مواد فضله دربار
جلال - پیروز جلال - پیروز

چرا یارب حقیر و خوار گشتیم متاع ارزهء بازار گشتیم

متاع ارزه در بــازار دزدان ز نام خویشتن بیزار گشتیم

بکردند کورمان دربیسوادی خراب و خسته و باسار گشتیم

نشستند نا کسان در صدر دولت گریزان از وطن بسیار گشتیم

فرارما زمیهن کی مصلحت بود زدست قاتلان نا چار گشتیم

ز جاسوسیی امیران و سلاطین به جیب غربیان نصوار گشتیم

زبس مفلس شدیم از فقر دانش بجان همدیگر خونخوار گشتیم

بخود خواهی دیگر جوره نداریم چراکه چا کـر اغیـار گشــتیم

بگو تا چند نگاه داریم بآسمان ؟ کزینجا تا بآسمان خوار گشتیم

نمانده از وطن جز گردو خا کی زمینگیر ازحملهء اشرار گشتیم

ترور زاییدهء ابلیس است و انگلیس درین عرصه دو چند افگار گشتیم

عنایت بخش ما را- یارب( اتحادی) کنیزو برده به هردر بار گشتیم

س ( هالند)

02 -01 – 2001 شهر آرنیم هالند.+


January 28th, 2012


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان