عرفان دریای بی انتهایی است پر از ماهیان چموش!
سیامک زینلی سیامک زینلی

  سالک یک انسان در حال رفتن است . یک رودخانه خروشان.  در عرفان "رسیدنی در کار نیست ! و یا بهتر بگویم "ماندنی در کار نیست!  انسان به پاره ای از حالات می رسد ولی همیشه نمیماند! این حالات ضعیف می شوند و شاید دو باره مجددا بروز کنند.فرضاً هنگامی که حالت عجیب و عظیم اشراق بروز کرد دلیلی وجود ندارد که انسان  در این حالت بماند یعنی اگر شد که فبها در غیر این صورت غصه نباید خورد و اگر چه بسیار مشکل است ولی بهر صورت  سالک کار خود را انجام خواهد داد شاید برسد شاید نرسد!و اگر نرسید اصلا دلتنگ نباید گردید چون باغ عرفان میوه های شیرین زیاد دارد! عرفان دریای بی انتهایی است پر از ماهیان چموش! و سالک باید ماهیگیری صبور باشد!  آیا تاکنون  ماهیگیری کرده اید؟! وقتی قلّاب را درآب انداختید ( یعنی شرایط لازم برای سلوک را آماده کردید یعنی در طبیعت غور کردید عبادت کردید ذکرو ستایش گفتید) آنگاه "منتظر میمانید. گاهگاهی ماهی ها به قلاب شما نوک می زنند! و این ها نشانه های شیرین و خوبی است(همانند حا لات زود گذر عرفانی!) ولی ناگهان........ناگهان! قلّاب از دست شما ربوده می شود و ماهی بزرگی به تور می افتد! حالت چهره شما در این موقع دیدنی است . مخلوطی از بهت و خوشحالی! بهت زده از شانسی که آورده اید و خوشحال از بدست آوردن یک ماهی !عرفان نیز همین گونه است با این تفاوت که ماهیان دریای عرفان بسی فراوان ترند.درشت ترین شان اشراق است و کوچکترین شان خون دل!! در این دریا کوسه ماهی درنده نیز هست ! (حالت های تعصب  وسواس افسردگی  جادویی اندیشی  خشک نظری  بدبینی و مکاتب عرفانی منحرف....) پس ماهیگیر باید مراقب این کوسه های آدمخوار باشد!! سیر و سلوک سفارشی نیست  یعنی انسان نمی تواند بگوید از فردا سیر و سلوک را شروع و از پس فردا عاشق خدا می شوم!! عشق ارادی نیست و شاید تا آخر عمر هم سالک به چنین مقامی دست نیابد اگر چه در صورت آشنایی با نور بی همتای خداوند این حالت یعنی نداشتن عشق !! بسیار عجیب و نادر خواهد بود!

مطلب دیگر اینکه درست است که حالات عرفانی سفارشی نیستند ولی می توان آنها را تقویت کرد .فرضاً می توان با افزودن ساعات غور در طبیعت ایجاد حالت شگفتی خود از جهان آفرینش را افزایش داد و یا اینکه اگر در حالت خوش یک احساس عرفانی قرار گرفتیم از آفاتی که باعث از بین رفتن آن احساس خواهند شد دوری کنیم برای مثال اگر یک احساس خیلی لطیف و اهورایی از دیدن یک آسمان زیبای پر ستاره پیدا کردیم بلافاصله اقدام به شنیدن موزیک جاز پر سروصدا نکنیم!! احساسات عرفانی کمیاب هستند پس مبادا آنها را ضایع سازیم! پس حرمت احساسات خود را نگاه داریم.  سیر و سلوک یک فن نیست بلکه یک هنر است به این لحاظ یادگیری دانش عرفان تنها در صورتی کاربرد خواهد داشت که انسان آنها را مانند یک هنرمند بکار ببندد.

 

ای ز دردت خستگان را بوی درمان   آمده              

                     یاد تو  مر عاشقان را مونس جان آمده

صد هزاران همچو موسی مست در هر گوشه ای      

                  رب  ارنی   گو شده  دیدار جویان آمده

صد هزاران عاشق سرگشته بینم پر امید                       

            بر  سر  کوی  غمت    الله  گویان آمده

سینه ها بینم ز سوز هجر تو بریان شده                     

                دیده ها  بینم  ز درد عشق   گریان آمده

عاشقانت نعره الفقر فخری میزنند                               

             بر  سر کوی  ملامت    پای کوبان آمده

پیر انصار از شراب شوق خورد جرعه ای                     

          همچو مجنون گرد عالم مست و حیران آمده

 

 

 

 


August 20th, 2006


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان