انتحاری
محمد اسحاق ثنا محمد اسحاق ثنا

 

یا الهی ملت ما بیش از این محزون مکن

اشک شان از دیده جاری قلب شان پرخون مکن  

وارهان از دشمنی باشنده ګان ملک ما

شاد زین بی اتفاقی دشمنان دون مکن

مردم غمگین ما را بیش از غمگین مساز

شادو شادان اش کن و با غصه ها مقرون مکن

اوزبیک و تاجیک و پشتون ساز با هم متحد

با هزاره پشه ای هم دل کن و مظنون مکن

بعد از این با انتحاری کوچه و بازار ما

هر که هستی بیش از این از خون چون جیحون مکن

سرنوشت ملک ما در دست چند جاهل بود

بیش از این حاکم به ملت جاهل و مجنون مکن

از غم دوران هستی سخت مینالد "ثنا"

دور از اندوه ساز و بیش از این دلخون مکن

ونکوور کانادا

16-11-2012

 

کج قلم

کج قلم هردم نویسنده حرف خوش گفتار کج قلم

دوست دارد کج سخن حرفیکه بیمقدار کج

کج نهاد هرگز نداند حرف مهر و عاطفت

می نویسد حرف بد درباره ای ابرار کج

خودکش بیگانه پرور ملک خود سازد خراب

بهر ویرانی ملکش کشته چون اغیار کج

صاحب قدرت ز خون هموطن موتر خرد

می دواند هر طرف بر جاده ای هموار کج

می برد صد دل به یغما دلبر ناز آفرین

سوی عاشق می کند ابروی شمشیر دار کج

زاهد خودبین به منبر می شود گاهی بلند

می نهد بر سر ز نخوت یکطرف دستار کج

گر بنای کار بی تدبیر میگردد شروع

می شود از ابتدا تا انتها دیوار کج

آرزوی مادر غمدیده باشد این چنین

کج شود سرهای قاتل هر یکی بردار کج

این همه نازک خیالیت نمیدانم ز چیست!

زانکه می باشد مرا نوک قلم بسیار کج

من ثنا نالم ز بخت بد  به صد شوروفغان

رنج غربت قامتم بنموده صد ها بار کج

محمد اسحاق "ثنا"

ونکوور کانادا

18-11-2012

 


November 18th, 2012


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان