قصه های خانم گاف (3)
برگردان میم حجری برگردان میم حجری

نقش احساس ها

قصه های آقای کوینر
برتولت برشت

 
آقای کوینر روزی با پسرک خردسال خود به دهات رفته بود.

• صبح یکی از روزها، پسرک را دید که در گوشه باغ ایستاده و گریه می کند.

• علت گریه اش را پرسید و پس از آگاهی از آن به دنبال کار خویش رفت.

• اما وقتی برگشت، دید که پسرک هنوز هم گریه می کند.

• آقای کوینر صدایش زد و گفت:
• «می بینی که باد می وزد و از فرط سر و صدا کسی صدای گریه کسی را نمی شنود.
• بنابرین، گریه چه هوده و معنائی می تواند داشته باشد!»

• پسرک تأمل کرد، منظور او را دریافت، گریه اش را قطع کرد و به محل بازی خویش برگشت.

پایان
 

قاضی القضات رشوه ستیز پراتیک

• اندیشنده پس از قرائت حکم حکیم کار، مبنی بر اینکه «معیار حقیقت احکام، پراتیک است!»، اندیشید:
• «پس چگونه ما باید با احکامی مانند "از هرکس به قدر توانش و به هرکس‏ به اندازه نيازش" که از هیچ کوره پراتیک بیرون نیامده اند، برخورد کنیم؟»

• خانم گاف پس از تأملی گفت:
• «برای تعیین صحت این اصل نیز محک و معیار دیگری جز کوره پراتیک، جز داوری قاضی القضات رشوه ستیز پراتیک زنده زندگی وجود ندارد.

• ولی خاستگاه و منشاء این اصل جامعه کمونیستی نیز نه سوبژکتیف صرف، بلکه دیالک تیک اوبژکتیف ـ سوبژکتیف بوده است.

• به عبارت دقیقتر دیالک تیک پراتیک و تئوری بوده است.
• به عبارتی دیگر، در مد نظر داشتن دیالک تیک نیروهای مولده و مناسبات تولیدی در جامعه کمونیستی بوده است.

• پیش شرط تحقق این اصل، در مانیفست کمونیسم علمی، پیشاپیش تعیین شده است:

• «گام اول عبارت خواهد بود از «ارتقای پرولتاریا به درجهً طبقهً حاکمه و مبارزه برای احراز دموکراسی.

• پرولتاریا قدرت سیاسی خود را بکار خواهد گرفت، برای خلع ید از بورژوازی و تمرکز سرمایه و ابزار تولید در دست دولت پرولتاریای سازمان یافته ـ بمثابه طبقهً حاکمه ـ و تکامل حتی الامکان سریع نیروهای مولده


• سخن، ساده، صریح، بی پرده و روشن است.

• استراتژی، پیشاپیش ترسیم شده است:


1

• تسخیر قدرت دولتی

2

• تغییر ماهیت دولت

3

• استفاده از قدرت دولتی، برای تغییر فرم مالکیت

4

• بالا بردن میزان تولید و بدین طریق، تدارک زمینهً مادی لازم، برای انجام وظایف سوسیالیستی و گذار گام به گام به فرم های جدید مالکیت اجتماعی.

• شعار «بهشت فوری»، شعاری توخالی، خیالی و غیرتاریخی است.»

****

• اندیشنده در ضمن اندیشیده بود که «متد حکمای کار برای کشف حقیقت احکام چه تفاوتی با متدهای شناخت اندیشمندانی مانند جان لاک و فرانسیس بیکن دارد؟»

• خانم گاف گفت:
• «تفاوت متد امپریستی با متد دیالک تیکی ـ ماتریالیستی از زمین تا آسمان است.»

• و برای روشن گشتن این تفاوت غول آسا، به تفاوت «امپیری» با «پراتیک» اندیشید.

• و بعد در ذهن خویش به دنبال مثالی گشت و اعلام داشت:

«تفاوت امپیری با پراتیک به تفاوت مفهوم «سرو»، با مفهوم «درخت» می ماند:
• مفهوم «درخت» در برگیرنده سرو نیز است، در عمل منطقی انتزاع برای تشکیل مفهوم «درخت»، سرو نیز حضور داشته است، ولی نه فقط سرو.

• درخت مفهومی بمراتب عامتر از مفهوم سرو است و علاوه بر درخت سرو، دربرگیرنده درختان سیب و سنجد و سپیدار و صنوبر و غیره نیز است.»


• مراجعه کنید به دیالک تیک منفرد (خاص) و عام، امپیریسم، سنسوئالیسم، تئوری مارکسیستی ـ لنینیستی شناخت، مارکسیسم بدون لنین؟

پایان

September 29th, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان