خاک و تاک
رهیاب رهیاب

 

فدای همّت آن گل که در مرداب مي روید!
ماهشهر نهم اسفندماه 1386

• در اين دوران تلخی که مرارت ها فراوان اند
• کجا بايد پناه آريم، جز آنجايی که ياران اند؟

• اگرخاک است و بی آبی و گر تاک است و بی تابی
• بنازم نسل باران را که عين چشمه ساران اند

• «رفيقانم کجا رفتند؟»
• بگو ای صبح آزادی:
• «عزيزانم، که می دانی همه مرغ سحرخوان اند؟»

• يقيناً غربت است، آنجا که بی ياران غمخواريم
• و از غربت بتر اينجا که کفتار و شغالان اند

• «ورای حد تقرير است، شرح آرزومندی» (حافظ)
• بيا حافظ، ولی بنگر، بسی در خط ّ پايان اند!

• شما ما را مسنجيد از طريق عقل بازاری
• که رهپويان راه عشق، کجا سود و زيان دانند؟!

• صفايی هست اگر اينجا، وفايی هست اگر با ما
• خوشا بر حلقه ای، کانجا پراز اين و پراز آن اند

• فدای همّت آن گل که در مرداب مي رويد
• و تفسيرش از اين هستی که در ژرفاش حيران اند

• از اين نامردمی ها و از اين تاراج بی پروا
• يقيناً رفتنی هستند و اينها هم نمي مانند

• يگانه حسن اين عالم، همين تغيير و تغيير است
• که ما در متن آن هستيم و فيلسوفانش مي دانند!

• يکی رفت و يکی آمد ، وزيری هم نمی ماند
• در اين شطرنج عشق آری، همه مات اند وحيران اند!

شین میم شین
• با سلام

• شعر خاک و تاک از شعور عاطفی نیرومندی لبریز است:
• به سیل بنیانکن خروشانی می ماند که هرچه از رکود، رخوت، دلسردی، سرخوردگی، بی تفاوتی و خاموشی است، به طرفة العینی می روبد و همه را از دم سر به نیست می کند.

• شاعر این شعر ـ ضمن تبیین تنهائی ـ میان دل های چه بسا تنها و سرگردان پل می زند:
• پلی از احساس و عشق.
• پلی از ایدئولوژی و عاطفه.

• شاعر کوشش و کار به جادوی شور و شعور خویش می کوشد تا زندگی ساز شورانگیزش را از سر بگیرد و رخوت و رکود و خستگی را از خطه جان ها و تن های تنها بتاراند.

• شاعر شعر خاک و تاک در عین حال، ضمن ایدئالیزاسیون مقوله «یاران»، نشتر بیدارنده دردناک خود را ـ اگر برداشت من درست باشد ـ با حکم «بسی در خط پایان اند» در ضمیر خفته خواننده فرو می نشاند.

• شاعر شعر خاک و تاک امید خارائین خود را بر قانون دیالک تیکی لایزال تغییر (حرکت) استوار می سازد و با امید بی بنیاد ـ که بیشتر به انتظار
منفعل
علیل می ماند تا به امیدی اصیل ـ مرزبندی می کند.

• عمرش دراز باد!
پایان

September 7th, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان