هــلا ل عـــیـد
حضرت ظریفی حضرت ظریفی

 

هلال عید که هر چند سرخ وخونین است

عروس حجلهء اقبال را خوش آئین است

به بخت زنده دلان خنده میزند  خسرو

به سعی تیشهء فرهاد عشق شیرین است

زبیستون به نواهای سعی خنده کنان

به یاد طعنه به خسرو نوای غمگین است

به گو به حاجی بی اعتبار خوش باور

طواف کعبهء دلها مرا به از دین است

و گوسفند مگو بی خبر زقربانیست

به انتظار سر انگشت  دست گلچین است

به عشق طعنه زند گو سفند قربانگاه

خدا گواست که فر زند طعنهء کین است

بکیش مهر پدر رسم  بی وفایی نیست

حدیث کوری یعقوب شاهد اینست

حکایتیست ز انصاف مهر قربانگاه

زبان کارد به برش گواه تز ئین است

هلال عید حکایت گر زمانها شد

حدیث کعبه واحرام ناز وتمکین است

 

شهرتامپره کشورفنلاند

17-12-2007


December 23rd, 2007


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان