سحر فکران
نورالله وثوق نورالله وثوق

لاش کرگسان

---------

خاکریز خویش

چه خوش گر بردهء هر در نگردیم

تلاش کرگسان راپرنگردیم

  هلا تا خاکریز خویش باشیم

برای دیگران سنگر نگردیم

........................

دندان روی دندان

پیاپی مایه ازجان می گذاریم 

تماشاکن چه آسان می گذاریم

چنان دردِ طمع ماراگرفته

که دندان روی دندان  می گذا ریم

-----------------

جلودار ترور

مگر از دودمان بوف کوری

که بیزار از سرودِ نسل نوری

به شام شومِ وحشت خو گرفتی

سپیدی را جلو دار تروری

.....................

تلخۀِغیرت

جنایت راپیاپی باریابی

چه رهکاری ازین ادبار یابی

 نداری تلخۀِغیرت که خودرا

 به روی گردن ما باریابی

-------------------

  نوار کهنه

سرِبی پاوسرسرورنگردد

به هرسر رهزنی رهبرنگردد

به موسیقی اینان دل مبندی

نوار کهنه هردم سرنگردد

.....................

مثبت ومنفی

نوشتم مثبت ومنفیش خوانی

یکایک گرگهارا میش خوانی

 الا  مشاطۀِ اندیشۀِ شک

چرامارا به کیش  خویش خوانی

...........................

بسترِتب لرزه

چنان چون باد صرصر هرزه گشتند

چمن را بسترِ تب لرزه گشتند

بسوی خُمّ رنگی ره سپردند

شغالان شیرهای شرزه گشتند

...................

سحر فکران

شب اندیشان که گفتی ورشکستند

سحر فکران مارا پرشکستند

به پای هرچه دیو ودد که دیدند

غرورملتی را سرشکستند

 ...........................

آنسوي فرداها

جهان آرزو را كهكشانيم

ضمير عاشقان و عارفانيم

بیا کشتی دل را همرهی کن

كه تا آنسوي فرداها برانيم

------------------

مسافرهای اشک

دلم باند فرودگاهِ فغان است

هوا پیمای آتش را زبان است

مسافرهای نازش اشک وناله

دلم خالی زبوی ارمغان است

----------------

گولاییِ  عشق

پس از تو آه زخمینی  بجاماند

سکوتِ سردِ سنگینی بجا ماند

 تَکر کرد م سرِ گولاییِ  عشق

مرا غمهای رنگینی بجا ماند


June 20th, 2009


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان