تو آمدنی نیستی
شعراز شاعره آذری: مدینه گلگون شعراز شاعره آذری: مدینه گلگون

درین پاییز با هم ملاقات میکردیم

بهارآمده گذشت تو آمدنی نیستی

گرنه قلب ات به سنگ تبدیل گشت نه آمدی

ماه ها آمده گذشتن تو آمدنی نیستی

ماه پیکرزیبایم چشمهایم به راه منتظراند، اما

تو آمدنی نیستی

* * *

گفته بودی به درت می آیم

گوشهایم به در، طنین در نمی آوری

پرنده گان آشیانه ساختند تو آمدنی نیستی

ماه پیکرزیبایم چشمهایم به راه منتظراند، اما

تو آمدنی نیستی

* * * * *

 

 

ترجمه از: محمد ذاکر عمری

29.06.2007 همبورگ

 

 

 


June 17th, 2007


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان