مادر
ناهید بشردوست ناهید بشردوست

اى مادرعزيز تو نورى منورى

در خانه به زهرکسى ، بالا و سرورى

احساس مهرتو نشود دور از دلم

زآنکه نشسته ايى تو به پهناى باورى

گرسجده شد روا به پيشگاه مقدمت 

سرمينهم به پاى تو چون ياروياورى

مادر فداى عشق تو روح وروان من

در منزل مراد مرا ُدر و گوهرى

دروازه اميد برويم  چو بسته شد

را ه دگر گشوده شدم چون تو رهبرى

مادر زشير جان تو پرورده شد تنم

در شهر مهر، يکه و تنها ومهترى

هنگام مشکلات تو مشکل گشاى من

هر غنچه مراد گشايى تو دا ورى

قدر توپيش من، بلند است ز هر کسى

مادر زهر چى بيشترى و بلند ترى

دست توبوسه گاه من است، اى اميد دل

معبود من عزيز منى تاج برسرى



June 6th, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان