آه و حسرت
محمد اسحاق ثنا محمد اسحاق ثنا

یاد میهن تازه سازد فخر دورانم بیاد

محضر اهل سخن بزم بزرگانم بیاد

تاشدم تنها و در بحر تحیر رفته ام

آمد از فصل شباب شاد و خندانم بیاد

موسم پیری رسید رخساره شد چون زعفران

حالیا آمد مرا فصل بهارانم بیاد

در دیار غربتم درگوشه ای آواره گی

میدهد تنهاییم یاد عزیزانم بیاد

بگذرم اینجا به باغی گربه فصل گل دمی

یاد پغمان آید سیر گلستانم بیاد

ای فلک عمری به عشرت زندگانی داشتم

این زمان آید به مرا وان عیش دورانم بیاد

می کشم صد آه حسرت از نهاد دل "ثنا"

بگذرد از کشورم خیل شهیدانم بیاد

ونکوورکانادا

دوشنبه 28-1-2013


January 27th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان