تک تک
محمدنادربرلاس محمدنادربرلاس

 

همره اوهمرازی من،راه بیابان کجاست؟

 لاله به خون می تپد،کوه بدخشان کجاست؟

 خوب شده نارون تک تک آبستن است

ورنه ازین نو بهاررویش بوستان کجاست؟

تاک ودرختان توت آجرمرمی شده

 هرکه به خوددیده گفت شهرک پروان کجاست؟

نیست کسی رامجال تخم ستم کاشتند

 پاسی شبش می رسد مزرعهءدهقان کجاست؟

کافردین راچنین کیفرماتم مباد!

 موری اگرآفرید گفت سلیمان کجاست؟

دست شقاوت زبس داد به بادفنا

 گردستوران بدشت خانه وایوان کجاست؟

 ناله ازین گلستان زاغ وزغن درربود

 درشکرستان وهم طوطی خوشخوان کجاست؟

 ناله نی راچسان گوش گران بشنود

 تاکی بریدن تنش گفت نیستان کجاست؟

صفحهءپیکارحق گرزگران دست گیست؟

 آرش دیگرکمان،رستم دستان کجاست؟

 خوب شگستن به زورقفل ستم پیشگان

 نان ولباسم هوس شهرچراغان کجاست؟

شعر تو«برلاس»شورآفریدوانقلاب درواژه ها

 عهدی جوانی گذشت پیری وطغیان کجاست؟

 

این سروده رادرسال1998درتاشکندسرودم درین روزها عهدهءبدین قافیه طبع آزمودن به استقبال شعر خوب مولنای فرخار شدن کاری نیکو است درگذشتها دربدخشان مااین سنت شعری درمیان شاعران جریان داشت برای شاعران جوانیکه به شعر روی میآوردندتجربه درتکرارتجربه بوددرروزگاریکه توسن سیاست رام تربودهنوزتیغ کاری سیاست همه سیاست گران نخورده بودن

.امریکا13جولای2010.

 


July 16th, 2010


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان