چشم امید
نوشته : نذیر ظفر نوشته : نذیر ظفر

   لویزیانا –امریکا 13/15/06

 

چشم امیدم به دیدار تو رعــــنا بود و هست

آرزوی وصل درد کهـــنه با ما بود و هست

نگهتء عاشق فریبت از چـــــمنزار جمــال

در دماغ خسته گانت عطردلــها بودو هست

عکس رویت قاب دیـــوار غزلهــــــایم  شده

خانه شـعرم مزیـــــن از  تو تنها بود وهست

مدعی خود را به کویـت دوست میخواند ولی

دشمن جانء منی مغـموم و شیدا بود و هست

طعنه سارم کرده در پــیری هوای عا رضت

دایم از زخم زبان این دل به غوغا بود وهست

در میان دفتر مهـــــــرت نشد انشـــــاء (ظفر)

بر سر نام ء منی مسکین چلیـــپا بود و هست

 

سر مست   ورجینیا 13/23/06

 

امشب ازشوق یار سر مستم

با دل بی قــــــرار سر مستم

چشم بادام و پســــتهء دهنش

کرده بی  اخـــتیار سر مستم

گرچه پا در خزان کشیده تنم

مثلء گل در بهار سر مستم

هوش ساقی ربوده حالت من

بی می و در خمار سر مستم

شام زلفش شب برات منست

میکشم انتــــظار ؛ سر مستم

هر که شادی کند بوقت طرب

منی غمگین و زار ؛ سر مستم

 

سر مست   نوشته نذیر ظفر ورجینیا 13/23/06

 

امشب ازشوق یار سر مستم

با دل بی قــــــرار سر مستم

چشم بادام و پســــتهء دهنش

کرده بی  اخـــتیار سر مستم

گرچه پا در خزان کشیده تنم

مثلء گل در بهار سر مستم

هوش ساقی ربوده حالت من

بی می و در خمار سر مستم

شام زلفش شب برات منست

میکشم انتــــظار ؛ سر مستم

هر که شادی کند بوقت طرب

منی غمگین و زار ؛ سر مستم

 

 

 

 

 

 








June 24th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان