منت دونان
نیمایوشیج نیمایوشیج


• زدن با مژه بر مویی گره ها
• به ناخن، آهن تفته بریدن

• ز روح فاسد پیران نادان
• حجاب جهل ظلمانی دریدن

• به گوش کر شده، مدهوش گشته
• صدای پای صوری را شنیدن

• به چشم کور از راهی بسی دور
• به خوبی پشه ی پرنده دیدن

• به جسم خود بدون پا و بی پر
• به جوف صخره ی سختی پریدن

• گرفتن شرزه شیری را در آغوش
• میان آتش سوزان خزیدن

• کشیدن قله ی الوند بر پشت
• پس آنگه روی خار و خس دویدن

• مرا آسان تر و خوش تر بود، ز آن
• که بار منت دونان کشیدن

پایان

May 23rd, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان