نوازش
محمد اسحاق ثنا محمد اسحاق ثنا

 

با من بمان که خاطرام شاد می شود

بیتو دلم پر از غم و فریاد می شود

با دست پر نوازش معمار گونه ات

ویرانه های قصر دل آباد می شود

یاد تو چون بهار ز خاطر کند عبور

باغ دلم شگفته و دلشاد می شود

آن دم به باغ با قد شمشاد بگذری

هر نو نهال باغ چوشمشاد می شود

پیوند عشق گر به محبت شود بنا

چون قصر پخته ایست که بنیاد می شود

آنگه کنی ملامت عشقم ز روی ناز

آن لحظه محشریست که ایجاد می شود

آید "ثنا" به معرکه عشق صد هزار

از جمله کم کسی است که فرهاد می شود

ونکوور کانادا

دوشنبه 25-2-2013


February 25th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان