گریستم
حبیبه جهت حبیبه جهت

امشب به یاد کشورشیران گریستم

برکنج غربتم چو یتیمان  گریستم

حنظل نبود تلخ تر ازلحظهء وداع

اشکی که درقفای عزیران گریستم

ای جهنم دهر که فراقت بگفته انــــــــــد

هرروزتوسال است و من ازآن گریستم

درآزمون تلخ زمان ز آشیانه ها

برمشت پرمانده زطوفان گریستم

از جرقه های رعد وطنین غریو شب

سوزید کلبه های غریبان گریستم

براشک های مانده به ره چشم مادری

برآه وضجه های یتیمان گریستم

برنقش های سنگ دل دره ها زخون

حک بود نامرادی انسان گریستم

آخر چه رفت برچمن ای سرو سربلند؟

کافتاده ای زبون به میدان گریـــــــــستم

صیاد به تو نفرین همه مادران باد!

برخون که آلوده دستان گریستم

ازخشم روزگار فتادی بلاد من

می سوختی چو خاربیابان گریستم 

برزخم های سینهء مادروطن " جهت "

برتوغ های سرخ شهیدان گریســـــتم

1997 تاشکند

 

 


April 27th, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان