خدامراد فولادی
• «قمه» ها را بیرون می آورند
• از نیام تئوری
• به زمان نگاه می کنند
• ـ حالا دیگر وقتش است.
• «تریلی ها» هم سر ایستگاه معین اند
• تا قدرت را جا به جا کنند
• کارخانه سوت نوبت را کشیده
• و فراخوان داده نیروی کار را
• – نوبت تعویض شیفت فرمان است.
• روانه می شوند مغزها و ماهیچه ها
• سر وقت نی شکر
• و درو می کنند نی برها
• آن چه را که کاشته اند
• سال های سال
• در مزرعه ها .
• هیچ دستی بالای دستی نیست
• دست ها و اراده ها یکی ست .
*****
• کارخانه سوت پایان را کشیده
• – زمان استراحت است –
• پولی در کار نیست!
• مزدی در کار نیست!
• کارخانه سوت پایان را کشیده
• – زمان استراحت است –
• پولی در کار نیست!
• مزدی در کار نیست!
• بر دروازه ی کارخانه نوشته اند:
• «از هر کس به قدر توان اش!
• به هر کس به اندازه ی نیاز اش!»
• و سرمایه
• همراه تفاله های نی شکر
• برده می شود
• به بیرون کارخانه و تولید.
پایان
توضیح واژه های دشوار:
قمه: ابزار نی بری
تریلی: وسیله ی جا به جایی کارگرها و نی ها
قمه: ابزار نی بری
تریلی: وسیله ی جا به جایی کارگرها و نی ها