چور کردند
نورالدین همسنگر نورالدین همسنگر

 

سروده هایی طنزی

 

اهدا به طنز نویس پر آوازه کشور محترم هارون یوسفی

 

چور کردند

 

ز شهر ما هوا را چور کردند

فضای پر صفارا چور کردند

زدند خاک سیه بر دیده ءما

ز نابینا عصارا چور کردند

در زهد ریایی را گشودند

ز مسجد بوریا را چور کردند

کمر بر قتل مرد و زن ببستند

نبود وبود مارا چور کردند

در ختان را ز بیخ و ریشه کندند

زباغ نشوو نمارا چور کردند

زدند آتش به قانون عدالت

ترازوی قضارا چور کردند

امید عافیت از ما گرفتند

طبیب وهم دوارا چور کردند

نماندند ذرهءمالی بمردم

غریب و بینوا را چور کردند

همه اهل وطن از زند ه گی سیر

ز هر دستی دعا را چور کردند

هنر را کسب شیطان نام دادند

سرود و هم صدا را چور کردند

به تاریخ وطن آتش فگندند

از آن فرهنگ مارا چور کردند

چو گر گان سینهءمردم دریدند

زدل شور و نوا را چور کردند

بعالم شرمسار ما نمودند

پول جیب گدا را چور کردند

زبیداد کسان دیگر چه گویم؟

ز بیت المال چها را چور کردند.

 

هالند -جنوری ۲۰۱۲

 

 

 

 

توفان بیاورم

 

گر من شوم وکیل چه توفان بیاورم

توفان به زند ه گی هر افغان بیاورم

غارت نموده خوان یتیمان بی نوا

لذت به خوان خویش فراوان بیاورم

با نکته های نغز وکلام چو تند وتیز

مجلس به جنب وجوش وبجولان بیاورم

بیگانه را زمام وطن داده اختیار

این ملک را به قبضه شیطان بیاورم

هر سو سرای ومدرسه وخانه ساخته

بازیچه ها به طفل دبستان بیاورم

چادر فگنده بر رخ زنها به جبر و زور

اینگونه لطف در حق ایشان بیاورم

از پشه فیل ساخته و ز خار وخس چو کوه

بوزینه را به صورت انسان بیاورم

اهل قلم نموده هراسان زگفته ها

نزد قضا ز گفته پشیمان بیاورم

پنهان اگر کنند گناه نکرده را

بشکسته دست وپایی به زندان بیاورم

بس خانه های مردم بیچاره را خراب

از بهر خویش قصر چراغان بیاورم

بندم هزار معامله با دشمنان دون

هر مرد وزن به ناله وافغان بیاورم

در بست پردرآمد میهن ز راه دور

چندتا وزیر ناکس ونادان بیاورم

قصری که کرده جنگ وجهاد خاک بر سرش

آنرا ز پول خلق به عمران بیاورم

ظلم وفساد وغارت وبیداد تا به اوج

بازار جور ورشوه به سامان بیاورم

با ثروتی که باد بیاورده بانگ من

حسرت به چشم تنگ حریفان بیاورم

در وصف راستکاری من نوحه سر دهند

در خانه چند مست وغزلخوان بیاورم

بزمی زبهر عیش بپاکرده هر سرا

مستی بدل زچشم غزالان بیاورم

یک دست پر زدالرودست دگر ریال

رقصی به بزم جلوهء خوبان بیاورم

کاری کنم که هیچ وکیلی نبرده پی

اینگونه هرکی سلطه و فرمان بیاورم

رایم دهید ای همهءمردمان خوب

القصه ای که این بکنم وآن بیاورم.

 

هالند- مارچ۲۰۱۳

 

 


April 17th, 2013


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان