مادر
محمد اسحاق'' ثنا '' محمد اسحاق'' ثنا ''

مادر  فداى  نام تو جان و جهان کنم

قدر، ات به اوج گنبد گردون بيان کنم

پرورده اى به شيرهٴ جان طفل ناتوان

وصفت  همى  ترانهٴ ورد زبان کنم

از دوريت به گوشهٴ غربت به آه و درد

شب ها نخفته ناله  و شور و فغان  کنم

بوى  بهشت  سر زند  از گلشن  تنت

عطرت شبهٴ چسان به گل بوستان کنم

ترسم اگر تو رخت سفر زين جهان برى

خود  را به پاى رفتن تو همزمان  کنم

تو نعمتى ز جانب ذات خداى ما

کى نعمتى برابر تو در جهان کنم

خواهد '' ثنا '' براى تو عمر هزار سال

چشمم  براى   مقدم   تو آشيان کنم

 

ونکوور، کانادا


May 9th, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان