بهار آرزو
شعر از مرحوم محمد ابراهیم  کوهی لشکری شعر از مرحوم محمد ابراهیم کوهی لشکری

 میوزد باد بهاری عطر پرتو ،مشک زا

میرسد پیغام شادی هر دم از باد صبا

میتراود  نرم نرمک آب باران از سحاب

می چکد اندر گلوی مرده گان آب بقا

نیست دیگر باغ خاموش و گلستان خار زار

بوستان پر از گل است و بلبلان اندر نوا

از گل سوری بدشت و دره و کوه و دمن

آتشی گوئی که بر افروخته است در هر کجا

هر درخت و باغ ما گوئی از گل هست خرمنی

در نظر ها مینماید غرق گل سر تا به پا

شبنم اندر برگ گل چون باده در جام عقیق

یا عرق در گونه و رخسار جانان از حیا

فرش سبزه در چمن همچون زمرد سبز فام

همچو نقره مینماید برف اندر قله ها

از ورود نو بهاران برق آتش داده ساز

همچو توپ شادیانه رعد باشد در صدا

هر درخت ارغوان ماند بدان گلدسته ئی

در حنا بندان که بگذارند در تخت حنا

آبها کز برف و باران میشوند جاری زه کوه

گاه همچون نقره صاف و گاه مثل اژد ها

ناله نای شبان از کوه ساران میرسد

رمه ها بع بع کنان هستند در سیر و چرا

از نوای آبشاران خاصه در هنگام شب

خواب سنگین و خوشی آید کنار مژه ها

شاخها پر از شگوفه همچو در شب اختران

روشن و پاک و صفا خندان میان برگها

ابر ها چون پیل های مست پویان و روان

یا نهنگان که میرقصند در وقت شنا

ابر و باران با کمال میل میبارد همی

گاه در بالای کوه و گه بدشت و دره ها

در دل صحرا درختی خشک همچو راهبی

دست سوی آسمان بگشوده ار بهر دعا

یارب این موسم بود پر میمنت بهر وطن

باشدش خیر و فراوانی و امنش در قفا

خرم و سر سبز باشدهر کنار این وطن

باد مصئون مردمش از هر گزند و هر بلا

اهل میهن خرم و شاد وخوش و خندان همیش

بهره مند از راحت و امنیت و صلح و صفا

شاد بادا یا الهی دوستان این وطن

شره و شرمنده بادا دشمنان در هر کجا

مردم ما باد دائم شاد و خوش در هر زمان

باد این میهن همیشه شامل لطف خدا

تا ابد پاینده آزادی و استقلال ما

اهتزاز بیرق ما باد دائم در هوا

دشمنی ها از دل اهل وطن نابود باد

دوستی باشد بجای دشمنی ها جابجا

جای جنگ لعنتی بادا همیشه آشتی

نه بود دودی ز باروت و نه از راکت صدا

یک صدای فیر دیگر نشنود گوشی کسی

وحشت و دهشت دگر نابود باد از ملک ما

مردم این کشور ما باد دایم متحد

کینه و بغض و عداوت دور از دلهای ما

ای خداوند توانا و کریم و مهربان

این دعای ما قبول از رحمت لطفت نما

از تو میخواهیم که این کشور همیشه در امان

آتش جنگ و جدل نا بود تا روز جزا

میکند " کوهی" دعای خیر و صلح و آشتی

ای وطنداران دعا از ما و آمین از شما

کابل 1388 هجری شمسی

ارسالی بصیر دهزاد


March 21st, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان