که هر شامی سحر دارد
مهران رفيعی مهران رفيعی

 

 
از آن روزی که گل بارد، زمستان هم خبر دارد

به پاسداشت پايمردی های استاد شجريان


• که هر شامی سحر دارد
• چو اين حاکم جفا دارد

• ز هر حکمش بلا بارد:

• که در زهدش ريا دارد

• نه از جوری حذر دارد
• نه از مهری خبر دارد

• مگر ظلمت بقا دارد؟


*****

• نه آن شيخک حيا دارد که سودای ِ طلا دارد
• به هر کويی سرا دارد و در ماهان غنا دارد
• چو هر سويی نظر دارد، گهی خندد، گهی گريد

• چه ها در زير سر دارد؟


****
• در اين اوجی که دين دارد
• نه هر فردی سرا دارد

• نه اين مامم وطن دارد:

• که در شامش عزا دارد

• نه هر ظلمی جزا دارد
• نه هر حکمی چرا دارد

• نه هرعوری قبا دارد

• نه هر زخمی دوا دارد

• نه هر رودی روان دارد

• نه اين خشکی عنان دارد

• که از جنگل خبر دارد؟


خانم و آقای شجریان

• چو ايرانم ندا دارد

• و در بزمش شجر دارد که از مردم صدا دارد

• بدان، شامش سحر دارد، پس از صبرش ظفر دارد


• از آن روزی که گل بارد، زمستان هم خبر دارد

• و هر لاله که داغی در ميان دارد!

1
حجری

• با سلام
• با تشکر از شاعر که عطر شورانگیز قانونمندی های انکار ناپذیر هستی را در فرم شعری سرشار از شور و شعور به مزرع خاطر خسته گان و ستمدیدگان می پاشد.
• باشد که بذرش به بار بنشیند و داد بر بیداد چیره گردد.

2
بی نام

• درد من تنهايي نيست، بلكه مرگ ملتي است كه گدايي را قناعت، بی عرضگی را صبر و با تبسمی بر لب، این حماقت را حکمت خداوند می نامند.
• مهاتما گاندی

3
حجری

• با سلام
• این یاوه گاندی را طرفداران طیف راست با دست و دلبازی تمام، در سایت های انترنتی خود همه روزه نشر می دهند.

• آنچه در این یاوه، مورد انتقاد قرار می گیرد، سطح نازل شعور اجتماعی مردم است که خود زاده وجود اجتماعی آنها ست:

• یعنی سیستم اجتماعی ـ اقتصادی معینی است که شعور درخور خود را برای بازتولید و تحکیم و تداوم خود پدید می آورد، گیرم که شعور اجتماعی نیز بعد به نوبه خود بر دوام و قوام وجود اجتماعی تأثیر می گذارد.
• ولی نقش آن در هر صورت ثانوی است.

• کسانی که این یاوه را بکار می برند ـ البته منظورم بی نام گرامی نیست ـ اولا خودشان را از توده به اصطلاح «آشغال» متمایز می سازند، ثانیا همه تقصیرها را به گردن مظلوم ترین بخش جامعه می اندازند، ثالثا خود را با آب زمزم می شویند و تطهیر می کنند.


• اگر توده های زحمتکش نمی تواند فرزندان شان را به مدرسه بفرستند، از نعمات مادی و معنوی جامعه و جهان بهره مند شوند، نه تقصیر خودشان، بلکه تقصیر سیستم اجتماعی حاکم است، تقصیر طبقاتی است که ببرکت غصب حاصل دسترنج آنها علاوه بر نعمات مادی، از نعمات فرهنگی نیز به وفور برخوردار می شوند و خود فاسدترین نظام ها را برپا می دارند و ضمنا برای تبرئه خود به تکرار چنین یاوه ها می پردازند تا حقایق را وارونه به خورد مردم دهند و سیستم ارتجاعی حاکم را تحکیم بخشند.

• با پوزش

4
محمد صادق عبدالهی

• این سخن گاندی یاوه نیست بلکه حقیقتی تلخ و راستین است و هر طیفی چه راست یا چپ یا میانه که از آن استفاده یا سوء استفاده کند، از حقیقت تلخ این سخن راستین نمی کاهد.
• این حقیقت ربطی هم به توده زحمتکش ندارد و شامل حال همه گان است.
• از اینکه سعی در لاپوشانی حقایق بشود، تا بحال دردی را درمان نبوده و منبعد هم نخواهد بود.
• ملتی که 1400 سال تحت سیطره قوانین مافیائی محمد و همدستانش قرار گرفته و برای رهایی خود در نهایت حماقت و نادانی به آحوند پناه می برد، حقیقتی عیان و ملموس است.
• آیا باید فراموش کرد یا لاپوشانی کرد که 33 سال پیش ملتی تحمیق شده و نادان بتاریخ خود بیش از 5 میلیون به پیشواز آخوند رفتند و وقتی که این آخوند بجز بدبختی و کُشت و کُشتار و جنگ وسبعیت اسلامی ارمغان دیگری نداشت، بعد از 10 سال بدرک واصل شد، بیش از 10 میلیون به تشییع جنازه اش رفتند، آخر اینها حقایقی هستند مستند و مستدل، شما اسمش را چه میگذارید؟
• در خرداد 1388 بیش از سه میلیون فقط در تهران به خیابان ریختند ویک های و هویی کردند و همین؟!
• دیگر نه ادامه ای و نه بخاری، آنهم به پشتیبانی از یک آخوند و یک سید جلادتر از آحوند؟!
• این توده های زحمتکش که شما بر آنها تکیه دارید و نهایتاً زمانی نامعلوم به سوسیالیسم خواهند رسید، خود هنوز آمادگی ندارند ومغزشان از سوی این باور هولناک و جنایت پرور چنان دفرمه شده که هرگز نمی توانند واقعیت را درک و قبول کنند؟!
• آیا غیر از این است؟

• سحن گاندی برملا کردن حقیقتی تلخ است و ربطی به نقل و نبات و درج آن در رسانه های چپ و راست ندارد.
• حقیقتی واقعی و راستین، و چنانچه تاب تحمل این حقیقت را ندارید، مسلماً حقایقی را که بعرض تان رساندم، یا قبول ندارید و یا اگر هم قبول دارید بهانه های من درآوردی خودتان را پیش می کشید.
• موفق باشید

5
حجری

• با سلام بر جناب عبداللهی گرامی

• جنبش اسلامی محمد را مافیائی نامیدن، خود نشانه درک نادرست و کج و معوج از روندهای اجتماعی ـ اقتصادی است.

• محمد در چارچوب زمانی و مکانی مشخص، یعنی 1400 سال قبل، همانقدر انقلابی و مترقی بوده که حدود صد و چند سال قبل ابراهام لینکن.
• یکی منادی فرماسیون برده داری بوده، دیگری منادی فرماسیون سرمایه داری.

• هر دو در زمان و مکان متفاوت با رسالت واحد عمل کرده اند، یعنی در جهت پیشرفت تاریخ بشری.


• موقع بحث لطفا از موضوع خارج نشوید.


• اینجا سخن از سوسیالیسم نیست که این بار توده های مولد را به بهانه کذائی انقلاب نکردن، دوباره زیر تازیانه بگیریم.


• اینجا سخن از این است که اگر سطح شعور مردم نازل است، تقصیر آن با سیستم اجتماعی حاکم است یا با خود مردم که نان شان را باید از کام اژدها بیرون آورند؟


• بنظر کسانی که علمی می اندیشند و نه خرافی، این نظام اجتماعی ـ اقتصادی هر جامعه است که پیشبرنده و یا مانع توسعه نیروهای مولد آن می شود و توده های مردم جزء لایتجزای این نیروهای مولده اند.


اول توده های مردم را دست و پا می بندید و می اندازید توی شط خروشان زندگی و بعد در ساحل می ایستید، قهقهه خنده سر می دهید و فریاد می کشید که
اینها شنا بلد نیستند!


پایان

 

September 11th, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان