زمينه اي جسماني به وجود ميآيد و به اصطلاح جسمانية الحدوث است. اما اين تقدم ظاهري سبب برتري زن و جسم نمي شود؛ فرمانروايي اصلي از آنِ روح و مرد است: دل ز تن زاد ليك شاه تنست همچنانكه بزايد از زن مرد [49] مولانا در آثار خود زنان برجسته اي را معرفي ميكند كه حتي برتر از مردان هستند، اما معتقد است كه اينگونه زنان كه در وجود خويش مرد مردانهاي چون رستم نهفته داشته باشند و مانند مريم آبستن حقايق بزرگ باشند، نادر هستند. از سوي ديگر همة مردان را هم برتر از زنان نميداند و معتقد است كه برخي مردان در وجود خود زناني نهفته دارند كه موجب ضعف دل و قواي روحاني ايشان ميشود: جز به نادر در تن زن رستمي گشته باشد خفيه همچون مريمي آنچنانكه در تن مردان زنان خفيهاند و ماده از ضعفِ جَنان (= قلب و دل) [50] به علت تلقي برتري مردان، «زن صفت» دشنامي است كه به مردان فرومايه و سست عنصر داده ميشود: …عشوة دشمن بخوردي عاقبت سوي هجران عزم كردي عاقبت بازگردي زان خَسانِ زن صفت سوي اين مردي چو مردي عاقبت [51] حتي اگر زن، حضرت فاطمه زهرا(س) باشد كه فخر تمام عالم است، هيچ مردي حاضر نميشود او را بعنوان فاطمه بستايند: گر تو مردي را بخواني فاطمه گر چه يك جنسند مرد و زن همه قصد خون تو كند تا ممكن است گرچه خوشخو و حليم و ساكن است فاطمه مدحست در حق زنان مرد را گويي بود زخم سنان [52] شايد معقول ترين و منطقي ترين سخني كه مولانا در مقايسة زن و مرد گفته است، اين است كه برتري مردان بر زنان به علت دور انديشي و عاقبت بيني بيشتر مردان است و اگر اين فضيلت در ميان نباشد، برتري ايشان منتفي است: فضل مردان بر زن اي حالي پرست زان بود كه مرد پايان بين تر است مرد كاندر عاقبت بيني خمست او ز اهل عاقبت چون زن كمست [53] عكس اين نتيجه را نيز ميتوان گرفت كه اگر زني دورانديش تر و عاقبت بين تر بود، بر مرداني كه اين صفت را ندارند، برتر است. در واقع برتري يكي از اين دو بر ديگري، امري ذاتي و سرشتي نيست. هر كدام كه فضايل بيشتري داشته باشند برترند. اما در اينكه كدام جماعت،فضايل انساني را بيشتر دارا هستند، بسادگي نميتوان سخن گفت. واقعيات جوامع در اعصار مختلف نشان ميدهد كه گفته هاي مولانا در ظاهر بيني و سطحي نگري زنان و دلبستگي ايشان به زيبايي هاي ظاهري چندان بي مورد نيست؛ اما اين امر معلول چه عواملي است و جامعة مردان خود تا چه اندازه در ايجاد اين وضع مؤثر بودهاند، مطلبي است كه طرحش مجال ديگري ميخواهد . » واما باید دانست که عرفا و اهل نظر همه یکسان و یک گونه نمی اندیشند . حضرت مولانا که پرورده آب و خاک بلخ بود ، از رابعه بلخی به حیث اولین شاعر شهید واولین شاعر زن یادی نمیکند در حالیکه یادی از زنان عرب و یهود دارد حتی آنها را بر خلاف منفی نگری عقیدتی خویش ستایش هم کرده است . اما ستایشگر سیمرغ و بلند پرواز قاف عرفان عطار نیشابوری بر خلاف حضرت مولانا نه تنها از رابعه فقط یاد می نماید که به نوشته مهریه آذرخش : « شیخ فریدالدین عطار ، عارف ، شاعر و سخنور بی بدیل سدهء هفتم هجری در مثنوی الهی نامهء خویش داستان عشق خونین این شاهبانوی قلمرو شعر و عشق و شهادت را طی ( 422) بیت و یا به روایتی ( 428) بیت چنان سوزناک و عاشقانه بیان داشته است که کمتر داستان عاشقانه یی میتواند با آن برابری نماید .» 23 بجا خواهد بود که اگر در رابطه به عرفان و و تصوف عطار نظر صاحب نظر گرامی زرین کوب را اینجا مختصرا یاد نموده و بعد به اصل مضمون مقال در بارهء بی بی رابعه که ای کاش پدرش به عوض[ زین العرب] [ زین العجم] مینامید ش ، بر می گردیم. « به نظر داکتر زرین [ تصوف عطار عرفان معتدلی است ، نه زهد خشک ، ان را ملال انگیز کرده است نه جاشنی ( کلام) حتی در مباحث الهی نامه و مصیبت نامه ، آنرا از مزه نینداخته ؛ در پروردن آن دل نیز بقدر سر تاثیر داشته است ، و گویی با آنکه در این طرز فکر انسان در پایان سلوک خویش عین حق میشود ، و در سراسر راه پرسوز و درد خویش برای خود جایی و مقامی دارد شاعر نمی کوشد دنیا را بکلی همه جا از وجود او خالی کند تا برای خدا ، برای ذات نا محدود جاهی باز کند ، در نظر وی وجود انسان ، آئینه وجلوه گاه حق است و بی آنکه در طی راه بکلی فانی و لاشی شود ، در پایان سلوک روحانی خویش به (حق) واصل می گردد . از این روست که تصوف عطار قطع نظر از منشآ ان ، چیزیست که خیلی بیش از عرفان سایر متصوفه ء ما ، با شعر و دل سر و کار دارد و عبث نیست که شعر عطار نیز مثل عرفان او لطافت و ساد گی بی مانند دارد، خیلی بیشتر از شعر سنایی و مولوی روح و ذوق را سیرآب و متاثر می دارد . . . بدین گونه تصوف عطار از آن گونه تصوف است که از راه شریعت جدا میشود و با آنکه سراسر آن درد و اندوه است ، سوز و شورش ، آن مایه نیست که عقل و دین را نیز یکسره بسوزد و نیست و نابود کند و اتصال مستقیم و ارتباط بی واسطه بین انسان و خدا را که بعضی از اهل سُکر مدعی شده اند ، دعوی کند. . . ظاهرا" همین مزیت است که در سخن او دردی و تاثیری خاص نهاده است و تعلیم اورا در مزاق کسانی که جرآت و داعیه ء بلند پروازی های تند روان گستاخ را ندارند ، تا این حد مطلوب و دلپذ یر کرده است. . . ]» 24 ستاینده سمیرغ ، عطار، عشق را بعه را نسبت به بکتاش پنهان نکرده است ، و آن را جدا از نفس و خواهش تن نپنداشته و مانند برخی از ریاکاران که در پشت نام خدا گناه می آفرینند و انکار حقیقت میدارند ، رابعه را نه عاشق خدا و مصطفی ، بلکه عاشق بکتاش ، و بکتاش را عاشق رابعه میداند. از نظر عطار، عشق زن ، بر خلاف عقیده مولانا که میگوید : تا چو زن عشوه خری ای بی خرد ــــ از دروغ و عشوه کی یابی مد د. عشق پاک ، واقعی و عاری از هرگونه هوس و ریا و دروغ میتواند باشد ،. چنانکه میفرماید :
بیا ای مرد اگر با ما رفیقی بیا موز از زنی عشقی حقیقی . 25 بزرگ عارف سده هفتم خراسان زمین حضرت عطار ، بر خلاف زهد فروشان قرآن بدست زن ستیز قرون ، حتی کیفیت ، لذت و زیبایی ، زبان یک شعر خوب را به عصاره از شراب مرد افگن ساغر لبان زن تشبه مینماید. او در باره شعر و شاعری رابعه می گوید : چنان در شعر گفتن خوش زبان بود که گویی از لبش طعمی در آن بود حضرت عطار ، عارفانه ضمن انکه جهت غفلت کافران عشق ومنکران انسان شمردن زن و حفظ آبروی رابعه به نوعی عشق انسانی او را مطابق شریعت منکران عاطفه های انسانی عمدا" بیوند واژگونه به جایی دیگری میدهد . با آنهم نمی تواند که حقیقت را فدایی مصلحت اندیشی نماید و خاموشانه در گذرد. بنا" حقیقت عشق رابعه را بکتاش دانسته میفرماید : نمی دانست کاری آن دل افروز بجز بیت و غزل گفتن شب و روز روان می گفت و شعرو می فرستاد بخوانده بود گفتی آن بر استاد غلام انگه به هر شعری که خواندی شدی عاشق تر و حیران بماندی. 26 حضرت عطار نیشابوری چنانکه ابو سعید ابوالخیر بلخی در حق رابعه الطاف نموده و با بهانه اینکه رابعه نه عاشق بکتاش بل عاشق الله بوده و بدینگونه جسد و مرقد مبارک رابعه را از شر تکفیر تازیانه نوازی و ویرانی کا فران و منکران نجات داد ، با نقل گفتار ابو سعید ابو الخیر تکیه نمود که ما آن را در بالا از زبان حضرت عطار ذکر کردیم. اما ذکر خیر رابعه از سوی عارف بزرگ و نامی بلخ ابو سعید ابو الخیر هم در نهایت عارفانه و هشیارانه برای به سکوت واداشتن کافران عشق و منکران ارزش های انسانی زنان به عمل آمده است. و هم مبین واقعیتی است که تا به امروز از آن پرده بر نداشته شده است. حضرت مولانا عبدالرحمن جامی یکی دیگر از محدود کسانی است که یاد رابعه را گرامی داشته است . در کتاب نفحات الانس از قول ابو سعید ابوالخیر مینویسد : « دختر کعب عاشق بود بر آن غلام . اما پیران همه اتفاق کرده اند که این سخن که او میگوید، نه آن سخن باشد که بر مخلوق توان گفت . او را جای دیگری کار افتاده است .» 27 کلام ابو سعید ابو الخیر را به دو معنی میتوان تعبیر کرد. 1ـ معنی کنایهء در فهم و روال شریعتی ها. 2 ـ اشاره برای محقین و صاحبان اندیشه که در جستجوی حقایق رمزی تاریخ اند. از چند بیت محدود که از رابعه بلخی در دست است و ازچشم غارت ذؤیان خرد پنهان مانده است ، بر می آید که به کلام ابوسعید ابوالخیر بلخی « او را کار جای دیگری افتاده » بود. که آن را بر مخلوق نمی شد که در آن روزگاران میگفت. رابعه در اوایل سدهء چهارم هجری میزیسته. و بنا بر نقل تذکره ها همروزگار با رودکی سمرقندی در اوایل سلطنت سامانیان بوده است . دوران سامانیان در تاریخ پس از ایلغار و تجاوز و حاکمیت دینی و فرهنگی اعراب بر سرزمین ما یکی از درخشان ترین دوره های زندگی سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی کشور ما به شمار می آید . این دوره را به حق میتوان دوران استحاله و بازگشت از کویر سوزان و خونین ذؤیان خرد( راهزنان عرب) به چشمه ساران آزادی و خرد به حساب آورد. وآن را دوره احیا شخصیت، آیین ، و فرهنگ شکوهمند قبل از اسلام تواند گفت. داکتر حسین زرین کوب به نقل از تاریخ بیهقی و زین الاخبار گردیزی در رابطه به سلاله سامانیان مینویسد: « سلاله آل سامان با آنکه نسب خود را به بهرام چوبینه می رسانید در کار فرمانروایی بر تدابیر ملکداری کمتر از انگیزه های قومی اتکاه نداشت. اکثر امرای این سلسله در کار ملکداری به سنتهای گذشتگان و تدبیر های پیشینیان آشنا و علاقه مند بودند ، از جمله اسمعیل بن احمد ، در فتنه ی اسپیجاب برای آن که وزیر خود را متقاعد و با خود همدستان کند به وصایای اردشیر استشهاد می کرد . نوادهء ِ او نصر بن احمد که ممدوح رودکی بود در همه ی کار ها بر وفق رسم پیشینیان به مشورت پیران کار می راند. نخستین امرای این سلسله در تمهید دولت و تحصیل استقلال مملکت، طرح احیای فرهنگ گذشته ی ایران را ، وسیله یی برای مقصود کردند ، اما در در خطه یی مانند ماورالنهر که در آن از دیر باز همواره اتباع ملل و ادیان مختلف چون زرتشتی و مانوی و بودایی و مسیحی با هم می زیسته اند ، اجتناب از هر گونه تعصب دینی نیز ضرورت داشت . از این رو سامانیان در عین ان که اهتمام به نشر فرهنگ و مآ ثر قدیم ایران داشتند، توجه به فرهنگ اسلام از قران و تفسیر تا حدیث و فقه را نیز از یاد نبردند و احیای فرهنگ ایران را مستلزم اظهار مخالفت با فرهنگ اسلام نشمردند.» 28 در چنین یک شرایطی است که یمامه ی بلخ میخواهد بال و پر بگشاید و پرواز را بنام آزادی، خرد و عشق آغاز نماید. در زمان سامانیان عملا" اعراب نه تنها در عرصه قدرت که در عرصه آیین و فرهنگ نیز در میدان باخت نشسته بودند ، اگر خانواده های مانند غزنویان در تکیه به اسلام منافع خویش را برجامعه ان روزگار تحمیل نمی نمودند ،و به نام اسلام دوباره به رواج فرهنگ عرب نمی پرداخته اند و روشنفکر کشی را زیر نام قرمطی و زندیق ببار نمی آوردند. سلامت آیینی و فرهنگی وهویتی جامعه ی ما از پس اقدامات و شیوه عمل که در دوران سامانیان اتخاذ گردیده بود تا امروز تامین شده بود. خراسان را اعراب از لحاظ مادی و معنوی به کویر اجساد آن تبدیل نموده بودند ، باانکه هنوز هم بر کوشک آن اجساد بر نشسته بودند، اما بجای عمل در انتظار فرصت و جستجوی عامل بودند. اما مردم در پی احیا دو بارهء آیین و فرهنگ خویش در آن کویر به باغبانی برخاسته بودند. کتب زرتشتی ، مزدکی ، مانی، بودایی ، وعیسویی همراه با کارنامه ها و شاهنامه ها. خدای نامه ها در قلوب وذهن مردم در شگفتن بود، و سراسر کشور با آدمهای نیکو سرشت به بستان تبدیل مییافت . رابعه که پرورده آب و خاک بلخ بود و تربیت فرهنگ غیر عربی یافته بود، با مشاهده آن شورو حال نتوانست که حقیقت فکر و اندیشه خویش را همراه باستایش باغبانان گلهای خرد بصدا در نیاورده و مشت پولادین بر تارک ذؤیان بد اندیش و اهریمن خوی نکوبد و نگوید که: زبس گل که در باغ مأوی گرفت ـــــ چمن رنگ ارژنگ مانی گرفت. ارژنگ یا ارتنگ مانی ، که در این بیت بنا بر ضرورت قافیه باید ( مانا) خواند . کتاب حضرت مانی است. مانی چنانکه در تذکره ها نشر است ، شش کتاب نوشته است 1ـ کتاب گنجینهء زندگان یا کنز الاحیا .2 ـ پراگماتیا . 3ـ کتاب راز ها یا سفر الاسرار. 4ـ کتاب دیو ها یا سفرالجباره .5 ـ شاپورگان. 6 ـ انجیل زنده یا جاویدان یا انگلیون که همراه یک جلد آلبوم تصاویر بنام ( ارژنگ) یا( ارتنگ ) یا ( ادهنگ) میباشد. مانی از نژاد آریایی بوده ، از محل تولد او ذکر موثق شاید این قلم در تذکره نیافته باشد تنها در کتاب ایران در زمان ساسانیان آمده است که فاتک پدر مانی از مردم همدان بود. یعقو بی نام پدر او را ( حماد) میخواند . 29 ،اما ابراهیم آیتی در حاشیهء همین کتاب به نقل از چند منبع از جمله ملل و نحل شهر ستانی مینویسد : « نام پدر مانی ( فتق بابک) است .30 یعقوبی هم چنان بر علاوه ای شش کتاب که از مانی نام میبرد ، مینویسد که : « مانی را کتاب ها و رساله های بسیار است.» 31 آئین مانی در زمان شاپور اول در خراسان و فارس دریچه باز کرد و شاپور هم سر از این دریچه بیرون آورد. اما روحانیون زرتشتی این آئین را بدعت شمرده و موفق میشوند که پس از مرگ شاپور به وسیلهء بهرام پسر هرمز که بگفتهء یعقوبی شیفتهء بندگان و هوسرانی بود. 32 ، مانی را به وسیله شاه به قتل رساند ند و پیروان او را تار و مار ساختند. « در نتیجه سختگیریها، پس از قتل مانی ، دسته ای از مانویان به آسیای میانه رفتند و چون در آنجا موبدان زرتشتی قدرتی که در مرکز مملکت داشتند دارا نبودند و دینهای مختلف در این ناحیت رواج داشت ، مانویان نسبتا" به آزادی بسر می بردند و به نشر آراء خود می کوشیدند . دین مانی قرنها در حیات دینی آسیای میانه وشرقی عامل موثر بود. پیروان مانی را مسلمانان بنام زندیق می خوانند . در وجه تسمیه این کلمه آراء متفاوت ابراز شده است ، بعضی علما آن را صدیقا که به ابدال اطلاق می شد ، مشتق میدانند . بعضی دیگر آن را از کلمه زندیک که صفت پهلوی است به معنی کسی که از زند یا تفسیر پیروی می کند و آن را بر متن اوستا ترجیح می نهد ، می دانند و گویند مانویان را به جهت این که میل به تاویل کتب دینی دینهای دیگر داشتند ، چنین می نامند » 33 از ملاحظات تاریخ بر می آید که آئین مانی و مزدکی د ر خراسان و ماورالنهر تا بسیار دیر بعد از اسلام در پهلوی سایر ادیان وجود داشته است . چنانکه: [( بار تولد) به سوابق مذهبی و فرهنگی مردم ماوارالنهر اشاره می کند و با استناد به نوشته های ابن ندیم ، صاحب الفهرست می نویسد : « ساکنان ماوراءالنهر و سمر قند در کتب خود خط مانوی به کار می بردند ، پیروان فرق و مذاهب ثنوی هم از قرن سوم میلادی در ایران ( پارس) و امپراطوری روم مورد ایذاء و تعقیب قرار گرفته بودند و اندک اندک به ماوراءالنهر هجرت می کردند، در میان اینان عدهء مانویان بیشتر بود . . . افکار مزدک بالنسبه تأ ثیری شدید و متمادی در مردم ماوراءالنهر داشته است.. . و تعلیمات ثنویان نیز در ماوراءالنهر ریشه داشته و ایشان به نوع استواری در مقابل اعراب پایداری میکردند ، اطفای نایرهء قیام های ایشان ، به زحمت و سختی میسر بود .» ] 34 چنانکه در بالا گفته شد ، احیای آئین و فرهنگ خرد گرایانه مردم کشور ما پس از سکوت سه قرن خونین ، در دوره سامانیان مجال باز آفرینی و نمایاندن خویش را یافتند. رابعه بلخی اگر اولین کس نباشد اولین زنی است که در آن زمان بر ضد مجاهل فرهنگ عرب از شکوه و فرهنگ و آئین پیش از تجاوز و سیطره عرب در سرزمین خراسان یاد نموده و آن جامهء زربفت عروس تاریخ ما را در قامت یک غزل که آهنگ خنیاگر فلک از واژه واژهء آن بگوش جان و دل میرسد صورت بخشیده است. در بیت نخست او از مانی که پیروانی زیاد ی در سرزمین ما داشته و آئینش مخا لطهء از آئین زردشتی ، بودایی وعیسایی بشمار می آمد ه که بعد هاعناصری از سنت های پیغمبر مساوات و شادی (مزدک) نیز در او انعکاس یافته . کتاب ارژنگ او را به مثابه نماد آن آئین تصویر می نماید. زبس گل که در باغ مأوی گرفت چمن رنگ ارژنگ مــانی گرفت در بیت دوم این غزل رایعه استادانه و خردمندانه از شهر تبت نام میبرد. تبت در آن روزگار یکی از شهر های مهم و نمادین شهر دین بودایی به شمار می آمده است، بر علاوه که زرتشیان نیز انجا آتشکده های روشن داشتند. احمد بن ابی یعقوب (ابن واضع یعقوبی ) مینویسد: « تبت کشوری است وسیع از کشور چین بزرگتر ، اهل تبت مملکتی بزرگ دارند و نیرومند و با دانشند و در صنعت مانند چین ، در کشور آنها آهوانی است که نا فه هایشان مشک است ، کیش آنها بودایی و آتشکده ها دارند و چنان نیرومند هستند که کسی با آنها نمی جنگد. » 35 بنا بر اشارات یعقوبی تبت در آن زمان مهد دانش های متداول آن روزگار نیز به شمار می آمده است . رابعه بلخی ، که زن خردمند و آگاه بود این را میدانسته است . و از تبت به مثابه یک نماد از آئین بودایی و شهر خرد در این غزل استفاده نموده است. و ضمنا" خواننده را به تحقیق و تفکر در معنی اوضاع به وجود آمد ه دعوت نموده می گوید: صبا نافهء مشک تبت نداشت جهان بوی مشک از چه معنی گرفت؟ با طرح این نماد است که خوانند ه غزل رابعه اگر خواسته باشد به معنی مقصود برسد، ناگزیر میگردد که فراز و نشیب اوضاع و احوال روزگاران حال و ماضئ سرایش غزل را مورد مطالعه قرار بدهد تا بتواند علت پیدایی دو باره عطر مشک تبت را در وزش صبای زندگی در جهان پیدا نماید. همیشه طراح و یا سازنده ی یک نماد بنوع با نماد های مطرع کرده ِ خویش رابطه عقلی و منطقی و یا عاطفی و حساسی میداشته باشد . شعر انعکاس از عاطفه ها ، احساس ها و همچنان بازتاب برداشت های شاعر از نماد های بیرونی است. که ان نماد ها پس از پالایش در دستگاه فکری شاعر در شعرش گاه مستقیم وگاه با اشارات و کنایات بسیار شاعرانه و ظریف بیان میگردد . زمانی هم ارائه آن در اثر لزوم و شکل و ماهیت عارفانه به خود می گیرد و گاه رمزی و اسرار آمیز بیان میگردد.که مغز های تنبل و یا بی علا قه از درک آن عاجز میماند. در غزل نمادین رابعه که مورد بحث ما است در بیت دیگری گفته شده است: سر نرگس تازه از زر و سیم نشان ســری تاج کسـری گرفت کی و کسری عبارت است از شاهان و خسروان پیش از اسلام در سرزمین ما.اعراب به ویژه شاهان و خسروان اریایی و عجمی را در تواریخ بنام کسری یاد کرده اند . از طرفی دیگر تاج کسری نمادی از شکوه و جلال سر زمین اریانا، بلخ و بخدی و خراسان است . در شاهنامه ی فردوسی تاج شاهان مظهر فر ایزدی نیز آمده است . در واقعیت تاج کسری بیان سمبولیک از فر و شکوه ی قدرت ، آئین ، فرهنگ و پیشینه های تاریخ باعظمت ملت ما به شمار می آید. همچنان میدانیم که سر یا کله ، گاهی در معنی مغز یعنی دستگاه تفکری و مرکز تصمیم گیری انسان بیان میگردد ، و نرگس کنایه شاعرانه از چشم است. سیم و زر نمادی از غنامندی . دراین بیت رابعه بلخی ، به وضاحت چشم های روشن و مغز های غنی از اندیشه و تفکر را در پی ( نشان) یا نمایاند ن ،اثر و هدف احیایی فر و شکوه دو بارهء آئین و فرهنگ و سنت و قدرت خسروانی بر ضد مجاهل اعراب در آن روزگار با بلند ترین پرواز صور خیال در شعر بیان میدارد. او بسیار مادرانه آنهایی را که جبونانه به بهایی زنده ماندن وامرار معاش به پستی و بندگی و تابیعت تن در میدهند و خود باختگی و خود فروختگی میدارند و برای این پلشتی ها ی زندگی خویش توجیهات مخنث هم ارائه میدارند ، خطاب قرار داده ، انها را به سرمستی و شور فراخوانده میگوید: قدح گیر چندی ودنیا مگیر که بدبخت شد آنکه دنیئ گرفت. دنیا در معنی مجاز کلمه عبارت است از جهان ، و در حقیقت صفتی است مبنی بر ذلیل ، پست و فرومایگی. در مورد قدح نیز باید گفت که قدح در فارسی بر علاوه ی ساغر و پیمانه ، معنی کاسهء بزرگ را نیز میدهد.که بدین صورت میشود که در بیت بالا به معنی خود بزرگی و بزرگ اندیشی در برابر پستی منظور عقابینه دخت بلخ رابعه بوده باشد . همچنان نمی توان گفت که منظور شاهدخت بلخ عبارت از واداشتن مغز های متفکر و روشن بینان آن روزگار در عیب کردن و طعن کردن قرابت و همیپوندی های فرا بومی با اعراب نبوده باشد . زیرا ( قدح) همچنان : « عیب کردن و طعن کردن در نسب کسی را گویند، و نسب، قرابت خویشی و خویشاوندی را گویند. » 36 بنا" ام الشعراء حضرت رابعه، بدبختی انسان را در پست زیستن و پلشت اندیشیدن ودر تعلق و اسارت دیگران بودن عبارت میداند.
همچنان یمامه ی بلخ رابعه همانگونه که گفته آمدیم از آئین ها و فرهنگهای رایج در افغانستان آن روزگار با بکارگیری نماد های معین و مشخصی که بیانگر باطن هویت اجتماعی، آئینی، فرهنگی و ملی ما بوده است انگاره های فروزینه بر نسل های پسینه از خویش بیادگار گذاشته است . در این انگاره آفرینی ، او خواسته این واقعیت را ارمغان بخشد که موجودیت پدیده های باهم متضاد در یک جغرافیای واحد با وجود تخالف می تواند در همپیوندی و تاثیر گذاری در یکدیگر زندگی نموده و باعث پوینده گی و تکامل جامعه باشد . در پهلوی آئین های عجمی که در هئیت تاج کسری، آیئن میترایی ، زرتشتی و در نماد تبت آئین بودایی و با ارژنگ مانی ، مانویت را ، رابعه بازتاب داده ، از آئین ترسایی نیز غافل نمانده است . ما چنانکه گفته آمدیم در خراسان یعنی افغانستان امروزی همه آئین ها و فرهنگ ها در هم پیوندی و تسامح و تسامع میزیسته اند و یک بخش قابل ملاحظه جامعه ما پیروی آئین عیسویت بودند . رنگ کبود یا لاجوردی نمادی از آئین ترسایی است. چنانکه در کتاب مقدس خداوند بار ها با این رنگ عبادتگاه ها و جامه های روحانیون را سفارش نموده است . رابعه این ستاوند نشین حجله شعر و خرد همه زمانه ها در آخرین آیه غزل آسمان سایی خویش این پارهء جامعه ی ما را چنین شرین و شاعرانه و شنگینه ارج می گذارد و می گوید: چو رهبان شد اندر لباس کبود بنفشه مگر دین ترسئ گرفت از این آیت شعری رابعه بر می اید که چنان زمینه آزادی و استحاله و احیا فراهم آمده بوده که راهبه های زیاد ی دوباره پیدا گشتند که گفتی همه دیگران دین ترسایی گرفته باشند. او همه یی دیگران را به گل بنفشه تشبیه می آورد . بنفشه گلی است که دارای پنج گلبرگ میباشد . در افغانستان به شهادت تاریخ پنج آئین و فرهنگ در قبل از اسلام رایج بوده است. میترایی ، زرتشتی ، بودایی ، مانویت و عیسویت . از بت پرستی و یهودیت اشاره های به ندرت در تاریخ کشور ما پیدا است . جالب اینست که بنا بر شهادت تاریخ همیشه همه ی این پنج آئین در مقابله با فرهنگ تازیان متحد بوده و قربانی داده اند . هم چنان رابعه به زیبایی و ظرافت جنس خویش می پرسد که : مگر چشم مجنون به ابر اندر است که گل رنگ رخسار لیلی گرفت در اینجا مجنون نماد از دیوانگی است که دیوانگی خود بیان از جهل و بیابان نشینی ، و بیابان نشینی صفت خاصهء اعراب بشمار میرود. و گل مظهر زیبایی و گلگونگی رخسار لیلی مظهر سعادت و ازادی میتواند باشد. از طرف دیگر زن در آئین و فرهنگ عرب فاقد ارزش های انسانی و بنده و کنیز مرد است . و هر بنده و کنیز چهره پژمرده و بی خون و کمرنگ دارد . پس وقتی رخسار بنده و کنیز می شگفت و به رنگ گل در می آید که از زندان ازاد گردد، یعنی چشم عفریت جهل و خشونت در ماتم زوال خویش اشک بریزد . یعنی در پی زوال سرما است که گل بهار می شگفت و اشک به شراب نشاط و زندگی در لاله آزادی حیات تبدیل می یابد. همانگونه که رابعه می گوید : بمی ماند اندر عقیقین قدح سرشکی که در لاله مأوی گرفت. بدین گونه غزل مورد بحث که من خلاف صلاحیت خوش به آن عنوان (عقیقین قدح) را میدهم . در هفت بیت، هفت پرده از راز ها و اسرار های زمان خویش را بیان نموده است . راز ها و اسرار هاییکه واقعا" انگونه که ابو سعید ابو الخیر میگوید: « نه آن سخن باشد که بر مخلوق توان گفت» بحق که رابعه را « جای دیگر کار افتاده بود» او به اصالت جامعه در تمام عرصه ها می اندیشد ، او رسالت روشنگری و شیشه ای ناموس آئین ، فرهنگ و هویت را در بغل گرفته بود و مادرانه بدوش می کشید ، چیزی که خلاف عقیده و ایمان سردمداران و پاسداران شرع بوده واست. در روزگار رابعه، بلخ مرکز تجمع اعراب بود ، ا عراب که در سپاه احنف بن قیس و قتیبه بن مسلم وارد بلخ شده و مسکن گزین گردیدند. وجود نامیمون اعراب بود که بلخ زیبا را عنوان قبةالسلام داد ند. پس ابوسعید ابوالخیر بجا گفته بود. که نمی شد زشتی های را که مخلوق زیبا میدانستند و روا بر ایشان اشکار کرد . زیرا اکثریث مخلوق یا عرب بود یا مستعربه و حاکم ومفتی و قاضی را نیز همین ها تشکیل میدادند، ومردم اصلی بلخ موالی شمرده میشدند. حتی کعب پدر رابعه را نیز عرب گفته اند . این گفته میتواند عین حقیقت باشد ، زیرا یک عرب میتواند دختر خویش را ( زین العرب) لقب بدهد. پدر او باید از اعراب قزدار باشد این شهر باید در تجاوز محمد بن قاسم ثقفی در تصرف اعراب در آمده باشد زیرا این سرزمین را در آن روزگار جزء از ایالت های سند می شمردند.« اصطخری در مسالک الممالک، قزدار یا قصدار را جزو از بلاد سند شمرده ومی گوید قصدار شهر طوران یعنی حاکم نشین آن ناحیه است. و در باره طوران می گوید: طوران حاکم نشین آن قصدار است و شهریست که روستا و حوالی دارد و در دست مردی است معروف به مغیربن احمد که تنها بنام خلیفه عباسی خطبه می کند .ابن حوقل در صورة الارض و مقدسی هردو با اصطخری موافق اند.»37 از فضیلت و معرفت کعب پدر رابعه در تواریخ ذکری نرفته است . انچه که در تذکره ها امده، گفته شده که کعب هنگام مرگ سرپرستی رابعه را به پسرش حارث می سپارد و از او میخواهد که شوهر خوب برایش بیابد. این هم معلوم نیست که حارث و رابعه خواهر و برادر تنی بوده اند یانه؟ زیرا حاکم های عرب بر علاوه کنیزان بسیار کمتر از چهار زن نداشته اند .اما به گمان نزدیک به یعقین مادر رابعه از دختران با فضیلت بلخ بوده و در تعین رشد شخصیت و وتربیت دخترش نقش مادرانه داشته است . زیرا پدران عرب کمتر مهربان با دختران خویش بودند، و اکثرا" دختران و زنان در حرمسرا ها و یا در کنار مادران خویش بزرگ میشدند و امروز که امروز است وضع به همان منوال است. اما آیا رابعه به جرم عشق به قتل رسانده شده است؟ رابعه خود پاسخ این پرسش را منفی میدهد. و اتهام عشق را بر خود حیل و مکر و فریب برادر خود شمرده می گوید: مرا به عشق همی متهم کنی به حیل چه حجت آری پیش خدای عزو جل الهامهء مفتاح، در کتاب جغرافیای تاریخی بلخ و جیحون ، مینوسد که: « حارث به سبب این نسبت عاشقی ، تصمیم به قتل خواهر می گیرد . ابتدا غلام را در چاه افگنده ، سپس رگزن را فرا خوانده که رگ رابعه را قطع کرده، بگذارد تا اخرین قطرهء خون او بریزد . رگزن امر او را اطاعت می کند و رابعه را در حمام رگ می زند ، و در حمام را بر روی او با خشت و گچ می بندد . رابعه به خون خود بر دیوار می نویسد: مرا به عشق همی متهم کنی به حیل چه حجت آری پیش خدای عزو جل»38 بدین گونه ملاحظه میگردد ، که نسبت عشق برای پیدا نمودن دستآویز شرعی قتل او تهمتی بوده که در اثر حیله گری مکر و فریب حارث برادر ش عنوان گردیده است . و این حیل و اتهام یگانه وسیله ای بود که حارث در تکیه بر ان توانسته قتل رابعه را صبغهء شرعی بدهد. عشق مانند هر عمل نیک و زیبای دیگر چون شعر، موسیقی ، رقص، خنده و شادی، و در یک کلمه زندگی ، در دین عرب محکوم است . به ویژه عشق و آنهم از سوی زن . زیرا چنان که گفته آمدیم زن در شریعت عرب فاقد ارزش های انسانی است. در حالیکه عشق عالیترین ارزش انسانی است .و اگر زنی ابراز عشقش پذیرفتنی باشد . پس او دارایی سجایایی انسانی میگردد. و این خلاف مقولات شرعی عرب است. در مقولات شرعی عرب پیدایی عنصر عشق در وجود زن و یا اظهار عشق از سوی زن ، دلالت بر روسپیگری زن میکند . و این امر باعث سنگسار زن است. رابعه این حقیقت را بهتر از هر کسی دیگر میدانست . بهمین خاطر بوده که عشق خود را بگفته عطار پنهان داشته بود ، و جز دایه و یا هم شاید مادرش از این عشق کسی دیگری خبر نداشت. اما حارث در برابر سوال دیگری قرار گرفته بود که باید رابعه را به قتل میرساند . سوالی که با آشکار کردن آن نمی توانست رابعه را محکوم به مرگ نماید . حارث میبایست حاکمیت دین بر عقل و خرد در خراسان را که پس از تجاوز اعراب استقرار یافته بود حفظ میکرد و بنا بر شعار شارع ابن تیمیه به مثابه مومن نمی بایست در برابر عقل و خرد سر فرود می آورد.39 گرچه قتل و کشتار خردمندان در طول تاریخ بعد از اسلام برائت شرعی و بگفتهء مسلمانان آسمانی داشته ودارد و سراسر تاریخ وطن ما به خون خردمند زنان ومردان دوره های مختلف قرون و اعصار پس از ایلغار اعراب رنگین است . اما در روزگار سامانیان برای اعراب که هنوز حاکم و مفتی باقی مانده بودند مشکل مینمود که کسی را به جرم (رده) [ از دین و سنت عرب برگشتن] گردن بزنند و یا به دار بیاویزند و یا شاهرگ او را ببرند. زیرا چنانکه گفتیم این دوره دوران مسامحه بود و بنوع از انحا حتی از سوی امرای وقت از استحا له پشتیبانی محتاطانه به عمل می آمد. بنا" حارث بن کعب چاره یی نداشت که رابعه را که علیه آئین و فرهنگ و حاکمیت اعراب همآ واز زمان گردیده بود، و خلق را در پی نشان تاج کسری فرامیخواند ، به قتل نرساند و متوسل به حیل و تفتین در موجه نشان دادن این قتل مطابق به اصول شریعت نشود . یگانه راه ایکه همانا محکوم کردن رابعه به عشق بود که برائت شرعی برایش میداد . در غیر آن بنا بر جو حاکم دوران سامانیا ن اگر او را بر اثر گرایش به عقل و خرد محکوم مینمود ، خود محکوم میگردید. بنا" از مقولات دینی خویش استفاده به عمل آورده و خون رابعه را بریخت. این نکته نیز قابل یاد آوری است که پس از قتل رابعه ، مفتیان فرهنگ عرب برای برائت حارث و حقیر به شمار آوردن عشق بزرگ و انسانی رابعه سعی نموده اند مساله نژادی و طبقاتی را نیز در این ماجرایی خونین وارد نمایند. در تمام تذکره ها و به تأسی از تذکره ها در سایر پژوهشهای معاصرین، هم بکتاش راغلامی از غلامانی حارث میخوانند در حالیکه این مسله قابل تأمل است. در تذکره ها امده است که :« بکتاش نیز به عشق رابعه مبتلا شد .یک ماه بعد در جنگی که برای برادرش ( حارث) روی داد بکتاش زخمی شد و نزدیک بود که اسیر شود که ناگاه زنی رو بسته ای خود را به صف دشمن زد و تنی چند از آنان را کشت. و بکتاش را نجات داد و لشکر حارث پیروز شد.»40 از این گزارش دو مسله روشن میگردد . یک اینکه سخن محمد عوفی را دقیق میسازد که در لباب الا لباب بر تجلیل از رابعه می گوید: « دختر کعب اگر چه زن بود اما به فضل بر مردان جهان بخندیدی. فارس ( رخش سوار جنگجو)هردو میدان و والی ( فرمانروا) هر دو بیان بر نظم تازی قادر ودر شعر فارسی بغایت ماهر بود .» 41 رابعه نه تنها اولین شاعر زن، او لین شاعر شهید ، بلکه اولین زن است که پس از تجاوز و استقرار حاکمیت زن ستیز اعراب در میدان جنگ ظاهر میشود و بر دشمن میتازد . و این یکی دیگر از میراث های زنان خراسان زمین است که به او رسیده بود. دومی دیگر اینکه . بنا به گفته عطار وقتی آن زن که جز رابعه کسی دیگری نیست ، در میدان جنگ زخم بکتاش را می بندد و بکتاش را نجات میدهد و در اثر ان دوباره بکتاش به میدان می آید و این بار بر دشمن پیروز میگردد. معلوم میشود که بکتاش غلام نیست بلکه سردار جنگی است. دلیل دیگر اینکه در بسیاری از تذکره ها خواننده شاید خوانده باشد که گفته شده رابعه بکتاش را در یکی از مجالس بزرگی که حارث ترتیب داده بود . می بیند و عاشق او میشود . پس چنین بر می آید که بکتاش غلام نبوده که در مجالس شاهانه راه داشته است. گذشته از این ها حارث نتوانسته بکتاش را بکشت ،و این باید از سببی باشد که قتل او به نسبت بزرگی مقام که داشته برای حارث مقدور نبوده ، ورنه چگونه است که خون خواهر را می ریزد. اما غلام را در چاهی زندانی میکند ، مگر قتل یک غلام برای حارث مشکل بود؟ بر علاوه بکتاش چنان زور و نفوذ دارد که از چاه کشیده میشود و پس از آنکه از قتل عشق خود به وسیله حارث آگاه می گردد بلا فاصله بدون هیچ ممانعتی وارد قصر شاهی می شود. و گردن قاتل را میزند. عشق، کنیز و غلام ، ترک و عرب نمی شناسد . اما این در آن روزگار که اعراب خود را فاتح به شمار می آوردند از لحاظ نژادی نیز خود را بر تر می دانستند، و اسناد بیشماری موجود است که اعراب ازدواج دختر عرب با عجمی را ممنوع قرار داده و آن را سبب ننگ خویش می شمردند زیرا آنها فاتح بودندو دیگران را همه مسلمان ساخته بودند یعنی تسلیم خویش . و بر غیر عرب موالی می گفتند یعنی بنده و غلام. اما بهر حال رابعه حمامه ی از سرزمین بلخ بود . یمامه ای خرد که بدست ذؤیان خرد به قتل رسید. او را باید در پهلوی اولین شاعر زن ، اولین شاعر شهید بدست ذؤیان خرد ، و اولین رخش سوار میدان نبرد ونجات دهنده معشوق در آورگاه بر شمرد . رابعه را باید بمثابه الهه ی عشق و جمال به ستایش گرفت و چون تندیس خرد نیایشش کرد و یاد و راهش را دعای نماز زندگی ساخت.
پینوشتها 1 ـ کتاب مقد س، فروش یوسف،سفر پیدایش / 37 ، ص 45 2 ـ همانجا ، منصب والای یوسف ، پیدایش / 37 ،ص 50 3 ـ قرآن ، ترجمه بها الدین خرمشاهی ، سوره یوسف ، آیه 28 4 ـ عبدالرحمن جامی ، نفحات الانس ، به تصیحح عابدی ، ص 627 5 ـ الهی نامهء شیخ فریدالدین عطار نیشابوری ، ص 342 6 ـ آئین هندو و عرفان اسلامی ،داریوش شایگان، ترجمه ء جمشید ارجمند 7 ـ همانجا ، ص 59،60 8 ت همانجا ، ٌ 60 9ـ تاریخ اجتماعی ایران ، مرتضی راوندی ، جلد نهم ص 412 10 ـ همانجا ، ص 378 11 ـ فصلنامه کتاب زنان ، شماره 15 ، داکتر مریم حسینی 12 ـ همانجا 13 ـ فصلنامه ء آسمایی شماره سوم سال چارم 1379 14 ـ سلیمان راوش ، ابوبکر محمد بن زکریای رازی ، ص 18 15 ـ همانجا 16 ـ قرآن ، ترجمه بها الدین خرمشاهی ، سوره احزاب آیه 50 17 ـ علی دشتی ، 23 سال 18 ـ قرآن ، سوره ء النبا آیه 31 ـ 32 ـ 33 ـ 34 19 ـ همانجا ـ سورهء دخان ، آیه های 51 ـ تا 54 21 ـ تاریخ طبری ، محمد بن جریر طبری ، جلد اول ، ص 64 22 ـ فصلنامهء کتاب زنان ، چاپ تهران ، شماره 16 سال 1383 مقاله ء داکتر اکرم جودی نعمتی 23 ـ فصلنامه ء صدف ، سال 1378 ، مقالهء از رابعه تا شاهمامه ، مهریه آذرخش 24 تاریخ اجتماعی ایران ، مرتضی راوندی ، جلد نهم ، ص 383 ـ و کاروان حله، داکتر زرین کوب ، ص 201 25 ـ الهی نامه ، عطار ، ص 51 26 ـ همانجا ، ص 340 27 ـ نفحات الانس ، جامی ، ص 626 28 ـ از گذشته ادبی ایران ، داکتر حسین زرین کوب ، ص 222 ـ 223 29 ـ تاریخ یعقوبی جلد اول ، ص 196 30 ـ همانجا 31 ـ همانجا ، 196 32 ـ همانجا ، 197 33 ـ ادیان و مذاهب در ایران ، سهراب سپنتا مینو ، سایت فروهر 34 ـ تاریخ اجتماعی ایران ، راوندی ، جلد نهم ، ص 26 ـ 27 35 ـ تاریخ یعقوبی ، جلد اول ، ص 221 36 ـ فرهنگ دو جلدی عمید 37 ـ تعلیقات و حواشی تاریخ بهیقی ، سعید نفسی ، جلد سوم ، ص 1139 38 ـ الهامهء مفتاح ، جغرافیایی تاریخ بلخ و جیحونف ص 231 39 ـ سلیمان راوش ، مقاله ذکریای رازی ، سایت مشعل 40 ـ سایت فرهنگسرا ، به نقل از عطار نیشابوری 41 ـ همانجا .
February 3rd, 2005
برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
شعر،ادب و عرفان
- جعفر مرزوقی (برزین آذرمهر)بیم و امید
- يحيي دبيركابينه ى ما
- مترجم نگين كارگرداستان«تغییر تدریجی»
- الحاج الھام الدین قیامافغانان یو
- جوهرفروشفروغ از لندن
- جعفر مرزوقی (برزین آذرمهر)جادوگران...
- فروغ ازلندنبیگنه
- يحيي دبيردموكراسي
- (طنز) از . ز. رزمیخصوصیات یک زن گوسفندی و خوب کاری و باری و ...
- مسعود حدادبس کنید
- ترتیب کوونکی : انجنیر عبدالقادرمسعودزما ګرانه وطنه
- عبدالله « وفا »شب یلدا
- نوشته نذیر ظفرسوخت میهن کس نگفت کار منست
- فروغ از لندن آلوده دامانی
- ف. بریخطاب به کرزی
- پوهاند دوکتور م.ا. زيارله نويو سپېدو سره راټوکېدلی ((سحر))
- مسعود حدادیاد پدر
- مولانا کبیر فرخاریشب یلدا
- محمد اسحاق ثنااشک
- داکتر عزیز فاریابیشادروان استاد سید محمد (دروگر )
- انجنیـر خلیـل الله روؤفـیمخاطبــم شمائیــد
- فروغ از لندنآتش افروخت
- نوشته: نذیر ظفرصیاد
- فروغ از لندنقصرِستم
- دکتر بیژن بارانحافظه در شعر فروغ
- نوشته نذیر ظفر بیادت
- زلیخا پوپلدوست دارم این وطن را
- نوشته :جنیدمعمارزادهسرګذشت
- شاعر : عبدالغفور لیوالبارانونه او ډيوې
- دکتر حمیدالله مفیدبه بهانه ای ۸۰۹ مرگ روز استاد سخن
- نوشته نذیر ظفرتاریک
- زلمی رزمی درام زن افغان درسه پرده :
- زلمی رزمیسنگسار
- مسعود حداد به مهدی شما قسم
- امین آريبلريشه
- نوشته نذیر ظفرمرا ببخش
- انجنېر ظهورالدين انديشلغمان__ استراخان
- شاعر : عبدالحمید ماشوخیلغزل
- عبدالله وفا «عمر ما چون نوح در اندیشه توفان گذشت »
- جعفرمرزوقی (برزین آذرمهر)بی تو...
- مسعود حدادبیاد جان باختگان المار
- محمد اسحاق ثناجام غرور
- نوشته نذیر ظفرکنار یار
- نوشته نذیر ظفردروغ بود
- مولانا کبیر فرخاریزبان گهر بار دری و خرم
- نوشته نذیر ظفربیگانه
- مسعود حدادلاله زار من چه شد؟
- الحاج الھام الدین قیامدکابل خوب
- عبدالله وفا گریه آبشار
- نوشته داکتر حمیدالله مفیدکاکا گریزی
- ناهيدبشردوستسمفونى خنده
- عزیزه عنایت خورشید صلح
- مسعود حدادرویا
- محمد اسحاق ثناکج
- الحاج الھام الدین قیامګاوندیه!
- یکونکی پوهندوی اصف بهاندڅه کړمه خدایه چې دغم دپاسه غم دی
- الحاج الھام الدین قیام!کاشکی
- نایابهغه ماښام راته بیا بیا یادیږي
- مسعود حدادغیابت
- انجنیر عبدالقادرمسعود ارواښاد ډاکتر حنیف بکتاش د پښتو ادب نوښتګر، انځورګر او پر ښکلا مین شاعر
- علی کریمیچند پرنده
- مولانا کبیر فرخاریخـــــــــــــــــــــزان
- از: پوهندوی شیما غفوریافق گـُنگ
- نوشته : نذیر ظفرماه محرم ماه حسین علیه السلام
- دکتر بیژن بارانشخصیت اجتماعی شاملو
- اکرامایه های زمینی
- مسعود حداد یاد شهید
- ف.بریمدعیان رهبری
- ع. بصیر دهزادچند قطعه شعر انتخابی
- عبدالله وفا خاک گردِ پا
- صحبت با جناب واحدی صاحب
- نوشته نذیر ظفر شکایت زندانی کابل
- لیلا فرجامیآخرین خورشید
- محمد اسحاق ثناآشفته مو
- نوشته نذیر ظفردست شاعر
- انجنیرعبدالقادرمسعودښاغلی عبدالوهاب سرتیر
- دکتر بیژن باراناختلال شخصیت شاعر
- شادی شریفیانداستان پناهنده
- نوشته از: پوهندوی شیما غفوریپیام مسافر نو
- الحاج الھام الدین قیامڅلوریځه
- نوشته نذیر ظفر ملول
- صالحه وهاب واصلدو عید
- عبدالو کیل کوچی جایگاه طنز در ادبیات دری
- احمد شکیب جانبازیاد وطن
- ترتیب کوونکی : انجنیرعبدالقادرمسعودد ژوند کاروان
- محمد اسحاق ثنا عید
- زمستان
- نوشته نذیر ظفر آرزوی عید
- مختار تاجزیدر کمینگاه نگاهش
- رسول پویانعید قربان
- داوود اکمل احمدیعید بر همگان مبارکباد...
- الحاج الھام الدین قیامدسولی اختر
- عبدالو کیل کوچی عید قربان
- ف.بریرنج مردمان
- نورالدین همسنگرعید قر بانم نگر
- نوشته نذیر ظفررای میدهیم
- علی کریمیرویایی یک پروانه
- نوشته از پوهندوی شیما غفوریزخم اجل
- دکتر بیژن باران مشعر در شعر
- محمد اسحاق ثناغرور
- شاعر : صدیق کاوون توفانيگاونډیه
- از قلم فضل الرحیم رحیمنامه ء پسر به پدر اش !!!!!
- نوشته نذیر ظفرسنگلاخ عشق
- الحاج الھام الدین قیامغالمغال
- شاعر : غني خانمینه او حسن
- دكتر بيژن بارانتبلور اختلالات روحي در 5 شاعر معاصر
- عبدالله وفابازار این زمانه دِگر رنگ و بو گرفت
- نوشته نذیر ظفر بد نبود
- بهروز مطلبزادهاشک شاعر …
- فروغ از لندندرتک و تاز است
- دکتر بیژن بارانشعر و فکر
- نوشته نذیر ظفرخواب
- علی کریمیغفلت های روزمره
- ترتیب کوونکی : انجنیر عبدالقادرمسعودد دوکتور نجیب الله د اوولسم تلین په ویاړ انځوریز شعرونه
- مولانا کبیر فرخاریبیدار دل
- مسعود حدادافسر تخم فروش
- فروغ از لندنانباز
- پوهندوی شیما غفوریچشم به راه
- عبدالله وفابه قهرمانان جنوب آسیا
- مختار تاجزیاز عمق زمین و یا فضا آمدهام ؟
- نوشته نذیر ظفرعاشقانه بگو
- ترتیب کوونکی : انجنیرعبدالقادرمسعودله زمانې سره یو ځای
- کریمیقصه ای که راست بود
- نوشته نذیر ظفر نادم
- الحاج الھام الدین قیامڅلوریځه
- شاعر : ارواښاد استاد ګل پاچا الفتد ښکلیو خیال
- فروغ از لندن درجستجویِ دفترِعُشاق
- دکتر بیژن باران بلاغت در شعر
- نوشته نذیر ظفرمرجع الهام
- فروغ از لندناُمید وارگریه کنیم
- عبدالله وفااشک بی اثر
- نوشته نذیر ظفرمطرب
- مسعود حدادببخشیدم خدارا
- دکتر بیژن بارانشعر- کارکرد مغز
- فروغ از لندنرِندانه پُرس
- مسعود حدادنماد گُل
- مولانا کبیر فرخاریازمون
- فروغ از لندن بَردل نشانه بود
- نوشته نذیر ظفر فدای شکار
- طنز کوتاه: نوشته داکتر حمیدالله مفیدخبر
- عبدالله وفاآواره گان
- فروغ از لندنعلی اصغر
- لیکونکی: ن.س. محجوب دلیکوال یاد
- شاعر : عبدالباري جهانيغزل
- مسعود حدادشنیدم
- فروغ از لندنغلامم نوکرانِ نوکرم را
- نوشته نذیر ظفریادت
- نورالدین همسنگرملک بی قانون
- مسعود حدادنمی دانم چه خواهد شد
- فروغ ازلندندودازسُخن برآید
- شاعر : ارواښادملنګ جانمقام
- زيارراڼه توري
- شیما غفوریاوزان حق*
- نوشته نذیر ظفرتصادفی
- فروغ ازلندننه زرازِغُنچه دانم
- نوشته نذیر ظفرحب وطن
- شاعر :ارواښاد غني خانپلوشه
- نوشته : دکتر حمیدالله مفیدحلال است یا حرام؟
- عبدالکبیر کاکړمیړانه
- فروغ از لندنمُشتِ خاک و ریگ
- مولانا کبیر (فر خاری)حکایت ها
- اناهیتا محبوبحیله
- نوشته نذیر ظفروطن
- فروغ از لندنمحتاج عصا شد
- مسعود حدادنالۀ زن
- فروغ از لندن ازدهانِ قندِ ماست
- سید احمد ضیا نوریعشق در بیشه اندیشه حضرت مولانا
- رسول پويانفرهنگ ستيزان تمدن گريز
- اسحاق ثناآزادی
- نوشته نذیر ظفربگریم
- انجنېر ظهورالدين اندېشآزادی
- فروغ از لندن بوریایِ فقر
- پوهندوی شیما غفوریآزادی
- مسعود حدادخدا اینجاست
- فروغ گردوغُبارِحادثه
- فروغ از لندن آهنگِ سفر
- اناهیتا محبوبجفا
- سلیمان راوشدرنگی بر نقد و نظر ِ یک شعردوشیزه کریمه شبرنگ
- Sumaia Frotanسرزمين خسته ام
- مختار تاجزیفلک
- نوشته نذیر ظفرپیام عید
- مسعود حداد ما وکیلیم ما وکیل
- الحاج الهام الدين قياماختره
- نورالدین همسنگرمژدهء عید
- عبدالو کیل کوچی جشن آزادی وعید رمضان
- فروغ ازلندنخدایاچه کنم
- نوشته نذیر ظفریادم رفت
- مولانا کبیر فرخاریهیولای ستمگستر
- دکتر بیژن باران تنانگی شعر زن خاور میانه
- مهران زنگنهشاهزاده و سیاه
- مهران زنگنهتنهایی (1)
- مهستی شاهرخینگاهی به رمان«هیچکس«از مهران زنگنه
- فروغ از لندن درلوحهٔ تقدیر
- مسعود حدادشِکوَه
- مختار تاجزیسکوت
- حمیدالله مفیدپاسداری از زبان
- شاپوراحمديگزيدهاي از شعرهاي الكساندر پوشكين
- نوشته نذیر ظفرامیدوار
- نورالدین همسنگردام حریص
- فروغ از لندن هریک تبر بدستیم
- داکتر مراد( تأسف )
- سلیمان راوشبانو کریمه شبرنگ یا هودج نشین کاروان ابریشمین راه شعر و اندیشه
- دکتر بیژن باران نقد ساختاری پرستوهای شهلا
- مختار تاجزیملای علم ستیز
- مسعود حدادچه باید کرد
- اناهیتا محبوبروژی
- الحاج الهام الدين قيامګيله من
- شاعر : عبدالحمیدماشوخیلغزل
- فروغ از لندن گلابت میتوان نامید
- ضیاالدین همت ملته ښایسته رنګین غزل یې
- مسعود حدادحیف می
- نوشته نذیر ظفردر پر تو نور
- فروغ از لندنهمچوگلعذارانی
- نویسنده: سید تمیم بهارمرده سرگردان
- نوشته : نذیر ظفرخواست دل
- مسعود حدادسنت شکن
- محمد اسحاق ثنادرد وطن
- فروغ ازلندنزُلفِ چلیپا
- نوشتۀ داکترمراد( پیرپسرِخودپسند )
- نوشته نذیر ظفرمداوا
- فروغ از لندنمُبتلای عشق
- عبدالو کیل کوچیشاه وشبگرد
- بیژن بارانشکوفه
- اناهیتا محبوبانصاف
- مختار تاجزیذوق هستی
- مولانا کبیر فرخاریکوره ی کباب
- انجنیر حفیظ ا له حازمفقط اگربدانم
- محمد اسحاق ثناجلوه حسن
- نبشتۀ داکتر مراد«دکتور»و«پیردختر» اش(1)
- الحاج الهام الدين قيامدمينې پور
- اناهیتا محبوببال شکسته
- از دکتر حمیدالله مفیدگذر شتابنده بر گزیده ای شعری«باغ در پاییز» اثر بانوی گهر نگرکریمه ملزم پرکار
- نوشته نذیر ظفررنگ پیری
- فروغ ازلندنکبابِ ازجگر
- ( زلمی رزمی ) ابر و باران بهار
- عزیزه عنایت امیردانشمند، نظام الدین علی شیرنوایی !
- فروغ ازلندنتوسنِ جهل
- دکتر بیژن باراننقد رمان دکتر محمود صفریان
- نوشته نذیر ظفرنیافتم
- اناهیتا محبوبثنا
- اناهیتا محبوبجانان
- محمد اسحاق ثنازخم زندگی
- دکتر بیژن بارانعشق
- فروغ از لندندرجاده های جبرِزمان
- یونس عثمانیتضرع
- مختار تاجزیمقام عرش
- ف. بریزخود بیگانگی
- شاپوراحمدياسفار
- الحاج الهام الدين قياموايي سوله
- مختار تاجزی چور
- فروغ ازلندنآینه دار
- نوشته نذیر ظفر حیران مانده ام
- نویسنده : داکتر مراداز « لیلی » تا « نازی »بخش نهم
- نویسنده : داکتر مراداز « لیلی » تا « نازی »بخش هشتم
- نویسنده : داکتر مراداز « لیلی » تا « نازی »بخش هفتم
- نویسنده : داکتر مراداز « لیلی » تا « نازی »بخش ششم
- نویسنده : داکتر مراداز « لیلی » تا « نازی »بخش پنجم
- مختار تاجزیمباد
- حسنیه عثمان داودملال
- نویسنده : داکتر مراداز « لیلی » تا « نازی »بخش چهارم
- اناهیتا محبوبملگرتیا
- فروغ ازلندن کرانه هایِ اُمید
- نوشته : نذیر ظفرچشم امید
- از محمد ضیا، ضیاقلم
- شاعر : افضل ټکورغزل
- شاعر اسدالله زمرید وطن د مور اولاد
- نورالدین همسنگراحساس تند
- مختار تاجزیو اینبار خنده میکنم ......
- نویسنده : داکتر مراداز « لیلی » تا « نازی » بخش سوم
- الحاج الهام الدين قيامافغانه
- مولانا کبیر (فرخاری)روز پدر را گرامی میداریم
- مختار تاجزی« گریه میکنم »
- اناهیتا محبوبوطن پریژدم
- فروغ ازلندنخراب شوی
- مسعود حداددروغ است
- هادی عروس سنگمرد بیباک
- محمد اسحاق ثناپدر
- نویسنده : داکتر مراداز « لیلی » تا « نازی »
- نــــگارنده : مــــــــــاریـــــــا داروبه پاسخ محبتهای بی پایان استاد کهزاد گرامی ! ...و مجموعه جدید شان
- یعقوب منګلخماري سترګي
- یونس عثما نیگاوسنگها
- بوسه جوانی نوشته نذیر ظفر ورجینیا
- دکتر بیژن باراننقد ادبی ساختاری
- فروغ از لندنسوخت
- الحاج الهام الدين قيامپوښتنې اوغوښتنې
- از قلم فضل الرحیم رحیم خبرنگار آزادگل لالا ترک وطن می کند !!!
- رحمت الله روند پوشکین شاعر بزرگ وبنیانگذار ادبیات زبان روسی
- مسعود حدادبت دلخواه
- فروغ از لندنپای انصاف
- از قلم : فضل الرحیم رحیمساعات تیری ریئس ، در طول یک روزکاری !!!
- ف. بریاسرار خلقت........
- دکتر بیژن باران زیبایی شناسی شعر-1
- یونس عثمانی گمشده
- عزیزه عنایتبزم عاشقــان
- انجنیرعبدالقادرمسعودد ښاغلی صدیق کاوون توفاني انځوریز شعرونه
- شیما غفوریبر خیز ای زن
- مسعود حدادخسته ام
- یعقوب منګلدآسیادزړه ګلشن
- نوشتهء نذیر ظفر امید واری
- فروغ از لندن پرچمِ قوم وقبیل
- منیر سپاسدر حضور مولانا
- مسعود حداد مرغ هما
- محمد اسحاق ثناطلب عشق
- فضل الرحیم رحیم تکرار
- نوشته نذیر ظفرلا فوک
- فروغ از لندن بعزمِ کویِ یار
- نورالدین همسنگردیو را از پا فگن
- اناهیتا محبوبیا خدا یا
- لیلا فرجامیپیش از خداحافظی
- الحاج الهام الدين قيامپنجابه
- مسعود حدادمن زنسل دیگرم
- نوشته نذیر ظفر عادت کرده ام
- فروغ از لندن مَیِ ناب
- نو شته نذیر ظفر یاد میهن
- اناهیتا محبوبدیوانَگی
- فروغ از لندن ارجمندی
- عبدالله وفا نورستانی گُردان سر زمین من
- یونس عثمانی باران
- مترجم ليلي مسلميداستان«نقطه روشن
- انجنیر عبدالقادرمسعودارواښاد ملنګ جان زموږ دهیواد خوږ ژبې، حماسي او اولسي شاعر
- محمد اسحاق ثناحادثه
- اناهیتا محبوبترانه وطن
- اناهیتا محبوبجور روزگار
- نویسنده: عبدالجمیل شیرزادمولوی پنجره ی به سوی بی نهایت
- نوشته نذیر ظفر دو بیتی های خونچکان
- فروغ از لندنشهیدِ شاشهید
- امان الله سېلاب ((ساپی))آزاد ژوند
- حسنیه عثمان داوددیورند
- فروغ ازلندن خاکِ نیاکان
- نوشته نذیر ظفر بهانه
- اناهیتا محبوبقسمت نشد
- حسن پیمانمقام زن،مقام مادر است
- یونس عثمانی سنگستان
- لطیف کریمی استالفی« شرمنده ام »
- پروین اعتصامیاشک یتیم
- از مرحوم محمد ابراهیم کوهی لشکریسه قطعه شعر در وصف مادر
- مادرمولانا کبیر (فرخاری)
- الحاج الهام الدين قيام مور
- فروغ از لندنمادرازدستِ من وجبرِزمان میسوزی
- م-اسحاق ثنامادر
- نوشته نذیر ظفرپشت ما نگرد
- اناهیتا محبوبدیشب
- ف.بریاز همه بهترین
- نو شته نذیر ظفر غنچه
- محمد اسحاق ثنا نوید وصل
- اناهیتا محبوبیار دل جو
- فروغشام هجران
- دکتر بیژن بارانشهر زمان
- انجنیرعبدالقادرمسعودشهیدامان الله سیلاب( ساپي ) دلوړتفکراوسپیڅلي احساس شاعراولیکوال
- یونس عثمانی عزم
- اناهیتا محبوبمینه
- فروغ ازلندن مردِ سفاک
- محمد اسحاق ثناتخم نفرین
- نوشته نذیر ظفر دل فروش
- فروغ از لندنعالمی یک رنگی
- انجنیر ظهو رالدین اندیشد انقلا ب خصلت
- مولانا کبیر فرخاریپاسخ به یک هرزه گویی
- فروغ ازلندن مُستزاد
- عبدالوکیل کوچیکار گر
- نوشته نذیر ظفرمنت کش
- جعفر مرزوقی ( برزین آذرمهر )سپاه ماه مه
- شعر ـ از یونس عثمانی خواب
- هادی عروسسنگننگ تاریخ
- سید احمد ضیا نوریاستاد خلیل الله خلیلی
- اناهیتا محبوبغوغا
- فروغ ازلندن پرستویِ مهاجر
- نوشته نذیر ظفریعنی من
- محمد ضیا ضیا نگاهی؛ مبنی برممنوعیت کاربُرد: زبانها ولهجه های بیگانه واستفاده از کلمات نامانوس) در افغانستان
- مولانا کبیر (فرخاری)عنصر گیتی
- محمدنعیم جوهرجوهرِهرمصرع اش بیجوره وطاق آمده
- محمد اسحاق ثنااظهار تمنا
- فروغ از لندن خدایِ عشق
- ف.بری زادهء تفتین
- نوشته نذیر ظفر قسمت
- فروغ از لندن حِرص دنیا
- اناهیتا محبوبهیچ چیز بی تو دگر مقبول نیست
- یونس عثمانی شبستان
- کاخ بلندپوهندوی شیما غفوری
- فروغ از لندن نفهمیده برفتم
- مسعود حداد!چه خوابی
- اناهیتا محبوبسرشت ناله
- نورالدین همسنگرچور کردند
- محمدنعیم جوهریادِوطن
- یعقوب منګلسپینه سپوږمۍځلیږي
- نوشته : نذیر ظفرعالمتاب
- یونس عثمانیجال بد گمانی
- فروغ از لندندرسِ عبرت
- مسعود حدادبگو
- فروغ از لندنسلام ای هموطن
- نوشته : نذیر ظفر جلوهء حسن
- نبشتۀ س. راوشبهار سعید بهارینه کاج شعر و خِرد باغستان ادبیات سرزمین ما
- محمدنعیم جوهرګنجِ پُرازغم
- مولانا کبیر (فرخاری)توان
- محمد اسحاق ثنافهم سخن
- نوشته نذیر ظفر بدم می آید
- از مرحوم محمد ابراهیم کوهی لشکریچند قطعه شعر انتخابی
- محمد نادر ظهیراثرات پربار آثار عرفانی اخلاقی بیدل رحمة الله علیه
- اناهیتا محبوبخسته
- شعرـ از یونس عثمانیکدورت
- عبدالله وفا مَیآ ای نوبهار !
- یعقوب منګلچه دډوهل غږشي
- ترجمه رحمت الله روند شعر ازخندیوکوف ادوارد والیتینویچ
- محمدنعیم جوهرجانرابه کف ګرفته وسوداکنم کم است
- نوشته : نذیر ظفرآتش غم
- محمدنعیم جوهرخسته ام
- رحمت الله روند احوال وآثار حکیم عمر خیام
- اناهیتا محبوبزړګی
- ارسالی صمیمیبهارانههای شاعران افغان در وصف نوروز
- نوشته نذیر ظفربوی نگار
- یعقوب منګلدکیڼي سترګي اشاره کړه
- محمد اسحاق ثنایاد جوانی
- آصفه صبابیا بیا
- فروغ شوخی وترفند
- نوشته نذیر ظفراز یاد رفته
- مسعود حداداز من وطن دزدیده اند
- هادی عروس سنگخدای کی ؟
- سرودۀ عبدالله وفا نورستانی گلاره
- سميه فروتن بى خبر از اندوهِ بى پايانِ انسانها
- دکتر بیژن باراناعدام ماه
- مولانا کبیر (فرخاری)بهار من
- چاووش بهار
- محمد اسحاق ثنافصل طرب
- عبدالله وفاارمغان بهار
- اناهیتا محبوببهار دل
- شعر از مرحوم محمد ابراهیم کوهی لشکریبهار آرزو
- انجنیر خلیـل الله روًوفیگل صحرای شقایق
- داسپرلۍ دئ؟الحاج الهام الدين قيام
- محمدالله نصرت میلۀ نوروز
- رحمت الله روند شاهنامه فردوسی،دوجهت متضاد واقعیت زندگی انسان
- ننګیا ربسرلی
- كانون فرهنگي چوك سي و دومين شماره ماهنامه ادبيات داستاني چوك(PDF) منتشر شد
- محمد اسحاق ثنانوروزانه
- ف.برینو بهاران
- عزیزه عنایتتا کهکشان گل
- نورالد ین همسنگر رشک بهاران
- یعقوب منګلپسرلي مومبارک شه
- الحاج الهام الدين قيامميراتې مېلې
- جعفر مرزوقی (برزین آذرمهر )ای گل من !
- عبدالو کیل کوچی یک بهار ودو بهاریه
- سميه فروتن روز خوش
- زلیخا پوپل بهار میرسد
- نوشته: نذیر (ظفر)صدای بهار
- محمد اسحاق ثناانتظار بهار
- انجنیر ظهو رالدین اندیشزړور مبارزهوګوچاوزته ډالۍ دی- د انسا ن مغز
- فروغ از لندن هرچه بادا باد
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری) نوبهار
- محمد اسحاق ثناشاعر
- جلیلیاشک غم
- آصفه صباشیون زنجیر
- رحمت الله روند مثنوی سرایی ومثنوی معنوی مولانا جلال الدین محمد بلخی
- مسعود حدادگرگ مکار
- نوشته نذیر ظفر گریه میکند
- زلیخا پوپل بشکن
- د نزار قباني پښتو سکښت : لطیف بهاند
- عبدالو کیل کوچیخورشید آزادی
- الحاج الهام الدين قيامښځه
- نورالدین همسنگرشاهین فلک تاز
- بهروز مطلب زادهروز همبستگی جهانی زنان بر همه مبارک باد!
- نوشته نذیر ظفر زن ستایش خداست
- مسعود حدادصرف بشما
- محمد اسحاق ثنالیلی جان
- مسعود حداد آذین
- رحمت الله روند ابو عبدالله رودکی وآثار او
- صدیق کاوون توفانيزما د هېواد افغاننستان رنځېدلو او ستم زپلو ښځوته :
- پوهندوی شیما غفوری در گیر دو عشق
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری) کشور
- رحمت الله روند شاهنامه فردوسی پیکار ابدی انسان بادیو
- دگروال انجینر نصرالله نصرتما در! مره رها نکو
- مهران زنگنهشاهزاده و سیاه[1]
- فروغ از لندن ننگ و نام
- از انجنیر خلیل شجاعسر شک غم
- نوشته نذیر ظفر پیشبرو !!!
- دکتر بیژن بارانساختار در ژرفای هنر
- از قلم فضل الرحیم رحیم خبرنگار آزادشوخی با عناوین مطالب در رسانه ها
- (یعقوب( منګلسري اورڼي اوښکي
- سميه فروتن سخت نیست باور کن سخت نیست
- محمد اسحاق ثنانوازش
- نوشته نذیر ظفربهار نزدیک است
- عبدالله « وفا »نوید وصل
- نوشته نذ یر ظفر فلک فتنه
- اناهیتا محبوببشنو
- مسعود حداد حضور
- پوهاند دوکتور مجاوراحمد زيار مورنۍ( لومړنۍ) ژبه
- فروغ از لندن پیکِ خوشبختی
- الحاج الهام الدين قيامماوې کاشکې
- یعقوب منګلبي آوازه ژړا
- بیژن بارانخانه دو در
- محمد اسحاق ثناقهر
- سميه فروتن داستانى كوتاه در وصف انتحارى
- محبوبگریان
- طنز گونه های از قلم : فضل الرحیم رحیم خبرنگار آزاد شوخی با عناوین مطالب رسانه ها !!!!!!!
- نوشته نذیر ظفر فاصله ها
- الحاج الهام الدين قياملکه زرکه
- سميه فروتن غريب و ساكت و تنها
- نوشته نذیر ظفرخاطر
- مولانا کبیر (فرخاری)پرتو نادری
- نور محمد غفوری پل په پل
- انجنیرعبدالقادرمسعودلنډۍ
- مسعود حدادمن تن به توفان داده ام
- یعقوب منګلدوطن سره مینه
- فضل الرحیم رحیم خبرنگار آزادشوخی با عناوین مطالب رسانه ها !!!!
- اناهیتا محبوبدرد گیتی
- محبوبجواب
- محمد اسحاق ثناآواره گی
- هادی - عروس سنگبستر فرهنگ
- یعقوب منګلخوندکوي
- اناهیتا محبوببه پاس شعر محترم نذیر ظفر
- مسعود حدادسوی جانانه خواهم رفت
- مولانا عبدالکبیر( فرخاری)سبب خلقت
- نویسنده : ا.محبوب امتحانی که ژورنالیست از مردم میگرفت
- محمد اسحاق (ثنا) استاد فضل
- نوشته نذیر ظفر معراج
- نورالدین همسنگرهرچه بادا باد
- محمد نعیم جوهردرگۀ فضل
- دکتور محمد شعیب مجددیمخفی بدخشی و محجوبه هروی شاعران آزاد در قفس
- پوهندوی شیما غفوریچیم و کیم ؟
- مسعود حدادوطن از دیدگاه آغای کرزی
- یعقوب منګلدغیرت چیغه
- محمد اسحاق ثناآه و حسرت
- فروغ از لندن یک مُشتِ قلیل
- فضل الرحیم رحیم خبرنگار آزادشوخی با عناوین رسانه ها
- نورمحمد غفوریڅــــړیــکه
- دکتر بیژن باراننقد یا نق
- مسعود حدادیاد آن شب
- محمد اسحاق ثناننگ دفتر
- نوشته نذیر ظفرگفتم ؛ ولی نشد
- یعقوب منګلملالۍ په میوندکي
- محمدنعیم جوهر صلح وصفا
- نوشته نذیر احمد ظفربلبلان مهاجر
- عبدالو کیل کوچیملت آزاده
- (یعقوب(منګلګلالۍراشه
- محمدنعیم جوهرخداحافظ
- نو شته : نذیر ظفرتعریف شعر
- محمد اسحاق ثنانیرنگ
- فروغ ازلندن اغیارِوطن
- مسعود حداداعتراف مجاهد
- محمد اسحاق ثناآمد بیاد
- فروغ از لندنجوهرِشعروادب
- نوشته نذیر ظفرپدر
- مسعود حدادباور مدار
- فروغ از لندن مُرواری هایِ اشک
- ازپوهندوی شیماغفوری عقیق سوخته
- نوشته : نذیر احمد (ظفر)محجوب
- جوهرازمُلکِ افغانم مپُرس
- محمد اسحاق ثنامیهن
- از قلم فضل الرحیم رحیموزارت مالیه افغانستان چهار نوع بیمه را اجباری می سازد !!!!!!!!
- اناهیتا محبوبکاش
- فروغ از لندنازمیانِ خون وآتش
- امان معاشر ابوالمعانی میرزاعبدالقادر بیدل
- محمد نعیم (جوهر) معماي سروری
- نوشته نذ یر احمد ظفر دعا
- مسعود حدادعشق پنهان
- دکتور لطیف بهاند رنگ او د پير محمد کاروان شعر
- یعقوب منګلآشنادي
- فضل الرحیم رحیم طنز گونهء ( شوخی با عناوین مطالب رسانه ها )
- نوشتهء دکتور فرید طهماسطنز کوتاه در مجلس نماینده گان
- رجنی کمار پران نخواھم کرد
- مصطفی انصاربناهای مسلمانی تنظیم ها
- محمدنعیم جوهر از آلمانفلکِ نامهربان
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری)وزارت کار چلتاراست؟
- برگردان شاپور احمدي شعر زرافه سروده ي گوميلف
- فروغ از لندن نظم و قانون
- نیما فرمین فرهنگ ستیزی دانسته یا ندانسته !
- از قلم فضل الرحیم رحیم خبرنگار آزاد طنز گونه ء (شوخی با عناوین رسانه ها !!!!)
- محمد اسحاق ثنا(فروغ دیده )
- نوشته نذیر (ظفر)عذر
- فروغ از لندن سردوخاموش
- مصلح سلجوقیمولانا جلال الدین بلخی به روایتی دیگر ؟
- محمدنعیم جوهر ازآلمانگنجینه ها
- شوخی با عناوین مطالب رسانه ها !!!! فضل الرحیم رحیم خبرنگار آزاد
- محمد اسحاق ثناخیمه نشین
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری) لطف و احسان
- نوشته نذیر ظفردیار دگر
- فروغ از لندن جامِ بشکسته
- بیژن بارانرفتی و نرفتی ز یاد
- محمد نعیم جوهر گمشده
- اناهیتا محبوبدر نیمه شب
- هادی - عروس سنگنهاد باطل
- مولانا کبیر فرخاری ستاک
- مسعود حدادطویله پاک است
- نوشته نذیر ظفر بود؟ نبود
- عبدالودود فضلیشـــاهِ خـــوبــــا ن
- وزیر اویستاوطنم
- نورالدین همسنگرایمان به عشق
- دکتورخلیل وداد حافظ شاعر محبوب و ماندگار سده ها و سرزمینها
- منوچهرجهشبرف
- مسعود حدادقاضی
- عزیزه عنایت حضرت ابوالمعانی بیدل واوضاع نابسامان روزگارش !
- په درنښت او ادبي مینه : انجنیرعبدالقادرمسعودمتلونه زموږ د ولسونو ارزښتناک،ویاړلې ادبي او فرهنګي میراث
- محمدنعیم جوهربه یاد صوفی عشقری
- وزیر اویستا جشن کار خانه!؟؟؟
- فروغ از لندن مَگو که کیستی
- عبدالودود فضلیگــوهـــــرِهـسـتـی
- مولانا کبیر فرخاریدر مورد شهادت انیسه
- محمد اسحاق ثنادیوانه دیوانه
- محمد نعیم جوهرکردند خموش مشعل رُخشان دیارم
- مولانا کبیر فرخاردرد بی دوا
- فروغ از لندن فرعون زاده گان را
- شعر ازبکی از جناب سمیع رسولیافسانه اگر خواهی
- مسعود حداددوپهلو
- عبدالودود فضلیکـلمــات حـیـرت انگـیـز چـهــار حــرفــی
- محمد اسحاق ثنادشمن جان
- نگارنده : زلمی رزمیسخنی کوتاه درباره استادسخن سعدی شیرازی
- (محمدنعیم(جوهربکام ِ نهنگ
- نو شته نذیر ظفرآوای یتیم
- محمد اسحاق ثنا آه و ناله
- پوهانددوکتورم.ا. زيارد نوې پښتوژبپوهنې په مورچل کې
- فروغ از لندنبربند دُکانِ جهل را
- جاویدفرهادگپی با یک ترانه سُرایِ تروریست
- محمد اسحاق ثنادل آرا
- نو شته نذ یر ظفرمصاحب خورشید
- فروغ از لندن دوبیتی ها
- عبدالودود فضلیهـمــرنگِ جـمـاعـــت بـاش
- (محمدنعیم (جوهرلوحِ مزار
- مولانا کبیر (فرخاری)شرم و حیا
- امان معاشرمدام از خون منصورم میی درساغرعشقم
- محمد اسحاق ثناسوال ؟
- (محمدنعیم( جوهرکج
- فروغ از لندن باعَزمِ فدا
- شعرـ از یونس عثمانینازنین
- نورالدین همسنگرلحظه پرواز
- عبدالله « وفا »عصر وحشت
- جوهر بشنو
- شاپور احمديسوار بر سرسرههاي پر از كاه
- برهانافسوس
- ثناشد ، شده باشد
- نورمُحـمَدغـفوريد زړه مینه
- فروغ از لندنداغِ وطن
- نوشته نذ یر ظفراشک محرم
- دمحمد عمر ننګیار لیکنهچاغ ښکار
- فضلیشــــور بـخـتــی
- فروغ از لندن اشکِ مادر
- عمر ننگیارپه ده څه شوي دي؟!
- نوشته نذ یز ظفر معرفت
- (محمدنعم(جوهرجوهرِ شمشیر
- محمد اسحاق ثناانتحاری
- غلامعلی بیگدلی، دکتر در حقوق از دانشگاه تولوز- فرانسهنقدی بر یک برگردان تازه از گاتا های زرتشت
- امان معاشربابا رحیم مشرب
- فروغ از لندن مُحبت پیشه
- محمدنعیم(جوهر)ازآلمانهیچ نگفت
- مسعود حدادپدر وطن
- غلام مصطفی بیدارزمونږ ملائی نه منی
- فروغ از لندنسَرها بپایِ دار کج
- نوشته نذ یر ظفر شام محرم
- محمدنعیم جوهرمهرووفاوبوسه
- انجنیر ظهو رالدین اندیشد انسان مغز
- تانیا زبیر عاکفیکودک ام
- دولت محمدجوشننگین لعل
- از قلم فضل الرحیم رحیموجدان پیوندی !!!
- نو شته نذیر ظفراوج طو فان
- (محمدنعیم(جوهرداستانِ غم
- فروغ از لندن دُکان حُسن
- عمر ننگیار رنگین ژوند
- محمد اسحاق ثناپاس دوستی
- مسعود حداد زن افغان
- عبدالله وفا نورستانیعصر وحشت
- استاد فضل الحق فضلالتماس دعا
- نوشته نذ یر ظفر گله از یار
- فروغ از لندن آتشِ عشق
- فروغ از لندن تیغِ قاتل آتشست
- عبدالودود فضلیپــای خُــشـــک
- مسعود حداد اعتراف
- تانیا زبیر عاکفیعید ما در راه است
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری) دست خون چکان طالب
- شیرین نظیری: فعال حقوق زن یادبودی اززنده یاد بانو ناديه انجمن
- عنایت اله پویان ظلم واکي
- فروغ از لندنمرا و ترا
- اناهیتا محبوبهرکه را دست دادم
- نوشته نذ یر ظفربیچاره
- نوشتهء دکتور فرید طهماسمصاحبه – راپورتاژ از فیسبوک
- (محمدنعیم (جوهردنیاي حیله گر
- نوشته نذ یر ظفر اعجاز جانان
- رجنی کمار پران دعا کنید
- شاعر: عنایت الله پویاند غلا په پیسو حج کونکي وکیل ته
- فروغ از لندن فروغِ زندگی
- انجنیر ظهو رالدین اندیشد قدرت ترانه
- (محمدنعیم(جوهرمخمس برغزل سمین بهبهانی
- شاعر: عنایت الله پویاند حق آواز
- نو شته نذیر ظفر غربت پیری
- عبدالله - وفا کشتی شکسته
- نوشته نذ یر ظفرعید مسافر
- اناهیتا محبوببه جواب قطعه شعر جوهر صاحب
- محمدنعیم جوهرعیدمبارک
- محمد اسحاق ثناعیدت مبارک
- عبدالودود فضلیعـیــــدی
- اناهیتا محبوبیاد از خاطره ها
- فروغ از لندنمه کُش درعیدِ قُربانم
- نورالدین همسنگر هموطن عزیز عیدت مبارک
- نورالله وثوقعید میآید ولی
- الحاج الهام الدين قيام دويرونواختر
- عبدالو کیل کوچی عیدانه
- نورالله وثوقدستِ نامرادی
- ناله خلیل نجاتدر سوگ عاشقان خفته به خون سیمرغ البرز
- نورالدین همسنگرتوفان فاجعه
- فروغ از لندنعفریت جنگ
- مسعود حدادنالۀ گوسفند
- (محمدنعیم(جوهرکمکِ بانمک
- نورالله وثوقبحرانِ خیال
- طنزاز قلم فضل الرحیم رحیمسال 2014 چی رقم یک سال خواهد بود !!!!؟؟؟؟
- عزیزه عنایت داغ نهـــا ن
- محمد اسحاق ثنانرگس مست
- نورالله وثوقهنرعاشقانه
- شاعر: اناهیتا محبوبمرد افغان ام نگهبان وطن
- عنایت الله پویاند ملالۍ پیغام خپل پلار ته
- فروغ از لندنخون بهایِ جنگ
- (محمد نعیم (جوهردیدارِروي مردِسخندانم آرزوست
- نورالله وثوقعمق سراب
- مولانا کبیر فرخاریدختر امروزه
- پوهندوی شیما غفوریگفتگوی مادر و دختر
- نوید (ثنا) ناصری مادر
- عبدالودود فضلی عـــروس جــهــان
- نوشته نذ یر ظفر غم بسیار
- (محمدنعیم (جوهرگوش کن
- محمد اسحاق (ثنا)یادی وطن
- فروغ از لندن شهیدِ لاله رویِ من
- نورالله وثوقخاطرِآیینه
- فروغ از لندنآتشِ نِهانی
- د محمد عمر ننګیار لیکنهنوی لیکوال
- محمدنعیم جوهردُختِ آریا
- یونس عثمانی عمر بی آسایش
- نذ یر ظفر دیگ بی سر پوش
- مولانا کبیر فرخاریمعلم
- ارسالی مسعود حدادبهار سعید
- مسعود حدادازما نپرس ماکیستیم؟
- رجنی کمار پران اسیرم
- امان معاشربانوی سنت شکن وبا عظمت کشور ما بهار سعید
- پوهندوی شیما غفوریپیدای ناپیدا
- فروغ از لندنکشورِ ویرانکِ ما
- مسعود حداد یامر آزاد کن
- محمد اسحاق ثناخزان
- فروغ از لندن بهرِچه حج میروی
- فروغ از لندن شِعر میشود
- دکتر بیژن باراندیگران در شعر فروغ
- مترجم «شعله آذرداستان «سلطان باتري»نويسنده «آراویند آدیگا»»
- نورالله وثوقتلاطم
- ارسالی : داکتر عزیز فاریابینقش تبسم
- رسول پویانسکوت شب
- فروغ از لندن خورشید گونه
- (محمدنعیم( جوهربرسرِ مزدورِ پاکستان وایران خط بکش
- پوهندوی شیما غفوریقطرۀ نوازش بر زخم های دخت جاغوری ام
- دمحمدعمر ننګیار لیکنهپردی ږيره
- نو شته نذ یر ظفر سخن سوخته
- لیکوال : انجنیرعبدالقادرمسعود ارواښاد میرزاعلم حمیدي د پښتو د معاصر ادب هوډمن، تکړه لیکوال، ادیب، ژباړونکې او شاعر
- هاکان مسعود نوابییک شعله ی شکسته
- فروغ از لندناِنتحاری
- عبدالودود فضلیبـال شـهـبـاز
- پوهندوی شیما غفوری بتخانه
- نوشته نذیر ظفربتخانه
- نورالدین«همسنگر» غم جانسوز
- (محمدنعیم( جوهرگُلهاي پیراهن
- هاکان مسعود نوابیشب وهم انگیز
- مولانا عبدالکبیر(فرخاری)انتحاری
- مسعود حدادکاشکی
- پوهندوی شیما غفوریبی آبروی تاریخ
- برزین آذرمهرجهان درخواب سنگین است . . .
- (محمدنعیم (جوهرغمشریکِ دلِ بشکستۀ< دهزاد>شوم
- محمد اسحاق ثنافکر کاکل
- فروغ از لندنخــط بکــش
- شعرـ از یونس عثمانیطواف
- مسعود حداداگر انسان همین باشد
- سجیه الهه (احرار)شکر یزدان
- مسعود حدادمیهـن
- نوشته نذیر ظفر ســــــــــــوز
- فروغ از لندنبسکه زیکزاک میرویم درجاده هایِ راستی
- جعفرمرزوقی (برزین آذرمهر) فرو ناهشته شب
- محمد اسحاق ثنا شاعر نیکو سیرت
- رجنی کمار پران پارچہ ادبی
- فروغ از لندنفروغِ ابرِ عشق پیشه ام من
- نگارش : قدیر جهانبین چهار راه ها
- فروغ از لندندور از میهن همی داند عذابِ خویش را
- نورمحمد غفورید زړه احساس
- محمدنعیم جوهرماشه
- م حداد ترا هرگز نمی بخشیم
- رجنی کمار( پران )ببینم چہ میشود
- داکتر حنیف بکتا ش ودیرته چې زما دهیلو پېلوزی دی
- نوشته نذ یر ظفر بی حضور
- ستاره وقتی که عشق را زندانی میکنند
- از پوهندوی شیما غفوریداستان کوتاه درهای بسته
- شعرـ ازیونس عثمانی خارستان آرزو
- حقــــ(شـــمس الحــق)ــــانینقــل مکــان معجــزات الهــی !
- دکتور فرید طهماسطنزکوتاه تفاوتها
- محمدنعیم جوهرهواي بوسۀدزدانه
- عبدالودود فضلیآیــا در شـهـرِ شـمـا بـاران مـیشـود؟
- فروغ از لندنکسیکه پاسِ گهر میکند گهر نشود
- مسعود حدادسیاه پوش
- ارسالی : داکتر عزیز فاریابینمونه از شعرهای استاد سید محمد دروگر
- نورمحمد غفوریویـــــر
- فروغ از لندن چهره ای صلح
- شاپور احمديچقدر خوب به خود روشنایی دادهام
- (محمدنعیم( جوهرعیداست بیـا
- انجنیر ظهو رالد ين اندیش بر ېالي ملتو نه
- لیکونکی: ولی محمد« نورزیاختر به څنګه ښه اخترشي!
- نوشته نذیر ظفرعید سعید فطر برای همه تان مبارکباد !
- فروغ از لندننیمروزِ من!لاله ای خونین جگر بوَد
- نورالدین(همسنگر) عید بهروزی
- الحاج الهام الدين قيامداختردعا
- رسول پویانهلال عید
- حقــــ(شـــمس الحــق)ــــانیانتقال بیت المال از کابل به زاخیل
- نورمحمد غفوری فلک ته
- مسعود حدادهمانم من
- مولانا کبیر فرخاریعید غریب
- حقــــ(شـــمس الحــق)ــــانیدور بعـدی المپیـک در اسـلام آباد
- ناهید بشردوسترقص سما
- (محمدنعیم( جوهرنورِدیده
- شیما غفوری ای آزادی
- فروغ از لندنآواره ای دَهرم من
- نگارنده : زلمی رزمینگاهی اجمالی به زندگینامه خانم بهارسعید شاعر آزاده و شیرین کلام
- فروغ از لندندرقیامت میشود پُرسانِ مایان غم مخور
- (محمدنعیم( جوهربه خانۀمن وتودشمنِ وطن باقیست
- مصلح سلجوقیماه مبارک
- حقــــ(شـــمس الحــق)ــــانیشایعات راکت پرانی پاکستان وعواقب آن
- نگارنده : زلمی رزمییادی از روانشاد فانی شاعری با پرتوی ازفضیلت
- سرودۀ شکیب جانبازنوای عشق
- فروغ ما مورد تمسخرِ شاه و گدا شدیم
- حقــــ(شـــمس الحــق)ــــانیزمــزمه هــای شــب هنــگام کــرزی
- مسعود «حداد»سوز وآه
- ناهید بشردوستسرگذشت یک بی واسطه
- نورالدین (همسنگر ) از جمع این خفتگان
- عبدالودود فضلیفــــــــردا چـــه مـیـشـــود
- پوهندوی شیما غفوریسخنی با نجیبه های وطنم!
- مسعود حداداطفاء
- حقــــ(شـــمس الحــق)ــــانیبقــه کـه تقلــید از مــار کــرد
- سلیمان راوشحکایتِ یک قلعه
- فروغ فِرعونهای قرنِ جدید
- نوشته نذ یر ظفراینجا وطنم نیست
- سميع الدين افغانیبيا ای هموطن
- حقــــ(شـــمس الحــق)ــــانیقــندی گل در المپیــک لنــدن
- شاپور احمديويرايشي تازه از برگردان شعرهاي آنا آخماتوا
- یونس عثمانیزاغ
- عبدالله « وفا » نورستانی چهار غزل در یک قافیه
- مسعود حدادگم کرده
- سميع الدين افغانيغم لړلي ماښامونه
- حقــــ(شـــمس الحــق)ــــانیکــرزی و اعـــمارفــابریکــه یخســازی در کــابل
- برزین آذرمهرلحظه ی پرواز را آماده باید شد!
- محمدنعیم جوهرصلح وآشتی
- شعر: از یونس عثمانیآئینهٔ دریا
- فضلیدربِ سـعـیــــــر
- نوشته : نذیر ظفردرد ها بسیارشد
- حقــــ(شـــمس الحــق)ــــانیماه رمضان ماه تزکیه نفس یا ماه خود فریبی ؟
- مسعود حدادبیادت هست؟
- فروغ ماهِ مُبارک
- فروغصبحِ اُمید کُجاست
- خلیـل الله رووًفیچرا اینگونه خاموشی ؟
- عنایت الله پویانرحمان بابا ته لیک
- محمدنعیم جوهربه گُمانم که کلاه وچپن ازموداُفتاد
- رسول پویانزندگی
- دکتور فرید طهماسدعوتـــــــنـامه
- حقــــــــ(شـــمس الحـــق)ـــــــانیســنت پــیامــبر مــانع اظهــار نظــر مــولــوی کشــاف شــد !
- مسعود «حداد»رویا
- فروغ از لندن ازلاله دُکان کرده اند
- فروغخاکِ اجدادو نیاکان
- نوشته نذ یر ظفرشبگرد
- مسعود حدادتوبیخ شیخ
- حقــــ(شـــمس الحــق)ــــانینشست توکـیو و آخـرین غسـل دالـر کـرزی
- پوهندوی شیما غفوریآدمیت
- صادق افروزچالش ها (190)
- برگردان تراب حق شناسامید می پروریم!
- (محمدنعیم(جوهرگریه میکنم
- هانیه بَرکوهیچه کسی از دیوانهها نمیترسد
- حقــــ(شـــمس الحــق)ــــانیاحمـدی نژاد هیتـلر را خجـالت داد
- عبدالله اورکزیدرد
- نوشته نذ یر ظفر – ورجینیا - امریکاغایب
- رجنی پران کمارمیہن
- فروغ ازلندن ناله ای شبگیر
- عبدالودود فضلیدنـیــــای رنـگ
- (محمدنعیم (جوهرهزاران مسموم
- شکوفه ی گیلاس
- برزین آذرمهرالهام
- تقدیم کننده فروغ از لندن تـاکــی ؟ تـاچـنـد ؟
- مرکه وال : انجنیرعبدالقادرمسعودښاغلې زیب منتظر مسید
- (محمدنعیم(جوهربه یاد صوفی عشقری
- مسموم کودک
- دکتر بیژن باراندهه 60
- عزیز فاریابیازبکی و ازبک
- مسعود حدادصورت گر
- حقــــ(شـــمس الحــق)ــــانیعلت سـؤتفـاهـم در سـخـنان کـرزی بی سـوادی ملت اسـت
- شاعر عنایت الله پویانتصویر او مصور
- مولانا کبیر فرخاری مرغ دل
- حقــــ(شـــمس الحــق)ــــانیکرزی بالای شکم ملت سنگ بسته میکند
- شاه فیضی فیضینسیم صبح
- عنایت الله پویاند دین ټیکه داران
- دکتر بیژن باران زبان مادری
- حسنا صدیقیان (احرار)بزرگداشت از مقام والای پدر
- هاکان مسعود نوابیمهر پدر
- دکتر بیژن باران نیازبان طالقانی
- نوشته نذ یر ظفر چور معادن
- انجنیر ظهورالدين اندیشدغا زي امير اما ن له خا ن سو ګند په انقلا بي مبا رزه په غز ني کې
- برزین آذرمهرجهان درخواب سنگین است . . .
- مولانا کبیر فرخاری مرد ارجمند
- عزیزه عنایتلاله ء دا مانک ما !
- نویسنده: مهرالدین مشیدادبیات قافله دار حوزه های فکری و فرهنگی و درفشدار توسعهٔ سیاسی ٬ تاریخی و اجتماعی
- ګل پاچا الفتغم
- حقــــ(شـــمس الحــق)ــــانیکــرزی و ذبح شــرعی مخــالفــین ســیاسی
- عبدالودود فضلی بــروکـه رسـوانشـیـم
- مسعود حدادپناگاه
- رجنی پران کمار یک پارچہ شعر تقدیم دوست ھا
- نوشته نذ یر ظفر چپه کا کل
- حقــــ(شـــمس الحــق)ــــانیجواز شرعی سمپاسی در مکاتب دخترانه
- مرکه وال : انجنیرعبدالقادرمسعودښاغلی عبدالهادي هادي د پښتوژبې او ادب تکړه، مخکښ اوخوږ ژبې شاعر
- عبدالله وفا نورستانی دلیران آرین
- نوشتهء دکتور فرید طهماسطنز در بارهء خودم
- دکتر بیژن باران پیدایش سرود سراومد زمستون
- ترتیب : از مسعود حدادخطاب به سم پاشان گرامی
- دکتر بیژن بارانشعر سلطانپور در زندان 1353- 1356
- عبدالو کیل کوچیایام جنگ نخواهد ماند
- انجنېر ظهو رالدين اندېشهفته فهمه شېطا ن
- عبدالودود فضلیزنـــده کُـشِ مــرده پـرسـت
- مسعود حداد وحشت سرا
- نگارنده: زلمی رزمی بزرگداشت از باقی قایل زاده شاعر نابینای روشن ضمیر
- هادی - عروس سنگ سرداری ملت
- مسعود حدادتنها
- دکتر بیژن بارانتعیین مولف شعر انقلابی
- اشرف فروغروسپی
- مولانا کبیر فرخاریکلاه دانش
- نوشته نذ یر ظفرتجلی
- صدیق کاوون توفانيتنده
- عبدالودود فضلیرقــص بـســازِ دیگــران
- مصطفی انصارخود شناسی
- عبدالو کیل کوچیهمسفر
- رجنی پران کمارداستان کوتاه : ایکاش شکست دل صدا میداشت
- هادی – عروسسنگ کدام حکم ؟
- رسول پویانفصل نو در ميهن
- عبدالله وفا نورستانیقلب پاره
- ترتیبکوونکی : عبدالقادرمسعودښاغلی صدیق کاوون توفاني
- الحاج الهام لدين قيامدمورغېږه ټوله مينه
- مسعود حداداعتراف زاهـد
- دکتر بیژن بارانوزن هجایی و لحن
- محمدالله نصرتدل خـــســـتـــــه
- سیاوش کسراییاین بار
- میراکبر صابرواسوخت در هرات
- الحاج الهام الدين قيامليونتوب
- رجنی کمارپرانچہ کردہ ای
- عبدالقادر مسعوداکادیمیسن سلیمان لایق اوپښتوڅلوریزې
- امام عبادیهما طرزی شاعره، طراح و نگارگر
- کمباور کابلیکرزی و عشق « پيمان راهبردی »!
- عبدالله ( وفا ) نورستانیباران سنگ
- پوهندوی شیما غفوریآرزو های بارانی
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری) نظام کهنه
- کمباور کابلیهشتم ثور و جغدان جهاد فروش !
- مسعود حدادراز نشگفته
- لالاگل پغمانیطنزی به پیشواز بیستمین سالروزپیروزی مجاهدین سربکف
- ناهید بشردوستترک جانان
- سلیمان راوشیادداشتی در بارۀ اظهار نظر یک دوست
- نوشته نذیر ظفرآیینه
- عبدالودود فضلیشکــایــت مـیـهــن
- رجنی کمار (پران) دختـــر ھمسایہ
- سلیمان راوشمرا با مُرید کاری نیست، آنچه دارم با شیخ دارم
- نورالدین همسنگرهوای کوی دوست
- مسعود حداد شروفساد
- شاپور احمديهمبازيان گمشده
- نوشتاری : از دکتر حمیدالله مفیدگذری بر بخشی از دستور زبان فارسی- دری بخش سوم
- سلیمان راوشزوال خرد در زادگاه خرد
- نوشته نذیر ظفرتنهایی
- رجنی کمار (پران) غــم وطن
- بقلم فرهاد فاريابیچرا آقای رويين ، پارسی را پاس نمی دارد!
- عبدالو کیل کوچیگوهر پربار
- ډاکټرحنیف بکتاش منلی علمي اوفرهنګي شخصیت ملګری اولارښودډاکټرمجاوراحمدزیار
- نوشته نذیر ظفرمیلهء بهاری
- سیمین دانشورجدایی و تنهایی
- الحاج الهام الدين قيامدنارنج ګله
- مسعود« حداد»ویرانه آشیانم
- رجنی کمار (پران)ای باد نو روزی
- نوشته نذیر ظفرهیزم
- پوهندوي آصف بهاند زيار، زغم او بری
- اکبر سیدآبادیلبخند شیطان
- داکترحنیف بکتاشکابله مه ژاړه ته
- مريم اسمعلي پورتقسيم بندي اشعار مجموعهي ساعت بدون تيكتاك سرودهي مهدي مرادي
- نوشته نذ یر ظفرمطیع
- پوهندوی شیما غفوریسرودلاله
- عزیزه عنایتخورشید سحر
- مولانا عبدالکبیر فرخاریدرخت باغ پنجوایی
- محبوب الهی حسن زاده ومکتب را آتش خورد
- نوشته دکتر حمیدالله مفیدگذری بر بخشی از ویژه گی های دستور زبان فارسی – دری بخش دوم
- امان معاشرمشاعره
- محمدالله نصرتجشن دهقان
- برگردان یدالله سلطان پورنقل قول هائی از لئو تولستوی
- نگارش: جهانبیندیروز و امروز
- شاعر:صدیق کاوون طوفانيراشه پسرليه
- حلیمه مهرپور بها ر آ مد . . .
- رجنی کمار (پران)ای بهار زیبا
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری)نوروز
- الحاج الهام الدين قيامدسولې سپرلۍ
- سلیمان کبیر نورییک جوان انتحاری را کمک کرده ام
- «نسیم شمال»از زبان و قلم زنده یاد سعید نفیسی
- ارسالی ب. الف. بزرگمهرعید آمد و ما قبا نداریم
- نورالدین«همسنگر»اگر آید بهار ما
- ارسالی ب. الف. بزرگمهرتازیان و مزدوران بیگانه، همبستگی تاریخی و فرهنگی خلق های مان را نشانه گرفته اند!
- از پوهندوی شیما غفوریبهارآرزو
- قیوم بشیرناخلف ها
- فرستنده- دوکتور بشيرافضلیبخت و طا لع
- حقــــــــ(شـــمس الحـــق)ـــــــانیکشــاف وجـــداســـازی قــبرســتان مـــردانه و زنانه !
- محمدالله نصرتمقام زن
- الحاج الهام الدين قيام!ای پرديو !
- رجنی کمار (پران)ظاھر ھویدا
- آصفه صبا پدرود
- فرستنده: امان معاشرمشـاعـره
- خالد رسول پوروطن ادبیات کجاست؟
- مسعود حداد توقف کن ای زمان !
- بهاره ارشدریاحیپنجرهی اتاق خواب خانهی جدیدمان
- نورالله وثوقبه : زنان دربندِ سرزمینم
- عبدالودود فضلیمـقـــــامِ زن
- نصرت شاد بورژوازی و ایدئولوژیک نامیدن ادبیات اجتماعی انتقادی
- اسماعیل هوشیاراصلاح طلب دینی و زن روز ....!
- شاپور احمديمارينا تسوهتايواي من
- نورالدین«همسنگر»نغمه آزادی
- مسعود حداد به مادرم، به خواهرم
- پوهاند دوکتورم.ا. زيارپښتو ټپيزه دجاپاني هايکو تر څنگ يو منلی نوی شعري ځېل دی
- نوشته نذ یر ظفر مقام زن
- پوهندوی شیما غفوریگـِلۀ زنان از مردان
- انجنیرعبدالقادرمسعودټولپېژندلی او ټولمنلی شاعر، لیکوال او رسنوال ښاغلی لایق زاده لایق له خپل اندو ژوند سره
- نوشته: دکتور فرید طهماسفرامین جدید به افتخار 8 مارچ
- میلاد مسیح رشیدیدل
- پژوهشی از داکتر خلیل ودادابوالقاسم لاهوتی شخصیت سیاسی و فرهنگی فراتر از یک کشور و منطقه
- مهدي مراديبررسي روايت و عناصر داستاني در مجموعه شعر كلاغ سه شنبه سروده ي مهدي مرادي
- صابردرد نا پیدا
- رسول پویانبیاد طنزسرای ناقد
- امام عبادیهما طرزی شاعر، طراح و نگارگر
- دکتر بیژن بارانمقایسه 2 سرود ای ایران و سراومد زمستون
- پوهندوی شیما غفوریقالب تازه
- نصرت شاد آغاز رمان اجتماعی زنان در آمریکا
- ولی محمد نورزیمونږ څه لرو
- ترتیب و ارسال کننده: امان معاشرمشاعره
- شعری از: «پابلو نرودا» امروز زندگی را آغاز کن!
- مسعود حدادبرگشت
- نوشته: دکتر حمیدالله مفیدگذری بر دستور زبان
- صابرآفتاب طالع
- نورالدین«همسنگر»بشارت
- از پوهندوی شیما غفورینسخۀ علاج
- عبدالله « وفا » نورستانی وطن در تنور داغ
- خسرو صادقی بروجنیگلسرخی؛ گل سرخ همیشه جاوید
- شاعر : عنایت الله پویانآسمان ته !
- مسعود حدادهوشدار
- زبیر واعظیآید همی
- رجنی کمار (پران)چــہ بــد میبـــود
- فتانه «شمع»نگو کاین ریش؛ چه معنی دارد؟
- آزادیپوهندوی شیماغفوری
- صابرتمکین
- نصرت شادادبیات ، اتوپی آشتی طبقاتی
- مولانا عبدالکبیر فرخاریولادت با میمنت محمد ص
- زبیر واعظیگنهکار
- مصلح سلجوقیمستان قدرت
- رجنی کمار (پران) ترا دیگر نپرستــم
- قیوم بشیروصا ل
- نصیر سهام ببرک ارغند و رُمان ِ «لبخندِ شیطان»
- برتولت برشت تصمیم
- نوشته نذ یر ظفریادوطن
- پوهندوی شیما غفوریجوانه های امید
- هادی - عرو سسنگگرد توفان
- عبدالکریم(خشنود هروی کهدستانی) نیست ! یک رهبر،که دستش پاک بُود
- عبدالودود فضلیچـشــم نـهــان
- رجنی کمار (پران)ز چیســــت
- اسماعیل هوشیارگفتگوی اختصاصی در تیف نیوز!
- جلال - پیروز مواد فضله دربار
- عبدالکریم (خشنود هروی کهدستانی)را ز ســـرو ش نیمــــــه شـــــب
- رجنی کمار پراندحتـــــر افغـــان
- نوشته نذیر ظفردعا به یار
- فرخاریارباب دگر
- نوشته ف. فرشيد به زبان مادری ات ريشخند ميزنی؛ پس حرامزاده ای!
- برتولت برشتآن که گفت آری و آن که گفت نه
- برتولت برشت استثناء و قاعده
- میرزا میر اکبر (صابر)صیاد
- حمید محوی نظریات برتولت برشت
- انجنیـر خلیـل الله رؤوفـیکی میداند چه جانفـرسا
- الحاج الها م الدين قيامدکابل واورې
- mashooddr.Argand
- ارشیاخطابه ای برای جنگ و صلح کودکان فردا
- مصلح سلجوقیچند کلامی با (چارگِردِ قلا گشتم)
- رجنی کمار پرانبرایــــش
- الحاج الهام الدين قيامګرانه وطنه
- عبدالودود فضلیانـسـان و محـبـت
- مسعود حدادجناب رئیس ما
- عزیزه عنایتشیادان دوران !
- نوشته نذ یر ظفردلگیر
- حسیب شریفیمرا با خویش بگذار و بگذر
- عبدالکریـم (خشنود هروی کهد ستا نی)بشنو ا ین حرفــــم ، که تو جا نِ منی !
- جوزجانیخواب کودک
- صــابــرماتم ســر ا
- آرام بختیاری ایستگاههای سیاسی یک نویسنده
- بیژن باراننام تو
- مسعود حدادمشکل است
- انجنېر ظهورالدين اندېشدمينې لټول
- ارسالی ب. الف. بزرگمهرخنده ای که جهان می تواند بشنود ...
- ج-پ-سباتو شناسم
- سلیمان کبیر نوریآهای هموطن !
- فرخاریآستین ذره
- عبدالکریم (خشنود هروی کهدستانی)عجب گنجینه ایست
- مسعود حدادمعنی هردوجهان
- ميرزا مير اکبر (صابر)فر یاد های د م بد م
- عبدالغفور امینیبه استقبال غزل صایب تبریزی
- نوشته نذ یر ظفر سوال از شیطان ؟
- رجنی پران کمارمادر میهن صدایت میکند
- ارسالی ج پلوشهشاهکاری از سیمین بهبهانی
- الحاج الهام الدين قيام دزړه دربار
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری) عصر نوین
- آرام بختیاریادبیات اعتراضی سرخپوستان آمریکای لاتین
- شاعر : صدیق کاوون توفانيدرڼا جام
- «نورالدین « همسنگرگلسنگ محبت
- رهیابشب یلدا
- عبدالکریم (خشنود هروی کهدستانی)سالهای سال گُــذ شت ، تو تَوَجُّه نکرده ای !
- از عبقری سکوت گلبدین
- انجنیر عبدالقادر مسعوداستادپوهاند زیار سره مرکه
- عبدالو کیل کوچیعمر بگذشت به جنگ
- مولانا عدالکبر (فرخاری)ریحان جنت
- نذ یر ظفرداوری
- عبدالکریم (خشنود هروی) کهدستانی)مــــــیهـنــــم !
- دکتر بیژن بارانتاثیر فکر بر قالب در شعر فروغ فرخزاد
- انجنیرعبدالقادرمسعودزموږ دهیواد ولسي شاعر
- شاپور احمديشوخيهاي ناگوار
- دوکتور لطیف بهاندنا اشنا ليک
- عنایت الله پویانکابل
- استاد عبدالله وفا جرس
- کمباور کابلیستايش از مردی که قلم را نفروخت !
- مرکه وال: انجنیر عبدالقادرمسعودښاغلي شهسوار سنګروال سره مرکه
- ناهید بشردوستسلطان عشق
- عنایت الله پویانکنځلې او که شعرونه؟
- نوشتاری از دکتر حمیدالله مفیدواژ (واج) همزه(ء) Hamza و جایگاه آن در زبان نوشتاری فارسی- دری
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری) سراب
- «نورالدین «همسنگر ملکی که زان ماست
- الحاج الهام الدين قيام!ګاونډيه!
- (خشنود هروی کهدستانی)شعر چیست؟
- ارسالی عثمان صابریمیر
- گاف سنگزادآموزش متد علمی تحلیل در مکتب سیاوش کسرائی (5)
- شین میم شینخود آموز خود اندیشی (27)
- مجید نفیسیهمسایگان من می خندند!
- گاف سنگزادقصه های خانم گا ف (20)
- ع: پویاند شپونکو بیم
- بیژن بارانبیاد تو ام
- نـجـیـب بـهـروشمــراد دل
- نو شته نذ یر ظفرافغان گله دارد
- مرتضی کیوان هاشمی خطبه ای از مرتضی کیوان
- میرعنایت الله ساداتقافله سالاران فرهنگ افغانستان
- عبدالکریم (خشنود هروی کهدستانی)«عشق چیست؟»
- سجیه الهه (احرار)کودکان امروز آینده سازان فردا
- مجید نفیسیدیدار از دیوار
- مسعود دلیجانیتنها عشق
- نذ یر ظفرفتنه
- نـجـیـب بـهـروش خـطـاهـای نـبـخـشـودنـی
- فراخوان فرهنگی :روزگاری جنگی درگرفت
- گاف سنگزادقصه های خانم گاف (17)
- مجید نفیسیبه بست نشینا ن وال استریت
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری)استمگر
- ارسالی انجنیر سید عارف گهریکدمی با اشعار خروشندۀ عبدالقیوم خروش
- الحاج الهام الدين قيامغيرتي ولس
- شاعر: عنایت الله پویانورووستۍ لوبه او وروستی سبق
- لقمان تدین نژاد احمد محمود و رمان درخت انجیر معابد:
- کمباور کابلیلويه جرگه ء امروز روسياهی فرداست!
- مرکه وال : انجنیر عبدالقادر مسعوداستادپوهاند زیار سره مرکه
- شاعر: عنایت الله پویاند قیام صیب د هغه شعر په ځواب کې چې وايي
- نو شته نذ یر ظفرعید عاشق
- عبدالودود فضلیعـمـرنــافـــرمـــان
- نجیب بهروش هـمـدلـی و هـمـرنـگـی
- اسحق ثنا سکۀ تزویر
- مولانا عبدالکبیر فرخاری لکۀ ننگ
- یونس عثمانییورش خزان
- شین میم شینخود آموز خود اندیشی (26)
- ماندانا زندیاناشعاری از دکتر ماندانا زندیان (1)
- عبدالکریم (خشنود هروی کهدستانی)مـُژده اید وست ! که همان عید سعید آمدنیست
- شاعر : صدیق کاوون توفانيهېر
- الحاج الهام الدين قيام! دلته که راځې اختره
- تحلیل واره ای از میم حجریسیری در شعری از رهیاب (6)
- نورالدین همسنگرای عید
- خواجه عبداله (احرار)ایام رحمتبار عید سعید اضحی (قربان)
- زبیر واعظیخط بطلان
- صمدرؤیاها را پرچم کردیم!
- شاعر عنایت الله پویاند بیزو ګانو نڅا
- تحلیل واره ای از میم حجریسیری در شعری از رهیاب (5)
- عبدالو کیل کوچیبار دیگر رسید فصل خزان
- عبدالکریم (خشنود هروی کهدستانی)ای همسفر! کُجاست ،همان منزل و مقا م؟
- برزین آذرمهربیم و امید
- محمدنبی عظیمی این همه ویرگل (، ) وسمیکولن (؛ ) برای چی ؟
- تحلیل واره ای از میم حجریسیری در شعری از رهیاب (4)
- دولت محمدجوشن مختصر سوانح و چند سروده
- تحلیل واره ای از میم حجریسیری در شعری از رهیاب (3)
- قیوم بشیرروز وصال
- مولانا عبدالکبیر ( فرخاری ) آزادی
- برگردان میم حجریجادوگر کوچک و ماهی
- تحلیل واره ای از میم حجریسیری در شعری از رهیاب (2)
- ادامه تحلیل از شین میم شینتئوری ارتجاعی ـ شبه فاشیستی بنیاد نیک و بد (5)
- ن- اسپندمرگ خدايان پيکار
- نوشته نذیر ظفرمهدی ظفر
- محمدعلی شاکری یکتازمزمه های ناپیوسته
- سور اکتبر
- محمد اسحاق ثنا فروغ جمال
- مولانا عبدالکبیر فرخاریخانه انسانی
- دکتور فرید طهماسنابغه های شهرما
- سید زبیر واعظیغم مخور
- حنیف بکتاشد نښت پرټکي
- برگردان میم حجریوحشت و نکبت رایش سوم (5)
- تحلیل واره ای از میم حجریسیری در شعری از رهیاب (1)
- گاف سنگزادقصه های خانم گاف (11 )
- شعر از یونس عثمانیبستر تب آلود
- دعنایت الله پویان لیکنه سپينې خبرې
- مولانا عبدالکبیر فرخاریچرخ گردون
- تحلیل واره ای از شین میم شینتئوری ارتجاعی ـ شبه فاشیستی بنیاد نیک و بد (4)
- گاف سنگزادقصه های خانم گاف (10 )
- عنایت الله پویاند ژوندیوموجوداتوقاتل
- تحلیل واره ای از شین میم شینخود آموز خود اندیشی (25)
- جلال پیروزخون و آتش
- اسحق (ثنا)شهر دل
- کیوان باژنتکیه گاه ها فرو ریخته است(بخش اول)
- تحلیل واره ای از میم حجریسیری در شعری از رضا اکوانیان
- استاد فضل الحق فضلاهداء به حضور استاد فاضل و دانشمند جناب محترم مولاناعبدالکبیر فرخاری
- زبیر واعظیطبع هوسباز
- برزین آذرمهرفردای دریایی
- برگردان میم حجریمعماری
- الحاج الهام الدين قيامبی انصافي
- داکتر عزیز فاریابیالا ای باد
- نو شته نذ یر ظفر پیام همد لی
- علی آلنگمقدمهای بر ناییویسم ( Naivism) در ادبیات و هنر
- سید زبیر واعظیخــــواهـــــش مــــــادر وطن
- برگردان میم حجریجادوگر کوچک و سیرک
- قصه های خانم گاف (7 )
- افضل ټکورغزل
- نو شته نذیر ظفر تکبیر عشق
- شاعر: عنایت الله پویانهغه شپې او هغه شیبې
- برگردان میم حجریطنز برای طنزدانان (5)
- عبدالکریم (خشنود هروی کهدستانی)دُوربا د ازمیهنم ! د ست خسا نِ د د منش
- نورالله وثوقحرف ته دل شما
- عبدالودود فضلیدوری از انسـانـیـت
- برگردان میم حجریطنز برای طنزدانان (4)
- حیدر مهرگان (رحمان هاتفی) انسان طراز نو
- شین میم شینجهان و جهان بینی سیاوش کسرائی (34)
- برگردان میم حجریقصه های خانم گاف (6 )
- نو شته نذیر ظفر کور و بینا
- سید احمد ضیا نوری نقش زبان دری فارسی
- بیژن بارانمیهن2
- علی آلنگ از شماتتهای پدر!
- کامبیز گیلانیدو دنیا
- شاعر عنایت الله پویانورک کاڼی
- گاف سنگزادقصه های خانم گاف (4)
- الهام هومین فرنفس کم آورده ام!
- تحلیل واره ای از شین میم شینتئوری ارتجاعی ـ شبه فاشیستی بنیاد نیک و بد (3)
- برگردان میم حجریقصه های خانم گاف (3)
- افرایم کیشونطنز برای طنازان (3)
- انجنېر ظهورالدين ا ندېشد قدرت ترانه
- نوشته نذیر ظفرباور
- علی آلنگمشیری، شاعری که عشق را از کوچه به دریا رسانید!
- برگردان میم حجریقصه های خانم گاف (2)
- دکتور فرید طهماسعشق فیس بوکی(طنز)
- نو شته نذ یر ظفر سزای ما
- شاعر: عنایت الله پویانقسم
- تحلیل واره ای از شین میم شینتئوری ارتجاعی ـ شبه فاشیستی بنیاد نیک و بد (2)
- شین میم شینجهان و جهان بینی سیاوش کسرائی (33)
- برتولت برشتقصه های خانم گاف (1)
- نورالله وثوقلُنگی انتحاری
- طنز از قلم فضل الرحیم رحیمبه پیش بسوی حمام های شهر !
- ولی محمد نورزیمونږ سوله غواړو
- برگردان میم حجریباغ بهشت برای اجاره از نو (1)
- برگردان میم حجریهمزیستی مدام با ستیز
- عبدالغفور امینیقانون شکن
- الحاج الهام الدين قيامبيابه رڼاراشي
- رضالطفا مرا پشت همین رؤیا نگه دار
- شین میم شینجهان و جهان بینی سیاوش کسرائی (32)
- عبدالکریم (خشنود هروی کهدستانی)عَـــــقل را، کُــن پیشوای هر عــمل
- برگردان میم حجریبخشش آسان و بخشش دشوار
- خسرو صدریچاله ها و چالش ها (69)
- رهیابعشق و آزادی
- شاعر: عنایت الله پویاند باڼو غشي
- تحلیلواره ای از گ. سنگزادشعر نیما در آئینه ضمیر سیاوش کسرائی (1)
- برگردان میم حجریجهان بینی ها و جهان تصویرها
- تحلیل واره ای از شین میم شینتئوری ارتجاعی ـ شبه فاشیستی بنیاد نیک و بد (1)
- مرکه کوونکی : انجنیر عبدالقادر مسعودد هیواد د پښتو ژبې او ادب پیاوړي او وتلي خدمتګار ښاغلي ګل افضل ټکور سره ادبي مرکه
- مولانا عبدالکبیرفرخارینظم آبدار
- برگردان میم حجریجادوگر کوچک و عصای جادو
- الحاج الهام الدين قيامدربار
- سروده دکتر احمد سیفرؤیائی به رنگ کابوس
- قیوم بشیرکشور آبایی
- عبدالودود فضلیدنـیـای ابـلــه پــرور
- مسعود دلیجانیچاله ها و چالش ها (65)
- برگردان میم حجریآقای کوینر وروزنامه ها
- دکتور فرید طهماسمعلم اخلاق(طنز)
- شعر از : یونس عثمانیستاره شناس
- عبدالکریم (خشنود هروی کهدستانی)ای مــاه صــیا م !برای ما صُــلح بیــا ر
- شاعر : صدیق کاوون طوفانيشاړې کوڅې
- برگردان میم حجریجادوگر کوچک و فیل
- مهران رفيعیکه هر شامی سحر دارد
- مسعود دلیجانیپیوند
- تنظیم ش اسحاق زیفر یاد
- رهیابخاک و تاک
- شین میم شینجهان و جهان بینی سیاوش کسرائی (31)
- برگردان میم حجریآقای کوینر و پزشک
- نو شته نذ یر ظفر ریشه در آب
- برگردان میم حجریعشق به کی؟
- مسعود دلیجانیاز من تا انسان
- لیکوال عنایت الله پویانشعر او د شاعر د تخیل خوږه دنیاګۍ
- شاعر عنایت الله پویانرا ځئ چې ؤژاړو ګریوان څیرې ګړو
- محمد عوضسوز دل
- ولی محمد نورزیداڅه غم دی
- استاد عبدالله « وفا »صیا د فتنه جوی
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری)وظیفه ی ممتاز
- شهیار قنبری امان از
- نوشته: دکتر حمیدالله مفیدبد بختی روز اول عید
- برگردان میم حجریجادوگر کوچک در شهر
- نو شته نذیر ظفرخواب پر یشان
- انجنېر ظهورالدين اندېشدمينې زور
- عبدالو کیل کوچی عید مایان و عید آنان
- ناهید بشردوستهواى عيد
- سید احسان واعظیپند زمانه
- تحلیل واره ای از شین میم شین جهان و جهان بینی سیاوش کسرائی (30)
- برگردان میم حجری آقای کوینر و مد دریا
- تر تیب کوونکی انجینر محمود صافیاختر راغی
- نو شته نذ یر ظفر عید
- )استاد علی اصغر اصفهانی (سلیمتو کز محنت دیگران بی غمی
- سیاوش کسرائی یلدا
- فضل الرحیم رحیم خبرنگار آزاد طرح روزنامه انگریزی بند بلا بند برای بن دوم !
- نورالدین همسنگر ای عیدبیا
- برگردان میم حجری غریزه طبیعی مالکیت
- خواجه عبداله (احرار)فیض رحمت بار قرآن
- برگردان میم حجری حس عدالت طلبی
- رهیاببابونه در برهوت
- برتولت برشت سخنرانی در نخستین کنگرهٔ جهانی نویسندگان
- برگردان میم حجری سوء تفاهم
- الحاج الهام الدين قيامداخترخوب
- برگردان میم حجری اسطرلاب
- دکتر بیژن بارانسرقت ادبی
- عنایت الله پویانمه وژنه
- عبدالودود فضلیخــود فـــروشــی
- آذرخش آذرخش
- رسول پویانقندیل نور
- برگردان میم حجریسیری در اندیشه های لا ئو تسه (1)
- هادی خرسندیهيلا صديقی، هالو و شاعر افغان
- الحاج الهام الدين قياممه راځه اختره
- رسول پویانآهنگ رویش
- مسعود دلیجانی دوباره تولدی باید!
- تحلیل واره ای از شین میم شین جهان و جهان بینی سیاوش کسرائی (29)
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری)لطف پسر
- برگردان میم حجری انتظار
- برگردان میم حجری پدریت (ابوت) افکار
- اميد سرخابیچاله ها و چالش ها (44)
- برگردان میم حجری سقراط
- ع. اروند چاله ها و چالش ها (45)
- ولی محمد نورزید امان الله خان غازی په ویاړ
- برگردان میم حجریقضاوت
- ولی محمد نورزیافغانی رسالت
- برگردان میم حجریوحشت و نکبت رایش سوم (3)
- دست غولان منفعت در کار
- برگردان میم حجری درخت آلو
- گلاب الدین سخنورخاطره ی از شب خاطره ها
- برگردان میم حجریوحشت و نکبت رایش سوم (2)
- نوشته نذیر ظفر جلوه
- برگردان میم حجری وحشت و نکبت رایش سوم (1)
- برزین آذرمهرهنگامه ی درو
- عبدالودود فضلیعـکـسِ تــــوقـــع
- حشمت امیدمیدان ِ تحریر ِ دگر ...
- رجنی پران کماراشک
- فاطمه «بهانه» جمالنیاز عشق
- مولانا عبدالکبیر( فرخاری)دختر گل
- ژاله اصفهانیاجازه بدهید آشنا شویم
- برگردان میم حجری تعریف و تمجید
- خواجه عبداله (احرار)فیض معنوی ماه صیام
- برگردان میم حجریایام بربریت
- مسعود دلیجانی سنگ های دوزخی
- الحاج الهام الدین قیامسترسوال
- عبدالله وفاای کاش با بهار....
- برگردان میم حجریطنز برای طنزشناسان! (2)
- برگردان میم حجریوفور بیش از حد درندگان
- حسیب شریفیباغچهی خالی
- حشمت امیدیادگار زندگی ...
- نو شته نذیر ظفر هیچکس
- برگردان میم حجریطنز برای طنزشناسان! (1)
- مولانا عبدالکبیر فرخاری درویش هنر پرور
- برگردان میم حجریآقای کوینر و طبیعت
- مسعود دلیجانیسپیدیْ جاودان
- برگردان میم حجریگرسنگی کشیدن
- شعله رهاچاله ها و چالش ها (28)
- ناتاشا محرم زادهچاله ها و چالش ها (26)
- برگردان میم حجریحق عجز
- هاکان مسعود نوابیمبارک رمضان آمد
- سید زبیر واعظیاشک و خون
- عبدالودود فضلیعـُجــبِ یـک خـاکــی
- مسعود دلیجانینسیم، باد، طوفان، گردباد
- برگردان میم حجریدو شهر
- برگردان میم حجریعمله شکم
- گزيده شعرهاي لي بوبادهپيمايي با لي بو1 در تموز
- نو شته نذ یر ظفر پدر غریب
- اسدالله زمرید ښاغلي کاوون توفاني د «مینې په نامه » شعر په تړاو کې
- شاعر: صدیق کاوون توفانيدمينى په نامه
- تحلیل رباعیات خیام از شین میم شینسیری در جهان بینی عمر خیام (3)
- برگردان میم حجریپاسخی بجا
- مولانا عبدالکبیر(فرخاری)نخل مراد
- برگردان میم حجریمحبوب ترین حیوان آقای کاف
- رهیابما همانیم، شصت و هفتی ها
- برگردان میم حجریدر قبال قلدری چه باید کرد؟
- مسعود دلیجانیطلوع بینائی
- محمدالله نصرتنمی ارزد
- سید زبیر واعظینامهء سر گشاده عنوانی رئیس جمهور کرزی
- عبدالکریم (خشنود هروی کهدستانی)ای وطنــدارِ نیکوسیرتی من !،قـار بس ا ست
- الحاج الهام الدين قياميتيمه!
- عبدالودود فضلیبــاده فـــــروش
- شاعر : غنی خانتصور
- قیوم بشیرانتظارِ دیدن
- دو دوره در شعر فروغ فرخزاددکتر بیژن باران
- رهیابامید
- رهیابگرگ ها و سگ ها
- بیژن باراناعدام ممنوع
- برگردان میم حجریاگر کوسه ها آدم می بودند!
- مسعود دلیجانی من انسانم!
- مسعود دلیجانیبر زمینه سربی رنج
- نو شته نذ یر ظفر طبع شا عر
- طوفان كورِ سود طوفان كورِ سود
- هاکان مسعود نوابیبه فرد فرد وطن
- انگبین وحدتانگبین وحدت
- ا. م. شیرییادداشتهای پراکنده (٢)
- الحاج الهام الدين قيام بی خوندي
- ترجمه: شهاب آتشکارچاله ها و چالش ها (2)
- نویسنده : مهرالدین مشیدزبان واندیشه در شعر و دستگاهٔ فکری شاعر
- دکتر بیژن بارانپدر در شعر فروغ فرخزاد
- عبدالودود فضلینـیکـی وپــاداش
- جلال-پیروزطعمهء اشرار
- شاعر عنایت الله پویاند یتیم وصیت
- بیژن بارانبیاد تو ام
- قیوم بشیرطلوعِ فجر
- برزین آذرمهردریا و درنا (2)
- برگردان میم حجریجادوگر کوچک و دوستش
- فرخارینبض گیتی
- مینا اسدیآفتاب این ویرانه
- برزین آذرمهردر سوگ آن عقاب
- جاویدفرهادنوش جانت چندپیاله شعر!
- قیوم بشیرحق انسان
- عبدالودود فضلیاشــکِ مـیـهــن
- الحاج الهام الدین قیامافغان
- نوشته نذیر ظفر زرع خر بوزه
- عبدالکریم (خشنود هروی کهدستانی)گــُذرکـُن !به آن کــوچه ای فهـــمِ خــویش
- ابوالقاسم لاهوتیگفت و گوی قطره ها (2) (بخش آخر)
- نجیب بهروش دوبـیـتـی هـا
- رهیابنجوای فرصت طلبان
- ابوالقاسم لاهوتیگفت و گوی قطره ها (1)
- نوشته نذیر ظفر فواید فیسبوک
- قیوم بشیربلای جفا
- عبدالودود فضلیقـمــاربـیـــــدلان
- رهيابديرگاهی هست ...
- استاد عبدالله « وفا »شیر دروازه و آسمایی
- عبدالغفار سوزنشاخه ی گـــل
- نوشته نذیر ظفر خال هندو
- مینا حق شناسایستگاه
- انجنیر عبدالقادر مسعود ښاغلی نصرالله حافظ زموږ دهیواد د معاصر ادب اوفرهنګ پیاوړی شاعر او نامتو لیکوال
- دکتور فرید طهماسپتلونِ شیرلالا (طنز)
- جلال پیروز میخواهد دلم
- نو شته نذیر ظفر تصویر بی بدیل
- قیوم بشیر خطاب به کرزی
- برگردان میم حجریجادوگر کوچک و شیر
- جعفر مرزوقیبرگ هائی از یک دفتر (4)
- از زمین تا آ سمـا ن چند سا لـه راه است ؟عبدالکریم (خشنود هروی کهدستانی)
- الحاج الهام الدين قيام!بيننګانوته
- بیژن بارانآسیب شناسی عشق
- قیوم بشیررأی خودسرانه
- اسحاق ثناجزبه عشق
- بیژن بارانفروغ در عصر دیجیتال
- علی آلنگ بنی آندرسن و اخوان ثالث در نگاهیکوتاه
- عبدالغفار(سوزن) خاطــــره
- از پی چند پشیزمحمدرضا راثی پور
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری)مسلمـــــان
- سجیه الهه (احرار)نور تابان
- قیوم بشیرمعیارِ انتخاب
- برزین آذرمهردریا و درنا
- الحاج الهام الدين قيامغزل
- مسعود حنیف زرابمادر بيچاره ام
- شاعر عنایت الله پویانخرابات واړه خراب شو
- عبید زاکانیتو گاو از خر باز نمی شناسی؟
- شین میم شینجهان و جهان بینی سیاوش کسرائی (22)
- بیژن بارانعشق اول من
- مسعود حنیف زرابپدر
- سجیه الهه (احرار)ادب زینت انسانیت
- ج – پیروزبنام مادر وطن
- شین میم شینسیری در جهان بینی خواجه شیراز (11)
- جعفر مرزوقی (برزين آذرمهر)برگ هايی از يک دفتر (3)
- جاویدفرهادچند ویژه گی مدرنیسم در ادبیات
- جاویدفرهادچیزهایی درباره ی شعر
- جاویدفرهادنیچه از زبان نیچه
- خدامراد فولادیزنده باد آزادی!
- برگردان میم حجریجادوگر کوچک و درخت گیلاس
- قیوم بشیرحسرتِ دل
- سید زبیر واعظیاسامه سلسله دار
- لیکوال ع پویانزما هردم شهیده غوا
- سروده یی از انجنیر حفیظ اله حازم دریا
- شین میم شینجهان و جهان بینی فریدون مشیری (2)
- شاعر عنایت الله پویاند کافر او مسلمان جګړه
- عبداکریم (خشنود هروی کهد ستانی)دست ِکــوته بیــن وآستــــــین ِ د راز
- نوشته نذیر ظفرشعر من
- ناهید بشردوستمادر
- برزین آذرمهرسر بر نیارد گر چو نوری از حقیقت
- قیوم بشیرفرمانروای شهر سخن
- عبدالودود فضلیگــوشِ خِــــــرَد
- ترجمه از روسی : دکتور فرید طهماسجوانِ عجیب (از طنزهای مردم دنمارک)
- شین میم شینجهان و جهان بینی سیاوش کسرائی (21)
- جعفر مرزوقی (برزين آذرمهر)برگ هايی از يک دفتر (2)
- نو شته نذ یر ظفرهشدار به طالبان وهابی
- جعفر مرزوقی (برزين آذرمهر)برگ هايی از يک دفتر (1)
- برگردان میم حجریجادوگر کوچک و آدم ها
- دکتر بیژن بارانروند آفرینش شعر
- شین میم شینجهان و جهان بینی فریدون مشیری (1)
- دوکتور شهیر نثاریدیوار
- سید زبیر واعظیطنز قصیده ای در بارهء صلح
- شین میم شینسیری در جهان بینی خواجه شیراز (10)
- عبدالو کیل کوچیجایگاه عمر درادبیات ودید گاه ادیبان
- انجنیر عبدالقادرمسعوداستاد ګل پاچا الفت زموږ دهیواد ملي، ولسي، لوی شاعر، پیاوړلې لیکوال او څیړونکې
- خواجه عبداله (احرار)طواف دل
- فریدون مشیریبوسه و آتش
- نوشته نذیر ظفرکلید جنت
- نجیب بهروشآب بـقـا
- نوشته نذیر ظفر دلتنگ
- الحاج الهام الدين قيامدقلم وصيت
- سید زبیر واعظیوصف یار
- نیمایوشیجمنت دونان
- شین میم شینجهان و جهان بینی سیاوش کسرائی (20)
- محمد اسحق ثنا دلتنگی
- ولی محمد نورزی د جهاد ملګرې
- نو شته نذ یرظفرمنا ظره دزدان
- قیوم بشیرسرودِ همدِ لی
- دکتور فرید طهماسنمرهء تلیفون (طنزـ دیالوگ)
- فریدون مشیریتو نیستی که ببینی!
- عزیزه عنایتهمنوا
- نجیب بهروشمـیـزان خـرد
- برگردان میم حجریشبگرد کوچک و آدمبرفی ها
- ترجمه از دوکتور لطیف بهاند و سکندر ختلانیدلتگنی
- محمدالله نصرتکوکب اقبال
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری)آبستن صبح
- الحاج الهام الدين قيامد استاد روهي د پنځلسم تلين په مناسبت
- قیوم بشیرسنگ فلاخن
- ج – پیروزدرتبعیداز وطن
- شین میم شینجهان و جهان بینی فروغ فرخزاد (5)
- سید زبیر واعظیوصـــــله و پینــــه بــر غـــــزل حافـــــــظ شــــــــــــیراز
- عبدالکریم خشنود هروی کهدستانیهرچه تو گُفتی خواهـــــــــــرم، هست بخدا که باورم !
- عبدالودود فضلینــقــش انـســانــیـت
- شب تا پگاهپل ز جان خویش تا مرز پگاه
- سعید سلطان پوربا کشورم چه رفته؟
- تحلیل واره ای از شین میم شینخود آموز خود اندیشی (21)
- سیمرغطنز: اگه زن شما رئیس تان بشود، چه بلایی سرتان می آید؟!
- نجیب بهروشصـدای وطـن
- مولانا عبدالکبیر(فرخاری)انســــان
- عبدالو کیل کوچیآزاد افغا نستان
- برگردان خسرو باقریپیرمردی کنار پل
- داکتر اسدالله شعورمرواريد گمشده
- خواجه عبداله احرارمقام معنوی انسان
- محمدرضا راثی پورهومانیسمی سرشته به دوراندیشی
- سروده یی از انجنیر حفیظ ا له حازم مرگ باغ
- الحاج الهام الدين قيام مور
- نو شته نذیر ظفردلکش
- شین میم شینجهان و جهان بینی سیاوش کسرائی (19)
- برگردان میم حجریجادوگر کوچک و مترسک ها
- شعر از :محمد اسحاق ثنامادرم
- ع. یزدانیدریا دور نیست
- سجیه الهه احرار مقام والای مادر
- حسنا صدیقیان (احرار)بهشت جاویدان
- عبدالو کیل کوچیدوست دارم مادرم را
- نجیب بهروشتـاج فـلـک
- قیوم بشیرشایگان
- انجنیر عبدالقادر مسعود ارواښاد ډاکترکبیرستوری زموږ دهیواد دادب او فرهنګ نومیالی اواکاډمیک شخصیت
- حسيب شريفيطوفانی که ستاره را ربود
- عبداکریم خشنود هروی کهدستانیفرامـــوش کرده ایم هریک،ظـــــفر های نیاکـــانم
- نورالله وثوقسام اسامه
- طنزکوتاهی از: ز. رزمیمرگ بن لادن و بدبوشدن وزیردفاع
- شین میم شینسیری در جهان بینی احمد کسروی (6)
- خواجه عبداله (احرار)مـباش دور از غم انسان!
- شعری از فلزبانسفره
- رهيابوقت آنست عزم کار کنيم
- بایز افروزیستیزه گر
- از قلم فضل الرحیم رحیم خبرنگار آزادمژده ، مژده و بازهم مژده !!!
- الحاج الهام الدين قيام دژوندلار
- مولانا عبدالکبیر(فرخاری) مــــادر
- شاعر: عنایت الله پویاند پسرلي باد
- د عنایت الله پویان لیکنه کوچنی غل او غټ غل
- عنایت الله پویان پردی کمیس
- جاویدفرهادخودشناسی عرَض جوهریکتایی نیست...
- ناهید بشردوستانگيزه عشق
- نجیب بهروش دلـربـا
- سروده یی از انجنیر حفیظ اله حازمرفتند
- برگردان میم حجریماهی، ماهی است
- شین میم شینجهان و جهان بینی سیاوش کسرائی (18)
- کورت توخولوسکیآنچه آزاد نیست، خود آزادی است!
- عبدالودود فضلیوحشــتِ جـنگــل
- رِنگِ موسیقی نهان در پرده شدخدامراد فولادی
- برزین آذرمهرسپاه ماه مه
- سید زبیر واعظی….... عشق یعنی
- ژاله اصفهانیدریادلان
- مولانا عبدالکبیر(فرخاری)به پیروی از دو شخصیت گرامی
- خدامراد فولادیدر نبردِ «یا مرگ یا زندگی»
- ترجمه از فرانسه به فارسی توسط حمید محویمنشأ اصلی بربریت
- نجیب بهروش بـهـار
- ترجمه از فرانسه به فارسی توسط حمید محویداوری دربارۀ یک کتاب
- الحاج الهام الدين قيام دګناهونوکفاره
- تحلیل واره ای از شین میم شینسیری در جهان بینی احمد کسروی (5)
- شین میم شینجهان و جهان بینی سیاوش کسرائی (17)
- نورالله وثوق گیرِ لیورس
- عبدالو کیل کوچیتیر غم
- ارسال شده توسط شین میم شینشعری از فریدون مشیری
- عبدالکریم (خشنود هروی کهدستانی)هرچـه آیــد برسـرم یا د ر برا ست ،ا ز لُـطــفِ ا و ست
- شین میم شینجهان و جهان بینی سیاوش کسرائی (16)
- شین میم شینسیری در جهان بینی احمد کسروی (2)
- از قلم فضل الرحیم رحیمکاین چنین رفته است درعهد ازل تقدیر ما !
- الحاج الهام الدين قيام ګران افغانستان
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری) وصف فرخار
- شین میم شینجهان و جهان بینی سیاوش کسرائی (15)
- بمب «شیرین» ـ موشک با «شعور»بمب «شیرین» ـ موشک با «شعور»
- برزین آذرمهردرنای سرخپوش
- شین میم شینسیری در جهان بینی احمد کسروی (1)
- محمد همایون سرخابی لندنیادی از شاد روان پروفیسور دکتر احمد جاویدتارک نشین علم و ادب میهن
- شین میم شینسیری در شعری از پیرایه یغمائی (1)
- محمدالله نصرت بدخشان
- عبدالو کیل کوچی زبان
- پیرایه یغمائیدر باور قفل، رمز کلیدیم
- عبدالکریم خشنود هروی کهدستانیرباعـــیـــــــــــــــــــات
- نویسنده : مهرالدین مشیدفاش می گویم و از گفتۀ خود دلشادم بندۀ عشقم و از هر دو جهان آزادم
- تحلیل از شین میم شینسیری در جهان بینی محمدرضا راثی پور (3)
- طنزکوتاهی از: زلمی رزمی خروسی که ماکیان شد
- الحاج الهام الدين قيامدجګړوپلرونه
- ج – پیروز – سعدبنام مادر وطن
- شهر یاران شعله رها
- حسنا صدیقیان (احرار)دفع رنج مردمان
- خدامراد فولادیاینهمه سنگ و سار و سنگ سار!
- جاویدفرهادسخنی از دهان بی نشانی
- عبدالحسيب شريفيطوفانی که ستاره را ربود
- حسنا صدیقیان (احرار)وحدت قشر زنان
- سروده از نجیبه آرشبه استقبال از فرا خوان ملی، مدنی وتاریخی
- الحاج الهام الدين قيامدمينې شعار
- دکتور فرید طهماسقندآغای پوسته رسان
- نورالله وثوقفلتر شکن
- عبدالودود فضلیشـیخ عـطارودرویـش
- عبدالو کیل کوچیاجمل ختک شاعر توا نا ، مبارز پرشور وشخصیت آزادی خواه
- خدامراد فولادیحرف های زمختِ پینه بسته
- الحاج الهام الدين قيام راشئ ډالر پرېږدو
- دکتورمحمد شعیب مجددیبهار وطن
- دوکتور لطيف بهاندد شلمۍ پېړۍ پياوړی او نه هېرېدونکی ټوکمار،چارلي چاپلین
- تحلیلی از میم حجریمطلبی عادی و پیش پا افتاده (2)
- توسط حمید محویبرتولت برشت پنج مشکل برای نوشتن حقیقت
- هاکان مسعود نوابیدنیای دو روزه
- مریم عاکفیبهار با تو
- خدامراد فولادییادمانده ها
- نوشته نذیز ظفرپشیمان نمیشوند
- رزم آفرین فرخاریگل و مُل
- محمدرضا راثی پورامید
- مولانا عبدالکبیر فرخاریبهار
- الحاج الهام الدين قياموصيت
- برگردان میم حجریشبگرد کوچک و باد کنک ها
- شعری از هادی خرسندیکه اوباما آمد!
- برزین آذرمهرهمه جا را گرفته روح بهار
- جلال - پیروزبهار آرزوها ها
- برزین آذرمهرکابوس
- خواجه عبداله (احرار)بهار آیینه دار
- دوکتور لطیف بهاندنیکولای واسیلوویچ ګوګول روسي ليکوال او ډرامه ليکونکی
- الحاج الهام الدين قيام افغان وژني
- نورالله وثوقخجسته نوروز 1390 برهمۀ دوستان مبارک باد
- عبدالودود فضلیســال نــــو، خـیـال نـــو
- هاکان مسعود نوابیبیا
- شعر از:محمد یونس عثمانییاد بهار
- شین میم شینسیری در بینش هستی آقا مجیدی
- بیژن بارانگل برف
- بیاندختر بهار
- جلال (پیروز)ترانهء میهن پرستان
- الحاج الهام الدين قيامسپرلۍ نه ده
- عبدالو کیل کوچی طنین فصل بهار
- وزیر اوستا فریاد زمان
- تحلیل واره ای از شین میم شینسیری در جهان بینی محمدرضا راثی پور (1)
- برگردان میم حجریقصه کودکان بویژه برای بزرگسالان (5)
- نجیب بهروش رمـز نـگـاه
- نو شته نذیر ظفربهار
- شین میم شینسیری در جهان بینی صمد بهرنگی (1)
- دوکتور لطيف بهاندماکسیم گورکي روسي ليکوال ،شاعر او ټولنيز شخصيت
- هادی عروس سنگدر سوگ مادر
- نورالله وثوقسونامی فریاد
- مولانا عبدالکبیر(فرخاری) بهـــــار
- جواد میرپورنوروز رسیده و ما خام و نارسیم
- برزین آذرمهرمحبوب من وطن
- تحلیل واره ای از شین میم شینسیری در جهان بینی عمر خیام (1)
- طنزی از فریدون تنکابنیآموزش خواندن و نوشتن به خر
- نجیب بهروش به پیشواز بهار
- لیزا سروشپیام به ام البلاد
- جاویدفرهادنوروز در شعر سخنوران پارسی
- جاویدفرهادگپی در باره ی «تُنک خیالی» بیدل
- طنزی زیبا از هادی خرسندیبسیار زیبا
- دوکتور شهیر نثاریشهر یاس
- سلیمان راوشحکیم خیام
- انجنیرعبدالقادر مسعوددستراونومیالي رحمان بابا د روحاني، تصوفي،عرفاني، ادبي او فرهنګي شخصیت په هکله یو څوخبری
- برگردان میم حجریقصه کودکان بویژه برای بزرگسالان (3)
- جليلىاشك غم
- نوشته نذ یر ظفرهشتم مارچ ( تجلیل از نهضت نسوان) است
- خدامراد فولادیبه امیدِ روز
- شین میم شینجهان و جهان بینی فروغ فرخزاد (1)
- غفور امینیزنده گی
- حلیمه مهر پورآ زا د ی
- خدامراد فولادیپیش کش به همه ی زنان برابری خواه و مبارز
- نورالله وثوقاهدابه ز نان ودختران مظلوم سرزمینم
- عبدالوکیل کوچیبه استقبال هشتم مارچ
- څیړنمل محمد دین ژواکبی بی زینبو
- جلال ( پیروز )به ملت واحد وسازنده
- دوکتور لطیف بهاندزما او د نزار قباني پېژندګلوي
- بشیر بشارت حسینینخل پُر ثمر
- عبدالودود فضلیزن مخـزن اســرار
- ازعزیزه عنایتبه گرامی داشت از هشتم مارچ
- مولانا عبدالکبیر(فرخاری)میهن
- سروده یی از : انجنیر حفیظ ا له حازمسپیدار
- محمدالله نصرت نام زن
- وزیر ا وستا سر انجا م تصمیم
- گزنه، روایت می کند:حکایت خر و گوسفند
- جاویدفرهاد سه توجیه از سه بیت بیدل
- عبدالکریم (خشنود هروی کهدستانی)د ر و طــن،مــرگ ِ جـــابرانــــه چراست؟
- نجیب بهروشای وطن
- به قلم شین میم شین جهان و جهان بینی سیاوش کسرائی (1)
- نو شته عبقری ( گردیزی)پیام ما به حکمتیار
- عبدالو کیل کوچی امید واپسین
- برگردان میم حجری قصه کودکان بویژه برای بزرگسالان (2)
- عنایت اله پویانګنجی پادوان
- مرکه کوونکی : انجنیر عبدالقادر مسعود ښاغلي صدیق کاوون توفاني سره مرکه
- نورالله وثوقکولاک
- عبدالکریم (خشنود هروی کهدستانی )تیـــــشه و تــــــــــــبرم نیست
- نصرت شادادبیات رئالیستی در روسیه تزاری
- دوکتور لطیف بهاندبه خاطر گرامی داشت،از دهمین سالروز جدایی اسکندر ختلانی
- وزیراوستا پیا م همد لا نه
- محمدالله نصرتآواره
- نجیب بهروششـرف و وقـار
- عبدالکریم (خشنود هروی کهدستانی) ( ا ی رود نــــــــیل ! )
- تحلیل واره ای از شین میم شینجهان و جهان بینی سیاوش کسرائی (10)
- امیر هوشنگ ابتهاج (سایه)به ناظم حکمت
- نورالله وثوقراز شگفت
- دکتر بیژن باران خصیصه های تولید شعر شاملو
- برگردان میم حجری قصه کودکان بویژه برای بزرگسالان (1)
- عبدالوکیل کوچی غزل
- عبدالودود فضلینامهءچارلی چاپلین به دخترش
- هادی - عروس سنگآواز خدا
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری) گهــــر وقــــــار
- مجید نفیسیگرسنگان صبحگاهی در ونیس
- سیاوش کسرائیشهر هرجائی
- میر محمود بکتاشقرن خشک سالی
- خدامراد فولادیبرهنه
- امیرخا ن جوینده دردِفراق
- دکتور فرید طهماسفراموشکار
- جاویدفرهاد دوبیتی ها
- فریدون تنکابنیشوخی و طنز
- زلیخا پوپلمنم فرزند افغانم
- نورالله وثوقرقص دوره ای
- خدامراد فولادیسرو بلند مرامت
- برزین آذرمهر تا طلسمی این چنین بر جای هست...
- برگردان: ا. م. شیریاحسان به سگ
- ابوالقاسم الشابیخطابه ای برای جبّاران جهان
- شین میم شینجهان و جهان بینی سیاوش کسرائی (9)
- امیرخا ن جوینده عا لم رنج
- تحلیلواره ای از شین میم شینسیری در جهان بینی مجید نفیسی
- نورالله وثوقلات قاهره
- امیرخا ن (جوینده ) ایکا ش
- نو شته نذیر ظفر – ورجینیا – امریکاچراغ
- شاعر:عنایت الله پویاند ښاپیرۍ مینه
- شاعر: صدیق کاوون توفانيلولۍ دنیا
- نبی عظیمی دمی با فرزانه مامون
- دکتر بیژن بارانسرود 8 مارس
- دکتر بیژن بارانصمیمیت عواطف در شعر فروغ فرخزاد
- نوشته نذیر ظفرحدیث ظلمت
- امیرخا ن جوینده دوبیتی های نا ب
- عبدالودود فضلیسکــون مـیـکــده
- سرودۀ: الحاج غلام حبیب "نوابی"باعث ایجاد ما
- نورالله وثوققاضیِ کو ر
- دوکتور لطیف بهاندباریس لئونیدوویچ، پاسترناک
- انجنیر حفیظ اله حازمشیشه و سنگ
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری)هرزه تازیها
- شین میم شینسیری در جهان بینی روشنفکران بورژوائی واپسین (بخش دوم)
- امیرخا ن جویندهبی با ور
- مولانا عبدالکبیر(فرخاری) دانش
- حقمل پ.پجرت!
- شعر از : محمد یونسجنازۀ ابر
- عطا احمدیسوگند نامه
- الحاج غلام حبیب نوابیتیر آه
- نو شته نذیر ظفرگفتگوی گندم و خشخاش
- شاعر : امان الله سیلاب ساپيناز او نیاز
- شاعر :ارواښاد عبدالقدوس (پرهیز)پښتونه ویښ شه!!
- نجیب بهروش قـدر و بـهـا
- نبی عظیمی ازمداهنه گری تا فحاشی
- امیرخا ن جوینده بی همتا
- الحاج غلام حبیب نوابیحمد خدا
- محمد اسحاق ثنا می بود
- برزین آذرمهر بی رنج این سفر
- بیژن بارانستاره
- بیژن باراننقد آثار ویگن
- شاعر :عنایت الله پویاند مینې سبق
- طنزی از: تیراندازاندرفوائد جرت
- عنایت الله پویان تیښته
- شین میم شینسیری در جهان بینی روشنفکران بورژوائی واپسین
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری) ای خدا
- نصرت شاد از شعر حوا- تا رمان اروین
- سید احسان واعظی اسپ شاه
- برگردان میم حجریمال من، مال تو
- محمدنبی عظیمیازمُداهَنـــَه گری تا فحاشی
- ازقلم فضل الرحیم رحیمفکر ات باشه که فدا جان خبر نشه !!!!!
- مولانا عبدالکبیر(فرخاری) ظالم
- نوشته نذیر ظفردرد دل
- نگارنده : تیر اندازما و کوچه داکتراکرم عثمان
- جاویدفرهادبازخوانی چندبیت ازشکوه های ناصر خسرو
- مینا اسدی دوباره می شود، آری!
- مطلب دریافتی از ربابهشیر و روباهان
- دکتور محمد شعیب مجددیسعادتملوک تابش سفری از شعر «مادر پیر» تا شعر«هوای قفس»
- نو شته عبقریپیام حکمتیار
- امیرخا ن جویندهَمَجّمَرِعِشّق
- شاعر : صدیق کاوون توفاني دوينو جام
- شین میم شینفردوسی را باید از نو باید شناخت
- نو شته عبقریآهنگ نو
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری) ای وطن
- اوستا رومان کوچه ی ما - ترفند نوین برای ابراز معصومیت
- از قلم فضل الرحیم رحیمواژه های نودر عصر نو !!!
- شاعر : صدیق کاوون توفانيددوزخ په څنډو
- کوروش آقا مجیدیباغ ابریشم
- سيد زبير واعظی درد زمان
- زلمی رزمینامه ای از آن دنیا
- انجنیر حفیظ اله حازمآزادی
- الف - محشور خاکستر جان ! سوژه ها بهترین اند , اما ...
- شکیب جانبازاستاد مهربان رفت
- عبدالودود فضلی روبـــا، شــغــال ، بــــاز
- خدامراد فولادیشعر من
- امیرخا ن جویندهآه سرد
- یاسیندو نامه به همسرم
- م . ن . آدم خيل جرت! گفتن ها ، سيماي واقعي محقق را آشکار ساخت
- نو شته نذ یر ظفرزمستان ! فصل تو فصل زیان نیست
- شعر از :محمدیونس عثمانیبهار
- رقص آرامرقص آرام
- میم حا نجارپای منبر هرمان هسه
- محمد اسحاق ثنا انتظار
- جلال پیروز فرزند افغان
- بیژن بارانمانيفست
- ناهید بشردوستسنگتراش
- خدامراد فولادی دست ها و اراده ها
- امیرخا ن جویندهرنجورم امروز
- ازقلم فضل الرحیم رحیم یک نظر سنجی خورشیدی و میلادی !!!
- محمدنادربرلاسفراراست سهم ما!
- ع.فاریابیوارسته مردی از دیار ظهیر فاریابی
- امیرخا ن جوینده دریایی غم
- عبدالو کیل کوچی ترا دو باره میسازم
- هاکان مسعود نوابیچقدر؟
- انجنیر حفیظ اله حازمبیکرانه
- کبیر فرخاری خانه های بی در
- دکتر بیژن بارانعرفان در خاور میانه
- انجنیر عبدالقادرمسعوددمخکښ شاعر اونومیالي لیکوال او داستان لیکونکي ښاغلي عنایت الله پویان دادبي آثارو یوه بیلګه
- جاویدفرهادسیاسی گری در شعر
- اندیشه شاهیدخترم! به افغانستان که جهنم نامیده برگرد!
- حسین فخری جلوه هایی از رمان کوچه ء ما
- امیر خا ن جویندهنا آشنا
- آنتوان چخوفمتشکرم
- امیرخا ن جویندهای د ل
- عبدالودود فضلی رقــــص بــــومــان
- ناهید بشردوستاشتياق وصل
- خجسته الهامبرف
- یاسینتحلیلواره ای بر «سفر دریائی»
- مجید نفیسیقلب خانه
- محمد اسحاق ثنا مرد دانشور
- ارسالی انجنیر سید عارف گهریک در ادامه معرفی یک استعداد پنهان از دیار عرفان فاریاب باستان :
- مولانا کبیر فرخاریهـمـای آرزو
- ل کریمی استالفی حقیقت در سکوت ما میمیرد !
- مولانا کبیر فرخاریمولانا جلال الدین بلخی
- محمد اسحاق ثنا دنیای دون
- شعر از : محمد یونسسکوت دره
- نجیب بهروش آبـرو
- محمدنبی عظیمیکاش کوچهء ما را نمی خواندم بخش فرجامین
- انجنیر خفیظ اله حازمدیده به چشم
- امیرخان جوینده بی وفایی
- جاوید فرهاد روش های درست نویسی ودرست گویی درزبان
- عبدالخالق تنها بینواشام اندوه
- ناهید بشردوستبوى خينه
- محمد زرگرپور درٌدانه
- خدامراد فولادیبه دانشجویان سوسیالیست
- امیرخا ن جویندهجنون
- عزیزه عنایتزمستان و غریبا ن
- عبدالو کیل کوچیسلام بروطنم
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری)متـــاع دکــــان مـــرگ
- نو شته : نذیرظفرتصویر کر بلا درآیینه شعرا
- نو شته نذیر ظفرنا امید
- بیژن بارانشمع روشن ابدی
- برگردان و تغییر : دکتر حمیدالله مفیدبهترین طنز سال
- عبدالودود فضلیآتــش حـســرت
- ل . کریمی استالفی گرامیداشت ازشخصیتی که ناله می نوشت ... !
- شین میم شینرأی دیگر
- محمد اسحاق ثناسلطان آواز
- شعر از : محمد یونس عثمانیدو رنگی باد
- محمدظاهرحکمید طالو په ویش
- محمدنبی عظیمیکاش کوچهء ما را نمی خواندم بخش ششم
- امیرخا ن جوینده عشق مکاری
- نو شته نذیر ظفرزندانی شیرخواره
- حمید محویمدرنیسم
- سروده یی از انجنیر حفیظ اله حازموکفر سجده جو شده
- نجیب بهروش عـلـو هـمـت
- عبدالو کیل کوچیخسته دلان
- مجید نفیسیبه کودکان زندان و تبعید
- بیژن باران یادها- دکتر غلامحسین ساعدی
- دوکتور بشير افضلیبرخيز
- محمدنبی عظیمی کاش کوچهء ما را نمی خواندم بخش پنجم
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری) فرهـــــاد (دریـــــــا)
- مژگان ساغر شفا بدهکار
- حمید محویتنها آنان که بر خاک افتادند خاتمۀ جنگ را دیدند
- نورالله وثوقرأی حیران
- امیرخا ن جویندهزچشم ا ند ا ختی
- بیژن بارانپیری
- تحلیل از شین میم شینجهان و جهان بینی
- سید زبیر واعظیرازدل با وطندار
- مژگان ساغروطن
- حمید محوینقدی بر رمان«همنوایی شبانۀ ارکستر چوبها»
- شعر از :محمد یونس عثمانیتندورای حسرت
- عبدالغفور امینیمبا رک عید قربا ن
- عبدالوکیل کوچیای دیده باز شو
- ایوان تورکینفگنجشک
- حمید محویکارگاه نقد ادبی
- نادیه فضلسه سروده زیبا
- محمدنبی عظیمی کاش کوچهء ما را نمی خواندم بخش چهارم
- ترجمۀ سهراب شباهنگ در ستایش دیالک تیک
- امیرخا ن جوینده خُجَسّته عید
- محمد اسحاق ثناعید قربان
- محمدالله نصرتجامۀ عیدانه
- حلیمه مهر پورآ نروز دور نیست . . .
- سلیمان راوشمکان خدا
- نجـیـب بهــروش شـاهـد مقـصـود
- نورالله وثوقشیطانیِ آیینه ها
- تحلیلواره ای از میم حجری تراژدی قورباغه ها
- محمد اسحاق ثنا دلبر کافر
- شین میم شیناختران عطشان آزادی در شعر «تصویر»
- ا. م. شیری بیاد اکتبر سرخمان
- عبدالو کیل کوچیرنج بی پا یان
- امیرخا ن جوینده رنجـورتا کی
- برزین آذرمهراز زبان برگ...
- عبدالودود فضلیدنـیـای عـجـیـــب
- انجنیر عبدالقادرمسعودمتلونه زموږ د ولسونو ارزښتناک،ویاړلې ادبي او فرهنګي میراث
- حلیمه مهر پور جا مۀ تز ویر
- محمدنبی عظیمیکاش کوچهء ما را نمی خواندم بخش سوم
- شین میم شینخود آموز خود اندیشی
- امیرخا ن جوینده دردِ نهان
- کیوان باژنهواي آزاد
- دکتر بیژن باراناروتیزم در شعر فروغ فرخ زاد
- شعری از انجنیر حفیظ ا له حازمنیامدی
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری)کشورم
- برگردان حجریدرخت الفبا
- دوکتور بشير افضلیعشق اولين و آخرين
- نورالله وثوقراویان بردگی
- پیرایه یغمائیپیرایه یغمائی
- مولانا کبیر فرخاریلیلا صراحت روشنی
- ترجمه توسط حمید محویدر باب ضرورت هنر در دوران ما
- شین میم شینجهان و جهان بینی فروغ فرخزاد
- سرلوڅ مرادزی ملنګ جان او پښتوستان
- محمداکبر کرگردجهاني په شعر كې خيال تصوير اوعاطفه
- امیرخا ن جوینده نا چا ر
- صالحه وهاب واصلدر سوگ پدر
- محمد اسحاق ثنامرغ بی بال
- جینا روک پاکوکشور چهار رنگ
- محمدنبی عظیمی کاش کوچهء ما را نمی خواندم بخش دوم
- میم حجریکابوسی به رنگ رؤیا
- بیژن باراناستبداد
- انجنیر عبدالقادرمسعوددپاک زړي، وطنپال او ویاړلي شاعر ارواښادعبدالقدوس پرهیز دشعرونو ارزونه
- سلیمان راوش ادبیات و مسخ اندیشه در سیما ها
- عبدالودود فضلیازمـاسـت کـه بـرمـاسـت
- فرستنده:هاکان مسعود نوابیفکور من
- امیرخان جوینده تا بکی
- عبدالو کیل کوچیبار دیگر رسید فصل خزان
- ارسالی:هاکان مسعود نوابینشاط و ناره
- سعید سلطانی طارمیچشمه
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری)پیـــــــر مـــــا
- انجنیرسید عارف گهریکمعرفی یک استعداد پنهان دردیار عرفان فاریاب باستان
- جاویدفرهاد دودیدگاه در باره ی زبان
- محمدنبی عظیمیکاش کوچهء ما را نمی خواندم
- عبدالوکیل کوچیای دیده باز شو
- شعر از :محمد یونس عثمانیهیکل غم
- نوشته نذیر ظفرمسجد گلگون
- نجیب بهروش هـوش کـن هـمـدم هـر سـفـلـه و نادان نشـوی
- شعر از انجیلا هاشم هدایتوطن
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری) با ادب باش
- مرکه کوونکې : انجنیر عبدالقادر مسعودزموږ دهیواد دخوږ ژبي، مبتکر شاعر او ژورنالیست ښاغلي خیال محمد کټوازی سره مرکه
- شعر از :محمد یونس "عثمانیلاله های سیاه
- عبدالودود فضلیچـــــــــــرا ؟
- امیرخا ن جویندهحلا ل
- سيد احسان واعظینميکردم چی ميکردم
- طنزکوتاهی از: زلمی رزمیگریه کردن هنراست - گریه دادن هنری والاتر
- امیر خان جوینده اســــــــــــــیر
- بیژن بارانتحریم
- نورالله وثوقره آوردِ سفر
- دکتر بیژن بارانزبان
- محمد اسحاق ثنا طاهر پر شکسته
- محمدالله نصرتمحمدالله نصرت
- زلیخا پوپلگیریه مکن کرزی
- دمحمد اکبر کرګر لیکنه دشعر اونثر په اړوند راولاړې پوښتني اوپه هغو يو څو خبرې
- صالحه وهاب واصلسلطان خزان
- انجنیر عبدالقادرمسعوددنامتو لیکوال او داستان لیکونکي ارواښاد محمددین ژواک د ادبي آثارو یوه بیلګه
- معظم " روستا "برسریر عرش معلا
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری) دربزرگ داشت ازمقام هنری مرحوم استاد قاسم افغان
- دکتر بیژن بارانفارسی
- نجیب بهروش طنز
- برگردان : ز.رزمی چرا نی ها میان تهی اند ؟
- ناهيد بشردوستجدايى
- امیرخان جوینده نشد معلوم
- عبدالوکیل کوچیشورش عشق
- انجنیر حفیظ ا له حازمخانه دوست
- صور اسرافیلهزاران وصله
- امیرخان جوینده درد بیچون
- زبیر شیرزادزمونږ د کلی سپی اوس هم غاپی
- مترجم : حمید محویتخیل ادبی
- جاویدفرهادروایتی برای عاصی
- جما عتنوشته : نذیر ظفر
- شعر از :محمد یونس " عثمانی "باد
- امیرخان جوینده خسته دل
- عبدالودود فضلیخـــرطـوم فـیـــل
- امیرخان جوینده دوبیتی ها
- نجیب بهروشگودال ظلمت
- داكبر كرگر ليكنهيادونه اونكلونه
- م . اسحاق " ثنا "تیر بلا
- داکتراسدالله حبیبیاد داشتی درچندوچونی سبکهای شعرفارسی وسبک هندی
- عبدالغفورامینیغلط
- دکتر بیژن بارانادبیات در جامعه
- امیرخان جویندهچه لحظا تی هیجانی
- شعر از :محمدیونس عثمانیگل
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری) شهادت نــــــــوری
- امیرخان جوینده چند رباعی عیدی
- سيد زبير واعظی عید دیگر
- عبدالودود فضلیعـیـد پیغـام محـبـت
- شعر از :محمد یونس عثمانیبرگشت روح
- عبدالو کیل کوچیوحدت
- امیرخان جوینده چند رباعی
- نجیب بهروش تیــــغ دودم
- انجينيرهمت الله امين زیغزل
- جاویدفرهادروش های درست نویسی ودرست گویی در زبان )بخش پانزدهم(
- حنیف بکتاشبی تقدیره شېبې
- محمدنبی عظیمی ازمیان نامه های زریاب ...
- جاوید فرهادرابطه ی زبان وفردیت
- ز.رطنزاندرفوائدمصالحه ملی
- امیرخان جوینده دوبیتی ها
- امیرخان جویندهرنج وفراق
- عبدالله وفاجگرگوشه
- بیژن بارانوطن
- هما میرافشاركــوچـــه
- ایمل خان فیضی سیاه سنگ هنوز جهان جهانی را نگشته است!
- شعر از : محمد یونس " عثمانی "رویا
- امیرخان جویندهچند رباعی
- عبدالو کیل کوچیاز افغانستان چه خبر
- امــــــــــــــــیرخان (جوینده)مادر
- نجیب بهروشاستقلال
- انجنیر حفیظ اله حازمآشیانه
- محمد اسحاق ثنا آزادی
- محمد یونس عثمانیآرزو
- عبدالودود فضلیچـه دهـل و چـه دنگ اسـت
- نجیب بهروش درد هجران دیده را ، در دیده خواب آورده ای
- اسدالله زمریآزادي
- جاوید فرهاددیده گاه پسامدرنیسم در باره ی زبان
- انجنیر عبدالقادر مسعوددخدای بخښلي ارواښاد امان الله سیلاب ساپی د ادبي اوفرهنګي شخصیت ارزونه
- محمدنبی عظیمی بخش هایی از نامه های استاد رهنورد زریاب (بخش دوم)
- ولی محمد نورزی د عبد البا ری جها نی په ویا ړ
- ا. م. شیریبه حج رفتن روباه
- نجیب بهروش آفتاب صبح
- امیرخان جوینده نمیدانی
- نصرت شاد یک رمان میان سه ایدئولوژی
- نورالله وثوقرأ ی باطل
- همت الله امین زیغزل ... سلګۍ ځلا
- مولانا عبدالکبیر "فرخاری" چشم خورشید
- عبدالودود فضلیمـوش و بـقـال
- محمدنبی عظیمیگــــُزیده هایی از نامه های استاد رهنورد زریاب
- عبدالوکیل کوچیاستقلال وآزادی
- نورالله وثوقموسیقیِ آتش
- نجیب بهروش معراج کرامت
- ډاکټر حنیف بکتاشدریڅه
- دكتر بيژن بارانتبلور اختلالات روحي در شعر نو فارسي
- جاویدفرهادچند گپ درباره ی پسامدرنیسم
- انجنیر عبدالقادر مسعودد ښاعلي مفتاح الدین ساپي ادبي اوفرهنګي اثارو ته یوه کتنه
- جاویدفرهادروش های درست نویسی ودرست گویی در زبان
- فرستنده: ب. دهزادخواب شگفت
- عزیزه عنایتبشکسته پـــــر
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری) شکایت وطن
- نجیب بهروش عزم دلیرانه
- نورالله وثوقکُشتیِ فرنگی
- دکتر بیژن باراننقاشی و شعر
- عبدالودود فضلیمـعـشـوق ازل
- نصرت شاد آلکساندر بلوک ، شاعر سمبولیسم
- دکتور فرید طهماسمرغ شکم پر( طــنـز)
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری)سرچشمه ی حیات
- شعر از :محمد یونس عثمانیتک درخت
- نورالدین(همسنگر)بیتو این زنده گی
- محمدنادر«برلاس»دختی غزل
- نجیب "بهروش" وصا ل د وست
- نورالله وثوقنفرت نهاد
- مولانا عبدالکبیر "فرخاری" مشک تر
- محمدنادربرلاستک تک
- محمد یونس " عثمانی "عقیق گریه
- كاوه رعديپایان كارناوال مرگ
- شعر از لبیبیوکـــــــیل قــــــوم
- عبدالودود فضلیوطـــــن
- همت الله امین زیله ښاغلي محمداسماعيل څپه سره ادبي مرکه
- سيد زبير واعظی قند پارسی
- ډاکټر حنیف بکتا ش د سوما له خمه اخلي نوش په نوش وروستي جامونه
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری) گرمی آه
- جاوید فرهاددوبیتی هایی برای یک شَبَح
- جاویدفرهادروش های درست نویسی ودرست گویی در زبان
- نورالله وثوقپنالتی
- عبدالودود فضلیدنـیـــای مــدهــوشــان
- انجنیرعبدالقادر مسعود ښاغلي عبدالباري جهاني نوښتګر اومخکښ شاعر اولیکوال
- عزیزه عنایت قسمت سوم د ر کوچه با غ عروض !
- انجنیـر خلیـل الله رووًفـی به تماشـا گـران تاریخ
- نورالله وثوق الفبا
- پیام تسلیت و همدردی اوزبیک ها و ترکمن های افغانستان مقیم انگلستان به مناسبت وفات نا به هنگام شاد روان رضوانقل تمنا شاعر و نویسنده نستوه میهن
- دکتر بیژن بارانزبان
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری) به مناسبت روز پـــد ر
- شعر از : بهزاد قرایینقش بی غبار
- تهیه و کمپیوتراز توسط محمدالله نصرت حرفِ دل
- عزیزه عنایت بخش دوم در کوچه با غ عروض !
- نجیب (بهروش) جوش می
- انجنیرعبدالقادر مسعودشهید سیلاب( ساپي ) د لوړتفکراوسپیڅلي احساس شاعر او لیکوال
- نصرتمهــمــان
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری) موی مشکین
- دکتور فرید طهماسمعذرت می خواهیم!!
- عبدالوکیل کوچیمادر
- دکتر بیژن بارانبگذار هزار گل بشکفد
- نورالله وثوقدرسِ هندسه
- معظم شاه روستاعشق بی پروا
- عبدالودود فضلیستاره هـا میگیـریـنـد
- قیوم بشیرطالع سعید!!!
- طنزاز قلم فضل الرحیم رحیمیک خبر جانانه !
- محمدالله نصرتدل پردرد
- نیلاب موج سلامآیا فراگیر شدن « بیدل » هراس پراگن میشود؟
- داکتراسدالله حبیب یاد داشتی به نویسندۀ « بیدل شناسی یا بیدل جدایی »
- حنیف بکتاش مسکا دې مه درېغوه
- قیوم بشیرخشم خلایق
- عبدالوکیل کوچیمن انسانم من انسانم
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری) بازهم درمورد درست نویسی
- مخممسنجیب الله بهروش
- جاویدفرهادگفتمانی باچندشعرویک شاعر
- قیوم بشیرگردش زمان
- محمدنادر«برلاس»جرگه
- یک نقدوچند نگاهجاوید فرهاد
- جاویدفرهاد دونمود، دریک بازنمود
- قیوم بشیرخبر عاجل
- سید احسان واعظیجایگاۀ سوگند نامه در ادبیات منظوم فارسی - دری
- عبدالودود فضلیتـمـاشــا کـــن
- وزیر اوستا ملا رجا بخواند
- انجنیرعبدالقادر مسعود دځواکمن قلم او ادب خاوند ارواښاد استاد محمد دین ژواک
- جاوید فرهادگشتی در عاشقانه ها
- سید زبیر واعظیتهدید طالب
- عبدالوکیل کوچیمعلم
- نورالله وثو قنفرتِ سَیّار
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری) آموزگار
- محمدنبی عظیمیدرهمسویی با جناب مولانا عبدالکبیر فرخاری
- طنز از قلم فضل الرحیم رحیمگرنمی دانی بدان او بیخبر!
- عنایت اله پویان لیونی بابا
- محمدالله نصرتخورشید عشق
- انجینر محمود صافیپه هندی اروپایی ژبو کښی دپښتو،اوپارسی دری ژبو دریځ
- داکتر و.ع.خاکسترکابل و ماکوندا
- عبدالوکیل کوچیصبربی شمار
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری) درمورد درست نویسی
- زلمی رزمیاعلامیه افغانی حقوق بشر
- از قلم فضل الرحیم رحیم یک مجلس ابتکاری و خیرخواهانه !
- عبدالفغور امینییا ر سفر کرده
- محمدنبی عظیمی دمی با آقای زمان هوتک
- نورالله وثوقفلمِ لحظه ها
- قیوم بشیرچند سروده در وصف مادر
- زمان « هوتک »تبصرۀ پیرامون نوشتۀ محترم جنرال نبی « عظیمی »
- طنزاز قلم فضل الرحیم رحیم سر و آخر ندارد !
- طنز از : زلمی رزمیفوایدآوازخوانی
- صالحه وهاب واصلمادر
- سید زبیر » واعظی « روزت مبارک باد
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری) باطـــل پرســـــت
- سید زبیر واعظینفرین
- نورالله وثو قساقیِ سیاست
- ( مير محمد يونس واعظی )مستحکم باد همبستگی بین المللی کارگران جهان!
- نورالله وثوقدنیای محالات
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری)مـــــــادر
- محمدالله نصرتباغ وصل
- دوکتور صلاح الدین سعیدی – سعید افغانی نګاهی به ترویج زبان فارسی در نیم قارهء هند
- عبدالو کیل کوچیفرخنده باد روز همبسته گی کارگران جهان
- ناهید بشردوستهمسايه
- ډاکټرحنيف بکتاشله غصې ترسپېدې
- سید احسان « واعظی » برخی از تصاویر جوانی و پیری در ادبیات منظوم فارسی- دری
- نورالله وثوقصندلی دورانی
- عبدالودود فضلیدزدِ بـاچـراغ
- نصرت شاد نیچه ، شاعر و فیلسوف
- عزیزه عنایت گــــذری در کوچه باغ عروض !
- محمدنبی عظیمی زبان وبیانِ نقد وهجودر ادبیات زبان فارسی دری
- انجنیر عبدالقادر مسعود دستر نومیالي ، ویاړلي، فرهنګي، ادبي، سیاسي او مبارزشخصیت خوشحال خان بابا په هکله یو څو خبرې
- نورالله وثوققطبِ نامردی
- محمدالله نصرتلیلی
- حسیب شریفیطوفانی که ستاره را ربود
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری) وطـــــن
- عبدالودود فضلیبـــــد کــــردار
- محمدالله نصرتانتهای زندگی
- نورالله وثوقلگد بر گورِ حاتم
- عبدالغفور امینیگـــــــــذ شـــــــت
- از هادی (( عروس سنگ )) در سوگ عدالت
- طنزکوتاهی از : زلمی رزمی ... نعره تزویر، نعره تزویر ...نعره
- عبدالله غمخور افغانستان
- نصرت شادتاریخ ساده فلسفه لیبرالی
- بهاریه از نذ یر ظفرشورش بهار
- داکتر خاکسترقهار عاصی با ماشیندار پی کا
- نورالله وثوق عروسک
- سجیه الهه (احرار) آرزوی صلح در جهان
- عبدالودود فضلیهـجران صـلح
- شیما غفوریبهارآرزو
- طنزکوتاهی از : زلمی رزمیفوائد راکت پرانی وتروروآدمکشی
- ب، د، گذرگاهیاعلان کاريابی!به مستری لايقی کار پيدا شده؟
- نورالله وثوقخوشۀِ نا خوشی
- از: عزیزه عــنا یـــتســروده هـــای بهاری
- محمدالله نصرتفصل بهار
- ډاکټر حنيف بکتا ش د نرګس مسکا
- شفیقه اصغر نعمتبهار وطن
- وزیراوستا مرزها را بشکنیم
- نصرت شاد هواداران آنارشیسم در ادبیات غرب
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری) بهــــــار
- صالحه وهاب واصلبهار
- عبدالودود فضلیگــردش ســـال
- نوشته نذ یر ظفر گله با نوروز
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری) ریـــــــا کــــــــاری
- فضل الرحیم رحیم خبرنگار آزاد گفت و شنود با هارون یوسفی سابق استاد پوهنتون یا دانشگاه ء کابل ، ژورنالیست ، نویسنده ، گوینده مستعد و طنزنویس چیره دست افغانستان
- شعر از محمد محسن مختاروطن مینه
- محمد شفیع بیاناشک
- نورالله وثوقصادرات همسایه
- جاویدفرهادروش های درست گویی ودرست نویسی در زبان بخش دوم
- نورالله وثوقتابوشکن
- جاویدفرهادروش های درست نویسی و درست گویی در زبان بخش یکم
- نصرت شادشعر مدرن ، - زیباگرا یا اجتماعی ؟
- دکتور خلیل وداد زنان نامدار تاریخ کشور ما و جایگاه منحصر به فرد رابعهء بلخی
- در وصف زن
- ودود فضلی زن مخـزن اســرار
- نورالله وثوقگلوگاهِ فضا
- شلاق طالبسيد زبير" واعظی"
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری) به مناسبت 25 سالگی سردرنقاب خاک بردن علامۀ بزرگ سید افغانی رحمت الله علیه
- نصرت شادادبیات اسپانیا ، - پنج نوبل
- محمدالله " نصرت "روز زن
- مرکچي :انجنيرعبدالقادرمسعوددهیواد د خوږ ژبي شاعراولیکوال عنایت الله پویان سره مرکه
- حلیمه مهرپورمُهر بد بختی
- حشمت امید معـجزه ...
- نورالله وثوقهمصدابامردم درخون خفتۀِ کابل
- محمد شفیع بیانزن
- نصرت شادوداع با شعر و شاعره های غرب
- رستم پیمانیک تاریخ اشتباه
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری) تیـــــــر آه
- عبدالودود فضلیخــواب غـفــلـــت
- نصرت شاد شاهکارهای ادبی غرب
- آصفه صباجادهء خون
- سلیمان کبیر نوریطا لب هوشیار
- وزیراوستاراه بسوی رستا خیز
- ظاهرحکمینوای عاشقانۀ مرغ دل
- جاویدفرهادچند سویه گی درشعرشاملو
- نصرت شاد شاعره ، میان جنگ و فاشیسم
- مولانا عبدالکبیرکبیر فرخاری " منظری از میهن"
- میهن فدا --- محشور اجمل خټک اسطوره ی مبارزه ، هنر وادبیات ووطن پرستی
- نورالله وثوقپا پوش
- محمدالله نصرتغم انگیز سالنگ
- وزیراوستا راه بسوی رستا خیز
- عبدالو کیل کوچیزن ای الاهه خورشید آسمان برخیز
- نصرت شاد دو شاعر عرب
- اسدالله زمریدوزخي تنده
- سجیه الهه احرارافتخار آدمیت در چیست؟
- جاویدفرهادچند دقیقه در"عقربه ی چهارم"
- قدیره واسوخت بدخشیآبگینه های شعرقدیره واسوخت بدخشی
- ضیا قاریزادهوحدت
- محمدالله نصرتثروت حیات
- ارسالی حسین سالاریسروده یی از سیمین بهبهانی
- ه. ا. سایهگر سوختنم بايد افروختنم بايد
- عبدالودود فضلیشـاخ شـتـروکلـهءفـیـل
- محمدنبی عظیمی ( تــــــهوع ) La Nausee
- محمد ا صغر( عبا د ی )ملک د وست !!!
- نصرت شاد فروغ و پروین ، - از راه دور
- پوهندوی دوکتور سیدحسام (مل) مبارک شه
- برگردان: بابک صحرانوردعاشق تر از بادام کال
- فضل الرحیم رحیم گفت وشنود با خانم صالحه وهاب واصل، شاعر ظریف اندیش با قریحه و با ذوق
- مژگان ساغر حادثه
- مولانا کبیر فرخاری سخنی با خدا
- عزیزه عنایت جلـــوه گــاه
- محمدالله نصرتاز بدخشان میروی
- محمد شفیع بیان مشت کوبنده
- وزیراوستاروزگا رشوم
- نورالله وثوقکنفرانس
- از نورالدین همسنگرشرم ما باد!
- ظاهرحکمیبه ارمان مهرش
- اصغرعبادیکا بل جـا ن
- محمدالله نصرتگرداب غم
- صالحه وهاب واصلبیا
- امان معاشر ، خبر نگار آزاد بیدل
- فضل الرحیم رحیم خبرنگار آزاد گفت و شنود با شاعر ، بید ل شناس ، پژوهشگر و داستان نویس فرهیخته افغانستان ،کاند یدای اکادمیسین ، دکتر اسدالله حبیب
- نورالله وثوق به مردمِ بی دفاعِ کابل
- محمد شفیع ( بیان )صدای مادر
- صالحه وهاب واصل خون شب
- نصرت شادرودکی و حافظ در منابع غرب
- دکتر بیژن باراننظریه های ادبی
- نورالله وثوقمنارۀاحساس
- محمدالله نصرتمعشل عرفان
- نورالله وثوقدهانِ زندگی
- عبدالودود فضلیپـنـــد حـکـیـمـان
- محمد شفیع بیانمرغ مهاجر
- فرستنده : زلمی رزمی صالحه وهاب واصل نقاش وشاعرزبان عشق
- عتيق الله ساحلدو شعر تازه
- قیوم بشیرمراد دل
- نصرت شادمحمد اقبال ، - رنسانس اسلام مدرن
- نورالله وثوقپوفِ دیگران
- از قلم: ماریا دارو خریداری بپول کلدار
- محمد شفیع بیاندرد هجرت
- مصاحبه کننده : انجنیر عبدالقادر مسعو د با شا عر و نویسنده گرانقـدر کشور ما عزیزه عنایت معرفی شوید
- نورالله وثوقاشکی برگوربیگناهی کودکانِ "نرنگ "ولایت کنر
- محمد شفیع (بیان ) اشک غم
- نصرت شاد پیتر وایس ، - ادبیات سیاسی
- اسحاق ثنـابیــداد خـزان
- نورالله وثوقهمفکرِنامردیِ
- نورالله وثوقاجاقِ همسایه
- جاویدفرهادزبان و هویت
- ودود فضلیسـخــنِ بـی حــا صــل
- نصرت شاد ادبیات و دو نوع " انتظار "
- محقق وگردآورنده ( صباح )هويت ادبي وفرهنگي ماچگونه شکل گرفت ؟؟؟
- وزیر- اوستاما ند گار مقد س
- انجنیـــر خلیـل الله رووًفیرگبـــارحـادثه
- نورالله وثوقسی سال سیه
- ر.پیکارجوکورخودبینای مردم
- وزیر- اوستابنا م انکه میسوزدومیسازد
- سروده ازسیما سمآزن
- مینا اسدیدوباره می شود آری........
- نورالله وثوققسم به شمس
- سروده ای ازسيد زبيرواعظیعيد قربان
- سروده ای ازسيد زبيرواعظی کشتار نامه
- ودود فضلی یــادت نــــره
- ملنگ جانراغله دلربا په گلشن
- جاویدفرهادزبان وهویت فلسفی انسان
- انجنیر حفیظ اله حازمبازگشت
- وزیر- اوستانبرد
- نو شته نذ یر ظفر طالب غدار
- نورالله وثوق دوشِ ناله
- صدیق رهپو طرزی در شط شعر
- میرمحمدشاه رفیعینهضتی
- نصرت شادرمان اتوپیستی و ادبیات سیاسی
- دکتور فرید طهماسطنز دربارهء طنز
- نورالله وثوقشیپورِشیطان
- وزیرصلاحطرد مردم
- حميد برنا وحدت
- مرادزی ملنګ جان : پښتو ، پښتونواله او پښتونستان
- بیژن بارانديوار
- لطیف کریمی استالفیمرگ باور
- نورالله وثوقصدای پرپر
- نو شته نذ یر ظفرقبور شهدا
- فضل الرحیم رحیمپرسش حیران خان و پاسخ تلیفون جان
- دکتور فرید طهماسپدرم به جولا تبدیل شد !
- سروده ای ازسيد زبيرواعظیرشک
- جاویدفرهادفلسفه باوری درادبیات
- صالحه ( رشیدی ) ترس
- عبدالوکیل کوچیتاکی
- نصرت شاد زنان و جایزه نوبل ادبیات تبعید
- محمدظاهر حکمیمخور فریبش
- انجنیــر خلیـل الله رووً فــییخـبسـته گیهـا
- محمدنبی عظیمی یادی ازآفرینندهء رمان بی بدیل " همسایه ها" احمد محمود
- جاويد فرهاد دوبيتي ها
- نصرت شاد یک زن در آغاز ادبیات رئالیستی
- دکتر بیژن بارانمونولوگ درونی
- صالحه رشیدیزن موجود بهشتی است ؟
- عبدالودود فضلیدست خــوش طوفان
- نصرت شاددو زن ، و دو جایزه ادبی نوبل
- صالحه رشیدباور
- محمدالله نصرتتیر نگاه
- نورالله وثوقریشۀ تشویش
- نادر ظهیر اقــــتدار آتش
- نورالله وثوقمیزبانی مهمان
- سیدزبیر«واعظی» عیــــــــــد غربـــت
- نصرت شاد یک زن ادیب ساهپوست
- ع.امانیزاهد ومدهوش
- بیژن بارانبهار سبز
- نورالله وثوقتلخکها
- زبیر«واعظی» " خوبی اندرکس نمی بينيم خوبان را چه شد"
- نویسنده و مرتب عبدالله « وفا»یاد و خاطره استاد وفا گرامی باد
- فرستنده: ف. کبیریسروده ای از غاده السمان زن شاعر سوری
- برگردان به فارسي: بابك صحرانوردشاعر
- محمدالله نصرتگرداب محبت
- نصرت شاد ادبیات آمریکای لاتین ، - زنان مبارز بعدازکودتای نظامی
- حضرت ظریفیاهدأ به کامبخش
- صالحه رشيديپرستو
- نورالله وثوقسرنوشت رأی
- فضل الرحیم رحیم فریاد
- نورالله وثوق !!!!!کورخواندی
- محمد نعمان دوست قبرستان من
- محمد اسحاق " ثنا "حاکم شهر
- نورالله وثوقجبر انتخابی
- محمدالله نصرتندامت
- دکتر بیژن بارانبنمایه شعر 3 هزار ساله فارسی
- ناهيد بشردوستانتظار
- محمدنبی عظيمی حالی اگر چیزی بگویم بازسرم قهرمی شوی
- ظاهرحکمیبه ارمان مهرش
- محمد ا صغر( عبا د ي )خد مت ا نسـا ن !!!
- انجنیر حفیظ اله حازملمس مهر
- محمد الله " نصرتماه لقا
- صالحه رشیدیدر کویر دلم
- عبدالودود فضلییـارب چـه عـذاب اسـت
- جاوید فرهاددوغزل برای "لیلی"
- نورالله وثوق به پاسِ رنگها یی که ازا نگشتان رفتند
- جعفر جبرئیلیفصل انتخاب
- محمد اسحاق " ثنا "استقلال
- محمد ا صغر عبا د ي د ا وطلبی !
- شعر از: حسین مهرانزادگاهَ
- صالحه رشیدیبالاخره
- انجنیر حفیظ ا له حازماز راه
- حضرت ظریفیخدا! یا خداوند!؟
- برگردان:جاویدفرهادسیگاری
- عبدالوکیل کوچیانتخابات
- نورالله وثوقجنگِ تریاک
- محمدالله " نصرت "بدخشـــــــــان
- محمد الله " نصرت "زنده گی بی تو
- نورالله وثوقصندوق رأی
- م . ا صغرعبا د ینه کل با نه ، نه ...
- محمد اسحاق '' ثنا ''آرزوست
- غلام جیلانی "پژوه"ترانه درد
- نظر –برهان عشق!
- دولت محمد "جوشن"شـهپـر سیمـرغ
- نورالله وثوقشهر بی دروازه
- بهادر-الهام سرنوشت
- بیژن بارانماه عامیانه
- صالحه وهاب واصل دیار وطن
- محمدالله نصرتتنهـــائی
- جاویدفرهادباز خوانی چند بیت از یک غزل " بیدل "
- بابك صحرانورددرس های شعر شناسی معاصر
- نو شته نذ یر ظفرخدا خیر کند
- نورالله وثوقپوستین چپه
- نظر - برهانوفا !
- وزیر-اوستامشعل یقین
- محمد اسحاق '' ثنا ''کار مُثمر
- نورالله وثوقمارِکر
- نذ یر ظفرانگور
- سروده ای از منظر حسینیتهران
- محب اله (فکرت)سمنگان باستان
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری) ریا کار
- عزیزه عنایت سروده های تازه
- نویسنده : بابک صحرانوردشیوه های روایت در داستان کوتاه
- انجنیر حفیظ ا له حازممزرعه کشته
- صالحه وهاب واصلبرقصم
- صالحه( رشیدی)تنگی دنیا
- بیژن باراناقدس
- نورالله وثوقبرج زهرمار
- محمد ا صغر( عبا د ي )ا ي وطن !
- جاوید فرهادارزش،ابطال پذیری وآسیب نگره های ادبی
- صالحه وهاب واصلزن افغان
- منوچهر خاکی قبله آزادی
- نويسنده: بابک صحرانوردفوتوریسم ؛ مایاکوفسکی
- عبدالوکیل کوچیبمناسبت چهارمین سالروز تاسیس نهضت فراگیر د ت ا
- نورالله وثوقمداری
- صالحه ( رشیدی )طرح ادبی
- عبدالودود فضلیدنـیـای عـجـیـــب
- شعراز: مهران حسینیزادگاه
- طنز: از عزیز نسینپادشاهی که زاغها انتخاب کردند
- صدیق رهپو طرزیما اسطوره و واقعیت
- نظر -برهان پدر قهرمان
- نورالله وثوقسحر فکران
- جاویدفرهاددوکنش دردوواکنش
- وکیل کوچیپدرم را بمن باز دهید
- صالحه رشیدی!برای آخربار
- نورالله وثوقترازوی هوس
- امان معاشریادی از مرحوم مرزا عبدالحمید (حمید )شاعر توانا کشور ما
- ر. پیکارجونوای زنده گی
- صالحه ( رشیدی )تا به کی ؟
- طنزکوتاهی از: زلمی رزمی انتخابات
- صالحه وهاب واصل«ما»
- نورالله وثوقآیینهی فریاد
- زيوری ويژه مدیر مسوول بستر ادبی فرهنگی دریاچه مقیم تخار نامه سرگشاده
- محمد ا صغر( عبا د ي )عجب وقت !!!
- محب اله «فکرت» همسفر
- نظر – برهانبه یاد آشنا
- نورالله وثوقاشکی برگور بیگناهان بالابلوک
- رستم پیمانباز رفتی و رفتی زخویش
- محمد نادر ظهیرفــــدایــت ای معــــلم ، جان من
- جاوید فرهادشرحی از یک بیت
- محب اله «فکرت» مادر
- آذر سلطانیاعترافات ادبی درسلول انفرادی
- نورالله وثوقبلندای شکست
- برگردان: جاوید فرهادهیچ کس، مثل کسی دیگر نیست!
- بابك صحرانورد14 شعر کوتاه
- محمد اسحاق'' ثنا ''آتش تبعيض
- فیلمنامه ای از بابک صحرانوردنیران جان
- نورالله وثوقدره های زمزمه
- حلیمه مهر پوردر آ تش رسو م ....
- آذر سلطانی داستان دو کودک مهربان درخانه های تیمی
- Ehab Lotayefغزوة غزة
- دکتربيژن باران May Day
- محمد اسحاق'' ثنا ''فتنه جو
- اسدالله جعفریمیلاد گل سرخ
- بابك صحرانوردنيما يوشيج و ارزش هاي شعر معاصر ايران
- نورالله وثوقصحن هوس
- انجنیـر خلیـل الله روًوفـی ودرفـــرجام !
- جاویدفرهاد گپی درمورد غزل های فانی
- حلیمه مهر پور مادر
- سيد عبد اللهترياق هجران
- ایرج میرزامادر
- محمد ا صغر عبا د ينورچشــــــم
- عبدالوکیل کوچیپیام شاد باش به مناسبت روزمادر
- محمد اسحاق'' ثنا ''مادر
- حسن علی پورتقدیم به دوست عزیزماستاد اسدالله جعفری
- نورالله وثوقگروه مافیایی
- نورالدين همسنگرفاجعه!
- نورالله وثوقبمب خوشه ای
- محمد اسحاق ثناآيينهٴ حضور
- محمد ا صغر( عبا د ي )هــوای تـو
- ب.د.گذرگاهیشيران درقفس وروباه ها در شکار اند!!
- مژگان ساغرسفر نامه
- نورالله وثوقدارالمساکین
- طنزکوتاهی از: زلمی رزمی اندرفوائد وکمال های نجاری
- شعر از : محمد خالد "فائز"ازار افيون
- شیر هژیرعدالت
- محمد اسحاق '' ثنا ''و رقِ گُل
- نورالله وثوق مهری وگوهر شاد
- محمدنبی عظیمیبه کي سلام کنم؟
- نورالله وثوقبلوار دلها
- انجنیر خلیـل الله روًوفیشقایق بهار
- سيدذبيح الله سهيلگلزار من
- اثر: دوکتور بشير افضليعشق اولين
- طنز از: زلمی رزمی فوایدشفافیت وحساب دهی مقامات دولتی
- نورالله وثوقضمير خسته
- بیژن بارانماگنولیا
- امــیـــــــــــد کـــــــــامجـوحسن و شکنجه
- مولانا عبدالکبیر(فرخاری)لاله
- زبیر شیرزادکچکول
- زبیر شیرزادد ابوغریب مرکه
- نوشته: سید جمال ناصر نوری در ستایش فرهنگ و اندیشه
- نوشتۀ استاد عبدالله وفامرسل
- نظر- برهانآرزو
- آرام بختیاری تداخل داستان کوتاه با یک بیوگرافی ؟
- محمداسحاق ثناديگ ظلم
- محمد ا صغر( عبا د ي )بهــــا ر
- عزیزه عنایت مشـــعل وحدت
- محمدنبي عظيميآرزوهای برباد رفته
- ناهيد بشردوستنوبهار
- رستم پیمانخانه من
- آرام بختیاری ادبیات ؛ عشق مادری و شوق ولایت
- نو شته نذ یر ظفرپیام نو روزی
- محمد اسحاق '' ثنا ''بهار
- د زبیر شیرزاد لیکنهعبرت لنډ داستان
- آرام بختیاریادبیات چپ ؛ تبلیغی ولی انسانی
- نظر- برهانانتظار بهار
- عبدالوکيل کوچيبهار
- محمدحسین محمدیداوری مرحلهی اول کتابهای داستانی در جایزه ادبی نوروز
- محمدحسین محمدیداوری مرحلهی اول کتابهای داستانی در جایزه ادبی نوروز
- زبیر شیرزادد آغاشیرین بوټان (پښتو ادبی ټوټه)
- آرام بختیاری تئاتر و دوگانگی انسان بورژوایی
- پژوهشي ازصباحتقدس مادروعطوفت زن دوکلمه دريک مفهوم « قسمت دوم »
- انجنیر حفیظ ا له حازم تا یک بهار دیگر
- اسدالله زمریزما له خوا به ګور ه لیرې ګر ځې
- محمدنادرظهیرلـطــف خـــــدا
- ناهيد بشردوست زن
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری)گل بشگفته
- محمدنبی عظیمینامه یی از کابل
- محمداسحاق ثناچوتار
- سليمان راوشخطابهء به مردها
- جمشید پیمان بانویِ من ، امروز روز توست
- حلیمه مهر پورسنگ غیرت
- راحله یارلـیـلـی
- بیژن بارانگلنار من
- آرام بختیاریما و گمنامان ادبی غرب
- م . ا صغر( عبا د ي )ګـذ شــت
- نظر -برهان نسل جوان
- عزیزه عنایت مقـــــــام زن
- رستم پیمانشام نامه
- آرام بختیاری نویسنده پسامدرن طبقه متوسط
- حلیمه مهرپورنژاد برتر
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری) دیدم آغشته به خون
- انجنیر حفیظ اله حازمخورشید مرده بود
- دکتر بیژن بارانتحلیلی از 7 خوان رستم
- رستم پیمانآدرس: امتم
- محمدنبي عظيميپنبه ء گــــــــوش
- ناهيدبشردوستگريستم
- آرام بختیارییک رمان ، دو قرن اعتراض اجتماعی
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری)شکر شکن
- زبيرشيرزادصنوبرخان
- دوکتوربشير افضلي عقده ها خاطره ها و اميد ها
- بیژن بارانلاله
- نیلاب موج سلام« قمار دیگر »
- ا. م. شیزلی در سوگ غزّویان
- امان معاشرمولا نا عبدالکبیر( فرخاری) شاعر غمدیده در یک حادثه خانم، پنج پسر ویک دخترش را از دست داده است
- انجيلاپگاهيکور که نیستی....
- ا صغر( عبا د ي )زمســـــتا ن
- حضرت ظریفی وحدت ضامن پیروزی مبارزات پیگیر زمان ما وغلبه بر دشواریها
- حلیمه مهر پورجنگ است خصم ما
- سارا ارمنیسه اسم مستعاردریک ترورسیاسی
- عزیزه عنایت اندوه شـــرر بار
- سروده عليرضا قزوهآقای پپسی کولا
- انجيلاپگاهيبه رزمنده گان فلسطینی
- تهیه و نگارش استاد عبدالله وفامردی از تبار عاشقان
- نگارش و برگردان: نیلاب موج سلاماز « برهنه در باد » تا « انسان »
- ناهيد بشردوستفصل غربت
- محمد ا صغر( عبا د ي )چـــه حــا لــست ؟
- انجيلا پگاهيغزه در آتش و خون
- مولانا عبدالکبیر فرخاری درجوش نوبهاران
- صالحه رشيدیزن
- انجينر عبدالکبير کاکړ فلسطين
- محمد ا صغر(عبا د ی)مـــد ا ل
- نذيرظفرسر ما به سر ما
- عبدالحسیب شریفیهوای سرد
- آتوسا سلطان زادهسروانتس ورمان دن کیشوت درادبیات جهانی غرب
- حضرت ظریفی نوای نسل جوان
- میهن فدا محشورسروده های رنگین بیرنگ
- محـمد نادر ظــهـیر یادی مختصر از نخبه گان تاریخ و ادب فارسی درهزارهء اول قمری
- اشرف هاشمیریــيـــــس جمـــــهور انتــــــخاب میشـــــــــــــــــد!
- محمدعارف يوسفيعید شما مبارک
- آتوسا سلطان زادههومرکیست ؟- درسهای ادبی غرب
- بیژن بارانثنویت
- عزیزه عنا یت اندوه غریبـــــان
- داکتر خاکستریگانه آمدو تنها نشست و فردگذشت
- ظاهر حکميپه زمام دی مینان
- روشنزنده با بمب ، زنده باد دینامیت ،- شعارمبارزان بود آنزمان
- نوشته: داکتر حمیدالله مفید گذری بر اندیشه مولانا جلال الدین محمد بلخی در باره عید
- محمد ا صغـر( عبا د ي ) محفل بزرګد ا شت عـــید قربا ن
- صالحه ( رشیدی ) عید غربت
- زبيرشيرزادچه پوه شومه سیفو شومه
- محمد ا صغـر(عـبا د ي) ا مـروز
- روشندرآغازخشم بود- وسپس شورش !
- عبدالو کیل کوچیبیادبودحشمت خان هنرمندافغانستان
- مولانا عبدالکبیر فرخاری رسم و راه زندگی
- م ی هادی ارمغان
- داکتر خاکستراز درفش جوانان تا آکادمی کنگور
- حضرت ظریفیهـــــــــــو ای عـــــــــــــید
- داکتر خاکستر حاصل دور زنده گی صحبت آشنا بود
- داکتر خاکسترنم اشکی و با خود گفتگویی
- بيژن باراندوستی
- از قلم فضل الرحیم رحیم جانم بگو
- روشنشورشگران غرب؛ازآنارشیسم فرهنگی تا سوسیالیسم تخیلی
- محمد عارف یوسفی پــــــــد ر
- خامه ای از داکتر حمیدالله مفیدگذری در اندیشه وافکارعلامه داکتر اقبال لاهوری سخن سرای از شرق
- محــمد ا صـغـر( عـبا د ي )ا هــــل مـعا ر ف
- عبدالله «وفا» وصیت
- روشنغالب آنارشیست ها درتبعید ودور از وطن درگذشتند
- بقلم : محمد نادر ظهیرشـبی تاریک و ظلـمـانـی
- محمد ا صغرعـبا د يمـــــرګ زود رس
- عزیزه عنایتآرزوی بدل بــرده
- محمد عارف یوسفیغــم دل
- روشنرنگ پریده ها در حال مبارزه، وحشتی نداشته باشید !
- حضرت ظریفی حق داده نمیشود بلکه گرفته میشود
- محمد ا صـغـر( عـبا د ي ) خوا ست یتــیــــــــــــم
- بيژن بارانکانون
- محمد نادر ظهیر نگرشی بر افکار و تأملی بر اشــعار حكيم ناصر خسرو
- طنزاز: ز. رمصاحبه با خودم
- محمد عارف یوسفیرهء دشوار
- م ی هادی به استقبال از پیام رفیق محمد داود (عزیزی)
- روشنسه قرن مبارزه اجتماعی آنارشیست ها در آمریکا
- ا صـغـر ( عبا د ي ) ا لـهي
- نوشـتهً انجنیـر خلیـل الله روًوفی صدای شاعری ازتبار هنـدوکش به ابدیت پیـوست
- دوکتور بشير افضلينور درظلمت
- محــمد ا صـغـر( عبا د ي )چــه کـنـــــــم
- علیشاد لربچهروشنفکر و رمانتیک انقلاب در تبعید
- م ی هادی انعطاف
- نذ یر ظفر ائتلاف نا مقدس
- بهار نیکفرموسی میمندی،فلسفه وتاریخ یک قوم سامی
- محمد نبی عظیمی دست خونریز
- محمد عارف یوسفیکوچه
- اسدالله جعفريآيا انسان خيّر وجوان مردي خواهد پيدا شد كه....
- آرام بختیاریزردشت،ازماقبل باستان تا زمان ساسان،ار افسانه تا فلسفه
- بیژن باران منو ترک نکن
- محمد عارف یوسفیاقرارمیكنم
- انجنیـر خلیـل الله روًوفـی انسانی بر افــلاک وانسانی بر حضیض خاک
- عاطفه سلطانيسه قرن فعالیت روشنگری درغرب
- امين الدين ( سعيدي )پښتو متلونه
- محمد عارف یوسفیحسن یا ر
- محـــــمد ا صـغـر( عـبا د ي )یا ر ب
- انجيلا پگاهيآزادی
- ا صـغـرعـبا د ي یـوجـــهـا ن یـوا نســــــا ن
- بهار نیکفرچرا می نویسید ، چگونه می نویسید ؟
- محمد عارف یوسفیروزگـــا ر
- نوشتۀ حسیب شریفی بی زن
- بهار نیکفرفلسفه رواقی ، دین بود یا جهانبینی ؟
- بهار نیکفرشاعر ، واسطه ای میان فرهنگ شرق و ادبیات غرب
- نویسنده عبدالله«وفا» بالاخره لیسانسه قبر کن شد!
- دکتر بیژن باران سخنوری
- محمد عارف یوسفیالتمــــاس
- فـــــواد پامــیری کسی که باید زیر نامش خط درشت کشیده شود...
- نیلاب مـــوج ســــلام« به جایی میروم کانجا نباشد نابرابر، کج، ترازو ها»!
- حلیمه مهر پورخار غر بت
- علیشاه ادبیات فلسفی غرب
- مشعلگراميداشت از سياه سنگ
- محمد عارف یوسفیشیوهء برابری
- محمد عارف یوسفیشیوهء برابری
- عثمان " امانی" آرزو
- م ی هادیوجود تان زنده باد
- حميد برناسريال طنز وروشنگری
- بهار نیکفرادبیات فرانسه ؛ 12 بار جایزه نوبل
- محمد عارف یوسفیمقــــــــد م نیـــکــــــــو
- برگردان از آلمانی: نیلاب موج سلامبدرود شاعر ِ « به گلوله بستن پرنده گان بهشت »
- اسدالله جعفرياو مي آيد كه جهاني از نو سازد!
- بهار نیکفرتاریخ فلسفه غرب ، از پرواز تا فرودی اضطراری
- محمد عارف یوسفیآرزو
- م ی هادیما بفردا میرویم
- حميد برناسريال طنز وروشنگری
- عاطفه سلطانیخاطرات دوران اسارت
- علی شاه نویسنده میان ادبیات اکسپرسیونیستی و رئالیسم سوسیالیستی
- محمد ا صغرعبا د يمــــپرس
- حميد برناسريال طنز وروشنگری
- محمد عارف یوسفیشكست صبر
- نویسنده: سید موسی عثمان"هستی"به بهانه تجلیل از مقام شامخ بیدل
- سلطانهمشاهیرادبی فراموش شده وجایزه نوبل
- محمد یعقوب هادی آدم های چند چهره
- حميد برناسريال طنز وروشنگری
- ناهيدبشردوستهمسايه
- محمد عارف یوسفیگرمی تمنا
- علیشاهشاعر معترض و 80000 صفحه گزارش امنیتی
- حسیب شریفیحادثه (داستان کوتاه )
- بیژن باران زمان
- حميد برناسريال طنز وروشنگری
- محمد عارف یوسفیتمثیل آدمیت
- محمد علی سروریو طن
- م ی هادیتقدیم به نوزادان افغان دور ازافغانستان
- علیشاهما و شاعره های رنگ پریده رمانتیک اشرافزاده
- مولانا عبدالکبیر فرخاری میهن
- سیدموسی عثمان من نمی دانستم که خودم خدا هستم
- محمد ا صغـرعـبا د يمیهـن عـزیز
- حميد برناسريال طنز وروشنگری
- جلوه - فربود شکوهیشوخ شیرین کار
- داوود تنهاخيال دوست
- محمد عارف یوسفیهوس دیدار
- بهار نیکفرازادبیات انقلابی- تا آثاری احتیاط آمیز
- محمدنبي عظيميکـــــــــــــوری - Blindness
- بهار نیکفربه مناسبت مرگ آخرین شاعرواقعی شهرمان
- لطیف کریمی استالفی الف ، نون !
- محمد عارف یوسفیارمغان دل
- زلمی رزمیفوائد نطاقی
- محمد عارف یوسفیوطندار
- وحيد احمد جلال زادهغوغا
- از قلم فضل الرحیم رحیماعلان ، اعلان ، اعلان حکومتی
- هادی طنز به اسقبال نشست پاریس
- محمد ا صغـر( عـبا د ي )پـد ر
- عاطفه سلطانى چوپان زاده هاى ادبى در كلخوز و سلخوز!
- برگرفته از سايت فردا نیلاب موج سلام
- سید موسی عثمان"ملا نصوح "ها ی نکته دان درسایت های "موهن لال" جاسوس انگلیس
- بهار نیکفریادی از دو نویسنده سیاسی زمان فاشیسم
- محمد عارف یوسفییار بدخوی
- محمد ا صغـر( عـبا د ي )کـــرزي
- عزیزه عنایت بهار وحــــدت
- حميد برناسريال طنز وروشنگری
- بلقیس « مل »فاجعه
- از قلم فضل الرحیم رحیمنامهء یک افسر امریکائی برای خانمش!
- حميد برناسريال طنز وروشنگری
- محمد ا صغـر( عـبا د ي )هـوا ی کا بل
- بهار نیکفرمرگ نویسنده تبعیدی غربی در تنهایی
- بهار نیکفرادبیات تبعید غرب – یکی خودکشی کرد،دیگری وزیر فرهنگ شد
- حميد برناسريال طنز وروشنگری
- اسدالله جعفريجهان داري از منظر فردوسي
- سروده ی از :لطیف کریمی استالفی زخم زبان !
- از قلم فضل الرحیم رحیم سه هفتهء کروئ و صد افرین به قدوس کور ذهن !!!
- شفیقه اصغر نعمتکنار مادر
- بهار نیکفررمانتک فقر،ادبیات و رنجهای روشنفکری
- پوهندوی دوکتور سید حسام (مل)دوطن دګوند د شهیدانو پیغام
- انجنیر زریر دیدار آشنا
- حميد برناسريال طنز وروشنگری
- سیدموسی عثمان کاسنی تلخ
- جلوه ( فربود شکوهی)زبان بی زبانی
- حلیمه مهر پورزن سوم
- داستان کوتاه از: عبدالحسیب شریفیتنهاتر
- دکتر بیژن باراناروتیسم خیام
- بیژن بارانروزی خواهد آمد-
- ناهيدبشردوستآيينه خلوت
- محمد عارف يوسفیمرو جایی که من نیستم
- محمد ا صـغـر( عـبا د ي ) زما نه شد بد ل
- ناهيدبشردوست پيام بهار
- روشنآشتی بافلسفه معترض مسیحی قرون وسطایی
- رحیمه توخی ای کار گر...
- نذيرظفرهشت ثور مبارک
- هوشنگ معین زاده بمناسبت بزرگداشت هشتصدمین سالگردمولوی
- خجسته - زيميرو- اسکاريمروري برداستان رابعه و بكتاش
- محمدنبي عظيمي ازسخن شنوتا سخنگو
- لاله امبلیفلسفه مسیحی،عرفان و تکرارحرف ها
- حلیمه مهر پور کا بل
- محمد عارف يوسفیگر نشد امروز عدالت روز محشر ميشود
- حبیبه جهتگریستم
- حضرت ظریفیبــه استـقبــال اول مــه روز هـمـبستـگــی کـارگـران جــهــان
- سيدحسن رشاد
- انجنیر حفیظ الله زریربیاد بـرادر شهیـدم سیـد حبیـب الله
- حميد برناسريال طنز وروشنگری
- آذر سلطانیآرامگاه عاشقان ، زیارتگاه روشنفکران
- گردآورنده وتهيه کننده ) رستاخيز)دوآزاده مهربان: رحيم نامورو مرتضی كيوان
- محمد عارف يوسفیآتش تمنا
- نيلاب سلامشعر فانی گیرا تر از ترنم باران
- آتا مستشارفلسفه مسیحی درمقابل فلسفه اسلامی درسده های میانه
- محـمـد ا صـغـر(عـبـا د ي)مـرگِ ا نـسـا نیـت
- انجنیر حفیظ الله زریــر نالـۀ شهیــــــــد
- بیژن بارانحافظ زیر هشتی
- اسدالله زمریساقې ته!
- انجنیـــرحفیظ الله« زریر»گله دارد
- مولانا عبدالکبیر (فرخاری) سال - روز مشعل
- محمدنبي عظيمي واله هم رفت
- محمد عارف یوسفیفصل نوین
- لاله امبلیمطالعات سکولار و مزاحمت های فلسفه مسیحی
- محـمــــد ا صـغـر( عـبا د ي )مُـحَــبَت
- حلیمه مهر پور کتاب سرنوشت
- محمـد ا صـغـر( عـبا د ي)هـموطن
- محمد عارف یوسفیندانستی
- حضرت ظریفیسرود بهاری
- روشنیادی هم از مردان و فیلسوفان مخالف ازدواج
- عثمان امانی حوای اسیر
- لطیف کریمی استالفی کتاب گربهء عابد
- حلیمه مهرپور درس وحد ت
- حفیظ الله «زریر» بهــــــــــار
- حميد برناسريال طنز وروشنگری
- محـــــــمـد ا صـغـر(عـبـا د ي)بمـنا سـبت مولـود خجـسته ی سرورکا ئینا ت
- محمد عارف يوسفیبه پيشواز بهار
- سارا ارمنی روضه خوانی اخلاقی با گیتار ادبی
- مفتاح الدین ساپیڅـــانګـــــه یو لند داستان
- انجینر برهان عقابحکیم ناصر خسرو فیلسوفی عینی گرا در آیینۀ تاریخ
- محمد عارف يوسفيچهاربيتي هاي بهاري
- خامه ی از داکتر حمیدالله مفیدسزای قروت آ ب گرم
- عفیفه آرزو نو بهاران
- حکمید نوروز په ویاړ
- محـمد ا صـغـر(عـبا د ي) بهـــــــــا ر
- عزیزه عنا یت مقام زن
- محمد عارف یوسفیگلستان غم
- داکتر حمیدالله مفید گوش به دیوار یک خبر
- لاله امبلیادبیات میان آرمانخواهی و حزب گرایی
- تهیه و ترتیب قادر یامانشاروال نمونه
- حميد برناسريال طنز وروشنگری
- بهار سعيدماتم
- وحيد احمد جلال زادهپدر!
- انجنیر زریـــــــــر شکوه از زمانه
- عبادي ز ن
- دوکتور افضلي رباعيات
- انجنیر حفیظ الله «زریر» کور خود بینای مردم
- آتوسا سلطان زادهادبیات و انقلابی سکولار، همکاری ، انتقاد ، سرکشی
- ناهيد بشردوستسرود زنده گى
- زمری نثاری پاییز دار میزدند مرا
- ع . د . پاڅون میرزادهدهیواد وظالمانواوسفاکانوته !
- زلمي رزمي و خدا شيطان را آفريد
- پوهاندحکمي زن به هر جا
- م ي هاديزن بقای هست وبود کاینات
- سمیع رفیع جایگاه زن نزد مولانا جلال الدین بلخی
- عزیزه عنایت بگــــریـــم
- محمد عارف یوسفیزن
- نو شته نذ یر ظفرسلام به زن ؛ سلام به مادر
- انجيلا پگاهيخط ِ نــاله ِ
- ناهيدبشردوست نويد هستى
- ا صـغـر( عـبـا د ي ) سوخـتن
- انجنیر حفیظ الله زریر وطن
- عبدالکبیر(فرخاری) مولانا زن
- محمد عارف یوسفیهم میهن
- محمـد ا صـغـر( عـبا دي ) ا ي ز ن
- حميد برناسريال طنز وروشنگری
- اسدالله جعفريمي خواهم با تو گريه كنم
- لاله امبلیده سال هرج و مرج ادبی پست استالینیستی
- م ی هادیعاقبت
- محمدنبي عظيميظرفیت های ناکرانمند زبان فارسی دری
- انجنیر حفیظ الله زریــــــرمسلمـــــان نمـــــا هـــا
- حضرت ظریفیدر انتظار بهارم
- مولانا عبدالکبیر فرخاری ای خدا
- فقيرشاه فقيريارندا به نويسنده گان و قلم بدستان محترم
- نيلاب سلامیادداشتهای یک شب طوفانی زمستانی
- محمد عارف یوسفیعشق ویران
- آذر سلطانیفلسفه ای میان خدا و انسان
- ا صـغـر( عـبـا د ي)ا ی مـیهـن
- حميد برناسريال طنز وروشنگری
- بيژن بارانانقلاب
- روشنفیلسوف وعمرکوتاه شناخت وتئوری ها
- محمد عارف یوسفیما همه افغانیم و چون دادریم
- حميد برناسريال طنز وروشنگری
- دوکتور افضلي رباعيات
- محـمد ا صـغـر(عـبا د ی) چهــــــا ربیتی هـــا
- ارسالي منتقد گمناممجازات برای به کارگیری زبان فارسی
- آتوسا سلطانیوقتی مهندس ریاضیدان ، فیلسوف شود
- راحله راسخبيرنگ با گيتي پر از رنگ بدرود گفت
- محمدنبي عظيمي پدرپدرم وبایسکل اصیلش
- حضرت ظریفیبــاغ ا نــار
- محمد عارف یوسفیوصل
- حميد برناسريال طنز وروشنگری
- ترجمه و تهیه از : ذاکر عمری عطار پیر
- محـمد ا صـغـر(عـبـا د ي) حــق
- حبیبه جهت جنگ سرد
- ناهيد بشردوست حيران نشسته
- محمد عازف يوسفیهركه خواند قصهء ما ميكند افسانه ها
- لاله انبلیمحاکمه سقراط،اعدام روشنفکر و روشنگری بود
- شعر از نذ یر ظفرحضور چشم گر یان
- حضرت ظریفی تقدیم به پرویز کامبخش
- حميد برناسريال طنز وروشنگری
- محـمــــد ا صـغـر(عـبا د ي)مُـحَــــــــــــــرَ م
- محمدعارف يوسفيهر كه جان دارد دلش پر آرزوست
- مرزا گلاباتون سچهآیا کدام جوانی پیدا میشود که طالب نباشد؟
- روشناز کاخ فلسفی تا کلبه فیلسوف
- حشمت( امید) در جواب شعر ذلیخای کیستم
- برگردان از آلمانی: نیلاب سلام « قضاوت تند حقوقی »
- نوشته: زلمی رزمیپرده نشينان سخنگوی
- محمدنبي عظيميدیگر چه کسی ناله های گره شده بر دل مردم مان را خواهد نوشت ؟
- نا صر طهوری خوش بیان
- حميد برناسريال طنز وروشنگری
- حضرت ظریفی شکوه و جلال
- لاله انبليفیلسوف در جستجوی هدف هستی
- محمد عارف یوسفیقیامت
- فرستنده: مجلهء افغانستان امروز – کندز«مُلزِم» مردی از سلالهء شعر، عشق و ستيز
- از عزیزه عنایتمـــو ج شــرار
- حضرت ظریفی روزهای خونین کابل یاد بود عاشوراست
- حميد برناسريال طنز وروشنگری
- ناهيدبشردوستپگاه نيم خفته
- محمد عارف یوسفیدلا ديوانگي تا كي
- روشننیچه ؛ شاعرآوانگارد، فیلسوف جنجالی
- ناهيدبشردوست خلوص خلوت
- فضل الرحیم رحیم بزرگداشت هشتصد مین سال تولد عارف بزرگ مولانا جلال الدین محمد بلخی
- مولانا کبیر(فرخاری) گشن فکر
- آذر سلطانینویسنده رمانتیک ، میان اداره و طبیعت
- نيلاب سلامدرد دل خاک
- لاله امبلیسارتر ؛ فلسفه از طریق ادبیات
- ناهيد بشردوستروزي که بيرنگ قافله سالار راه عدم شد
- لطیف کریمی استالفی تخت، تابوت،خاکستر
- مژگان ساغر شفاباغ بهشت
- ترجمه و تهیه: از محمد ذاکر عمری ازدفترخاطرات یک نوزاد نیمه مانده
- مژگان مشتاققصه کوتاه
- دوکتور بشير افضلي عشق و طن
- اسدالله کشتمندبه یاد یار عزیزی که اهل دل بود
- حميد برنا طنز و روشنگری
- روشننویسنده میان پوچگرایی و انساندوستی
- حضرت ظریفی هــلا ل عـــیـد
- محمد عارف يوسفيتقدير
- آذر سلطانیداروین اسکاتلندی، جویس ایرلندی
- انجیلا پگاهیاهدا به او که ناله نوشت
- حضرت ظریفیدر گــذشت بیــرنگ کــوهــدامــــنــی
- حميد برنا طنز و روشنگری
- آرام بختیاریدوران کودکی ام بدون ادبیات کودکان! .
- انجنیر حفیظ اله ( حازم) با خزان
- محمد عارف يوسفيكاش من اين سان بودم
- انجينير عزيزبه مناسبت سالگرد وفات محمود بريالي
- خلیل الرحمن سلحشور حیتیديدگاه هاى مولانا و تأثير آن برغرب
- حضرت ظریفی در سوگ جوان نامراد
- بيژن بارانیادها-3
- حميد برنا طنز و روشنگری
- داوی روشان فلسفه غرب، و یا، مولانا بزرگ
- م ـ بلوچریشه
- روشنویکتور هوگو ،و جدا ناپذیری ادبیات از سیاست
- محمد عارف يوسفیوکيل
- دمورچیغهزرغونه عطا ژواک
- عفیفه آرزونه درنژاد و قومیّت،باشد نشانِ سروری
- علیشاد لربچهیادی از نویسنده ی رمان پاشنه آهنین
- حميد برنا طنز و روشنگری
- دوکتور بشير افضلي دو پارچه شعر از دوکتور بشير افضلي
- حميد برنا اظهار سپاس
- لالی امبلیدرگذشت نویسنده ضدجنگ؛ ولی جنجالی آمریکا
- حميد برنا طنز و روشنگری
- امین الله مفکرامینی تحفۀ بغلان
- اسدالله جعفریعلامه طباطبایی پیغمبر زمان خود بود
- حميد برنا طنز و روشنگری
- مژگان ساغربه مناسبت حادثه خونین بغلان
- آتوسا سلطان زادهاز برف های کلیمانجارو تا بریگادهای سرخ
- نويسنده وپژوهشگر »اسکاري«اسطوره درادبيات پارسي دري
- عفیفه آرزو برای نادیا انجمن
- انجيلاپگاهي اهدا: به قربانیان حادثه تروریستی بغلان
- ناهيد بشردوست گريز از انجماد غصه
- ساحلسودابه ، کاوس و سیاوش
- محمدنبي عظيميزن پنجــــــم
- الف . محشور فانی: نام ماندگار و تا ابد باقی
- ع . سلطانی تورگنیف و رئالیسم ادیبانه در رمان
- نويسنده وپژوهشگر »اسکاري«اسطوره درادبيات پارسي دري
- سمیع رفیععرفان مولانا و آموزه های از مثنوی
- بیژن بارانصلح
- ناهيد بشردوست شيشه و سنگ
- دوکتور افضلياهــدا به جوانان وطن پرست
- نوشته : داکتر حمیدالله مفیدراهی از گورستان
- علیشاد لربچهگوگول ، غریبه ای شهرستانی درپایتخت تزاری
- نويسنده وپژوهشگر »اسکاري«اسطوره درادبيات پارسي دري
- صديق وفا طنز وروشنگری
- نگارش: حميد برناسريال طنز وسياست
- اسدالله جعفری نقد ها را اگر عیاری باشد
- آرام بختیاریتولستوی ، خالق سومین زن "نانجیب" ادبیات جهان !
- ناهيدبشردوستکانکور نقاشى
- نگارش: حميد برناسريال طنز وسياست
- نويسنده وپژوهشگر »اسکاري«اسطوره درادبيات پارسي دري
- ناهيد بشردوستفصل زنگارى
- از قلم فضل الر حیم رحیم یک نظر سنجی شفاف
- آرام بختياري با برنده جايزه نوبل در بخش ادبيات معرفي شويد
- عفيفه آرزوچند سروده از عفيفه آرزو
- حضرت ظریفی گــو یــنـد عــیـــد نــیـســـت
- استاد صباحپيام عيد
- پوهاند ظاهرحکميدروصف مولا ناجلا ل الدین بلخی
- نگارش: حميد برناسريال طنز وسياست
- ع . سلطانی داستایوسکی ، و زوال شخصیت انسان دراسارت
- عزيزه عنايتپیـــــک امیـــــد
- ا ز: ا ما م عبا د یر هی معیر ی شا عر، تر ا نه سا زو آ هنگسا ز
- حـضــرت ظــر یــفــی تـــــــــــــنــگـنـــای هـــوس
- نگارش: حميد برناسريال طنز وسياست
- علیشادسال های میلادی ادبیات کارگری؛ گورکی و دیگران
- سهراب آوارهاشکی هم برای آنتوان چخوف !
- حميد برناسريال طنز وسياست
- بیژن بارانزمستان
- دكتر بيژن بارانتبلور اختلالات روحي در شعر نو فارسي
- ترجمه: ذاکر عمریمن کرد هستم
- ناهيدبشردوستدريا
- لاله انبلیدرس های نقد و ادبیات غرب !.
- حميد برناسريال طنز وسياست
- ناهيد بشردوستدو سروده از ناهيد بشردوست
- روشنادبیات تهوع ، محصول ابتذال مدرنیته ؟
- حميد برناسريال طنز وسياست
- حضرت ظریفیشــو ره زار غــربت
- ماریا دارو خسر دوزخی ام وفات کرد
- سارا ارمنیشوپنهاور و سالهای وحشی فلسفه
- نگارش: حميد برناسريال طنز وسياست
- ناهيدبشردوستکودک افغان
- عزیزه عنایت دسته گلی از چمنستان ادب
- دوکتوربشير افضلي پيام مادري از جنت
- آرام بختياري به مناسبت سالگرد اینگهبورگ باخمن
- حضرت ظریفیاستقبالی از88 مین استقلال مان
- شعر از مرحوم م . ابراهیم ((کوهی لشکری))جشن استـــقلال
- نگارش: حميد برنا سريال طنز وسياست
- پوهاند داکتر ظاهر حکمياستقلال
- حضرت ظریفی دایه های مهر بان تر ازمادر
- لالي امبليفيلسوف ميان فرهنگ و جامعه شناسي
- (جلوه ) فربود شکوهی آیین جاودانه
- نگارش: حميد برنا سريال طنز وسياست
- حميد برنا به مناسبت؛استرداد استقلال افغانستان
- نذ یر (ظفر)اشعار چند از نذ یر (ظفر)
- هارولد کورلندافسانه های باور نکردنی
- تهيه کننده وگردآورنده صباحدوشاعروارسته ودوسخن ور برجسته
- عليشاد لربچههرمنوتيك غربي،هرمزگرايي شرقي!
- عزیزه عنایت تنــــــد باد حوادث
- راحله یارمثنوی
- عزیز نسینوصیت مرحومی
- نگارش: حميد برنا سريال طنز وسياست
- مژگان مشتاقزنگو له ها به چه کسی داده اند
- آذر سلطانييادي از جامعه شناس بي خطرساختارگرايي
- استاد قیوم بیسد بوسه بــــــده
- دوکتور بشير افضلي قصه ّ دو برادر
- روشندونام از آغاز و پايان فلسفه غرب
- لالي امبلي فيلسوف انقلابي مخالف عمل
- ستارهنظرات مدرن يك پسامدرن
- ناهيد بشردوستآدمها ى گداخته شده
- ناهيد بشردوستدو سروده از ناهيد بشردوست
- مژگان مشتاقمسافر
- دوکتور بشير افضلي خون انسان
- نگارش: حميد برنا سريال طنز وسياست
- آتوسا سلطان زاده فيلسوف شرق درفرهنگ غرب
- انجيلا پگاهيدو سروده از انجيلا پگاهي
- ارسالي بصيردهزادچندپارچه شعر اززنده ياد ابراهيم كوهي لشكري
- شعراز شاعره آذری: مدینه گلگونتو آمدنی نیستی
- نادره مستشارآدام اسميت و دانشجويان اخراجي!
- محمدنبي عظيميدیدگاه هایی از خالد نویسا در بارهء رمان ورمان نویسی
- مژگان "ساغر شفا"نامه به سياه سنگ
- ستارهآغازگر خوش نيت ليبراليسم ؟
- نیلاب سلامرئالیسم جادویی در داستان کوتاه «بوتهایم»
- نگارش: حميد برنا سريال طنز وسياست
- لالي امبليانقلابيوني كه 60 ساله شدند
- شعراز؛ عبدالفتاح "فنا" سمنگانيروز معلم
- محمدنبي عظيمي بوت هايم
- ترجمه: م. ذاکر "عمری"چگونه حمدی فیل دستگیر می شود؟
- داکتر حمیدالله مفیددر فروغ زمان
- روشنمن كجا – و جان ديويي كجا !
- محـمد ا صـغـرعـبا د ي عـشــق
- نگارش: حميد برنا سريال طنز وسياست
- مژگان مشتاقاستخری با کاشیهای آبی
- مژگان ساغرمادر
- تهيه ،تدوين وپژوهش )دوشي چي ( درخلوت مولا ناي بلخ
- نیلاب سلامبه بهانه ای سیزده هم می، روز جهانی مادر
- رستاخيزجلالالدین محمد بلخی يا مولاناي روم
- شعر از :ابراهيم ( کوهي لشکری) مــــادر
- سهراب م. آوار ژاك دريدا ، فيلسوف و معلم پركار
- محمد ا صـغـرعـبا د ي مــــــــــــــــا د ر
- ا ما م عبا د یفا نی ققنو س شا عر ان به آ تش خو د سو خت
- ع . سلطاني پيام روشنگري ديدرو به دانشنامه ايرانيكا! .
- پوهاند ظاهرحکمي حسود نا سپاس
- نوشته:لطیف کریمی استالفی آیاولایت فقیه اجازه میفرمایند...؟!
- مژگان مشتاقنامه
- سارا ارمني رستاخيز ماكس وبر- و مرگ ماركس .
- نگارش: حميد برناسريال طنز وسياست
- نیلاب سلام شعر فانی، عطر گل نسترن، یک پیراهن یاسمن
- عزیزه عنایت آرزو
- سيما سمابه ياد بود استاد فاني
- منيرسپاسدر رثای مرگ رازق فاني
- آرام بختياري شورش در فلسفه آمريكا
- احمد سلجوق ." ایل کان"زن زنده گانیم هستی
- اسدالله جعفریفرهنگ فارسي و منظومه های عرفاني
- دوکتور افضلي اهدأ برای ماهنامه دوست داشتني مشعل
- ستاره زندگي تراژديك يك شاعر ديگر .
- محمد اصغر( عبـا دي)بــيــــــا
- مژگان ساغر شفااهدا به روان پاک اجمل نقشبندی
- پروانهخاطره
- خسرو بهرامي عقده مندي ناشي از حقارت و دوگاني شخصيت
- آذر سلطاني وداع با شاعر كودتاچي !
- دوکتور بشيرافضليسرود آزادي
- نویسنده :ماریا داروگل کوکو چطور بار دار شد ؟
- انجيلا پگاهيامروز با سپیده
- روشن رمان نويسي با كمك ژورناليسم ؟.
- نگارش: حميد برناسريال طنز وسياست
- محمد اصـغـر(عـبا دی) رهـــــــــــــــــــنمـــــــــا
- نویسنده :ماریا دارو گل کوکو چطور سفید بخت شد؟
- نویسنده :ماریا دارو چطور گل کو کو انباق دار شد ؟
- امین الله مفکر امینیسال نو
- سارا ارمني بي خانمان – ولي جايي در قلبش !
- نگارش: حميد برنا سريال طنز وسياست
- محمـد ا صــغـر( عــبا د ي)بـهـــــــا را نــه
- مژگان ساغر شفاييبهار
- پوهاندحکميپسرلی
- نویسنده: ماریا دارو گل کوکو چطور عینکی شد؟
- نگارش : حميد برناسريال طنز وسياست
- نادره مستشار نرودا-،از سوررئاليسم تا سوسياليسم .
- سلیمان راوش کاروان نور و خرد، در خط بهار
- حضرت ظريفيدو سروده بهاری
- منيرسپاس عید باغ
- سلیمان کبیر نوری میبینم من
- دوکتور بشيرافضلي کبوترصلح
- نگارش: حميد برنا سريال طنز وسياست
- محمد ا صغــر( عـبا د ی) يــــا ر ب
- راحله یاردو غزل ناب
- روشن دفاع قلمي از نوجواني برباد رفته ام !.
- ترجمه از: محمد ذاکر "عمری"در زیباترین گوشه یی قلبم تو هستی
- امين الله مفکر امينيگرامیداشت از روز زن
- مژگان ساغر شفازن بهترین هدیه خدا
- فروغ جمالیای قهرمان
- سلیمان راوشآئینهء خدا
- پروانهروز زن
- غفار عریفتـنــگ نــظــــر
- دوکتور بشير افضلي درس توحيدو عدالت
- الحاج محمد عثمان (نحيب)فرهنگ وتهاجم فرهنگي يعني چي؟
- انجيلا پگاهيهشتم مارچ روز همبستگیی زنان جهان
- نادره مستشار لوتر ، اديب - يا اصلاح گراي دين ؟
- نگارش: حميد برنا سريال طنز وسياست
- عزیزه عنایتروزبین المللی زنان
- لالي امبلي از ادبيات و فرهنگ عاميانه – تا فلسفه زبان
- الحاج محمد عثمان (نجيب)فرهنگ وتهاجم فرهنگي يعني چي؟
- دکتور بشيرافضليدو سروده از دکتور بشيرافضلي
- نگارش: حميد برنا سريال طنز وسياست
- از : لالي امبلي از شعر عبادتگاه تا شاعر ورزشگاه !
- انجنیر حفیظ اله حازمفصل گل
- محمد ا صـغـر( عـبا د ي) تـرا د و ســت دا ر م
- کاوان " تولدي دیگر "
- از :استاد یوسف کهزاد کشور بد ستاره
- نگارش: حميد برنا سريال طنز وسياست
- محمد اسحاق فياضازديودد ملولم و انسانم آرزوست
- ستارهنويسنده ي ورق پاره هاي شيطان
- عاطفه سلطانيبوتيقاي شعر- يا هنرمردمي ؟
- عزیزه عنایتفروغ سحــــر
- نگارش: حميد برنا مناظرهء کاکه تيغون وکربلايی
- روشنتلگراف شادباش به رئاليست هاي ادبي !
- لاله امبلي وقت شاعري است !
- امام عبادیخواهر !
- محسن زردادیدو سروده از محسن زردادی
- آتوسا سلطان زاده آغاز ادبيات انقلابي غرب !.
- ستارهزنان مبارز فراموش شده
- محمد اصغر(عبادی)آرزو
- داکتر سلامت شيفتهدو سروده از داکتر سلامت شيفته
- عاطفه سلطانيشاعر ، دلايل ابدي شدن
- نادره مستشار زني ميان دو در !
- نگارش: حميد برنامناظرهء کاکه تيغون وکربلائی
- ولي منگلرنګين ماښام
- اسدالله زمریعادت
- راحله ياردوغزل ناب
- روشنازجايزه گلشيري تا تراژدي يوناني !
- عاطفه سلطاني سوفوكلس ، نمايشنامه نويس و سياستمدار
- عزيزه عنا يت کودکان غر بـــــــا
- نگارش: حميد برنا مناظرهءکاکه تيغون وکربلائی
- نگارش:ح،برنا طنز وسياست
- از : ناصر مستشارآتا ادبيات ،- از زوال تا ابتذال
- آتوسا سلطان زاده از آرمانشهر تا ناكجاآباد
- اسدالله زمری دوطن د شهيد خواست
- تهيه توسط : لالي امبلي بيوگرافي آنان ،- اتوبيوگرافي ما ؟
- سارا ارمني قربانياني از ادبيات سياسي
- نگارش:ح،برناطنز وسياست
- عزيزه عنايت بگـــــــریــــــم
- تمیم مصلحدموکراتهای کاذب
- نگارش: ح،برنا طنز وسياست
- از : لاله امبلي نوع ديگر مبارزه فرهنگي
- عاطفه سلطاني از فرهنگ عشايري تا ادبيات سوسياليستي
- از : ماریا دارو ما بنده خداییم
- سارا ارمني داستايوسكي ، شكسپير ژانر رمان ؟
- نگارش:ح،برناطنز وسياست
- انجيلا پگاهيپاییز
- بشير بيدار بهروطن كــــــــــار نمايــــــــــــــم
- نگارش: ح،برناسريال طنز وسياست
- منيرسپاسهموطن!
- از : نصرت شاد كافكا و ادبيات كابوسي جهان
- سارا ارمنيافشاگري از طريق جنجال هاي ادبي
- نگارش:ح،برناطنز وسياست
- سارا ارمني جايزه ادبي يك جوانمرگي
- فرشته حضرتيچند سروده از فرشته حضرتي
- بیژن بارانتابستان
- ارسالي فواد پاميریای برادرعید شد
- عاطفه سلطاني جمعگرايي يا فردگرايي در ادبيات ؟
- نگارش:ح،برنامناظرهء کاکه تيغون وکربلائی
- لالي امبلي محاكمه زبان دريك تريبون ادبي
- مژگان ساغردو سروده از مژگان ساغر
- انجيلا پگاهيعید کو؟
- منیر سپاسعید
- عزيزه عنايت عیــــــــد
- آرام بختياري جنون شاعر رمانتيك بخاطر عشق
- از: ح،بنقطهء نظرها
- نگارش: ح،برنامناظرهء کاکه تيغون و کربلائی
- سارا ارمنيپنج نام مستعار نويسنده مهاجر!
- نصرت شاد از ادبيات مقاومت تا شعر مظلوم مرثيه اي!
- سارا ارمني يك خودكشي ديگر
- اسدالله زمریبابلیان
- منيرسپاس بلخيپاییز
- پوهاند حکمید خوار په غم
- سارا ارمني رمانتيك نمودن ادبي جنگ
- محمدنبي عظيمي شرما
- ماریادارو کور یکبارعصای خود را گم میکند
- روسيا روشن وداع با رمانتيك شاعرانه
- آرام بختياري يكي از زنان ادبيات سكولار
- عزيزه عنا يت اندوه شرر بـــار
- استاد يوسف کهزاد کبوتران حرم
- محمد نبي عظيميازماه تا به ماهي
- عزیزه عنایترونق هستي
- عليشاد لربچه نظامياني كه اديب شدند !.
- امام عبادیسياه و سفيد (خون سرخ)
- داکتر غلا م حيد ر « يقين »آیین عیاری و جوانمردی
- محمد نبي عظيمي ازماه تا به ماهي
- اسدالله زمریبلنه
- ناهيد بشردوست سنگتراش
- عبداله شيوالي صفير گلوله ها
- استاد یوسف کهزاد شعر لاغر
- تهيه ، تدوين ، ويرايش وگردآورنده ( رستاخيز)دوآزاده مهربان: رحيم نامورو مرتضی كيوان
- سیامک زینلی عرفان دریای بی انتهایی است پر از ماهیان چموش!
- عبداله شيوالي کدام از اينها ميشم ؟
- زبيربابکرخيل قيامت
- نصرت شاد شاعره – ميان مرگ و آواره گي !
- فضل الرحیم رحیمسرزمین من مهد ازادی
- پوهاند حکمید شیر دل د ژوند دا ستان
- لطيف کريمي استالفياز کي بنالم
- فوزيه يلداپيام وطن
- شعر ا ز فرهاددیوار کابل
- تهيه ، تدوين ، ويرايش وگردآورنده ( رستاخيز)مروري برزند گي سه شخصيت ارجمند ، سه مردانديشمند وسه هم تفکرهدفمند ، احسان (طبري) ، (سياوش )كسرايي (واحمد )شاملو
- استاد یوسف کهزاد قصهُ کوچ
- نوشته :ماریا دارو دشمنم کیست ؟
- تهيه ، تدوين ، ويرايش وگردآورنده ( رستاخيز)مروري برزند گي سه شخصيت ارجمند ، سه مردانديشمند وسه هم تفکرهدفمند ، احسان (طبري ، (سياوش )كسرايي (واحمد )شاملو)
- آصف فکرت قصّــــه
- شاد روان فروزی پنجشیریحکایت شور انگیز دو برادر
- فوزيه يلداچند سروده از فوزيه يلدا
- فروغ جمالي در عمق شب
- تهيه ، تدوين ، ويرايش وگردآورنده ( رستاخيز)مروري برزند گي سه شخصيت ارجمند ، سه مردانديشمند وسه هم تفکرهدفمند ، احسان )طبري ، (سياوش )كسرايي (واحمد )شاملو(
- ارسالي ساجده سالارجنگ چيست ؟
- ح.مقدمپنا هجو
- منیر سپاس اهدا به مظلوم ترین انسانهای روی زمین
- غفار عريفبه پاسخِ مقالِ
- بهار سعيدچند سروده از بهار سعيد
- سالار عزیزپور فروزی پنجنشیری ، شاعری بر سکوی ستایش و سرایش
- انجيلا پگاهيبرگشت
- محمدنبي عظيمي گذر عمـــــــــــــــــــــــــر
- محسن خيمه دوز نگاهي به رمان مانکن ودو انسان مرده نوشته مهنازهـدايتـي
- ا.زمریافغان
- سلیمان راوش در شبستان ذلالت تاریخ
- از محمد یوسف کهزادنامه ی پدری به فرزندش
- نوشته :ماریا دارو کاکا غلام حیدر
- انجيلا پگاهيحرف ز درد غربت
- از امام عبادیچشمان جانان
- رستاخيزمنتقد که ومستبد کيها اند ؟
- ماریا دارو چندسروده از ماريا دارو
- داکترظاهر حکميد مینی ځنځیرونه
- نوشته ماریا دارو از گدی پران نفرت دارم
- نورمحمد خرميتذکر به آقای بشير مؤمن
- زمریچیرته ځي؟
- محمدنبي عظيميمن اورا دیده بودم
- نويسنده غفار عريفدر سكوت ويرانه ها
- ارسالي آرش فروزیسه غزل از زنده ياد محمد فقیر فروزی پنجشیری
- حضرت ظریفی زبان شعر صمیمی ترین زبان خداست
- انجيلا پگاهيسروده تازه از انجيلا پگاهي
- نويسنده غفار عريفصبر خدا كن، صبر خدا!
- نويسنده غفار عريفپذيرائى
- صديق وفا سکولاريزم وبازتاب آن در ُسروده هايی مولوی ، خيـــــــــــام و حافظ
- غفار عريفسخنى چند پيرامون رُمانِ کوچه ما
- راستونکي : سمسورقوماندان شورا ته ځې
- نويسنده غفار عريفروزنامه رسان
- نويسنده غفار عريفمادر احمد
- ازحسن غم کشسفروپاسپورت
- ياسين ( امانت ) پورته کړی سرونه
- مهناز هدايتيدو سروده از مهناز هدايتي
- حفيظ حازمسه سروده از حفيظ حازم
- نوشته دوكتور كاروانمحاكمه جنايتكاران جنگي
- از قلم فضل الر حیم رحیمنامه سر گشاده به جناب ریس جمهور
- نويسنده غفار عريفبابه شرينى
- از : امام عبادیبه ياد بهاران وطن
- نويسنده غفار عريفسرنوشت
- بیژن باران بهار
- نويسنده غفار عريفمامور عبدالرشيد خان
- اسدالله زمرید وطن وږمه
- ش.ا. نهضت يارنا روا هيلی
- ارسالي سمسورگریستم
- نويسنده غفار عريفسرنوشت (مجموعهْ داستان هاى كوتاه)
- محمدنبي عظيميتو بهترین رفیقم هستی ولی پول چیز دیگریست
- حفيظ حازمسه سروده بهاری از حفيظ حازم
- نوشته ای از : يوسف کهزاد فريادهای بيصدای تاريخ
- سلیمان راوش آیینه ی خدا
- انجيلا پگاهيچند سروده از انجيلا پگاهي
- نفس " جهید "چراغ راهنما
- زمرید تو تکیو حماسه
- ارسالي داريوش بهمنشبه بزرگداشت از زاد روز پدر داستانويسي نوين ايران صادق هدايت
- فاروق فارانيهندوی من ...
- سلیمان راوش استاد بیرنگ کوهدامنی
- بيژن بارانچند سروده از بيژن باران
- ارسالي نورسبه يادبود از دهمين سالروز درگذشت چکامه سراء بي بديل زمانه ها سياوش کسرايي
- سراج الدین ادیب در کابل چی خبر؟ « مصاحبه دو نفرشوخک < احمد ـ محمود > »
- سلیمان راوشداستانک کوتاه تحفه
- سرودهء از سليمان راوشبت ايمان
- محمدنبي عظيمي آن شبِ ديوانهء غمگين
- فاروق فردازه د ځنګل،د سيند او غر ملګرى
- راسخعنصري بزرگترين استاد قصيده سرا
- ارسالي خجستهاز دنيای هنر و ادبيات
- ارسالي بنفشه ميتراچند سروده ازهوشنگ ابتهاج (ه.الف.سايه)
- ارسالي خجستهاز دنيای هنر و ادبيات
- آصف فکرتچند سروده از آصف فکرت
- صباحادبيا ت ، فرهنگ و اصطلاحات عاميا نه
- تهيه و تدوين از ساجده سالارنويسند گا ن جاودان وکتا ب ها ي ما ند گار
- ارسالي نورسچند سروده از ناديه انجمن
- ميرزا آقا عسگری (ماني)خدای دوم
- میرزاآقا عسگری(مانی)و شهر من آدراپانا و شهر من اسدآباد!
- تصميمنقد چيست ؟ ومنتقد کيست ؟
- عبدالولي منگلد عبدالولي منګل د شعرونو د مجموعې يوه برخه
- رسالتسوزان سونتاگ نويسنده برجسته جهان
- صباحرستم د ر نبرد بااسفندیا روسهراب
- حضرت ظريفيثمرهء جهاد
- محمدنبي عظيمي روایت یک نفرین
- انجنیر حفیظ اله حازمشلاق
- رضوان قل تمناتأثرشاعر
- سليمان راوش بشار بن بُرد تخارستانی یا شکوهنده مردی در کارگاه اندیشهء نبرد با بد انديشان
- شمشادازمقام مولوي
- ارسالي بهمن بهمني سه منظومه ازسياوش کسرائي
- نوشته مهدی سلطانیبنام او که نامش درمان دلهای خسته
- محمدنبي عظيمي چگونه "عشق" را رها کنم؟
- وطن پورگفتني هاي پيرامون « از هنر و حکمت ناصرخسرو» منتشره سايت فارسي بي بي سي مورخ19 سپتامبر 2005
- ميرعنايت الله ساداتپيدايش ، تکامل و دورنمای زبان دری
- تتبع و نگارش امام عبادیشنفره شاعری که راهزن بود
- محمدنبي عظيمي چند نکتهء دیگر در مورد اغلاط مشهوراملایی در زبان فارسی دری
- امام عبادیسه سروده از امام عبادی
- توفيق – نبردصائب شاعري برفرا زقله هاي بلند شعر
- شبرنگ ادبیات عرب
- توفيق نبردشما رمعکوس
- ارسالي بنفشه ميترااز آخرین شعرهای تاگور
- محمدنبي عظيمي نگاهی به مجموعهء داستانی : انجیرهای سرخ مزار
- سرپلي ادبیات ترکی د رمسيرزمان
- صباحامير علي شير نوايي
- منيرسپاس بلخيچند سروده از منيرسپاس بلخي
- محمدنبي عظيمينکاتی دربارهء ژان پل سارتر و رمان فنا ناپذیرش ( تهوع )
- تتبع و نگارش : امام عبادیشهريار استاد در شعر و شاعری ،آهنگساز و خواننده ی خوش صدا
- تهيه وتنظيم از خوشگوارسخن هاي جاودانه
- لیکوال:مفتاح الدین ساپی شعر او شاعری
- ساحلرودکی شاعروموسيقي دان بي همتاي عصرخويش
- محمدنبي عظيمي داستان کوتاه: با سبدی از گل وجامی از اشک
- هارونتولستوي وجايزه بين المللي نوبل
- ميرزا آقا عسگری مانيوطن، وطن، وطن من!
- محمدنبي عظيمي چند نکتهء دیگر درموردبرخی ازاغلاط مشهور در املای زبان فارسی دری
- داکتر پرويز کابليچند سروده ازداکتر پرويز کابلي
- راسخترکیه چرا مولانا را ترك معرفی میكند؟
- تصميمنقد چيست ؟ ومنتقد کيست ؟
- سليمان راوش خداوندگار راستين بلخ و سرايشگر بزرگ خرد ابو منصور محمد بن احمد دقيقي بلخي
- ارسالي بنفشه ميتراچند سروده از سهراب سپهری
- ارسالي جواد نصريانبرتولت برشت
- محمدنبي عظيمي داستان کوتاه : شاخ نبات
- محمدزبيرهجرانزندگينامه و دوپارچه شعر از محمد زبیر هجران
- تهيه و تدوين از بصيرشررارنست همينگوي
- مختصر سوانح وچندپارچه شعراز رویین
- محمدنبي عظيمي زبان وبیانِ نقد وهجودر ادبیات زبان فارسي
- انجنيرغلام سخي ارزگانينقض کرامت انساني زنان در اشعاربرخي از شعرای زبان دری فارسي
- موجصدمين سالروز تولد ميخائيل شولوخف
- انجنيرغلام سخي ارزگانينقض کرامت انساني زنان در اشعاربرخي از شعرای زبان دری فارسي
- صبورالله سياه سنگاگر پيكرهء بودا بر جا ميبود ...
- تهيه و تدوين از رستاخيزابو القاسم لاهوتی و فرخي شاعران حماسه و پيکار
- بصيرهوشمنددرتکاپوي آزادي ودموکراسي
- رازق فانيچندسروده از رازق فاني
- استادصباحازمخفّي تا مخفي
- سليمان راوشرباعي
- محمدنبي عظيميداستان کوتاه زهر لحظه های تلخ تنهايي
- تهيه و تلخيص صيقلشخصيت بي مانند فردوسي وجاودانه بودن شاهنامه
- راحله يارچند سروده از راحله يار
- ارسالي فرشته ميتراچون ني به نوا آمد ...
- پدیده و" ناهمگونی های املایی":
- انوروفانوروز در شاهنامه فردوسي
- منوچهر دوستي چند سروده از مجموعه يي شعری (( با لفظ لبخند))
- ارسالي احمد مريد نعيمقيام کاوه آهنگر
- ارسالي جواد نصريانچالشها ی شعرو تنگنای غربت
- سليمان راوشچند سروده از مجموعه شعری "تولد فجر"
- محمدنبي عظيميواهمه های زميني
- ارسالي شهيم تيموریادبیات در آذربایجان
- ارسالي مژده بهارمکتب های ا د بي
- کريم حقوقچند پارچه شعر از مجموعه شعری ((اشراق فردا))
- محمد نبي عظيميداستان کوتاه: سگ شریر همسایه
- ارسالي فريد جويامولانای بزرگ بلخ
- سروده هایی، از زنده یاد سرور جویا
- استاد صباحدقيقي بلخي شاعر حماسي
- استاد صباحقاري عبدالله ملك الشعرا
- ارسالي معين پرخاشگرخیزش کاوه آهنگر
- ارسالي معين پرخاشگرضحاک
- ارسالي جواد نصريانتاريخ يعني آيينه يي که هرچهره را آنچه است با زگوميکند
- کانديد اکادميسن شاه علي اکبرشهرستانيتحقيق درباره عيوقي وداستان ورقه وگلشاه
- سلِمان راوش رابعه بلخي یا حمامهء در حمام خون ذؤیان خرد
- ارسالي ميلاد آذرخشخواب غربت ودرد دوري
- ارسالي آرمان آژيرهنروهنرمند درقلبها چگونه مسکن مي گزيند ؟
- ارسالي عمران حميدیابو المجد مجدودبن آدم سنايي غزنوي
- ارسالي عمران حميدیفريد الدين محمد بن ابراهيم نيشابوري
- ارسالي صدف درياييمروري برهزارويکشب
- ارسالي خجسته اميدد رخلو ت فرزا نه فرزند بلخ
- ارسالي سيامک فرزادآلن پو نويسنده وشاعر
- ارسالي جواد نصريانوحد ت وهمد لي درادبيا ت پارسي دري
- ارسالي صدف درياييمولانا جلال الدين محمد بلخي
- يادداشت استاد لطيف ناظميابراز نظر پيرامون نوشته در باره: برخي از اغلاط مشهورو رايج در املای زبان فارسي
- ارسالي فرزاد فهمارستم و سهرا ب درشا هنا مه وحرفهاي پيرامون آن
- ارسالي مديحه فروغمكتب رئاليسم
- دستگير صادقيجستاری در رومان " واهمه های زميني "
- استاد صباحجستجوي حافظ درديوانش
- ارسالي خالده ساحلمردي که عمرش به مبارزه گذشت
- استاد صباحفروغ فرخ زاد داغ بوسه اي جاودانه بررخسارادبيات پارسي
- امام عبادیابراهيم خليل:شاعر مشهور،نويسنده خوب ،خطاط ماهر،منجم لايق ، ديپلومات و زندانی سياسی
- ارسالي ببرک بينوادرژرفناي زندگي وانديشه فردوسی
- ارسالي آذرخش کيهانشاخه هاي ادبيا ت پارسي دري
- استاد صباحمولوی دريک ديد تحليلي
- ارشالي شامل سالارهنرداستا ن نويسي
- ارسالي مريم صدفرمانتيسيم ادبى چيست؟
- ارسالي صدف درياييخيام چگو نه با ربا عيا ت خود به شهرت رسيد؟
- ارسالي بصير هشامچیو یوان شاعرمعروف چین
- ارسالي صدف درياييآنا دو نوآی! پاک باخته عشق مولا ناي بلخ
- ارسالي يلداش همدردنثر ترك ها در قرن ۱۳ ميلادی
- ارسالي جواد نصريانسخني با احمد شاملو
- ارسالي شامل سالارگفتني هاي بردوداستان صا دق هدايت - سه قطره خون -
- ارسالي جواد نصرياننويسند گا ن جا ودا نه وکتا ب ما ند گا را ن
- ارسالي دانش آرزومروري برادبیات نوجوانان وکودکان
- ارسالي خالده سالارنگاهي به زندگي و آثار ميگوئل سروانتس ساآودِرا(1616-1547)
- محمد نبي عظيميبرخی از اغلاط مشهورو رايج در املای زبان فارسی
- ارسالي شامل سالارفريدون مشيري نا م هميشه جاويد
- ارسالي ميترا همدردنويسنده جنوب
- ارسالي سمير سيرسيمين بهبهانى د راوج مهتاب
- ارسالي شيوا فرحشعر و ظرفیتهای بیانی آن
- ارسالي خالده شاملبرتولت برشت چگونه جاودانه شد؟
- امام عبادیشايق جمال
شاعر شوريده، زيبا بيان، زيبا سروده، آزاده و دردمند - محمد نبي عظيمي به یاد شاعروارسته يي که صدای نفس های باغچه رامی شنيد
- ارسالي سحرايماناز حافظ تامولوي
- ارسالي فرشاد بهروززنان در ادبيات مردان
- استادصباحادبيات،سياست ونويسنده امروزي!
- ارسالي شامل سالارادبيات و ايدئولوژي
- ارسالي صدف درياييزندگی وفعاليتهاي انتون چخوف
- ارسالي خديجه سالارحا فظ بزرگ
- ارسالي صنم عصياند ید گاهي فردوسی
- ارسالي صنم عصياناساس ايديالوژيك ادبي هندي
- ارسالي شبنم بکتاشزندگـي نامه سعـدي
- ارسالي خديجه سالارشاملو و تفکر انساني
- احمدشاه عباديبه بهانهء صدمین سالگرد تولد پابلو نرودا شاعر حماسه ها و عاشقانه ها
- ارسالي شامل سالارداستايوفسكي
- ن.سنگرپرچمی برکنگرهء شامخِ شعر
- ن.سنگر بزرگ مردِ معرفت و ادب
- ن .سنگرجلوه یی از (جلوه)
- ارسالي داود نصريانهنرتمثيل دريک ديد کوتاه
- ارسالي احمد سيرفضلينيماشاعری که با قدم هاي استواربه پيش رفت وجاودانه شد!
- ارسالي خسرو مصدقنقد ادبی چگونه صورت مي گيرد؟
- ارسالي حميرا عنبرينمروري برزنده گي زني آزاديخواه
- ارسالي دنيا آرياناديد تاريخی برانواع داستان
- ارسالي ميترا همدردحکيم ابوالقاسم فرودوسي
- ارسالي مرجان سحرويژگى هاى بالزاك در ميان معاصرانش
- ارسالي صنم همرازمروری بر زندگی و آثار ژآن پل سارتر
- استاد صباحزن در آئينه شعر فارسي دري
- ارسالي شامل سالارديدي برنقد و منتقد
- ارسالي صدف درياييعبدالرحمن جا مي
- ارسالي دنيا آرياناشعر- ترانه هاى «مشيرى»
- ارسالي خا لده صباحخواهرشکسپيرچگونه زيست؟
- ارسالي جواد فرشادچشم هايش
- ارسالي احمد ضيا عزيزیبرنارد شاو
- ارسالي شامل سالارادبیات سانسکریت
- ارسالي فرشاد کاهنادبيات و آرمانگرايان
- ارسالي يلداش يکدشفرانكلين لوئيس و مولانای بلخ
- رستاخيزنهضت تاریخ پردازی در ا مریکا
- ارسالي شامل صباحشعر آزاد دردوکلام
- ارسالي شامل صباحنگاهی به شعر منظر حسيني
- ارسالي حميرا عنبرينسعدی شيرين سخن
- ارسالي نيله انبازفرزانه بانویی دلباخته عرفان شرق
- ارسالي کامبيز نويدحافظ ومعشوقه خواهي
- ارسالي حميد شبگردخيام: رياضی دان، فيلسوف، شاعر و منجم و ...
- ارسالي دانش آرزوضرب المثلها
- ارسالي عهديه پيمانگفتني کوتاه برشعرنيما
- استاد صباحعوامل شعر خوب
- تتبع و نگارش : امام عبادیعلامه اقبال (سيالکوتي ) انديشمند،شاعر،نويسنده و حقوقدان
- ارسالي پرنيان معجوبپنجره درشعرفروغ
- احمد وحيدصادقياندیشه و فلسفه عرفان در شعر مولانا
- ارسالي صدف درياييزندگانی مولانا جلاال الدین محمـــــــد
- ارسالي شامل سالارسبکها ومکتبهاي شعرفارسي دري
- رسالي مريم بهاربهار در شعر سیاوش کسرایی
- حبيبيشوخي های سياسي
- محمدنبي عظيمي نا همگونی های املایی وسردرگمی های چند
در نوشتن واژه های زبان فارسی - ارسالي صدف درياييعطار واثرهای جاودانه اش
- نوشته: حمید الله آ سیا بان نقدی بر داستا نهای « قحط سالی » از دکتر اکرم عثمان
- نوشته:اسدالله کشتمند
آهنگر پیر - احمدفهيم ميلادزبان فارسی دری درگذرزمان
- تهيه و تلخيص از سحرپروین اعتصامی
- استاد صباحهمخواني تاريخي شاهنامه
- كانديد اكادميسن داكتر اسدالله حبيبهمسنجي دوچاپ كليات بيدل نشركابل و نشرتهران
- محمدنبي عظيمي چشمها را باید شست