طنز در بارهء خودم
نوشتهء  دکتور فرید طهماس نوشتهء دکتور فرید طهماس

 

 



 

 

دوستی دارم  به نام  " طره " ، ( این که چرا نامش را  طره مانده اند  نمیدانم ، خودش هم نمیداند ؛ اما طره  در لغت ، دستهء موی تابیده معنا می دهد. )

همین طره گک قندول، از اولین روزهایی که دست دوستی فیسبوکی یکدیگر را فشردیم ،  نام خانواده گی مرا  که " طهماس "  است ،  نوشته می کند " تهماس ".
چند بار به او گفتم که او طره جان ،  لطفاً  تخلص مرا به  " ت "  نوشته نکن ، به  " ط " نوشته کن . طهماس تنها تخلص من نیست که بتوانم از اشتباه املایی ات  به خاطر دوستی فیسبوکی ، صرفنظر کنم ...

هرباری که او را به این نکته متوجه می ساختم ، می گفت، چه فرق می کند طهماس یا تهماس ، هردویش یکیست.

 

حیران مانده بودم چه کنم .  بالاخره  من هم مجبور شدم  نامش  را  به عوض " طره "  نوشته کنم   " تره ".

نامه یی برقی  به او نوشتم که این گونه آغاز می شد :  سلام دوست عزیزم آقای تره !

پس از چند دقیقه جواب نامه ام را این طور نوشت: "  آقای تهماس !  جداً خواهش می کنم تا پس از این  نامم  را  درست بنویسی .  مگر  نمی دانی که نام من طره  است ، نی   تره !
در جواب نوشتم : چه  فرق می کند طره یا تره، هردویش یکیست.  گفت : نی چرا فرق نمی کند، طره به  " ط "  نوشته می شود  و  تره ،  به " ت "


فهمیدم که آزرده شده ، مجبور شدم در بارهء  فواید تره برایش معلومات بنویسم،  گرچه خودم  نیز نمی فهمیدم که تره چه فایده دارد،  چون در رشتهء تره شناسی تحصیل نکرده ام، با آنهم نوشتم که تره چندین نوع ویتامین دارد و به خصوص دستگاه هاضمه را بسیار فعال می سازد ...
همین که خبرشد  تره دستگاه هاضمه را  فعال می  سازد،  بسیار خوش شد و وعده کرد که بعد از این " طهماس "  را   صد فیصد به   " ط "  نوشته کند .

یک هفته بعد ، نامه یی به من نوشت که این طور آغاز می شد :
سلام آقای " تهماس " !  از معلوماتی که  در بارهء   تره  نوشته بودی، بسیار تشکر. از وقتی که فهمیده ام تره برای هاضمه مفید است،  هر روز از صبح تا شام  یکدم تره می خورم  و به فضل خداوند متعال ، دستگاه  هاضمه ام را آنقدر فعال ساخته که چه بگویم !  افسوس ، نیستی که ببینی !  با احترام .   طره

 

از همان وقت تا کنون هر باری که  تخلص مرا " طهماس" نوشته می کند، من  نیز نامش را با کمال احترام  " طره "  می نویسم ؛ و هر دفعه یی که می نویسد " تهماس " ، من نیز مجبور می شوم نامش را " تره " نوشته کنم !

  حالا  گپ در این جاست که، همین دوست قندول من، از بس  به  خوردن " تره " علاقه گرفته ، نسبت به نام خود بیعلاقه شده است و اما من ، از دست  بیتفاوتی املایی او ،  کم مانده به مرض دستگاه هاضمه گرفتار شوم .

دوستان نازنین من ،  شما احتیاط کنید که چیزی را غلط نوشته نکنید ، به خصوص نام  و تخلص کسی را  !

 

پایان

2012


June 8th, 2012


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان