قصه های خانم گاف (1)
برتولت برشت برتولت برشت

عقیده و عقل
با اجازه برتولت برشت

خیلی ها

• خانم گاف گفت:
• «خیلی ها اگر از خیلی چیزها دفاع نکنند، به نفع آن چیزها ست!

• خیلی ها اگر سنگ خیلی از چیزها را به سینه نزنند، سنگین تر اند!


• اما دریغا دریغ که خرد نیز مرغی بال و پر بسته است!
• اما دریغا دریغ که خرد نیز به آب و دانه وابسته است!»


پایان

 ۲۰۱۱

نجات از توفان ها

قصه های آقای کوینر
برتولت برشت
برگردان میم حجری

• «وقتی که اندیشنده با توفانی غول آسا مواجه شد، در ماشین بزرگی نشسته بود و جای زیادی گرفته بود.

• اولین کاری که اندیشنده کرد، پیاده شدن از ماشین بود.


• دومین کاری که کرد، در آوردن کت خویش بود.


• سومین کاری که کرد، دراز کشیدن روی زمین بود.


• اندیشنده ـ بدین طریق ـ در نهایت خردی، از توفان نجات یافت.»


• آقای کوینر، پس از خواندن این ماجرا گفت:

• «از آن خود کردن نظر دیگران راجع به خویشتن خویش، سودمند است.

• و گرنه، درک دیگران امکان ناپذیر خواهد بود.»

پایان

آقای کوینر مخالف چی بود؟

قصه های آقای کوینر
برتولت برشت
برگردان میم حجری


• آقای کوینر
• طرفدار خداحافظی نبود.
• طرفدار خوشامدگوئی نبود.

• طرفدار سالروزها نبود.

• طرفدار اعیاد و
جشن ها نبود.

• طرفدار پایان دادن به کاری نبود.

• طرفدار شروع برهه زندگی جدیدی نبود.

• طرفدار تسویه حساب نبود.

• طرفدار انتقام نبود.

• طرفدار قضاوت نهائی نبود.


پایان


September 26th, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان