پدرم را بمن باز دهید
وکیل کوچی وکیل کوچی

ای خوشا روز پدر بر پسران وپدرانیکه  در آغوش هم اند

در کنار هم وبا همکد گر اند

نه یتیم اند ونه گم کرده پسر

نه به غربت ، نه به اندوه دگر

منکه یک طفل یتیمم

ومن این روز پدر را به کی گویم تبریک

به شما میگویم ، پدرم را بمن باز دهید

نیک دانید که درین روز بزرگ

پسران دست پدر ها بوسند

دختران با همه تکریم زیاد

پیش پای پدران دامن گلها ریزند

لیکن افسوس که من ،هرطرف مینگرم

پدرخویش نبینم هرگز

آخرالا مر بگوید که من

جشن روز پدران را، به کی گویم تبریک

در ازای غم این بی پدری

درازای غم این دربدری

روز کو ؟

تاکه من انرا ، گرامی دارم

بمن هر روز شب است

خاصتا روز پدر چون بمن طفل یتیم

تیره تر از همه شب ها باشد

بشما میگویم اگر گوش کنید

درقبال حرمت روز پدر

پیش ازین هلهله ها پیش ازین غلغله ها

پیش ازین نعره وفریاد بلند

لطف کرده پدرم را بمن باز دهید

یا شوید بر همه اطفال یتیم

مهربان همچو پدر

تاکه طفلان یتیم و معصوم

غصهء بی پدری خویش فراموش کنند

گرتوانید چنین

اندکی استم بگذشتهء تان

تا بدین واسطه جبران گردد

ورنه ارواح  پدر های شهید

با صدا ها وندا های بلند

گوش وجدان تورا خسته کند

به تو گوید که تو فرزند مرا

دور کردی زحقوق پدری

یا بگوید پسر زار ویتیم

لطف فرما پدرم را بمن باز دهید

ای گروه زر و زور ، بشما میگویم

ای گرو های فرو رفته به جنگ

چشم تان باز کنید چشم تان باز کنید

بیش ازین تانشود باز به بیراه روید

که پلنگی به سر راه شماست

درکمینگاه شماست

نشود باردگر بینم تان ، که به پای خود تان

رفته در دامن گرداب ودرکام نهنگ

بخود آیید ومجال است هنوز

بهر صلح و آشتی ،بهر مهرپدری

همه یکپارچه وآماده وهمدست شویم

تانبیند پدری داغ پسر

تانسوزد پسری درغم واندوه پدر

وانگهی روز پدر برهمه گان

خرم و نیک ومبارک باشد


June 18th, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان