مایاکوفسکی را دریاب، کهنگی را بسوزان
1
مایاکوفسکی
مایاکوفسکی
• پوشکین، داستایوسکی، تولستوی، غیره و غیره.
• همه را از کشتی مدرنیته به دریا بیاندازید.
2
حسن
حسن
• برخوردی مکانیکی تر از این به آنچه که باصطلاح «کهنه» نامیده می شود، نمی توان داشت.
• کسی که قصد غلبه بر «کهنه» را دارد، باید به نفی دیالک تیکی آن بپردازد و نه به نفی مکانیکی آن.
• رادیکالیسم را هرگز نباید با ویراژ دادن و گرد و خاک راه انداختن و هیاهو بر پا کردن اشتباه گرفت.
• رادیکالیسم، یعنی دست بردن به ریشه ها به قول مارکس.
• همه این کلاسیک های فئودالیسم دارای گشتاورهای پویا، هومانیستی و عام ـ انسانی اند که باید جذب شوند و در «نو» به بار بنشینند.
• بدون «کهنه» ـ به معنای فلسفی آن ـ نمی تواند «نوئی» توسعه یابد.
• «نو» نه در غیاب «کهنه»، بلکه در رحم «کهنه» توسعه می یابد.
• مدرنیته کذائی هم نه با نفی مکانیکی و نیست و نابود کردن «کهنه» ، بلکه با نفی دیالک تیکی آن، یعنی با نفی و حفظ آن تحقق می یابد:
• «نو» باید جنبه های پویا و عام و بالنده «کهنه» را از آن خود کند و فقط جنبه های مرده و مزاحم آن را نقد کند.
• توجه باید کرد:
• نقد کند.
• با سوزاندن قرآن و انجیل، کسی ترقی نمی کند.
• با نقد آنها ترقی می کند و مترقی نام می گیرد.